فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهش در حوزه تعلق خاطر کاری، در طی یک دهه گذشته در سیطره ی روش های کمّی قرار داشته است. این مقاله به بررسی پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از پژوهش ترکیبی (ترتیبی- تبیینی) می پردازد. در این نوع پژوهش جمع آوری و تحلیل داده های کمّی و کیفی در یک مطالعه ی واحد در دو مرحله ی جداگانه انجام می شود. در این مقاله، با مطالعه ی ادبیات پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شده و نتیجه در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. داده های تحقیق از بین 358 نفر از کارشناسان یک گروه صنعتی (مشتمل بر شرکت اصلی و شش شرکت تابعه) با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. مدل مفهومی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور تبیین بیشتر و بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 18 مصاحبه عمیق انجام شده است. در پایان، تلفیق نتایج بخش کمّی و کیفی به درک بهتر مساله پژوهش و تعمیق یافته های آن منجر شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد استقلال و آزادی عمل، حمایت اجتماعی، مربی گری سرپرستی، بازخورد عملکرد، و فرصت های رشد یادگیری، ویژگی های شغلی، عدالت سازمانی، تناسب شغل با شاغل، قدردانی و قدرشناسی، مشارکت، شایستگی، حمایت سرپرستی و حمایت همکاران از جمله منابع شغلی تاثیرگذار بر تعلق خاطر هستند. منابع شخصی مانند: تعهد و مسئولیت پذیری، تاب آوری، خودبسندگی، وظیفه شناسی، حرفه ای گرایی و پیش قدم، تاثیر بسزایی در تعلق خاطر کاری کارکنان دارند.
کارآفرینی بین المللی و سرعت جهانی سازی آن
حوزههای تخصصی:
همگرایی اقتصادی در منطقه آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده جهانی شدن، تحولات سریع و عمیق در ساختار مناسبات جهانی و شکل گیری قطب ها در جهان به ویژه طی نیم قرن گذشته، جستجوی تعریف جدیدی از تعاملات سازنده و مؤثر در روابط و همکاری های منطقه ای و شکل د هی به راهبرد توسعه ای در بخش جنوب غربی آسیا را ضروری نموده است. لذا ایران با درک شرایط جهانی برای همگرایی، منطقه آسیای جنوب غربی را به عنوان حوزه تعامل منطقه ای مورد تاکید قرار داده است.تشخیص موفقیت یا عدم موفقیت بلوک منطقه ای احتمالی برای ایران در منطقه آسیای جنوب غربی هدف اصلی این مطالعه است. در این مطالعه، مدل جاذبه مبنای الگوسازی برای برآورد اثرات تجاری قرار گرفته است تا با استفاده از امکانات این مدل (اقتصادسنجی با روش داده های تابلویی) برای دوره ی 2006-1995 تغییرات تجارت بین کشورهای عضو احتمالی و بین کشورهای عضو با سایر کشورهای جهان مورد بررسی قرار گیرد. نتایج برآورد، پتانسیل تجاری کشور ایران و یکپارچگی اقتصادی کشورهای عضو بلوک منطقه آسیای جنوب غربی را در تجارت دوجانبه مقدار 61 درصد نشان می دهد و بیان می کند، که حجم جریانات تجاری دوجانبه میان آنها افزایش می یابد. همچنین تخمین مدل بدون حضور ایران، همگراتر است و بلوک منطقه ای تجارت بین اعضای بلوک را به میزان 71 درصد افزایش خواهد داد.
الزامات مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
موفقیت در بحران به اداره اثربخش افراد و گروههایی که برای کنترل بحران بسیج شدهاند از یک سو و برقراری ارتباطات اثربخش برای اثرگذاری بر نظر عامه مردم از سوی دیگر بستگی دارد . در این مقاله ، پس از تعریف ساختهای «حادثه» ،«رویداد» و تبیین موضوعات قوی و ضعیف ، مراحلی که هر موضوع ممکن است طی نماید تا بحرانی گردد ، مشخص گردیده و پس از آن ، الزامات اساسی برای مدیریت اثربخش بحران تشریح و تحلیل شدهاند ...
شناسایی متغیرهای مرتبط با توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر قم
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به منظور شناسایی متغیرهای مرتبط با توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر قم، نخست مدیریت مشارکتی، آموزش، فراهم کردن منابع، فراهم کردن اطلاعات، پیوند با نتایج، برانگیختگی هیجانی، پرورش تجارب برتری شخصی، ایجاد اعتماد، الگوسازی، حمایت کردن، داشتن هدف های روشن و ویژگیهای جمعیت شناختی به عنوان متغیرهای مستقل و توانمندسازی روان شناختی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و سپس ارتباط متغیرهای مستقل و متغیر وابسته با توجه به داده های پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل در سطح اطمینان 95% حاکی از آن است که بین آموزش، پرورش تجارب برتری شخصی و فراهم کردن منابع با توانمندسازی روان شناختی رابطه معناداری وجود ندارد و سایر متغیرها به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با توانمندسازی روان شناختی رابطه دارند. در رابطه با متغیرهای مستقل، نتایج نشان میدهد که ارتباط میان مدیریت مشارکتی با توانمندسازی روان شناختی در سازمان نسبت به سایر متغیرها در حد بالایی قرار دارد. هم چنین طبق این نتایج، متغیر وابسته، یعنی توانمندسازی روان شناختی در حد بالایی ارزیابی شده است.
تدوین و طراحی مدلی برای سنجش رضایت مندی مشتریان در صنعت بانکداری و اندازه گیری رضایت مندی مشتریان بانک ملت بر اساس آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار اقتصادی ، اجتماعی تورم در ایران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، در کنار توضیح مقوله تورم، سه گروه اجتماعی عمده که از تورم متضرر می شوند و نیز گروه های اجتماعی و دولت که از تورم منتفع می شوند، بیان شده اند. به عقیده مؤلف، تداوم تورم و طولانی تر شدن گرانی و افزایش قیمت ها، نارضایتی و یأس مردم را گسترده تر می کند و این امر، فارغ از عواقب اجتناب ناپذیرش در تولید، عملکرد مکانیسم های اقتصادی را دچار اختلال خواهد کرد. تورم طولانی مدت همچنین واجد جنبه های قوی ضداخلاقی و ضدمذهبی ارزیابی شده و به علاوه، تورم موجب بروز استضعاف، سوءِ تغذیه، بدتر شدن وضع معیشتی مردم و اختلال روانی در جامعه معرفی شده است. از این منظر، نویسنده معتقد است نه تنها برای بهبود اقتصاد، بلکه برای دفع فساد، باید با تورم مقابله کرد.
رابطه میان هوش عاطفی و سبک مرجح رهبری مدیران
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین رابطه میان هوش عاطفی و سبک رهبری مدیران تدوین شده است. ضرورت پژوهش از آنجایی نشأت می گیرد که توانایی رهبران در درک و مدیریت هیجانات خود و دیگران، سبب افزایش مشارکت و تعهد کارکنان، بهره وری و در نهایت رضایت بیشتر مشتریان میشود، از اینرو می توان از هوش عاطفی به عنوان عامل اساسی موفقیت یاد کرد. برای این منظور، جامعه آماری تحقیق حاضر، متشکل از مدیران ارشد وزارت مسکن و شهرسازی است. نتایج نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی و در مقابل رابطه منفی و معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری آمرانه وجود دارد. لیکن، رابطه معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری حمایتی یافت نشد. همچنین بین هوش عاطفی و سبک رهبری مشاوره ای رابطه مثبت ضعیفی وجود دارد. در بررسی رابطه میان متغیرهای جمعیت شناختی و هوش عاطفی، رابطه معنا داری میان جنسیت، تحصیلات، سن و هوش عاطفی به دست نیامد و در مقابل رابطه مثبت و معناداری میان سنوات خدمت و هوش عاطفی یافت شد. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه آشکار شد که 23% تغییرات رهبری آمرانه، 12% تغییرات رهبری مشاوره ای و 25% تغییرات رهبری مشارکتی به واسطه هوش عاطفی تعیین میشود.
طراحی الگوی مطلوب جهت ارتقاء فضیلت سازمانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقوط معیارهای رفتاری در بخش دولتی، پژوهشگران تحقیق حاضر را بر آن داشته تا در جستجوی مبنای نظری مناسبی در راستای ارتقاء فضلیت سازمانی برآیند. به این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و همچنین با تحلیل مضمون مقالات اندیشمندانی که در دهه اخیر در خصوص فضیلت سازمانی اظهارنظر کرده اند، متغیرهای تحقیق شکل گرفت. متغیرهای مذکور چارچوب مفهومی را شکل می دهند که آزمون روابط موجود بین آنها از طریق تحلیل مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل، تیم تحقیقاتی را به ارائه مدلی مناسب جهت ارتقاء فضیلت سازمانی رهنمون ساخت. با انتخاب کارکنان سازمان های دولتی استان فارس که تعداد آنها در 68 سازمان مورد مطالعه به125504 نفر می رسد به عنوان جامعه آماری و انتخاب 384 نفر بر مبنای روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری، مدل مذبور به بوته آزمون گذاشته شد. در نهایت تحقیق حاضر الگویی مطلوب در راستای ارتقاء فضیلت سازمانی سازمان های دولتی ارائه می کند و مدیران اجرایی دولتی را به بکارگیری آن فرا می خواند. بر خلاف نظر بسیاری از صاحبنظران که نگران مسائل محیطی و تأثیر منفی آن بر اخلاق فضیلت محور در بخش دولتی هستند، پژوهشگران تحقیق حاضر بر اساس یافته های خود بر این اعتقادند که مهم ترین دلیل رنگ باختن بیش از پیش اخلاقیات و به فراموشی سپرده شدن مفهوم فضیلت محوری در سازمان های دولتی را بایستی در درون سازمان ها و فعالیت های روزانه آنها جستجو کرد.
سبک رهبری و پیامدهای آن در چارچوب الگوی رهبری تمام عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر راهبری شرکتی بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ادبیات حسابداری آکنده از مطالعاتی است که به بررسی رابطه بین راهبری شرکتی و عملکرد واحد تجاری در کشورهای توسعه یافته پرداخته اند. از سوی دیگر مطالعات اندکی در این خصوص در کشورهای در حال توسعه انجام شده است. این مقاله به بررسی اثر برخی جنبه های راهبری شرکتی بر عملکرد واحدهای تجاری فعال در اقتصادهای نوظهور همچون ایران، می پردازد. در این تحقیق، میزان حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره، تفکیک نقش مدیر عامل از رئیس هیات مدیره و میزان حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره، به عنوان شاخصه های راهبری شرکتی و بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم به عنوان معیارهای عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های مالی 1385 و 1386 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با افزایش حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره، عملکرد واحد تجاری بهبود یافته است. بررسی انجام شده نشان می دهد که رابطه معنی دار و مشخصی بین تفکیک نقش مدیر عامل و رئیس هیات مدیره و سطح عملکرد واحد تجاری وجود ندارد. علاوه بر این، یافته های تحقیق نشان می دهد که حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره نتوانسته است باعث بهبود عملکرد واحد تجاری گردد.
بررسی رابطه-ی ابعاد سازمان یادگیرنده و خلاقیت مدیران متوسطه استان سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه¬ی ابعاد سازمان یادگیرنده و خلاقیت مدیران متوسطه استان سمنان انجام شده است. این مطالعه براساس دیدگاه پیتر سنگه و ریچارد دفت در خصوص ابعاد سازمان یادگیرنده (مبادله¬ی اطلاعات، رهبر متفکر، آرمان مشترک، فرهنگ قوی و قابلیت فردی) می¬باشد. روش انجام تحقیق به لحاظ گردآوری داده¬ها توصیفی( از نوع پیمایش و به لحاظ هدف پژوهش کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران متوسطه استان سمنان (170نفر) بود که نمونه تحقیق مطابق با جدول مورگان 118 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای از هر شهرستان و منطقه نمونه مورد نظر انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t همبسته) استفاده شد. روایی پرسشنامه با مطالعه-ی منابع و اخذ نظرات چند تن از اساتید با تجربه و صاحب نظر بدست آمد و برای محاسبه پایایی پرسشنامه¬ها نیز تعداد 30 پرسشنامه بین جامعه آماری (غیر از نمونه اصلی) توزیع و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب 87/0برای سازمان یادگیرنده و 76/0برای خلاقیت برآورد گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه¬های فرهنگ، قابلیت شخصی و آرمان مشترک با خلاقیت مدیران متوسطه استان رابطه¬ی معنادار داشته و همچنین یافته های جانبی پژوهش نشان داد که بین میزان خلاقیت و سن و سنوات اختلاف معنادار و بین جنسیت و مدرک تحصیلی با خلاقیت از اختلاف معناداری برخوردار نیستند و بین نظرات مدیران زن و مرد در مورد مولفه-های آرمان مشترک و قابلیت شخصی تفاوت وجود دارد
کارشکافی
حوزههای تخصصی:
مفهوم بهره وری و راه های ارتقاء بهره وری نیروی انسانی (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی ویژگیهای کارکنان کلیدی و تدوین الگوی مدیریتی با استفاده از تئوری مفهومسازی بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر بازده سهام عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی در مدیران صنعتی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق موضوع مورد نیاز تمام حرفه ها و سازمان ها است. عملکرد سازمانی نیز موضوعی است که برای ارتقاء وضعیت سازمان باید مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به تاثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی پرداخته شد. مطالعه پیش رو از نوع پیمایشی-کاربردی است و در سال (2015) صورت گرفته است. بررسی موضوع از طریق پرسشنامه و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده، از 104 نفر از مدیران صنعتی استان فارس صورت گرفت. برای تحلیل نتایج در قالب 1 فرضیه اصلی و 7 فرضیه فرعی، از رگرسیون خطی توسط نرم افزار spss، استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی اثرگذار است. همچنین عوامل توانایی، وضوح، مشوق، ارزیابی، اعتبار و محیط از اخلاق حرفه ای تاثیر می گیرند اما تاثیرپذیری مولفه ""کمک"" از اخلاق حرفه ای تائید نشد. اولویت بندی ابعاد عملکرد سازمانی در جامعه مورد بررسی توسط آزمون فریدمن نیز نشان دهنده آن است که در ابتدا مولفه ارزیابی و سپس مولفه های مشوق، وضوح، توانایی، اعتبار، محیط و کمک قرار دارند.
بررسی نقش برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی در کاهش ریسک ریزش قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی در کاهش خطر سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از سهامداران نهادی، نسبت اعضای غیر موظف هیات مدیره نسبت به اعضای هیات مدیره، وجود حسابرس داخلی و تفکیک وظایف مدیرعامل از رئیس هیات مدیره به عنوان متغیرهای حاکمیت شرکتی استفاده شده و تعداد 163 شرکت در دوره زمانی 90-1383 به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند که مجموعأ تعداد 884 سال- شرکت را ایجاد می کردند. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه ی منفی و معنادار بین سهامداران نهادی و خطر سقوط قیمت سهام، و رابطه ی مثبت و معنادار بین نسبت اعضای غیر موظف هیات مدیره و خطر سقوط قیمت سهام است. همچنین، نتایج بیانگر رابطه ی مثبت بین وجود حسابرس داخلی و تفکیک وظایف مدیرعامل از رئیس هیات مدیره با خطر سقوط قیمت سهام است، ولی این رابطه از لحاظ آماری معنادار نبود. بطور کلی، نتایج نشان می دهد که ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی، عاملی تاثیرگذار بر ریسک ریزش قیمت سهام است.