فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
35 - 58
حوزههای تخصصی:
شورای امنیت ملل متحد به عنوان رکن مسئول صلح و امنیت بین المللی، پس از بیش از یک دهه و تا ابتدای سال 2023 هنوز موفق به پایان دادن به بحران سوریه و یا یافتن راه حلی پایدار برای آن نشده است که از سال 2011 آن را در دستور کار خود قرار داده است. در این مقاله به این پرسش اصلی پاسخ داده می شود که چرا و چگونه شورای امنیت بر اثر کنش اعضا موفق به پایان این بحران نشده است؟ جهت پاسخ به این سوال با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ضمن بررسی منافع اعضای شورای امنیت در این بحران، همپوشانی و وجوه افتراق میان این منافع ارزیابی می شود. در این راستا عملکرد شورای امنیت به طور مشخص متاثر از عوامل درون نهادی و برون نهادی بوده است؛ یافته ها نشان می-دهد، در طول این مدت شورا برخلاف موانع موجود سازمانی ازجمله تعارض منافع اعضای دائم، به طور مشخص از یک سو روسیه و چین و در سوی دیگر ایالات متحده، انگلستان، فرانسه و دیگر اعضای غیردائم شورا، تلاش کرده است تا با ابزارهایی که در اختیار دارد از جمله صدور قطعنامه راه حلی برای این بحران بیابد. با این وجود همچنان شورا در این مسیر به موفقیت جامع دست پیدا نکرده است.
عوامل تهدید کننده همگرایی جماعت دعوت و اصلاح با نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
جماعت دعوت و اصلاح، به عنوان یکی از جریان های اسلامی و امتداد جنبش اخوان المسلمین در جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر حداقل در سطح سیاست اعلامی در همگرایی با نظام ج. ا. ا به سر می برد. با این وجود برخی عوامل اندیشه ای و عملکردی می توانند تهدید کننده همگرایی مذکور باشند. بنابراین واگرایی جماعت و نظام نسبت به یکدیگر در سال ها و دهه های آینده، مساله ای است که احتمال وقوع آن به صورت جدی مطرح است. نوشتار حاضر با تکیه بر نظریه مکعب بحران به بررسی مسأله مذکور پرداخته و تبیین عوامل تهدید کننده همگرایی جماعت و نظام را موضوع خود قرار داده است. بر اساس یافته های پژوهش، همگرایی مذکور حداقل توسط سه عامل مورد تهدید قرار می گیرد: الف) التزام جماعت دعوت و اصلاح به عوامل ساختاری در اندیشه و عملکرد. ب) انحصار این گروه در تراژدی های گذشته. ج) وقته ها و دال های موجود در گفتمان ایشان.
سنجش نظریه مقاومت اسلامی با معیارهای متأخر نظریه پردازی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
54 - 79
حوزههای تخصصی:
در جریان آخرین مباحثات نظری روابط بین االملل، چنین برداشت می شود که یک نظریه مطلوب باید از چهار عنصر دانش افزایی (اصالت)، تبیین کنندگی (رفتارشناسی)، زیبایی شناسی و راهبردمحوری برخوردار باشد. در این راستا نگارنده در صدد است، به تبیین معیارهای مزبور در نظریه «مقاومت اسلامی» بپردازد. حال این پرسش مطرح است که چگونه نظریه مقاومت اسلامی یک نظریه مطلوب و بدیع در روابط بین الملل قلمداد می شود؟ نویسنده در این پژوهش با روش کیفی و رویکرد تبیینی- تحلیلی بر این باور است که نظریه مقاومت اسلامی اولاً، اصالت دارد: این نظریه ریشه در پارادایم توحیدی دارد، واحدهای سیاسی را در جبهه «حق» و «باطل» ترکیب بندی می نماید و با بهره گیری از نص، عقل و سنت، شناخت روندها، پدیده ها و رخدادهای سیاسی و بین المللی را میسر می داند. ثانیاً، رفتار جبهه باطل، در قالب نظام سلطه تجلی پیدا می کند. بقای نظام سلطه، در گرو سلطه پذیری واحدهای سیاسی است. لذا مبارزه با واحدهای انقلابی در جهت بقاء و تداوم نظام سلطه، ضروری است. ثالثاً، مهم ترین جنبه های زیبایی شناختی نظریه مقاومت، پرهیز از فرقه گرایی و وحدت زایی در جهان اسلام و به طور کلان تقویت جبهه حق در روابط بین الملل است. و رابعاً، اصلی ترین راهبرد نظریه مقاومت جهت تحقق صلح، مبارزه سیاسی، نظامی و عقیدتی با نظام سلطه است.
مسئله سکولاریزاسیون: مناقشه کارل لوویت و هانس بلومنبرگ درباره مشروعیت دوران مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 43
حوزههای تخصصی:
دو تن از مهم ترین فیلسوفانی که اصالت مدرنیته را از منظری الهیاتی مردود شمردند، کارل اشمیت و کارل لوویت، در نقد خود از مفهوم سکولاریزاسیون سود جستند. اشمیت در الهیات سیاسی، همه مفاهیم نظریه مدرن دولت را نسخه های سکولارشده مفاهیم الهیاتی خواند و لوویت در معنا در تاریخ، فلسفه پیشرفت و به تبع آن مدرنیته را روایتی زمینی شده از فرجام شناسی مسیحی-یهودی تلقی کرد. هانس بلومنبرگ، ابتدا در کنفرانس مونتسر و سپس به نحوی مبسوط در مشروعیت دوران مدرن، مفهوم سکولاریزاسیون را هدف شدیدترین حملات قرار داد و کتاب لوویت را واجد «اثری جزمیت بخش» بر فضای فکری آلمانِ نیمه دوم سده بیستم – و به طور مشخص دهه ۱۹۵۰- دانست. بلومنبرگ به نحوی پارادوکسیکال، هم از مدرنیته در مقام آغازی مطلقاً نو در تاریخ دفاع کرد و هم فلسفه پیشرفت مدرن را کوششی برای پاسخ به مسئله ای اساساً الهیاتی -و به تعبیر خود مسئله «باقیمانده »ای- محسوب کرد که مدرنیته سرانجام از آن دست خواهد کشید. از آن دهه به بعد، سکولاریزاسیون را اغلب مفهومی می انگارند که صرفاً در نقد و نفی مدرنیته به کار گرفته می شود. فهم مناقشه لوویت و بلومنبرگ، مستلزم فهم این وجوه مختلف و استفاده استعاری نیرومند لوویت از آن است. در این مقاله می کوشیم نخست پیشینه ای تاریخی از مفهوم سکولاریزاسیون ارائه کنیم، سپس تز سکولاریزسیون لوویت و نقد بلومنبرگ را توضیح دهیم و در نهایت با بسط برخی دیدگاه های رابرت پیپین و الیزابت برینت، ملاحظاتی انتقادی را در زمینه شالوده نقد بلومنبرگ مطرح سازیم.
اقتصاد سیاسی برنامه فضایی هندوستان (2023 – 1963)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
414 - 379
حوزههای تخصصی:
از سال 1963 تا به امروز، کشور هندوستان گام به گام در مسیر طی شده توسط ثروتمندترین کشورهای جهان اقدام به سرمایه گذاری مستمر در برنامه های فضایی ملی خود کرده و به یکی از شش کشور پیشگام در عرصه استفاده از فضا بدل شده است. دهلی نو با انجام اکتشافات گسترده در فضای ماورای جو زمین به عنوان چهارمین فاتح کره ماه بعد از آمریکا، روسیه و چین شناخته می شود و ارسال انسان به فضا و احداث ایستگاه فضایی مستقل نیز در دستور کار سازمان فضایی این کشور قرار دارد، درحالی که بخش زیادی از جمعیت بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری در این کشور با مشکلاتی مانند کمبود آب آشامیدنی سالم، دسترسی نداشتن به جاده، برق و نیز حتی سوءتغذیه شدید مواجه اند، ازاین رو مقاله حاضر تلاشی برای پاسخگویی به این پرسش است که چرا هندوستان به رغم درگیر بودن با مشکلات متعدد اقتصادی و دست به گریبان بودن با محدودیت جدی در تأمین منابع لازم برای حل وفصل این مشکلات، از سال 1963 تا به امروز گام به گام در مسیر طی شده توسط ثروتمندترین کشورهای جهان، اقدام به سرمایه گذاری مستمر در برنامه های فضایی ملی خود کرده است؟ در ادامه با اتکا بر رهیافت تلفیقی و استفاده از نظریه های اقتصاد، مدیریت، اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل به روش استنتاج بهترین تبیین این نتیجه حاصل شده است که اساساً نه تنها هزینه های سرمایه گذاری در برنامه های فضایی برای کشوری مثل هندوستان به مراتب کمتر از عدم سرمایه گذاری در این عرصه بوده و در حقیقت نه به لحاظ سیاسی و نه اقتصادی جایگزین قابل قبولی برای آن قابل تصور نیست، بلکه بر اساس مسیر تجربه شده توسط هندوستان، فضا یکی از سودمندترین عرصه های سرمایه گذاری برای یک کشور در حال توسعه مثل هندوستان نیز بوده، هست و در آینده قابل پیش بینی نیز باقی خواهد ماند.
Exploration of the Reasons for the Collapse of Pahlavi II Government (1320-1357 SH): An Analysis from the Perspective of the Destabilizing State Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims to explore and explain the collapse of Pahlavi II using the destabilizing state theory. The reasons for the collapse of the said government have been analyzed based on historical documents and the destabilizing state theory. The paper portrays the subject by scrutinizing historical reasons and evidence found in credible sources. The fundamental issue is the identification of factors and explaining their role in the collapse. The indicators of the destabilizing state theory have been used to examine and explain various historical data. This research, based on library sources, memoirs, documents, and newspapers, and a descriptive-analytical qualitative method, aims to answer the question of ‘Which variables involved in the collapse of the Pahlavi II government are based on the destabilizing state theory and why did the Pahlavi government collapse?’ The results indicated that the variables involved in the collapse of the Pahlavi regime include: Legitimacy crisis, inefficiency in providing public services, law evasion accompanied by violence, coercion and suppression, infiltration of the SAVAK security forces, foreign interventions, especially by the United States, demographic pressure, migration from villages to cities and particularly to Tehran, superiority and decisiveness of revolutionary forces, undeveloped economic structure, rapid and erratic economic growth, and financial corruption.
ملاحظات امنیتی دیپلماسی علمی در حوزه مطالعات ژن پژوهی پیرامون ژنوم ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
227 - 247
حوزههای تخصصی:
موضوع إرتباط همکاریهای فناورانه در حوزه پژوهشهای ژنتیک إنسان محور با مباحث مربوط به حقوق بشر (حق حیات و حق بر سلامتی) از یکسو، کارکردهای مخفی دستیابی به شناسنامه ژنتیکی شهروندان از سوی دیگر، موجب شده جنبه های أخلاقی، سیاسی، أمنیتی و حقوقی قراردادهای مبتنی بر ژنوم، بسیار مهمتر از جنبه پزشکی آن باشد. لذا ضرورت دارد، کشورهای در حال توسعه، با بررسی جنبه های سیاسی، أمنیتی و إجتماعی با ایجاد أبزارهای ویژه حمایتی و نظارتی، تعاملات و مراودات علمی در حوزه منابع ژنتیک إنسانی را کنترل، توسعه و حمایت کنند. یافته ها: گرچه، استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی علمی و همکاریهای فناورانه درزمینه ژن پژوهی و نقل و إنتقال فرامرزی رده های سلولی و ژنوم إنسانی، علاوه بر إرتقاء کمی وکیفی إعتبار پژوهش، بستر مساعدی پیرامون إمکان تجزیه و تحلیل متمرکز و هماهنگ روی نمونه های سلولی و بیولوژیکی فراهم آورده؛ لیکن، إبداع شیوه های مدرن تکثیر و ویرایش ژن، همچنین کارکردهای بالقوه إطلاعات ژنتیکی مکتسب از نمونه های إنسانی، باعث بروز حساسیتهای مضاعفی از طرف أنجمنها و أرگانهای دولتی، خصوصاً درزمینه إستفاده نابجای إحتمالی از این ذخیره إطلاعاتی شده است.
نظام تحریم گرایی و اقتصاد سیاسی تحریم در سیاست داخلی و خارجی آمریکا: واکاوی اثربخشی و چالش های تحریم گرایی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
29 - 62
حوزههای تخصصی:
تحریم اقتصادی یک سیاست برنامه ریزی شده با هدف اعمال محدودیت های اقتصادی، تجاری و سیاسی برای دستیابی به اهداف سیاسی از قبیل تغییر در رفتار بازیگران، تغییر رژیم و کنترل تسلیحات است. در طول چند دهه اخیر، آمریکا با استفاده از جهان روایی دلار و نقش کانونی خود در نظام اقتصادی، بانکی و مالی جهانی، کاربست تحریم ها را در سیاست خارجی خود افزایش داده به نحوی که بر اساس برخی برآوردها بیش از سه چهارم کل تحریم های جهان، از جانب این کشور اعمال شده است. با توجه به اهمیت مسئله تحریم ها، پژوهش حاضر، این پرسش های کلیدی را طرح می کند که تحریم های اقتصادی چه روندی را در چهارچوب سیاست خارجی آمریکا تجربه کرده اند؟ آیا تحریم های اقتصادی آمریکا اثرگذار هستند؟ چه چالش هایی پیشِ روی نظام تحریم های اقتصادی آمریکا در ساخت داخلی این کشور و همچنین نظم بین المللی وجود دارد؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش موردپژوهی، ضمن ارائه چهارچوب مفهومی «تحریم گرایی» برای تبیین جایگاه تحریم ها در سیاست خارجی آمریکا در دو مقطع زمانی تحریم گرایی محدود (1945 تا 1990) و تحریم گرایی گسترده (1990 به بعد)، به ارزیابی اثرگذاری این تحریم ها در دستیابی به اهداف سیاسی و همچنین چالش های پیشِ روی آن در سطوح تحلیل خرد و کلان پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست تحریم گرایی ایالات متحده از دهه 1990 تکاملی گسترده در زمینه های کمی، عمق، حوزه جغرافیایی، پیچیدگی، رژیم اجرا و لایه نظارت بر تحریم ها پیدا کرده است. گرچه تحریم های اقتصادی آمریکا اثرات اقتصادی را بر بازیگر تحریم شده تحمیل کرده، اما عموماً در دستیابی به اهداف سیاسی تعیین شده ناموفق عمل کرده اند. تحریم های آمریکا با چالش های مهمی در سطوح داخلی از جمله فرایند دشوار لغو تحریم ها به دلیل اینرسی بوروکراتیک آمریکا، پیچیدگی فزاینده قواعد تحریمی، انباشت درخواست های متعدد شرکت های خصوصی و افراد برای استعلام تراکنش ها، نبود نظام جامع برای ارزیابی اثرگذاری تحریم ها و در سطح خارجی نیز ایجاد ائتلاف های اقتصادی و سیاسی رقیب، گسترش شبکه های پنهان تجاری و مبادلاتی، هزینه های انسانی تحریم ها و به خطر افتادن جهان روایی دلار مواجه است.
تحریم های اقتصادی ایالات متحده و تعاملات ژئواکونومیک ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آثار تحریم های ایالات متحده بر ایران و چین، به دنبال پاسخ به این پرسش است که تحریم های آمریکا، چه تأثیری بر همکاری های دو جانبه تجاری - مالی ایران و چین داشته است؟ پاسخ موقتی مطرح شده این است که تحریم های نفتی - مالی ایالات متحده بر ایران، منجر به افزایش تجارت خارجی ایران به ویژه در حوزه انرژی با چین شده است و بالعکس تحریم های تجاری ایالات متحده بر چین، منجر به کاهش سرمایه گذاری و تجارت خارجی آن با ایران شده است. یافته های پژوهش با کاربست دو نظریه ترکیبی نوواقع گرایی و دیپلماسی تحریم، بیانگر آن است که جمهوری اسلامی ایران و چین، با رویکردی واقع گرایانه با توسعه تعاملات اقتصادی دوجانبه خود، درصدد ایجاد موازنه قدرت، از طریق افزایش میزان دستاوردهای نسبی اقتصادی در برابر ایالات متحده بوده اند. بنابراین، جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریم ها و افزایش دستاوردهای اقتصادی در نظام تجاری بین المللی، از چین به صورت یک شریک مطمئن در نظام بین المللی بهره برده است و دولت چین نیز با پیروی اندک از تحریم های ایالات متحده علیه ایران، احتمالاً از آن به عنوان یک برگ برنده در معادلات آینده خاورمیانه بهره خواهد برد. شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای- اسنادی و روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی است.
تحلیل مقایسه ای الگوی رقابت و همکاری ایران و افغانستان در دوران دولت وحدت ملی و طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
59 - 88
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان یکی از مهم ترین همسایگان غربی افغانستان مناسبات عمیقی در سطوح مختلف با این کشور دارد. در طول دو دهه اخیر و با شکل گیری دولت وحدت ملی همواره مسیر روابط دو کشور متأثر از عوامل تأثیرگذار فردی همچون ادراک رهبران سیاسی، عوامل ملی نظیر: متغیرهای قومی، مذهبی، جغرافیایی و فرهنگی و همچنین عوامل خارجی مانند حضور کشورهای مداخله گر منطقه و بین المللی و حضور گروه های تروریستی بوده است. به عبارتی دیگر مناسبات دو کشور ایران و افغانستان همواره بر رقابت و اصولاً تنش اما نه از جنس قهرآمیز و همکاری و تعمیق روابط در بُعد سیاسی و امنیتی بوده است. ایران تاکنون دولت طالبان را به رسمیت نشناخته و تلاش کرده است تا از طریق دیپلماسی منطقه ای و همکاری با کشورهای دیگر، به حل و فصل بحران های افغانستان کمک کند. این روابط پیچیده نشان دهنده ترکیبی از منافع مشترک و اختلافات عمیق است که دو کشور را به سمت همکاری و در عین حال رقابت سوق داده است. از این رو پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با توجه به متغیرهای چندسطحی مؤثر در روابط ایران و افغانستان، الگوی فهم روابط ایران و افغانستان در دولت وحدت ملی و دولت طالبان را بر چه اساسی می توان صورت بندی و تحلیل کرد؟ در پاسخ به پرسش اصلی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای متغیرهای داخلی و خارجی که در دوره های زمانی مختلف استقرار این دو دولت از اهمیت متفاوتی برخوردار بوده اند باعث گردیده الگوی ماهوی حاکم بر رقابت و همکاری ایران و افغانستان یک الگوی «چندوجهی»، «دینامیک» و «پیچیده» باشد. در این بین با توجه به در نظر داشت وجوه چندسطحی تفاوت این دو دوره، الگوی استخراجی دوره دولت وحدت ملی «میل به همکاری در پرتو موازنه قدرت منطقه ای» و الگوی رقابت و همکاری دوره طالبان «تشدید منازعه و تصاعد بحران در پرتو موازنه چندلایه منافع» صورت بندی شده است. چهارچوب نظری اتخاذی مقاله برای استخراج الگوی روابط دو کشور با اتکا به صورت بندی نوینی از نظریه رئالیسم نوکلاسیک بوده که به نویسندگان مقاله امکان ترکیبی از محدودیت ها و فرصت های بین المللی، سطح و میزان تهدیدهای خارجی و فرصت ها و محدودیت های داخلی رفتار سیاست خارجی بازیگران را می دهد. روش تحقیق مقاله با اتکا به داده های کیفی به شکل تحلیلی- تبیینی است.
تأثیر عملکرد قوه قضائیه در بازتولید اعتماد سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
253 - 288
حوزههای تخصصی:
اعتماد سیاسی موجب حمایت سیاسی شهروندان از حکومت ها، ثبات سیاسی نظام و کارآمدی سیاسی دولت می شود، در حالی که پژوهش های متعددی در سال های اخیر نشان داده اند که سطح اعتماد سیاسی در ایران کاهش یافته است. برای بازتولید اعتماد سیاسی دو رویکرد وجود دارد، رویکرد جامعه محور و نهاد محور. در رویکرد جامعه محور بنیادهایی مانند کیفیت تشکل های اجتماعی نقش پررنگی در بازتولید اعتماد دارند، در عوض در رویکرد نهادی، این نهادهای رسمی هستند که نقش پررنگ تری را ایفا می کنند، نهادهایی مانند آموزش، بهداشت، پلیس و نهاد دادرسی. هدف این پژوهش بررسی اثر عملکرد دستگاه قضایی بر اعتماد سیاسی در ایران است. چارچوب نظری پژوهش از تلفیق نظریه رابینسون-عجم اوغلو و نظریه اعتماد نهادی روثستاین ساخته شده است. داده های این پژوهش از طریق انجام مصاحبه های عمیق با حقوق دانان گردآوری شده اند. این داده ها با روش تحلیل مضمون و همچنین روش ردیابی فرآیند تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، «وجود ضعف در کادر متخصص»، «وجود فساد»، «تحدید استقلال در قوه قضائیه» و «ضعف ساختاری در قوه قضائیه» سبب ایجاد اختلال در دادرسی های سریع و منصفانه شده است، اختلال در دادرسی سریع و منصفانه نهاد قضاوت را از دایره فراگیر بودن دور می کند که این وضعیت از دلایل کاهش اعتماد سیاسی در ایران است. نتیجه پژوهش مؤید فرضیه پژوهش مبنی بر وابستگی بازتولید اعتماد سیاسی به کیفیت نهاد قضاوت است.
استفاده از راهبرد بازدارندگی رسانه ای درصدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛ چالش ها و فرصت ها
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
297 - 320
حوزههای تخصصی:
تاکتیک ها و ملاحظات تحقق استراتژی "بازدارندگی رسانه ای" در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارای کدهای کنشگری فعال و فوق فعال، استفاده از پلتفرم ها و تکنولوژی های جدید رسانه ای، استفاده از روایت اول، استفاده از روایت برتر، راهبرد تعاملی، راهبرد حضور، راهبرد تکرار و جهاد تبیین است. از موانع و چالش های پیش روی صداوسیما در استفاده از این راهبرد می توان به نیروی انسانی کارآمد، تخصیص بودجه مناسب و پوشش مناسب و کافی، افزایش رویکرد واقع گرایی در بازنمایی ها، امکان دسترسی به منابع داخلی و خارجی و توجه به ظرفیت ها و توانمندی ها اشاره کرد. همچنین حفظ سرمایه اجتماعی رسانه، تعلیق و توقف غیریت و دیگری رسانه، تأثیرگذاری روی عملیات رسانه ای دشمن، افزایش اعتبار رسانه، اثرگذاری مثبت روی مخاطبان مشترک، کاهش آسیب پذیری مخاطبان، حفظ تعلق و وابستگی مخاطب و تاب آوری رسانه ای از فواید استفاده از این استراتژی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. مؤلفه های بوجودآورنده، فواید و ظرفیت هایی که استفاده از این استراتژی برای رسانه و کشور ایجاد می کند و در نهایت تاکتیک ها و ملاحظات تحقق این استراتژی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از جمله مواردی بود که در این پژوهش به آن ها پرداخته شد. پژوهش حاضر جهت درک عمیق پرسش پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده کرده است که در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد.
ناسیونالیسم قومی و توسعه طلبی ارضی در ایدئولوژی پان ترکیسم: چالش ها و راهکارها برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
29 - 54
حوزههای تخصصی:
پان ترکیسم جریانی است که طی دهه های اخیر و پس از تغییرات ژئوپلیتیکی متعاقب فروپاشی شوروی احیا شد و با توجه به خصوصیات نهفته در آن، تهدید بالقوه ای برای ژئوپلیتیک و تمامیت ارضی کشورهای دارای مناطق ترک زبان، ازجمله ایران، به شمار می آید. پرسش پژوهش حاضر این است که چگونه می توان منطق توسعه طلبی ارضی پان ترکیسمِ برون مرزی را از منظر نوع نگرش به ناسیونالیسم تحلیل نمود و به خنثی سازی جاذبه آن پرداخت؟ در پاسخ، فرضیه پژوهش این است که گرایش توسعه طلبانه پان ترکیسم ریشه در ناسیونالیسم ایدئولوژیک آن دارد؛ ناسیونالیسمی که با توجه به پایه ریزی، بر برداشتی قومی فرهنگی از ملت به الحاق گری و تحریک تجزیه طلبی در اقوام ترک زبان منطقه و به طور مشخص، ایران می انجامد. در مقابل، سیاست های خنثی ساز را می توان با اتخاذ رویکرد مدنی به ناسیونالیسم طراحی کرد. متناسب با فرضیه پیش گفته، یک چهارچوب نظری ترکیبی برای پایه ریزی الگوی تحلیلی پژوهش به کار گرفته می شود؛ چهارچوبی که «ارتباط میان ایدئولوژی و عمل» و «دوگانه ناسیونالیستی (قومی و مدنی)» ارکان آن را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با اتکا به منابع کتابخانه ای صورت گرفته و تحلیل داده ها به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است.
بررسی گفتمان توسعه اقتصادی هاشمی رفسنجانی در پنجمین انتخابات ریاست جمهوری
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
149 - 174
حوزههای تخصصی:
در پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با محوریت توسعه اقتصادی، هاشمی رفسنجانی با ارائه قرائتی از اسلام و ارزش های دینی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و سازندگی، در خطبه های نماز جمعه تهران توانست به جلب افکار عمومی موفق شود. بعد از جنگ و بازسازی های ناشی از خسارات وارده به کشور، هاشمی در تریبون نماز جمعه به ارائه قرائتی از اسلام دست زد که بر اساس آن رفاه در کانون گفتمان اسلام گرایی قرار گرفت. وی در گفتمان خود، سازندگی و بازسازی کشور را ارزش دینی قرار داده است. در این مقاله با تحلیل گفتمان متن هاشمی در خطبه های نماز جمعه، به بررسی تغییر کانون گفتمان اسلام سیاسی پرداخته شده است. در تحلیل گفتمان از چهارچوب نظری فرکلاف استفاده شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه گفتمان توسعه اقتصادی هاشمی رفسنجانی محور گفتمان جنگ را چرخش داد؟
صورت بندی مبانی نظری نفوذ از منظر اطلاعاتی (مکاتب، سطوح، رویکردها، حوزه ها و ابزارها و تکنیک های عملیاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
67 - 102
حوزههای تخصصی:
نفوذ در ارتباطی متقابل، به عنوان یکی از ابزارهای کسب، حفظ و افزایش قدرت قلمداد گردیده است که همواره با تغییر ماهیت و کارکرد قدرت، شاهد تغییر ماهیت و کارکرد آن، هستیم. مفهومی که در طول تاریخ، شاهد دگرگونی و تکامل ماهیتی و کارکردی آن، در قالب مبانی و مولفه ها به صورت متفاوت و متناوب هستیم. در این نوشتار سعی شده است با یک روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و اسنادی به شناخت رابطه قدرت و نفوذ و متناسبا و ارزیابی جنبه های مختلف نفوذ و ارائه یک مبنای نظری جامع و کارآمد از منظر اطلاعاتی پرداخته شود. سوال این پژوهش به این صورت است که نفوذ از منظر اطلاعاتی بر چه مبانی و صورت بندی نظری استوار است؟نتیجتا در این پژوهش مبانی و صورت بندی نظری نفوذ به این صورت است که نفوذ در طول تاریخ به تناسب ارتباط با قدرت و تغییرمندی ماهیت و کارکرد آن، در سه مکتب سنتی و نوین و فرا نوین تکامل یافته است و دارای سطوح عملیاتی سخت، نرم و هوشمند است و بر پایه سه رویکرد عملیاتی تدافعی، تهاجمی و تهاجمی – تدافعی قرارگرفته است و همچنین نفوذ دارای محیط و حوزه های عملیاتی مختلفی اعم از سیاسی- امنیتی- نظامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که همواره به تناسب محیط و حوزه عملیاتی در قالب تکینکها و ابزارهای عملیاتی متناوب از سوی یک بازیگر در قبال دیگری اعمال گردیده است.
تکوین هژمونی انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی گرامشی (1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث چگونگی شکل گیری بلوک انقلابی در نیمه دوم رژیم پهلوی یکی از موضوعات حائز اهمیت در فهم و تحلیل انقلاب اسلامی است که به موضوع نیروهای اجتماعی فعال؛ گفتمانهای مطرح؛ ارتباط آنها؛ و در نهایت چگونگی غلبه اسلامگرایی به رهبری امام خمینی بر دیگر رقبا می پردازد. به همین منظور، این مقاله پرسش اصلی خود را بر چگونگی تکوین هژمونی انقلابی در جامعه مدنی (1342-1357) متمرکز کرده است. فرضیه مقاله بر مبنای الگوی آنتونیو گرامشی این بوده است که دولت صرفاً استوار بر قوای قهریه محض نیست و بلکه باید در درون جامعه به واسطه اقناع توده ها به هژمونی دست پیدا کند تا هم مشروعیت و هم اقتدار داشته باشد. یافته های تحقیق نشان داده است که در بازه زمانی سالهای 1342تا 1357 رژیم پهلوی هژمونی را در جامعه مدنی کم کم از دست می داد و در مقابل هژمونی انقلابی در جامعه مدنی تکوین پیدا می کرد تا در نهایت رژیم در این جنگ مواضع مغلوبه شد و اسلامگرایان توانستند هم ایدئولوژیهای رقیب (لیبرالیسم و مارکسیسم) و هم گفتمان غربگرای دربار را شکست دهند. رویکرد تحقیق جامعه شناسی فرهنگی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
تحلیل فضایی و امنیتی مواد مخدر در خاورمیانه و تاثیر آن بر صلح و امنیت پایدار منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است چگونه مواد مخدر بر امنیت و صلح پایدار منطقه ای تاثیر می گذارد. وقتی وحدت و امنیت ملی،استقلال و تمامیت ارضی و ارزشهای اساسی دولت ملت،به فضاهای جغرافیایی و سیاست ملل دیگر پیوند بخورد منابع ژئوپلیتیک مشاجره و تهدید شکل می گیرد. قاچاق مواد مخدر و عبور مخالفان مسلح از مرزهای بین المللی از جمله منابع تهدید زا و تنش آفرین در خاورمیانه است که صلح وثبات منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است.لذا این روند در مجموع تهدیدی برای اقتصاد و امنیت ملی می باشد. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل فضایی و امنیتی مواد مخدر در کشورهای خاورمیانه می باشد. پژوهش حاضر، کاربردی و روش آن مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد در طی سال های 2000 تا 2021 بیشترین تراکم کشف مواد مخدر در محدوده کشور ترکیه، شمال سوریه و عراق و ایران، افغانستان و پاکستان می باشد، و بیشترین کانون های جرم خیزی و بی ثباتی سیاسی و امنیتی در این محدوده وجود دارد، که این محدوده از کشورهای خاورمیانه، وضعیت بحرانی تری از نظر آسیب پذیری در برابر مواد مخدر نسبت به سایر مناطق دارند.کشورهای قطر، امارات متحده عرب، کویت نسبت به سایرهای کشورهای خاورمیانه از نظر توزیع جرایم مواد مخدر از تراکم کمتری برخوردار هستند.
تمدن سازی به مثابه اصلی ترین کارکرد نهاد اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده از قدیم الایام یکی از اصلی ترین نهادها در هر جامعه و فرهنگی بوده است و هیچ تمدن انسانی بدون وجود این نهاد شکل نگرفته است. در جامعه ایران نیز نهاد خانواده جایگاهی بی بدیل داشته و دارد اما در عصر حاضر به سبب تغییرات ارزشی و پیدایی نهادهای مدرن یا شیوه های جایگزین، نهاد خانواده و کارکردهایش دچار آسیب شدند که به تبع آن آسیب های متعددی بر جامعه بار شده است لذا ضروری است تا با بازاندیشی در کارکردهای اصلی این نهاد و برشمردن مسائل بار شده بر این کارکردها، به سمت حل آسیب های بوجود آمده در جامعه حرکت کرد؛ بر این اساس این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که کارکردهای اصلی و صورت بندی مسائل کارکردی نهاد خانواده چیست؟ روش اصلی این پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است که برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و خبرگان این حوزه بهره برده است و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون(شبکه مضامین) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نهاد خانواده دارای کارکردهایی متعالی است که حاصل این کارکردها به اصلی ترین کارکرد نهاد خانواده یعنی تمدن سازی منجر می شود. مسائل کارکردی خانواده نیز در 7 محور مسئله زوجیت، مسائل و بحران های تربیتی، مسئله نظارت وکنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرمش و امنیت اخلاقی، مسئله کمیت جمعیت جمع بندی می شود که در مدلی مفهومی در صورت عدم اتخاذ راهکاری مناسب جهت کنترل این مسائل، منجر به فروپاشی خانواده و در نهایت فروپاشی جامعه و عدم شکل گیری تمدن انسانی می شود.
ارزیابی تطبیقی رویکرد ایران و چین در فرایندهای بین المللی انتقال قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
75 - 95
حوزههای تخصصی:
انتقال قدرت در فرایند نظام بین الملل موجب تغییرات نظم موجود و مستقر است که چالش ها و فرصت هایی را برای کشورهای غیر هژمون به همراه دارد. مساله اصلی این مقاله ارزیابی تطبیقی رویکرد جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تحولات در نظم مستقر جهانی است و سوال اصلی مقاله ناظر بر این پرسش است که مواضع چین و ایران در مواجهه با فرایندهای انتقال قدرت در نظام بین المللی چگونه صورتبندی شده است؟ مقاله نشان می دهد در حالی که رویکرد ایران به تحولات معطوف به انتقال قدرت در نظم بین المللی، بیشتر بر جنبه «ایده» تمرکز دارد و چرخه ای نا تمام به شمار می رود، نگرش و عملکرد چین، متمرکز بر سه گانه «ایده»، مدیریت «منابع» و «نهاد سازی» متمرکز بوده است. یافته های پژوهش همچنین نشان از آن دارد در حالی که که چین از طریق ابتکارهای چندجانبه گرا عملیاتی نظیر «ایده اجماع پکن» و «ابتکار کمربند و راه» و «نهادسازی» نظیر بانک بریکس، بانک زیرساخت آسیایی، صندوق جاده ابریشم، سازمان همکاری شانگهایی و تجمیع منابع با طراحی مشارکت های اقتصادی جامع منطقه ای موجب تضعیف هژمونی آمریکا شده است، ابتکارهای ایران برای تضعیف هژمونی آمریکا بیشتر در حوزه کنش گفتاری و ایده، صورت بندی فهم و درک شده است. گردآوری مطالب کتابخانه ای و اسنادی بوده و روش پژوهش، پایش تطبیقی روندها بر مبنای مقایسه و تحلیل های پسارویدادی است.
عوامل مؤثر بر شکل گیری اتحاد راهبردی ترکیه و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
97 - 117
حوزههای تخصصی:
با روی کارآمد حزب عدالت و توسعه در سال 2002 تحت تأثیر دیدگاه داوود اوغلو ارتباط گسترده با محیط پیرامونی در دستور کار مقامات ترکیه قرار گرفت. ازاین رو، ترکیه تلاش کرد تا ارتباط خود را با جمهوری آذربایجان افزایش دهد. روابط آنکارا– باکو، در جنگ 2020 قره باغ عمق بیشتری پیدا کرد و با «اعلامیه شوشی» به اوج خود رسید. اعلامیه شوشی را می توان سنگ بنای روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان در تحولات جدید دانست. بیانیه شوشی به وضوح هماهنگی سیاست کلی در حوزه های نظامی، سیاسی و سیاست خارجی را بیان می کند. در واقع، این سند بیانگر اتحاد راهبردی بین ترکیه و جمهوری آذربایجان است. از این رو، در این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از چارچوب نظری سه سطح سه حوزه ای محی الدین مصباحی که یک خوانش ویژه از ژئوپلیتیک است و یک دید سه جانبه از سیستم بین المللی با سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی و سه حوزه مرتبط به هم و درعین حال متمایز ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر، ارائه می دهد، تلاش شده است به این پرسش که چه عواملی سبب تکوین و تعمیق اتحاد راهبردی بین ترکیه و جمهوری آذربایجان شده است؟ پاسخ داده شود. نتیجه کلی مقاله نشان می دهد که مجموعه ای از عوامل ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچر در سه سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی سبب تکوین و تعمیق اتحاد بین ترکیه و جمهوری آذربایجان شده است. در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت استفاده از منابع مکتوب اعم از کتب، مقالات، اسناد و داده های اینترنتی است.