مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵۳۹٬۹۳۷ مورد.
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
381 - 408
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی یکی از بنیان های مهم انتقال ارزش ها و تجربیات تاریخی است که داشته های فراوانی را برای هر کشور در دل خود دارد. ازاین منظر جوامع گوناگون سعی دارند تا از این میراث حفاظت نمایند. در این حفاظت، نظام های سیاسی نقش مهمی ایفا می کنند زیرا جدا از اینکه میراث فرهنگی به ذات ماهیتی سیاسی دارد، هر نظام سیاسی، قدرت فراوانی را جهت تحقق این موضوع در اختیار دارد و حفاظت از میراث فرهنگی ملی و محلی، می تواند برای آن منافع زیادی را درپی داشته باشد. دراین جهت، هدف این تحقیق، بررسی نگاه و یا رویکرد نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک نظام سیاسی، به حفاظت از میراث فرهنگی کشور است و اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران، از حفاظت از میراث فرهنگی کشور، به دنبال کسب منافع سیاسی-ایدئولوژیک است یا خیر. به منظور کشف این موضوع، در یک تحقیق کیفی، در قالب یک نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نظرات کارشناسی مدیران و متخصصان ارشد حوزه میراث فرهنگی کشور، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان از این دارد که نظام جمهوری اسلامی ایران، از حفاظت میراث فرهنگی کشور، به دنبال منافع سیاسی- ایدئولوژیک نیست و حفاظت از میراث فرهنگی را به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشی به خود درنظر ندارد، به حفاظت از میراث فرهنگی دوره خاصی از کشور مبادرت نمی ورزد و کلیت این میراث مورد توجه حاکمیت است. همچنین این حفاظت را ابزاری برای برجسته نمودن ملی گرایی مطلوب خود قرار نداده است. در ادامه راهکارهای تقویت حفاظت از میراث فرهنگی کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
سنگ نوشته تخت خان، نمادی از تاریخ و فرهنگ ایلام در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۶ و ۸۷
107 - 125
حوزههای تخصصی:
سنگ نوشته تخت خان، واقع در استان ایلام، سندی تاریخی و هنری از دوره قاجار است که به دستور غلامرضاخان والی در سال ۱۳۲۵ ه .ق پدید آمده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، به بررسی ابعاد مختلف این کتیبه پرداخته و گردآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش کتابخانه ای بوده است. پرسش های اصلی تحقیق نیز با هدف بررسی اطلاعات تاریخی، ویژگی های خط و نگاره کتیبه، نقش آن در معرفی والی و جایگاه این سنگ نوشته در میان آثار ایلامی تدوین شده اند. کتیبه تخت خان حاوی اطلاعات ارزشمندی در مورد شجره نامه والیان پشتکوه، خدمات عمرانی گسترده غلامرضاخان و اوضاع سیاسی- اجتماعی منطقه است و به عنوان منبعی دست اول، مکمل سایر منابع تاریخی است. خط به کاررفته در آن، نستعلیق با گرایش به خط شکسته می باشد که ضمن برخورداری از ظرافت و زیبایی هنری، نمایانگر مهارت کاتبان و حجاران در حکاکی آن است. کتیبه مذکور با برجسته ساختن اقدامات و نسب والی، در معرفی شخصیت، تثبیت جایگاه و مشروعیت او نقشی محوری ایفا می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سنگ نوشته تخت خان، با تلفیق محتوای غنی تاریخی و ویژگی های هنری برجسته، نه تنها سندی مهم از تاریخ و تمدن ایلام در دوره قاجار است؛ بلکه به عنوان یک اثر ملی، نقش مهمی در معرفی فرهنگ این منطقه به جهانیان ایفا می کند. این کتیبه علی رغم داشتن برخی کاستی های نگارشی، گواهی بر غنای فرهنگی و هنری ایلام و شایسته حفاظت و معرفی بیشتر است.
شناسایی ابعاد تسهیم دانش در راستای توسعه سلامت در اداره های آموزش و پرورش استان مازندران
زمینه و هدف: با توجه به نقش کلیدی تسهیم دانش در ارتقای یادگیری سازمانی و بهبود کیفیت خدمات آموزشی، شناسایی ابعاد آن می تواند نقشی مؤثر در توسعه سلامت سازمانی داشته باشد. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد تسهیم دانش در اداره های آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد.روش کار: این پژوهش به شیوه آمیخته اکتشافی انجام شد؛ در بخش کیفی از تحلیل تم و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان استفاده گردید و در بخش کمی، با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، داده های 350 نفر از کارکنان آموزش و پرورش استان مازندران (انتخاب شده بر اساس فرمول کوکران) گردآوری و با نرم افزارهای SPSS21 و Amos تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد 7 عامل به ترتیب دانش ترتیبی (5 گویه)، دانش آشکار (5 گویه)، دانش پنهان (6 گویه)، بعد فناورانه تسهیم دانش (4 گویه)، بعد فرهنگی(6 گویه)، بعد سیستم کاری ( 5گویه)، بعد اطلاعاتی (6 گویه) به عنوان ابعاد تسهیم دانش در راستای توسعه سلامت در اداره های آموزش و پرورش استان مازندران در نظر گرفته شدند.نتیجه گیری: مجموع این یافته ها بیانگر آن است که تسهیم دانش در اداره های آموزش و پرورش استان مازندران یک فرایند پیچیده، چندلایه و وابسته به تعامل همزمان عوامل انسانی، فناورانه، فرهنگی و ساختاری است. اگر تنها یکی از این ابعاد مورد توجه قرار گیرد و سایر ابعاد نادیده گرفته شوند، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. بنابراین، مدیران و سیاست گذاران این حوزه باید با نگرشی جامع و سیستمی، زمینه های لازم برای تقویت همه ابعاد شناسایی شده را فراهم کنند. این امر می تواند به ارتقای کیفیت تصمیم گیری ها، افزایش بهره وری سازمانی، بهبود یادگیری سازمانی و در نهایت تحقق اهداف کلان نظام آموزش و پرورش منجر شود.
مفهوم شناسی تمرکززدایی ملی و منطقه ای: شناسایی مدل های مفهومی و شاخص های اندازه گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
27 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: براساس سیاست های توسعه منطقه ای، تمرکززدایی از مناطق متمرکز کشور به عنوان یک هدف گذاری کلان مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای قرار گرفته است. در کشور های در حال توسعه مانند ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تمرکززدایی سیاسی- اداری، مالی- اقتصادی و کالبدی به عنوان سیاست های راهبردی توسعه استان های کشور مدنظر قرار گرفت و گام های اساسی در جهت تمرکززدایی در ایران برداشته شد اما همچنان به عنوان مسئله ای حل نشده در مباحث برنامه ریزی منطقه ای قرار گرفته است. هدف: هدف از این پژوهش مفهوم شناسی تمرکززدایی ملی و منطقه ای، شناسایی مدل های مفهومی و شاخص های اندازه گیری است. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن قیاسی است. در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر تمرکززدایی و تدوین چارچوب نظری از روش کتابخانه ای- اسنادی استفاده شده است. یافته ها : مهم ترین عوامل مؤثر بر تمرکززدایی همچون جمعیت، توسعه اقتصادی، درآمد، هزینه، اندازه جغرافیایی، ساختار حکومت، ارائه خدمات، نیروی انسانی متخصص و میزان دسترسی به دانش و اطلاعات است و 50 شاخص جهت ارزیابی تمرکززدایی انتخاب گردیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که عدم مؤفقیت در تمرکززدایی را می توان به ساختار حکومتی واحد، عدم واگذاری اختیارات به سطوح منطقه ای و محلی، عدم توجه به تمامی مناطق کشور، عدم توجه به ظرفیت ها و پتانسیل های موجود در سایر مناطق کشور و عدم برنامه ریزی منظم و اصولی دانست. بدین ترتیب، جهت یک نتیجه مثبت و موفقیت آمیز مستلزم تجزیه و تحلیل وضعیت، اولویت بندی موضوعات، ظرفیت سنجی، مشخص کردن اصلاحات، نقش ها و مسئولیت ها و تعیین ذینفعان است.
تجربه کاربران با آسیب بینایی در تعامل با سامانه های پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران: چالش ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مطالعه تجربه کاربران با آسیب بینایی در تعامل با سامانه های پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و رسیدن به چالش های استفاده از این سامانه ها انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نوعی پژوهش اکتشافی کاربردی است که با رویکرد کیفی انجام شد و از ابزار مصاحبه و مشاهده رفتار کاربران با آسیب بینایی با پروتکل بلنداندیشی همزمان برای مطالعه کاربرانی که از فناوری کمکی برای تعامل با سامانه های ایرانداک بهره می گیرند، استفاده شد. تعاملات 24 کاربر با آسیب بینایی در حین انجام وظایف مختلف در این سامانه ها مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع بندی و تجزیه و تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یادداشت ها مشاهده و صحبت های مشارکت کنندگان بر اساس تحلیل محتوای کیفی و در قالب کدگذاری اولیه و ثانویه بررسی شد و مقوله ها، زیرمقوله ها و مفاهیم تعیین گردید. 394 کد اولیه در 9 مقوله و 28 زیرمقوله در این فرایند حاصل گردید. یافته ها : چالش هایی در ساختار اطلاعات و روابط، جایگزین های متنی برای محتوای گرافیکی و غیرمتنی، سازگاری محتوا با نرم افزار صفحه خوان، پیمایش با صفحه کلید، قابل پیمایش بودن صفحات، عملکرد قابل پیش بینی عناصر صفحه، کمک ورودی، محدودیت های زمانی و ویژگی های حسی توسط مشارکت کنندگان گزارش گردید. نتیجه گیری: داده های حاصل از این مطالعه، سرنخ های ارزشمندی را در مورد چالش های کاربران با آسیب بینایی برای پیمایش سامانه های ایرانداک ارائه می دهد. این مطالعه جزء اولین تلاش ها برای بررسی سیستماتیک تعامل کاربران صفحه خوان با سامانه های ایرانداک محسوب می شود. بهبود کاربرد پذیری این سامانه ها، مستلزم تلاش های جدی در جهت رفع موانع شناسایی شده و اجرای توصیه های پژوهشی است.
شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار خواندن دیجیتال: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش فناوریهای دیجیتال، روشهای خواندن و تعامل کاربران با منابع اطلاعاتی تغییر کرده است. خواندن دیجیتال به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای این تحول، فرصتها و چالشهای جدیدی را به همراه داشته است. در حالی که ابزارهای دیجیتال امکان دسترسی سریعتر و تعامل بیشتر با محتوا را فراهم میکنند، عواملی مانند: حواسپرتی، خواندن سطحی و چالشهای ادراکی نیز بر این فرآیند تأثیر میگذارد. درک این عوامل برای بهینهسازی تجربه خواندن دیجیتال و بهبود کیفیت پردازش اطلاعات ضروری است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار خواندن دیجیتالی، به دنبال پیشرفت فناوریهای دیجیتال، به منظور شناخت بهتر و جامع ابعاد فردی، محیطی، فنی و محتوایی این رفتار انجام شد.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شد. در این راستا، مقالات مرتبط با استفاده از مدل هفت مرحلهای سندلوسکی و باروسو شناسایی، ارزیابی و در نهایت تحلیل شدند. برای استخراج یافتهها از مرور سیستماتیک ادبیات علمی، کدگذاری مفاهیم کلیدی و تحلیل محتوا استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل فردی (مانند: انگیزه، سواد دیجیتال و ویژگیهای شناختی)، عوامل محیطی و فنی (مانند: کیفیت اینترنت، طراحی رابط کاربری و امنیت دادهها)، عوامل روانی و اجتماعی (مانند: اضطراب اطلاعات، انگیزههای اجتماعی و حمایت خانواده) و عوامل محتوایی (مانند: ساختار متن، تعامل و حجم اطلاعات) تأثیر قابل توجهی بر رفتار خواندن دیجیتال دارند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، بهبود طراحی فناوریهای خواندن دیجیتال، آموزش سواد دیجیتال، توسعه ابزارهای کاهش حواسپرتی و ایجاد محتوای کاربرپسند میتواند تجربه خواندن دیجیتالی را افزایش دهد. همچنین سیاستگذاران و طراحان فناوری باید به تعامل این عوامل برای بهینهسازی محیطهای دیجیتال توجه کنند. علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توسعه سیاستهای آموزشی و ارتقای مهارتهای پردازش اطلاعات میتوان به بهبود درک عمیقتر مطالب دیجیتالی و افزایش کیفیت تجربه خواندن کابران کمک کرد.
تحلیل انتقادی پیش فرض هایِ شبهات قرآنی کتاب «نگاهی نقادانه به مبانی نظری نبوت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی پیش فرض ها و ادعاهای بی پایه ی کتاب «نگاهی نقادانه به مبانی نظری نبوت» اثر حجت الله نیکویی است که با طرح شبهات غیر مستند، به ویژه در حوزه ی اعجاز قرآن، خطاناپذیری قرآن و مسئله خاتمیت، تلاش کرده است تا مبانی اعتقادی مسلمانان را مورد تردید قرار دهد. روش پژوهش: این پژوهش با اتخاذ روش تحلیلی-انتقادی، پیش فرض های نویسنده را ارزیابی و نقد کرده است. در این راستا، استدلال های وی در خصوص مبانی نظری نبوت و نقد قرآن مورد بررسی دقیق قرار گرفته و کاستی های استدلالی آن آشکار شده است. یافته ها: مطالعه و نقد کتاب نشان می دهد که پیش فرض ها و ادعاهای نویسنده در موارد متعددی فاقد پشتوانه ی استدلالی معتبر و مبتنی بر برداشت های نادرست است. مهم ترین موارد نقدشده در این پژوهش عبارت اند از: - مصلحت سنجی سلیقه ای در تعیین حجم قرآن کریم - عدم طرح مسائل پیش پاافتاده و بی اهمیت در قرآن - سازوکارهای برون رفت از مسائل محلی و لوکال در قرآن - نزول تدریجی آیات و نقش آن در پویایی قرآن - پیش فرض های اشتباه درباره کتاب مقدس - بیان نادقیق دلایل بی اعتباری عهدین نتیجه گیری: در نهایت، این پژوهش نشان می دهد که شبهات مطرح شده در کتاب مورد بحث، از اتقان لازم برخوردار نبوده و بر مبنای پیش فرض های نادرست و غیرمنطقی استوار شده اند. بنابراین، نه تنها نمی توانند تأثیری در باورهای اصیل اسلامی داشته باشند، بلکه خود نیازمند بازنگری و اصلاح مبانی فکری هستند.
تأثیر نفی علت غایی در علم سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۶
76 - 100
حوزههای تخصصی:
علم سکولار مبانی فلسفی متعددی دارد. از جمله مبانی هستی شناختی آن، نفی علت غایی و غلبه رویکرد مکانیکی نسبت به انسان و جهان است. مسئله اصلی این مقاله آن است که تأثیر این مبنا را در فرایند سکولارشدن علوم جدید بررسی کند. این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته است، نشان می دهد کنارنهادن علت غایی، مهم ترین تأثیر را در علم سکولار داشته است. با آنکه بسیاری از دانشمندان مدرن نقش خداوند به عنوان علت فاعلی را پذیرفتند، انکار خدا به مثابه علت غایی جهان، تأثیر جدی در کنارنهادن مفاهیم داشت. نفی علت غایی از سویی تحت تأثیر جایگزینی نگرش فرانسیس بیکن در تعیین هدف علم، اصالت ریاضیات و تفسیر نادرست از علیّت است؛ از سوی دیگر زمینه ساز دئیسم، جبرگرایی، پوچ گرایی، تضعیف ارزش های اخلاقی و باورهای الهیاتی می شود که هر کدام از این پیامدها به شکلی در سکولارسازی علوم نقش جدی دارند. اشکالات منطقی و معرفت شناختی نفی علت غایی از دیگر دغدغه های این مقاله است.
Dashboard‑Driven Machine Learning Analytics and Conceptual LLM Simulations for IIoT Education in Smart Steel Manufacturing(مقاله علمی وزارت علوم)
Through advanced analytical models such as machine learning (ML) and, conceptually, Large Language Models (LLMs), this study explores how Industrial Internet of Things (IIoT) applications can transform educational experiences in the context of smart steel production. To mitigate the shortage of authentic industrial datasets for research, we developed an industry-validated IIoT educational dataset drawn from three months of operational records at a steel plant and enriched with domain-specific annotations—most notably distinct operational phases. Building on this foundation, we propose an IIoT framework for intelligent steel manufacturing that merges ML-driven predictive analytics (employing Lasso regression to optimize energy use) with LLM-based contextualization of data streams within IIoT environments. At its core, this architecture delivers real-time process monitoring alongside adaptive learning modules, effectively simulating the dynamics of a smart factory. By promoting human–machine collaboration and mirroring quality-control workflows, the framework bridges the divide between theoretical instruction and hands-on industrial practice. A key feature is an interactive decision-support dashboard: this interface presents ML model outcomes and elucidates IIoT measurements—such as metallization levels and H 2 /CO ratios—through dynamic visualizations and scenario-based simulations that invite risk-free exploration of energy-optimization strategies. Such tools empower learners to grasp the intricate multivariate dependencies that govern steel manufacturing processes. Our implementation of the Lasso regression model resulted in a 9% reduction in energy consumption and stabilization of metallization levels. Overall, these findings underscore how embedding advanced analytics within IIoT education can cultivate a more engaging, practice-oriented learning environment that aligns closely with real-world industrial operations.
دراسة مستوی القلق والاضطراب للشخصيّة الرئيسة في رواية الخائفون بالاعتماد على استبيان القلق لزونغ (S.A.S)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
227 - 265
حوزههای تخصصی:
مع تطوّر المجتمعات البشریّه وظهور الأحداث الفردیه والاجتماعیّه المؤلمه، ساد الخوف والقلق من الظواهر المنتشره فی حیاه الإنسان. یهدف هذا البحث، بالاعتماد على استبیان القلق لزونغ ( (SASإلى تحلیل الحاله النفسیّه للشخصیّه الرئیسه فی روایه الخائفون للکاتبه دیمه ونوس. أُجریت هذه الدراسه بمنهجیه کمّیه–نوعیه، حیث تم تحلیل مؤشّرات القلق والخوف لدى شخصیّه "سلمى" ؛ بطله الروایه. استخرجت البیانات النوعیه من تحلیل محتوى السرد فی الروایه، بالتالی، تمّ جمع البیانات الکمیه من خلال تقویم بنود استبیان زونغ، الذی یتألف من 20 مقیاساً ویعتمد مقیاس لیکرت الرباعی لتقویم الأعراض العاطفیّه والجسدیّه للقلق. تشیر النتائج إلى أن الشخصیّه المدروسه تعانی من قلق شدید (درجه 64)، وتظهر علیها أعراض مثل اضطرابات النوم، وخفقان القلب، والقلق المزمن، والأعراض النفسجسمیه بشکل واضح. یکشف تحلیل النتائج أن السرد الأدبیّ، وخاصه فی سیاق الأزمات السیاسیه والحروب الأهلیه، یمکن أن یعکس الاضطرابات النفسیّه الناجمه عن العنف، والهجره، والفقدان، وأنّ توظیف أدوات القیاس النفسیّ فی التحلیل الأدبیّ لا یوفّر فهماً أعمق للحاله الذهنیّه للشخصیات فحسب، بل یمهّد أیضاً لفهم الآثار النفسیّه الناتجه عن البُنى المأزومه فی المجتمعات البشریّه.
اشعار تازه یاب از شاعران دوره قاجار با استناد به نشریات آن عصر (3) (مقاله سوم، اشعار نویافته از محمدعلی عبرت)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
295 - 310
حوزههای تخصصی:
محمدعلی عبرت نائینی از شاعران و خوشنویسان معروف اواخر عهد قاجار است که از او دیوان شعری برجای مانده است. در برخی نشریات دوره قاجار، اشعاری با امضای محمدعلی عبرت به دست آمده است که در دیوانش درج نشده اند. مقاله پیش رو، متن کامل این اشعار تازه یاب را پیش روی مخاطبان می نهد.
تاثیر حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین نا اطمینانی در اقتصاد کلان و ساختار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه پرکردن این شکاف مهم با بررسی ارتباط بین نااطمینانی در اقتصاد کلان، حاکمیت شرکتی و ساختار سرمایه شرکتی است. هدف ما رسیدگی به سه مساله مهم است: اول، تعیین تاثیر نااطمینانی در اقتصاد کلان بر اعمال نفوذ شرکت دوم، تعیین تاثیر حاکمیت شرکتی بر اعمال نفوذ شرکت و سوم تعیین تاثیر حاکمیت شرکتی بر نااطمینانی در اقتصاد کلان بر تقویت اعمال نفوذ شرکت ها می باشد. پژوهش حاضر بر حسب روش از نوع همبستگی -علی (پس رویدادی ) می باشد. همچنین این پژوهش از لحاظ طبقه بندی بر اساس موضوع از نوع تحقیقات بازار سرمایه است. دوره زمانی پژوهش سال های1390-1397 می باشد که 180 پذیرفته شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که حضور سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی اثرمنفی بر ارتباط نوسان نرخ رشد اقتصادی، نوسان نرخ تورم و نوسان نرخ ارز برساختار سرمایه دارد.
Parental Overcontrol and Adolescent Social Withdrawal: The Mediating Role of Fear of Evaluation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the relationship between parental overcontrol and adolescent social withdrawal, with fear of negative and positive evaluation as potential mediating variables. Methods: The research employed a descriptive correlational design and included a sample of 551 Nigerian adolescents selected based on the Morgan and Krejcie table. Data were collected using standardized self-report instruments: the Psychological Control Scale–Youth Self-Report (PCS-YSR) for parental overcontrol, the Brief Fear of Negative Evaluation Scale (BFNE), the Fear of Positive Evaluation Scale (FPES), and the Withdrawn/Depressed subscale of the Youth Self-Report (YSR). Descriptive statistics and Pearson correlation coefficients were calculated using SPSS-27, and Structural Equation Modeling (SEM) was conducted via AMOS-21 to examine direct and indirect pathways among the variables. Findings: Pearson correlation analysis showed that parental overcontrol was significantly associated with fear of negative evaluation (r = .51, p < .001), fear of positive evaluation (r = .47, p < .001), and social withdrawal (r = .42, p < .001). SEM results confirmed that the structural model had good fit indices (χ² = 146.23, df = 84, χ²/df = 1.74, CFI = 0.97, RMSEA = 0.041). Parental overcontrol had significant direct effects on fear of negative evaluation (β = .51, p < .001), fear of positive evaluation (β = .48, p < .001), and social withdrawal (β = .27, p < .001). Both fears significantly predicted social withdrawal (FNE: β = .45, p < .001; FPE: β = .38, p < .001). Indirect effects of parental overcontrol on social withdrawal via FNE (B = 0.19, p < .001) and FPE (B = 0.14, p < .001) were also significant. Conclusion: These findings highlight that fear of evaluation—both negative and positive—serves as a psychological mechanism linking parental overcontrol to social withdrawal in adolescents, emphasizing the importance of addressing cognitive-affective vulnerabilities in preventive and therapeutic interventions.
Co-Parenting Quality and Parenting Stress as Predictors of Child Behavioral Adjustment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the predictive roles of co-parenting quality and parenting stress in relation to child behavioral adjustment among parents in Morocco. Methods: A correlational descriptive design was employed involving a sample of 396 parents selected based on Krejcie and Morgan’s sampling table. Participants completed three standardized instruments: the Child Behavior Checklist (CBCL) to assess child behavioral problems, the Parenting Stress Index–Short Form (PSI-SF) to measure perceived parenting stress, and the Co-parenting Relationship Scale (CRS) to evaluate co-parenting quality. Data were analyzed using SPSS version 27. Pearson correlation coefficients were computed to examine the bivariate associations between the dependent variable and each independent variable. Multiple linear regression was then conducted to evaluate the joint predictive power of parenting stress and co-parenting quality on child behavioral adjustment, with all assumptions for regression analysis thoroughly checked and confirmed. Findings: Results showed a significant positive correlation between parenting stress and child behavioral problems (r = .56, p < .01), and a significant negative correlation between co-parenting quality and child behavioral problems (r = –.42, p < .01). Multiple regression analysis revealed that parenting stress (β = .48, t = 8.60, p < .01) and co-parenting quality (β = –.31, t = –6.75, p < .01) were both significant predictors of child behavioral adjustment. The overall model was significant (F(2, 393) = 129.72, p < .01), explaining 40% of the variance in child behavioral outcomes (R² = .40, Adjusted R² = .39). Conclusion: The findings highlight the critical roles of both relational and psychological parenting factors in child development. Interventions aiming to reduce parenting stress and enhance co-parenting quality may be effective in improving behavioral outcomes in children, especially in non-Western cultural contexts like Morocco.
چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
53 - 72
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط با افغانستان به عنوان همسایه ایران، چه از لحاظ ژئوپلیتیکی و چه از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، دارای اهمیت است و بر این اساس افغانستان کشوری است که باید در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گیرد. لذا هدف از این مطالعه بررسی چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان به ویژه با توجه به تحولات اخیر در این کشور است. این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. روش تحقیق و مواد و داده ها کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ازجمله چالش های سیاست خارجی ایران در قبال کشور افغانستان می توان به ناامنی و بی ثباتی ناشی از تسلط طالبان، افزایش موج مهاجرت افغان ها، وجود گروه های تروریستی مانند داعش، لزوم مدیریت روابط با سایر بازیگران منطقه ای و مسائل قومی و مذهبی اشاره کرد. در عین حال، فرصت هایی نظیر امکان همکاری های اقتصادی و تجاری، نقش آفرینی مثبت در کاهش تنش ها و فرآیندهای صلح، مدیریت مرزها، گسترش نفوذ سیاسی و تقویت همکاری های منطقه ای در این مسیر وجود دارد؛ بنابراین برای بهره برداری از این فرصت ها و پاسخگویی به چالش ها، ایران نیازمند راهبردی جامع و متوازن در سیاست خارجی خود است. در این بین بایستی بر چالش های مهمی از جمله آینده ی مبهم چگونگی برخورد طالبان با شیعیان افغانستان و تنش بر سر هریرود و همچنین فرصت هایی مانند همکاری جمهوری اسلامی با چین و روسیه در افغانستان و روابط اقتصادی با این کشور تأکید شود. درمجموع می توان گفت پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان در این کشور در روابط دو کشور و سیاست خارجی آن ها تأثیرگذار باشد.
سنجش اثر تولید صنعت ورزش بر رشد اقتصادی استان های ایران به روش GMM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف توسعه منطقه ای، تخصیص بهینه منابع مح دود سرمایه فیزیکی و انسانی در جهت دست یابی به رشد اقتصادی است. صنعت ورزش به عنوان یک صنعت نوپدید شامل کلیه فعالیت های مرتبط با تولید و توزیع محصولات ورزشی است که در بازار قیمت گذاری می شود. هدف اصلی این پژوهش برآورد سهم تولید ناخالص داخلی ورزش (GDSP) در رشد اقتصادی استان های ایران در دوره 1390-1400 است. به این منظور پس از محاسبه GDSP به تفکیک استان های ایران، این متغیر به عنوان یک نهاده در تابع تولید کاب-داگلاس به دو عامل دیگر تولید شامل نیروی کار و سرمایه افزوده شد. همچنین امکان تعامل بین دو نهاده اصلی تولید یعنی نیروی انسانی و سرمایه با تولید ناخالص ورزش نیز در مدل برآورد شده لحاظ شد. روش مدل سازی مبتنی برداده های تابلویی، شامل دو روش مدل رگرسیون با اثرات تصادفی و مدل رگرسیون پویا با برآوردگر GMM است. نتایج برآوردها شواهد آماری مبنی بر اثرات مثبت تولید ناخالص ورزش بر رشد اقتصادی ارائه می دهد. 1) اثر تولید ناخالص ورزش بر رشد اقتصادی مثبت و معناداراست بطوریکه هر یک درصد افزایش در GDSP به قیمت واقعی تا 17/0درصد رشد اقتصادی به قیمت واقعی را افزایش داده است. 2) آثار تعاملی دو نهاده نیروی کار و سرمایه با GDSP اگرچه کوچک بوده، به ترتیب به میزان 05/0 و 07/0 درصد، اما مثبت و معنادار بوده و رشد اقتصادی را افزایش داده است. مهم ترین رهیافت این پژوهش ضرورت برنامه ریزی در جهت گسترش سرمایه گذاری در زیرساخت ها و فعالیت های ورزشی با هدف بهره برداری از ظرفیت این صنعت در رشد اقتصادی استان های ایران است.
بررسی اثر آسیب پذیری و تاب آوری اقتصادی بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
179 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: اقتصاد کشورهای در حال توسعه و بویژه کشورهای نفتی اکثراً به علت وابستگی بیش از حد به درآمد حاصل از نفت، با یک شوک قیمتی نفت، بحران های مالی و شوک های خارجی دچار نوسان شده و آسیب می بینند؛ بنابراین سیاست گذاریهای مهم و اصولی در جهت دفع و رفع این صدمات اهمیت می یابد. هدف این پژوهش بررسی اثر آسیب پذیری و تاب آوری اقتصادی بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای عضو اوپک خواهد بود. روش: در پژوهش حاضر از داده های پانلی کشورهای عضو اوپک در بازه زمانی 2005-2020 و با استفاده از مدل خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی ترکیبی بهره گرفته شده است. به منظور محاسبه شاخص های تاب آوری و آسیب پذیری از روش بریگوگلیو و همکاران که بر اساس نرمال سازی داده ها است استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اولاً شاخص تاب آوری اقتصادی تأثیر مثبت و معنادار بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارد. ثانیاً شاخص آسیب پذیری اقتصادی تأثیر منفی و معنادار بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارد. نتیجه گیری: همچنین بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل، ایران در زمره کشورهای با آسیب پذیری اقتصادی پایین و تاب آوری اقتصادی کم قرار می گیرد. متغیرهای رشد تولید ناخالص داخلی و ثبات سیاسی اثر مثبت و معنا داری و شاخص فلاکت اثر منفی و معنا دار بر میزان جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشته اند.
تأثیر تمرینات حیاط پویا بر تبحرحرکتی و کارکردهای اجرایی دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تاثیر زندگی مدرن موجب افزایش مدت زمان نشستن در کودکان و کاهش فعالیت بدنی گردیده است. یکی از در دسترس ترین امکانات در هر مدرسه یا فضای عمومی شهری ایجاد حیاط پویا است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر 32 جلسه تمرینات حیاط پویا بر عملکرد حرکتی و شناختی دختران ده ساله دارای اضافه وزن بود.روش پژوهششرکت کنندگان این مطالعه شامل 30 دختر ده ساله دارای اضافه وزن بود که بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) و به صورت تصادفی از مدارس شهر همدان انتخاب شدند. عملکرد جسمانی این افراد با استفاده از آزمون برونینکس-ازوروتسکی (BOT-2) ارزیابی شد. کارکردهای اجرایی نیز با استفاده از آزمون استروپ و زمان واکنش ساده مورد سنجش واقع گردید. برای مقایسه نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافته هاطبق نتایج، تمرینات حیاط پویا توانست موجب افزایش معنی دار در خرده مقیاس های سرعت دویدن و تعادل گردید (05/0>p). همچنین بعد از تمرینات، افزایش تعداد پاسخ های صحیح و کاهش تعداد محرک های بی پاسخ در هر دو آزمون زمان وااکنش و آزمون استروپ، مشاهده گردید (05/0>p).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد، تمرینات حیاط پویا می تواند به طور قابل توجهی اجزای کارکردهای اجرایی و مهارت های حرکتی را در دختران ده ساله دارای اضافه وزن بهبود بخشد. این تمرینات با ادغام چالش های شناختی و حرکتی در یک محیط جذاب و تعاملی موجب افزایش فعالیت های جسمانی و در نتیجه تاثیر مثبت بر عملکرد شناختی و حرکتی این کودکان داشته است.
مدل سازی نقش سلول های اختصاصی مهاری در پردازش محرک های بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گابا یک انتقال دهنده عصبی مهاری کلیدی در دستگاه عصبی مرکزی است که نقش مهمی در کاهش فعالیت نورونی، تنظیم ارتباطات عصبی، کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب ایفا می کند. دو نوع اصلی از نورون های میانجی مهاری، پاروالبومین (PV⁺) و سوماتواستاتین (SST⁺)، در تنظیم پاسخ مغز به محرک های حسی، به ویژه بینایی، نقش دارند. با این که اثرات کلی این نورون ها مشخص است، اما عملکرد دقیق و ارتباط آنها با سلول های پیرامیدال هنوز به درستی روشن نشده است. تحلیل کمی این ارتباطات برای رمزگشایی از مدارهای عصبی پیچیده و نیز پیشرفت در درمان بیماری های عصبی و طراحی سامانه های هوشمند اهمیت بالایی دارد. روش کار: در این مطالعه از داده های مؤسسه Allenاستفاده شد. با بهره گیری از تکنیک پچ کلمپ، ویژگی های شلیک نورون های PV⁺ و SST⁺ در موش های ۴۵ تا ۷۰ روزه بررسی شد. حیوانات تحت بیهوشی قرار گرفتند، پرفیوژ شدند و برش های مغزی تهیه گردید. سپس از مدل های انتگرال و آتش نشتی تعمیم یافته (GLIF) برای شبیه سازی رفتار نورونی استفاده شد و این مدل ها با داده های الکتروفیزیولوژیکی بهینه سازی شدند. یافته ها: تحلیل واریانس نشان داد که مدل GLIF₁ قادر به بازتولید ۶۵ درصد از واریانس بود و عملکرد نورون های مهاری (۸۲ درصد) بهتر از تحریکی (۶۹ درصد) بود. مدل GLIF₂ با قانون بازنشانی کاهش عملکرد نشان داد. در مدل GLIF₃ با افزودن جریان های پساشلیک، واریانس نورون های مهاری به ۸۴ درصد رسید. GLIF₄ با بهینه سازی بیشتر، عملکرد هر دو نوع نورون را بهبود داد. نتیجه گیری: مدل های GLIF می توانند رفتار نورون های زیستی را با پارامترهای اندک و دقت بالا شبیه سازی کنند. مدل های پیچیده تر کارآمدترند، اما احتمال بیش برازش را افزایش می دهند. انتخاب ویژگی های کلیدی برای مدل سازی موفق ضروری است.
امکان سنجی معامله دارایی های دیجیتال در بستر متاورس؛ کاوشی در شبهه غرری بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
957 - 1000
حوزههای تخصصی:
دارایی های دیجیتال نظیر زمین های مجازی، آثار هنری دیجیتال و امثال آن ها با فراگیری روزافزون و با مقاصد مختلف در بستر متاورس مورد دادوستد قرار می گیرند. این پژوهش اولاً به این سوال پاسخ می دهد که آیا دارایی های مجازی می توانند از منظر فقه امامیه و حقوق ایران مورد معامله واقع شوند و ثانیاً، آیا شبهه غرری بودن از ساحت این معاملات قابل زدودن است؟ نگارندگان پس از تبیین مفاهیم اولیه در شرایط صحت معاملات و تطبیق آن ها با معاملات دارایی های متاورسی، در نهایت نشان داده اند که این دارایی ها واجد ویژگی های لازم بوده و می توانند مورد معامله واقع شوند و برای جلوگیری از حدوث غرر، متعاملین باید به گونه ای رفع ابهام از مورد معامله کنند که جزئیات و ابعاد گوناگون آن به وضوح مشخص شود، چرا که ماهیت دیجیتال و انتزاعی دارایی ها پیچیدگی های خاص و نوینی به همراه دارد.







