فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۰۱ تا ۶٬۷۲۰ مورد از کل ۵۶٬۱۷۷ مورد.
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
87 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی (ویژگی های هیئت مدیره، ویژگی های مدیرعامل و ساختار مالکیت) بر پاداش مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 تا 1398 انجام شده است.روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر اجرا توصیفی است. داده ها به روش کتابخانه ای (مطالعه کتب، مقالات) و مراجعه به بانک های اطلاعاتی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از رگرسیون خطی چندگانه با روش حداقل مربعات استفاده شده است.یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از این است که بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و پاداش مدیران ارتباط معناداری وجود ندارد؛ بنابراین هر سه فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه سازوکارهای حاکمیت شرکتی با پاداش مدیران ارتباط معناداری دارد، تأیید نشد.نتیجه گیری: عدم تمایل مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت ها برای ارائه اطلاعات پاداش مدیران و همچنین فقدان قانون لازم الاجرا برای افشای اطلاعات مربوط به پاداش مدیران موجب عدم دسترسی به اطلاعات دقیق و شفاف شده است و همچنین کمیته ای تحت عنوان کمیته پاداش به صورت مستقل که یکی از سازوکارهای معین برای تعیین پاداش است نیز در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایجاد نشده است. به طورکلی، آنچه در پژوهش های مربوط به پاداش مدیران در ایران مشخص است عدم افشاء اطلاعات دقیق و شفاف در مورد میزان پاداش اعطا شده به مدیران، اعضای هیئت مدیره و میزان پاداش نقدی و غیر نقدی است. این امر حاکی از کاستی و نارسایی نظام حاکمیت شرکتی است مهم ترین پیشنهاد کاربردی این پژوهش ملزم نمودن شرکت ها به تشکیل کمیته پاداش است.
طراحی مدل خرد مدیریتی: تحلیل کیفی بر نظریه ضمنی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین مدل مدیر خردمند براساس نظریه ضمنی کارکنان است. در این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده گردیده است که ساختار و معنای ضمنی یک پدیده را با توجه به معنای ضمنی که افراد از آن در زندگی خود تجربه کرده اند آشکار می نماید. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بوده است که به صورت نمونه گیری ملاکی تا اشباع نظری (26 نفر) ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کیفی استفاده شد. پایایی پژوهش به وسیله پایایی بین ارزیاب و روایی تمام مراحل پژوهش با نظر خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل خرد مدیریتی دارای 7 بعد است که به ترتیب توجه و آگاهی از دیگران، سازمان دهی و برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری و انگیزش دارای بیشترین فراوانی بود. از نتایج می توان در انتخاب و توسعه بعد محور خرد، همچنین طراحی موقعیت شبیه سازی و کانون ارزیابی استفاده کرد.
بررسی رابطه ریسک شرکت، کارایی عملیاتی و پاداش هیئت مدیره با توجه به نقش تعدیلی اندازه شرکت
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
282 - 297
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ریسک شرکت، کارایی عملیاتی و پاداش هیئت مدیره با توجه به نقش تعدیلی اندازه شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر طبقه بندی بر اساس اهداف، از نوع کاربردی و از نظر روش تحلیل داده پژوهش همبستگی – مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1396- 1400 می باشد که تعداد 154 شرکت به عنوان نمونه نهایی پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. داده های گردآوری شده شرکت ها با استفاده از تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزارهای Eviews و stata مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش اثرات ثابت و حداقل مربعات تعمیم یافته و آزمون فرضیه ها نشان می دهد بین ریسک شرکت و پاداش هیئت مدیره رابطه معکوس و بین کارایی عملیاتی با پاداش هیئت مدیره و بین اندازه شرکت با پاداش هیئت مدیره رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد اندازه شرکت رابطه بین ریسک تجاری و پاداش هیئت مدیره را به صورت معکوس و رابطه بین کارایی عملیاتی و پاداش هیئت مدیره را به صورت مستقیم تعدیل می کند.
الگوی اثربخشی فرایند مدیریت دانش بر تصمیم گیری راهبردی در سازمان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
23 - 49
حوزههای تخصصی:
موفقیت فرماندهان برای مقابله با شرایط نامطمئن و متغیر محیطی در سازمان های نظامی امروزی و در نتیجه رهبری صحیح به منظور رسیدن به اهداف مطلوب سازمان بستگی به تصمیم های اتخاذ شده و درجه صحت و منطقی بودن آنها دارد. مدیریت دانش در تلفیق با مدیریت فناوری اطلاعات کسب اطلاعات از طریق روش های علمی، تصمیم گیری فرماندهان را تسهیل و این امکان را فراهم می آورد که تصمیم اخذ شده کارایی و اثربخشی لازم را دارا باشد. هدف مقاله پیش رو ارائه الگوی اثربخشی فرایند مدیریت دانش بر تصمیم گیری راهبردی سازمانی می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن موردی زمینه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل فرماندهان ستاد آجا در سه حوزه ی، رزمی، پشتیبانی رزمی و پشتیبانی خدمت رزمی می باشند. ابزار گردآوری داده ها، بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای، مصاحبه با خبرگان این حوزه و یک پرسشنامه محقق ساخته می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که فرایند مدیریت دانش از تصمیم گری راهبردی فرماندهان آجا پشتیبانی به عمل می آورد. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که الگوی اثربخشی سامانه مدیریت دانش بر فرایند تصمیم گیری فرماندهان از طریق فرایند مدیریت دانش و نیز زیرساخت فاوا تاثیر گذار می باشد.
یک تم برای رستورانها طراحی کنید؟ (گرافیک)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی یک تم برای رستورانها (گرافیک) صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی گرافیک و مهارت یا علم گرافیک ، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم رنگ؛ طراحی و انواع گرافیک را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس مفهوم رنگ و طراحی تم و اثر بخشی آن در مسیر موفق بودن در مسیر حرفه ای و شغلی و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، جمع بندی مطالب در مورد آموزش های گوناگون از علم گرافیک ارائه شده است.
بررسی تاثیر تبلیغات در رسانه های دیجیتال بر برند سازی بر شرکت رامک
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر که بر اساس نظرسنجی انجام شده از 400 مصرف کننده محصولات لبنی رامک بوده است، تلاش گردید تا نقش و تاثیر تبلیغات بر برند شرکت رامک بررسی شود. برای این منظور پرسشنامه ای شامل دو قسمت تهیه شده که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82% بدست آمده است. آزمون فرضیه ها با آزمون های t، همتوزیعی، برنولی و کای دو و با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS انجام شد. نتایج نشان می دهد که، نمونه آماری تحقیق همگن بوده و با واقعیت جامعه هم خوانی داردو بیش از 62% از پاسخ دهندگان بیشتر از چهار سال است که بامحصولات رامک آشنایی دارند. نزدیک به 50% پاسخ دهندگان کیفیت را موثر ترین عامل در انتخاب محصولات لبنی می دانند. تبلیغات به همراه دردسترس بودن، قیمت و بسته بندی از عوامل موثر بعدی در این انتخاب بوده اند. با توجه به نظر شرکت گنندگان در تحقیق تبلیغات در معرفی برند رامک تاثیر مثبت داشته است.
بررسی ارتباط پیش آیندها و پس آیندهای شایستگی فرهنگی (مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی شهر ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین وظایف پزشکان و پرستاران، ارائه مراقبت باکیفیت به بیماران از هر نوع قومیت و فرهنگ است به طوری که ارائه چنین مراقبتی، مستلزم برخورداری از شایستگی فرهنگی است. هدف اصلی پژوهش بررسی ارتباط پیش آیندها و پس آیندهای شایستگی فرهنگی در بیمارستان های دولتی شهر ارومیه می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توسعه ای -کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل پزشکان و پرستاران بیمارستان های دولتی شهر ارومیه است. جهت نمونه گیری از نرم افزار Sample Power 3 استفاده و حجم نمونه 300 نمونه برآورد گردید. پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی از طریق آزمون روایی همگرا مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها آزمون دو جمله ای استفاده شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد متغیرهای تنوع فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 706/0، تمایل فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 175/0، برخورد فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 046/0 و فروتنی فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 379/0 دارای رابطه ای معنادار و مثبت با شایستگی فرهنگی می باشند، همچنین متغیرهای احساس احترام با مقدار ضریب مسیر 315/0، عملکرد شغلی با ضریب مسیر360/0 و توسعه ارزش های حرفه ای با ضریب مسیر 611/0 بر روی شایستگی فرهنگی تأثیر مثبتی دارند.
بحث و نتیجه گیری: به دلیل اهمیت شایستگی فرهنگی در حوزه سلامت و تأثیر آن در رشد و توسعه نظام سلامت، ارتقای سطح شایستگی فرهنگی آن ها در جهت برقراری ارتباط مؤثر با بیماران امری ضروری است.
تدوین اسناد جهت ساز نظام آموزش و تربیت مدیران راهبردی و الزامات پیاده سازی آن
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
106 - 148
حوزههای تخصصی:
مراکز و موسسات آموزشی با انتشار اسناد جهت ساز به دنبال ارائه جهت گیری های کلان آموزشی و تربیتی خود به مخاطبان داخلی و خارجی هستند. هدف این پژوهش، تهیه و تدوین اسناد جهت ساز نظام آموزش و تربیت مدیران راهبردی عراق است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، آمیخته از نوع اکتشافی به شمار می آید که پس از مرور مبانی نظری، پیشینه شناسی و مطالعات اکتشافی، مدل مفهومی تحقیق تدوین و با انجام مصاحبه (داده های کیفی) و تکمیل پرسشنامه (داده های کمی) توسط خبرگان تحقیق، کلیات اسناد راهبردی نظام آموزش و تربیت مدیران و محورهای مربوط به الزامات پیاده سازی این نظام شناسایی گردید. سپس ابزار سنجش تحقیق طراحی شد و جهت سنجش روایی آن در اختیار خبرگان تحقیق قرار گرفت که روایی ابزار تحقیق 7/93 درصد تعیین گردید؛ همچنین پایایی ابزار تحقیق نیز 904/0 تعیین شد. در ادامه پرسشنامه های اصلی تحقیق در بین نمونه آماری (تعداد 59 نفر) توزیع و جمع آوری شد. براساس یافته های پژوهش اسناد جهت ساز نظام آموزش و تربیت مدیران راهبردی عراق مشتمل بر: چشم انداز، ماموریت، هدف کلان و 9 سیاست، 7 راهبرد و 26 اقدام راهبردی است و جهت پیاده سازی نظام، 5 الزام و سازوکار اصلی و 42 الزام فرعی است.
طراحی مدل انگیزش رهبران کارآفرین براساس نظریه خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
69 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از شاخص های توسعه ی پایدار در کشورهای درحال توسعه، کارآفرینی می باشد و گسترش روحیه ی کارآفرینی در جامعه اثر مثبت و مطلوبی بر رشد اقتصادی و اجتماعی کارآفرینان دارد. هدف پژوهش حاضر استخراج مدل انگیزش رهبران کارآفرین است و لذا با توجه به فقدان نظریه و مدل در این حوزه، هدف این است که مدل انگیزش رهبران کارآفرین ارائه شود. به همین منظور، پژوهش کیفی مبتنی بر استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد (رویکرد گلیزری) استفاده شد و بعد از تحلیل عمیق مصاحبه ها، استخراج کدها و روابط علّی و معلولی آن ها، مدل انگیزش رهبران کارآفرین بر اساس چارچوب نظریه ی خودتعیین گری استخراج شد. یافته های پژوهش، زمینه ساز شناسایی پیشران های اصلی انگیزش رهبران کارآفرین و تبیین روابط علّی و معلولی آن ها، تبیین پدیده ی محوری (انگیزش) و خروجی ها و پیامدهای ناشی از انگیزش کارآفرینان است. نتایج این پژوهش می تواند منجر به ارائه ی پیشنهاد هایی به مسئولان جامعه، کارآفرینان و علاقه مندان به کارآفرینی شود. در پایان براساس یافته های پژوهش پیشنهادهای لازم در سه حوزه (کاربردی، موضوعی و روش شناختی) ارائه شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ریسک حمل ونقل در زنجیره تأمین صنایع غذایی با رویکرد دلفی و کوپراس خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
263 - 295
حوزههای تخصصی:
به منظور تبیین چارچوبی برای مدیریت ریسک حمل ونقل در زنجیره تأمین صنایع غذایی، ابتدا بر اساس پیشینه پژوهش، 12 ریسک که می توانند منجر به ایجاد اختلال در حمل و نقل در زنجیره تامین صنایع غذایی شوند شناسایی شده اند. با استفاده از روش دلفی و کسب نظر از 15 خبره دانشگاهی و صنعتی و در 3 مرحله، ریسک ها نهایی شده و با کسب نظر از خبرگان، راهکارهای مواجهه با ریسک های حاضر نیز معین شده است. با بکارگیری روش دیمتل خاکستری به بررسی نحوه تعامل ریسک ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که ریسک های مشکلات آب و هوایی ، بلایای طبیعی، نیروی کار ماهر ناکافی/ اعتصابات کارگری، ظرفیت نامناسب زیرساخت هاو تورم و تغییر نرخ ارز از جمله ریسک هایی هستند که بیشتر روی سایر ریسک ها اثر می گذارند تا اینکه بخواهند از آنها اثر بپذیرند. سپس با استفاده از روش کوپراس خاکستری نیز به رتبه بندی راهکارهای مواجهه با ریسک که با کسب نظرات خبرگان شناسایی شدند؛ پرداخته شده است. نتایج نشان داد که تعریف شاخص های عملکردی کلیدی اولویت اول را در میان راهکارها دارد. به همین دلیل، به مدیران پیشنهاد می شود که به منظور دست یابی به زنجیره تامین استوار و مدیریت ریسک فعالانه، پس از شناسایی ذینفعان و فرآیندهای حیاتی، توافق بر سر جریان مالی در هر موقعیت به دست آمده و نقشه جریان ارزش ترسیم شود. به این صورت اقدامات پیشگیرانه برای کاهش ریسک زنجیره تامین ممکن شده و می توان برای شرایط پیش بینی نشده یک طرح اضطراری تهیه نمود تا تاب آوری افزایش یابد.
توسعه رهبری مدیران آموزشی در دنیای ووکا (VUCA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
110 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه گیری بیماری کووید 19 به عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه های نیمه ساختار یافته از تجربه دانش آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست گذاران استفاده شد. یافته های پژوهش پس از تحلیل داده ها با تکنیک مفهوم بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می دهد که برخی از این شایستگی ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره گیری از ظرفیت های جامعه، شبکه سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است.
بررسی نقش نگهداشت وجه نقد در ارتباط با نقدشوندگی و هزینه های بدهی شرکت (مورد مطالعه: سازمان های بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
شرکت هایی که دارایی های خود را می فروشند تا حد زیادی از این وجوه برای افزایش سرمایه گذاری و کاهش بدهی استفاده کرده، وجوه تولید شده توسط فروش دارایی ها به طور قابل توجهی بیشتر از وجوه حاصل از پیشنهادات سهام است. لذا، فروش دارایی را می توان بسیار فراتر از تصمیمات عملیاتی مربوط به سازماندهی مجدد یا ورشکستگی در نظر گرفت. در این پژوهش بررسی نقش نگهداشت وجه نقد در ارتباط با نقدشوندگی و هزینه های بدهی شرکت ها مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش دو فرضیه مطرح شد و هر کدام از فرضیه ها با یک مدل رگرسیونی مورد آزمون قرار گرفتند. متغیر هزینه بدهی بعنوان متغیر وابسته، متغیر نقدشوندگی دارایی بعنوان متغیر مستقل و نگهداشت وجه نقد بعنوان متغیر تعدیلگر این پژوهش وارد مدل شدند. بدین منظور داده های مربوط به 157 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1400-1391 گردآوری شد. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه و نرم افزار آماری Eviews استفاده شد. بین نقدشوندگی دارایی و هزینه بدهی رابطه معناداری وجود ندارد. طبق نتایج، نگهداشت وجه نقد بر رابطه بین نقدشوندگی دارایی و هزینه بدهی اثر منفی و معناداری دارد.
تاثیر تخصص مالی حسابرس بر ریسک ورشکستگی بانکهابا نقش تعدیل کنندگی مقررات بانکی
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر تخصص مالی حسابرس بر ریسک ورشکستگی بانکها، با نقش تعدیل کنندگی مقررات در بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای بین 1391 تا 1395 است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی، از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی واز نظر روش در دسته تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. در این پژوهش، جمع آوری داده ها ازروش کتابخانه ای، جمع آوری داده های بانک های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 18 بانک به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک – برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های تحقیق (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد تخصص مالی کمیته های حسابرسی بانک ها، سطح ریسک ورشکستگی را کاهش می دهند، به علاوه مقررات بانکی نقش تعدیل گری بر ارتباط بین تخصص مالی کمیته های حسابرسی و ریسک ورشکستگی بانک ها دارد.
بررسی فین تک بر صنعت بانک
حوزههای تخصصی:
فناوری های مالی (فین تک)، درحال حاضر کل صنعت مالی را متحول کرده و این پتانسیل را دارد که نه تنها اصول برخی از محصوالت مالی، بلکه ویژگیهای اساسی سیستم مالی را نیزتغییردهد. فین تک نقش مهمی به عنوان یکواسطه مالی برای جامعه و فعالیتهای روزمره مردم در سراسر جهان ایفا میکند. محبوبیت فین تک ها باعث ایجاد فضای رقابتی جدیدی بین بانک ها شده است، زیرا فین تک ها الزامات بوروکراتیک را کاسته و مؤسسات مالی مانند بانک ها راحت تر، کارآمدتر و سریع تر خدمات ارائه می دهند. باتوجه به حرکت بانک ها به سمت فنّاوری های جدید در سطح جهان، لازم است برای همسو شدن با رشد جهانی و همگام شدن با محصولات ارائه شده شرکت های ارائه دهنده خدمات، شناختی کلی بر میزان استقبال از فنّاوری های نوین داشته باشیم. هدف از انجام این پژوهش، بررسی فین تک در صنعت بانکداری است. این مقاله مروری است که باتوجه به جستجودر پایگاه داده ها، یافته ها نشان داد باتوجه به جهشی که جهان در استفاده از نوآوری ها در زمینه فناوری مالی داشته و ظرفیت بالقوه آن در پیشبرد اهداف حسابداری و حسابرسی و نیز شکل گیری کسب وکارهای نوپا در حوزه فناوری های نوین مالی در ایران، شناسایی، درک و پیش بینی رفتار افراد و نیز تشویق آن ها در پذیرش و استفاده از این فناوری ها، برای توسعه پایداری و مزیت رقابتی و همچنین رفاه اجتماعی، امری ضروری می باشد. در نتیجه فین تک ها و استارتاپ های مالی هستند که باعث ایجاد تغییرات وسیع در این صنعت شده اند.
تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی انسان انگاری برند در کسب وکارهای نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
61 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: انسان انگاری برند مفهومی است که قصد دارد از طریق رفتارهای دوستانه و شخصی تر، مصرف کننده را به یک کسب و کار نزدیک تر کند و عمدتاً این امر بخش های خدمات مشتری، فروش و بازاریابی یک شرکت را پوشش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی انسان انگاری برند در کسب وکارهای نوپا با کاربست روش شناسی کیو می باشد.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش در زمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را اساتید و مدیران کسب وکارهای نوپا تشکیل می دهند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل کفایت نظری 22 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به رویکرد پژوهش در بخش کیفی ابتدا با 22 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از دیدگاه ها و نظرات آن ها نمونه، گزینه کیو و در نهایت مجموعه کیو به دست آمد. لازم به ذکر است که روایی و پایایی داده ها به ترتیب با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و پایایی دو کدگذار تأیید شد. سپس در بخش کمی پژوهش با بهره گیری از Spss داده های به دست آمده از بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و در نهایت الگوهای ذهنی انسان انگاری برند در کسب وکارهای نوپا به دست آمد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که حمایت و پشتیبانی از برند، افزایش خرید مجدد، توسعه تصویر برند، بهبود شایستگی برند، ارائه تبلیغات موثر توسط مشتری، تعامل و ارتباط با مشتری و جهت دهی به رفتار و نگرش مشتریان هفت الگوی ذهنی اساتید و مدیران در راستای انسان انگاری برند در کسب و کارهای نوپا می باشند.نتیجه گیری: کسب وکارهای نوپا به دلیل نوپا بودن و نداشتن موقعیت مناسب در محیط رقابتی در معرض آسیب های جدی می باشند. از این رو، پرداختن به مقوله انسان انگاری برند و دادن ویژگی های انسان مانند به برند یا محصول می تواند مشتری را تحت تأثیر قرار دهد و نه تنها احتمال خرید و وفادری به برند را در پی دارد؛ بلکه رشد و بقای کسب وکارهای نوپا را افزایش دهد.
شکل گیری ناحیه نوآوری با رویکرد علوم انسانی؛ بستر ایفای نقش دانشگاه در امر توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شکل گیری ناحیه نوآوری یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه نوآوری و دانش فنّاورانه با رویکرد حل مسئله است. از سوی دیگر، همواره دغدغه بهره مندی از علوم انسانی اجتماعی در امر توسعه وجود داشته، ولی نه از سوی جوامع دانشگاهی و نه از سوی لایه سیاستی و اجرایی، پاسخی درخور نیافته است. یکی از موانع این رخداد را نبود بستر مناسب ایفای نقش دانشگاه، به عنوان نماینده جریان دانشی در امر توسعه می دانند و با اینکه نواحی نوآوری، نقشی مکمل در بسترسازی این امر داشته، ولی همچنان فعال سازی این ظرفیت و گسترش مفهومی آن در کشور، نیازمند اقدامات پژوهشی و اجرایی بیشتری است. روش: در پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی انجام شده، علاوه بر مطالعات اسنادی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل و طبقه بندی داده ها استفاده شده است و ضمن تلاش برای تبیین مفهوم ناحیه نوآوری و نگاههای رایج درباره آن، به شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد این نواحی با تأکید بر علوم انسانی اقدام شده است. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد عوامل قابل ذکر در شکل گیری این نواحی، فارغ از نوع رویکرد، در علوم انسانی نیز مشترک است؛ هر چند تمایزهایی نیز وجود دارد. مضامین اصلی شناسایی شده برای شکل گیری یک ناحیه نوآوری، در هفت مضمون «زیرساختها (کیفیت مکان)»، «فرهنگی- اجتماعی»، «قوانین بالادستی و سیاستهای کلان»، «سرمایه انسانی»، «سرمایه غیر انسانی»، «ارتباطات» و «همگرایی و تجمیع» بیان شد، ضمن اینکه پیشنهادهایی برای توسعه رویکرد علوم انسانی در یک ناحیه نوآوری ارائه شد.
بررسی تاثیر قابلیت دیجیتال بر عملکرد صادرات شرکت با نقش میانجی اکتشاف، بهره برداری، چابکی زنجیره تامین ، چابکی عملیاتی و چابکی بازاریابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
نقش قابلیت های دیجیتال در تجارت الکترونیک و توانایی آن در بهبود عملکرد سازمان های صنعتی موردتوجه جدی محققان کسب وکار قرارگرفته است. از طرفی امروزه، تقویت صادرات غیرنفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن، رشد اقتصادی و افزایش اشتغال را به همراه دارد. از سوی دیگر یکی از راه های مهم و تأثیرگذار بر افزایش صادرات, بهبود عملکرد صادراتی بنگاه های تجاری است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت دیجیتال بر عملکرد صادرات شرکت با نقش میانجی اکتشاف، بهره برداری، چابکی زنجیره تأمین، چابکی عملیاتی و چابکی بازاریابی در شرکت سیمان بجنورد بود. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری آن، کلیه کارکنان شرکت سیمان بجنورد به تعداد 405 نفر بودند؛ که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه برگرفته از تحقیق ساپوترا و همکاران جهت سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل، آزمون فرضیات تحقیق از روش مدل ساختاری با نرم افزار PLS نسخه 3 استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیات پژوهش نشان داد قابلیت دیجیتال بر عملکرد صادرات شرکت با نقش میانجی اکتشاف، بهره برداری، چابکی زنجیره تأمین، چابکی عملیاتی و چابکی بازاریابی تأثیر معناداری داشت؛ ازاین رو با افزایش میزان قابلیت های دیجیتال، عملکرد صادرات سیمان بهبود پیداکرده که در این میان اکتشاف، بهره برداری مناسب و چابکی نقش اثرگذاری داشتند.
شناسایی و بررسی روابط میان انگیزه های مؤثر بر شکل گیری نوآوری رایگان (مورد مطالعه: بوم سازگان نوآوری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
219 - 240
حوزههای تخصصی:
نوآوری رایگان، مفهومی است که به «لطف رایگان» افراد جهت ارائه ایده برای رفع مشکلات گفته می شود. در نوآوری رایگان معامله ای از جنس مالی وجود ندارد و این سؤال مطرح می شود که نوآوران چگونه به مشارکت ترغیب می شوند؟ در بررسی های پیشین، نوآوری رایگان به طور مستقیم در مورد منافع و ارزش های انسانی است و با منفعت، مشارکت، سرگرمی، آموزش، خلاقیت، بشردوستی و دیگر موضوعات مهم همراه با «رشد و پیشرفت انسانی» سروکار دارد. این پژوهش برای پاسخ به سؤال مطرح شده و بررسی بوم سازگان نوآوری رایگان در ایران، انگیزه های مؤثر بر شکل گیری نوآوری رایگان شناسایی و انگیزه های شناسایی شده، رتبه بندی شدند. با بررسی ادبیات موجود در حوزه نوآوری رایگان با استفاده از خبره سنجی و روش دلفی فازی، انگیزه های مؤثر شناسایی و سپس با استفاده از دیمتل، تأثیر 8 انگیزه نهایی با نظرهای خبرگان پژوهش شامل انسان دوستی، پاداش شخصی، پذیرش اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، افزایش شهرت و منزلت، کمک رسانی، احساس رضایت مندی از منزلت و لذت یادگیری می باشد. ارزش این پژوهش، آن است تا نخست مبانی نظری حوزه نوآوری رایگان در زبان فارسی را غنی کند و سپس با فراهم کردن پیشنهادهای سیاستی، زمینه را برای بهره مندی از نتایج اجرای نوآوری رایگان در جامعه ایران فراهم سازد.
The Influence of the Shadow Economy on the Financial Security of Ukraine in the Conditions of Informatization of Society(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The article presents the results of the analysis of the indicators of the level of the shadow economy in Ukraine in the period from 2010 to 2020. The level of shadow economy calculated on the basis of such methods as: unprofitable enterprises, monetary, population expenditures - retail trade - services and electricity was used for the analysis. The causes and consequences of shadow economic activity in Ukraine are given. The study found that the downward trend in the shadow economy persists despite the spread of the negative effects of the COVID - 19 pandemic and declining real GDP. In particular, three of the four methods used to assess the level of the shadow economy recorded a decrease in the level of the shadow economy (the method of "population expenditure - retail trade and services"; the electric method; the monetary method). At the same time, the method of enterprise losses showed an increase in the shadow economy, which is largely due to a significant deterioration in the financial situation of enterprises under the restrictions imposed to prevent the rapid spread of the coronavirus pandemic in the world and Ukraine, as well as logistical problems. The practical value of the results is determined by the fact that the conclusions and proposals can be used to more accurately and objectively calculate the level of the shadow economy, which in turn can be the basis for effective decisions to de-shadow and legalize Ukraine's economy.
نقش جهانی شدن در رابطه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد، از طرفی افزایش رشد اقتصادی مستلزم انرژی بیشتر به عنوان نیروی محرکه تولید کالاها و خدمات است. بدین جهت شناخت عوامل موثر بر رابطه انرژی_رشد ضروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر جهانی شدن بر رابطه انرژی_رشد طی دوره 2021-1980 می باشد. نتایج گشتاورهای تعمیم یافته در 39 کشور در حال توسعه در مدل رشد اقتصادی نشان داد که مصرف انرژی به طور قابل توجهی در افزایش رشد اقتصادی نقش دارد. یافته ها همچنین نشان داد که جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به طور مستقیم رشد اقتصادی را افزایش می دهد. از طرفی، نتایج مدل غیرخطی نشان می دهد که جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی اثر منفی و جهانی شدن سیاسی اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد. از طرفی مجذور جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی دارند. بنابراین یک رابطه U شکل بین جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی با رشد اقتصادی و یک رابطه U شکل معکوس بین جهانی شدن سیاسی با رشد اقتصادی وجود دارد. علاوه براین نتایج اثر تعدیل نشان می دهد که جهانی شدن اقتصادی و اجتماعی مصرف انرژی را تعدیل می کند تا رشد اقتصادی در اقتصادهای در حال توسعه را تحریک کند. همچنین اثر تعدیل جهانی شدن سیاسی بر رشد اقتصادی بی معناست. همچنین برای مدل مصرف انرژی، مشخص شد که رشد اقتصادی به طور قابل توجهی مصرف انرژی را افزایش می دهد. نتایج همچنین نشان داد که جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تأثیر منفی و معناداری بر مصرف انرژی دارند و مدل غیرخطی نشان می دهد که جهانی شدن اقتصادی و اجتماعی اثر مثبت و جهانی شدن سیاسی اثر منفی بر رشد اقتصادی دارند. همچنین عبارت های مجذور جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اثرات منفی و معناداری بر مصرف انرژی دارند. در نتیجه یک رابطه U شکل معکوس بین جهانی شدن اقتصادی و اجتماعی با مصرف انرژی وجود دارد و جهانی شدن سیاسی و مجذور آن اثر منفی بر مصرف انرژی دارد. علاوه براین مشاهده می شود که جهانی شدن اجتماعی رشد اقتصادی را تعدیل می کند تا مصرف انرژی را تحریک کند. در مقابل جهانی شدن اجتماعی و سیاسی تاثیر رشد اقتصادی بر مصرف انرژی را در اقتصادهای در حال توسعه تعدیل نمی کند.