فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش های متعددی که طی سه دههٔ گذشته در مورد سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در ایران انجام شده، بین مردم و این سازمان ها شکافی قابل توجه وجود داشته است. این سازمان ها هم در اطلاع رسانی به مردم و هم در زمینهٔ فعالیت های محیط زیستی و افزایش دانش، بینش و مهارت مردم دچار ضعف بوده اند. هر چند که دلایل گوناگونی را برای این امر می توان در نظر گرفت؛ اما دولت به عنوان عام ترین نهاد کشور که گاه از آن با عنوان نهاد نهادها یاد می شود نقش بی بدیلی در کارایی یا عدم کارایی این سازمان ها بازی می کند. نحوهٔ نگاه دولت به سازمان های مردم نهاد محیط زیستی و شیوهٔ سیاست گذاری در مورد آن ها به ویژه در بُعد قانون گذاری می تواند سبب شکوفایی این سازمان ها و افزایش بهره وری آنها گردد و یا در مسیری متضاد پیش رود. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و با رجوع به قوانین و مقررات مرتبط با سازمان های مردم نهاد و نیز با به کارگیری برخی از اسناد برنامه ای و گردآوری داده ها از طریق روش کتابخانه ای به دنبال بررسی نحوهٔ مواجههٔ دولت با این سازمان ها و نتایج آن است. یافته ها نشان می دهد که دولت ایران به دلیل میل به تمرکزگرایی در قوانین و آیین نامه های صادره، ضمن محدود کردن حیطه فعالیت و اقدام سازمان های مردم نهاد، امکان دخالت دولت در امور آنها و سلب استقلالشان را فراهم آورد. نتیجهٔ دخالت دولت در امور این سازمان ها چیزی نبود جز ضعف روز افزون سازمان های مردم نهاد، پایین آمدن کارایی شان و بی انگیزگی آنها از یکسو و ناتوانی آنها در برقرار ارتباط مؤثر با مردم و ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست از سویی دیگر.
مدلی برای تطبیق مؤلفه های استراتژی سیستم های اطلاعاتی و تبیین جایگاه آن در آموزش عالی ایران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
53 - 67
حوزههای تخصصی:
با تدوین و تصویب اهداف سند ملی چشم انداز 20 ساله کشور و ابلاغ آن به وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی، تدوین برنامه ها و انجام اقدامات گوناگونی در تمامی عرصه های علمی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جریان است. یکی از این اقداماتی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال انجام است، تهیه و تدوین نقشه جامع علمی کشور می باشد. پس از ابلاغ این نقشه، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و سایر مؤسسات آموزش عالی کشور، ملزم به طراحی و تدوین برنامه استراتژیک خاص خود خواهند بود که بر اساس این نقشه، اهداف سند ملی چشم انداز کشور را از نقطه نظر علمی و فرهنگی، همسو با سند تحول راهبردی علم و فناوری کشور برآورده سازند. امروزه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دنیا نسبت به تدوین و اجرای برنامه استراتژیک سیستم های اطلاعاتی اقدام کرده اند. دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران نیز برای رسیدن به هدف مهم سند چشم انداز، یعنی جایگاه اول علمی و فنّاوری در منطقه، ملزم به طراحی و تدوین چنین برنامه ای در راستای تحقق برنامه استراتژیک دانشگاه هستند. این مقاله به ارائه مدلی برای تطبیق مولفه های استراتژی سیستم های اطلاعاتی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور و تبیین جایگاه آن با نگاه به سند ملی چشم انداز 20 ساله و نقشه جامع علمی کشور و نیز بررسی ملزومات و محصولات تدوین آن در سه لایه استراتژیک، تاکتیک و تکنیک می پردازد. با توجه به گوناگونی استراتژی های دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به دلیل تفاوت موجود در ماهیت آنها، استراتژی های مختلفی نیز برای سیستم های اطلاعاتی تدوین خواهند شد که به دنبال آنها پروژه های نرم افزاری متناسب قابل تعریف و پیاده سازی می باشند.
بررسی میزان تناسب رشته قبولی با رشته تحصیلی در آزمون کارشناسی ارشد (نمونه موردی: آزمون سال 1388 - گروه علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
69 - 100
حوزههای تخصصی:
آزمون تحصیلات تکمیلی در مقطع کارشناسی ارشد، مهم ترین و گسترده ترین آزمون ناپیوسته داخل است که از سال 1367 به صورت متمرکز و سراسری برگزار می شود. از سال 1384، در آزمون کارشناسی ارشد، شرط تناسب رشته امتحانی با رشته تحصیلی برداشته شد و به داوطلبان اجازه داده شد تا با هر عنوان مدرک تحصیلی بتوانند در آزمون گروه های مختلف آموزشی (به جز گروه پزشکی و دامپزشکی و رشته هایی که شرط عنوان مدرک تحصیلی دارند) متقاضی شوند؛ بر این اساس، بررسی های آماری آزمون سال 1388 با روش تحلیل مستندات نشان داد که عمده پذیرفته شدگان رشته های مختلف این آزمون را فارغ التحصیلان رشته های نزدیک و متجانس تشکیل می دهند. فارغ التصحیلان رشته های مختلف ترجیح دادند که در آزمون رشته خودشان یا در کدرشته های نزدیک و یا هم سنخ شرکت کنند. فارغ التحصیلان رشته های غیر هم سنخ عمدتاً اندک و کمتر از 10 درصد کل داوطلبان هر رشته بوده اند که معمولاً هیچ پذیرفته شده ای ندارند. در گروه علوم انسانی به استثنای مدیریت اجرایی، در تمام رشته ها، بالاترین میزان پذیرش مربوط به فارغ التحصیلان همان رشته بوده است. در تمام کدرشته های امتحانی، حدود 70 درصد از متقاضیان رشته های نامرتبط، پذیرفته نمی شوند. میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های فنی در سایر گروه های آموزشی به ویژه علوم انسانی بیشتر، ولی میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در گروه های علوم پایه، فنی و مهندسی، کشاورزی و هنر کمتر است. در بین متقاضیان رشته های علوم انسانی و هنر، پراکندگی و تنوع رشته های فارغ التحصیلی بیشتر است، ولی این پراکندگی در بین متقاضیان رشته های مختلف گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی محدود می شود.
تبیین معیارهای نگارشی و ساختاری تألیف و تدوین کتاب های درسی دانشگاهی رشته های علوم تربیتی، مشاوره و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
45 - 66
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به تبیین معیارهای نگارشی و ساختاری تألیف و تدوین کتاب های درسی علوم تربیتی و روان شناسی و مشاوره پرداخته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران برنامه درسی، مؤلفان کتاب های درسی و دانشجویان کارشناسی ارشد بوده اند. به منظور برآورد روایی سئوال های پرسشنامه و مصاحبه از روایی محتوایی و برای برآورد پایایی سئوال های سبک لیکرت، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه در حیطه نگارشی70/0 و در حیطه ساختاری 81/0 برآورد شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه از روش مقوله بندی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد در حیطه نگارشی توجه به زبان و ادبیات فارسی و اصول نگارشی توجه به سطح دشواری، تعریف واژه های تخصصی توجه به جدیدترین یافته های علمی، ساختار منظم در ارائه مطالب و توجه به زمان آموزش توسط مصاحبه شوندگان مورد تأکید قرار گرفته است. در حیطه ساختاری نیز بخش های مقدمه، پیشگفتار، راهنمای استفاده از کتاب، فهرست مطالب، اهداف کلی کتاب، مقدمه هر فصل، اهداف کلی و جزئی هر فصل، سئوال های تحلیلی، فهرست منابع مورد استفاده در فصل، و منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر و نمایه ها، اجزای لاینفک یک کتاب درسی را تشکیل می دهد.
آموزش کارآفرینی: حلقه مفقوده آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
127 - 145
حوزههای تخصصی:
گسترش شتابان دانشگاه ها در سال های اخیر به اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی دامن زده، به گونه ای که جامعه با پدیده ای به نام فارغ التحصیلان بیکار مواجه شده است. ساختار های موجود دانشگاه ها نیز در حال حاضر با هدف آموزش تخصصی شکل گرفته است و کمتر آموزش کار آفرینی را مد نظر قرار داده است. هر چند در حال حاضر آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها، تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است با این حال تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها است. از این رو به بررسی شیوه های آموزشی کار آفرینی در دانشگاه ها پرداخته شده و با استفاده از تجارب کشورهای موفق در آموزش کار آفرینی در سطح دانشگاه، مدلی را برای آموزش کار آفرینی ارائه می دهد. روش کار اسنادی است و برای گرد آوری اطلاعات از اسناد و مدارک داخلی و خارجی، پایگاه های اطلاع رسانی معتبر، کتاب ها و مقالات معتبر استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کار آفرینی، مهارتی قابل آموزش بوده و شیوه های مختلفی برای آموزش آن وجود دارد. از جمله آنها آموزش کار آفرینی به صورت ارائه واحد های درسی، ارائه دوره های کار آفرینی به صورت رسمی در قالب دوره های کارشناسی ارشد و دکترا و ادغام مهارت های کار آفرینی با سایر دروس می باشد.
عوامل موثر بر ارتقای توانمندی های فناورانه سازندگان پمپ های صنعت نفت و گاز در پشتیبانی از شرکت های اکتشاف و تولید ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
61 - 81
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله بزرگ ترین کشورهای منبع محور و صاحب ذخایر نفت و گاز در جهان است؛ اما شکاف فناورانه بین صنعت نفت ایران با بنگاه های جهانی و کم توجهی به توسعه توانمندی های داخلی اکتشاف و تولید و ساخت تجهیزات بالادست صنعت نفت منجر به سهم پایین تامین تجهیزات بالادستی نفت از داخل و وابستگی بیش از حد به خارج شده است. در این پژوهش ابتدا، طی مرور پیشینه، با نگاه کلان به منابع طبیعی از جمله نفت و گاز در فرآیند توسعه اقتصادی، عوامل تاثیرگذار بر توانمندی های فناورانه بنگاه های تامین کننده احصا شد. با استفاده از این چارچوب مفهومی، سوالات مصاحبه تنظیم و بعد از انجام مصاحبه های پژوهشی و تحلیل آن با روش تحلیل مضمون، مدل نهایی عوامل تاثیرگذار بر ارتقای توانمندی های فناورانه بنگاه های تامین کننده تجهیزات صنایع بالادستی نفت ایران (پمپ سازان) که شامل یادگیری و نوآوری، تامین مالی، راهبرد توسعه فناوری، و منابع انسانی، جزو عوامل تاثیرگذار اولیه در سطح بنگاه و سیاست های دولت، شرکت های اکتشاف و تولید، زیرساخت های سخت و نرم و نظام ارزیابی و رتبه بندی تامین کنندگان به عنوان عوامل تاثیرگذار در سطح کلان می باشند، شناسایی و ارائه شد.
روش شناسی تکوینی: نگاهی تحولی به پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزهٔ شناخت علمی چگونگی دستیابی به واقعیت و شیوهٔ دسترسی به یافته ها گاه اهمیت بیشتری از خود یافته ها دارد، چراکه اعتبار و سودمندی یافته ها وابسته به روش هایی است که محققان در فرآیند تحقیق به کار می گیرند. روش شناسی تکوینی نگاهی هدفمند به پژوهش است که با مبنا قراردهی فلسفهٔ اسلامی به صورت عام و حکمت متعالیه صدرایی به صورت خاص کوشش دارد واقعیت (گذشته/حال/ آینده) را مورد شناسایی قرار دهد. این روش شناسی مبتنی بر فرانظریه تکوینی است که با قبول مبانی اساسی حکمت صدرایی (اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری) منطقی را پیشنهاد می دهد تا راهنمای پژوهشگران برای ورود به علوم تجربی انسانی- اجتماعی در بستر اندیشه اسلامی باشد. روش این پژوهش هستاریابی تکوینی از نوع هستارانگاری توصیفی- استنتاجی است که در آن پژوهشگر با تشریح مؤلفه های فرانظریه تکوینی و روش شناسی مفروض در این فرانظریه تلاش نموده است، دستگاهی شناختاری با عنوان دستگاه «مختصات کروی تکوینی» را پیشنهاد دهد. این دستگاه فضایی توپولوژیک را فراهم می آورد که مختصات رویدادهای مشاهده شده که با عنوان هستار از آن یاد می شود، قابل بازنمایی کمی، کیفی، مکان مندی، زمان مندی، اثرگذاری، اثرپذیری و دیگر مختصاتی که امکان شناخت رویدادهای درون فردی و بیرون فردی و تبادل فرد و کرانمندی های او یا آنچه او را احاطه کرده است را فراهم می آورد. در این مقاله ابتدا با معرفی رویکرد تکوینی، فرانظریه تکوینی و دستگاه مختصات کروی تکوینی به روش های پژوهش در این رویکرد اشاره خواهد شد و با استنتاج ویژگی های روش شناسی تکوینی، تلویحات این روش شناسی برای علوم انسانی و اجتماعی در بستر اندیشه های اسلامی موردبحث قرار می گیرد. حسب نظر مؤلف این نگارش، روش شناسی تکوینی رهیافتی قابل توجه در مواجهه با پرسش دشوار چیستی روش شناسی و چگونگی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی اسلامی است.
تدبیر و انتظام ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۵
77 - 97
حوزههای تخصصی:
تدبیر در اصطلاح به معنی قرار دادن چیزی پشت سَرِ چیز دیگر با تنظیم خاص برای رسیدن به هدف معین است و در آیات و روایات، درخصوص فعل حکیمانه خداوند در خلق نظام هستی به کار رفته است. خداوند علاوه بر اینکه خالق، هستی بخش و پدیدآورنده تمام موجودات عالم است، مدیر عالم هستی است و تدبیر عالم هستی را نیز انجام می دهد و اینکه خداوند، خود، هستی را عطا فرموده است و خود نیز مدیریت آن را برعهده دارد، جلوه ای از رحمت الهی است. از سوی دیگر، تمام قوانین عقلی حاکم بر جوامع انسانی، از حقایق خارجی گرفته شده است؛ یعنی از نظامی که در عالم برقرار است و این نظام نیز همان تدبیر خداوند است و از آنجا که پلیس در جامعه، به نوعی مدبر امور نظم و امنیت است، ترجمان صفت تدبیر محسوب می شود. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تبیین ارتباط تدبیر با عملکرد پلیس نگاشته شده است و بر این فرضیه استوار است که اعمال قانون با هدف کسب رضایتمندی مردم، مستلزم تدبیر مأموران می باشد که مهم ترین رکن آن، اخلاق محوری است و از آنجا که پلیس مظهر حاکمیت است، به منظور برقراری امنیت و نظم، باید از اقتدار لازم برخوردار باشد، اما این اقتدار به معنای ایجاد اقتدار مطلوب است که منظور از آن، قاطعیت در کنار عدالت، مروت و ترحم است؛ همان گونه که ذات مقدس پروردگار در عین آنکه "رحمان" و "رحیم" است، صاحب "عذاب الیم" نیز می باشد.واژگان کلیدی: تدبیر، تدبّر، ربوبیت، انتظام، امنیت، پلیس
بررسی راهکارهای تقویت توسعه علمی در نهادهای آموزشی با تأکید بر نظریه های انسانی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
29 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر این است که برای تقویت توسعه علمی در نهادهای آموزشی چه راهکارهایی می توان ارائه داد. این امر با کند و کاو نظریه های سازمان و سبک های مدیریت و رهبری صورت گرفته است. پرداختن به بحث توسعه علمی و لزوم آن و بررسی راهکارهای تقویت آن ضروری به نظر می رسد. با توجه به ماهیت سؤال تحقیق به نظر می رسد که با روش اسنادی بهتر می توان جنبه های مختلف موضوع را کاوید.
یافته های تحقیق حاکی از آن است که به طور کلّی نظریه های انسانی سازمان از جمله تئوری Y، نظریه مدیریت مبتنی بر کرامت انسانی می توانند نهادهای آموزشی را هر چه بیشتر به سمت توسعه علمی سوق دهند. همچنین سبک های مدیریت مشارکتی و الگوهای مردم سالارانه که در آنها کارکنان نقش مستقیمی در هدف گذاری، تصمیم گیری، حل مسائل و ایجاد تغییرات سازمانی ایفا می کنند، الگوی مناسبی در سازمان های آموزشی به نظر می رسد.
بررسی نقش فناوری مالی (فین تک) اسلامی در تقابل با پس لرزه های کووید 19؛ نقش نوآوری اجتماعی باز نظام مالی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست نامه علم و فناوری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
113 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش نظام مالی اسلامی در بهبود شرایط پس از همه گیری کووید-۱۹ و نحوه کاربست فین تک برای مقابله با نوسانات اقتصادی ناشی از کووید-۱۹ است. بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸، اعتبار نظام مالی اسلامی را در جایگاه نظام مالی پایدار که می تواند منافع بلندمدت شهروندان عادی را در سراسر جهان حفظ کند و به اقتصاد واقعی ارزش ببخشد به اثبات رساند. اصول اخلاقی اساسی موجود در نظام مالی اسلامی، آن را برای مقابله با پس لرزه های اقتصادی بیماری همه گیری مانند کووید-19 مناسب تر و آماده تر می کند. اصول اساسیِ نظام مالیِ اسلامی، ارتباطات مستحکمی با ثبات مالی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها در بافت کسب وکارها دارد. با ظهور فناوری مالی (فین تک)، انگیزه برای نظام مالی اسلامی فراهم شده است تا در زمینه ای برابر با همتای سنتی خود رقابت کند و شایستگی خود را به اثبات رساند. این پژوهش از تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا برای استخراج محتوا و نتیجه گیری بهره می برد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که همه گیری کووید-۱۹ فرصت رشد نوآوری اجتماعی و باز را فراهم کرده و دنیای مالی، برای ارائه راه حل سریع، به موقع، قابل اعتماد و پایدار، به نوآوری باز روی آورده است. یافته های این مطالعه کاربردهای قابل توجهی را برای دولت ها و سیاست گذاران در استفاده کارآمد از فین تک و خدمات مالی اسلامی نوآورانه برای مبارزه با پیامدهای اقتصادی همه گیری کووید-۱۹ ارائه می دهد.
بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
111 - 135
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و ارائه راهکارهایی برای کاهش این مشکلات، طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی بود و از فن پیمایشبرای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان مقاطع مختلف (2770 دانشجو) دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال تحصیلی 97-1396 بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن را متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی تأیید کردند. برای سنجش پایایی مقیاس های پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دامنه 881/0 – 723/0) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین مشکلات دانشجویان، مشکل مالی و نداشتن تفریح و سرگرمی مناسب بود. از بین متغیرهای مورد مطالعه، میزان استفاده از اینترنت، میزان مطالعه درسی، میزان درآمد خانوار و درآمد شخصی، نگرش اطرافیان به رشته تحصیلی و دیدگاه نسبت به آینده شغلی با میزان درک مشکلات به وسیله دانشجویان رابطه معنی دار داشتند.نتایج رگرسیون ترتیبی نشان داد سه متغیر میزان مطالعه درسی، میزان درآمد خانوار و دیدگاه نسبت به آینده شغلی در مجموع می توانند 4/17 تا 1/40 درصد تغییرات در متغیر وابسته میزان مشکلات دانشجویان را پیش بینی کنند.
اصلاح ساختاری رفتار ریاکارانه با تمرکز بر کنشگران مرزی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدت هاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانسته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میان رشته ای با استفاده از داده های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بین الملل و ... بوده است. کدگذاری داده ها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقوله های اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی می شوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری می داند. به این ترتیب در بخش عاملیت، ساده انگاری بیش ازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بی عدالتی های موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیت های آموزش وپرورش، ضمن رعایت نظریه کاملاً ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقوله های اجرای اصل شایسته سالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصل ها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنش های مدنی کارآمد نیز به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
بررسی روش مقایسه ای در مطالعات فلسفی- سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در صدد ارائه چشم اندازی از روش مقایسه ای و شیوه کاربرد آن را در شاخه های علوم سیاسی با تمرکز بر فلسفه سیاسی بوده است. روش: مقاله حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعه کتابخانه ای و اسنادی شامل کتابها و مقالات تخصصی بوده است. یافته ها: با توجه به اینکه روش مقایسه ای، به مثابه یکی از نخستین روشهای شناخت بشری با سیر دانش سیاسی همراه شده و با گذراندن تحولات مفهومی، تنوعات کاربردی و موضوعی را در شاخه های گوناگون این دانش تجربه کرده، اکنون در مطالعات فلسفی- سیاسی، به ویژه در محافل دانشگاهی، اهمیت مضاعف و روزافزونی یافته است. با این وجود، ابهاماتی به ویژه در مورد کاربرد لفظ تطبیق یا مقایسه وجود دارد. نتیجه گیری: مطالعات فلسفه سیاسی با بهره گیری از روش مقایسه ای به مثابه شمشیری دو لبه عمل می کند؛ از یک سو، می تواند ابزاری باشد در مقابل تفاوت سازی و طرد و ستیزه ورزی با توجیه گوناگونی فرهنگی و از سوی دیگر، راه برون رفت از نابسامانی ها و تنشهای حیات سیاسی تلقی می شود و زمینه را برای بهبود تصویر دیگری، درک متقابل و تساهل فراهم می کند که مورد اخیر، به گواه غربی ها، توسط متفکران مسلمان بنیان نهاده شده است.
تبیین سبک های یادگیری دانشجویان در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند است. این تحقیق، از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق برابر 555 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 69 نفر تعیین گردید و برای انتساب مناسب نمونه ها، حجم نمونه 89 نفر ارتقاء یافت. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای شامل شاخص های سبک یادگیری سولمان و فلدر بود. روایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ بین 84%- 64% برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و آزمون t استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به لحاظ بعد پردازش، دانشجویان بیشتر دارای سبک یادگیری فعال؛ به لحاظ بعد دریافت، بیشتر از سبک یادگیری شهودی؛ از نظر بعد ارائه، بیشتر دارای سبک یادگیری شفاهی و به لحاظ بعد درک و فهم / چشم انداز، بیشتر آنها دارای سبک یادگیری مرحله گرا می باشند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سبک های یادگیری و برخی انگاره های آموزشی (بهره گیری از سمینار و کنفرانس در تدریس، روش آموزشی کار در آزمایشگاه و کارگاه، استفاده از روش آموزشی کارآموزی، رضایت از تدریس واحدهای نظری و استفاده از ترکیبی از منابع آموزشی) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در این راستا، معلوم گردید که بین بهره گیری از روش سخنرانی به عنوان روش تدریس با نمرات کسب شده در سبک یادگیری فعال تفاوت منفی معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها (t استیودنت) نیز حاکی از این بود که بین سبک یادگیری و جنسیت، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تحلیل زیست جهان اعضای هیئت علمی پژوهشی با تاکید بر مناسبات و تعاملات غیر رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت زیست جهان اعضای هیئت علمی به مثابه شناخت جریان واقعی زندگی روزمره ی تاثیرگذارترین کنشگران نهاد علم برای سیاستگذاری و راهبری عالمانه ی این نهاد، حائز اهمیت است. زیست جهان به عنوان محل ارتباط و تعامل غیرمنفرد و متشکل از کنش گران بوده و براساس زبان مشترک تحقق می یابد که دریافت دقیقی از آن واقع گرایی سیاستگذاران علم را افزایش می دهد. توصیف عمیق و تحلیل مناسبات و تعاملات غیررسمی اعضای هیئت علمی پژوهشی به عنوان بخش مهمی از زیست جهان آنها در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است. به این منظور، از رویکرد کیفی، روش پدیدارشناسی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از اعضای هیئت علمی 4 موسسه پژوهشی وابسته به وزارت علوم با رعایت تنوع رشته ای مصاحبه انجام شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش استویک-کولایزی- کین مدنظر موستاکاس استفاده شد. یافته ها نشان از واحدهای معنایی سازنده و مخرّب در تجربه زیسته ی اعضای هیئت علمی دارد. عوامل موثر بر این ادراکات نیز، سیستم، مکان تعاملات، تعاملات رسمی و شبکه های اجتماعی نشان داده شده است. نتیجه آن که، برخی از کارکردهای موسسات را می توان به فضای غیررسمی اعضای هیئت علمی واگذار کرد. اعتماد سیستم های مدیریتی به این فضا و تسهیل مناسبات و تعاملات، سبب نظارت اجتماعی غیررسمی و بالارفتن هزینه بی اخلاقی، تحقق یادگیری ضمنی و مشارکتی، ایجاد حس سرزندگی و انگیزش برای انجام پژوهش، کمک به جامعه پذیری هیئت علمی جدید، کسب فهم میان رشتگی برای عاملان و کنشگران است که در فضای غیررسمی و در قالب اقدامات نرم و نهفته محقق می شود.
جایگاه «تفسیر» و «تبیین» در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین گرایی و تفسیرگرایی دو جریان عمده در علوم انسانی هستند که اختلافات فراوانی میان فیلسوفان علوم انسانی پدید آورده اند. این مسئله با تعابیر مختلفی از قبیل علت گرایی و دلیل گرایی، علت کاوی و معناکاوی، قانون محوری و قاعده محوری و امثال آن بیان شده است. قرائت های مختلفی از جایگاه و رابطه این دو در علوم انسانی ارائه شده است. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که آیا این ها دو کارکرد متعارض هستند یا دو کارکرد مستقل؟ یا اینکه یکی به دیگری قابل تحویل است؟ به تعبیر دیگر، آیا پذیرش تبیین در علوم انسانی ملازم با انکار تفسیر و بالعکس دفاع از تفسیر ملازم با انکار تبیین است؟ یا آنکه برای داشتن فهمی واقع بینانه از کنش های انسانی به هر دو نیاز داریم؟ در این نوشتار به روش تحلیلی و فلسفی ضمن نقد سه دیدگاه «عینیت تفسیر و تبیین»، «تبیین به جای تفسیر» و «تفسیر به جای تبیین»، از ایده ضرورت هر دو کارکرد برای کشف حقیقت و دسترسی به واقعیت در مطالعات کنش های انسانی دفاع کردیم و نشان دادیم که هیچ یک از این دو نمی تواند ما را از دیگری بی نیاز کند.
کاربرد یادگیری ترکیبی در آموزش عالی از منظر آموزش دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
95 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی جوانب مهم یادگیری ترکیبی چون عوامل مؤثر بر کاربرد، چالش ها و چشم اندازها از منظر آموزش دهنده، به عنوان یکی از مهم ترین کنشگران فرایند یاددهی و یادگیری است. پژوهش حاضر از نوع مروری است. برای گردآوری اطلاعات از موتورهای جستجو و پایگاه داده های معتبر چون نورمگز، مگیران، ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، پروکوئست و مطالعات کتابخانه ای و جستجو در کتاب ها و مقاله ها استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشان دهنده آن است که عوامل مختلف درونی و بیرونی بر کاربرد یادگیری ترکیبی از منظر آموزش دهنده مؤثر است و در این خصوص موضوعات متعددی چون ترکیب مناسب عناصر یادگیری سنتی و چهره به چهره، تغییر نقش آموزش دهنده، حمایت مؤسسه و مدیریت، عوامل روانی چون اطمینان و اضطراب از فناوری و کنترل بر فرایند یاددهی از مهم ترین چالش های کاربرد آن هستند. همچنین بر اساس پژوهش ها، کاربرد یادگیری ترکیبی در مؤسسات آموزشی در سال های آینده بیش از پیش گسترش خواهد یافت، کنشگران آموزش رضایت بیشتری از آن خواهند داشت و به توسعه حرفه ای آموزش دهندگان توجه بیشتری خواهد شد.
مطالعهٔ تطبیقی تابلوی «خیانت تصاویرِ» رنه مگریت با نظریهٔ «واسازیِ» ژاک دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریدا در سال 1966 با مقالهٔ جنجالبرانگیز «ساختار، نشانه و بازی در گفتمان علومانسانی» نگرشی را پدید آورد که امروزه فرصتهای بیشماری را فراروی پژوهشگران قرار داده است؛ راهکاری که با تجزیهٔ بسیاری از ساختارها و دوباره برساختنِ اجزای بهدستآمده، افقهای نوینی را در عرصهٔ آفرینش معنا رقم میزند. با واکاوی و تحلیل صورتگرفته در این پژوهش، این واقعیت عیان میگردد که 37 سال قبل از اینکه دریدا با «نظریهٔ واسازیِ دریدایی» خود، توجه محافل فلسفیِ را به مفهومی مناقشهبرانگیز معطوف کند، رنهمگریت با تابلوی «خیانت تصاویر» بیهیچ سروصدایی «بیانیهٔ واسازیِ مگریتیِ» خود را بر دیوارهٔ هنر مدرن نگاشته بود. این تابلو «یکی از اولین اُفقهای پساساختارگرایی» است. اگرچه دریدا در مواجهه با این تابلو به ستایش آن پرداخته، اما هیچگاه از الهامبخشیِ ایدهٔ این اثر هنری در شکلدهی و پیریزیِ نظریهاش سخنی به میان نیاورده است. هدف از این پژوهش که در زمره تحقیقات بنیادیِ نظری به روش کیفی و کتابخانهای است، مطالعهٔ تطبیقیِ تابلوی «خیانت تصاویرِ» رنهمگریت با نظریهٔ «واسازیِ» دریداست، بهگونهای که پرده از ارتباط مُتناظر و مستور میان تابلو و نظریه واسازی بردارد. در این مقاله ضمن معرفی و تشریح کامل مهمترین مؤلفههای نظریهٔ واسازی از جمله لوگوسِنتریسم، تقابلهای دوتایی، گراماتولوژی، دیفِرانس، پارِرگون، آپوریا و گردهافشانی و نیز انطباق یکبهیک آنها با تابلو، چنین استنتاج میشود که گویی دریدا همه این مفاهیم را برای رهیافت، تجسّم و تفسیر نظریهٔ خود، همانند یک الگو از این اثر اتخاذ نموده و در نهایت این تابلو به تنهایی برای تجسم و تجلی مؤلفههای واسازی مکفی، گویا و بسنده است.
بررسی مقایسه ای عملکرد تحصیلی دانشجویان سهمیه های ایثارگری و سهمیه مناطق در دوره های روزانه دانشگاه های دولتی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
51 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه عملکرد تحصیلی دانشجویان سهمیه های ایثارگری (رزمندگان، جهادگران، آزادگان، جانبازان و فرزندان شهدا) با دانشجویان سهمیه مناطق سه گانه در دوره های روزانه دانشگاه های دولتی بود. برای بررسی این موضوع، تعداد 800 نفر دانشجوی سهمیه ای و 800 نفر دانشجوی سهمیه های مناطق، ورودی سال های 79، 80 و 81 با روش نمونه گیری طبقه ای از 13 دانشگاه کشور انتخاب شدند. سپس با توزیع برگه های ازپیش تنظیم شده اطلاعات مربوط به وضعیت تحصیلی آنها از ادارات آموزش دانشگاه جمع آوری شد. آنگاه عملکرد تحصیلی دوگروه دانشجو با درنظر گرفتن شاخص های متوسط واحدهای گذرانده در هرنیمسال، نسبت نیمسال های مشروطی به ثبت نامی، میانگین معدل نیمسال های تحصیلی و نسبت تعداد فارغ التحصیلان مقایسه شد. یافته های پژوهش مبیّن آن است که دانشجویان استفاده کننده از سهمیه های ایثارگری در تمامی شاخص های مذکور به طور معنی دار با دانشجویان سهمیه مناطق متفاوت بوده و این تفاوت به نفع دانشجویان سهمیه مناطق ارزیابی می شود. تفاوت نسبتاّ زیاد درمیزان مشروطی دانشجویان سهمیه های ایثارگری (2/23 درصد از نیمسال هایی که دانشجو ثبت نام کرده است) در مقایسه با دانشجویان مناطق (8/6 درصد) یکی از مهم ترین یافته های این نوشتار است. نکته مثبت در خصوص دانشجویان شاهد و ایثارگر، کم شدن فاصله آنها با سایر دانشجویان در نیمسال های پایانی است؛ به طوری که تفاوت معدل ترم تحصیلی در دو گروه دانشجو از 12/2 نمره در ترم اول به 01/1 نمره در ترم هشتم کاهش یافته است.
سنجش و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
بیش از یک قرن است که شکل غالب آموزش در نظام آموزش عالی مبتنی بر کلاس و معلم محوری است. امروزه این رویکرد سنتی در باره یادگیری با حضور فناوری های نوین مانند چندرسانه ای ها، ارتباطات از راه دور و اینترنت دچار چالش های اساسی شده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین محیط های مجازی یادگیری به صورت رایج مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از مقاله حاضر، بررسی یادگیری الکترونیکی، فرایند و چگونگی سنجش و ارزشیابی آن است. مقاله حاضر، در دو بخش تنظیم شده است: در بخش نخست آن، مفهوم یادگیری الکترونیکی، مبانی فلسفی یادگیری الکترونیکی و تعامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ در بخش دوم مقاله، سنجش یادگیری الکترونیکی، کارکردهای سنجش، سنجش کیفیت، سنجش مشارکت، فعالیت های سنجش، سنجش تاییدی، مشارکت دانشجویان و ارزشیابی کل فرایند یادگیری الکترونیکی بر اساس یک الگوی ارزشیابی جهانی تشریح شده است.