فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.
بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با میزان و نحوه ی گذران اوقات فراغت زنان (مطالعه موردی: زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت به عنوان نمایی از سبک زندگی، مقوله ای است که افراد با آرامش و اختیار می توانند علایق و تمایلات خود را به کارگیرند و فرصتی است تا نگرش های پنهان خود را تعین بخشند. اگرچه با افزایش میزان تحصیلات تغییر در نگرش زنان ایجاد شده است، اما آنها همچنان مسئولیت نقش های خانگی را به عهده دارند و نقش های متعددشان اوقات فراغت آنها را مشروط و محدود ساخته است. زنان شاغل با «مسئولیت دوگانه» کار بیرون و ارائه خدمات خانگی اغلب با کمبود وقت مواجه و وقت کافی ندارند؛ بدلیل اهمیت این موضوع این مطالعه عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر میزان و نحو ه گذران اوقات فراغت زنان متأهل شاغل و موانع موجود بر سر راه آنان را مورد بررسی قرار داد. نمونه مورد مطالعه 201 نفر از زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی بودند. نتایج بدست آمده از مطالعه نشان می دهد از بین متغیرهای مستقل در مدل تحقیق متغیرهای امکانات فرهنگی، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان و نوع شغل همسر بیشترین تأثیر را بر میزان اوقات فراغت نمونه بررسی شده داشتند که 31 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دادند. نداشتن وقت به عنوان اولین مانع و کمبود امکانات دومین مانع از نظر پاسخگویان عنوان شد.
رابطه خود- دلسوزی و سلامت روان با نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش تصویر بدنی و عزت نفس در سلامت روان زنان، پژوهش حاضر به بررسی نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در ارتباط با خود-دلسوزی و سلامت روان در دانشجویان دختر پرداخت. پروش پژوهش: جامعه ی پژوهش را دانشجویان دختر پیام نور شهرستان دلفان تشکیل می دهد. به این منظور280 دانشجو با روش نمونه-گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های روابط چند بعدی خود-بدن (MBSRQ)، سلامت روان (GHQ)، خود-دلسوزی (SCS)، عزت نفس (RESE) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر با نرم افزار Amos مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین خود-دلسوزی به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق عزت نفس و تصویر بدنی سلامت روان را تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از رویکرد خود- دلسوزی جهت افزایش عزت نفس و تصویر بدنی مثبت زنان استفاده شود. به علاوه با توجه به جدید بودن خود-دلسوزی پیشنهاد می شود پژوهش در این زمینه گسترش یابد. کلمات کلیدی: مدل، عزت نفس، تصویر بدنی، خود- دلسوزی، سلامت روان
احساس شادکامی دختران شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای توجه به نشاط و شادی در جامعه، در این پژوهش احساس شادکامی دختران شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن بررسی شد. روش پژوهش پیمایشی، بر اساس طرح مقطعی بود و اطلاعات مورد نیاز به وسیله توزیع پرسشنامه در میان 370 نفر از دختران مجرد شهر ایلام گردآوری شد. یافته ها بیان کننده آن بود که پاسخگویان از میزان احساس شادکامی متوسطی بهره مند بودند و همبستگی بین متغیرهای مستقل رضایت از زندگی، سازگاری، خودباوری، امید به آینده، منظم بودن، پایبندی به اعتقادات، هدف مندی و مقبولیت اجتماعی با متغیر وابسته معنادار و مستقیم و رابطه متغیر محرومیت نسبی با احساس شادکامی معنادار، اما معکوس بوده است. همچنین رابطه معناداری بین متغیر ازخودبیگانگی با متغیر وابسته مشاهده نشد. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی گام به گام نشان داد که متغیرهای رضایت از زندگی، سازگاری، مقبولیت، هدف مندی و خودباوری طی 5 مرحله وارد معادله شدند و در نهایت بیش از 73 % از تغییرات متغیر وابسته یعنی احساس شادکامی را تبیین کردند.
هم وابستگی و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر در زنان شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ماهیت پدیده هم وابستگی بر اساس ویژگی های زنان افراد معتاد به مواد مخدر و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر بود. روش: به این منظور نخست آزمون اسپن-فیشر با استفاده از نمونه ای 507 نفری از زنان عادی مشهد هنجار شد. نمونه ای به حجم 204 نفر از زنان افراد معتاد که به همراه همسرانشان برای درمان به 33 مرکز خصوصی ترک اعتیاد در شهر مشهد مراجعه کرده بودند استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید روایی و اعتبار آزمون اسپن-فیشر، تفاوت معناداری میان دو گروه هم وابسته و عادی از نظر اعتیاد والدین اشتغال نشان داد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر نقش این متغیر، نشان داد هم وابستگی می تواند به عنوان یکی از عوامل مقاومت در برابر ترک اعتیاد و بهبود در نظر گرفته شود.
مقایسه میزان تاثیرمشاوره شناختی-رفتاری و مشاوره راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر مشاورة شناختی- رفتاری و راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان شهر اصفهان و مقایسه ی تاثیر این دو روش در افزایش رضایت جنسی انجام شد. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آِزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعة آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1392 بودند، که حداقل یکسال از ازدواج آنها می گذشت، دارای حداقل تحصیلات دیپلم بودند، و در محدوده سنی 40-20 سال قرار داشتند. از این جامعه 45 زن انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. متغیر وابسته در این پژوهش رضایت جنسی بود که با پرسشنامة رضایت جنسی لارسون ارزیابی شد، متغیرهای مستقل مشاورة شناختی– رفتاری (در هشت جلسه) و مشاوره راه حل مدار (در شش جلسه) بودند، که بر روی دوگروه آزمایش اعمال شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار 19-spss و روش آماری کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاوره شناختی- رفتاری و راه حل مدار هر دو بر رضایت جنسی زنان موثراست (p<0.01)، در ضمن مشاوره شناختی-رفتاری نسبت به مشاوره راه حل مدار اثربخشی بیش تری نشان داد. براساس نتایج این پژوهش اثربخشی مشاوره شناختی-رفتاری و راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان و تاثیر بیش تر مشاوره شناختی-رفتاری مشخص شد. بنابراین از این نتیجه می توان در پیشگیری و بهبود مشکلات جنسی زنان در مراکز آموزشی، مشاوره و درمانی استفاده کرد.
دین عامه، ناکامی های عینی و استراتژی زنانه امیدواری: مطالعه تجربه دعانویسی در شهر سنندج.کمال خالق پناه،فاطمه میرزاوندیان،اخترجلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمی گیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم می کند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیه های دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامی های عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساخت گرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روش شناسی زمینه ای بررسی می کند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطاف پذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنی های عینی در زندگی روزمره شکل می گیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر می کند. واژه های کلیدی: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.
بررسی رابطه ساختاری سلامت خانواده اصلی، طرحواره هیجانی، نظم دهی هیجان با رغبت به ازدواج در دانشجویان با نقش واسطه گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری سلامت خانواده اصلی، طرحواره هیجانی، نظم دهی هیجان با رغبت به ازدواج در دانشجویان با نقش واسطه گری تمایزیافتگی خود بود. شرکت کنندگان پژوهش 266 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه خوارزمی بودند که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پژوهش حاضر غیرآزمایشی از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رغبت سنج ازدواج ، مقیاس سلامت خانواده ی اصلی، پرسشنامه تمایز یافتگی خود، مقیاس طرحواره هیجانی و مقیاس نظم دهی هیجان بود. نتایج بدست آمده از تحلیل مسیر حاکی از آن بود که داده های پژوهش با مدل پیشنهادی برازش کامل دارند و تمایزیافتگی در رابطه ی بین سلامت خانواده اصلی و طرحواره هیجانی با رغبت به ازدواج نقش واسطه ای دارد . بنابراین توجه به نتایج حاصل و کاربست آنها در برنامه های آموزش پیش از ازدواج و مداخله های رشدی و درمانی می تواند حائز اهمیت باشد.
بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک های تفکر و راهبردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی در میان دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی و آزاد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه رابطه سبک های تفکر و راهبردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی و آزاد یزد انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 195 دانشجوی دختر از دانشگاه دولتی یزد و 130 دانشجوی دختر از دانشگاه آزاد یزد انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از نمونه مورد مطالعه از سه پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ- واگنر، راهبردهای یادگیری ASSIST و عملکرد تحصیلی درتاج استفاده گردید. داده ها با استفاده ازنرم افزار SPSS و با روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه مدل ورود (اینتر) و آزمون t تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که: بین تمام سبک های تفکر و رویکرد یادگیری عمیق و راهبردی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و تنها بین راهبرد یادگیری سطحی با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری بدست نیامد. هم چنین، از متغیر سبک های تفکر، سبک تفکر سلسله مراتبی، محافظه کار و کلی و از متغیر راهبردهای یادگیری، تنها رویکرد یادگیری راهبردی در پیش بینی عملکرد دانشجویان سهیم بودند و در نهایت، یافته ها نشان داد دانشجویان دو دانشگاه در متغیر سبک تفکر آزاداندیش و راهبردهای یادگیری عمقی و راهبردی تفاوت معنا دار دارند. با توجه به یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که سبک های تفکر و راهبردهای یادگیری نقش مؤثری را در عملکرد تحصیلی ایفا می کند.
مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین گروه های مختلف زنان شهر یزد (باتاکید برزنان شاغل وغیر شاغل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه، مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین زنان شاغل آموزش و پرورش با غیر شاغلین می باشد. روش این تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری زنان شاغل آموزش و پرورش مقطع ابتدایی ناحیه یک یزد در سال 1392 است. که بر اساس فرمول کوکران تعداد 120 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شده است. هم چنین برای مقایسه سبک زندگی بین شاغلین و غیر شاغلین تعداد 120 نفر از خواهران این زنان که غیر شاغل بوده اند نیز از آنها این اطلاعات جمع آوری گردیده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد LSQاست. که به روش مصاحبه حضوری اطلاعات آن جمع آوری شده است. اعتبار آن از طریق اعتبار صوری و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. برحسب یافته های پژوهش بین سبک زندگی سلامت محور زنان شاغل و غیر شاغل رابطه معنادار وجود دارد. اما بین این سبک زندگی و وضعیت سکونت رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سن و بعد خانوار با سبک زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین تحصیلات و سبک زندگی رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد به ترتیب تحصیلات و سن، 10 درصد تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین می کند.
بررسی سبک های کنترل هیجانی پیش بین در پرخاشگری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های کنترل هیجانی با میزان پرخاشگری در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه ای به حجم 100 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های کنترل هیجانی و پرسشنامه پرخاشگری بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، ضرایب ساختاری بدست آمده در این پژوهش نشان می دهند که الگویی از نمره های بالا در کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی با الگویی از نمره های پایین در خصومت، خشم، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری غیرمستقیم و پرخاشگری جسمی همبسته هستند. بنابراین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که ترکیب کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی پایین احتمال خصومت، خشم، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری غیرمستقیم و پرخاشگری جسمی بالا می برد. پس می توان نتیجه گرفت که سبک های کنترل هیجانی از جمله کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی می تواند خشم و پرخاشگری افراد را کاهش دهد.
کیفیت رابطة زناشویی در پروفایلهای زوجی سبک حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی انواع سبک حل تعارض زوجی در چارچوب نظریة گاتمن و مقایسة کیفیت رابطة زناشویی بین سبکهای زوجی مختلف بوده است. به این منظور 500 نفر (250 مرد و 250 زن) به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام دار انتخاب شدند و با استقاده از پرسشنامه ارزیابی ارتباط مورد مطالعه قرار گرفتند. 9 سبک زوجی حل تعارض به این ترتیب شناسایی شد: اعتباربخش اعتباربخش، درگیرشونده اعتباربخش، اعتباربخش اجتنابی، درگیر شونده درگیر شونده، درگیر شونده اجتنابی، اجتنابی خصمانه، خصمانه اعتباربخش، خصمانه درگیرشونده، و خصمانه خصمانه. مقایسة میانگین گروه ها با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که پروفایلهای حاوی سبک اعتباربخش با بهترین میزان کیفیت رابطة زناشویی همراه است؛ جز زمانی که یکی از زوجین از سبک خصمانه استفاده کند. پروفایلهای حاوی سبک خصمانه با کمترین میزان کیفیت رابطة زناشویی همراه است و پروفایلهای حاوی سبک درگیرشونده و اجتنابی در مقایسه با پروفایلهای شامل سبک اعتباربخش با میزان کمتری از کیفیت رابطة زناشویی همراه است؛ اما در مقایسه با پروفایلهای دارای سبک خصمانه میزان بیشتری از کیفیت رابطة زناشویی را دارا است. از این رو آگاهی از این سبکهای حل تعارض می تواند به مشاوران و روانشناسان در مشاوره های قبل از ازدواج کمک کند.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مرکز قانونی شهر شیراز بود. تعداد 283 زن خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز به شیوه دردسترس برگزیده شدند و به سه پرسشنامه سبک های دلبستگی، سنجش خشونت علیه زنان، سنجش خشونت در خانواده اصلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای در الگویژوهش از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که خشونت در خانواده اصلی هم دارای اثر مستقیم بر خشونت در خانواده فعلی و هم دارای اثر غیرمستقیم بر آن با واسطه گری سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی است. سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی واسطه انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی است.
زنان و محیط زیست: از اسطوره های دیروز تا گام های امروز «تشکل های مردم نهاد، فعالان مستقل، وب سایت ها و وبلاگ ها، همایش ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دوران بسیار کهن حیات بشر، آدمی به واسطة بسیاری از هم سانی های «زن» با «طبیعت» و «محیط زیست» طبیعی اطرافش، وجود زن را به منزلة مظهری مقدس گرامی می داشت و می پرستید. این هم سانی ها، نه فقط در اسطوره های مربوط به تولد آدمی و اسطوره های مربوط به تغذیه و تداوم حیات، بلکه حتی در اسطوره های مرگ نیز خود را می نمایاند. بدیهی است که این مفاهیم بنیادین اسطوره ای، ناخودآگاهانه زنان را به طبیعت نزدیک تر می کرد؛ گویی زمین خواهری است که باید به عشق تمام مراقبتش کرد و نگاه دارش بود. این دیدگاه، در بسیاری از آیین های کهن و معاصر، که زنان در انجام و اجرای آن ها نقش اصلی برعهده دارند و نیز در بسیاری از آیین های رازآموزانه دیده می شود. چنین دیدگاهی، به رغم تمامی تغییراتی که در جنبه ها و حوزه های گوناگون حیات بشر طی ادوار گوناگون تاکنون روی داده، همچنان پابرجا مانده است؛ تاجایی که امروزه، حس عمیق مسئولیت زنان به محیط زیست را در قالب ها و به صورت های گوناگون ـ از تشکل های مردم ـ نهاد ملی و بین المللی تا فعالیت های زنان مستقل و وب سایت های بین المللی مشهور تا همایش های جهانی می توان یافت. پژوهش حاضر، عمدتاً به بررسی روند ارتباط اسطوره ای زنان با محیط زیست، و نقش زنان به منزلة به میراث گذارندگان میراث معنوی محیط زیست برای نسل های آینده و شیوة حفظ و انتقال این میراث، به شیوه ها و روش ها یی که بدان ها اشاره شد می پردازد.
مرور نظام مند سه دهه مقالات پژوهشی و راهبردهای مدیریت سلامت جمعیت «علل سزارین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش بی رویه ی سزارین و رویکرد روزافزون مادران به انجام سزارین های انتخابی، علی رغم عوارض معطوف به سلامت مادر و جنین و کاهش نرخ زایمان طبیعی در سال های اخیر، سزارین را به یک معضل کشوری بدل نموده و به عنوان نوعی رفتار تکمیلی در برنامه ی تنظیم خانواده، موجب کاهش نرخ باروری کل و اغلب مانع تولد نوزادان سوم و بیشتر و نیز موجب کاهش تعدد فرزندآوری شده است. این مطالعه، با اذعان به تأثیر سزارین در ابعاد مختلف به ویژه ساختار جمعیتی کشور، با بهره گیری از «روش مرورمند مقالات پژوهشی» در سه دهه ی اخیر،درصدد بررسی علل سزارین و چالش های پیش روی زایمان طبیعی به منظور ارائه ی راهبردهای مدیریت سلامت جمعیت است. بدین جهت بر اساس روش سیستماتیک تعداد 78 مقاله ی علمی- پژوهشی پس از غربالگر ی، انتخاب و بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد پرتکرارترین علل مطرح در مقالات جهت انجام سزارین عبارتند از: سزارین قبلی، ترس از درد زایمان طبیعی، نگرش منفی به زایمان طبیعی و نگرش مثبت به سزارین و دلایل پزشکی. این علل در محورهای اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی، شناختی، روان شناختی، پزشکی، حقوقی- قانونی و درمانی- بهداشتی تفکیک می شود. نتایج این مطالعه ی سیستماتیک، بر ضرورت واکاوی علمی مسئله ی سزارین در تحقیقات بین رشته ای و نیز ورود حوزه ی علوم انسانی جهت تبیین علل فرهنگی- اجتماعی آن و نیز تنوع بخشی به روش های تحقیقاتی و بهره مندی از مطالعات کیفی برای بازشناسی علل فزونی سزارین تأکید می کند.
بررسی رابطة سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1392-1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة بین سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی در شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق از پرسش نامة 28 سؤالی GHQ، که برای سنجش سلامت عمومی به کار می رود، استفاده شده است. هم چنین برای سنجش فرسودگی شغلی (MBI) از پرسش نامة 25 سؤالی مسلچ، شامل چهار خرده آزمون (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عملکرد شخصی، و درگیری) استفاده شده است و در نهایت برای سنجش کفایت اجتماعی از پرسش نامة الگوی چهاربعدی کفایت اجتماعی فلنر، شامل 47 پرسش، استفاده شده است. داده های خام گردآوری شده از طریق روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای تحلیل های استنباطی از رگرسیون سادة تک متغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که بین سلامت عمومی و فرسودگی شغلی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش سلامت عمومی، فرسودگی شغلی کاهش و با کاهش میزان سلامت عمومی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد، اما بین سلامت عمومی و کفایت اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت الگوی پایداری از رفتار و تجربه درونی است که با انتظارات فرهنگی به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پریشانی و اختلال منجر می شود یکی از انوع اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت وابسته است. این به واقع سازگارانه و طبیعی ست که آدمیان نیازمند برقراری ارتباط با دیگران و یاری گرفتن از آن ها باشند، اما در افراد دارای اختلال شخصیت وابسته این نیازهای وابستگی بیش از اندازه بوده و می توانند کاملاً مشکل ساز باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای شخصیت وابسته است. بدین منظور از میان زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران تعداد 30 نفر که بر اساس آزمون میلون (MCMI) دارای شخصیت وابسته بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پیش از انجام مداخلات و بلافاصله پس از انجام مداخلات هر دو گروه به وسیله آزمون خودکارآمدی عمومی شرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در بین گروه های آزمایش و کنترل، با ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون، تفاوت معنادار وجود دارد (P
تجربه احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی: مطالعه ای کیفی با رویکرد نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی فرآیندی بوده است که تجربه احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی را شکل داده است. این مطالعه با استفاده از روش نظریه مبنایی انجام شده است و اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق با شصت نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران جمع آوری و با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده است. رسیدن به آرامش مهم ترین هدف ازدواج است. زنان در مصاحبه ها، آرامش را احساسِ امنیت خاطر و نداشتن دغدغه نگران کننده توصیف کرده اند. مقوله محوری حاصل «امنیت تأمین نیازها» بوده است. از نظر زنان مورد مطالعه برای رسیدن به آرامش در زندگی زناشویی لازم است اولاً نیازهای همه اعضای خانواده در بستر خانواده تأمین شود؛ ثانیاً خانواده تأمین کننده همه نیازهایی باشد که انتظار می رود در خانواده تأمین شود؛ ثالثاً تأمین نیازها توأم با احساس امنیت و اطمینان خاطر باشد.