مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
تمدن اسلامی
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
237 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف: اسلام به منزله نقطه کانونی و دال مرکزی جهت شناسایی و هویت بخشی جوامع و دول اسلامی محسوب می شود. با این همه، مؤلفه هویت دینی در نظام بین الملل معاصر و به ویژه سیاست خارجی دولت های اسلامی نتوانسته است به منزله یک پیش ران اصلی عمل نموده و نقش و جایگاه اصلی خود را برای شکل دهی مناسبات و تعاملات خارجی ایفا کند و در برخی مواقع تکیه بر آن موجب بروز اختلافات و حتی بحران ها و تضادهای شدید شده است.روش: مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و رویکردی آینده پژوهانه ضمن بررسی موانع نقش آفرینی و کارکرد اصیل هویت دینی در جوامع اسلامی، چالش های پیش روی همگرایی جهان اسلام را در عرصه روابط بین الملل نظیر وجود جریان های انحرافی و نیز افراط گرایی ملی مورد توجه قرار داده است و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چگونه مؤلفه دین می تواند در جایگاه واقعی خود و به منزله یک پیش ران اصلی برای طراحی هندسه تعاملاتی آینده جهان اسلام قرار گیرد؟ یافته ها: فرضیه اصلی آن است که برای نیل به همگرایی در آینده جهان اسلام ضروری است تا از طریق راهکارهایی همچون اجماع سازی مبتنی بر بازتعریف ادبیات مشترک دینی؛ آگاهی بخشی و برجسته سازی اشتراکات اسلامی می توان موضوع احیاء و بازسازی جایگاه هویت مشترک دینی را در اولویت راهبردی برای هم گرایی قرار داد.نتیجه گیری: آموزش و هم افزایی علمی هم در سطوح خرد (مانند نزدیکی دانشجویان و نخبگان جهان اسلام) و نیز در سطح سیستمی (بهره گیری از ظرفیت های کنش گران، نهادها و سازمان های فعال در جهان اسلام) موجب تقویت هویت دینی و همگرایی جوامع اسلامی خواهد شد.
نقش و تأثیر دانشمندان مسلمان ایرانی در پیشرفت تمدن اسلام و تمدن بشر
ایران یکی از ده کشور نخست تاریخی و دارای تمدن است. وجود دانشمندان بسیار، پیش و پس از ظهور دین اسلام، این گفته را تأیید می کند. خاورشناسان در برابر عظمت تاریخ، فرهنگ و تمدن این سرزمین، سر تعظیم فرود آورده و در کتب متعدد خود، از آن به نیکی یاد کرده اند. نویسنده این پژوهش در پی بازشناسی دانشمندان ایرانی پس از اسلام بوده و در صدد پاسخ به این پرسش است که این ناموران عرصه علم، چه نقش و تأثیری در فرهنگ و تمدن بشری داشته اند. هدف پژوهش جست وجو و تتبع در زندگانی این دانشمندان بزرگ ایرانی و تأثیر آنان در تمدن اسلامی و تمدن بشری می باشد. روش پژوهش به گونه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است. مهم ترین دست آوردهای تحقیق بیانگر نقش بی بدیل دانشمندان بزرگ ایرانی در پیشرفت و توسعه تمدن اسلامی و تمدن بشری بوده است. اعتراف به این موضوع، نه تنها در گفته های خود مسلمانان، بلکه در گفتار مستشرقان نیز مشاهده می شود.
قاهره فاطمی: از شهری سلطنتی تا مرکزی تمدنی برای جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
231 - 258
حوزههای تخصصی:
شهر قاهره که به عنوان مرکزی سیاسی و اداری برای دولت فاطمی در 358 هجری بنا نهاده شد، هم به عنوان یک شهر مهم در تاریخ مصر و شمال آفریقا و هم به عنوان یکی از مهم ترین مراکز فرهنگی و تمدنی دوره اسلامی در بین شهرهای اسلامی اهمیت شایانی دارد. شهر قاهره را باید نماد تمدنی برای دوره فاطمیان به شمار آورد که از منظر تاریخ شهری، نقطه عطف مهمی در تاریخ مصرِ دوران اسلامی محسوب می شود. در این میان، تحولات تاریخی قاهره، از شهری نوتأسیس و مختص سکونت خاندان حاکمه، دولتمردان و سپاهیان فاطمی تا شهری پررونق از نظر اجتماعی و تجاری و پرشکوه در همین دوره فاطمیان در خورِ توجه است. بررسی تاریخی متکی بر تحولات شهری قاهره، می تواند بازتاب دهنده سرگذشت کلی مراکز تمدنی در جهان اسلام پیشامدرن نیز باشد. بنابر یافته های این پژوهش، تاریخ قاهره فاطمی را می توان در دو دوره متفاوت، دوران رشد و شکوفایی نخستین و دوران رشد و توسعه متأخر تقسیم کرد. مکان یابی مناسب و مطلوب و اهتمام فاطمیان به توسعه قاهره فاطمیِ نخستین، با بنیان نهادن بناها و نهادهای مورد نیاز زندگی شهری و الزامات یک شهر، آن را به یکی از مراکز مهم تمدنی جهان اسلام آن روزگاران مبدل کرد. همچنین، باوجود کاستی یافتن قدرت سیاسی حاکمان فاطمی به سبب برخورداری از بنیان های مطلوب شهری و تمدنیِ دوران متأخر نیز، توسعه قاهره از سوی وزیران صاحب قدرت و مکنت فاطمی ادامه یافت تا جایی که قاهره فاطمی متأخر، نه تنها مرکزیت تمدنی خود را حفظ نمود، بلکه ارتقاء هم داد. این ویژگی های منحصر به فرد قاهره فاطمی در بین شهرهای مصر و شمال آفریقا، زمینه استمرار جایگاه آن در ادوار پسافاطمی را فراهم آورد.
جهاد انگاری بایسته های غیر نظامی تمدّن سازی مبتنی بر دیدگاه اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش آن است که مبتنی بر دیدگاه اهل ِبیت(ع)، کدام یک از بایسته های غیرنظامی تمدّن سازی، به عنوانِ جهاد معرّفی شده اند؟ وفق یافته های پژوهش به روشِ تحلیلی، التزام همگانی به فرهنگ معیار، کنش گری سازنده مرد و زن در نهاد خانواده، کنش گری سازنده اجتماعی آحاد مؤمنان، مجاهدت علمی و تولید دانش و سرانجام، عدالت ورزی و فسادستیزی در نهاد حاکمیّت به عنوانِ جهادهای غیرنظامی در عرصه تمدّنی شناخته می شوند. درنتیجه مشخّص گردید که ثمره مشترک این موارد با جهاد نظامی در امنیّت آفرینی و قدرت زایی، باعث گردیده که در نگاه معصومان(ع)، عنوانِ جهاد منطبق بر این موضوعات باشد. به علاوه، فرهنگ اسلامی با جهادانگاری موارد فوق، بن بست و محدودیّت دسترسی به ارزش جهاد را در شرایط غیرنظامی، مردود می انگارد. درنهایت، جهادهای تمدنّی بسان جهاد نظامی، نیازمند نوعی ایثارگری و فداکاری است. زیرا در شرایط خاصّی می تواند خطر جانی برای مجاهد تمدّنی به دنبال داشته باشد.
مؤلفه های بینشی و عناصر ساختاری موثر در زایش تمدن اسلامی از منظر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
جامعیت و ژرف نگری قرآن کریم به جهت ارائه راهبردهای مؤثر و با هدف معرفی و تقویت عناصر تمدن ساز، امری روشن و قابل تأمل می باشد. بطوریکه امروزه پس از گذشت قرن ها، تمدن پژوهان می بایست پایدارترین الزامات زایش در ساحت مطالعات تمدن اسلامی را در میان آیات الهی بررسی و جستجو نمایند. چنانچه لازم است بدین نکته تصریح نمود که به واسطه بازبینی آموزه های ناب وحیانی، ضمن شناسایی عناصر بینشی و نظامند قرآنی، معیارهای استوار جامعه مطلوب در دسترس متفکران و مصلحان جوامع اسلامی قرار خواهد گرفت. الگو هایی متعالی و ملاک هایی ارزشمند که می توانند جهت گیری جامعه اسلامی را به سمت نیل به اهداف تمدن اسلامی ترسیم نمایند. لذا این پژوهش توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ بدین سوأل اصلی است که از منظر قرآن کریم کدامیک از مولفه های بینشی و عناصر ساختاری، جزء عوامل مؤثر در زایش تمدن اسلامی به شمار می آیند؟ به استناد آیات الهی و مراجعه به منابع کتابخانه ای نتایج نشان می دهد؛ عواملی همچون ارتقاء فرهنگ خدامحوری، حصول امیدآفرینی به واسطه اتکاء امت اسلامی به شعائر قرآنی و نیز جهت گیری بر مدار انسجام آفرینی، به مثابه الزامات بینشی در تحقق تمدن اسلامی محسوب می گردند. ضمنا مؤلفه هایی نظیر تامین عزت ملی در ابعاد حکمرانی، تدوین قوانین در جهت تحقق عدالت محوری، ارتقاء سطح توانمندی در عرصه علم مدارانه، تلاش در جهت تأمین امنیت نظامی و اهتمام به تقویت بن مایه های سرمایه ای به منزله عوامل ساختاری به زایش تمدن اسلامی کمک خواهند نمود.
شاخصه های مسجد تراز انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
77 - 110
حوزههای تخصصی:
مسجد تراز انقلاب اسلامی، بمثابه قرارگاه و کانون اصلی و محوری تحولات اجتماعی است که در نظام و جامعه ی دولت محله ومسجد محور، با احیای ظرفیت های بالقوه و خاموش و مورد غفلت قرار گرفته مساجد و ارائه نظام جامع نظارتی و هدایتی و پیش برنده، ضمن افزایش پویائی و جاذبه های مسا جد (در عین حفظ استقلال)؛ ارتباط متقابل اثر بخش و هم افزا، اولاً؛ بین مساجد و گلوگاه های تصمیم ساز و تصمیم گیر در ساحت های دینی تربیتی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نظام اسلامی، وثانیاً؛ بین مسجدو خانواده و مدرسه و شجره طیبه بسیج در جامعه اسلامی؛ تقویت و ترمیم می گردد.در این راستا، ترسیم جلوه ای نسبتاً کامل از مسجد تراز انقلاب بعنوان محور محله ی اسلامی با شناختی جامع و دقیق از ظرفیتها و شاخصه های مسجد تراز، شمایی از دولت و حاکمیت اسلامی را در مقیاس محله متجلی و محقق خواهد ساخت. نگارنده این سطور بامید تامین بخشی از خواستگاه بیانیه گام دوم انقلاب با مروری بر شاخصه های اصلی مسجد تراز انقلاب اسلامی؛ انتظار دارد تا جامعه ی نخبگانی نسبت به مهمترین سنگر انقلاب توجه ویژه ای را معطوف دارد..
زمینه های فکری و تاریخی نظریه احیای تمدن اسلامی امام خمینی و رهبر انقلاب
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
83 - 112
حوزههای تخصصی:
طرح «تمدن نوین اسلامی»، به عنوان بزرگ ترین آرمان انقلاب اسلامی ایران، زمینه ها و ریشه هایی به عمق تاریخ و گستره ای به پهنای جغرافیای جهان دارد. ماهیت شناسی این مفهوم، بدون شناخت زمینه ها و نقاط عزیمت طرح آن، جامع نخواهد بود. واکاوی این زمینه ها که تلفیقی نه چندان قابل تفکیک از مبانی فکری و تاریخی است، مسئله این جستار را شکل داده است. این تحقیق، در پژوهشی مستقل و نه در عرْض و عرَض سایر موضوعات، به این مسئله پرداخته و در پاسخ به این سؤال که «طرح نظریه احیای تمدن اسلامی امام خمینی و رهبر انقلاب بر کدام بسترها و زمینه های فکری و تاریخی نضج یافته؟»، با روش تحلیل تطبیق تاریخی[1] (CHA) سیر حرکت تکاملی تاریخ را در قالب خط زمانیِ آغاز یافته از زمان خلقت انسان بررسی کرده است. بر اساس یافته های پژوهش، حرکت تعالی بخش انبیا در قالب شش مؤلفه ، تمدن نبوی به مثابه پایه گذار نهال تمدن اسلامی، نهضت جامع اهل بیت در تحکیم و تعمیق ریشه های تمدن نبوی، دوران طلایی تمدن اسلامی در سه قالب: خلق تجربه زیسته، خلق امید و باورپذیری و خلق ذخایر انباشتی تمدن، بیداری اسلامی در دو سطح منطقه و ایران و نهایتاً پیروزی انقلاب اسلامی با ماهیتی تمدنی در حدوث و بقا، بسترها و زمینه های فکری و تاریخی طرح احیای تمدن اسلامی را شکل داده اند.
بررسی تأثیر مسجد بر کاهش آسیب های اجتماعی، مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان اصیل ترین نهاد فرهنگی برخاسته از اندیشه دینی، ظرفیت های نهفته فراوانی برای نقش آفرینی در زمینه تمدن سازی جامعه اسلامی دارد. از دیدگاه صاحب نظران مختلف یکی از شاخص های اصلی تمدن نوین اسلامی، اخلاق، عدالت و حاکمیت موازین قانون است و از مسجد، به عنوان کهن نهاد کالبد اجتماعی انتظار می رود که به عنوان بسترساز تحقق شاخص ها و ارتقاء وضعیت آنها در محلات شهری عمل کند. این تحقیق با هدف بررسی موضوع تحقیق، به بررسی میدانی وضعیت مساجد از حیث تعداد، میزان شرکت کردن و رضایت شهروندان از مسجد و سرمایه اجتماعی مسجد در محله های مناطق 22 گانه شهر تهران پرداخته و سپس با تفکیک آسیب ها و مسایل اجتماعی به سه حوزه جرم، ناهنجاری و کجروی اجتماعی، نحوه نگرش و پنداشت شهروندان تهران را نسبت به آسیب ها و مسایل اجتماعی مورد سنجش قرار داد. روش بررسی در این مطالعه روش تجزیه و تحلیل ثانویه خواهد بود. جهت نیل به هدف تحقیق در این مطالعه از داده های "پیمایش رصد کیفیت زندگی شهر تهران"، استفاده شد. در مطالعه علاوه بر تاکید بر مباحث آماری برای توصیف و تحلیل متغیرها برای تصویر بهتری و شفاف تری از مناطق 22گانه شهر تهران در باب موضوع تحقیق از تحلیل فضایی نیز کمک گرفته شد. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معنی دار میان میزان شرکت کردن در مسجد، رضامندی و سرمایه اجتماعی مسجد با نحوه نگرش نسبت به آسیب ها و مسایل اجتماعی است. چنین می توان نتیجه گرفت که مسجد در گام نخستین جهت تحقق شاخص های تمدن اسلامی، ذهنیت شهروندان در هر محله را در قیاس با سایر شهروندانی که کمتر در برنامه های مسجد مشارکت نموده و سطح رضامندی و سرمایه اجتماعی آنان از مسجد پائین است، نسبت به وجود آسیب ها و مسایل اجتماعی از رویکرد منفی برخوردار می کند و نسبت به رفع آنها دغدغه مندتر می سازد.