مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
منبع:
دانش حقوق عمومی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
151 - 178
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی دو منازعه فقهی بر سر قانون می پردازد که در تاریخ حقوقی ایران با فاصله تقریباً یک قرن از هم رخ داده اند. منازعه اول که در عصر مشروطه جریان یافت ناظر به اصل حلیّت یا حرمتِ قانون بود. در این منازعه فقها درگیر این بحث بودند که آیا قانون گذاری و قانون نویسی امری حلال یا حرام است؟ اما در منازعه دوم که در عصر حاضر جریان دارد «قانون» دیگر با بحران وجودی مواجه نیست، بلکه نزاع بر سر قلمرو و حدودِ اختیارات قانون است. فقهای سنّتی با تکیه بر استدلال هایی نظیر «نظریه کمال شریعت» معتقدند که شریعت در همه حوزه ها از جمله حوزه های عرفی (معاملات) نیز ورود کرده و قانون حق دخالت در آن حوزه ها را ندارد. در مقابل، فقهایی که می توان آن ها را «نواندیش» یا «تحوّل خواه» خواند معتقدند که شریعت تنها در حوزه های اخروی و عبادی ورود کرده و در حوزه های عرفی نقش چندانی ندارد. بنابراین قانون می تواند در این حوزه ها نقش آفرینی کند. نویسنده در این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی این دو نزاع پرداخته و در پی آن است تا با روش شناسی تطبیقی، به این پرسش پاسخ دهد که این دو نزاع فقهی چه تفاوت ها و شباهت هایی با یک دیگر دارند؟
مطالعه تطبیقی تعریف و مجازات جرم زنا در قوانین کیفری کشورهای ایران و مصر (با تأکید بر فقه مذاهب خمسه)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی همواره از جایگاه مهم و پرجاذبه در علوم انسانی و بخصوص علم حقوق برخوردار بوده است. از جمله ثمرات مطالعه تطبیقی یافتن نقاط مشترک و در مقابل رفع ضعف های احتمالی قوانین داخلی و از همه مهمتر حرکت به سمت وضع قوانین واحد کیفری بخصوص برای کشورهای اسلامی است. از جمله مباحث مهمی که قابلیت بررسی و واکاوی تطبیقی دارد حدود اسلامی است. جرم زنا در بین فرق اسلامی بعنوان یکی از حدودی که مورد وضع شارع مقدس بوده همواره محل بحث و تبیین بوده است. این نوشتار مختصر در پی تطبیق دیدگاه های فقه مذاهب خمسه اسلامی با قوانین جزایی ایران و مصر در مفهوم جرم زنا و مجازات آن می باشد. در همین راستا سوالی مطرح می شود که آیا قوانین ایران و مصر در رابطه با موضوع حاضر مطابقتی با مواضع و نظرات فقه اسلامی دارند؟ که به نظر می رسد هر دو کشور در اصل جرم انگاری پیرو نظرات فقهی بوده اما در تعیین نوع و میزان مجازات و تبعیت از مجازات شرعی یا مجازات های عرفی متفاوت هستند.
The Grey Areas of Self-Determination: Double Standard of Recognition in International Law(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper critically examines the international legal and political precedents surroundingthe principle of self-determination, beginning with the dissolution of Yugoslavia, particularlythe Kosovo War, and juxtaposes it with the global responses to analogous separatist claimsin Abkhazia, South Ossetia, Crimea, Luhansk, Donetsk, as well as the ongoing situations inPalestine and Somaliland. Through a comparative analysis of these cases, the paper exposesthe international community’s selective recognition of independence movements, wheresimilar claims are met with divergent responses based not on consistent legal standards buton geopolitical interests and strategic alignments. The study argues that the recognition ofKosovo as an independent state, despite bypassing the UN Security Council, has created aprecedent that is now invoked selectively to either support or delegitimize other secessionistclaims. This inconsistency reveals an underlying double standard in the application ofinternational law, wherein the principles of territorial integrity and self-determination areinstrumentalized to serve the hegemonic objectives of powerful states, thereby eroding thenormative coherence and credibility of the United Nations Charter and the internationallegal order it was designed to uphold.
بررسی تاثیر کیفیت مالیات الکترونیک بر تداوم استفاده از آن با در نظر گرفتن نقش میانجی رضایت، تایید انتظارات و مزایای عملکردی درک شده توسط مودیان
منبع:
مطالعات بین رشته ای اقتصاد دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
51 - 82
حوزههای تخصصی:
کیفیت مالیات الکترونیک می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قصد تداوم استفاده از خدمات مالیاتی اثر گذار می باشد. مزایایی مالیات الکترونیک، نظیرکاهش هزینه، صرفه جویی در زمان و غیره و از سویی دیگر مقایسه بین انتظارات اولیه و واقعی استفاده از مالیات الکترونیک، می تواند رضایت کاربران و تداوم استفاده مودیان از خدمات الکترونیکی مالیاتی را بدنبال داشته باشد. بنابراین در این پژوهش،با استفاده از پرسشنامه، از 243 کاربر خدمات مالیات الکترونیکی (مودیان) با کمک مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر کوواریانس و با استفاده از نرم افزار Pls3، تاثیر اجزای کیفیت مالیات الکترونیک (اطلاعات، سیستم، خدمات) بر قصد تداوم استفاده از خدمات الکترونیکی مالیاتی به صورت مستقیم از یک سو و از طرفی با بررسی نقش میانجی تایید انتظارات، مزایای عملکردی درک شده و رضایت مودیان به بررسی تاثیر غیر مستقیم آن بر قصد تداوم استفاده مودیان مالیاتی از خدمات الکترونیکی مالیاتی پرداخته شد. نتایج نشان داد که اجزای کیفیت مالیات الکترونیک (اطلاعات، سیستم، خدمات) با قصد تداوم استفاده از آنها به صورت مستقیم رابطه مثبت و معناداری دارد و همچنین این کیفیت به صورت غیر مستقیم هم با استفاده (از تایید انتظارات، مزایای عملکردی درک شده و رضایت مودیان) بر قصد تداوم اثر می گذارد.
گرمابه قلعه محمدخان دشتی خورموج بوشهر
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
107 - 123
حوزههای تخصصی:
محمد خانِ حاجی خانِ جمال خان دشت حاکم دشتی در بوشهر بود. او در سال ۱۲۴۶ قمری در شُنبه زاده شد. این خان دشتی به ساخت عمارت حکومتی، قنات، قلعه و بنای کاخ حکمرانی خود در خورموج پرداخت. دژی که او ساخت چهار حصار و چهار قلعه داشت. در کنار دژ، گرمابه ای نیز ساخت که این گرمابه در سال های دهه 1360 خورشیدی ویران و با خاک یکسان شده بود. نویسندگان در این مقاله به گرمابه خورموج خواهند پرداخت که از پس کاوش های باستان شناسی از دل خاک بیرون آمد.
تأثیر فراوانی منابع طبیعی بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک از طریق کانال توسعه مالی: رهیافت مدل پانل آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
وجود فراوانی نفت به عنوان منبع طبیعی در کشورهای عضو اوپک از یک سو و رشد اقتصادی نامتناسب از سوی دیگر، مطالعات زیادی را در جهت یافتن دلایل این عدم تناسب موجب شده است. برخی از مطالعات دلیل اصلی عدم تناسب وفور منابع طبیعی و رشد اقتصادی را در عدم برخورداری از بازارهای مالی عمیق شمرده اند. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری رانت نفتی بر رشد اقتصادی با توجه به سطح تعمیق مالی کشورهای عضو اوپک می پردازد. برای این منظور از داده های ترکیبی و مدل رگرسیون آستانه ای در بازه زمانی 2019-2000 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مقدار آستانه توسعه مالی برابر 19/4 می باشد. تأثیر فراوانی منابع طبیعی (نفت) بر رشد اقتصادی از کانال توسعه مالی در رژیم اول که میزان تعمیق مالی کمتر از حد آستانه است، مثبت و معنادار بوده اما در رژیم دوم تأثیر معناداری ندارد. همچنین بر اساس یافته های تحقیق، رشد جمعیت و تورم منجر به کاهش رشد اقتصادی شده و باز بودن تجارت و سرمایه گذاری ناخالص، رشد اقتصادی را در دوره مورد بررسی افزایش داده است. بنابراین تعمیق مالی در کشورهای مورد مطالعه نتوانسته است بر پدیده نفرین منابع غلبه نماید.
اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و شادکامی دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 47
حوزههای تخصصی:
شادکامی به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی دارد، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از طرفی جامعه ای پویا و زنده تلقی می شود که عناصر شادی آفرین در آن فراوان باشد. بنابراین می توان گفت؛ شادکامی یکی از مفاهیم و مولفه های اساسی زندگی افراد به ویژه دانش آموزان به شمار می رود که ارتباط تنگاتنگی با موفقیت آموزشی دارد. این پژوهش به روش مروری و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و شادکامی دانش آموزان انجام شده است. از مهم ترین تحولات در روانشناسی امروز، جنبش روانشناسی مثبت نگر می باشد .این جنبش باعث شده تا تمرکمز علم روان شناسی ازآسیب شناسی روانی به سوی موضوعات مثبت مانند شادی، سلامت ، ذهن، عواطف مثبت، خلاقیت و فضایل و اخلاقی سوق داده شود . روانشناسی مثبت گرا، بهزیستی روان شناختی و شادکامی دانش آموزان را افزایش می دهد.
بررسی تأثیر سرمایه انسانی و متنوع سازی درآمد بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
179 - 202
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سرمایه انسانی و متنوع سازی درآمد بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. همچنین نقش میانی متنوع سازی درآمد بر رابطه بین سرمایه انسانی و عملکرد بانک ها نیز مورد بررسی قرار می گیرد. در این راستا سه فرضیه تدوین شد. جامعه آماری پژوهش شامل بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. با توجه به اینکه تعداد 23 بانک طی سال های 1390 الی 1399 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده و تعداد 18 بانک طی دوره مذکور در بورس حضور مستمر داشته اند و داده های آنها به صورت کامل در دسترس می باشد جمع آوری شد. داده های مالی پژوهش از بانک اطلاعاتی رهاورد نوین 3، سایت اطلاع رسانی ناشران کدال و سایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران استخراج شد. داده های پژوهش با رویکرد داده های ترکیبی(مقطعی–سری زمانی) جمع آوری شده و با استفاده از روش رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار 12 Eviews مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه انسانی بر عملکرد بانک ها تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین، متنوع سازی درآمد بر عملکرد بانک ها تأثیر مثبت و معنی داری دارد. در نهایت، متنوع سازی درآمد بر رابطه بین سرمایه انسانی و عملکرد بانک ها تأثیر منفی و معنی داری دارد.
بررسی ارتباط بین حسابرسی ضمنی و نهایی بر تأخیر گزارش حسابرس، تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین حسابرسی ضمنی و نهایی بر تاخیر گزارش حسابرس، تجدید ارائه صورت های مالی وحق الزحمه حسابرسی است.روش پژوهش: روش این پژوهش داده های تابلویی و تحلیل مؤلفه اصلی بوده است. بدین منظور 103 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا1401 انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان دهنده این است که انجام حسابرسی های ضمنی به کاهش تاخیر گزارش زمانی حسابرسی کمک می کند. این نتیجه نشان می دهد که حسابرسی های نهایی زمانی که حسابرسی های میان دوره ای در همان دوره انجام می شوند، می توانند کارآمدتر انجام و تکمیل شوند. علاوه بر این تصمیم برای حسابرسی گزارش های میان دوره ای با ریسک کمتر تجدید بررسی گزارش های سالانه مرتبط نیست در نتیجه ریسک کمتر تجدید بررسی به نوبه خود نتایج حسابرسی نهایی مؤثرتری را نشان نمی دهد. همچنین حق الزحمه حسابرسی برای شرکت هایی که صورت های مالی میان دوره ای آن ها توسط حسابرس قانونی آن ها بررسی می شود بیشتر استنتیجه گیری :در نهایت نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که حسابرسی های میان دوره ای می تواند موجب اعتلا حسابرسی نهایی باشد که این امر ارزش و اهمیت حسابرسی مستمر را برجسته تر می کند.
عملکرد عملیاتی شرکت ها و رابطه آن با حمایت دولتی و سرمایه فکری
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر عملکرد عملیاتی بر رابطه بین حمایت دولتی و سرمایه فکری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، نمونه آماری شامل 111 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1400 انتخاب و با استفاده از روش رگرسیون تابلویی، به بررسی مفروضات پژوهش پرداخته شد. نتایج این بررسی حاکی است که مالکیت دولتی ارتباط مثبت و معناداری با سرمایه ساختاری دارد و ارتباط منفی و معناداری با سرمایه انسانی دارد، از طرفی ارتباط بی معنی با سرمایه ارتباطی داشته است. همچنین، عملکرد عملیاتی بر رابطه مالکیت دولتی و سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی اثر منفی و معناداری داشته و باعث تضعیف ارتباط بین این متغیرها شده است به نحوی که با افزایش عملکرد عملیاتی، در شرکت های با میزان مالکیت دولتی بالاتر نسبت هزینه های اداری به کل درآمدها و نسبت درآمد عملیاتی به کل تعداد کارکنان کاهش یافته است. از سوی دیگر، عملکرد عملیاتی بر رابطه بین مالکیت دولتی و سرمایه ارتباطی تأثیر مثبت داشته است و باعث تقویت ارتباط شده است، به نحوی که در شرکت های دولتی با درآمد بالاتر، نسبت هزینه های فروش، عمومی و اداری به کل دارایی ها افزایش یافته است.
مدل ساختاری سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی زوجین در حال طلاق با نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
۱۸۲-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهنی سازی در رابطه بین سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی زوجین در حال طلاق انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد در حال طلاق مراکز مشاوره شهر کرمان در سال 1401 و 1402 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 270 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات بین فردی (IPQ، بارخام و همکاران، 1996)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز، 1996) و پرسشنامه ذهنی سازی (MQ، فوناگی و همکاران، 1998) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی مشکلات بین فردی بودند (۰01/۰p‹). همچنین سبک های دلبستگی به صورت غیر مستقیم از طریق ذهنی سازی توانستند مشکلات بین فردی زوجین را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که سبک های دلبستگی با توجه به نقش مهم ذهنی سازی می توانند تبیین کننده مشکلات بین فردی زوجین باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش مشکلات بین فردی زوجین ضروری است.
نقش میانجی اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۴۲-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین نقش میانجی اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود که در جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در سال 1402 انجام شد. 260 نفر از این جامعه به شیوه نمونه گیری دردسترس در این مطالعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس اعتیاد به اینستاگرام (IAS، کرکابرون و گریفیث، 2018)، مقیاس ترس از دست دادن (FoMoS؛ وگمانن و همکاران، 2017) و پرسشنامه ی فرسودگی تحصیلی مسلش- فرم دانشجویان (MBI-SS؛ شوفلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین ترس از دست دادن بر فرسودگی تحصیلی و اعتیاد به اینستاگرام اثر مستقیم داشت و اعتیاد به اینستاگرام بر فرسودگی تحصیلی اثر مستقیم داشت (05/0>P). علاوه براین، نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی نقش میانجی داشت (05/0>P). از نتایج این مطالعه این گونه استنباط می شود که ترس از دست دادن یک عامل ناسازگار است که می تواند به صورت مستقیم و با ایجاد اعتیاد به اینستاگرام، موجب افزایش فرسودگی تحصیلی در دانشجویان شود.
جستاری در نظریه عمومی تصحیح اشتباه
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
111 - 170
حوزههای تخصصی:
نظریه عمومی تصحیح اشتباه، که برای نخستین بار در این پژوهش معرفی می شود، بر این نکته پای می فشارد که: هرگونه خطا و اشتباهی باید تصحیح شود. در این مقاله تلاش می شود تا مبانی، منابع، قلمرو و آثار این نظریه در نظام حقوقی ایران تبیین شود. برای این منظور، نخست مفاهیم بنیادین مرتبط با اشتباه و تصحیح آن تبیین شده و سپس، مبانی نظری و پیشینه تاریخی آن بیان می شود. در ادامه، قلمرو این نظریه در فقه و حقوق ایران مرور شده تا دامنه و ابعاد این نظریه در حقوق ایران مشخص شود. همچنین، به اختصار، قلمرو این نظریه در سایر علوم و معرفت ها مرور می شود و در نهایت، پیامدهای پذیرش این نظریه بر نظام حقوقی تحلیل شده که به منزله یافته های اصلی پژوهش است. این یافته ها نشان می دهد که پذیرش نظریه عمومی تصحیح اشتباه موجب می شود که نظام حقوقی در ساحت های مختلف (سیاست گذاری، تقنینی، تفسیری، قضایی و اجرای قوانین) برای تحقق عدالت، انعطاف پذیر گردد و از بی عدالتی های ناشی از اشتباه های اجتناب ناپذیر جلوگیری کند.
احصا و مدل سازی شاخص های تأثیرگذار بر شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین در صنعت پتروشیمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از انجام این تحقیق شناسایی و مدل سازی شاخص های تأثیرگذار بر شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین در صنعت پتروشیمی کشور است. این تحقیق از حیث هدف، در دسته تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. روش این پژوهش با توجه به ذات تحلیل محور آن، تجربی است. همچنین تکنیک جمع آوری داده ها در این تحقیق مصاحبه و پرسشنامه است. در مرحله اول این مطالعه، عوامل و شاخص های تأثیرگذار بر شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین با استفاده از روش تحلیل محتوا و ابزار مصاحبه استخراج شدند. در این مرحله از 20 خبره عملیاتی صنعت پتروشیمی کشور مصاحبه به عمل آمد تا اغنای اطلاعاتی در حوزه شاخص های شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین به دست آید. خروجی این مرحله استخراج 24 شاخص فرعی شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین و 9 عامل اصلی شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین است. عامل های اصلی شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین در صنعت پتروشیمی کشور با توجه به نتایج به دست آمده از مصاحبه ها و روش تحلیل محتوا در این مطالعه عبارت اند از مکان یابی هوشمند محصولات، مدیریت یکپارچه اطلاعاتی، هوشمندسازی زنجیره تأمین، سالم سازی زنجیره تأمین، مدیریت مالی هوشمند، اعتمادسازی زنجیره تأمین، آگاهی بخشی زنجیره تأمین، پایش لحظه ای تغییرات و رخدادها، مدیریت کیفیت هوشمند. سپس در گام بعدی این مطالعه با استفاده از همان خبرگان مرحله قبل و با بهره گیری از تکنیک دیمتل فازی و پرسشنامه مرتبط با آن روابط علی مابین عامل های اصلی استخراج شد که نتایج این مرحله حاکی از آن است که عامل مدیریت یکپارچه اطلاعاتی تأثیرگذارترین عامل در بین سایر عامل ها و عامل اعتمادسازی زنجیره تأمین تأثیرپذیرترین عامل می باشد. هدف از انجام این تحقیق شناسایی و مدل سازی شاخص های تأثیرگذار بر شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین در صنعت پتروشیمی کشور است. این تحقیق از حیث هدف، در دسته تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. روش این پژوهش با توجه به ذات تحلیل محور آن، تجربی است. همچنین تکنیک جمع آوری داده ها در این تحقیق مصاحبه و پرسشنامه است. در مرحله اول این مطالعه، عوامل و شاخص های تأثیرگذار بر شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین با استفاده از روش تحلیل محتوا و ابزار مصاحبه استخراج شدند. در این مرحله از 20 خبره عملیاتی صنعت پتروشیمی کشور مصاحبه به عمل آمد تا اغنای اطلاعاتی در حوزه شاخص های شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین به دست آید. خروجی این مرحله استخراج 24 شاخص فرعی شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین و 9 عامل اصلی شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین است. عامل های اصلی شفافیت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک چین در صنعت پتروشیمی کشور با توجه به نتایج به دست آمده از مصاحبه ها و روش تحلیل محتوا در این مطالعه عبارت اند از مکان یابی هوشمند محصولات، مدیریت یکپارچه اطلاعاتی، هوشمندسازی زنجیره تأمین، سالم سازی زنجیره تأمین، مدیریت مالی هوشمند، اعتمادسازی زنجیره تأمین، آگاهی بخشی زنجیره تأمین، پایش لحظه ای تغییرات و رخدادها، مدیریت کیفیت هوشمند. سپس در گام بعدی این مطالعه با استفاده از همان خبرگان مرحله قبل و با بهره گیری از تکنیک دیمتل فازی و پرسشنامه مرتبط با آن روابط علی مابین عامل های اصلی استخراج شد که نتایج این مرحله حاکی از آن است که عامل مدیریت یکپارچه اطلاعاتی تأثیرگذارترین عامل در بین سایر عامل ها و عامل اعتمادسازی زنجیره تأمین تأثیرپذیرترین عامل می باشد.
پهنه بندی مخاطرات محیطی در مقاصد گردشگری با تأکید بر سیلاب (مطالعه موردی: شهرستان سروآباد، استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات محیطی دارای خسارات چند بعدی و گسترده بر پیکره محیط طبیعی و جامعه بشری است. در میان مخاطرات محیطی، سیل از مهم ترین و پرتکراترین مخاطرات است که وقوع آن هر ساله، خسارات جانی، مالی و زیست محیطی متعدی را به همراه دارد. در میان مناطق مختلف، مقاصد گردشگری علاوه بر جامعه دائمی ساکن در آن ها، پذیرای تعداد قابل توجهی ازگردشگران هستند. این گردشگران در مقایسه با جامعه محلی آشنایی زیادی را محیط مقصد ندارد و ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار داشته باشند. از این رو شناسایی فضاهای مستعد وقوع سیل در مقاصد گردشگری، می تواند ابزار مهمی برای کاهش خسارات ناشی از آن باشد. شهرستان سروآباد با توجه به برخورداری جاذبه های طبیعی و فرهنگی، از مهم ترین مقاصد گردشگری استان کردستان است. از این رو پژوهش کمی و کاربری حاضر با هدف پهنه بندی خطر سیلاب در شهرستان سروآباد انجام گرفته است. در این مطالعه برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش، از 14 معیار موثر بر وقوع سیلاب استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد داده محور و ابزارهای نوین سنجش ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل MaxEnt استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه لحاظ خطر وقوع سیل، در کلاس های پر خطر قرار دارد. به این صورت که از کل مساحت مورد بررسی (1044 کیلومتر مربع)، 84/96 درصد در پهنه های خطر بسیار کم و کم، 2/1 درصد در پهنه خطر متوسط و 96/1 درصد در پهنه خطر زیاد و بسیار زیاد قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد اکثر پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد، به صورت نواری شکل در بخش های شمالی تا مرکزی شهرستان واقع شده اند. نتایج صحت سنجی مدل نهایی پژوهش با استفاده از نمودار Omission و Predicted Areaو منحنی ROC نشان داد مدل نهایی از دقت و عملکرد بالایی برخوردار بوده است و به خوبی توانسته است شهرستان سروآباد را به لحاظ وقوع سیلاب پهنه بندی نماید
نقد قصة «سلطانُ ليوم واحد» ليعقوب الشاروني في ضوء نظرية التفكير النقدي ل «ماثيو ليبمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قد زاد الاهتمام بقصص الأطفال، باعتبارها أساساً لبناء الفکر الإنسانی والمستوى الفکری فی المراحل اللاحقه من الحیاه فی العصور الراهنه وتشکّلت نظریات متنوعه ونقدیه للبحث عنها. من أهم هذه النظریات فی نقد القصص هو منهج التفکیر النقدی لماثیو لیبمان. فی مجال النقد الأدبی یمکن استخدام هذه النظریه لفحص وتحلیل الأعمال فی مجال أدب الأطفال وتمییز الآثار التی فیها الکثیر من التأهیل النقدی عن الأعمال الضعیفه فی هذا الصدد. فی هذه المقاله سیتم تحلیل قصه لیعقوب الشارونی، الکاتب المصری ذائع الصیت، فی مجال أدب الأطفال. عنوان القصه «سلطان لیوم واحد» وهنا نرمی إلی تحلیل القصه من حیث تکرار وتطبیق مکونات نظریه التفکیر النقدی ل «ماثیو لیبمان» علی القصه المذکوره. من الواضح بغضّ النظرِ عن عدد أعمال الأطفال التی تستخدم هذه المکونات من الناحیه الفنیه یمکن التوصیه باستخدامها المتکرر من قبل الأطفال فی حیاتهم الیومیه. تخلّصت النتیجه أن یعقوب الشارونی لم یستخدم الترتیب والنمط المحدد لنظریه التفکیر النقدی فی قصته واعیاً؛ إذاً هذه المکونات تتزاید أحیاناً وتنقص أحیاناً أخرى بحسب أسلوبه الشخصی وعملیه القصه. تم استخدام تسعه مکوّنات لنظریه لیبمان فی القصه، وبالنسبه إلی بعضها هناک أکثر من نموذج. من هذا المنطلق تعتبر القصه فعاله وموثوقه فی تعلیم التفکیر النقدی لدى الأطفال. تجدر الإشاره إلى أن المنهج المستخدم فی هذا البحث هو المنهج الوصفی-التحلیلی.
The role of critical pedagogy in developing self-regulated IELTS candidates: A mixed methods study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
106 - 136
حوزههای تخصصی:
This study explored the impact of critical pedagogy training for IELTS teachers on their students’ self-regulated learning. It also examined the relationship between students’ self-regulation and their IELTS performance, as well as how teachers implemented critical pedagogy principles in their classrooms. A mixed-methods research design was used, combining quantitative and qualitative approaches. 30 IELTS teachers and 150 learners from a language school in Tehran were recruited based on non-random convenience sampling technique. Teachers received training in critical pedagogy, after which learners completed a self-regulation questionnaire both before and after the intervention. Language proficiency was assessed using two official IELTS mock tests. Classroom observations and semi-structured interviews with teachers provided qualitative insights into instructional practices. Results showed that learners whose teachers received the training had significantly higher self-regulation scores post-intervention compared to a control group. A positive correlation was found between self-regulation and IELTS performance. Observations and interviews revealed that trained teachers used more dialogic, student-centered methods that promoted autonomy and reflective learning. The findings suggest that critical pedagogy training can effectively enhance both learner autonomy and exam preparedness. These results have implications for improving teacher education and classroom practices in high-stakes language testing environments.
Determining the Investment Portfolio Selection Model based on Investor Information using Multi-Criteria Decision Making in the Presence of Uncertainty(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The goal of investors in forming a stock portfolio is to obtain the highest return for bearing the lowest risk and portfolio optimization is one of the most complicated problems in the field of finance and investment. It is an NP-hard problem, and in general there is no definite method in polynomial time to find an exact solution for it. In this research, to solve the problem of choosing the optimal stock portfolio, the multi-criteria decision making method has been used under conditions of uncertainty. In order to implement the algorithm and evaluate it, the monthly returns of the Tehran Stock Exchange indices were used between 2018 and 2013. The results can be examined from two different perspectives. From an analytical and technical point of view, the results can be discussed. From a technical point of view, presenting a new technique for doing things can give the capital market participants the confidence that they can choose a stock portfolio using a new tool. From an analytical point of view, the existence of decision making algorithms in providing the optimal portfolio is a new step that can be used in the combination of fundamental analysis and the use of dynamic stock portfolio.
سیاست های جلوگیری از ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۵
251 - 281
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر به بررسی سیاست های مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن ها بر فرآیند ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی می پردازد. هدف اصلی تحقیق، شناسایی سیاست هایی است که دولت ایران از طریق آن ها از ادغام اجتماعی این مهاجرین جلوگیری کرده است. روش مطالعه: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی رویکرد نهادی، سیاست های مهاجرتی ایران را از طریق تحلیل منابع کتاب خانه ای و با بهره گیری از ترکیب نظریه های «سیاست های مهاجرتی» و «ادغام اجتماعی گوردون» مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: مهاجرت افغانستانی ها به ایران و حضور مداوم آن ها در طی پنج دهه گذشته، با مسائل مختلفی در حوزه اجتماعی-فرهنگی روبه رو بوده است. ادغام اجتماعی به عنوان فرآیندی که در آن مهاجرین با پذیرش ارزش ها، زبان و ساختارهای جامعه میزبان، به عضوی فعال از این جامعه تبدیل می شوند، یکی از مسائل اساسی در سیاست های مهاجرتی محسوب می شود. با این حال، با وجود اشتراکات فرهنگی و تاریخی میان ایران و افغانستان، فرآیند ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی تحقق نیافته است. بررسی سیاست های جمهوری اسلامی ایران، به ویژه پس از دهه هفتاد شمسی، نشان می دهد که دولت ایران نه تنها تمایلی به ادغام اجتماعی این مهاجرین نداشته، بلکه سیاست های اتخاذشده عمدتاً با رویکردی امنیتی طراحی و اجرا شده اند. این سیاست ها به صورت نظام مند از ادغام اجتماعی جلوگیری کرده و منجر به طرد اجتماعی مهاجرین افغانستانی شده اند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که محدودیت های ناشی از سیاست های مهاجرتی ایران، نه تنها مانع از مشارکت فعال و ادغام مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی شده، بلکه پیامدهای منفی امنیتی و اجتماعی نیز به همراه داشته است. ازاین رو، بازنگری در این سیاست ها و توجه به ابعاد اجتماعی و انسانی مهاجرت می تواند در بهبود وضعیت مهاجرین و کاهش تبعات منفی این رویکرد مؤثر باشد.
تحلیل نفس شناسانه و فقهی از تاثیرات ملاکات ارزش گذاری در تعادل قدرت خرید
منبع:
مطالعات بین رشته ای اقتصاد دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
113 - 136
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تبیین رابطه بین ملاکات ارزش گذاری و تعادل قدرت خرید می پردازد. در نظام سرمایه داری، ارزش گذاری بر دو ملاک مطلوبیت و کمبودی استوار است که منجر به عدم تعادل قدرت خرید می شود. علت این عدم تعادل، نبود ملاک برای ادراک واقع در فهم مشترک افراد از عوامل تولید است. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی-استنباطی و با رویکردی تلفیقی از نفس شناسی و فقه امامیه، به تبیین ملاکات ارزش گذاری می پردازد. بر این اساس، چهار ملاک اصلی کار، زمان، مقدار و استفاده ای بودن معرفی می شوند که از یک سو برآمده از حالات نفسانی (مصلحت، ارزش، حق و نیاز) هستند و از سوی دیگر در فقه امامیه مورد تأیید قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد تبعیت از این ملاکات منجر به ثبات در ارزش کالاها و خدمات می شود و تغییر قیمت ها تنها در صورت تغییر واقعی در عوامل تولید رخ می دهد. این نظام ارزش گذاری با ایجاد تعادل در قدرت خرید افراد، می تواند مشکلات اساسی اقتصاد معاصر مانند تورم، رکود و شکاف طبقاتی را حل کند. همچنین، با بررسی مسئله تسعیر در شرایط معاصر و با توجه به تغییر سیره عقلایی در شرایط معاصر، سازوکار عملیاتی برای اجرای این نظام ارائه شده است.








