مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ظاهر
حوزههای تخصصی:
«تأویل» یکی از موضوعاتی است که فیض کاشانی در تفسیر قرآن و عرفان بدان پرداخته و در فهم درست آیات و روایات و حقایق هستی، برایش نقش کلیدی قایل است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه ایشان درباره تأویل بپردازد و مؤلفه های اصلی آن را تبیین کند. یافته ها حاکی از آن است که وی تأویل را «تعمیم معنای متبادر از لفظ و حمل لفظ بر معنای غیرمتبادر» می داند. وی با تبیین پیوند عمیق لفظ و معنا، الفاظ را دارای حقیقت و روح واحدی می داند که ممکن است به لحاظ مصداقی، شکل ها و مصادیق متعددی داشته باشند. وی از این رهگذر، پرده از سرّ اختلاف تعابیر معصومان علیهم السلام در بیان معانی آیات قرآن برمی دارد. فیض کاشانی روایات متعددی را در مقام بیان امکان تأویل در آیات قرآن و نیازمندی آیات قرآن به تأویل یادآور می شود. از برخی روایات ذکرشده، می توان تعمیم تأویل را نسبت به ظواهر قرآن برداشت کرد. وی ملاک درستی تأویل را بهره مندی آن از پشتوانه نقلی و یا ضرورت عقلی دانسته و تأویل را مختص معصومان علیهم السلام می داند.
بررسی تطبیقی تئوری نمایندگی ظاهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه تجارت و سرعت زیاد مبادلات تجاری، تخصصی شدن امور، پدیدآمدن نیازهای متنوع و رو به رشد، شکل گیری اشخاص حقوقی و همچنین شکل گیری اقتصاد جهانی و بسیاری عوامل دیگر، افراد، کمتر به طور مستقیم و به مباشرت، همه اعمال حقوقی را انجام می دهند. این عوامل، اهمیت و ضرورت توجه به نهاد نمایندگی را قوت بخشیده است.
میان اقسام مختلف نمایندگی، نمایندگی ظاهری یکی از جدیدترین، مهم ترین و کاربردی ترین اقسام نمایندگی هاست که ترکیبی از دو نظریه - نظریه نمایندگی و نظریه ظاهر - است. نمایندگی ظاهری، استثنائی بر این قاعده عمومی حوزه نمایندگی محسوب می شود که نماینده غیرمجاز و فاقد اختیار نمی تواند اصیل خود را به قرارداد با ثالث ملزم کند. به رغم استثنائی بودن این نظریه، در هر دو نظام حقوقی ( حقوق نوشته و حقوق کامن لا و حتی نظام های حقوقی مختلط) و همچنین در میان کشورهای مختلف – صرف نظر از درجه پیشرفت و توسعه – مفهومی شناخته شده است و مورد پذیرش بیشتر نظام های حقوقی قرار گرفته و قلمروها و کاربردهای جدیدی دارد که البته در نظام حقوقی ایران مورد توجه قانونگذاران، قضات و نویسندگان حقوقی قرار نگرفته است. در این نوشتار به معرفی این کاربردها که در چند سال اخیر مورد استفاده کشورها به ویژه در نظام های دارای حقوق عرفی ( کامن لا) قرار گرفته است می پردازیم و همچنین از چند مدل قانونگذاری در ارتباط با ورود این نظریه به قوانین کشورهای دارای حقوق نوشته سخن خواهیم گفت.
مجازات سرقت پرندگان در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اجماع فقها در حرزیت اموال به عنوان یکی از شرایط سرقت مستوجب حد، بعضی از فقها پرنده را استثنا کردند و اعتقاد دارند اگرچه پرنده در حرز نیز باشد، باز هم به دلیل وجود روایاتی در این زمینه، سرقت آن موجب اجرای حد قطع بر سارق نمی شود. در حالی که اکثریت فقها به دلیل ضعف سندی و دلالی روایاتی که مستند طرفداران قول به عدم اجرای حد قطع به طور مطلق بر سارق پرنده است، به اجرای حد قطع بر سارق پرنده در فرض محرز بودن پرنده رأی داده اند. پس از نقد و بررسی اقوال و ادله فقها در این زمینه نتیجه می شود که روایت غیاث بن ابراهیم که از جمله روایات مستند قائلان به استنثای پرنده است، از نظر سند اعتبار دارد و از نظر دلالت نیز با توجه با ظاهرش مقتضی عدم اجرای حد قطع بر سارق پرنده به طور مطلق حتی در فرض احراز پرنده خواهد بود. لذا در نهایت این روایات به عنوان دلیل خاص منفصل، سبب تخصیص عموم آیه سرقت و عموم روایات وارده در باب سرقت می شوند، مبنی بر اینکه حد قطع بر سارق پرندگان به هیچ وجه اجرا نمی شود، حتی اگر پرندگان در حرز نیز بوده باشند.
چگونگی پیوند شریعت با طریقت و حقیقت از طریق آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمی شود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطه ای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه می کند، چنان که «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد حیدر آملی شریعت و فروع خمسة آن مانند نماز، روزه، حج، زکات و جهاد را در مراتب سه گانه شریعت، طریقت و حقیقت اثبات می کند و مانند عرفای دیگری همچون رشید الدّین میبدی در کشف الأسرار و ابوسعید ابی الخیر برای اثبات این پیوند به این حدیث رسول الله استناد می نماید: «الشَّرِیعَةُ أَقوَالِی وَ الطَّرِیقَةُ أَفعَالِی وَ الحَقِیقَةُ أَحوَالِی...». به همین دلیل، عرفا هماهنگی سلوک عارف با قرآن و احادیث را از اصول اساسی سلوک می دانند.
تلاشی برای شناخت باطن احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احکام فقهی، دارای معنای ظاهری و باطنی هستند. بحث از معنای ظاهری و باطنی الفاظ، یک بحث زبان شناسی و معناشناسی است و جایگاه آن در قسمت مباحث الفاظ (یا در صورت وجود، بخش ملازمات عقلیه) درعلم اصول فقه است. معنای باطنی هرگز متناقض با ظاهر نیست؛ بلکه اصلی ترین معبر دست یابی به باطن الفاظ، همان ظاهر الفاظ و گذر کردن قاعده مند از آن است. بشر عادی توانایی دستیابی به حداقل بخشی از معنای باطنی احکام و افعال فقهی را دارد. معنای ظاهری در جمله ها و الفاظ عبارت است از: معنای غیر غامض، دلالت مستقیم و مطابقی الفاظ. معنای باطنی الفاظ و جملات عبارت است از: معنای غامض و پوشیده در سطوح مختلف دلالت های لفظی اعم از معناهای دوّم مطرح شده در علم معانی، لوازم عقلی کلام، اهداف سخن، مفاهیم موافق و مخالف، تنقیح مناط قطعی، معنایی که از الغاء خصوصیت از کلام به دست می آید و ... .
بررسی تطبیقی تأویل عرفانی ابن عربی با مباحث هرمنوتیکی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسأله ی ما در این پژوهش، فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن در اندیشه ی ابن عربی است. البته در عرفان ابن عربی، واژه ی هرمنوتیک وجود ندارد و اصطلاح تأویل اصطلاحی است که می تواند با واژه ی هرمنوتیک معادل باشد. پس ما می توانیم برای درک مراد عارف از هرمنوتیکِ قرآن، در باب تأویلِ عرفانی پژوهش کنیم. برای آن که بدین مسأله پاسخ دهیم، از مدخل هرمنوتیک کلاسیک، رمانتیک و فلسفی، در فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن وارد شده ایم و با بیان تفاوت تأویل عرفانی با آن ها، بدین نتیجه رسیده ایم که هرمنوتیکِ قرآن هرمنوتیک خاصی است و کاملاً بر این هرمنوتیک ها منطبق نیست. سپس کوشیده ایم که بر مبنای منابع اصلی عرفان و با پردازش و تحلیل آن ها، درباره ی حقیقت این نوع هرمنوتیک و شاخصه های آن تحقیق به عمل آوریم. بر اساس این تحقیق، عارف تفسیر جدیدی از ظاهر قرآن و به عبارت دیگر، متن قرآن ارائه می دهد. مبنای این نگرشْ هویت جمعی و کل وار سخن خدا و ارتباط نظام مند و کل وار آن با وجود و بطون هستی است. نزد عارف، معنا مراتبی بالاتر از محسوسات دارد، که فهم عموم مردم از آن ها آسان نیست. ما سعی کرده ایم که راه های ارتباط اذهان عموم را با یافته های عارف از قرآن به دست آوریم. علاوه براین، عارف در هرمنوتیک عرفانی قرآن، مطالبی را بیان می کند که نزد اذهان، محتمل الصدق و الکذب است. ما کوشیده ایم معیارهایی عمومی برای تشخیص درست از نادرستِ تفاسیر هرمنوتیکی عارف از قرآن به دست دهیم. در برخی مواقع هم کوشیده ایم مدعیات مرتبط با هرمنوتیک عرفانی قرآن را منقح کنیم و در شکل قاعده ای کلی سامان بخشیم. روش ما در این تحقیق، عقلی است. هدف اصلی ما تحقیق در چیستی هرمنوتیک عرفانی قرآن و هدف فرعی آن توسعه ی کمی و کیفی نگرش عارف به تأویل قرآن است.
چیستی و چرایی تأویل نصوص دینی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم درست منابع و نصوص دینی، دغدغه اساسی و همیشگی پژوهشگران اسلامی بوده و هست و از گذشته تا کنون، آنها روش های خاصی را برای فهم صحیح نصوص دینی به کار برده اند. یکی از روش های مهم در این زمینه، «تأویل» است. غزالی در دو دوره فکری خود، دو گونه مواجهه با مسئله تأویل دارد. در دوره اول، مانند غالب متفکران اسلامی، تأویل را ناظر به معنای بعید از لفظ می داند و صرفاً آیات متشابه را تأویل پذیر می شمارد؛ اما او در دوره پایانی عمر خویش، با پذیرش رویکرد عرفانی، تأویل را ناظر به امر حقیقی و خارجی پنداشته، همه آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه، را تأویل پذیر می داند. در روش شناسی فهم متن از منظر غزالی متأخر، به این نکته پی می بریم که او با ارائه روی آوردی خاص در تأویل توانسته است الگوی نوینی ارائه دهد تا دیگران نیز براساس آن بتوانند در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی نائل آیند. از الگوی پژوهشی او در فهم متن، متفکرانی مانند ابن عربی، ملاصدرا و فیض کاشانی بهره برده اند. در این تحقیق، علاوه بر تبیین الگوی یادشده با رویکرد تحلیلی، به ضرورت، اهمیت و چرایی به کارگیری این روش از منظر غزالی پرداخته می شود.
ارزیابی کارآمدی « تأویل گرایی» در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گاه ظاهر آیات قرآن با دلایل بیرون از قرآن تعارض داشته باشد، فهمنده قرآن باور به معنای تأویلی که معنایی دورتر است، منتقل می شود. دلیل مخالف ظهور آیه، غالباً از داده های علوم عقلی، تاریخی و تجربی فراهم می آید. مقاله حاضر ضمن تقریر چیستی و چرایی عبور از «معنای ظاهری» به «معنای تأویلی»، از روایی یا ناروایی چنین فرایندی سخن می گوید و نشان می دهد که اعتبار و کارآمدی برگزیدن «معنای تأویلی»، مُطلق و همه جایی نیست، بلکه این شیوه با موانع و محدودیت هایی روبه روست. مهم ترین چالش استفاده از راهکار «تأویل» آن است که گاه معنای تأویلی را نمی توان اراده متکلم برای فضای نزول قرآن دانست. زیرا آن معنا، مبتنی بر داده های علوم جدید مطرح شده است و در فضای نزول، دلیلی برای عدول از ظاهر وجود نداشته است. افزون بر این، استشهاد به تأویل در مواجهه با قرآن ناباوران، کاربرد چندانی ندارد، زیرا ایشان، به خطاناپذیری قرآن (که خاستگاه عدول از معنای ظاهری است) التزام ندارند.
جستاری در معناشناسی شناختی و کارآیی آن در خوانش قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی شناختی متأخرترین و هم زمان مطرح ترین دیدگاه در میان نظریه های معناشناسی معاصر است که طی چهار دهة گذشته نشو و نما یافته است. در اهمیت این نظریه همین بس که ذهن اندیشمندان گوناگونی را به خود معطوف کرده است. مبانی و مؤلفه های این نظریه کدام است؟ آیا می توان این دیدگاه را پارادایمی موجه در زبان شناسی و معناشناسی دانست که پاسخ گوی مسائل حوزة زبان و معناست؟ نیز این پرسش برای پژوهش گران مسلمان بسی مهم است که آیا می توان این نظریه را چهارچوبی رسا و استوار در خوانش مفاهیم قرآن و معنا شناسی معارف آن انگاشت؟ این جستار تلاشی است برای پاسخ به پرسش های فوق که به روش تحلیلی تطبیقی تکوین یافته است. مؤلف، ضمن بازخوانی عناصر اصلی نظریة معناشناسی شناختی، به بررسی آن ها به ویژه از منظر فلسفة علمی می پردازد و سپس توان و ظرفیت این نظریه را در بازنمایی فرهنگ قرآن مجید و عوالم معنایی آن می سنجد.
حمایت از انتقال گیرنده با حسن نیت در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمایت از انتقال گیرنده با حسن نیت مسئله ای بسیار پراهمیت در هر نظامی حقوقی است به نحویی که حدود حمایت می تواند آثار جدی بر ثبات نظام معاملاتی و سرعت انجام آن داشته باشد. بررسی قوانین ایران نشان می دهد که رویکرد منسجمی نسبت به حمایت از انتقال گیرنده با حسن نیت اتخاذ نشده است. از سوی دیگر مطالعه تطبیقی این موضوع نشان می دهد که نمی توان به دنبال حکمی کلی در مورد حمایت از این اشخاص بود بلکه در هر شاخه حقوقی بسته به اصول حاکم بر آن حوزه، حمایت مورد نظر متفاوت خواهد بود. بر این اساس حمایت حقوقی که در قالب نظام ثبت املاک از دارندگان با حسن نیت سند رسمی انجام می شود با توجه به اصول حاکم بر این حوزه، متفاوت از حقوق مدنی است. بر همین نسخ، اصول حاکم بر حقوق تجارت و یا مالکیت فکری اقتضای حمایت متفاوتی را از انتقال گیرنده با حسن نیت می کند. این حقیقت ما را وا می دارد که در رجوع به حقوق مدنی به عنوان حقوق مادر محتاط باشیم و در یافتن حکم از انتقال گیرنده با حسن نیت به اهداف و رسالت های خاص هر حوزه حقوق خصوصی رجوع کنیم.
ایرادات سازمان ی شرکت های تج اری در برابر اشخاص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی شخصیت حقوقی مستقل برای شرکت های تجاری و تبیین مسئولیت محدود (در شرکت های سرمایه) برای سهامداران و شرکای شرکت منتهی به طراحی یک ساختار سازمانی برای شرکت شده است . این خصیصه موجب تحمیل ریسک فعالیت های تجاری از جمله ریسک های ناشی از ایرادات سازمانی شرکت به اشخاص ثالث می گردد . این ایرادات ناظر به عدم رعایت کلیه ضوابطی است که ناشی از قواعد آمره حقوق شرکت ها و قواعد قراردادی آن مثل اساسنامه است . ضمانت اجرای درون سازمانی نقض این قواعد، قابلیت ابطال اقدامات و تصمیمات اتخاذ شده است . اما این بطلان به علت تفاوت بنیادین حقوق تجارت و حقوق مدنی از حیث ایجاد و انتقال حق و تکیه حقوق تجارت به ایجاد و انتقال ظاهری حق در برابر اشخاص ثالث قابل استناد نمی باشد . این مسئله مثبت قاعده ای تحت عنوان «منع توسل به ایرادات سازمانی شرکت در برابر اشخاص ثالث» است که منجر به «استنادناپذیری» «ایرادات سازمانی شرکت» در برابر «اشخاص ثالث با حسن نیت» می گردد .
دیدگاه إخوان الصفاء درباره نسبت عقل و دین و ارزیابی دیدگاه انتقادی سجستانی نسبت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۸
115-130
حوزههای تخصصی:
إخوان الصفاء گروهی از متفکران مسلمان هستند که با تاکید بر عقل و دستاوردهای آن، معتقدند که انسان برای تحصیل سعادت ابدی و تکمیل معرفت دینی، راهی جز یادگیری علم و فلسفه ندارد. به نظر آنها دین دارای دو ساحت ظاهر و باطن و دو دلالت رمزی و عرفی است که برای درک ساحت باطنی و رمزی آن، راهی جز تعلّم فلسفه نیست. اما سجستانی از متفکران منتقد اخوان الصفاء است و با تاکید بر نقصان عقل و در نظر گرفتن نقش محدودتر برای عقل در تحصیل سعادت و معرفت دینی، معتقد است که فلسفه صرفا در چارچوب دین و برای دفاع از آموزه های دینی و تأمل در قدرت الهی، ممکن الوصول است. در این نوشتار، دیدگاه إخوان الصفاء و سجستانی را درباره نسبت عقل و دین مورد تحلیل و بررسی تطبیقی می دهیم و نهایتاً مشخص خواهد شد که سجستانی فهم ناقص و نادرستی از آرای اخوان الصفاء دارد: اگرچه اخوان الصفاء تأکید ویژه ای بر عقل و فلسفه دارد اما هیچ گاه عقل را برتر از وحی، و فلسفه را برتر از دین قرار نمی دهد.
تبیین کثرت و وحدت وجود در اندیشه عین القضات همدانی بر اساس طور عقل و طور ورای عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آرای عین القضات همدانی در وجودشناسی دو تلقی کثرت وجود و وحدت وجود قابل استنباط است. تلقی اول در جایی مطرح می شود که وی برای اثبات وجود واجب، وجود را به قدیم و حادث تقسیم می کند. لازمه این تقسیم، پذیرش کثرت در وجود است؛ اما تلقّی دوم آنجا مطرح می شود که وی هستی را منحصر در وجود حق می کند و او را یگانه مصداق حقیقت وجود می داند. در این تلقّی، کثرات هیچ شأنی جز مظهر بودن حق نداشته و ذاتاً معدوم اند. از این رو، رابطه حق با آنها نه ارتباط دو وجود با یکدیگر بلکه رابطه ظاهر با مظهر بوده و در نتیجه غیریت و کثرت در وجود نفی می شود. امّا با توجه به تمایزی که عین القضات بین طور عقل و طور ورای عقل قائل می شود، می توان کثرت وجود را ناظر به طور عقل و وحدت وجود را ناظر به طور ورای عقل دانست، یعنی او از حیث معرفت شناختی به دو نحو سخن می گوید نه از حیث وجودشناختی.
ویژگی های «باطن قرآن» از منظر روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو موضوع پر گفتگوی تأویل و باطن قرآن را از منظر روایات اهل بیتبه بررسی نهاده است. محور اساسی سخن درباره این نکته است که با کاوش در احادیث چه ویژگیهای کلی و عمومی را میتوان برای باطن قرآن برداشت کرد. روشن است که شناخت این ویژگیها به فهم روایات تأویلی رسیده از اهل بیت- که شمار آنها نیز بسیار فراوان است - بسیار مدد میرساند و گاه نگاهها را درباره میزان اعتبار این روایات دگرگون میسازد. در این نوشتار نگارنده به چهار ویژگی کلی باطن قرآن از منظر روایات اشاره میکند: 1. صبغه ولایی باطن قرآن، 2. امکان وجود باطن جداگانه برای هر فقره قرآنی مستقل، 3. امکان ارتباط ظاهر یک آیه با باطن آیهای دیگر و 4. امکان ارتباط باطن یک آیه با باطن آیه دیگر. نگارنده در هر بخش کوشیده تا با یادکرد نمونه هایی از چهار ویژگی یاد شده به تبیین این خصوصیّات بپردازد.
بررسی مبناشناسی بحث تعارض اصل و ظاهر و موارد کاربردی آن در خصوص مهریه و نفقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اعتبار و تقدم اصل یا ظاهر بر دیگری در صورت تعارض موضوعی بحث برانگیز و دارای جنبه علمی و کاربردی است. گاهی ظاهر مورد تأیید شرع و قانون گذار است که به آن اماره قانونی می گویند و گاهی ظاهر از آن نظر که موجب علم و اطمینان دادرس می شود، آن را اماره قضایی می نامند و هر دو این نوع ظواهر و امارات حجت و معتبر هستند. اما اگر ظاهر مستفاد و مستنبط از قراین و اوضاع و احوال موجود در آن موضوع باشد بدون اینکه مورد تأیید شرع یا موجب علم و اطمینان دادرس گردد (که به آن ظهور عرفی می گویند)، فقها و حقوق دانان در تقدم این ظاهر بر اصل تردید کرده اند. مشهور قائل به تقدم ظاهر بر اصل است (کلینی، طوسی، شهید ثانی و کاتوزیان و ...) و گروهی دیگر اصل را در این تعارض مقدم می دارند و هرکدام از دو گروه مدارک و مستندات خود را ارائه کرده اند. لذا هدف اصلی در این پژوهش مبناشناسی اعتبار ظهور عرفی و اصل از دیدگاه فقها و حقوق دانان و بررسی موارد کاربردی این مبحث در جریان دادرسی (ویژه دعاوی مهریه و نفقه) است تا مشخص شود که دادرس در هنگام برخورد با چنین مواردی در هنگام دادرسی کدام را بر دیگری ترجیح می دهد.
تأثیر آگاهی از فضای صدور در اجتهاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از اموری که برخی از دانشوران فقه و اصول در اجتهاد ذکر کرده اند، آگاهی از فضای نزول آیات و صدور روایات است. در این مقاله تلاش شده است تا معنای آگاهی از فضای صدور توضیح داده، گزارشی اجمالی از پیشینه آن عرضه و ضرورت آن مطرح و احتمال ها و دیدگاه های مربوط به آن طرح و بررسی شود. دانشوران فقه و اصول عبارات را از نظر دلالت بر معنا به سه دسته صریح، ظاهر و مجمل تقسیم کرده اند. به اعتقاد نگارنده، آگاهی از فضای صدور در عبارات ظاهر و مجمل تأثیر دارد و به سود این دیدگاه ادله ای را فراهم آورده و اشکالاتی که در این زمینه است، پاسخ داده است، ولی دلیل معتبری وجود ندارد که این آگاهی را در عبارات صریح هم مؤثر بدانیم، مگر اینکه احتمال داده شود که عبارتی از جهتی صریح نیست و مراجعه به فضای صدور می تواند توهم یا ادعای صراحت عبارت را از بین ببرد.
مبانی تأویل در اندیشه عرفانی ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی مبانی تأویل در اندیشه عرفانی ملاصدرا می پردازیم. به عقیده نویسنده، در فضای «تفکر عرفانی»، مقوله «تأویل» نه تنها عنصر مؤثری برای فهم قرآن و متون روایی است، بلکه کلید فهم همه مناسبات حقیقی در عالم هستی به شمار می رود. از جمله چالش هایی که در فضای مخالفت ها با تأویل عرفانی وجود دارد، مخالف خواندن تأویل با ظواهر دین است؛ درحالی که آنچه در تأویل عرفانی به دست می آید، معانی باطنی ای است که بدون حفظ ظواهر حجیت ندارد. بهره گیری از روش تأویل در تفاسیر آفاقی و انفسی ملاصدرا، مؤید بسیار خوبی بر پذیرش روش تأویل عرفانی و غلبه این روش بر هرمنوتیک وی به شمار می رود. نویسنده در این تحقیق می کوشد تا به جست و جوی مبانی تأویل در تفکر عرفانی ملاصدرا بپردازد. به عقیده نویسنده، مبانی تأویل، در سه محور قابل طرح است: 1. مبانی وجود شناختی؛ 2. مبانی انسان شناختی؛ 3. مبانی معرفت شناختی. از مهم ترین و اساسی ترین این مبانی، ذو بطون دانستن انسان، قرآن و عالم هستی است. از مبانی دیگر، می توان به استکمال پذیری نفس انسانی، سفرهای تأویلی و ایجاد حس تأویل در سالک، لزوم فهم مراد متکلم برای فهم کلام، و برخی مبانی دیگر که تفصیل آن خواهد آمد، اشاره کرد. روش نویسنده در این مقاله، آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی - عرفانی است. هدف ما در این نوشته، نگاهی تفصیلی به مبانی اندیشه ملاصدرا در خصوص تأویل با رویکرد عرفانی است.
تأملی در قواعد و روش شناسی تأویل در منظومه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم برخی مخالفتها، تأویل را میتوان روش ابن عربی برای شناخت واقع دانست. بحث از قواعد و روش شناسی ابن عربی در تأویل، هدف اصلی این مقاله است. أخذ تأویل از حضرت حق، توجه به عقل در عین کافی ندانستن آن، لزوم توجه به معنای الفاظ و قواعد دستوری جملات، توجه به نصوص و ظواهرآیات از جمله اصول و قواعد حاکم بر تأویل پژوهی ابن عربی است. او تأویل را امری ذو مراتب میداند. نزد او معنای تأویلی تنها یکی از وجوه معانی کلام است و با تأویل، متشابه از تشابه خود خارج نمیشود و لذا عارف همیشه در بیان اشارتهای خویش جانب احتمال را رعایت میکند. ابن عربی، روش خود و عرفا را اشارت در مقابل تفسیر مینامد و ضمن منتسب دانستن این شیوه بیان به حضرت حق، دو وجه برای انتخاب این روش ذکر میکند. او تفسیر را از وجهی همان اشاره و از وجهی دیگر مغایر با آن میداند. یکی از اهداف مهم ابن عربی از بیان تأویل، تشویق و تهییج مخاطب برای سفر و سلوک است. بیان مبانی عرفانی و استناد به آیات، احادیث و روایات از مشخصه های دیگر بیانهای تأویلی این عارف بزرگ است.
بررسی و ارزیابی مبانی نظریه تشابه نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمل در شیوه مواجهه ملاصدرا با متشابهات قرآن، روشن میسازد که از نظر وی آیات قرآن دارای ظاهر و باطن هستند و هنگام مواجهه با آیات متشابه، باید به ظواهر آیات اصالت داده و از ظواهر عدول نکرد، در عین حال معتقد است باید معنای متشابهات مطابق عقل و روایات صحیح معصومین(ع) باشد. از نظر وی، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگی ایشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. راسخان در علم معصومین(ع) تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع، برای ایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحیدی خود، معتقد است که تمام مراتب هستی از عالی تا دانی ترتب وجودی بر یکدیگر دارند. بر این اساس، میتوان گفت بدون آنکه نیازمند تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشیم، میتوان با توسعه معنایی لفظ متشابه، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد. وجوه قوت نظریه ملاصدرا در مواجهه با متشابهات بطور کلی عبارتند از: ضرورت وجود متشابهات در قرآن، انحصار متشابهات به آموزه های اعتقادی، تشکیکی بودن مفهوم تشابه، انحصار فهم و تأویل کامل متشابهات به اهل بیت(ع)، پذیرش روش راسخان در علم در مواجهه با متشابهات، تشکیکی یا نسبی بودن فهم متشابهات، ضرورت تأویل بر مبنای راهی میان تشبیه و تعطیل، فهم متشابهات با تکیه بر اصول عقلایی و آموزه های معصومین(ع) و تأویل متشابهات بر مبنای اصل گوهر معنایی.
بازتاب تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مباحث کاربردی در حقوق اسلام،تعارض اصل و ظاهر است. ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﺎﻋﺪﻩ «ﺍلبینه ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻤﺪﻋﻰ ﻭ ﺍﻟیﻤیﻦ ﻋﻠﻰ ﻣﻦ ﺍﻧکﺮ» ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﻟیﻞ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﻣﺪﻋﻰ ﺍﺳﺖ. بر اساس یکی از معیارهای ارائه شده در تشخیص مدعی و منکر، مدعی کسی است که قولش مخالف اصل یا ظاهر باشد. در جریان دادرسی ممکن است فروضی مطرح شود که اصل بیان کننده یک مطلب و ظاهر مبین مطلب مخالف آن باشد. پرسش این است که دادرس به هنگام مواجه با این گونه مصادیق باید کدام را برگزیند؟ با وجود گستردگی مصادیق این مسأله در موضوعات فقهی و حقوقی، حساسیت این موضوع در خانواده بیش از سایر ابواب فقهی است؛ زیرا شکل ویژه ماهیت روابط میان اعضای خانواده، مقتضی عنایت قانونگذار به جایگاه ویژه خانواده در جامعه خواهد بود، به گونه ای که قاضی نیز در تصمیم گیری باید مصالح خانواده و اعضای آن را درنظر بگیرد. لذا در این مقاله، مصادیق تعارض اصل و ظاهر در خانواده مورد بررسی قرار گرفته است. در متون فقهی و حقوقی کشور، ملاک و رویه قضایی مشخصی برای ترجیح ظاهر بر اصل و یا بر عکس وجود ندارد. البته به نظر می رسد که ملاک قرار دادن یک قانون واحد و لا یتغیر مبنی بر تقدم اصل یا ظاهر نمی تواند راهگشای حل و فصل عادلانه دعاوی باشد. بنابراین جهت تحقق عدالت قضایی لازم است که حقوقدان یا دادرس در مقام استنباط حکم قانونی یا فصل خصومت، اقناع وجدان پیدا کرده و هر دعوایی را متناسب با شرایط حاکم بر مسئله مورد نزاع و احوالات طرفین مورد رسیدگی قرار دهد.