مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۲۰٬۶۶۷ مورد.
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
331 - 354
حوزههای تخصصی:
در محیط به شدت رقابتی، کارآفرینان در راه اندازی و مدیریت کسب و کار با چالش های متنوعی از جمله افزایش هزینه های سربار و ورشکستگی مالی رو به رو هستند؛ کارآفرینان کسب و کار می توانند با اتخاذ رویکردها و سیاست های اجرایی، نقش مهمی را در پیشگیری و جلوگیری از ورشکستگی و همچنین افزایش سودآوری صنایع به ویژه صنعت خودرو داشته باشند. با توجه به رشد روزافزون فعالیت های کارآفرینانه، برندسازی شخصی به عنوان یکی از راهکارهای اصلی می تواند در توسعه صنایع و بسترسازی زمینه های سود و رشد به ویژه در صنعت خودرو مؤثر واقع شود. با توجه به اهمیت این موضوع، در مقاله حاضر سعی شده است عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی افراد کارآفرین در راستای افزایش سودآوری صنعت خودرو بر اساس نظرات خبرگان به صورت نمونه گیری در دسترس و هدفمند که به تعداد 12 نفر تعیین شده از طریق مصاحبه، در قالب نظریه داده بنیاد، الگوسازی شود. براساس نتایج تحقیق، عوامل اصلی تأثیرگذار بر تقویت برندسازی شخصی افراد کارآفرین در صنعت خودرو در قالب الگوی پارادایمی نظریه ی داده بنیاد و نظر خبرگان شناسایی و تدوین گردید. متغیرهای علّی شامل عوامل پیش برنده فردی و عوامل پیش برنده محیطی می باشد، متغیرهای مداخله گر شامل تسهیل گرها می باشد، متغیرهای زمینه ساز شامل بهره گیری از فناوری، به کارگیری روش های نوین صنعت و مشتری محوری می شود، متغیرهای راهبردی شامل راهبردهای قدرت برندسازی شخصی افراد کارآفرین می گردد و پیامد مدل موجب توسعه نوآوری، افزایش سودآوری و سهم بازار خواهد شد.
اثرات پویای بانک داری سایه بر بی ثباتی بخش بانکی در کشور ایران: مطالعه موردی بانک ها و موسسات مالی اعتباری پذیرفته شده در بورس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
371 - 392
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند روزافزون گسترش بانک داری سایه در ایران که تداوم این روند نیز برای سال های آینده پیش بینی می شود، ضرورت به کنترل درآمدن فعالیت های آن در راستای ثبات بازار مالی کشور و به صورت خاص بخش بانکی، بیش از پیش اهمیت می یابد. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی اثرات پویای بانک داری سایه بر بی ثباتی بخش بانکی در کشور ایران طی دوره زمانی 1391 تا 1399 پرداخته شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 23 صندوق سرمایه گذاری، 23 شرکت بیمه ای و 19 بانک و موسسه مالی اعتباری فعال در بازار بورس تهران می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش گشتاورهای تعمیم یافته GMM استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فعالیت های بانک داری سایه، موجب افزایش بی ثباتی بخش بانکی در کشور ایران شده است. بر همین اساس، نتایج ضرورت طراحی سیاست های کلان را بر اساس انواع مختلف فعالیت های بانک داری سایه و انواع مختلف بانک ها به منظور کاهش فعالیت های بانک داری سایه در کشور را نشان می دهد.
ارزیابی کارایی الگوی GARCH-ARMA در بررسی ناهمگنی رفتار سهامداران نویزی مبنی بر رابطه قیمت-حجم در دوره ی بحران، قبل و پس ازآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
393 - 424
حوزههای تخصصی:
در دوره بحران فعالان بازار ممکن است اطلاعات مالی را متفاوت تفسیر کنند چراکه وقوع شکست های ساختاری در قیمت های بازار باعث می شود که آن ها به دلیل احساسات و واکنش به روند بازار، در برابر استراتژی های معاملاتی خود رفتار نامتقارنی نشان دهند. لذا هدف این مطالعه بررسی و مقایسه تأثیر حجم معاملات در پایداری نوسانات بازده، در طول بحران، قبل و بعد از وقوع بحران نزول اساسی شاخص بورس اوراق بهادار می باشد. لذا بر اساس داده های روزانه از فروردین ماه 1399 الی مهرماه 1400 ابتدا نقاط شکست ساختاری تعیین شده و در رژیم های متفاوت قیمت 3 دوره مختلف شناسایی گردید. تابع همبستگی متقابل نشان داد اکثر وقفه های معنی دار، در قبل و بعد از بحران حاکی از آن است که علیت در واریانس مربوط به حجم معاملات گذشته بر بازده فعلی بوده و بین باقیمانده های مجذور استانداردشده حجم معاملات گذشته و بازده فعلی، نشانه ای ناسازگار برای این همبستگی ها وجود دارد که به عنوان شواهد متقاعدکننده ای از ماهیت معامله گر نویزی در معاملات عمل می کند. قبل از بحران، هر دو نوسانات حجم معاملات گذشته و بازده فعلی در یک بازه زمانی نسبتاً بلندمدت همبستگی مثبت و همچنین همبستگی منفی در کوتاه مدت را نشان می دهند. بر اساس داده های بحران، هیچ اثر سرریز نوسانی مشاهده نشد که این نشان دهنده حضور معامله گران نویزی است چراکه باور بدبینانه ای نسبت به این موضوع دارند که نمی توانند باور خود را در مورد بازده آتی با روشی منطقی بیان کنند. در دوره پس از بحران، هر دو نوسانات حجم معاملات گذشته و بازده فعلی در یک بازه زمانی کوتاه همبستگی مثبت دارند.
تأثیر فراوانی منابع طبیعی بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک از طریق کانال توسعه مالی: رهیافت مدل پانل آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
وجود فراوانی نفت به عنوان منبع طبیعی در کشورهای عضو اوپک از یک سو و رشد اقتصادی نامتناسب از سوی دیگر، مطالعات زیادی را در جهت یافتن دلایل این عدم تناسب موجب شده است. برخی از مطالعات دلیل اصلی عدم تناسب وفور منابع طبیعی و رشد اقتصادی را در عدم برخورداری از بازارهای مالی عمیق شمرده اند. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری رانت نفتی بر رشد اقتصادی با توجه به سطح تعمیق مالی کشورهای عضو اوپک می پردازد. برای این منظور از داده های ترکیبی و مدل رگرسیون آستانه ای در بازه زمانی 2019-2000 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مقدار آستانه توسعه مالی برابر 19/4 می باشد. تأثیر فراوانی منابع طبیعی (نفت) بر رشد اقتصادی از کانال توسعه مالی در رژیم اول که میزان تعمیق مالی کمتر از حد آستانه است، مثبت و معنادار بوده اما در رژیم دوم تأثیر معناداری ندارد. همچنین بر اساس یافته های تحقیق، رشد جمعیت و تورم منجر به کاهش رشد اقتصادی شده و باز بودن تجارت و سرمایه گذاری ناخالص، رشد اقتصادی را در دوره مورد بررسی افزایش داده است. بنابراین تعمیق مالی در کشورهای مورد مطالعه نتوانسته است بر پدیده نفرین منابع غلبه نماید.
تأثیر رشد بخشی و توسعه مالی بر فقر با استفاده از رویکرد ARDL (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
133 - 156
حوزههای تخصصی:
کاهش فقر همواره یکی از مهمترین اولویت های اقتصادی و سیاسی کشورها بوده است. چراکه فقر همواره یکی از پدیده های نامطلوب اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف به شمار رفته است. یکی از مهمترین راهکارهای کاهش فقر می تواند رشد اقتصادی باشد که بواسطه آن می توان فقر و نابرابری درآمدی را در جامعه کاهش داد اما دستیابی به رشد اقتصادی مستلزم بکارگیری عواملی متعددی مانند سرمایه، نیروی انسانی، انرژی و... است.لذا علت توجه هر چه بیشتر بر بازارهای مالی که می تواند یکی از ابزارهای مهم تأمین مالی موسسات و بنگاه های اقتصادی باشد قطعا خواهد توانست زمینه ساز افزایش رشد اقتصادی گردیده و در نهایت به کاهش فقر منتهی شود. لذا هدف این مطالعه، تأثیر رشد بخشی (کشاورزی، صنعت و خدمات) بر شاخص فقر استان لرستان است. جهت برآورد مدل تحقیق از داده های سالانه طی دوره زمانی 1399-1360 و مدل اقتصادسنجی ARDL استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در بلندمدت رشد بخش های صنعت و خدمات باعث کاهش فقر در استان لرستان می شود، درحالیکه رشد بخش کشاورزی اثر معناداری را بر کاهش فقر نشان نمی دهد. همچنین نتایج نشان داد که توسعه شاخص مالی نیز باعث کاهش فقر در استان لرستان می شود. به طورکه توسعه مالی از طریق مستقیم دسترسی افراد کم درآمد به اعتبارات، سبب گس ترش کسب و کار این افراد می شود و قدرت خرید آنها را افزایش می دهد یا حداقل از طریق پس انداز مطلوب با فقر مبارزه می کند که نتیجه این اتفاقات می تواند کاهش فقر باشد
اثر تعدیل کنندگی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موقع بودن صورت های مالی یکی از ویژگی هایی است که مربوط بودن آن را به صورت قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد و اهمیت زیادی برای سرمایه گذاران و دیگر استفاده کنندگان دارد. این مشخصه ارتباط نزدیکی با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل دارد. بنابراین تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل می تواند بر محتوای اطلاعاتی صورت های مالی اثرگذار باشد. عوامل متعددی بر تاخیر گزارش حسابرسی مستقل اثر دارد. در این تحقیق رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل و نیز اثر تعدیل کنندگی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی سال های 1390 تا 1400 می باشد. فرضیه های این تحقیق با استفاده از رگرسیون خطی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین معاملات با اشخاص وابسته رابطه منفی بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل را تضعیف می کند.
ارزیابی تاثیر لحن گزارشگری مالی و خوانایی صورتهای مالی بر ارزش آفرینی شرکتها از دیدگاه سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهامداران و سایر استفاده کنندگان به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب، نیازمند اطلاعات سودمند هستند. در میان اطلاعات سودمند، اطلاعات مربوط به گزارشات مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا گزارشات مالی در ارزیابی چشم انداز آتی شرکتها نقش مهمی ایفا می نماید؛ بطوریکه بازار سرمایه نسبت به قابلیت اتکای گزارشات مالی کاملاً حساس است در سال های اخیر جنبه های مختلف اطلاعات کیفیِ گزارشهای مالی، مورد توجه قانون گذاران، نهادهای ناظر و نهادهای حرفه ای فعال در بازار سرمایه قرار گرفته است. در این تحقیق سعی گردید از سایر جنبه هایی که از دیدگاه سایر محققین مغفول مانده است مورد بررسی قرار گیرد بنابراین هدف اصلی این تحقیق ارزیابی تاثیر لحن گزارشگری مالی و خوانایی صورتهای مالی بر ارزش آفرینی شرکتها از دیدگاه سهامداران می باشد.برای انجام این تحقیق نمونه ای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش نمونه گیری انتخاب گردید . این پژوهش، برای دوره 1394 الی 1399 در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفت. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق روش رگرسیون چند متغیره به شیوه پانل دیتا می باشد.نتایج حاصل شده از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بهبود در لحن گزارشگری مالی و خوانایی صورتهای مالی باعث افزایش در میزان ارزش آفرینی شرکتها از دیدگاه سهامداران شده است.
ارزیابی شاخص ترکیبی خشکسالی «MCDI» بر اساس توزیع مشترک چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
105 - 132
حوزههای تخصصی:
خشکسالی، مشکلی چالش برانگیز است اما با دیدگاه های چندمتغیره و ترکیبی می توان آن را ارزیابی کرد. تاکنون مطالعات کمی درخصوص مکانیسم و عملکرد شاخص ها به صورت ترکیبی انجام پذیرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر برای ایجاد شاخصی جامع که دربر گیرنده همه جنبه های هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی باشد، از سه شاخص: «SPI»، « PDSI» و «SRI» با هدف تحلیل سه متغیره خشکسالی(شدت، مدت، فراوانی) برای 10 ایستگاه هواشناسی ایران برای بازه آماری 2021-1990 انجام شد. ابتدا با آنالیز مؤلفه های اصلی «PCA» و مدل غیر خطی توزیع احتمال توأم مبتنی بر کاپولا برای ساخت شاخص ترکیبی «MCDI» پرداخته شد. سپس با قابلیت توابع مفصل کلایتون، فرانک و گامبل جهت ایجاد توزیع توام سه متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بهترین تابع کاپولا برای هر ایستگاه از طریق آزمون « کلموگرف- اسمیرنوف» (K_S) تعیین گردید. نتایج نشان دهنده برتری تابع گامبل در بیشتر ایستگاه ها بود. منحنی های دوره بازگشت به ازای . نشان از فرکانس طولانی مدت خشکسالی با شدت بیشتر برای دوره های 50 و 100 ساله بود. کمترین مدت دوره بازگشت 50 ساله با برتری تابع کلایتون مربوط به تبریز و با برتری تابع گامبل مربوط به تهران با مدت 10 ماه و بیشترین مدت، مربوط به مشهد با برتری تابع گامبل، 30 ماه بود که به ترتیب با شدت 53/6، 95/8 و 26/34 همراه بود. برای دوره بازگشت 100 ساله کمترین مدت با برتری کلایتون مربوط به تبریز با 13 ماه و شدت 75/13 و بیشترین مدت با برتری تابع گامبل متعلق به کرمان با مدت 48 ماه و شدت 56/42 بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از شاخص ترکیبی چندمتغیره «MCDI» با بهره گیری از توابع مفصل، امکان ارزیابی جامع تر و دقیق تر از خشکسالی را فراهم می آورد. این رویکرد با در نظر گرفتن همزمان همه جانبه خشکسالی، ابزاری کارآمد برای مدیریت منابع آب و برنامه ریزی استراتژیک در مواجهه با خشکسالی در مناطق مختلف ایران ارائه می دهد.
اعتبارسنجی تفسیر عینی مبتنی بر ظهور لفظ، در برابر تفسیر شخصی متکی بر قرائن گمان آور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر» در اصطلاح، پرده برداری از معنای مراد گوینده است، به طوری که مراد او آشکار گردد. در علم حقوق، تفسیر قانون را به معنای «کشف مقصود قانون گذار از طریق کاربست قواعد و مقررات ادبی، منطقی و یا استفاده از سوابق تاریخی» دانسته اند. هر نوع تبیین معنای لفظ، متضمن عمل تفسیر در معنای لغوی آن است، چه اینکه خود لفظ پرده ای است میان مخاطب و مراد گوینده؛ مخاطب از طریق لفظ صادر شده از گوینده است که معنای موردنظر او را می فهمد. اگر مخاطب نتواند از پلِ لفظ عبور کند، مآلاً نمی تواند به مقصود گوینده پی ببرد، لذا در این جستار تفسیر در معنای عام لغوی آن به کار رفته است. پرسش مقاله پیش رو آن است که «آیا برای فهم معنای مراد گوینده از متن، روشی وجود دارد که تنها یک معنا را به گوینده منتسب کند، یا اینکه هر فردی بر اساس دانش و شرایط ذهنی خویش، برداشتی گوناگون از متن خواهد داشت؟ آیا تفسیر، عملی ذهنی است که به طور نسبی از فردی به فرد دیگر نتیجه متفاوتی خواهد داشت، یا عملی است که به شرط اعمال درست روش تفسیر، نتیجه واحد و عینی خواهد داشت؟» در این مقاله که ضمن روش توصیفی تحلیلی با نقد و بررسی آراء و اندیشه علمای اصول فقه در خصوص تعریف «ظهور لفظ» صورت گرفته، نشان داده شده است که تفسیر متن بر اساس معنای ظاهر، تفسیری عینی خواهد بود که از فردی به فرد دیگر تغییر نخواهد کرد.
مسدودسازی شماره ملی اشخاص در راستای اجرای محکومیت های مالی و کیفری؛ اقدامی قانونی یا اعدامی مدنی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
173 - 200
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت فراگیر تکنولوژی در دنیای امروز و ضرورت کاربرد ابزارهای نوین و موثر در مدیریت بهینه ساختارهای مختلف جوامع بشری و از جمله دادگستری، استفاده از کارت هوشمند ملی به عنوان ابزار کارآمد شناسایی و تشخیص هویت و حتی تعیین اقامتگاه اشخاص، مورد توجه قرار گرفته است. از آن جا که معمولاً محکومان مالی و کیفری رغبتی به اجرای داوطلبانه حکم ندارند، دستگاه قضایی در این زمینه با مشکلات عدیده ای در پرونده های اجرایی مواجه است، لذا ایده انسداد شماره ملی محکومان از جانب دستگاه قضایی کشور به صورت کلی مطرح شده و حتی در بازه ای مورد اجراء قرار گرفته است. در این نوشتار تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی، انسداد شماره ملی اشخاص در راستای اجرای محکومیت های مالی و کیفری امکان سنجی شود. پژوهشگران مزایا و چالش های انسداد شماره ملی اشخاص از نظر مبانی حقوقی را تحلیل کرده و ضمن بیان برخی تجارب از سایر نظام های حقوقی در این زمینه، تلاش کرده اند راه حلی متعادل در زمینه کاربرد این ابزار هوشمند در موضوع مورد بحث ارائه نمایند. گفتنی است مسدودسازی شماره ملی و محرومیت از همه حقوق مبتنی بر آن، به هیچ وجه مورد تائید محققان واقع نشده و متناقض با حقوق غیرقابل سلب شخصیتی افراد است و از نظر راقمان سطور، به نوعی اعدام مدنی محکومان محسوب می شود؛ چرا که حیات مدنی و زندگی اجتماعی ایشان در جامعه ناممکن خواهد شد.
مسئله شرور و محدودیت های معرفت بشری ما(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
7 - 39
حوزههای تخصصی:
در باب مسئله شر، مهم ترین چالش پیشِ روی ما محدودیت معرفت بشری در فهم ابعاد پیچیده آن است. دلیل وجود این چالش، اهمیت نقش پررنگ خدا در ایجاد یا مشارکت او در تحقق برخی شرور است؛ درحالی که انسان در شناخت هدف و نحوه دخالت الهی، توان معرفتی لازم را ندارد؛ ولی خداوند قادر و عالم مطلق است. پس محدودیت معرفت بشری مانع از شناخت دقیق و همه جانبه ابعاد پیچیده شروری است که در زندگی خود، با آنها مواجه هستیم. برخی متفکران از این ویژگی، با عنوان رویکرد خداباوری شکاکانه تعبیر کرده اند. برخی با تمسک به این رویکرد، تلاش دارند دلیل خداناباوران را در رد وجود خدا به دلیل نیافتن توجیه های منطقی برای شرور جهان، به ویژه شرور گزاف، به طور جدی، به نقد و رفع ادله خداناباوران در باب رد وجود خدا بپردازند؛ با این استدلال که محدودیت معرفتی ما در نیافتن دلایل خدا در ایجاد برخی شرور، دلیل بر وجودنداشتن چنین دلایل موجهی برای خدا نیست. در این تحقیق، به روش تحلیل محتوا نشان داده می شود که اگرچه تأکید بر محدودیت معرفتی ما در فهم مسئله شر تا حدودی در نقض دلایل خداناباوری موفق است؛ اما تأکید بیش از حد، بر شکاکیت معرفتی انسان درباره نحوه دخالت خدا، سبب شکاکیت معرفتی عام می شود. راهکار پیشنهادی، توجه به قابلیت های معرفتی انسان از انواع مختلف، توجه به اهمیت خدایِ دارای صفات مطلق و استفاده از آنها برای پاسخگویی به مسئله شر است.
بررسی امکان کاربست هرمنوتیک تردید در فهم آیات مربوط به زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
180 - 217
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود در تفسیر آیات مرتبط با زنان، به ویژه در زمینه عدالت در دوره مدرن، همواره از مسائل پژوهشگران و مفسران دینی بوده است. این مقاله به بررسی این مسئله می پردازد که آیا هرمنوتیک تردید می تواند به مثابه ابزاری برای حل تعارضات موجود در تفسیر این آیات، و ایجاد راه های جدید برای بازخوانی آنها استفاده شود. برای بررسی این مسئله، نخست با استفاده از رویکرد الهیات تطبیقی، و با هدف فهم عمیق تر دین خود، تجربه بهره مندی از هرمنوتیک تردید در بازخوانی آیات مربوط به مسائل زنان در کتاب مقدس مرور شد و سپس با تحلیل شباهت ها و تفاوت های برخی شیوه های تفسیری قرآن، امکان استفاده از هرمنوتیک تردید و ایجاد راه حل های جدید بررسی گردید. نتایج نشان می دهند که هرمنوتیک تردید به دلایل مختلف می تواند در حل چالش های تفسیر آیات زنان و عدالت مؤثر واقع شود. این روش با تأکید بر نقد پیش فرض ها، لایه های معنایی پرشمار متن، تأثیر روابط قدرت بر تفاسیر و نیز شباهت هایی که با برخی سازوکارهای تفسیری اسلامی - مانند قاعده محکم و متشابه، نسخ، اسباب نزول - دارد، می تواند ابزاری مؤثر برای بازاندیشی و ایجاد مسیرهای جدید در تفسیر آیات مرتبط با زنان و عدالت باشد.
واکاوی هویت اکسیر بی مرگی (گیاه هوم) در اسطوره های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
73 - 115
حوزههای تخصصی:
در دین زرتشت به گیاه مقدس هوم برمی خوریم که جایگاهی ایزدی پیدا کرده است. گیاهِ اسطوره ای هوم که هندیان آن را سومه خوانند دو جلوه مینوی و گیتیانه دارد. در اوستا جلوه گیتیانه آن به صورت گیاهی خودرو بر زمین می روید. روحانیان زرتشتی در مراسمی ویژه از این گیاه، نوشیدنی سکرآوری تهیه می کنند که هم نامِ هوم است. هویت این گیاه در گذشت زمان و جابجایی مراکز مهم دین زرتشت، به دست فراموشی سپرده شده است. زرتشت در ابتدای تبلیغ دین، استفاده از هوم را ممنوع اعلام کرد، اما پس از زرتشت نوشیدنی هوم به شکلی تعدیل شده به آیین او بازگشت. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به شناسایی هویت و کیفیت این گیاه در دوره های قبل و بعد از ظهور زرتشت می پردازیم. به طور حتم آنچه بعد از زرتشت به عنوان نوشیدنی هوم معرفی می شود با آنچه در آیین کهن، نمود داشته، متفاوت است. بر اساس یافته ها، نوشیدنی هوم در آیین کهن، ترکیبی از فشرده گیاه اِفِدرا، بَنگ و احتمالا دانه خشخاش بوده است که بعد از زرتشت به دلیل اثرات مخرب این ترکیب، تنها گیاه اِفِدرا به عنوان هوم، معرفی می گردد.
امنیت ادراک شده و راهکارهای افزایش احساس امنیت در فضاهای شهری (مورد مطالعه: پارک آبیدر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت در پارک های شهری جهت تشویق استفاده عمومی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان و بازدیدکنندگان ضروری است. یکی از راه های تأمین امنیت در فضاهای شهری ترکیب استراتژی های طراحی با کمک راهکارهای برنامه ریزی شده معماری و شهرسازی برای بهبود امنیت و فعال سازی این فضاها است. در پارک آبیدر سنندج، به دلیل وسعت بالا و داشتن نقاط کور و مخفی زیاد، احتمال دارد جوانان احساس کنند که پلیس امکان حضور در تمامی نقاط را ندارد. این موضوع ممکن است منجر به کاهش احساس امنیت در این پارک شود. ازاین رو این مطالعه باهدف مشخص کردن میزان جرم پذیری پارک کوهستانی آبیدر سنندج به کمک اصول شهرسازی و معماری سعی در ارائه راهکارهایی جهت افزایش احساس امنیت در پارک های شهری دارد. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی است، رویکرد روش شناسی پژوهش به صورت کمی و به شیوه ی تحلیلی - پیمایشی است. باتوجه به اهداف پژوهش پرسش نامه ای ساختاریافته در بخش های مختلف وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ذاتی پارک، طراحی و مدیریت پارک و نگرانی های بازدیدکنندگان، در آذر ۱۴۰۲ بین جامعه هدف (بازدیدکنندگان پارک آبیدر) توزیع و نتایج آن به کمک آزمون های آماری در نرم افزار ® SPSS نسخه ۲۷ تحلیل شد. یافته ها نشان داد عواملی چون رخ دادن موارد اخیر جرم، وجود مسیرهای پرپیچ وخم و حضور افراد مست مؤثرترین عوامل نگرانی افراد از وقوع جرم بود. در مقابل، حضور مردان و زنان بومی، شلوغ بودن پارک، حضور خانم های غیربومی یا حضور افراد در حال عکاسی از طبیعت ترس بازدیدکنندگان از وقوع جرم را بیش از همه کاهش می داد. بر اساس نتایج حضور پلیس، نصب دوربین های نظارتی، و اجازه ورود خودروهای شخصی به پارک مواردی بود که می توانست احساس امنیت بازدیدکنندگان را افزایش دهد. نتایج همچنین حاکی از آن بود که احساس ناامنی در افراد تحصیل کرده بیشتر بود و عوامل اجتماعی در احساس امنیت زنان (Mean Rank= 58.68) نقش بیشتری داشت. یافته ها بینش های فرهنگی را ارائه کردند و عوامل خاص اما نسبتاً التقاطی را برای اطلاع از بهبود و افزایش امنیت پارک با اصلاح برنامه ریزی مدیریت و نظارت شناسایی کردند.
کاربست تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین، در آسیب شناسی سبد آراء انتخابات شورای شهر، نمونه پژوهشی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
91 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آسیب شناسی سازوکارهای مدیریت شهری، بر پایه تئوری نردبان مشارکت آرنشتاین و تبیین پراکش محله ای سبد رای گروه های برنده و بازنده انتخابات شورای شهر انجام شده. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها به روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته؛ با حجم نمونه 385 واحد و روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای بوده است. لذا از انواع مدل های استنباط آماری Phi-Coefficient، Cramer's V، Lambda، cross tab، اسپیرمن، کای دو و ... بهره گیری شد یافته ها نشان داد؛ سبد آراء لیست برنده و بازنده انتخابات با چهار شاخص نسبتا کلیدی یعنی سواد، محله سکونت، بعد خانوار و قومیت رای دهندگان، ارتباطی معنی دار و تبیین کننده دارد. به این اعتبار که سبد رای پیروز انتخابات نتوانسته دربرگیرنده اقشار متوسط و بالای شهر باشد و در همراه ساختن قشرهای کارآفرین، خلاق و فرهیخه جامعه ناکام بوده است. وانگهی وام دار شدن منتخبین به رای دهندگان سبد رای شان و متعاقبا اولویت یافتن تمایلات این رای دهندگان، در برنامه ریزی ها و مدیریت شهر از یکسو و همچنین تمایل طبیعی منتخبین هر دوره به انتخاب مجدد در دوره بعدی (یعنی بازتولید جایگاه خویش در مدیریت شهری)، سبب تداوم و تشدید سیکل معیوب فوق می گردد و رخنمون یافتن آسیب هایی را در پی دارد. آشکار است، پیامد این سیکل، سرخوردگی طبقه کارآفرین، کنار ه گیری طبقه خلاق، نگرانی فرهیختگان، به حاشیه رانده شدن اقشار متوسط و بالاتر و از پس آن، کاهش احساس تعلق به مکان و سرانجام سستی و ضعف شالوده های اقتصادی واجتماعی شهر بوده است. لذا بازنده نهایی، کلیت شهر و همه شهروندان (صرف نظر از هرگونه قشربندی) بوده و خواهند بود. این پژوهش اساسا، نمی باید و نمی تواند به نقد منتخبین و ارزیابی صلاحیت فردی، تخصصی و عملکردی منتخبین شورای شهر بپردازد. بلکه به آسیب شناسی سازوکار های انتخابات، گونه شناسی سبد رای برنده و بازنده انتخابات و پیامدهای خواسته وناخواسته حاصل از این فرایندها، پرداخته است.
طراحی و ارزیابی مدل های راهبردی برای موفقیت انتقال دانش آموزان ابتدایی به مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:پژوهش حاضر، با هدف طراحی و ارزیابی مدل راهبردی جهت انتقال دانش آموزان به دوره متوسطه انجام گرفته استروش : روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد و جامعه آماری شامل متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسان و مشاوران مدارس بودند که از میان آن ها 16 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدندیافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد، عواملی مانند: تغییر در روابط دوستی، تغییرات جسمانی بلوغ و تغییرات محیط آموزشی، به عنوان عوامل اصلی در ایجاد چالش های انتقال به دوره متوسطه نقش دارند. به علاوه، عواملی مانند: ویژگی های شخصیتی دانش آموزان و مسائل درون خانواده، به عنوان عوامل مداخله ای و ویژگی های مدرسه و موقعیت اجتماعی_اقتصادی خانواده، به عنوان بستر این تغییر، شناسایی شدند. متخصصان بر پشتیبانی خانواده، حمایت عاطفی مدرسه، حمایت آموزشی معلمان و حمایت سازمانی مدرسه، به عنوان راهبردهای حل مسائل این دوره، تأکید داشتند. آن ها معتقد بودند که اجرای این راهبردها پیامد اجتماعی، آموزشی و عاطفی را به دنبال دارد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، به خانواده ها، مدیران مدارس، معلمان و مشاوران مدارس توصیه می کند که با شناخت کامل از عوامل ایجاد چالش در این دوره، حمایت های عاطفی، آموزشی و سازمانی را در جهت آمادگی و سازگاری دانش آموزان برای انتقال به دوره متوسطه ارائه دهند.
واکاوی چالش های نو معلمان آموزش ابتدایی در انطباق برنامه های درسی با شرایط واقعی کلاس درس: بر اساس تجارب فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه:این پژوهش، شناسایی چالش های نومعلمان آموزش ابتدایی، در تطبیق برنامه های درسی با شرایط واقعی کلاس درس است.
روش : این مطالعه، با رویکرد کیفی انجام شده و از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. شرکت کنندگان شامل بیست نومعلمِ دانش آموخته دانشگاهِ فرهنگیان با یک تا سه سال سابقه تدریس در سال تحصیلی ۱۴۰۳ بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. داده ها از طریق کدگذاری تحلیل شدند. برای اطمینان از اعتبار محتوا، سؤالات مصاحبه توسط چندین کارشناس آموزشی و استادان دانشگاهی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، جهت افزایش اعتبار یافته ها، نتایج اولیه کدگذاری با برخی از نومعلمان و متخصصان تعلیم و تربیت به اشتراک گذاشته شد. به منظور تضمین پایایی، داده های کدگذاری شده، چندین بار توسط پژوهشگر و یک کدگذار مستقل، بررسی و مقایسه شدند و تحلیل ها توسط پژوهشگران دیگر نیز مورد بازبینی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، نومعلمان در مدیریت فضای یادگیری، پاسخ گویی به نیازهای متنوع دانش آموزان، طراحی و مدیریت برنامه درسی، تعامل با همکاران، مدیران و والدین، دریافت حمایت های حرفه ای و مسائل شغلی و روانی با چالش های متعددی مواجه هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است، نومعلمان در سال های نخست تدریس با مشکلات قابل توجهی روبه رو می شوند. درک این چالش ها و ارائه حمایت های لازم، می تواند به بهبود عملکرد حرفه ای نومعلمان کمک کرده و آنان را در سازگاری بهتر با محیط آموزشی یاری کند.
اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و شادکامی دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 47
حوزههای تخصصی:
شادکامی به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی دارد، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از طرفی جامعه ای پویا و زنده تلقی می شود که عناصر شادی آفرین در آن فراوان باشد. بنابراین می توان گفت؛ شادکامی یکی از مفاهیم و مولفه های اساسی زندگی افراد به ویژه دانش آموزان به شمار می رود که ارتباط تنگاتنگی با موفقیت آموزشی دارد. این پژوهش به روش مروری و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و شادکامی دانش آموزان انجام شده است. از مهم ترین تحولات در روانشناسی امروز، جنبش روانشناسی مثبت نگر می باشد .این جنبش باعث شده تا تمرکمز علم روان شناسی ازآسیب شناسی روانی به سوی موضوعات مثبت مانند شادی، سلامت ، ذهن، عواطف مثبت، خلاقیت و فضایل و اخلاقی سوق داده شود . روانشناسی مثبت گرا، بهزیستی روان شناختی و شادکامی دانش آموزان را افزایش می دهد.
بررسی رابطه بین آموزش مهارت های ارتباطی بر سلامت روانی و کاهش استرس در دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
94 - 101
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین آموزش مهارت های ارتباطی و تأثیر آن بر سلامت روانی و کاهش استرس در دانش آموزان پرداخته است. در دنیای امروز، مهارت های ارتباطی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی شناخته می شوند. با توجه به افزایش فشارهای روانی و استرس های ناشی از محیط های آموزشی، آموزش این مهارت ها می تواند به دانش آموزان کمک کند تا به طور مؤثرتری با چالش ها و مشکلات روزمره خود مواجه شوند. این مطالعه با استفاده از یک نمونه آماری شامل 324 دانش آموز از مقاطع مختلف تحصیلی انجام شده است. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی به طور معناداری بر سلامت روانی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد و همچنین منجر به کاهش سطوح استرس در آن ها می شود. یافته ها حاکی از آن است که دانش آموزانی که مهارت های ارتباطی را فراگرفته اند، توانایی بیشتری در مدیریت احساسات و برقراری ارتباط مؤثر با دیگران دارند که این امر به بهبود سلامت روانی و کاهش استرس کمک می کند. این تحقیق می تواند به عنوان مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی در مدارس مورد استفاده قرار گیرد و به مدیران و معلمان توصیه می شود که به آموزش مهارت های ارتباطی به عنوان یک ابزار مؤثر در ارتقاء سلامت روانی و کاهش استرس دانش آموزان توجه بیشتری داشته باشند. در نهایت، پیشنهاد می شود که پژوهش های بیشتری در این زمینه انجام شود تا به درک عمیق تری از تأثیر مهارت های ارتباطی بر سلامت روانی و استرس در دانش آموزان دست یابیم.
بررسی تاثیر هوش راهبردی بر کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعات گسترده ای به بررسی شناسایی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی، هم در سطح حرفه ای و سازمانی و هم در سطح ویژگی های فردی پرداخته اند. با این حال، هوش راهبردی به عنوان یک مولفه اساسی در تصمیم گیری های افراد تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش هوش راهبردی و ابعاد آن (شامل آینده نگری، تدوین چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزه) در ارتقا و بهبود کیفیت حسابرسی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از توزیع پرسشنامه در بین شرکا، مدیران و حسابداران رسمی استخدام در موسسه های حسابرسی استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری نشان می دهد که هوش استراتژیک و ابعاد تدوین چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزه آن تاثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارند. بنابراین، می توان بیان نمود هر چه هوش راهبردی و ابعاد چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزش آن در بین حسابرسان بیشتر باشد، کیفیت حسابرسی نیز بهبود خواهد یافت. به عبارتی دیگر، هر چه سطح کاربرد مفاهیم ابعاد هوش راهبردی بهتر باشد، منجر به ارتقای کیفیت حسابرسی خواهد شد.