مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
515-524
حوزههای تخصصی:
نظام حقوقی اراضی شهری و حقوق مالکانه در ایران با چالش های متعددی مواجه است که ناشی از تضاد میان قوانین، ناهمخوانی مبانی فقهی و وجود دوگانگی در تصمیم گیری های کمیسیون های قضایی می باشد. این پژوهش به بررسی این چالش ها و ارائه راهکارهای مؤثر برای بهبود وضعیت حقوق مالکانه و اراضی شهری می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی تعارضات موجود و تحلیل تأثیر آن ها بر حقوق مالکانه افراد و منافع عمومی است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تعارضات میان کمیسیون های ماده ۱۲ و ماده ۵۶، عدم تمایز در تعریف اراضی موات، سلب حقوق مالکانه بدون جبران خسارت کافی و تناقض میان مبانی فقهی و قوانین موضوعه از جمله چالش های اساسی در این حوزه هستند. همچنین، عدم وضوح در محدوده قانونی شهر و حریم آن و مشکلات ثبتی نیز به پیچیدگی های موجود افزوده است. نتیجه این پژوهش بر ضرورت بازنگری و اصلاحات قانونی تأکید دارد تا بتوان به طور مؤثری تعادل بین حقوق فردی و منافع عمومی را حفظ کرد. پیشنهادها شامل تشکیل کمیسیون های مشترک، بهبود سیستم ثبت املاک و تقویت مشارکت مالکان در تصمیم گیری های شهرسازی است که می تواند به تحقق عدالت اجتماعی و توسعه پایدار در حوزه اراضی شهری کمک کند.
چرایی و چگونگی تعدیل وجه التزام قراردادی؛ قیام رویه قضایی در برابر قانون نامطلوب (با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه، انگلستان و اسناد بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات قضایی در نظام های حقوقی گوناگون و اسناد بین المللی، به سمت تعدیل وجه التزام آشکارا گزاف یا ناچیز پیش رفته و توانسته است با تشکیل یک نهضت جهانی، قانونگذاران را نیز با خود همراه سازد. در حقوق ایران، اگرچه نص ماده 230 ق.م. دادرسان را از کاستن یا افزودن بر خسارت مقطوع قراردادی منع می کند، اما رویه قضایی در سالیان اخیر در برابر قانون ظالمانه قیام نموده و با استناد به مبانی مختلف حکم به تعدیل آن می نماید. در این نوشتار، برای تثبیت رویه قضایی و ساماندهی آرای محاکم، در کنار مطالعات تطبیقی در حقوق فرانسه و انگلیس و حقوق فراملی، دو مبنای اصلی برای تعدیل پیشنهاد شده است: یکی، قاعده لاضرر و دیگری، روایت «ما لم یحط». پرسش مهم تر، درباره چگونگی و میزان کاستن از وجه التزام سنگین یا افزودن بر مبلغ مقطوع اندک است، که در این زمینه نیز با بررسی رویه قضایی و مطالعات تطبیقی در حقوق فرانسه، انگلیس و اسناد بین المللی، پیشنهاد شد که برای تعدیل وجه التزام گزاف، نباید آن را به میران خسارت واقعی تعیین کرد، بلکه کارکرد و ماهیت دوگانه وجه التزام اقتضا دارد میزان آن از ضرر وارده بیشتر باشد و دادرس بتواند به صورت متعارف و معقول از مبلغ توافق شده بکاهد. در مورد خسارت مقطوع ناچیز هم، در صورت نقض تعهد در اثر تقصیر عمدی یا سنگین، متعهد باید تمام خسارت واقعی را جبران کند؛ در غیر این صورت، دادرس می تواند فراتر از مبلغ مقطوع تا سقف خسارت واقعی، بر اساس منطق عرفی، به مبلغ متناسب حکم دهد.
ترجمه کنوانسیون چارچوب شورای اروپا در مورد هوش مصنوعی و حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
151 - 137
حوزههای تخصصی:
کنوانسیون چهارچوب شورای اروپا در مورد هوش مصنوعی و حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون اولین معاهده بین المللی الزام آور حقوقی در این زمینه است. هدف آن تضمین این است که فعالیت های درون چرخه حیات سیستم های هوش مصنوعی کاملاً با حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون سازگار باشد و در عین حال منجر به پیشرفت و نوآوری فناوری شود. این کنوانسیون یک خط پایه در حقوق بین الملل برای فعالیت های هوش مصنوعی تعریف می کند و در گامی مهم به سوی ایجاد اجماع در مورد رویه های مشترک مسئولیت پذیری و رعایت حقوق مرتبط با هوش مصنوعی، اصولی مانند مسئولیت پذیری، عدم تبعیض، حریم خصوصی و قابلیت اطمینان را تدوین می کند.
مرکب های بهووریهی زبان فارسی: نقش آفرینی مجاز و استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد انگیزش مفهومی زیربنای خلق و درک مرکب های بهووریهی زبان فارسی را بررسی نماید و باتوجه به الگوی نقش آفرینی و تعامل مجاز و استعاره، انواع این ترکیبات را به لحاظ ساختار مفهومی مشخص سازد. به این منظور با تکیه بر مدل پیشنهادی روئیز دِمندوزا و دییز وِلاسکو (2002) برای تبیین انواع مجاز و الگوهای تعامل مفهومی، درمجموع شصت مرکب بهووریهی غیرفعلی زبان فارسی موردتحلیل قرار گرفت. تحلیل ها حاکی از آن است که ازنظر الگوی مفهومی زیربنایی، مرکب های بهووریهی زبان فارسی در سه گروه اصلی قابل طبقه بندی هستند: ۱) ترکیبات حاصل عملکرد یک مجاز مفهومی (مبدأ-در-مقصد) واحد، ۲) ترکیبات حاصل تعامل مجازی، و ۳) ترکیبات حاصل تعامل استعاره و مجاز. در این میان، چون مفهوم سازی مرکب های بهووریهی حاصل تعامل مجازی ممکن است دو، سه، یا چند مجاز مفهومی متوالی را فعال سازد، این گروه از ترکیبات بهووریهی ازنظر تعداد و همچنین نوع مجازهای نقش آفرین زیرالگوهایی را شامل می شوند. همچنین، ترکیباتی که خلق و درک معنا در آنها الگوی تعامل مفهومی استعاره و مجاز را بازنمایی می کند، بسته به مجازبنیاد بودن یا نبودن حوزه مبدأ و مقصد استعاره زیربنایی، در دو زیرگروه، شامل ترکیبات حاصل نگاشت مجازی حوزه مقصد استعاره و ترکیبات حاصل نگاشت مجازی هر دو حوزه مبدأ و مقصد استعاره، جای می گیرند. نتایج پژوهش به طورضمنی نشان می دهند که فرایند خلق و شکل گیری مرکب های بهووریهی زبان فارسی تصادفی نیست، بلکه از الگوهای مفهومی نظام مند و مشخصی تبعیت می کند.
شناسایی چالش های کلیدی راه اندازی رمزارزهای ملی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
73 - 111
حوزههای تخصصی:
در عصر فناوری های سایبرفیزیکال، رمز ارزها به عنوان یک پدیده نوظهور توانسته اند توجه گسترده ای را به خود جلب کنند. در این میان رمز ارزهای بانک مرکزی به عنوان ابزاری بالقوه برای تحول در سیستم های مالی ملی، اهمیت فزاینده ای یافته اند. با توجه به تغییرات سریع در محیط اقتصادی و فناوری و تأثیرات هر روزه رمزارزها بر سیاست های مالی و اقتصادی کشورها، درک چالش های راه اندازی و بهره گیری از رمز ارزهای ملی برای نهادهای مالی و سیاست گذاران به ضرورت بدل گشته است. به منظور تحلیل نظام مند این چالشها، نویسندگان این مقاله ابتدا طی مطالعه کتابخانه ای به شناسایی چالشهای راه اندازی رمزارزهای ملی مبادرت ورزیده و سپس با استفاده از یک رویکرد ترکیبی جدید اقدام به اولویت بندی چالشها نموده اند. این رویکرد شامل ادغام دو تکنیک پیشرفته، یعنی تحلیل نسبت ارزیابی وزندهی تدریجی (SWARA) و ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS) تحت محیط فازی است که دقت و صحت فرآیندها ی تصمیم گیری را به طور چشمگی ری افزایش می دهد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که چالشهای کلیدی راه اندازی رمزارزهای بانک مرکزی شامل عدم حمایت مالی مناسب برای استیبلکوین، عدم ثبات ارز داخلی ، مدیریت متمرکز در بستر تکنولوژی غیرمتمرکز، عدم وجود زیست بوم پذیرش عمومی، مشکل لیست شدن رمزارزها در صرافی های معتبر و چالشهای اقتصادی و خطر پولشویی است. در حوزه رمزارزهای بخش خصوصی نیز محدودیت های قانونی در پذیرش سایر رمزارزها، عدم حفظ ارزش سرمایه های خرد، حفاظت از داده ها و حریم خصوصی و نقدشوندگی سریع دارایی های منجمد، مهمترین چالشها در ایجاد و نگهدار ی این دسته از رمزارزها هستند. نتایج تحقیق بر ضرورت اتخاذ استراتژی های جامع و مدون بر ای کاهش این چالشها تأکید کرده و در این راستا راهبردهایی برای مواجهه با این چالشها ارائه نموده است. استراتژی هایی که می تواند به تسهیل پذیرش و توسعه مؤثر رمزارزها در کشور منجر شود.
الگوی تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی (مبتنی بر ماتریس نوع شناسی-وجوه): پژوهشی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع، وجوه و مصادیق تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و با رویکرد کیفی و شیوه فراترکیب و مراحل فراترکیب سندولوسکی و بارسو(۲۰۰۷) انجام شده است. اسناد یافت شده از 1392 تا 1403 (2024-2013 میلادی) در مجموع 290 منبع بود که با غربالگری مبتنی بر عنوان، چکیده و محتوا، به 54 سند علمی تقلیل پیدا کرد و تحلیل مضمون شد. یافته ها: بر اساس مضامین به دست آمده و طبقه بندی انجام شده، تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی را می توان در دو محور نوع شناسی تعهد و وجوه تعهد طبقه بندی کرد. محور نوع شناسی تعهد دانشگاهی، شامل تعهد آموزشی؛ تعهد پژوهشی؛ تعهد فرهنگی و تعهد اجتماعی- سیاسی است و در بُعد وجوه تعهد، به مواردی چون: وجه کنشی/ منشی؛ وجه گرایشی/ نگرشی و وجه بینشی/ دانشی اشاره شده و برای هریک از این دو طبقه(نوع/ وجه) مصادیقی احصا شده است. نتیجه گیری: فراوانی مضامین احصاشده از مقالات، حاکی از اولویت دهی بیشتر تحقیقات به تعهد در سطح اقدامات عملی و رفتاری در عرصه های آموزشی و پژوهشی و کمترین اهمیت به تعهد در سطح اندیشه و بینش و در عرصه های اجتماعی- سیاسی است که هر کدام می توانند میزان تعهدآوری سایر سطوح و عرصه ها را نیز متأثر کنند.
Cyber Governance in Morocco: Between the Consolidation of Interne Status and the Enhancement of Global Positioning
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
251 - 272
حوزههای تخصصی:
Background: The conceptualization of Moroccan cyberspace is intrinsically linked to the country's international and regional dynamics, in particular those of its African and Mediterranean neighborhood.Methodology: we have mobilized quantitative techniques and potential comparative analysis to address our crucial research questions around the strengths and weaknesses within Morocco's national cyber strategy by analyzing and comparing them with other international experiences, and finally recommending best practices to maintain the regional leadership position.Discussion: Although Morocco has acquired considerable expertise in comparison with this environment, regarding proven mechanisms of cyber stability, and the institutionalization and organization of national cyber security. However, one of the main obstacles lies in the centralization of these practices by the State, as well as in the sectorial and selective approach chosen by Moroccan policymakers to secure the national cyber space. This strategy, contrary to the country's principles of openness, was developed on the basis of the arguments, based on the priorities and strategic challenges specific to each sector.Aims: We open up our local experience to comparison with other known global experiences in the field of national cybersecurity, to decipher the strengths and weaknesses of national digital strategies and to fill the gaps causing the weakening of our replicating processes.Conclusion: The question is whether a simple reform of the central state's public policies on national cybersecurity is effective or, on the contrary, the situation requires a drastic and broader intervention, materialized by major investments and structural reforms in entire development strategies.
مدل سازی رفتار پس انداز خانوارهای شهری ایران: شواهدی از رگرسیون چندکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
173 - 203
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه از منظر خرد رفتار پس انداز خانوارهای شهری مدل سازی شده است. نمونه آماری شامل داده های یک سال هزینه-درآمد خانوار شهری می باشد. از آنجایی که رفتار پس انداز در دهک های مختلف ممکن است متفاوت باشد، روش برآورد مدل عبارت است از: روش شبه پارامتریک چندکی. مدل تحقیق شامل 19 متغیر است که از ویژگی های خانوار استخراج شده. نتایج نشان می دهد مهم ترین عامل مؤثر بر نرخ پس انداز، درآمد افراد است. هرچه درآمد فرد بیشتر باشد نرخ پس انداز بالاتر است؛ اما برای افراد با نرخ پس انداز پایین این تأثیر بیشتر و برای دهک های بالایِ نرخ پس انداز تأثیر درآمد کاهش می یابد. آزمون ضرایب حاکی از اختلاف دهک ها و درنتیجه صحت روش چندکی است. طبق نتایج، سطح تحصیلات بالا، حضور افراد سالمند، بعد خانوار، متأهل بودن، مستأجر بودن و داشتن خودرو شخصی، نرخ پس انداز فرد را کاهش می دهد. رابطه سن با نرخ پس انداز تابع درجه سه است. مقدار حداقل این تابع در اوایل جوانی بوده، از آن به بعد تا 90سالگی صعودی است. این موضوع به نوعی مؤید فرضیه چرخه زندگی است. هیچ شواهدی بر تأثیر جنسیت بر نرخ پس انداز مشاهده نشد؛ هم چنین برازش مدل و ضرایب نشان می دهد مدل تحقیق رفتار پس انداز در دهک پایین تر نرخ پس انداز را بهتر از دهک های بالا مدل سازی کرده است؛ هم چنین به منظور بررسی استحکام نتایج، چهار مدل معرفی شد که نتایج آن ها یافته های محوری تحقیق را دوباره تأیید می کنند.
راهکارهای مدیریت خروج سرمایه با رویکرد بهبود سرمایه گذاری برای تولید
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۲)
39 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر شعار سال ۱۴۰۴ مبنی بر «سرمایه گذاری برای تولید»، به بررسی ابعاد پدیده خروج سرمایه از اقتصاد ایران و پیامدهای آن بر سرمایه گذاری و رشد اقتصادی می پردازد. یافته ها حاکی است که به رغم افزایش تولید ناخالص داخلی، حجم سرمایه گذاری ناکافی بوده و گسترش خروج سرمایه در سال های اخیر به یکی از چالش های اساسی در مسیر توسعه اقتصادی کشور تبدیل شده است. در این راستا، معضل خروج سرمایه نه تنها موجب کاهش منابع مالی در اقتصاد ملی می شود، بلکه با کاهش سرمایه گذاری و بهره وری، ظرفیت های تولید را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. بر مبنای تحلیل های انجام شده، عواملی مانند ضعف در نظارت، متغیرهای کلان اقتصادی، محدودیت های نهادی و نااطمینانی های سیاسی ازجمله عوامل اصلی شکل گیری و تداوم این معضل هستند. ازاین رو در راستای مواجهه مؤثر با این چالش، اقداماتی مانند تقویت نظارت بر بازگشت ارز صادراتی، توسعه سامانه های یکپارچه رصد مالی و اصلاح متغیرهای کلان اقتصادی به عنوان راهکارهای کلیدی، نقش بسزایی در کنترل خروج سرمایه خواهند داشت؛ به گونه ای که با اجرای این تدابیر می توان به صیانت از دارایی های ارزی و تسهیل فرایندهای رشد و توسعه اقتصادی دست یافت.
آسیب شناسی نظام نظرسنجی ذینفعان (مورد مطالعه: شرکت گاز استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی نظام نظرسنجی ذینفعان شرکت گاز استان یزد است. روش شناسی این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی می باشد. شیوه ای که برای نمونه گیری این پژوهش برگزیده شد، نمونه گیری قضاوتی و یا هدفمند است که با این روش 11 تن از خبرگان از جمله مدیران و کارکنان شرکت گاز به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام شد. پس از انجام مصاحبه، تجزیه وتحلیل داده های حاصل از آن با استفاده از روش تحلیل تم انجام شد که 245 کد اولیه در قالب 28 تم فرعی و 7 تم اصلی و نهایی استخراج شد. درنهایت، در این پژوهش هفت تم اصلی از جمله؛ دید منفی ذینفعان به نظرسنجی، توجه ناکافی شرکت به نظرسنجی، همکاری ضعیف ذینفعان در پاسخ دهی، ضعف زیرساخت های شرکت، ضعف زیرساخت نظرسنجی، عوامل بیرونی مؤثر بر شرکت، عدم کاربردی بودن تحلیل ها را تحت عنوان آسیب های نظام نظرسنجی شرکت گاز استان یزد شناسایی و بیان نمود که نتایج این پژوهش می تواند برای بهبود فرایند نظرسنجی در سازمان حائز اهمیت باشد.
تأثیر تمرین هوازی فزآینده و مکمل سین بیوتیک بر سختی شریانی و پروتئین واکنشی C در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استفاده از مکمل ها و تمرینات ورزشی جهت رفع اختلالات متابولیک و درمان بیماری ها رواج یافته است؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی فزآینده و مکمل سین بیوتیک بر سختی شریانی و پروتئین واکنشی C (PRC) در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش تحقیق: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن مبتلا به دیابت نوع دو به طور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی + دارونما، تمرین هوازی + مکمل سین بیوتیک و مکمل سین بیوتیک تقسیم شدند. برنامه تمرینی با شدت 40 تا 70 ضربان قلب ذخیره به صورت فزاینده در 12 هفته اجرا شد. آزمودنی های گروه مکمل، یک ساعت پس از صرف ناهار، یک عدد کپسول سین بیوتیک باکانت (109×1 CFU) را مصرف کردند. برای سنجش CRP، قندخون ناشتا، سطح انسولین پلاسما پس از حداقل ۱۰ ساعت ناشتایی، به میزان پنج سی سی خون از سیاهرگ بازویی اخذ گردید و به روش الایزا و با کیت های مخصوص اندازه گیری شد. از آزمون t زوجی برای مقایسه درون گروهی و از روش تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه تغییرات بین گروهی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: پس از مداخله شاخص پایی بازویی (ABI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (03/0=p) و تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک (0/02=p) به طور معنی داری نسبت به پیش آزمون افزایش یافت. همچنین شاخص قلبی- عروقی مچ پایی (CAVI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (0/002=p) و تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک (02/0=p)؛ و PRC در هر سه گروه تمرین هوازی+دارونما (001/0=p)، تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک (0001/0=p)، و گروه مکمل سین بیوتیک (002/0=p)؛ کاهش معنی داری را نشان داد. با این حال، سطوح سرمی گلوکز ناشتا، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن در سه گروه تغییر معنی داری نکرد (05/0<p). همچنین، شاخص های ABI (0/29=p)، CAVI (0/30=p)، PRC (0/48=p)، و انسولین (0/73=p)؛ تفاوت معنی داری بین گروه ها نداشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی و مصرف سین بیوتیک در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو، می تواند بر روند بهبود شاخص های سختی شریانی و PRC مؤثر باشد.
تاثیر مصرف پودر سیر بر گلوتاتیون سرم و برخی شاخص های آسیب سلولی در افراد غیرفعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سیر با برخورداری از آثار ضداکسایشی می تواند ضمن مقابله با آثار نامطلوب فشار اکسیداتیو ناشی از بیماری ها، سبب کاهش شاخص آسیب های غشای سلولی شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف پودر سیر بر گلوتاتیون سرم و برخی شاخص های آسیب سلولی در افراد غیرفعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز بود. روش تحقیق: تعداد 10 دانشجوی پسر غیرفعال سالم با میانگین سنی 6/2±6/25 سال و شاخص توده بدنی 7/1±5/23 کیلوگرم بر متر مربع، به صورت داوطلبانه در این تحقیق متقاطع، شرکت نمودند. شرکت کننده ها دو بار پروتکل بروس را با فاصله دو هفته انجام دادند. خونگیری اولیه به شکل ناشتا در ابتدای صبح انجام شد. سپس شرکت کننده ها، مکمل یا دارونما (۱۰۰۰ میلی گرم کپسول حاوی پودر سیر به عنوان مکمل و آرد به عنوان دارونما) را به مدت دو هفته مصرف کردند و متعاقب آن، فعالیت وامانده ساز بروس را انجام دادند. خونگیری دوم به منظور گلوتاتیون سرم بلافاصله بعد از فعالیت وامانده ساز و برای اندازه گیری شاخص های آسیب سلولی، 42 ساعت بعد از فعالیت انجام شد. سنجش شاخص های گلوتاتیون، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز با روش های استاندارد انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و وابسته در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: نتایج آماری نشان داد که سطح گلوتاتیون در دو گروه سیر و دارونما بعد از فعالیت وامانده ساز (001/0=p) کاهش داشته و در گروه سیر نسبت به دارونما (001/0=p) تفاوت معنی داری پیدا کرد. سطح لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز در هر دو گروه سیر (001/0=p) و دارونما (001/0=p) بعد از فعالیت وامانده ساز افزایش و در گروه سیر نسبت به دارونما، تفاوت معنی داری نداشت (08/0=p). نتیجه گیری: مصرف حاد سیر، احتمالاَ با فعال کردن پپتید گلوتاتیون موجب افزایش برداشت بیشتر این آنتی اکسیدان در پاسخ به فعالیت وامانده ساز می شود. همچنین فعالیت وامانده ساز بروس موجب ایجاد آسیب سلولی می شود که مصرف مکمل سیر تاثیری بر بروز آسیب سلولی ندارد.
اثربخشی توان بخشی ذهنی بر رشد گفتار زبان و کاهش علایم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توان بخشی شناختی بر رشد گفتار زبان و کاهش علایم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شهر ارومیه در سه ماهه اول 1401 بود. تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به مرکز پیشگامان امید ارومیه با روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند که در نهایت بعد از انجام مداخله داده های گردآوری شده از راه آزمون تحلیل واریانس و کواریانس چند متغیره و با نرم افزار 19 Spss تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد مداخله توان بخشی شناختی بر بهبود مؤلفه های رشد زبان شامل صحبت کردن (01/0 >p)، سازماندهی (01/0>p)، گوش کردن (01/0 >p )، مؤلفه گفتاری (01/0>p) و کاهش علایم اتیسم شامل مشکلات رشدی (01/0>p)، تعامل های اجتماعی (01/0 >p )، رفتار کلیشه ای (05/0 >p )، برقراری ارتباط (05/0>p) اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مداخله توان بخشی شناختی می تواند در بهبود رشد زبان گفتاری و کاهش علایم اختلال اتیسم اثربخش است.
کاربرد پسماندهای صنایع کشاورزی در فرآیند رنگرزی دستبافته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
صنایع رنگرزی یکی از مهم ترین منابع آلاینده محیط زیست بوده است که سالانه مقادیر زیادی پساب سمی و خطرناک حاوی فلزات تولید می کنند. آلودگی و انباشت فلزات سنگین در خاک و آب به سبب تجزیه ناپذیر بودن و انباشت آنها در محیط، فراوانی منابع آلاینده و سمّیت، مشکلی جدی در سطح جهان است. امروزه ارائه راه کارهای ایمن و سازگار با محیط زیست در صنایع رنگرزی دستبافته ها، یک مسئله مهم است و دانشمندان را ترغیب نموده تا با جدیت بیشتری درصدد یافتن راه حل باشند. در سال های اخیر افزایش آگاهی عمومی در مورد محیط زیست، اکولوژی و کنترل آلودگی سبب ترغیب صنایع نساجی به استفاده از مواد طبیعی شده است. در این راستا در این پژوهش برای اولین بار از پوست پسته و تاج خروس به عنوان زائدات صنایع کشاورزی برای رنگرزی زیست سازگار نخ پشمی استفاده شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است و به منظور به حداقل رساندن میزان مواد مصرفی و زباله های تولیدی، از روش آماری رویه پاسخ از روش آماری رویه سطح پاسخ و از روش طراحی باکس - بهنکن بر پایه روش فاکتوریل ناقص سه سطحی استفاده شد. اثر سه پارامتر غلظت رنگزا، غلظت سیتریک اسید و مدت زمان رنگرزی بر میزان قدرت رنگی نسبی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت و بر اساس آنها شرایط بهینه رنگرزی معرفی شد. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی که اختلاف کمی را بین ضریب تنظیم شده (9832/0) و ضریب پیش بینی شده (9307/0) نشان داد و همچنین ضریب همبستگی بالای مدل (9927/0) نشان داد که روش رویه - پاسخ قادر است تا فرآیند رنگرزی پشم با رنگزای تاج خروس را با تعداد کمی از آزمایش ها، پیش بینی و بهینه سازی کند. همچنین تمامی متغیرهای مستقل مورد بررسی در این پژوهش، مربع غلظت رنگزا و تداخل همزمان متغیرهای غلظت رنگزا و سیتریک اسید، با سطح اطمینان 95% بر متغیر پاسخ (قدرت رنگی نسبی) معنی دار و مؤثر می باشند. استفاده از بیودندانه زیست سازگار پوست پسته در رنگرزی پشم با عصاره تاج خروس منجر به بهود میزان جذب رنگ توسط الیاف شده و ثبات های عمومی قابل قبولی را حاصل می سازد. استفاده از پوست پسته به عنوان یک بیودندانه زیست تخریب پذیر و پایدار جدید در صنایع رنگرزی نه تنها منجر به افزایش راندمان رنگرزی می شود، بلکه در به حداقل رساندن مشکلات زیست محیطی ضایعات کشاورزی و محصولات جانبی نیز مفید خواهد بود. بنابراین این روش می تواند به عنوان یک جایگزین عالی و اقتصادی برای دندانه های فلزی متداول درنظر گرفته شود و کمک شایانی به کاهش آلودگی محیط زیست و تولید مواد با ارزش افزوده بالا نماید.
تعامل عرفان و سیاست در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
87 - 106
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی- تاریخی، به بررسی تعامل بین عرفان و سیاست در عصر انقلاب مشروطه می پردازد. دو دسته از متفکران سیاسی در شکل گیری انقلاب مشروطیت نقش داشتند. یک دسته متفکران مذهبی بودند که خود نیز به سه دسته شریعت محوران، عدالت محوران و نوگرایان دینی تقسیم می شدند. اندیشمندان سیاسی نیز به سه دسته روشنفکران سکولار، روشنفکران اصلاح-گرا، روشنفکران مصلحت جو و واقع گرا تقسیم می شدند؛ اما در نهایت این دسته به هر نحو تحت تأثیر تجدد غرب بودند. عارفان و صوفیان نیز در قبال نهضت مشروطه، روش های مختلفی را درپیش-گرفتند. به عنوان مثال مشایخ شاخه گنابادی از طریقه نعمت اللّهی با اینکه به حمایت از خواست جامعه در راستای تحقق انقلاب مشروطه پرداختند، اما از ورود در منازعات سیاسی و جناح بندی های حزبی خودداری کردند؛ شاخه مونس علی شاهی و صفی علی شاهی وارد در معرکه انقلاب مشروطیت شدند و اما شاخه کوثریه به صف مخالفان مشروطه پیوستند. در دوران انقلاب مشروطیت - برخلاف گذشته- تصوف تا حدودی از فضایی آرام برخوردارشد، اما به دلیل ورود تجدد به ایران، روشنفکران وابسته به جریان تجدد، علی رغم ایفای نقش فعالانه برخی از سلسله های تصوف و عرفان در جریان انقلاب مشروطیت، از زوایای معرفت شناسانه، تولید و تقسیم کار اجتماعی با شدّت به نقد تصوف پرداختند. در مجموع در این دوره، تصوف و عرفان نسبت به دوران قبل، از نقش کم رنگ تری برخورداربوده است.
طراحی الگوی توسعه ورزش قهرمانی عراق مبتنی بر فرآیندهای ساختاری پایه: رویکرد گراندد تئوری کلاسیک گلیزر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
توسعه ورزش مفهومی چندوجهی است که محدود کردن آن به عوامل سازمانی و ساختاری نمی تواند به روشنی فرآیندهای مربوطه را تشریح کند. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه ورزش قهرمانی عراق مبتنی بر فرآیندهای روان شناختی پایه و ساختاری پایه بود. تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد گلیزری نظریه داده بنیاد بود. در این راستا 17 مصاحبه عمیق با خبرگان علمی و اجرایی ورزش قهرمانی در عراق انجام شد. داده ها با روش کدگذاری باز، انتخابی و نظری مورد تجزیه وتحلیل واقع شد و مطابق نتایج درمجموع تعداد 93 کد نهایی در سه بخش شناسایی و ظاهر گردید. بخشی از کدها در قالب مقولات پنج گانه چالش های زیرساختی و فیزیکی، مشکلات عمومی، مشکلات برنامه ای، چالش های مالی، و چالش های نگرشی- شناختی نشان دهنده نگرانی عمده مشارکت کنندگان در تحقیق بود. فرآیند اجتماعی پایه تحقیق نیز در قالب دودسته از فرآیندهای ساختاری و روان شناختی احصاء شد. فرآیندهای ساختاری تحقیق به ترتیب شامل علمی شدن توسعه ورزش، مکانیسم های ساختاری موفقیت، پایدارسازی منابع مالی، بین المللی شدن سیستم ورزش، و نظام حرفه ای ورزش قهرمانی بود. در بخش فرآیندهای روان شناختی پایه نیز به ترتیب نهادینه سازی ذهنیت توسعه، توسعه ذهنیت حرفه ای، هنجار سازی توسعه ورزش، و متمرکز سازی تلاش شناسایی گردید. در هر دودسته از فرآیندهای روان شناختی و ساختاری پایه باید روند حرکت بر پایه مراحل گفته شده صورت گیرد و باهم افزایی رخ داده بین این دو دسته از فرآیندها توسعه ورزش قهرمانی در عراق و کسب موفقیت امکان پذیر خواهد بود.
مدل معادلات ساختاری رابطه ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای روستایی با ناپایداری جمعیتی آنها (نمونه موردی: سکونتگاههای روستایی شهرستان فردوس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پایداری جمعیتی و استمرار سکونت در روستاها تابعی از وضعیت مهاجرتی آن ها است. ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هر نظام فضایی روستایی در ناپایداری جمعیتی آن مؤثّر است ولی تاثیر این شرایط در سکونتگاه های روستایی مختلف شدت و ضعف متفاوتی دارد. این تحقیق به بررسی رابطه ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی روستاهای دارای سکنه شهرستان فردوس با ناپایداری جمعیتی آن ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری پرداخته است. جهت بررسی کیفیت مدل از معیارR2، معیارQ2 ،آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا استفاده شده است. مقدارR2 مدل، 35/0 و بیشتر از 33/0 و مقادیرQ2 متغیر ناپایداری برابر با 297/0 و نشانگر قابلیت متوسط پیش بینی مدل است. مقدار آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نیز مقادیر پایایی ترکیبی هر سه متغیر بالاتر از7/0 و نشانگر پایایی مناسب و مورد پذیرش بودن اعتبار ترکیبی سازه ها است. مقدار AVE برای هر سه متغیر بیشتر از4/0 و نشان دهنده همگرای مناسب مدل است. نتایج تحقیق نشان داد؛ مقدار آماره t اثر ویژگی های طبیعی بر ناپایداری برابر با 01/5 بر ویژگی های اجتماعی برابر با 03/3 و بر ویژگی های اقتصادی برابر 36/2 و بیشتر از رقم 96/1 و سطح معناداری آزمون از سطح خطای 05/0 کمتر است که نشانگر ارتباط ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مورد استفاده در این مدل با ناپایداری جمعیتی روستاها می باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که با کاهش منابع آب، افزایش ارتفاع، کاهش میزان سواد، افزایش افراد بالاتر از 65 سال، کاهش تعداد امکانات خدماتی، کاهش نسبت شاغلان صنایع دستی و شاغلان بخش صنعت و خدمات و افزایش مالکان غایب از روستا، ناپایداری جمعیتی روستاها افزایش یافته است.
سنجش اثربخشی مداخلات ایمن سازی روان شناختی برافزایش تاب آوری مخاطب ایرانی در برابر پویش های رسانه ای: یک کارآزمایی تصادفی سازی شده کنترل شده
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال دوم تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵)
111 - 141
حوزههای تخصصی:
با توجه به تبلیغات سیاسی شبکه های معاند در رسانه های اجتماعی فارسی زبان، بررسی این موضوع که محتوای این شبکه ها چطور با برانگیختن هیجانات، شکاف های سیاسی را در جامعه تشدید می کند و همچنین بررسی روش های افزایش تاب آوری در برابر اطلاعات گمراه کننده، در قالب یک کارآزمایی تصادفی سازی شده کنترل شده حائز اهمیت است. در این مطالعه برای پیاده سازی آزمایش، چهار گروه به صورت تصادفی طی دو مرحله مداخله و آزمایش، در معرض چهار دسته محتوای رسانه ای تصویری- ویدئویی قرار گرفتند. در مرحله مداخله، گروه اول (کنترل) و دوم، صرفاً شاهد تصاویری با محتوای خنثی بودند. گروه سوم شش تصویر با محتوای سواد رسانه ای و گروه چهارم ویدئویی با موضوع سواد رسانه ای دریافت کردند. در مرحله آزمایش، همه گروه ها تصاویری یکسان مشاهده کرده و واکنش هیجانی و رفتاری مخاطب در هر مورد ثبت شد. در این پژوهش دو سازوکار قرار دادن شرکت کنندگان در معرض مداخلات سواد رسانه ای در دسترس و کم هزینه و آگاهی مخاطب از منبع پیام، بر افزایش تاب آوری مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد آگاه سازی مخاطب از منبع پیام تا جایی که محتوای آن مستقیماً به سوگیری های شخصی مربوط نباشد، در کاهش واکنش هیجانی و واکنش رفتاری (لایک کردن و اشتراک گذاری)، تأثیر معناداری دارد. از طرفی سوگیری ها، قوی تر از مداخلات دیگر، باعث افزایش هیجان مثبت و واکنش رفتاری می شوند. در پیام های خنثی، فرد بیشتر از مسیر مرکزی به تحلیل و اقدام می پردازد؛ اما در محتوای هم خوان با سوگیری های شخصی، رفتار مخاطب از طریق مسیر محیطی/ اکتشافی که نیازمند منابع شناختی کمتری است کنترل می شود.
تأثیر فرآیندهای شناختی بر شکل گیری نگرش های سیاسی رادیکال در میان جوانان
حوزههای تخصصی:
رادیکالیسم سیاسی به عنوان یکی از چالش های مهم جوامع مدرن، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله فرآیندهای شناختی افراد قرار دارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش فرآیندهای شناختی در شکل گیری نگرش های رادیکال سیاسی، به تحلیل تأثیر سوگیری های شناختی، ادراک نابرابری، هیجانات سیاسی و نقش رسانه های معاند در تقویت گرایش های افراطی پرداخته است. روش تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی و تحلیل محتوای داده های جمع آوری شده از منابع علمی و مطالعات میدانی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که افراد با الگوهای شناختی بسته، پردازش اطلاعات قطبی شده و تفکر سیاه وسفید، بیش از دیگران مستعد پذیرش نگرش های رادیکال هستند. علاوه بر این، احساس تهدید، محرومیت نسبی و عدم اعتماد به نهادهای رسمی می تواند موجب تشدید این گرایش ها شود. همچنین، رسانه های معاند و شبکه های اجتماعی با بهره گیری از سوگیری های شناختی و بمباران اطلاعاتی، زمینه را برای تقویت گفتمان های افراطی و کاهش اعتماد عمومی به حکومت فراهم می کنند. از جمله مهم ترین پیامدهای گسترش نگرش های رادیکال سیاسی می توان به افزایش بی ثباتی اجتماعی، تضعیف سرمایه اجتماعی، و تعمیق شکاف های سیاسی و فرهنگی اشاره کرد. بر این اساس، مقابله با این پدیده مستلزم ارتقای سواد رسانه ای، تقویت تفکر انتقادی، و افزایش شفافیت در سیاست گذاری های اجتماعی و حکمرانی است. در نهایت، پیشنهاد می شود که سیاست های فرهنگی و آموزشی در جهت کاهش دوقطبی های سیاسی و افزایش حس تعلق اجتماعی تدوین و اجرا شوند.
تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی به مکان بر رضایت مکانی دانشجویان از دانشگاه (نمونه موردی: دانشکده فنی دانشگاه آیت الله بروجردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
65 - 80
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت دل بستگی به مکان برای دانشجویان دانشگاه، به دلیل تأثیرات آن بر کارایی تحصیلی، سلامت عاطفی و روابط بین فردی، تاکنون پژوهشی درباره تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی مکانی (متغیر مستقل) بر رضایت از مکان (متغیر وابسته) در محیط دانشگاه انجام نشده است. این مقاله با در نظر گرفتن یک ساختار چهاربعدی برای دل بستگی به مکان شامل: هویت مکانی، وابستگی مکانی، علائق مکانی و پیوند اجتماعی با مکان، به بررسی متغیرهای دل بستگی و رضایت از مکان پرداخت و درنهایت به این سؤال پاسخ داد که آیا دل بستگی به مکان، رضایت از مکان را پیش بینی می کند. روش پژوهش پیمایش کمی بوده است و نمونه مورد بررسی 98 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آیت الله بروجردی هستند که بین آن ها پرسش نامه استاندارد توزیع شده است. به منظور تحلیل داده ها؛ از رگرسیون خطی چندگانه برای پاسخ به سؤال های پژوهش و آزمون تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس جهت بررسی ارتباط متغیرهای تحقیق با ویژگی های جمعیت شناختی بهره برده شد. نتایج حاکی از پیش بینی پذیری رضایت از مکان توسط دل بستگی به مکان در بستر موردنظر است و از بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب علائق مکانی، هویت مکانی و وابستگی مکانی بیشترین اثر مثبت را در پیش بینی رضایت دارند و پیوند اجتماعی با مکان و رضایت از مکان، فاقد ارتباط معنادار هستند. نتایج این مطالعه می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر رضایت دانشجویان از محیط دانشگاهی کمک کند.