فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ روش تحلیل انتقادی گفتمان، در صدد پاسخگویی به دو پرسش اساسی است: در رابطه با تحول در وضعیت اجتماعی زنان، طی سه دهه گذشته بعد از انقلاب اسلامی، چه گفتمان هایی در نهاد اجرایی کشور شکل گرفته است؟ و با توجه به گفتمان های احصا شده، زنان چه جایگاهی در این گفتمان ها دارند؟ نتایج تحلیل اثبات می کند گفتمان دوره سازندگی توسعه گرای نظارت محور است، چرا که رویکردی نظارتی و مصرف محور به زنان داشته است. گفتمان دوره اصلاحات، لیبرال گرای مشارکت محور نام گذاری شده است، چرا که با اتخاذ رویکرد لیبرال، سعی در توسعه مشارکت اجتماعی زنان داشته است؛ و بالاخره دوره عدالت و مهرورزی، گفتمانی را اتخاذ کرده است که آن را گفتمان توده گرای وظیفه محور می نامیم، چرا که از یک سو، مشارکت اجتماعی زنان را در حضور توده وار اجتماعی تاویل می کند و از سوی دیگر، با اتخاذ رویکردی مرتجع، مکررا وظایفی مانند مادری و همسری زنان که در رابطه با مردان موضوعیت دارند را بازتولید می کند.
بررسی الگوی رابطه صمیمانة همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و تأثیر کیفیت رابطه بین همسران در سلامت روحی ـ روانی افراد و جامعه، موضوعی بوده که همواره بر آن تأکید شده است. باتوجه به این که تعامل و ارتباط همسران در چهارچوب خانواده انجام می شود و امروزه خانواده در معرض خطر تشنج و فروپاشی بسیار قرار دارد، پژوهش درباره ویژگی های روابطی که جدا از تشنج و اختلاف است، از ضروریات است. این پژوهش در راستای چنین ضرورتی انجام شده است. هدف از این مقاله کشف خصوصیات روابط صمیمانه زوجین است. برای رسیدن به این هدف، از روش تحقیق کیفی استفاده شده است؛ اطلاعات به دست آمده با روش مصاحبه (50 مورد) گرد آوری شد . همسران موردِ مطالعه با استفاده از نمونه گیریِ مفهومی انتخاب شدند و درنهایت، اطلاعات به دست آمده به روش کیفی، به صورت مقولات و مفاهیم طبقه بندی شد. یافته ها نشان داد: عشق و علاقه، قدرت در خدمت رابطه و نه فرد، احترام، توجه متقابل، مشارکت، تشریک مساعی، مصاحبت، و هم فکری ازجمله ویژگی های زوجینی است که می توان آن ها را صمیمی نامید. از پیامد های جانبی این ویژگی ها نیز احساس تعهد، اعتماد همسران نسبت به یک دیگر و درنتیجه، رضایت از رابطه است. زوجینی که در سنین میان سالی قرار دارند نیز با این که در رابطه آن ها عشقِ هیجانی کاهش یافته، خردمندی و شکیبایی شان افزایش یافته است و عشق و علاقة بینشان از بین نرفته است.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدا در زنان مطلقه و غیرمطلقه بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه و غیرمطلقه شهر تهران در سال 1395 بودند. نمونه شامل 300 زن (150زن مطلقه و 150 زن غیرمطلقه) بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین مراجعان به مراکز قضایی خانواده و خانه سلامت شهدای صادقیه منطقه 3 تهران انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس خانواده اصلی (هاوستات و همکاران،1985) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005) استفاده شد. داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج نشان دادند که زنان غیر مطلقه از نظر ابعاد الگوهای ارتباطی و تحمل پریشانی وضعیتی بهتر را برای خود گزارش کردند و رضایت خاطر بیش تری داشتند و زنان مطلقه نسبت به زنان غیر مطلقه از الگوهای ارتباطی آشفته تر و از نظر تحمل پریشانی در سطح پایین تری بودند.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
مطالعه رابطه جهانی شدن فرهنگی و گرایش به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و گرایش به فرزندآوری زنان جوانان شهر شیراز پرداخته است. این پژوهش با استفاده از ابزار پرسش نامه و شیوه ی نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انجام گرفته است. جامعه ی آماری آن تمامی زنان و دختران جوان شهر شیراز است. حجم نمونه بر اساس جدول لین با 95 درصد اطمینان و خطای 4 درصد 600 نفر برآورد گردید. نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که تقریباً 29 درصد از زنان دارای گرایش به فرزندآوری می باشند. بر اساس نتایج آزمون همبستگی نیز، بین تمامی مؤلفه های جهانی شدن فرهنگی شامل: فناوری نوین داده ای و ارتباطاتی، نگرش نقش جنسیتی، آگاهی از وسایل پیشگیری از بارداری، استفاده از موبایل و مشتقات آن و فردگرایی ارتباط معنی دار و منفی با متغیر گرایش به فرزندآوری وجود دارد. یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که چهار متغیر: فناوری نوین داده ای و ارتباطاتی، فردگرایی، نگرش نقش جنسیتی و استفاده از موبایل و مشتقات آن در مجموع توانستند 3/26 درصد از تغییرات متغیر گرایش به فرزندآوری را تبیین کنند.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نگرش به طرحواره جنسیتی نقش های خانوادگی، اجتماعی و حرفه ای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی رابطه هر یک از متغیرهای ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، سنّت گرایی و تقدیرگرایی با نگرش به طرحواره جنسیّتی بود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شد. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری کلیه زنان بالای 15 سال منطقه کاشان در سال 1390 بودند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، عوامل خانوادگی شامل سبک های تربیتی والدین و نوع جامعه پذیری در خانواده و ویژگی های سنّت گرایی و تقدیرگرایی بر گرایش پاسخگویان به برابری جنسیّتی مؤثر است. بیش ترین تأثیر بر برابری گرایی جنسیّتی مربوط به متغیر سنّت گرایی است که دارای 17/0-=β است. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، شیوه تربیتی مقتدرانه با 144/0=β و پس از آن تقدیرگرایی با دارا بودن 14/0-=β قرار گرفته اند. در نهایت کم ترین تأثیرگذاری مربوط به متغیر جامعه پذیری با 11/0-=β است.
بررسی عوامل درون خانوادگی مؤثر بر خانه گریزی دختران (مطالعه موردی: دختران خانه گریز و غیر خانه گریز شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از خانه پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، دختران فراری و عادی شهر همدان در سال 1390، و تعداد نمونه 60 نفر متشکل از 30 دختر فراری و 30 دختر غیرفراری بوده که با روش نمونه گیری در دسترس از مرکز بهزیستی شهر همدان بررسی و تحلیل شده است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفته است بدین صورت که داده ها از طریق دو پرسشنامه جداگانه در دو مرحله از دختران فراری و غیر فراری تکمیل گردیده است. یافته ها نشان می دهد که عوامل خانوادگی در ایجاد زمینه های فرار دختران از خانه نقش بسزایی ایفا می کند. در این زمینه می توان گفت که دختران فراری از نظر خانوادگی به علت نفاق، ناسازگری، اعتیاد والدین، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، کمبود محبت، سبک تربیتی نادرست، از هم گسیختگی خانواده، عدم مراقبت و بی توجهی والدین و سرپرستان نسبت به دختران، ترس از تنبیه و پایگاه اجتماعی نامناسب به فرار از خانه اقدام کرده اند.
اثربخشی توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانمندسازی کارکردی همسران به صورت گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زوجین است. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی در قالب پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. برای اجرای این پژوهش با روش تصادفی چندمرحله ای، 100 نفر زنان طلاب حوزه علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مقیاس سنجش رضایتمندی زناشویی اسلامی جدیری» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمونهای لامبدای ویلکز، شاپیرو ویلک و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی موجب بهبود و ارتقای رضایتمندی زناشویی زنان می شود. تفاوت نمره گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0p<). با توجه به نتایج، مداخله اسلامی روانشناختی در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش نقاط ضعف و قوت زندگی زناشویی زوجین بهره برد و برای پربارسازی روابط آنها، برنامه های درمانی ارائه کرد.
زنان، مادری و شیردهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی بیماری های واگیر نسبت به گذشته کاهش چشمگیری یافته، اما بیماری های غیر واگیر و انواع سرطان ها رو به افزایش است. تحقیقات مختلف نشان می دهد که تغذیه با شیر مادر یکی از عواملی است که از بسیاری امراض پیشگیری می کند. بنابراین، ترویج تغذیه با شیر مادر می تواند مادران و کودکان را از ابتلا به بسیاری از بیماری های مزمن مصون کند. در سال های اخیر اهداف تغذیة انحصاری با شیر مادر در کشور به طور مطلوب محقق نشده است. از آن جا که پدیدة شیردهی با سازه های فرهنگی ـ اجتماعی درهم آمیخته است، برای شناخت عوامل مؤثر در آن بایستی به بستر و زمینه های آن در جامعه توجه کرد. از این رو، شناخت الگوهای اجتماعی ـ فرهنگی مؤثر در تغذیه با شیر مادر می تواند راه مؤثری برای ترویج تغذیه با شیر مادر باشد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش به صورت کیفی و به شیوة مردم نگاری است. جامعة آماری 37 نفر از کارکنان بهداشتی و مادرانی است که مورد مصاحبة عمیق و نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته های این پژوهش در قالب سه کد تبیینی ـ که حاصل استخراج و مقوله بندی داده در 365 کد باز، 68 کد محوری، و 10 کد گزینشی است ـ عبارت است از: عوامل فردی مؤثر در تغذیه با شیر مادر، عوامل فرهنگی مؤثر در تغذیه با شیر مادر، و عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در تغذیه با شیر مادر. یافته های این مطالعه نشان می دهد که عوامل روانی و مادری، آگاهی و آمادگی مادر، باورهای مادر، و حمایت اجتماعی از جمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در شیردهی مادران است. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه عوامل زیست ـ فیزیکی از جمله عواملی است که در شیردهی مادران تأثیر می گذارد، این عوامل خود تحت تأثیر احساسات مادرانه، آرامش و اعتماد به نفس مادر، و باورهای فرد است. از آن جا که باورهای فرد تحت تأثیر شبکة روابط اجتماعی و از جمله خانواده است و با توجه به این که در جامعة ایرانی هنوز خانواده نقشی تعیین کننده در باورها و رفتارهای افراد دارد، پدیدة شیردهی ارزشی اجتماعی به شمار می رود. همچنین، حمایت اجتماعی اطرافیان از جمله مادر، همسر، پزشک، و کارکنان بهداشتی نقش تعیین کننده ای در روند شیردهی مادران دارد. از طرفی، در زنان شاغل، علاوه بر عوامل ذکرشده، حمایت اطرافیان و رعایت قوانین شیردهی از عوامل مؤثر در شیردهی مادران است.
بررسی عوامل اجتماعی- خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از منزل در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرار از منزل، از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند و با توجه به پیامدهای سوء آن، یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دختران فراری و دختران عادی از نظر متغیرهای اجتماعی خانوادگی انجام شد. مطالعه ی حاضر با روش مورد- شاهدی انجام شد. بدین منظور 30 نفر از دختران فراری در مرکز خدمات اورژانس اجتماعی یزد، که تمام شماری شدند و 30 نفر از دختران عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود خانواده ها به آسیب پذیری دختران نوجوان توجه داشته باشند و جامعه نیز آگاهی خود را نسبت به نیازهای روحی و عاطفی دختران بالا ببرد.
بررسی عوامل مرتبط با احساس امنیت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان ساکن مجتمع های مسکونی مهرشهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روند مهاجرت به شهر ایلام و توسعه فیزیکی این شهر، ساختار جوان جمعیت و رسیدن به سن ازدواج و نیاز به مسکن، و نیز عدم وجود زمین کافی برای ساخت مسکن خانوارهای جدید، توجه به احداث مجتمع های مسکونی را در این شهر حائز اهمیت نموده است. با این وجود ایجاد چنین طرح های انبوه و عظیمی، همراه با نوع معماری و فشرده بودن فضای آنها، پیامدها و مشکلات دیگری را با خود به همراه دارد که از مهمترین آنها، عدم احساس امنیت در بین ساکنین این مجتمع ها می باشد. این مساله ذهن بسیاری از اندیشمندان، آسیب شناسان اجتماعی و نهادهای ذیربط را به خود مشغول نموده است. در این راستا این مقاله، به شیوه پیمایشی و با توزیع پرسش نامه در بین 274 نفر، به بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان ساکن مجتمع های مسکونی مهر شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. بررسی فرضیه ها بیانگر آن است که متغیرهای میزان رضایت از عملکرد ناجا، کنترل اجتماعی، سرمایه اجتماعی و جهت گیری مذهبی با احساس امنیت اجتماعی، همبستگی مستقیم، متوسط، و در سطح 99 درصد معنی داری دارد. همچنین رابطه معنی داری بین متغیر راهبرد کنارآمدن با محیط و متغیر وابسته مشاهده نمی شود. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای میزان رضایت از عملکرد ناجا و سرمایه اجتماعی تقریباً 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی احساس امنیت را تبیین نموده اند. در مجموع، ارزیابی یافته ها نشان می دهد که مدل پژوهش حاضر از قدرت تبیین و پیش بینی متوسطی برخوردار است.
مطالعه نگرش شاغلان سازمان های دولتی استان آذربایجان شرقی نسبت به تصدی پست های مدیریتی توسط زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مطالبات اجتماعی زنان در جراید عصر مشروطه (با تأکید بر نامه نگاری های زنان در روزنامه ی ایران نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مطالبات اجتماعی زنان در مطبوعات عصر مشروطه با تأکید بر روزنامه ایران نو در سال 1327 قمری 1288 شمسی و شمارگان سال نخست این روزنامه می باشد. روزنامه ای که باچاپ نگارش های زنان که بیشتر رویکرد مطالبه گری حقوق اجتماعی آنان را دارد نقشی اساسی در بیداری، آگاهی و به ثمر رسیدن، مطالبات اجتماعی زنان ایرانی را داشته است. این پژوهش به روش اسنادی و با شیوه توصیفی- تحلیلی گردآوری شده است. اهمیت پرداختن به این دوره نیز به دلیل حضور فعال اجتماعی زنان برای نخستین باربه شکل شبه صنفی می باشد. دوره ای که زنان به مطرح کردن درخواست های اجتماعی خود می پردازند که در این بین ایجاد مدارس برای دختران و تلاش برای فراهم کردن زمینه های سوادآموزی دختران از اصلی ترین یافته ها و نتیجه گیری های آنان بوده است. این تحقیق به ثمر رسیدن تلاش اجتماعی زنان و احقاق حقوق اجتماعی آنان را در شکل ایجاد مدارس دخترانه نشان می دهد.
نقش ابعاد ساختار قدرت خانواده در سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف نقش ابعاد ساختار قدرت خانواده (قلمروی قدرت زن و شوهر، ساخت قدرت و شیوه اعمال قدرت زن و شوهر) در سازگاری زناشویی صورت گرفت. طرح تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش را معلمان زن مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر کرج تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس است و تعداد نمونه با توجه به تعداد عوامل متغیر پیش بین و اینکه رگرسیون به تعداد نمونه بیشتری نیاز دارد، 220 نفر است که پس از حذف داده های پرت، 212 داده مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی و ساختار قدرت خانواده استفاده شد.. برای تحلیل داده ها، میانگین و انحراف استاندارد در سطح آمار توصیفی و در سطح استنباطی از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سازگاری زناشویی و ابعاد ساختار قدرت در خانواده رابطه معنی دار وجود دارد 01/0P< و هر سه بعد ساختار قدرت می تواند سازگاری زناشویی را پیش بینی کند. الگوی ساختار قدرت در خانواده در سازگاری زناشویی نقش مهمی دارد. ساختار قدرت خانواده در ایران در حال تغییر است. با توجه به تغییری که در ساختار خانواده های کشور در حال وقوع است، توجه به مقوله قدرت در خانواده در جلسات مشاوره اهمیت می یابد.
جهان زنان: مادر و تیمور لنگ
حوزههای تخصصی: