فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: سلسله مراتب اجتماعی در بسیاری از گونه ها ازجمله انسان ها هدایت گر رفتار بوده و شکل گیری آن وابسته به شناخت، حافظه اجتماعی و فرایند یادگیری تقویتی است. توانایی یادگیری از بازخورد یک پیش نیاز ضروری برای تعامل موفق با محیط های اجتماعی است. غالبیت اجتماعی می تواند تأثیر زیادی بر جنبه های مختلف شناخت و رفتار داشته باشد. هدف مطالعه حاضر مقایسه عملکرد رفتاری (زمان واکنش و دقت پاسخ) افراد با غالبیت اجتماعی (بالا و پایین) در شرایط یادگیری از بازخورد مثبت و منفی است.روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ۲۴۰۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۴۰۱بودند. نمونه اولیه شامل ۱۸۶ نفر بودند که به صورت آنلاین پرسشنامه های اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر، پرسشنامه شخصیتی خرده مقیاس سلطه را تکمیل کردند. سپس، ۳۴ نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه غالبیت اجتماعی بالا (۱۹ نفر) و غالبیت اجتماعی پایین (۱۵ نفر) انتخاب شدند و به هر دو گروه تکلیف یادگیری احتمالی ارائه گردید. داده های رفتاری با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: تفاوت معناداری بین دوگروه غالبیت اجتماعی بالا و پایین از نظر زمان واکنش و دقت پاسخ در یادگیری از بازخورد مثبت و منفی مشاهده نشد (0.05<p)، اما میانگین نمره دقت پاسخ هر دو گروه با غالبیت اجتماعی بالا و پایین در بازخورد منفی بیشتر از بازخورد مثبت بوده است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که بازخورد منفی در هر دو گروه با غالبیت اجتماعی بالا و پایین منجر به یادگیری بهتر می گردد.
اثربخشی روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره کنکور استاد کرمی در سال 1398 در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 نفر پسر در محدوده سنی 18 تا 20 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مرکز مشاوره انتخاب شدند. سپس در دو گروه 12 نفری کنترل و 12 نفری آزمایشی به صورت تصادفی قرار داده شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات هیپنوتیزم برای هر یک از افراد گروه آزمایشی، 10 جلسه در طول دو هفته بود. گروه کنترل در مدتی که مداخله گروه آزمایشی سپری می شد، تحت گذر زمان بودند و در پس آزمون، هر دو گروه از نظر میزان توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند. داده های آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 05/0 ˂ p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجه مطالعه نشان داد که اثر متغیر مستقل معنی دار شد. لذا به نظر می رسد که روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور تاثیرگذار است.
روش های بکارگیری از ظرفیت اقوام و طوایف سیستان و بلوچستان در مقابله با قاچاق مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی روش های بکارگیری طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش خبرگان استان سیستان و بلوچستان در سال 1402 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 15 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون جهت دار در نرم افزار مکس کیو دی ای انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد 8 مضمون سازمان دهنده در قالب 32 مضمون پایه توانستند به عنوان روش های اطلاعاتی و عملیاتی به عنوان دو مضمون فراگیر در بکارگیریِ طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر واقع شوند. مضامین سازمان دهنده این پژوهش پیرامون اقوام و طوایف شامل جذب عوامل اطلاعاتی، بکارگیری اطلاعاتی، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز کردن به ابزار نوین، ارتقا دانش مرزی، آموزش عملیاتی، بکارگیری عملیاتی، نفوذ دادن آنها در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی بود. نتیجه گیری: جذب از اقوام و طوایف، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز اقوام و طوایف به ابزار نوین و ارتقا دانش مرزی آنان به عنوان روش های اطلاعاتی و آموزش عملیاتی، نفوذ دادن اقوام و طوایف در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی از بین جامعه هدف به عنوان روش های عملیاتی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر هستند.
پیش بینی تمایل به روابط فرازناشویی بر اساس رفتار فداکارانه با میانجی گری شفقت ورزی به خود در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۷۰-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تمایل به روابط فرازناشویی بر اساس رفتار فداکارانه با میانجی گری شفقت ورزی به خود در زنان متاهل انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه ای به حجم 300 نفر، به صورت هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس گرایش به خیانت زناشویی (MIS) بشیرپور و همکاران (1397)، پرسشنامه ادراک رفتارهای فداکارانه (PSBM) هارپر و فیگرس (2008) و مقیاس شفقت ورزی به خود (SCS) نف (2003) بود. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. نقش میانجی گری شفقت ورزی به خود در رابطه رفتار فداکارانه با تمایل به روابط فرازناشویی تایید شد (05/0>p). شدت اثر مستقیم برابر با 194/0- و شدت اثر غیر مستقیم برابر با 213/0- بود و بر این اساس، شدت اثر کل رفتار فداکارانه بر تمایل به روابط فرازناشویی مقدار 407/0 بود. یافته ها نشان داد رفتار فداکارانه هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم (با میانجی گری شفقت ورزی به خود) بر تمایل به روابط فرازناشویی تاثیرگذار بود. بنابراین شفقت ورزی به خود می تواند در رابطه بین رفتار فداکارانه با تمایل به روابط فرازناشویی نقش واسطه ای ایفا کند.
نقش سرمایه های روانشناختی و خودتنظیمی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک های شناختی ویت کین (مطالعه موردی: دختران 16 تا 18 سال دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1723 - 1738
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات گذشته نشان داده است که سبک های یادگیری دانش آموزان می تواند به عنوان متغیر میانجی در تأثیر سازه های روانشناختی چون خود تنظیمی و سرمایه های روانشناختی بر شدت اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنادار داشته باشد. سبک شناختی ویژگی های شخصیتی را شامل می شود که سبب تفاوت افراد از یکدیگر می گردد. بررسی های انجام شده نشان داد که مدلی برای تبیین نقش سرمایه های روانشناختی و خود تنظیمی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان وجود ندارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه های روانشناختی و خود تنظیمی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک های شناختی ویت کین بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری دختران 16 تا 18 سال شاغل به تحصیل در دوره دوم متوسطه شهر زاهدان بودند. که از بین آن ها 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ها شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، مقیاس خود تنظیمی انگیزشی (ولترز، 1999)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فریدل و پاریس، 2005) و آزمون شکل های نهفته استفاده شده است. روش تحلیل داده ها مبتنی بر داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چندمتغیره با الگوی حداقل مربعات با استفاده از آزمون سوبل و بوسیله نرم افزار آماری Spss نسخه 20 و لیزرل بود.
یافته ها: نتایج آزمون سوبل نقش واسطه ای سبک های شناختی بر ارتباط بین سرمایه روانشناختی و خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی را معنادار نشان داد. سرمایه روانشناختی بر اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی سبک های شناختی با ضریب مسیر (27/0) و اثر کل 78/0 اثر غیر مستقیم دارد. همچنین خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی سبک های شناختی با ضریب مسیر (44/0) و اثر کل 88/0 اثر غیرمستقیم دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود به منظور افزایش اشتیاق دانش آموزان شرایطی برای ایجاد رقابت سالم، خودمختاری و دریافت بازخورد مثبت فراهم شود. در این ارتباط، ایجاد فرصتی برای تفکر، تفحص، تحقیق، انتقاد سازنده، تشویق و تقویت بهنگام، افزایش اعتماد به نفس می تواند کارساز باشد.
بررسی نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین پریشانی روان شناختی با افکار خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۶۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین پریشانی روان شناختی با افکار خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان دارای تجربه شکست عشقی در سطح شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 250 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از طریق فراخوان اینترنتی در کاربران شبکه های اجتماعی انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه گرایش به ایده پردازی خودکشی بک و همکاران (1979، BSSI)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995، DASS) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003،CERQ ) جمع آوری گردید. داده های به دست آمده از طریق آزمون ضریب همبستگی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین پریشانی روان شناختی و مؤلفه های آن با افکار خودکشی همبستگی مثبت و معنادارای وجود دارد (۰۱/0>P). همچنین نتایج حاکی از تأیید نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در ارتباط بین پریشانی روان شناختی با افکار خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی بود (۰۱/0>P). مدل اصلاح شده نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. بنابراین، می توان با ارائه مداخلات و آموزش های به موقع و مناسب در راستای تقویت مهارت هیجانی-شناختی و کاهش پریشانی روان شناختی در زنان دارای تجربه شکست عشقی از پیامدهای افکار خودکشی در این افراد کاست.
پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۲۲-۳۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران مدارس استان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 200 نفر از کلیه مدیران شهر کرج بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2008)، شایستگی دیجیتال عبدالتیف (2017) و رضایت شغلی هرزبرگ و همکاران (1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد تنها رضایت شغلی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر یادگیری سازمانی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را ندارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش و مدیران قرار گیرد.
استعاره های درمانی مثنوی: تأملی تطبیقی بر استعاره های مثنوی مولانا جلال الدین بر مبنای مفاهیم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۵۷-۴۴۴
حوزههای تخصصی:
استعاره ها نقشی بنیادی در درمان های روان شناختی و تسهیل فرایندهای تغییر در درمان دارند و در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استعاره ها، قدر بلندی می یابند. همچنین استعاره روش خلاقی است که با استفاده از قدرت تصویرسازی اش سبب می شود تا مراجع آسان تر به بینش و بصیرت برسد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی استعاره های مثنوی معنوی مولانا بر مبنای مفاهیم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. روش به کاررفته در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحلیل داده ها جنبه تطبیقی دارد. در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شش مؤلفه بنیادین وجود دارد که عبارت اند از: ارتباط با لحظه اکنون، پذیرش، ناهمجوشی، خود به عنوان زمینه، رفتار متعهدانه و ارزش ها؛ در این تحقیق سعی شد که تمثیل های مثنوی در قالب این شش مؤلفه استنباط و استخراج، صورت بندی شوند و به شکلی کاربردی در اختیار روانشناسان و مشاوران قرار گیرد. بدین منظور کتاب مثنوی معنوی موردمطالعه و بازبینی قرار گرفت و از طریق چارچوب ارجاع بستری فراهم شد تا ابیات و مؤلفه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به گونه ای منسجم و منطقی کنار هم قرارگرفته و با تفسیر ابیات یک ساختار کاربردی ارائه شد. نتایج بررسی، استخراج 21 استعاره بود که به ترتیب و برحسب هر مؤلفه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد عبارت اند از: ارتباط با لحظه اکنون، 3 استعاره، پذیرش، 5 استعاره، ناهمجوشی، 5 استعاره، خود به عنوان زمینه، 3 استعاره، رفتار متعهدانه، 4 استعاره، و ارزش ها، 3 استعاره. درمانگران می توانند با توجه به سابقه ذهنی مخاطب خود در ایران، نسبت به مسائل دینی و عرفانی، از میراث ادبی مانند مثنوی بهره برند.
مدل یابی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درگیری تحصیلی به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه آموزش نقشی اساسی در رسیدن به تجربه یادگیری مطلوب داشته و می تواند تضمین کننده موفقیت تحصیلی دانشجویان باشد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط ساختاری میان درگیری تحصیلی، ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. روش کار: جامعه آماری در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 327 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ و درک حمایت معلم متنی، مک وایرتر و اونیلو پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد ادراک از حمایت اساتید می تواند به طور معناداری درگیری تحصیلی دانشجویان را پیش بینی کند و خودکارآمدی تحصیلی دارای نقش میانجی گر در رابطه ادراک از حمایت اساتید با درگیری تحصیلی است. شاخص های الگوسازی حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسب برخوردار و انطباق مطلوبی بین مدل ساختاری شده با داده های تجربی برقرار است و متغیرهای پیش بینی کننده الگو، 68/0 از واریانس درگیری تحصیلی را تبیین کردند. نتیجه گیری: ارائه حمایت و توجه و پذیرا بودن نسبت به دانشجو از جانب اساتید می تواند زمینه رشد احساس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان را فراهم کرده و به افزایش درگیری در فعالیت های مربوط به یادگیری کمک نماید. بنابراین ضروری است برنامه ریزی و بازنگری در شیوه های آموزشی در راستای بهبود ادراک از حمایت اساتید مورد توجه قرار گیرد.
Gender (In)equality in Mandated English Language Textbooks in Iran: Teachers’ Perceptions and Implications(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
EFL textbooks play a challenging role in underpinning or imposing certain ideological values, such as gender-related values on students. Thus, this inquiry examined Iranian high school teachers’ perceptions of the issue in mandated EFL textbooks (Vision series). This study adopted an exploratory descriptive method with a qualitative approach to collect and interpret the data. The population comprised all members of the Iranian high school EFL teachers’ channel from whom, thirty teachers were selected through a volunteer sampling method. As the study concurred with the COVID-19 pandemic, a researcher-made semi-structured interview was administered via WhatsApp and Telegram, and then, the responses were analyzed and interpreted using thematic analysis via the Nvivo 12 software. The data analysis showed that most teachers believed in the unequal representation of male and female characters in the series. Moreover, it was held that gender representation has educational effects on students' learning motivation, desire, and educational goals through the creation of gender stereotype roles. The findings revealed the permanence of male dominance in the textbooks and highlighted the must for the stakeholders to address gender inequalities as one of the most crucial sociocultural concerns of Iranian EFL educational textbooks.
رابطه بین ادراک کیفیت دلبستگی و اضطراب اجتماعی نوجوانان: نقش واسطه ای بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی رابطه ادراک کیفیت دلبستگی و اضطراب اجتماعی نوجوانان با نقش واسطه ای بهزیستی معنوی بود. روش پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی است که در آن از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان در حال تحصیل در مقطع متوسطه مدارس استان مازندران، ایران در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه آماری در این پژوهش شامل 300 دانش آموز بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، بهزیستی معنوی و اضطراب اجتماعی نوجوانان را تکمیل نمودند نتایج تحلیل آماری، معادلات ساختاری، رابطه معنا دار اضطراب اجتماعی نوجوانان و کیفیت ادراک دلبستگی را با واسطه گری بهزیستی معنوی نشان داد. علاوه بر آن بین ادراک کیفیت دلبستگی و بهزیستی معنوی و بین بهزیستی معنوی و اضطراب اجتماعی نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد. همچنین اثرمستقیم ادراک کیفیت دلبستگی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان نیز مورد تائید قرار گرفت. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود متخصصان حوزه روان شناسی، در مداخلات درمانی اضطراب اجتماعی در نوجوانان به نقش متغیرهای تأثیرگذار از جمله ادراک کیفیت دلبستگی و بهزیستی معنوی توجه ویژه داشته باشند.
اثربخشی آموزش نیک زیستی روانشناختی براساس مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیک زیستی ترکیبی از احساس خوب و عملکرد مؤثر است که در معنای گسترده تر آن یعنی بالندگی، از پیگیری موفقیت آمیز پنج مولفه پرما شامل احساسات مثبت، مجذوبیت و اشتغال، روابط، معنا و دستاورد به دست می آید. با توجه به اینکه اضطراب و استرس ازجمله مشکلات هیجانی در نوجوانی هستند که می تواند باعث کاهش نیک زیستی روانی و رضایت از زندگی شود، هدف از انجام این پژوهش آموزش مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب بود. بدین منظور، نمونه گیری غیر تصادفی از نوع دردسترس و هدفمند از دانش آموزان دختر پایه نهم و دهم (دوره اول و دوم متوسطه) شهر تهران انجام گرفت. پژوهش از نوع شبه آزمایشی یک گروه با طرح پیش آزمون - پس آزمون و آزمون پی گیری بود. پرسش نامه خودسنجی آخنباخ برای تعیین نمونه ها با علائم اضطرابی و پرسش نامه پرما در ابتدا و انتهای دوره آموزشی و پیگیری پس از گذشت سه ماه اجرا شد. دوره آموزشی در 6 جلسه هفتگی یک و نیم ساعته برگزار شد. یافته ها نشان داد نمره کل پرما و مؤلفه های هیجان مثبت، مجذوبیت، روابط مثبت و معنا پس از دوره آموزشی افزایش معنادار و نمره علائم اضطراب، کاهش معنادار داشت. در پیگیری سه ماهه نیز تغییرات در هجان مثبت و روابط مثبت ماندگار و مؤلفه مجذوبیت افزایش معنادار یافت. با وجود بهبود در مؤلفه دستاورد، تغییرات به سطح معناداری نرسید. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت، آموزش مدل پرما باعث افزایش نیک زیستی و کاهش علائم اضطراب در نوجوانان دختر 14 تا 16 ساله می شود و این تغییرات در طول زمان ماندگار است.
مولفه های ارزیابی اثربخشی عوامل موثر بر سکوت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه : رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی مهم در فرآیند تدریس و آموزش تعاملات آموزشی است که زمینه بهبود آموزش را فراهم می آورد، سکوت تحصیلی پدیده ای روان شناسی است که مانع تعامل و مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس درس می شود. از این رو منجر به کاهش کارآیی تدریس در محیط های آموزشی می شود. هدف پژوهش حاضر شناخت مؤلفه های مؤثر بر سکوت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه در محیط های آموزشی است. روش پژوهش حاضر تحلیل مضمون است، جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دست اندرکاران آموزش و ذی نفعان در دوره متوسطه شهر زاهدان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند - ملاک محور انتخاب شدند و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 15 نفر از معلمان دوره متوسطه 9 نفر از دانش آموزان بودند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. رویکرد تحلیل مضمون در این پژوهش، رویکرد شبکه مضامین بوده است. جهت بررسی اطمینان پذیری و اصالت یافته از معیارهای روش گوبا و لینکلن (1980) استفاده شد. تحلیل نتایج نشان دهنده چهار بُعد اصلی مؤثر بر سکوت کلاسی دانش آموزان شامل، عوامل فردی، عوامل آموزشی، عوامل ساختاری و عوامل فرهنگی است. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت سکوت تحصیلی دانش موزان به عوامل مختلفی وابسته است که نیازمند توجه است.
نقش میانجی راهبردهای مقابله ای و تاب آوری در ارتباط بین رویدادهای تنش زای زندگی و عواطف مثبت و منفی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
21 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان شایع ترین سرطان در بین زنان سراسر جهان است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله ای و تاب آوری در ارتباط بین رویدادهای تنش زای زندگی و عواطف مثبت و منفی در زنان مبتلا به سرطان سینه بود.
روش: طرح پژوهشی حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به کلینیک پستان بیمارستان ابن سینای شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 217 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985)، پرسشنامه تاب آوری کانر- دیویدسون (2003)، پرسشنامه رویدادهای تنش زای زندگی خدایاری فرد (1386)، و پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون (1988) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد.
یافته ها: تاب آوری و مهارت های مقابله ای نقش میانجیگری معناداری بین رویدادهای تنش زای زندگی و عاطفه مثبت و منفی داشتند. متغیرهای وارد شده به به مدل 29 درصد از تغییرات عاطفه منفی و 88 درصد از تغییرات عاطفه مثبت را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس درزنان مبتلا به سرطان از اهمیت زیادی برخوردار است و آموزش آنان جهت به کارگیری راهبردهای مقابله ای مناسب برای کاهش عواطف منفی گام مهمی است. همچنین مداخلات آموزشی در خصوص ارتقاء مهارت های تاب آوری پس از درمان اولیه سرطان ضروری است.
مقایسه بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی-هیجانی و سیستم مغزی-رفتاری دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
557 - 572
حوزههای تخصصی:
زمینه: بسیاری از رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی ناشی از اغتشاشات هیجانی حاصل از تحولات دوران بلوغ است. سلامت روانی دانش آموزان در آستانه بلوغ، ارتباط مستقیمی با عملکرد تحصیلی و فردی-اجتماعی دارد. علاوه بر آن، دختران و پسران در زمینه ادراک، شناخت، حافظه و عملکردهای عصبی تفاوت های جنسیتی آشکاری دارند. این تفاوت ها ممکن است به عوامل مختلف ژنتیکی، هورمونی و محیطی نسبت داده شود. با این حال، نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه ناهماهنگ و ناکافی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی-هیجانی و سیستم مغزی-رفتاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول در شهر حویق انجام شد.
روش: روش مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس آموزش و پرورش منطقه حویق (شهرستان تالش) در سال تحصیلی 1402- 4011 بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس، به تعداد هر گروه 50 نفر، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی-هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) و سیستم های مغزی-رفتاری (کارور و وایت، 1994) استفاده شد که با آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) در نرم افزار SPSS-24 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت آماری معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در نمرات بهزیستی روانشناختی (82/12 =F و 01/0 >P)، تنظیم شناختی-هیجانی مثبت (88/34 =F و 01/0 >P)، تنظیم شناختی-هیجانی منفی (97/24 =F و 01/0 >P)، سیستم بازداری رفتاری (62/14 =F و 01/0 >P) و سیستم فعال سازی رفتاری (16/9 =F و 01/0 >P) وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر؛ تفاوت دو جنس در بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجانی و سیستم مغزی رفتاری، می تواند باعث عملکرد و مواجهه متفاوت دانش آموزان دختر و پسر در مقابله با مشکلات دوران نوجوانی و بلوغ شود.
طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
118 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مشکلات ذهنی سازی، طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک انجام گرفت.
روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک ساکن استان اصفهان و 22 نفر از والدین ایشان، مشکلات ذهنی سازی آن ها از طریق تحلیل مصاحبه ها با روش پدیدارشناسی استعلایی در قالب 3 مضمون کلی، 18 زیرمضمون اصلی و 50 زیرمضمون فرعی استخراج گردید. سپس مبتنی بر این مضامین و در چارچوب مفاهیم نظریه ذهنی سازی، برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک طراحی شد. پس از تایید روایی محتوایی بر اساس شاخصCVI، با روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع (A-B) با آزمودنی های مختلف، 5 نفر از والدین دارای کودک مبتلا به دیابت دارای معیارهای ورود به پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در برنامه شرکت کردند. کارایی این برنامه در چهار مرحله (خط پایه، حین مداخله، پس از مداخله و پیگیری) با استفاده از پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، مقیاس کنش تاملی والدینی (PRFQ) و نشانگرهای تحقق اهداف برنامه مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها بر اساس شاخص های تحلیل دیداری بررسی شد.
یافته ها: حاصل بخش کیفی این مطالعه استخراج 3 مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است که مبنای طراحی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک قرار گرفت. نتایج بخش کمی نیز نشان داد برنامه طراحی شده ضمن برخورداری از اعتبار کافی، بر افزایش کنش تاملی والدین و کاهش مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک مؤثر بوده و این تأثیر مثبت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق، پیشنهاد می شود این برنامه جهت کمک به بهبود سلامت جسمی روانی کودکان مبتلا به دیابت و خانواده های آنان به طور گسترده اجرا شود و هم چنین برای کودکان مبتلا به دیگر بیماری های مزمن نیز مناسب سازی شود.
The Mediating Role of Health-Promoting Lifestyle in Stressful Life Events and Health Indicators of Patients with Irritable Bowel Syndrome: a Salutogenic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۱ - Serial Number ۱۹, Winter ۲۰۲۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
Objective: Irritable bowel syndrome is a chronic psychosomatic disease. Stressful events play a critical role in this disease, and lifestyle modification is one of the treatment priorities for these patients. The present study aimed to examine the role of health-enhancing lifestyles among stressful life events and salutogenic health indicators in these patients.
Method: Data analysis was done by structural equation modeling. The statistical population included all patients with irritable bowel syndrome referred to Imam Sajjad Hospital in Tehran in 2019 and 2020. The statistical sample was 229 patients selected through Purposive sampling and diagnosed by a psychiatrist based on ROME-IV criteria. Research tools included the Bringsen Salutogenic Health Indicators Scale, Sarason Life Events Inventory, and Walker HealthPromoting Lifestyle Profile-II. Data analysis was done by SPSS-20 and LISREL-8 software. Ethical considerations based on confidentiality, respect for the rights of individuals, human dignity, and avoiding harming the participants and distorting information were observed. Also Participants had full authority to withdraw from the study at any time.
Results: The relationship between lifestyle (t=2.723, ß=0.17) and stressful events (t=-2.31, ß=-0.42) with salutogenic health indicators was significant. The mediating role of lifestyle between life events and salutogenic health indicators was meaningful at P<005 and a standard coefficient (0.0-13.11).
Conclusion: It seems that lifestyle and control over stressful events affect the health indicators of patients with irritable bowel syndrome. Therefore, it is suggested to provide appropriate training programs to control and manage stressful events and provide strategies to modify lifestyle to improve health.
تدوین مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور بر اساس مشکلات ناباروری: نقش میانجی شناخت های بیماری زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور بر اساس مشکلات ناباروری با نقش میانجی شناخت های بیماری زا بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به ناباروری در سطح شهر مشهد بودند که در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1402 به کلینیک ها و مراکز تخصصی ناباروری مراجعه کرده بودند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس مشکلات ناباروری-فرم کوتاه (FPM-SF، 2017)، پرسشنامه شناخت های بیماری زا (ICQ، 2001) و مقیاس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL، 2021) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مشکلات ناباروری بر شناخت های بیماری زا (01/0>P) و کیفیت زندگی سلامت زنان نابارور اثر مستقیم دارند (05/0>P). شناخت های بیماری زا بر کیفیت زندگی سلامت زنان نابارور اثر مستقیم (01/0>P) دارند. مشکلات ناباروری به واسطه شناخت های بیماری زا اثر غیرمستقیم بر کیفیت زندگی سلامت دارند (01/0>P). نتایج نشان داد که شناخت های بیماری زا با توجه به نقش مشکلات ناباروری می تواند تبیین کننده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور باشد.
مدل علّی بهزیستی تحصیلی براساس کمال گرایی چند بعدی بانقش میانجی درگیری تحصیلی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با کمال گرایی چندبعدی با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی انجام گردید. حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی توسط تومینین سوینی و همکاران (2012)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (1990) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر استاندارد مسیر مستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.330 , P< . 05) بر بهزیستی تحصیلی و اثر غیرمستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.198, p<.05) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. طراحی دقیق تری از مدل بهزیستی تحصیلی نوآوری این پژوهش تلقی می گردد. نتیجه کلی پژوهش این بود که مدل آزمون شده، از برازش مناسب جهت تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس کمال گرایی چندبعدی با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار می باشد. پیشنهاد می گردد یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای یک «برنامه آموزشی ارتقای درگیری تحصیلی متناسب با دوره پساکرونا مبتنی بر جهت دهی مثبت به کمال گرایی در دانش آموزان» با هدف افزایش بهزیستی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
Explaining the causal model of co-parenting based on parenting stress by moderating role of family leisure and humor(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to determine the mediating role of family leisure and humor in the relationship between parenting stress and co-parenting.
Methods: The present study population consisted of all parents living in Kermanshah in 2020, from which 300 people were selected to participate in the study using multi-stage cluster sampling. Research instruments included Parenting Stress Index-Short Form, Zabriski Family Leisure Activity Profile, Co-parenting Relationship Scale, and the Family Members’ Humor Scale. The research was descriptive and structural equation modeling was used to analyze the data.
Results: The results of data analysis showed that there is a significant direct relationship between parenting stress variables and co-parenting (P< 0.001; β = -0.43), parenting stress and family humor (P< 0.001; β= -0.34), parenting stress variables and family leisure (P< 0.001; β= -0.28), humor in the family and co-parenting (P< 0.001; β= 0.4). Also, the humor variable in the family could play a mediating role in the relationship between parenting stress and co-parenting (P< 0.002; β= 0.17).
Conclusion: Therefore, it can be said that humor and games in families can play an important role both in creating co-parenting and decreasing of the negative effect of parenting stress on co-parenting.