فرازی از خطبه امام حسین7 در روز عاشورا به راستی مرا نمی شناسید و نمی دانید من کیستم؟ آیا کشتن و شکستن حرمت من رواست؟ آیا من فرزند دختر پیامبرتان نیستم؟ آیا من وصیّ پسرعموی پیامبر شما نیستم؟ آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا جعفر طیار عموی من نیست؟ سخن پیامبر6 را نشنیدید که درباره من و برادرم فرمود: این دو، سرور جوانان بهشتند؟ ... به راستی اگر در آن چه گفتم تردید دارید، آیا در این نیز شک دارید که پسر دختر پیامبرتان هستم؟ آیا برای او جز من، پسری در شرق و غرب جهان هست؟ وای برشما! آیا کسی از شما را کشته ام که به خون خواهی اش برخاسته اید؟ آیا چنگ در اموال کسی زده ام که جبرانش را می خواهید و یا جراحتی بر کسی وارد کرده ام که مستحق قصاصم می دانید؟ ... آیا در نامه هایتان برایم ننوشتید که میوه هایمان رسیده و باغ هایمان سرسبز شده و در انتظار آمدن تو لحظه شماری می کنیم؟
بازتاب مقتل الحسین(ع) در کتاب قمقام زخار و صمصام بتّار با وجود مشابهت هایی که با دیگر گزارش های عاشورایی دارد، دارای تفاوت هایی با دیگر مقتل ها است که واکاوی و بازخوانی آن را ضروری می سازد. از آنجا که قمقام زخار از سوی چهره ای سیاسی در عهد قاجار نگارش شده است، می تواند منشأ اثر برای جامعه علمی و عمومی تلقی شود. اخبار منفرد این کتاب درباره عاشورا، در برخی موارد با وقایع حتمی و گزارش های تاریخی ناسازگار است و در مواردی می تواند اساسی برای سخن علمای شیعی و یا سنّی در قرن های بعد شده است. در این مقاله تلاش می شود با روش کتا بخانه ای و رویکردی تحلیلی، پس از ارزیابی شخصیت نویسنده و توضیحاتی درباره کتاب وی، گزارش های قابل توجهی که نخستین بار در این کتاب آمده است، واکاوی شوند.