فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحول در علوم انسانی بدون داشتن یک نقشه راه علمی و مهندسی فرهنگ آن جامعه ممکن نمی گردد. تحقق آن نیز، بدون شناسایی مقدورات و موانع نرم افزاری و سخت افزاری گفتمان های علمی حوزه و دانشگاه ممکن نمی شود. در حقیقت این غیریت ها و موانع را می توان، در سه سطح طبقه بندی کرد: 1. علوم و مفاهیم سنتی و مدرن که با نیازها و اهداف تکاملی و تمدنی جامعه انقلابی و اسلامی موجود سنخیت ندارد؛ 2. ساختارها و نهادهای آموزشی، علمی و اجرایی سنتی و مدرن؛ 3. محصولات علمی و الگوها و مدل های اجرایی و تکنولوژی مدرن. این آسیب ها مانع تفاهم علمی میان دو گفتمان حوزه و دانشگاه در موضوع تحول علوم گشته و تا زمانی که ظرفیت و توان علمی این دو نهاد علیه همدیگر عمل کند، ظرفیت مثبت و موازنه مثبت آن دو خنثی گشته و امکان تحول در علوم انسانی میسر نخواهد شد و نمی توانند گره های کارشناسی نظام اسلامی را حل کنند. پژوهش حاضر تلاش می کند آسیب شناسی تحول در علوم را در اندیشه آیت الله خامنه ای، با روش توصیفی و تحلیلی با اسناد کتابخانه ای، مورد بررسی قرار دهد.
نشانه شناسی «ایران قوی» در گفتار آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 52
حوزههای تخصصی:
اکنون و در سال های آغازین سده پانزدهم خورشیدی، بنا به علل و دلایل گوناگون داخلی و خارجی، جایگاه ایران و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی آن مسأله کلیدی در همه شؤون کشور به شمار می رود. کلیدواژه «ایران قوی» که در سال های اخیر از سوی رهبر انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته و در سخنان ایشان از بسامد بالایی برخوردار گشته، می تواند به عنوان یک «راهبرد» اساسی در «اکنونِ» تاریخی ایران در مواجهه با مسأله مزبور، مورد بازخوانی قرار گیرد. از این رو، در نوشتار حاضر می کوشم از منظری نشانه شناسانه، در منظومه بیانات آیت الله خامنه ای و بر مبنای اصول فکری ایشان، این کلیدواژه و حوزه های معنایی آن را خوانش نمایم. در یک نسبت معنایی می توان نشانه هایی همچون مدیر قوی، ملت قوی، روحیه و اعتمادبه نفس ملی، اقتدار درون زا، اقتصاد مقاومتی، علم، و اخلاق و ایمان را به مثابه کلماتی کلیدی حول میدان معنایی ایران قوی در گفتار رهبر انقلاب دریافت کرد.
بررسی رویکرد اصلاح گرایانه دینی عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
204 - 228
حوزههای تخصصی:
عبدالحمید بن بادیس (1940-1889 م)، از بزرگ ترین شخصیت های دینی اصلاح گرای معاصر در الجزایر و در عرصه جهان عرب و اسلام به شمار می رود. دیدگاه های وی درباره احیا و اصلاح اندیشه دینی و چگونگی سامان بخشیدن به اوضاع نابسامان مسلمانان در دوران معاصر، بر اندیشمندان هم دوره اش در شمال افریقا و به ویژه شاگردان و عالمان دینی دهه های اخیر پس از سیدجمال الدین اسدآبادی تأثیر فراوانی گذاشته است. الجزایر یکی از مستعمرات مهم فرانسه بود، که بزرگترین نمونه های استعمار در تاریخ استعمارمدرن اروپا به شمار می رود. فرانسه در الجزایر پیش و بیش از موضوع نظامی به سیاست های فرهنگی آگاهانه و منظم توجه کرد. استراتژی استعمار فرانسه در زمینه فرهنگی در الجزایر مبتنی بر کاربست همه ابزارهای موجود در راستای از بین بردن ساختارهای فرهنگی و معنوی آنجا بود، تا ساختارهای فرانسوی–غربی و دیگر اهداف خود را جایگزین سازد. در زمانی که استعمار فرانسه کوشید مردم الجزایر را از هویت اسلامی و ملی تهی کند و حتی در نهایت تصمیم گرفت که الجزایر را ضمیمه خاک فرانسه سازد، عبدالحمید بن بادیس با تأسیس «جمعیت العلماء المسلمین»، تلاش کرد با احیای اسلام و زبان و فرهنگ عربی و تکیه بر روح ملی، توطئه های استعمار را خنثی نماید. وی با در پیش گرفتن خط مشی فرهنگی آموزشی، تأثیر زیادی بر عرصه سیاسی الجزایر گذاشت و ضربات سختی به استعمار فرانسه وارد کرد.
پژوهش حاضر رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و هدف اصلی آن، بررسی رویکرد اصلاح گرایانه دینی عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر است. پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از: ویژگی های گفتمان عبدالحمید بن بادیس چیست؟ اقدامات راهبردی جنبش عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر چیست؟ عبدالحمید بن بادیس به عنوان ادامه دهنده راه محمد عبده و رشید رضا، فعالیت های خود را بر سه محور عمده متمرکز کرده بود: تلاش برای احیای ریشه های دین اسلام، تلاش برای احیای زبان عربی و مبارزه با خرافات و بدعت ها. ماهیت جنبش بادیسیه، دینی، سیاسی، اجتماعی و ملی گرایانه بود. با توجه به شرایط دوران عبدالحمید بن بادیس، او معتقد بود که پیش از استقلال سیاسی، ضروری است با یک حرکت اجتماعی و فرهنگی، آثار و پیامدهای منفی استعمار فرانسه را از بین برد.
جایگاه مبانی فکری اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی ها در سیاست خارجی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
93 - 123
بنیاد دفاع از دموکراسی ها متشکل از نومحافظه کاران یهودی الاصل حزب جمهوری خواه همواره طی قرن 21 به عنوان یکی از اتاق های فکر شاخص ایالات متحده خصوصاً در زمینه مسائل سیاست خارجی این کشور در منطقه غرب آسیا مطرح بوده است. به طوری که مقامات و مسئولین دولت های مختلف آمریکا و همچنین اعضای کنگره این کشور با حضور و مشارکت فعال در این بنیاد به عنوان یکی از لابی های رژیم صهیونیستی در واشنگتن روابط قابل توجهی با این اندیشکده دارند. از همین رو پاسخ به این پرسش ضروری است که با گذشت بیش از دو دهه از آغاز فعالیت های بنیاد دفاع از دموکراسی ها مبانی فکری نومحافظه کارانه این اندیشکده چه جایگاهی در سیاست خارجی ایالات متحده دارد؟ پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای در قالب بررسی و تطبیق مبانی فکری نومحافظه کارانه بنیاد دفاع از دموکراسی ها با رویکردهای نهادینه شده در سیاست خارجی آمریکا بر این فرضیه معتقد است که سیاست خارجی ایالات متحده نه تنها تحت تاثیر اندیشه نخبگان نئوکان بنیانگذار و عضو این اندیشکده است بلکه بررسی رفتار خارجی واشنگتن در دوره پسا جنگ سرد نشان می دهد مبانی فکری این اندیشکده از تئوری به عمل در سیاست خارجی ایالات متحده رسوخ کرده است. چنان که بر اساس نتایج به دست آمده عملکرد دولت های مختلف دموکرات و جمهوری خواه آمریکا در حوزه سیاست خارجی طی دوران پسا جنگ سرد مبتنی بر سه رکن مکمل سیاست تغییر رژیم، یک جانبه گرایی و حمله پیشگیرانه است و این روند در عین تلاش برای تامین حداکثری منافع آمریکا و گسترش ارزش های آمریکایی، در پی حفظ امنیت رژیم صهیونیستی نیز می باشد.
No Nuke Weapon: How Khamene’ei thinks?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Jurisprudence is a knowledge that provides responses to individual and societal behaviors of a Muslim. So, to find the proper behavior patterns, the Islamic government has to refer to jurisprudence. Islamic Republic of Iran has been recently accused of being in pursue of acquiring nuclear weapons and such an allegation has been faced with a recent decree issued by the supreme leader Ayatullah Khamene’ei in which it is clearly stated that any sort of keeping, proliferation and use of nuclear arms is canonically forbidden. Of course, this has per se been always a controversial issue for the Islamic communities that whether it is permissible to make use of such weapons in confrontation with the danger of an enemy equipped with them or not? The current article is seeking to find an answer to the question as to “what are the canonical proofs of banning the nuclear weapons application from the perspective of Ayatullah Khamene’ei?” I used descriptive-analytical method based on first hand sources. It has been made clear that one should transcend beyond the instrumental levels to gain a clear insight of the embargos and the following fundamental questions within the three realms, namely the philosophy of creation, political philosophy and the mankind’s position in Islam, should be first answered. The type of the answers forms the interpretations of the Ayat (Verses) and Narratives are conceived, especially when conflicts arise.
مصون سازی امنیتی: تحلیلی بر راهبرد چین در مواجهه با آمریکا در جنوب شرق آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
155 - 185
حوزههای تخصصی:
روابط چین و آمریکا به عنوان دو قدرت بزرگ، یکی از پرفراز و فرودترین روابط میان کشورهای جهان قلمداد می شوند. این روابط طیفی از رقابت شدید تا همکاری پیچیده را در برمی گیرد. در حالی که این دو کشور خود را رقبای استراتژیک قلمداد می کنند؛ همزمان همکاری اقتصادی با یکدیگر را نیز یک ضرورت استراتژیک می دانند. در سال های اخیر علاقه به «رقابت استراتژیک» به جای «تعامل استراتژیک» از سوی آمریکا بیشتر شده است و نمود این مهم را می توان در استراتژی مهار واشنگتن در جنوب شرق آسیا علیه چین ملاحظه کرد. پرسش این است که با توجه به تمایل چین به توسعه اقتصادی و در نتیجه تعامل استراتژیک با واشنگتن، پکن چه استراتژی را باید در پیش گیرد تا در مقابل فشار ایالات متحده و هم پیمانانش در جنوب شرق آسیا دچار آسیب نشود؟ مقاله این فرضیه را مطرح می کند که چین اساساً استراتژی مصون سازی را در دستور کار قرار داده است تا ضمن تضمین منافع استراتژیک خود، از رویارویی مستقیم با آمریکا پرهیز نموده و فرصت مناسبی را برای توسعه خود و استفاده از ظرفیت تعامل با آمریکا فراهم نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که پکن پس از جنگ سرد متناسب با درک خطرات علیه منافع ملی خود، طیف متنوعی از استراتژی ها از جمله مصون سازی را اعمال کرده است.
جهاد تبیین راهبرد مقابله با جنگ شناختی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
76 - 96
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به عنوان یکی از محورهای جنگ ترکیبی دشمنان در برابر جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر وارونه نمایی و تحریف واقعیت های مرتبط با ایران است. از دیدگاه مقام معظم رهبری، جهاد تبیین نسخه مقابله با این نوع جنگ است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که «چگونه می توان در برابر جنگ شناختی جهاد تبیین اثربخش انجام داد؟» با روش تحلیل محتوای کیفی و ضمن اشاره به چگونگی شکل گیری و کارکرد حاد واقعیت در جنگ شناختی، این یافته ها به دست آمد که جهاد تبیین به عنوان کوششی سخت در مسیر روشنگری، روایت گری صحیح و دقیق و حقیقت پردازی در برابر جنگ شناختی دشمنان، فریضه ای قطعی، فوری و همگانی است. برای جهاد تبیین مؤثر نیز علاوه بر اقدامات عملی و گره گشای مسئولان و نخبگان انقلابی، رسانه ها نیز باید ضمن ایجاد جریان تبیین برای رصد تحریف ها و روشنگری به هنگام، دقت در انتشار اخبار خوب و امیدبخش، تبیین ماهیت و دستاوردهای انقلاب اسلامی، به تبیین منشأ ناکارآمدی ها و ضعف های موجود در کشور، تبیین فرصت های جنگ اقتصادی، تبیین ظرفیت های انقلاب اسلامی و معتبرسازی نگاه به درون برای حل مشکلات موجود کشور و... توجه داشته باشند.
چارچوب ها و الزامات منطقی همگرایی جهانی در سیاست ضد تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جهان درگیر مسائل پیچیده و مخاطرات فراوانی شده است. وجود رقابت های فزاینده، فرهنگ های متنوع و متعارض، نبرد قدرت و نابرابری های اقتصادی نمایانگر این موضوع است که بازیگران مختلف، اهداف و مقاصد متفاوت دارند. در واقع می توان یکی از دلایل اساسی رشد و فعالیت فزاینده گروه های ترویستی مختلف را در عدم انسجام و همگرایی جهانی در سیاست های ضدتروریسم دانست. این مقاله در پی واکاوی این پرسش اساسی است که همگرایی جهانی برای مبارزه با تروریسم چه چارچوب و الزامات منطقی دارد؟ این مقاله معتقد است که منطقی استراتژیک برای همگرایی و همکاری بین المللی برای مبارزه با تروریسم وجود دارد که می توان آن را از رهیافت نظریه هایی مانند حکمت چینی باستان، نظریه بازی ها و همچنین در نظریه دفاع هدف متحرک نگریست و به دنبال اهداف ضدتروریسم جهانی بود. این مقاله با تأکید بر وجود مزیت های استراتژیک مختلف در همگرایی جهانی برای مبارزه با تروریسم، قصد دارد به این نتیجه برسد که کشورها می بایست به این نقطه از فهم راهبردی برسند که همکاری متقابل برای نیل به منافع متقابل در اولویت قرار گیرد. به عبارتی اگر همگرایی جهانی و همکاری برای مقابله با تروریسم وجود نداشته باشد، تروریسم در جهان فرصتی برای تهاجم بیشتر و مخاطره آفرینی فزاینده تر پیدا خواهد کرد. نهایتاً راه حل های اصلی که از مجرای آن در قالب تبادل و همکاری بین المللی می توان کارایی الگوریتم های امنیتی پیشرفته را ارتقاء داد، طرح خواهد شد.
بازدارندگی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران؛ ضرورت و راهکارها
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 125
حوزههای تخصصی:
به دلیل تقابل نظام جمهوری اسلامی ایران با نظام لیبرال غرب، یک تهاجم عظیم و پیچیده رسانه ای علیه ایران عملیاتی می شود و به این علت، نیاز است تا جهت حفاظت از قلمرو روانی جامعه ایرانی و توسعه تاب آوری نرم، به ایجاد و توسعه بازدارندگی رسانه ای اندیشید. هدف اصلی از بازدارندگی رسانه ای، کاهش یا از میان برداشتن تهاجم روانی رسانه ای یا اثرات و پیامدهای آن از طریق افزایش هزینه هاست تا طرف مقابل را بدین نتیجه برساند که هزینه های حمله از منافع آن پیشی می گیرد. از این رو هدف اصلی این نوشتار بررسی ضرورت بازدارندگی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران است. در راستای تدوین داده های پژوهش از روش کیفی، تحلیل- اسنادی و از ابزار فیش برداری استفاده شده است. در راستای تحقق بازدارندگی رسانه نظام ج.ا.ایران نیز، راهکارهایی چون توسعه سواد رسانه ای جامعه و شهروندان، عملیاتی شدن شبکه ملی اطلاعات و حکمرانی مؤثر بر فضای مجازی، ایجاد مرکزی واحد برای رصد، پیشگیری، مقابله و پاسخ به اخبار جعلی و شایعات و همچنین، تقویت مرجعیت رسانه ملی پیشنهاد می شود.
مدل تعاملی- فرایندی مزایای راهبرد همرقابتی در بخش مراقبت های سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
203-222
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به تورم و محدودیت های وارداتی، اعضای زنجیره تأمین بخش مراقبت های سلامت از همرقابتی استفاده کرده اند. کاربرد همرقابتی هنوز محدود است و نیاز است برای جبران کمبود در منابع و تخصص، استفاده بیشتری از آن بشود. در این زمینه لازم است مزایای همرقابتی برای اعضای زنجیره تأمین تبیین شود. از این رو، پژوهش حاضر به منظور شناسایی و مدل سازی مزایای همرقابتی انجام شده است. در مرحله اول با رویکرد کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته 32 مزیت راهبرد همرقابتی در زنجیره تأمین بخش مراقبت های سلامت شناسایی گردید که در قالب 8 کلان دسته «مزیت های رابطه ای»، «مزایای بیمار»، «مزایای راهبردی»، «مزایای مالی»، «مزایای منابع انسانی»، «تقویت برند»، «مزایای کیفی» و «مزایای حل مشکلات» گروه بندی شدند. در مرحله دوم به منظور مدل سازی مزایا، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر فازی، مزایا در 4 سطح قرار گرفتند. نتایج مدل سازی نشان داد به ترتیب «مزایای راهبردی» و «مزایای منابع انسانی» مهم ترین مزیت همرقابتی هستند زیرا به عنوان مزیت بنیادی بر سایر مزیت ها اثر می گذارند. به منظور بهره گیری از مزایای همرقابتی وجود قراردادهای شفاف برای جلوگیری از تنش، وجود مدیران کارآمد که پذیرای راهبرد همرقابتی باشند و توان حل تعارضات را داشته باشند، وجود معیارهای انتخاب هوشمندانه رقیب، وجود سیستم های نظارتی مورد توافق طرفین و حذف قوانین دست و پاگیر بالادستی لازم است.
تأثیر شخصیت شهید سلیمانی بر الگوی رفتاری سیاست خارجی ج.ا.ایران در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مولفه های تاثیرگذار در سیاست خارجی هرکشوری می تواند به تبیین سیاست خارجی و پیشبرد اهداف هرکشوری در حوزه بین الملل بسیار کارگشا باشد.یکی از مهمترین مولفه های تاثیرگذار در سیاست خارجی هرکشوری فرد اجراکننده سیاست های تعیین شده آن کشور در حوزه سیاست خارجی می باشد.برای واکای این اثر باید شخصیت شناسی سیاسی و نوع تفکر مجری سیاست گذار در عرصه سیاست خارجی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه بررسی شخصیت شهید سلیمانی و تاثیر آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا به دنبال تبیین تاثیرگذاری شخصیت افراد موثر در سیاست خارجی بر اجرای صحیح روابط خارجی کشورها می باشد.این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب نظری «تمدل پیوستگی روزنا» و «نظریه روانشناسی سیاسی» با شیوه ی گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش شخصیت کاریزماتیک،متدین،ولایتمدار،باهوش و با درایت شهید سلیمانی با توجه به اختیارات قانونی در سیاست خارجی منطقه باعث ایجاد صلح در منطقه و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در سیاست خارجی شده است.
روسیه و افغانستان پس از ظهور طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
7 - 29
حوزههای تخصصی:
خروج ناگهانی نیروهای غربی از افغانستان و ظهور مجدد طالبان در این کشور، منجر به ایجاد صحنه جدیدی در عرصه سیاست افغانستان و تغییر جایگاه بازیگران داخلی وخارجی دخیل در این کشور گردید؛این تحولات و رخ دادهادر افغانستان، به چالش جدی برای روسیه تبدیل گردید.عقب نشینی ناگهانی نیروهای غربی باقیمانده از افغانستان و تصاحب قدرت توسط طالبان، منجر به کاهش خشونت جنگی در سراسر کشور گردید،اما به شدت میزان عدم اطمینان کلی را افزایش داد.از اینرو روسیه درصدد آمد با در نظر گرفتن اهداف منطقه ای و بین المللی به این بحران واکنش نشان دهد.این نوشتار با هدف شناسایی علل تجدید نظر در سیاست خارجی روسیه نسبت به تحولات افغانستان با توجه به ظهور مجدد طالبان ایجاد شده است.بنابراین سوال اصلی مطرح می شود، علل تجدید نظر در سیاست خارجی روسیه نسبت به تحولات افغانستان با توجه به ظهور طالبان در این کشور چیست؟برای رسیدن به پاسخ این سؤال، از روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از ابزار گردآوری کتابخانه ای و سایت های اینترنتی استفاده شده است.همچنین نگارندگان این فرضیه را مورد بررسی قرارخواهند داد،افغانستان در موقعیت استراتژیک روسیه اهمیت زیادی داردو بی ثباتی پایدار در افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی می تواند، یک تهدید امنیتی برای روسیه و سایر اعضای CIS ایجاد کند.یافته های مقاله نشان می دهد روسیه با اتخاذ رویکرد تاکتیکی و با هدف مدیریت و دفع تهدید در سیاست خارجی خود با افغانستان پرداخته است.اکنون روسیه درصدد است با رویکرد تهاجمی خود به عنوان یک قدرت جهانی وارد پروسه صلح در افغانستان شودوازاین طریق بتواند سیاست خود را برافغانستان تحمیل کند.
قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با عنوان «محور مقاومت» در نظام قدرت غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 148
حوزههای تخصصی:
ایران از مهم ترین و تأثیرگذارترین بازیگران در معادلات قدرت در منطقه غرب آسیاست. با توجه به اهمیت منطقه غرب آسیا بازیگران مهم در سطح منطقه ای و بین المللی در تلاش برای افزایش نفوذ در منطقه هستند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مهم ترین بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای تأثیرگذار در نظام قدرت غرب آسیاست. به این منظور از چهارچوب نظری قدرت های منطقه ای استفاده شده است. به طورکلی در سطح ساختار، وضعیت «ساختار نظام قدرت بین الملل» و «ساختار نظام قدرت منطقه» و در سطح کارگزار، وزن ژئوپلیتیکی و اهداف راهبردی هریک از بازیگران فرامنطقه ای (ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین) و بازیگران منطقه ای (عربستان و ترکیه)، بر جایگاه ایران در منطقه غرب آسیا تأثیرگذار هستند. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. با وجود رقبای مهم منطقه ای و فرامنطقه ای، در حال حاضر ایران جایگاه ژئوپلیتیکی مهم و تعیین کننده ای در گره های شبکه ای غرب آسیا از جمله کشورهای عراق، سوریه و لبنان دارد. ایران از جمله تأثیرگذارترین بازیگران در عراق است، نماینده آن حزب الله نیروی مؤثری در لبنان است. همچنین تلاش ایران برای حفظ حکومت بشار اسد در سوریه در راستای حفظ محور مقاومت و نابودی داعش موفقیت آمیز بوده است.
هوش مصنوعی و تحول پاردایمیک در نظریه و عمل روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشته روابط بین الملل در طول یک قرن اخیر متاثر از ماهیت پویای روابط بین الملل و همچنین دغدغه صلح سازی، تحولات پارادایمیک و مناظرات گفتمانی بسیاری را در حوزه های نظری، روشی و شناختی تجربه کرده است. لیبرالیسم را می توان اولین پارادایم نظری روابط بین الملل دانست که متاثر از اندیشه های آرمانگرایانه در دوران پس از جنگ جهانی اول ظهور یافته و با شروع جنگ جهانی دوم به حاشیه رانده شد. دومین تحویل پارادایمیک، با ظهور نظریه رئالیسم در عصر پس از جنگ جهانی دوم، آغاز شد. در این دوران، قدرت به کلیدواژه اصلی در ادبیات روابط بین الملل تبدیل شد. سومین تحول پارادایمیک در نظریه روابط بین الملل پس از فروپاشی شوروی، کاهش وزن امور امنیتی و افزایش نقش اقتصاد رخ داد. گرچه تحول سوم را می توان متکثرترین دوران نظری در حیات یکصد ساله رشته روابط بین الملل دانست، اما در این دوران نیز نظریات نولیبرالیسم و نورئالیسم، به صورت نسبتا متوازنی، بر عرصه تحلیلی و علمی این رشته مسلط بوده اند. در عصر حاضر، تحولات جدیدی از قبیل ظهور هوش مصنوعی بروز کرده اند که پتانسیل تاثیرگذاری بر تحول پارادایمیک در نظریه و عمل روابط بین الملل را دارا هستند. فرضیه پژوهش حاضر با استفاده از روش موردپژوهی و کاربست چارچوب نظری انقلاب های علمی توماس کوهن، بر این مبنا استوار است که هوش مصنوعی با قدرت بخشی به بازیگران غیردولتی همچون هولدینگ ها و شرکت های بزرگ، منجر به فرسایش بیش از پیش حاکمیت دولت ها شده و می تواند چهارمین تحول پاردایمیک در رشته روابط بین الملل را رقم بزند.
آینده پژوهی مدیریت دانش از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
113 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: «چگونگی آینده پژوهی مدیریت دانش از منظر قرآن کریم و روایات» هدف اصلی این پژوهش بوده است.روش: نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش بررسی آن با استفاده از روش های آینده پژوهی، اکتشافی است. اطلاعات لازم به دو شیوه گردآوری شد: روش کتابخانه ای (مشتمل بر آیات قرآن کریم، تفاسیر مرتبط، روایات معصومین (ع) و اسناد و مدارک) و پرسشنامه ای. با توجه به اینکه از نرم افزار سناریوویزارد برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد، نوع پرسشنامه بسته و به صورت ماتریس آثار متقابل و با پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان است. درنهایت شش عامل کلیدی به عنوان عوامل پیشران در سناریوویزارد استفاده شده است و با توجه به تجزیه وتحلیل های متعدد و بهره گیری از پنل خبرگان، تعداد یک سناریوی محتمل و قوی از نرم افزار سناریوویزارد استخراج شده است. یافته ها: یک سناریوی قوی از قرآن کریم و روایات در حوزه آینده پژوهی استخراج شد که موجب فراگیری، ثبت و نگهداری دانش، سیادت دانش و قرآن کریم به عنوان محور اصلی دانش هستند.نتیجه گیری: قرآن کریم (به خصوص قسم های یادشده در قرآن در ارتباط با طبیعت) و احادیث نقل شده از معصومین (ع) منابع غنی برای آینده پژوهی در حوزه دانش به شمار می رود که واژه «متوسمین» نقل شده در قرآن کریم به انسان های آینده نگر اشاره دارد
تحلیل گفتمانی «تبلیغ دین» در منظومه فکری آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۴۲-۱۳
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال فهم چگونگی و کیفیت تبلیغ دین اسلام در نظام اندیشگی آیت الله العظمی خامنه ای است. ایشان این مفروض را در نظر دارند که میان تبلیغ دین اسلام و آموزه های انقلاب اسلامی تفاوتی وجود ندارد چرا که هدف از وقوع انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، تبلیغ دین به مثابه سبک زندگی فردی و اجتماعی است که نقدی جدی بر مدرنیته غرب و حیات عرفی گرایانه است. پرسش اصلی مقاله مبتنی بر روش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف (توصیف، تبیین و تفسیر) صورت بندی شد: «آیت الله العظمی خامنه ای در سه سطح توصیف، تبیین و تفسیر چه نگرشی به تبلیغ دین دارد؟» رهبر انقلاب اسلامی با مخاطب قرار دادن حوزه و طلاب علوم اسلامی، آنان را به عنوان عاملیت اصلی تبلیغ دین معرفی می کند. هدف نوشتار، بررسی رویکرد تبلیغ دین در نظر رهبر انقلاب است. روش گردآوری مطالب از نوع کتابخانه ای و اسنادی است. مقاله، گزیده ای از سخنان رهبر انقلاب در 21 تیر 1402 را به عنوان «متن منتخب» برای تحلیل گفتمان تبلیغ در نظر گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد متن منتخب، از منظر شکلی و محتوایی، نطقی کامل، امیدوارکننده و درعینِ حال انتقادی است و با توصیف وضعیت موجود، و اعلام مبانی و اثرپذیری از گفتمان انقلاب اسلامی، رویکرد راهبردی داشته و در پی اثربخشی گفتمانی است. در این متن رهبر انقلاب اسلامی، تبلیغ به روش های سنتی را مورد نقد قرار داده و از ضرورت تمسک به روش های جدید سخن گفته است. همچنین تبلیغ را مهم ترین نقش حوزه علمیه و روحانیت شیعه به عنوان سوژگان گفتمانی می داند که باید بر اساس شناخت صحیح و تحقیقات علمی کافی صورت پذیرد.
واکاوی مشروعیت سیاسی در دولت های ایران؛ از هخامنشیان تا انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 58
حوزههای تخصصی:
هر دولتی برای بقای خود علاوه بر اعمال زور و قدرت به اقتدار نیز نیازمند است. مشروعیت، ضامن اقتدار دولت است و حق امرونهی را برای حاکمان و لزوم اطاعت از آنها را مشروع می سازد. تکیه صرف بر قدرت نظامی، بدون داشتن پشتوانه ای از مشروعیت، در درازمدت ممکن نیست. نظام های سیاسی حاکم بر ایران نیز بر پشتوانه ای از مشروعیت تکیه داشته اند و برای مشروع و موجه کردن حکومت و فرمانروایی خود به دلایلی تمسک جسته اند. این مقاله به دنبال واکاوی تحولات مشروعیت، یافتن نقاط عطف آن و شباهت ها و تفاوت های تلقی از مشروعیت در دولت های ایران از امپراطوری هخامنشی تا انقلاب اسلامی است؛ بنابراین با مراجعه به اسناد تاریخی و با روش تحلیل مضمون کیفی، اصلی ترین تحولات مشروعیت نظام سیاسی و فراز و نشیب آن در ایران از دوره باستان تاکنون بیان خواهد شد. در پایان روشن می شود دولت های حاکم بر ایران از دوران باستان تا انقلاب اسلامی به جز سلسله پهلوی بر نظریه الهی مشروعیت تکیه داشته اند و علی رغم همه تفاوت هایی که دارند ازاین جهت مشترک هستند
تأثیر بحران اوکراین بر سیاست خارجی-امنیّتی ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۹)
171 - 198
حوزههای تخصصی:
سرعت تحولات بین المللی برنامه کشورها را که در اثر آن با چالش ها و مشکلات سیاست خارجی و داخلی متعددی مواجه شده اند، به گونه ای رقم می زند که ناگزیر از تغییر و تحول هستند. بحران اوکراین با برهم زدن نظم موجود جهانی بوده، کشورها را با تهدیدهای جدیدی امنیّتی روبرو نموده است. از این رو، تمامی کشورها نگران موقعیت و حفظ منافع حیاتی و ملی خود شده اند. کشور ژاپن نیز که تاکنون موضعی منفعلانه و صلح طلبانه در روابط بین المللی و سیاست خارجی خود داشته است، با توجه به محیط همسایگی؛ موقعیت ژئوپلیتیک خود؛ افول قدرت ایالات متحده آمریکا به منزله متحد نظامی-امنیّتی؛ سعی کرده است که با اتحاذ رویکردی عمل گرانه در راهبرد و رویکرد سیاسی، امنیّتی و نظامی خود، موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد. لذا پرسش اصلی تحقیق این است که بحران اوکراین چه تأثیری بر سیاست خارجی-امنیّتی ژاپن گذاشته است؟ فرضیه تحقیق این است که بحران اوکراین منجر به امنیّتی تر شدن رویکرد سیاست خارجی ژاپن شده است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استدلال استقرائی، با مشاهده رفتار سیاست خارجی ژاپن، ابعاد «تغییر در رویکرد سیاسی-امنیّتی ژاپن» را مورد بحث قرار می دهد.
الگوهای رفتاری حاکم بر روابط ایران و عربستان از دیدگاه نظریه سازه انگاری (1392-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
221 - 243
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان به دلیل داشتن ظرفیت های ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک، تأثیر زیادی هم بر کشور های غرب آسیا و هم بر کشورهای جهان اسلام دارند. قبل از انقلاب اسلامی، روابط دو کشور دوستانه و حداکثر رقابتی بود؛ اما بعد از انقلاب روابط دوستانه بین دو کشور در اغلب دوره ها به روابط رقابتی و حتی خصمانه تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی روابط پرفرازونشیب و پیچیده جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بین سال های 1384 تا 1392 برمبنای نظریه سازه انگاری و تکیه بر مفاهیم اجتماعی سیاست بین الملل، به ویژه نظریه الکساندر ونت درباره الگوهای رفتاری میان کشورهاست. از این رو، پرسش پژوهش حاضر عبارت است از: «چگونه می توان روابط پیچیده جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را بین سال های 1384 تا 1392 برمبنای سه فرهنگ کانتی، لاکی و هابزی یا سه الگوی رفتاریِ دوستی، رقابت و دشمنی بررسی کرد؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که در بازه زمانی مورد بحث، الگوی غالب بر روابط دو کشور الگوی رقابتی بوده که عمدتاً در حوزه های مناطق نفوذ دو کشور در غرب آسیا، ملاحظات امنیتی و کسب رهبری مسلمانان بروز یافته است. در سطح پایین تر، الگوی دشمنی بر روابط دو کشور حاکم بوده و پیرامون مسائلی نظیر برنامه هسته ای ایران و مناقشه اعراب و اسرائیل تبلور یافته است. سرانجام، بخش محدودی از روابط ایران و عربستان، مبتنی بر الگوی دوستی بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی-اسنادی است و داده های مناسب نیز به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است.
ارزیابی ظرفیت های سیاسی ترکیه برای تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
187 - 213
حوزههای تخصصی:
کشور ترکیه، با تکیه بر میراث تمدنی امپراتوری عثمانی، ازجمله کشورهایی است که داعیه ایجاد تمدن اسلامی از طریق احیای نظام سیاسی خلافت را در سر دارد. با رشد اسلام گرایی در ترکیه در دهه های اخیر، رهبران و اندیشمندان سیاسی آن تلاش کرده اند تا الگوی تمدنی خود را بیش از گذشته تئوریزه نمایند. در این میان، نجم الدین اربکان و طیب اردوغان، رهبران اسلام گرایی سیاسی، و سعید نورسی و فتح الله گولن، رهبران اسلام گرایی اجتماعی، در تحولات سیاسی-اجتماعی ترکیه نقش بسزایی داشته اند. در این نوشتار تلاش شده تا با رویکردی حداکثری، ظرفیت های سیاسی ترکیه برای تحقق تمدن جدید اسلامی در سه حوزه دولت (تجربه دولت های اربکان و اردوغان)، جنبش های سیاسی-اجتماعی (تجربه فعالیت های نورسی و گولن) و احزاب سیاسی (تجربه حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه) سنجیده شود. نتیجه پژوهش، این باور را ایجاد می کند که ترکیه از سویی، اگر بتواند ادعای خود مبنی بر جمع میان اسلام و دموکراسی را تحقق بخشد و از سوی دیگر، اگر بتواند میان دو مطلوب متضاد خود، یعنی احیای خلافت اسلامی و عضویت در اتحادیه اروپا، جمع کند، تجربه ای سرشار و موفق را در مسیر نیل به تمدن جدید اسلامی به وجود آورده است. شواهد زیادی وجود دارد که تحقق این دو اگر، تقریباً ناممکن است و بر این اساس، ظرفیت های سیاسی ترکیه برای تحقق تمدن جدید اسلامی بسیار اندک خواهد بود.