فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای مقایسه و اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه معنادرمانی و مشاوره فردی به روش چندالگویی بر کاهش افسردگی سالمندان ساکن در آسایشگاه های تهران انجام شد. نمونه شامل 90 نفر از جامعه آماری سالمندان زن و مرد آسایشگاه های تهران بود که پس از اجرای آزمون GDS روی تعداد زیادی از سالمندان، آنهایی که نمره 15 یا بیشتر از این آزمون گرفتند به طور تصادفی در 5 گروه آزمایشی و 4 گروه کنترل جایگزین شدند. فرضیه ها حاکی از اثربخشی هر کدام از روش های ذکرشده بر کاهش افسردگی سالمندان آسایشگاه های دولتی و خصوصی بود. با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس پس آزمون نتایج نشان داد که گرچه افسردگی گروه های آزمایش پس از اجرای روش درمانی و مشاوره کاهش یافته است اما این کاهش در سطح 95 درصد معنادار نبوده است یعنی روش های ذکرشده موثر واقع نشده اند و همچنین بین میزان تاثیر روش ها نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافته های حاصل نشان داد استفاده از روش های فوق برای سالمندان آسایشگاه ها کارایی لازم را ندارد و پیشنهاد می شود از روش های دیگر مشاوره و درمان استفاده شود.
رابطه ی الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه الگوهای ارتباطی والدین (گفت و شنود و همنوایی) با تاب آوری دانشجویان است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور200 نفر از دانشجویان سال اول که در مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز مشغول تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس تاب آوری بزرگسالان (فریبرگ و همکاران،2003) و مقیاس تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتز پاتریک،1994) بود، که برای بررسی پایایی این ابزارها ازآلفای کرونباخ و برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل استفاده شد که هر دو پرسشنامه پایایی و روایی خوبی را نشان می داد. برای بررسی اینکه آیا انواع الگوهای ارتباطی خانواده قدرت پیش بینی کننده تاب آوری را دارا هستند، از تحلیل رگرسیون و برای بررسی تفاوت میان انواع اشکال خانواده از منظر تاب آوری از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری یافته ها از طریق تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیری نشان داد که، اولاً بعد گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت تاب آوری است (001/0)، اما بعد همنوایی پیش بینی کننده منفی تاب آوری است (005/0) و بین انواع الگوهای ارتباطی یعنی خانواده های کثرت گرا و توافق کننده و خانواده های بی قید و محدود کننده تفاوت معنادار (001/0) از لحاظ میزان تاب آوری وجود دارد.
اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بیماران عمل باز عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری عروق کرونر به عنوان اولین علت عمده ی مرگ و میر در جمعیت ایران به شمار می رود. یکی از روش هایی که اخیراً برای تغییر عوامل خطر بیماری عروق کرونر نیز به کار رفته است، مصاحبه ی انگیزشی است. طبق نظریه ی خود تعیین گری، نیازهای بنیادی روان شناختی خود مختاری، شایستگی و ارتباط با دیگران در مصاحبه ی انگیزشی مورد حمایت قرار می گیرند. در این پژوهش سعی می شود اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بیماران قلبی که زیر عمل باز کرونر قلب قرار گرفته اند، بررسی شود.
روش: در قالب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 163 نفر از بیمارانی که عمل باز کرونر قلب روی آنان انجام شده بود، انتخاب شدند. گروه آزمایش (80=n) در جلسات مصاحبه ی انگیزشی شرکت کرده و گروه کنترل (83=n) فقط روال معمول مرکز بازتوانی بیمارستان را طی کرد. پرسشنامه ای شامل مقیاس ارضای نیاز، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون (سه ماه بعد) روی آزمودنیها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل شد.
یافته ها: مصاحبه ی انگیزشی در ارضای نیازهای خود مختاری و ارتباط با دیگران مؤثر بود، اما در ارضای نیاز شایستگی تاثیری نداشت. میزان افسردگی در پیش آزمون تاثیر معنی داری بر نیاز شایستگی داشت.
نتیجه گیری: مصاحبه ی انگیزشی در ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی بیماران عروق کرونر مؤثر است. ارضای این نیازها به کنترل بهتر عوامل خطر بیماری قلبی- عروقی کمک می کند. به نظر می رسد، افسردگی بیماران عروق کرونر قلب مانع از ارضای نیاز شایستگی می شود. بنابراین، درمان افسردگی این بیماران باعث احساس شایستگی آنان در کنترل عوامل خطر قلبی- عروقی خواهد شد.
عوامل مؤثر در رشد اجتماعی عاطفی و اخلاقی
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب های «بخوانیم و بنویسیم» پایه سوم ابتدایی بر اساس مؤلفه های کارکردهای اجرایی: روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های بخوانیم و بنویسیم پایه سوم ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ و مدیریت زمان) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش \#آنتروپی شانون\# است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های درسی دوره ابتدایی است. نمونه آماری این پژوهش، شامل کتاب های بخوانیم و بنویسیم پایه سوم ابتدایی در سال 1394-1393 است. ابزار پژوهش فهرست وارسی کارکردهای اجرایی مبتنی بر مبانی علمی کارکردهای اجرایی(داوسون و گوار، 2010) بود که محقق آن را تدوین کرد و روایی محتوایی آن توسط 10 نفر از متخصصان احراز شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد در کتاب های بخوانیم و بنویسیم، ضریب اهمیت مؤلفه حافظه فعال (335./)، مدیریت زمان (333./) و بازداری پاسخ (333./) بود. به عبارتی، میزان توجه به مؤلفه حافظه فعال و مدیریت زمان و بازداری پاسخ در سطح متوسط ارزیابی شد. با توجه به نقش کارکردهای اجرایی که در رشد شناختی و آموزشی کودکان دارد و با عنایت به تأکید پژوهشگران بر این مؤلفه، ضروری است که مؤلفان کتاب های درسی بخوانیم و بنویسیم، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند.
نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس پژوهشی که به منظور بررسی نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه متخصصان انجام گرفته، تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. از تعداد 70 نفر متخصصان (برنامه ریزی درسی، فناوری آموزشی، آموزش الکترونیکی) دانشگاههای تهران (شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) 58 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است با 46 گویه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آمار توصیفی و آزمون خی دو، آزمون آنالیز واریانس (F فیشر)، آزمون دانکن و t دو نمونه ای استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از بین راهبردهای شناختی راهبرد تکرار و مرور و بسط و گسترش معنایی و سازماندهی هر کدام به ترتیب دارای نقش خیلی زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند و راهبرد بسط و گسترش معنایی بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارد. و از بین راهبردهای فراشناختی، راهبردبرنامه ریزی، کنترل و نظارت و نظم دهی هر کدام به ترتیب دارای نقش زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند که راهبرد کنترل و نظارت بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارند و تفاوت معناداری بین نقش های راهبردهای شناختی و فراشناختی وجود ندارد.
تصویر بدن در دیدگاه ها و مکاتب روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصاویر تبلیغ شده از بدن های ایده آل مردانه و زنانه در طی فرایند جامعه پذیری توسط افراد جامعه درونی می گردد و آنان را به تلاش وامی دارد، اما ناتوانی بخش قابل توجهی از مردان و زنان در دستیابی به بدن ایده آل تجویز شده منجر به افزایش شدید نارضایتی از بدن و در نتیجه ابتلای آنان به انواع بیماری ها، آسیب های جسمی – روانی و اجتماعی گردیده است.از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تصویر بدن یک سازه چند بعدی شامل مؤلفه های شناختی، رفتاری و عاطفی است. به این معنا که تصویر بدن نه تنها از ارزیابی های عاطفی افراد درباره بدنشان را در برمی گیرد بلکه ارزشی که آن ها برای ابعاد مختلف بدنشان تامل شده و سرمایه گذاری رفتاری که به منظور حفظ این ابعاد انجام می دهند را نیز شامل می شود. پژوهشگران معتقدند تصویر بدن به عنوان یک سازه چند وجهی به میزان رضایت از خود جسمانی فعلی فرد ( اندازه، شکل، ظاهر) اشاره دارد. تصویر بدن به عنوان تعامل بین مؤلفه های ادراکی یا ارزیابی شناختی اندازه بدن، و مؤلفه های وضعی، به عنوان پاسخ پیچیده رفتاری- شناختی-عاطفی به این ارزیابی تعریف می شود.مانند سایر مؤلفه های مطرح شده در علم روان شناسی، تصویر بدنی هم به عنوان یکی از خرده مقیاس های مهم تشکیل دهنده خود مورد توجه نظریه پردازان مختلف قرار گرفته است و هر یک بر اساس رویکرد علمی شان، سعی در توضیح و توجیه این مولفه مهم روان شناختی نموده اند.از این رو در مقاله حاضر ضمن بیان ضرورت و اهمیت توجه به سازه تصویر بدنی به ارایه بررسی های توصیفی در دیدگاه های روان تحلیل گری، شناختی – رفتاری ، اجتماعی- فرهنگی و همچنین نظریات روان شناسان مطرح این حیطه پرداخته شده است.
تأثیر محیط شاد و مدیریت زمان مطالعه، بر بهبود وضعیت زندگی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مدیریت زمان (Time management) روشی جهت پایش و کنترل زمان است و احتیاج به مدیریت و بهره وری اثر بخش از زمان، در میان دانشجویان بیش از پیش احساس می شود. و هم چنین شاد بودن تأثیر به سزایی در برقراری مدیریت زمانی مفید، در زندگی دانشجویی دارد. یکی از جنبه های مؤثّر مدیرت زمان، کاهش استرس در زندگی است. کاهش سطح استرس، موجب بهبود سطح سلامت روحی و جسمی شده و برای موفّقیت تحصیلی دانشجویان لازم و ضروری است که گاهی با برقراری یک محیط شاد محقّق می شود. در این تحقیق، با استفاده از پرسش نامه های محقق ساخته (روا و پایا)، سعی گردید چگونگی مدیریت زمان مطالعه و هم چنین شادی و آرامش در زندگی، با میانگین معدل 150 نفر دانشجوی انتخابی از رشته های پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم پزشکی جهرم، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام تحقیق مشاهده شد که مدیریت زمان و بهره گیری از زندگی شاد، با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم دارد. دانشجویانی که از معدل بالایی برخوردار بودند، همان کسانی بودند که نمره پرسش نامه آن ها بیشتر از بقیه بود. و در نهایت این نتیجه به دست آمد که با آگاهی دادن و آموزش مدیریت زمانی مطالعه و نحوه صحیح شاد بودن در زندگی دانشجویان، می توان موفّقیت تحصیلی آن ها را تضمین کرد و هم چنین دانشگاه با برنامه ریزی صحیح و منظّم در برنامه آموزشی و به کارگیری محیطی شاد در آموزش می تواند به پیشرفت تحصیلی آن ها کمک به سزایی نماید. دانشجویان موفّق، همان کسانی هستند که در مدیریت زندگی و تحصیل نیز موفّقند.
بررسی سنخ های ارزشی و تغییرات فرهنگی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ها نقشی اساسی در تبیین، کنترل، هدایت و پیش بینی کنش های افراد ایفا می کنند و شیوه جهت گیری، کنش و تعامل آن ها را نسبت به سایر افراد تعیین و هدایت می کنند. بنابراین با توجه به اهمیت ارزش ها در تعیین و هدایت رفتار و تعاملات اجتماعی در جامعه، بررسی موضوع این مقاله به ویژه در جوامع چندفرهنگی مانند شهر بندرعباس، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این مقاله در صدد است با بهره گیری از نظریه های مربوط به تغییرات فرهنگی، ضمن شناخت وضعیت سنخ های ارزشی در بین اعضای خانواده ایرانی (والدین و فرزندان)، به بررسی تغییرات فرهنگی در خانواده بپردازد.
داده هـای این تحقیق با تکمیل 393 پـرسشنامـه (200 نفر والدین و 193 نفر فرزندان) به روش مصاحبه حضوری، از خانوارهای ساکن در شهر بندرعباس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی وضعیت سنخ های ارزشی، نشان می دهند که هم والدین و هم فرزندان، ارزش های مادی را نسبت به ارزش های فرامادی، در اولویت بالاتری قرار می دهند. هم چنین نتایج نشان داد، میزان رضایت از زندگی، تعامل اجتماعی و احساس خوشبختی فرزندان، بیشتر از والدین است و در مقابل والدین بیشتر به ارزش های مذهبی و خانوادگی توجه دارند. این مسئله احتمالاً به دلیل تاکید بیشتر والدین بر ارزش های سنتی، مذهبی و خانوادگی باشد که خود نیز، تحت تاثیر شرایط اجتماعی شدن افراد در دوران اولیه زندگی اشان است. در یک جمع بندی کلی می توان گفت، به دلیل برآورده نشدن نیازهای اولیه افراد در هر دو گروه از پاسخگویان (والدین و فرزندان)، اولویت های ارزشی بیشتر به سمت ارزش های مادی گرایش دارد. در واقع علی رغم ظهور و نمود بُعد سخت توسعه در جامعه آماری، بُعد نرم توسعه (تغییرات فرهنگی و ارزشی متناسب) هنوز تحقق نیافته است.
تأثیر مؤلّفه های رهبری امنیت مدار بر احساس امنیت روانی کارکنان:نقش میانجی اثربخشی رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلّفه های رهبری امنیت مدار بر احساس امنیت روانی کارکنان با نقش میانجی اثربخشی رهبری است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی بود که 928 نفر بودند و از این تعداد، 272 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه «رهبری امنیت مدار» کومب (2011)، «امنیت روانی» ادمونسون (1999) و «اثربخشی رهبری» (محقق ساخته) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با استناد به نظرات پنج نفر از متخصصان حوزه مدیریت آموزشی بررسی و تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 91/0، 80/0 و 93/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از هر دو نوع آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و ...) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، رگرسیون خطی ساده و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مؤلّفه های رهبری امنیت مدار با اثربخشی رهبری و امنیت روانی کارکنان، روابط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از تأثیر اکثر مؤلّفه های رهبری امنیت مدار بر امنیت روانی کارکنان، به طور مستقیم و با واسطه اثربخشی رهبری بود و لذا الگوی تجربی به دست آمده از تحلیل داده ها تا حد زیادی منطبق با مدل مفهومی پژوهش بود. بنابراین، به طور کلی می توان گفت که اثربخشی رهبری توانسته است، نقش میانجی را در افزایش ارتباط رهبری امنیت مدار و امنیت روانی ایفا کند.
اثربخشی آموزش فنون ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود که در طول پائیز سال 1388 به کلینیک های درمان اعتیاد واقع در منطقه 6 تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش را 24 زوج از مراجعان کلینیک های درمان و بازتوانی اعتیاد نوین و جمعیت آفتاب تشکیل دادند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 زوج) و گواه (12 زوج) جایگزین شده بودند. زوج های گروه آزمایش به صورت هفتگی به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس صمیمیت زناشویی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تصویرسازی ارتباطی باعث افزایش میزان صمیمیت زناشویی در معتادان به مواد مخدر و همسرانشان شده است. همچنین، بین میزان صمیمیت زناشویی مردان و زنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تصویرسازی ارتباطی می تواند میزان صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان را افزایش دهد و سهم بسزایی در فراهم سازی بستر و محیط سالم خانوادگی و روابط گرم و صمیمی در جهت حفظ سلامت روانی و جسمی و پیشگیری از عودِ پس از درمان معتادان داشته باشد.
بررسی رابطه کلاس ها ی آموزش پیش از ازدواج و استحکام خانواده از دیدگاه زوجین در شهر بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین و کاربردی ترین روش های افزایش آگاهی های عمومی در خصوص مسایل اجتمایی توجه به آموزش های عمومی در قالب کارگاه هایی است که می توان تغییرات اجتماعی برانامه ریزی شده ای نظیر کنترل جمعیت، آموزش مهارت های زندگی، اموزش مهارت های ارتباطی و رشد نگرش ها و... را توسط متخصصان به عموم مردم آموزش داد. برپایی کارگاه های پی از ازدواج نیز روشی است که در این راستا برنامه ریزی شده است. اما این که در این کارگاه ها به چه چیز پرداخته می شود و تا چه حد توانسته در استحکام خانواده موثر باشد مسأله ای است که لازم است مرتبا پژوهش شود و نتایج آن در اختیار متخصصان برنامه ریزی قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز با همین هدف انجام شده و 4 متغیر آگاهی از مسایل جنسی، آگاهی از مهارتهای زندگی، آگاهی از مسایل روان شناختی و مهارتهای ارتباطی و آگاهی از مسایل اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته و با توجه به میزان همبستگی و تحلیل رگرسیون مشخص شد که آموزش این متغیرها از نظر شرکت کنندگان در کلاس ها ی فوق در استحکام خانواده می تواند تاثیر گذار باشد. اما نتایج آمار توصیفی نشان داد که در این کلاس ها به آموزش این متغیرها توجه لازم نشده است.
رابطه سرعت گفتار مادران و میزان شدت لکنت در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سرعت گفتار مادران کودکان لکنتی - به عنوان اولین الگو دهنده گفتار کودک - با میزان شدت لکنت این کودکان در دامنه سنی 5 تا 12 سال می باشد.
روش: این پژوهش از نوع مقطعی و جمعیت مورد مطالعه 35 جفت مادر - کودک لکنتی 5 تا 12 ساله بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از کلینیک های گفتار درمانی سطح شهر تهران انتخاب شده بودند. 15 دقیقه از زمان تعامل کلامی کودک با مادر ضبط و تمامی آن لغت به لغت پیاده شد و با استفاده از شاخص رایلی، کودکان به سه طیف خفیف، متوسط و شدید طبقه بندی گردیدند. برای تحلیل داده ها از آزمون ANOVA استفاده شد.
یافته ها: رابطه معناداری بین میانگین های سرعت گفتار مادر و شدت لکنت در کودکان لکنتی وجود داشت. همچنین بین میانگین سرعت گفتاری مادران و کودکان و نیز بین میانگین سرعت گفتاری کودکان و شدت لکنت در آنها رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته ها حاکی از وجود رابطه مستقیم افزایش سرعت گفتاری مادران با شدت لکنت و سرعت گفتاری کودکان لکنتی است. همچنین، یک رابطه قوی و مثبت بین افزایش سرعت گفتاری کودکان با میزان شدت لکنت شان وجود دارد.
نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان. روش: آزمودنی ها شامل 685 دانش آموز پایه سوم دبیرستان های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.
ابزار: پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت که روایی و اعتبار آنها احراز شده بود. آزمودنی ها براساس پاسخ به پرسشنامه اهداف پیشرفت و نیز برتری جهت گیری آنها در پنج گروه بدون هدف، اجتنابی، رویکردی، تبحری و اهداف چندگانه قرارگرفتند. یافته ها: مقایسه میانگین مؤلفه های خودتنظیمی (شناخت، فراشناخت و مدیریت منابع) در آزمودنی های پنج گروه هدف، با روش تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه نشان داد که میانگین های پنج گروه با همدیگر تفاوت دارند (001/0p<). انجام آزمون های تعقیبی توکی و شفه نشان داد که میانگین راهبردهای شناختی و مدیریت منابع در گروه های اجتنابی و بدون هدف از سایر گروه ها کمتر است (001/0p<). میانگین های یاد شده در سه گروه تبحری، رویکردی و چندگانه تفاوت معناداری نداشت. میانگین گروه بدون هدف، از اجتنابیها هم کمتر بود (001/0p<). در مورد راهبردهای فراشناختی، مقایسه میانگین ها در بعضی گروه ها تفاوت داشت.
نتیجه گیری: فراهم کردن محیط ها و ساختارهای انگیزشی چندگانه و تبحری نقش مهمی در رشد مهارت ها ومؤلفه های خودتنظیمی دارد که لازم است اقداماتی در مورد آنها صورت گیرد.
مقایسه باورهای خودکارآمدی ریاضی پسران و دختران دانش آموز سال دوم رشته های ریاضی - فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی شهر اهواز و بررسی رابطه متغیرهای جنیست، نمره قبلی ریاضی و هدف گذاری تحصیلی با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق مقایسه باورهای خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان پسر و دختر سال دوم رشتههای تحصیلی ریاضی - فیزیک ، علوم تجربی و علوم انسانی دبیرستانهای اهواز و بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای جنسیت، رشته تحصیلی. نمره قبلی ریاضی و هدفگذاری با آن بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 400 دانش آموز پسر و دختر در سه رشته تحصیلی ریاضی - فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز بودند، که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی و مقیاس هدفگذاری تحصیلی بودند. ضرایب پایایی(آلفای کرونباخ و تنصیف) مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی رضایتبخش بود.ضرایب روایی این مقیاس با سایر پرسشنامهها معنیدار بودند. نتایج تحلیل واریانس عاملی نشان داد که بین دانشآموزان پسر و دختر و بین دانشآوزان رشتهةای تحصیلی سه گانه فوق در مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی تفاوت وجود دارد. همچنین بین عامل جنیست و عامل رشته تحصیلی تعامل دیده میشود. افزون بر این، نتایج ضرایب همبستگی ساده نشان داد که متغیرهای جنسیت، هدفگذاری و نمره قبلی ریاضی با باورهای خودکارآمدی ریاضی رابطه معنیداری دارند. در نهایت، ضرایب رگرسیون چندگانه با روش مرحلهای نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین با مقیاس خودکار آمدی ریاضی رابطه داشته و آن را پیشبینی میکنند.
بررسی رابطه خودآگاهی در موقعیت شغلی با رضایت شغلی مدیران فروش سازمان مدیریت صنعتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: درنظریه های اصلی پیشرفت شغلی یک پیش فرض عمده وجود دارد دایر بر این که خودشناسی برای پیشرفت در شغل و افزایش رضایت شاغلین ضروری است. این پژوهش به بررسی رابطه بین خودآگاهی در موقعیت شغلی و رضایت شغلی افراد می پردازد. روش تحقیق: از بین شرکت کنندگان در کلاس های آموزشی سازمان مدیریت صنعتی ایران نمونه ای شامل30نفر از مدیران فروش به طور تصادفی انتخاب شد. دو آزمون خودآگاهی موقعیتی در کار و رضایت شغلی اجرا و داده ها به روش همبستگی و رگرسیون بررسی شد. یافته ها:این بررسی نشان داد که بین خودآگاهی در موقعیت خصوصی و رضایت شغلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و میتوان رضایت شغلی را از روی خودآگاهی فرد در موقعیت خصوصی پیش بینی کرد. نتیجه گیری: در نتیجه شناخت بیشتر افراد نسبت به تجارب درونی، احساس ها، هیجان ها و ارتباط خود با دیگران می تواند بر رضایت شغلی آنان تاثیر مثبت بگذارد.
بررسی رابطه همجوشی فکر - عمل، احساس مسوولیت و گناه با ابعاد مختلف علایم وسواس در دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی این مطلب است که کدامیک از سازه های همجوشی فکر- عمل (TAF)، احساس مسؤولیت و احساس گناه در نظریه های سالکوسکیس و راچمن در زمینه اختلال وسواس فکری –عملی، نشانه های اصلی وسواس را بیشتر پیش بینی می کنند. بدین منظور نمونه ای به حجم 565 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های TAF-R، پادوآ، نگرش مسؤولیت پذیری و پرسشنامه گناه پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که خرده مقیاس های همجوشی فکر- عمل بیشتر نشانه های اصلی وسواس را پیش بینی می کنند. سازه TAF اخلاقی نشانه کنترل فکر، احتمال وقوع افکار در مورد خود نشانه ترس از آلودگی و احتمال وقوع وقایع منفی نشانه های وارسی و نگرانی از دست دادن کنترل رفتار حرکتی را بیشتر پیش بینی می کند.
بررسی مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای ویژگی های شخصیتی، رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیمان شکنی به عنوان یک موضوع مهم در روابط زوجی، ریشه در عوامل مختلفی دارد که شناسایی آن ها از اهمیت ویژه ای برخودار است، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و میانجی گری رضایت زناشویی انجام شد.
مواد و روش ها: روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه ی پژوهش شامل 270 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه پرسش نامه های تمایل به پیمان شکنی، سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و مقیاس رضایت زناشویی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج اثر غیر مستقیم روان رنجورخویی و برون گرایی (اثر غیر مستقیم= 08/0، 01/0 P<) بر پیمان شکنی با نقش واسطه ای رضایتمندی مثبت بود. نرم خویی (اثر غیرمستقیم= 07/0، 05/0 P<)) و مسؤولیت پذیری (اثر غیرمستقیم= 08/0، 01/0 P<) نیز از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی و معنی دار داشتند. هم چنین روان رنجوری خویی (اثر مستقیم= 22/0، 01/0 P<) ، برون گرایی (اثر مستقیم= 23/0، 01/0 P<)، گشودگی (اثر مستقیم= 16/0،05/0 P<) به طور مستقیم و مثبت و مسئولیت پذیری به طور مستقیم و منفی (با اثر مستقیم= 16/0-، 05/0 P<) بر پیمان شکنی اثرگذار بودند. سبک دلبستگی ایمن از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنی دار (اثر غیر مستقیم= 09/0-،01/0 P<) دارد. سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر (اثر غیر مستقیم= 10/0، 01/0 P<) دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی نقش مهمی در تمایل به پیمان شکنی دارند، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و درمان پیمان شکنی زناشویی استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری، فلوکستین و هایپیران در کاهش شدت علایم افسردگی اساسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های متنوعی جهت درمان افسردگی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری، داروی ضد افسردگی فلوکستین و داروی گیاهی هایپیران در درمان افسردگی زنان انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و با انتخاب تصادفی 45 آزمودنی زن، که با پرسش نامه سنجش میزان افسردگی و بر اساس ملاکهای DSM- IV توسط روان پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، انجام شد. نمونه های تشخیص گذاری شده به عنوان افسرده اساسی، در سه گروه آزمایش گمارده شدند؛ گروه تحت درمان گروهی شناختی- رفتاری، گروه تحت درمان با داروی فلوکستین و گروه تحت درمان با داروی گیاهی هایپیران. نمرات قبل و بعد از مداخله و مرحله پیگیری در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری کواریانس، واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان اثر بخشی سه روش درمانی با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0 P <). نتایج آزمون شفه نیز بیانگر آن بود که درمان گروهی شناختی- رفتاری از هایپیران مؤثرتر است، در حالی که بین اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری با فلوکستین و فلوکستین با هایپیران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). پایداری نتایج درمان در مطالعه پیگیری نیز تأیید شد، البته بین میزان پایداری روش های درمانی تفاوت معنیدار مشاهده شد (01/0 P <).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید اثر بخشی سه روش درمان افسردگی بودند. به خصوص برتری درمان گروهی شناختی- رفتاری در مقایسه با هایپیران در مرحله پس آزمون و نسبت به فلوکستین و هایپیران در مرحله پیگیری تأیید شد.