مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
ورزش همگانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی مدل کاربست فناوری های نوین در توسعه ورزش همگانی ایران بود. این تحقیق حاضر از نوع کاربردی و کیفی مبتنی بر داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین بود. جامعه آماری شامل اساتید منتخب مدیریت ورزشی دانشگاه ها و مدیران ادارات کل ورزش و جوانان و فدراسیون های ورزشی بودند. نمونه گیری به روش هدفمند با دو نمونه اولیه انجام و حجم آن بر اساس اشباع اطلاعاتی، 15 نفر تعیین شد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق از نوع میدانی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، گزینشی) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل علی کاربست فناوری های نوین در توسعه ورزش همگانی ایران عبارت اند از سبک زندگی، جامعه مخاطب و نیاز ورزش همگانی به فناوری نوین، عوامل زمینه ای آن شامل عوامل زیرساختی، مدیریتی، فرهنگی و جغرافیایی، عوامل مداخله گر آن شامل عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی و راهبردهای آن شامل راهبردهای آموزشی، راهبردهای مدیریتی، فرهنگ سازی، راهبردهای پژوهشی و راهبردهای مالی است که در نهایت موجب پیامدهایی اعم از توسعه ورزشی، توسعه دانشی، توسعه اقتصادی، توسعه بهداشتی و توسعه بین المللی می شود. بنابراین بکارگیری اصولی و مناسب فناوری های نوین و توجه به عوامل موثر، از جهات مختلف موجب توسعه ورزش همگانی می شود.
تدوین مدل یکپارچگی ارتباطات در زنجیره تأمین خدمات ورزش همگانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل تدوین مدل یکپارچگی ارتباطات در زنجیره تأمین خدمات ورزش همگانی ایران انجام گرفت. پژوهش حاضر با استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد و برمبنای رویکرد نگاشت شناختی فازی انجام شد. نمونه گیری به صورت نظری و گلوله برفی بود و با مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان صنعت ورزش، ورزش همگانی و زنجیره تأمین اشباع نظری حاصل شد. از معیارهای قابلیت اعتماد تحقیقات کیفی برای بررسی روایی و از روش توافق دو کدگذار و کدگذاری پژوهشگر در فاصله زمانی مشخص برای بررسی پایایی استفاده شد. برای رسم نقشه های شناختی فازی و محاسبه شاخص های مربوط به آن از نرم افزارهای Excel، FCMapper وFCM Expert استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیریت یکپارچه ارتباطات در زنجیره تأمین خدمات ورزش همگانی با سه مقوله اصلی مدیریت روابط تأمین کنندگان، مدیریت ارتباطات داخلی و مدیریت روابط مشتریان مشخص می شود. ارتباطات صنایع خصوصی غیرورزشی، ارتباطات مراکز آموزشی، ارتباطات رسانه ها، ارتباطات تأمین کنندگان دولتی غیرورزشی، ارتباطات تأمین کنندگان اصلی زنجیره، روابط بین الملل، سیستم گزارش گیری پویا، رفتارهای مشارکتی با مشتریان، فرهنگ تقدیر از مشتریان برتر، خدمات ارتباطات جانبی مشتریان، رسیدگی به شکایات، همکاری بین حلقه ها، سرمایه اجتماعی زنجیره تأمین و اتحاد استراتژیک از مفاهیم اصلی این مقوله ها بودند. همچنین شاخص های مربوط به نقشه های شناختی بیانگر این بود که ارتباطات تأمین کنندگان اصلی زنجیره، ارتباطات رسانه ها و همکاری بین حلقه ها، به ترتیب دارای بیشترین درجه مرکزیت اند؛ یعنی بیشترین تأثیرگذاری را بر سیستم یکپارچگی ارتباطات در زنجیره تأمین ورزش همگانی دارند.
تدوین الگوی جامعه پذیری شهروندان از طریق مشارکت در ورزش همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
113 - 136
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی جامعه پذیری شهروندان از طریق مشارکت در ورزش همگانی بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد سیستماتیک گراندد تئوری انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل اساتید برجسته جامعه شناسی و مدیریت ورزشی، مدیران و معاونین ادارات کل ورزش و جوانان و کارشناسان آگاه به حوزه پژوهش بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و تعداد آنها به 15 نفر رسید. ابزار و روش گردآوری داده ها، مصاحبه از نوع نیمه ساختار یافته فردی بود و اجرای مصاحبه ها به منظور اطمینان از اشباع نظری تا نفر پانزدهم ادامه یافت. جهت تحلیل داده ها از رویکرد نظام مند شامل سه گام اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بهره گرفته شد. طی فرآیند کدگذاری باز، در مجموع 436 کد اولیه بدون در نظر گرفتن هم پوشانی احصاء گردید و در گام بعد، 78 مفهوم مشترک براساس هم پوشانی ها و تشابهات، 27 مقوله را شکل دادند. در نهایت در مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش با محوریت مقوله مرکزی جامعه پذیری شهروندان از طریق مشارکت در ورزش همگانی ترسیم گردید. بررسی وضعیت، جایگاه و ارائه شاخص های جامعه پذیری شهروندان از طریق مشارکت در ورزش همگانی می تواند به سیاست گذاران، مدیران و مسئولان جهت شناخت مشکلات موجود در این حوزه و ارائه راه حل های مناسب برای کاهش شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب جامعه پذیری شهروندان یاری رساند، که در این مسیر شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و همچین پیامدهای حاصل به تفکیک تبیین شده اند.
تحلیل راهبردی و مقایسه ورزش همگانی بانوان شاغل و غیرشاغل شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل راهبردی و مقایسه ورزش همگانی بانوان شاغل و غیرشاغل شهر قم با استفاده از مدلSWOT بود. روش شناسی: نوع پژوهش، توصیفی و جامعه آماری آن را کلیه بانوان بالای 15 سال شهر قم تشکیل می دادند و حجم نمونه براساس جدول مورگان برابر با 384 نفر بود. روش نمونه گیری تصادفی و از نوع طبقه ای بود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 20 سوال در زمینه بررسی قوت ها و ضعف های ورزش همگانی بانوان شهر قم بود که روایی آن به روش ضریب هماهنگی کندال (w) با توجه به نظر 10 تن از کارشناسان این حوزه و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر با 93/0 مورد تایید قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن،T مستقل) برروی نرم افزار SPSS-22 و در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه زنان مورد مطالعه "کم هزینه بودن ورزش همگانی نسبت به ورزش قهرمانی" مهمترین نقطه قوت و "توجه کمتر به ورزش همگانی بانوان نسبت به آقایان"، مهم ترین نقطه ضعف بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین اولویت بندی نقاط قوت و ضعف، شهر قم در بین بانوان شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0< P < /span>). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که بانوان شاغل و غیرشاغل در مورد نقاط قوت و ضعف ورزش همگانی شهر قم نظرات یکسانی دارند و این امر نشان دهنده اهمیت ورزش همگانی در زنان است.
شناسایی راهبردهای ارتقاء ورزش همگانی عراق بر اساس توسعه پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
103 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر شناسایی راهبردهای ارتقاء ورزش همگانی عراق بر اساس توسعه پایدار می باشد. لذا در این پژوهش با بکارگیری رویکرد کیفی و مصاحبه با 19 تن از خبرگان با صلاحیت ورزش کشور عراق (اساتید دانشگاهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، مربیان ورزش، مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان و روئسای فدراسیون های ورزشی کشور عراق) به شناسایی راهبردهای ارتقا ورزش همگانی کشور عراق پرداخته شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از نوع قضاوتی بود. همچنین براساس نتایج تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه؛ محورهای پیوندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی، قانونی و زیست محیطی بر ارتقاء ورزش همگانی بر اساس توسعه پایدار عراق با دربرگیری 103 کدباز در امر شناسایی راهبردهای ارتقاء ورزش همگانی عراق بر اساس توسعه پایدار نمایان شد. لذا با استناد به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که با رعایت استاندادها در زیرساخت های ورزش ، تدوین قانون اختصاص درصد مالیات شرکت ها بصورت مستقیم به ورزش و تدوین قانون سهم ورزش از فروش عواید نفتی، می توان شاهد ارتقا ورزش همگانی در کشور عراق بود.
مدل و تبیین موانع همگانی شدن ورزش بانوان، از دیدگاه اساتید علوم ورزشی و بانوان کارمند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه مدل و تبیین موانع همگانی شدن ورزش بانوان از دیدگاه اساتید علوم ورزشی و بانوان شاغل در مشهد و ارائه الگویی که منجر به گسترش و توسعه شود.
روش : آمیخته (کیفی – کمی). جامعه آماری کیفی: 45 مقاله و 20 نفر خبره و متخصص علوم ورزشی که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، جامعه آماری کمی: کلیه بانوان کارمند شهر مشهد، 384 نفر با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت استخراج عناصر و گروه بندی آنها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. مدل پیشنهادی با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. از مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده و هفت مانع شناسایی شد.
یافته ها: هفت مانع شناسایی شده: فردی و جسمانی، خانوادگی، دینی و مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، نگاه جنسیتی، کم کاری سازمان های ورزشی و سایر موانع: نداشتن برنامه جامع و مدون و کم توجهی به ورزش همگانی و رهبران سازمان های ورزشی به غیرتخصصی وضعیت را بدتر کرده اند و سیاست های حاکم بر ورزش همگانی بسیار نامشخص و روزمره طراحی شده. علت نداشتن دانش لازم و مدیریت استفاده بهینه ای از منابع سرمایه ای موجود کشور در ورزش بانوان به عمل نیامده. نوآوری و نقاط قوت تحقیق: عدم برنامه برای پیشرفت ورزش بانوان و عدم تصمیم گیری و برنامه ریزی برای ترغیب و تسهیل حضور حمایتگران مالی در ورزش همگانی بانوان و عدم جذابیت فعالیت های برنامه ورزش همگانی و عدم توجه به ورزش های بومی و محلی.
نتیجه گیری: نداشتن برنامه جامع و مدون و کم توجهی به ورزش همگانی بانوان و بخصوص بانوان کارمند سبب مشکلات جسمانی برای این قشر از جامعه شده است. در ثانی رهبران سازمان های ورزشی به علت نداشتن دانش لازم و مدیریت غیرتخصصی وضعیت را بدتر کرده اند.
شناسایی عوامل موثر در پایداری اماکن ورزشی در جهت حمایت از ورزش همگانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در پایداری اماکن ورزشی در جهت حمایت از ورزش همگانی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی است. جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر مدیران و هیات های علمی و مدرسان باشگاههای دولتی، دانشگاه ها و مدارس واقع در سطح استان زنجان می باشد که تعداد آنها 230 نفر می باشد. که نمونه تمام شمار به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شد. در این پژوهش از پرسشنامه مدل توسعه پایدار در اماکن ورزشی براساس مدل H3SE استفاده شد که روایی آن از طریق تحلیل محتوا و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 0.876 گزارش شد. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش از طریق معادلات ساختاری و تاییدی با نرم افزار ,Amose نسخه 23 و آزمون رتبه ای فریدمن spss نسخه 23 می باشد. نتایج حاصل از بررسی آیموس و آزمون فریدمن نشان داد: بهداشتی و ارگونومی، منابع انسانی، ایمنی، زیست محیطی و امنیت از لحاظ اهیمت در رتبه 1 تا 5 هستند. اماکن ورزشی نقش بسزایی که در رونق اقتصادی و اجتماعی دارند و برای رسیدن به توسعه پایدار در این اماکن ورزشی باید از مدل مناسبی استفاده نمود؛ زمانی توسعه پایدار در اماکن ورزشی شکل می گیرد که تمام مؤلفه های منابع انسانی، امنیت، ایمنی، بهداشتی و ارگونومی و زیست محیطی موردتوجه و پیاده سازی شده باشد
شناسایی آینده سازها و پیشران های کلیدی توسعه ورزش همگانی با رویکرد تحلیل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۸۱
285 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی توسعه ورزش همگانی با رویکرد تحلیل ساختاری بود. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، از نظر روش پیمایشی بود.جامعه آماری تحقیق را کلیه متخصصان و خبرگانی تشکیل دادند که در زمینه ورزش همگانی از دانش لازم برخوردار بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود. درنهایت 16مصاحبه با خبرگان انجام شد که بعد از مصاحبه 14 تحقیق به اشباع نظری رسید و اطلاعات جدیدی از مصاحبه ها به دست نیامد. برای جمع آوری داده ها از فنون و ابزارهای مختلف همچون مصاحبه، پنل خبرگان و پرسشنامه استفاده شد. در پردازش داده ها نیز از تکنیک های متعدد آینده پژوهی ازجمله تکنیک دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و تحلیل ساختاری و برای تفهیم و تبیین آینده ورزش همگانی کشور استفاده شد. بر این اساس آینده سازهای راهبردی مؤثر، با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری و استفاده از نرم افزار میک مک شناخته شدند و مشخص شده است که تعداد ۱۰آینده ساز و پیشران نظیر قرار گرفتن ورزش در سبد تفکر سیاست گذاران، همکاری نمایندگان مجلس و استانداری در تصویب و اجرای قوانین حمایتی و تشویقی، تبلیغات چندبعدی جهت تشویق مردم به ورزش و... بیش ترین تأثیرگذاری را بر آینده ورزش همگانی دارند. به عنوان نتیجه گیری می توان گفت با همکاری نهادهای سیاسی، تبلیغات بیشتر و طرح های حمایتی و تشویقی شاهد توسعه ورزش همگانی و مشارکت بیشتر مردم در آن باشیم.
تحلیل محتوای کمّی روند پژوهش های مرتبط با ورزش همگانی از سال 1390 الی 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از متغیرهای مهم در سازمان ها، اخلاق حرفه ای کارکنان است. ترویج اخلاق حرفه ای در سازمان ها با تأکید بر یکی از مهم ترین تحولات در دنیای امروز یعنی رسانه های اجتماعی، نه تنها محیط بانشاط و مساعدی را برای افزایش بهره وری می آفریند، بلکه نقش مؤثری در دستیابی به سلامت سازمانی به عنوان یکی از نمودهای تعالی سازمان دارد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، 320 نفر از مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و براساس فرمول کوکران، 175 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسش نامه اخلاق حرفه ای، سلامت سازمانی و رسانه های اجتماعی بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری Smart PLS، مدل معادلات ساختاری و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. به طورکلی، بین اخلاق حرفه ای و سلامت سازمانی با نقش میانجی رسانه های اجتماعی در بین مدیران و کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمانشاه، رابطه مثبت و معنادار برقرار است. همچنین اخلاق حرفه ای بر رسانه های اجتماعی با ضریب مسیر 76/0، اخلاق حرفه ای بر سلامت سازمانی با ضریب مسیر 34/0 و رسانه های اجتماعی بر سلامت سازمانی با ضریب مسیر 41/0 اثرگذار بود.