فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
24 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر شبکه های اجتماعی در ایجاد رفتارهای جمعی نمایشی در فضاهای عمومی شهری است. رویکرد پژوهشی در این مطالعه کمی، روش پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد بالای 15 سال ساکن شهر کرمان است. بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 79/0استفاده شد.ساکن شهر کرمان است همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون استفاده شد.نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات نشان داد که میانگین تمامی گویه ها بالاتر از 3 (میانگین نظری) می باشد. همچنین مقادیر همبستگی بین مولفه های پژوهش با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در سطح متوسط و بالا می باشد. بیشترین مقدار همبستگی بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و رفتارهای جمعی نمایشی در بعد هراس اجتماعی (518/0R=) می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که میانگین هر یک از مؤلفه های شش گانه رفتار جمعی نمایشی (هراس اجتماعی، مُد اجتماعی، هوس جمعی، شیدایی اجتماعی، جنون اجتماعی و شایعه) در بین مردم بوشهر بیشتر از میانگین مورد انتظار است. به طوری که در جهان امروز هیچ جامعه ای نمی تواند ادعا کند که از تأثیرات ناشی از این بحران در امان خواهد بود ، لذا رسانه ها علی رغم اینکه باعث توسعه و تقویت انسجام در بسیاری از موارد می شوند، اما در جنبه فردی باعث توسعه و تقویت رفتارهای شیدایی و نامناسب اجتماعی فردی می شود.
گفتمان سازی خانواده در الگوی اسلامی ایرانی: بررسی و نقد گفتمان های مخرب برای خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به دنبال تهاجم فرهنگی غرب، واژه های نامأنوس با فرهنگ خانواده اسلامی ایرانی وارد گفتمان جامعه شده است. این واژه ها بارمعنایی مثبت را برای مسائل آسیب زای خانواده به همراه دارند. برخی از آن ها آن چنان رایج شده است که بسیاری از مردم و حتی متخصصان خانواده هم به کار می برند. بر این اساس در مقاله حاضر گفتمان های مخرب در حوزه خانواده که محصول تهاجم فرهنگی و آمپریالیسم روانی است و در جامعه ایران، هم در سطح نخبگانی و هم در سطح عموم گسترش یافته مورد شناسایی و نقد قرار گرفته و گفتمان مبتنی بر فرهنگ اسلامی ایرانی خانواده بیان شده است. روش: روش مورد استفاده، تحلیل گفتمان است. با استناد به روش شناختی تحلیل گفتمان انتقادی از سه مرحله توصیف و تفسیر و تبیین بهره گرفته شده است. در مرحله توصیف ویژگیهای صوری متن مانند واژگان و ساخت های متنی بررسی شد. در مرحله تفسیر بر اساس مفروضات عقل سلیم، که به ویژگی های متن ارزش می دهند، تولید و تفسیر شدند. در مرحله تبیین نیز به بیان ارتباط میان تعامل و بافت اجتماعی پرداخته شد. یافته ها: برخی از مهم ترین واژه های نامأنوس و گفتمان مخرب فرهنگ اسلامی ایرانی که مورد بررسی قرار گرفت عبارت بودند از دوست دختری و دوست پسری برای روابط نامشروع، ازدواج سفید برای زندگی غیرشرعی و غیرقانونی زن و مرد، ازدواج های سنتی در برابر ازدواج مدرن، خانه داری در برابر اشتغال زن، طلاق عاطفی بجای سردی عاطفی، جشن طلاق یا عزاداری برای طلاق، روابط فرازناشویی بجای خیانت، انقلاب جنسی بجای بی حیایی جنسی و کمال گرایی به جای کمال زدگی. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان این سؤال را پرسید که چرا واژگان مخرب آن هم عمدتاً از سوی متخصصان امر وارد گفتمان جامعه می شود. امیدواریم متخصصان خانواده در به کارگیری واژگان مربوط به خانواده توجه ویژه ای داشته باشند و از مفاهیم و واژگان منطبق با الگوی اسلامی ایرانی استفاده نمایند.
واکاوی تجارب زیسته والدین مشهدی از تربیت محیط زیستی فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
تربیت محیط زیستی والدین ضمن شکل دهی به نظام شناختی، ارزش ها و جهان بینی محیط زیستی فرزندان، نظام رفتار محیط زیستی آ نها را نیز هدایت می کند. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، احصای تجربیات زیسته والدین از تربیت محیط زیستی فرزندانشان و کشاندن این تجارب به عرصه علم رسمی با خوانشی ازنظر علم جامعه شناسی محیط زیست است. رویکرد این پژوهش «کیفی»، روش آن «نظریه داده بنیاد» با رویکرد سیستماتیک، ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته» و پارادایم نظری حاکم بر آن، «تفسیرگرایی-اجتماعی» است. مصاحبه ها پس از گزینش 22 والد (11 زوج) به روش نمونه گیری «گلوله برفی»، انجام شد؛ سپس متن اظهارات به صورت کامل پیاده سازی و در سه فاز کدگذاری باز، محوری و انتخابی شد تا مقوله هسته پدید بیاید. همچنین برای اعتبارسنجی داده ها از روش «باورپذیر کردن گزینشی» استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد شرایط علی تربیت محیط زیستی والدین، «واکنش به بحران های محیط زیستی»، «احساس وظیفه والدینی»، «تأثیر نحوه تعامل فرزندان با طبیعت در دیگر ساحت های زندگی فردی و جمعی فرزندان»، «تعهد فرانسلی والدین»، شرایط زمینه ای «تجربیات شخصی والدین از تعامل سازنده با طبیعت در کودکی»، «داشتن امکان بالفعل تجربه طبیعت در خانه» و «باورهای مذهبی والدین» است. همچنین شرایط مداخله گر «تمرین مسئولیت پذیری برای فرزندان»، «دغدغه سلامت فرزندان» و «نگرانی از اعتیاد به رایانه و فضای مجازی» است. راهبردهای ارائه شده در چارچوب مدل پارادایمی این مطالعه نیز عبارت بودند از: «تسهیلگری بازی و تجربه ورزی در طبیعت»، «تفسیر طبیعت و آموزش محیط زیست»، «تشویق و تنبیه رفتارهای دوستدار و مخرب طبیعت» و پیامدهای آن شامل «حساسیت عملی فرزندان نسبت به محیط زیست»، «تمایل به مشارکت محیط زیستی پررنگ تر در بزرگ سالی» و «توسعه فردی» . درنهایت پدیدار هسته شناسایی شده، «تقویت هویت بوم شناختی فرزندان» است.
نقش رسانه های نوین در ارزش آفرینی فرهنگی و قهرمان پروری: تحلیل فرصت ها و چالش ها
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این است تا رسانه گری با توجه به ویژگی های رسانه های نوین و در راستای تقویت ارزش ها از طریق قهرمان پروری از جنبه تحلیل فرصت و چالش ها مورد بررسی قرار گیرد.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی و تعداد 14 مصاحبه با مطلعان این حوزه شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی، رسانه گران برتر در حوزه رسانه های نوین (فضای مجازی، شبکه های مجازی تعاملی) انجام شد.یافته ها: بنابر نظرات کارشناسان، رویکرد کنونی در مدیریت محتوای رسانه های نوین مبتنی بر رسانه گری در خدمت قهرمان پروری است. با برنامه ریزی، هدایت و شکل دهی صحیح به محتوای تولیدات حماسی چندرسانه ای مبتنی بر هوش مصنوعی می توان و باید به معرفی قهرمان های فرهنگی و ارزشی با جذابیت بالا از طریق تولید محتوای شادی آفرین همراه با افتخار در بین جوانان پرداخت و از رویکرد کلیشه ای غم انگیز بودن و فاقد جذابیت در راستای الگوسازی در رسانه های نوین عبور کرد.
بررسی وضعیت خانواده ایرانی در فضای مجازی: مطالعه صفحات اینستاگرامی با رویکرد روابط والدین با فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
325-374
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی امروزه یک جهان زیست قطعی و همگانی شده است و دامنه حدود و ثغور بهره برداری از فضای مجازی کاملا وابسته به سبک زندگی و تعلقات فردی افراد شده است. مدیریت این فضای عظیم و پیچیده ابتدا نیازمند وضعیت سنجی و شناسایی درست این فضا و سپس وضع سیاست های دقیق، برنامه ریزی و نظارت همه جانبه است. در این میان موضوع مهم خانواده و روابط درون خانوادگی در این فضا به فراخور ویژگی های مهم و منحصر به فرد آن، باعث بروز مواضع متفاوتی شده است. این مقاله به بررسی وضعیت خانواده ایرانی در صفحات اینستاگرامی با رویکرد روابط والدین با فرزندان پرداخته است. پژوهش حاضر یک پژوهش اکتشافی و نتایج بررسی با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و نرم افزار «NVivo» تحلیل شد و پایایی کدگذاریتوسط ضریب موضوعی کاپا مورد تأیید قرار گرفت. در نتیجه تحلیل داده ها، 5 مضمون، 23 زیر مضمون در رابطه با رویکرد روابط والدین با فرزندان در محیط خانواده در پلتفرم اینستاگرام مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفت. که «گفتار»، «روابط»، «نوع تفکر و اندیشه»، «سبک زندگی» و «رفتار» والدین با فرزندان به عنوان 5 مضمون اصلی احصاء شد و زیرمضمون های «تصویرسازی نامناسب از پدر و مادر ایرانی»، «ترویج بی عفتی و بی حیایی در روابط درون خانوادگی»، «همطراز کردن فرزند با حیوان خانگی»، و« تبلیغ دردسرهای مادرشدن» هر کدام فراوانی قابل توجهی در صفحات اینستاگرامی پرمخاطب به خود اختصاص دادند.
بررسی نقش حوزه و روحانیت در دفاع مقدس
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
171 - 194
حوزههای تخصصی:
حوزه های علمیه شیعه همواره در طول تاریخ در برابر حاکمیت طاغوت و ظلم ایستاده است؛ به طوری که در تمام انقلاب های مردمی و قیام ها، غالباً یک یا چند عالم شیعه، در رأس یا جزئی از ارکان اصلی قیام بوده است. با توجه به تأثیر حوزه های علمیه و روحانیت در بسیاری از جریان های اجتماعی و سیاسی ایران، این پژوهش به دنبال آن است که ضمن مروری بر اقدامات حوزه های علمی در قبل از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، زوایای گوناگون نقش حوزه و روحانیت را در هشت سال دفاع مقدس بررسی کند. روش گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و تفسیر داده های جمع آوری شده به روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که به طور اعم، نقش حوزه های علمیه و علماء و بزرگان دین غالباً در سه محور صدور فتوا، حضور در میدان جنگ و پشتیبانی مالی بوده که برحسب نوع خطری که از جانب استعمار متوجه مسلمانان می شد، با توجه به نقاط قوت و ضعف مسلمانان و نیز با درک شرایط زمانی، اقدام مناسب را انجام می دادند و به طور اخص، در دوران در دفاع مقدس، از طریق رهبری در جنگ، تشکیل بسیج همگانی، کمک به ایجاد و تقویت روح ایثار و شجاعت، تقویت روح ایمان، مشروعیت دادن به جنگ و تشویق مردم به حضور در دفاع مقدس به ایفای نقش پرداختند.
بازسازی معنایی پیامد برنامه های ساماندهی کولبری (مردم نگاری انتقادی بازیگران غیرنهادی و کارگزاران نهادی میدان تجارت مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
105 - 150
حوزههای تخصصی:
در مناطق کردنشین کولبری با وجود مخاطرات جسمی و روانی، تبعات امنیتی و اقدامات نهادی تداوم پیدا کرده است. در همین راستا اقداماتی از جانب دولت های مختلف در جهت ساماندهی کولبری و کنترل این وضعیت رنج آور به اجرا درآمده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی اجرای این برنامه ها با تاکید بر اجرای آیین نامه ساماندهی مبادله در بازارچه های غیررسم ی موقت مرزی است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر با پشتوانه نظری و مفهومی توسعه مشارکتی و روش شناسی مردم نگاری انتقادی جهت انجام عملیات پژوهش صورت گرفته است. جامعه هدف کارگزاران نهادی و بازیگران غیرنهادی مرتبط با کولبری در میدان تجارت مرزی در شهرستان بانه می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 49 نفر از افراد درگیر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بر برنامه ساماندهی کولبری نادیده انگاشتن مرزنشین، جهت گیری سرمایه محور، مواجه شتابزده کارگزاران نهادی و نادیده گرفتن زیست جهان و تجربه عملی مرزنشینان در عمل حاکم بوده است و درک و تجربه آن ها از این برنامه ها بر ناتوانی و بروکراتیزه شدن دلالت داشته است. همچنین اجرای این برنامه تشدید فقر و بازتولید اقتدارگرایی، تجدید حیات کولبری و اختلال در نظم روستاها را بدنبال داشته است. در نهایت از نظر مصاحبه شوندگان اجرای این سیاست ها غالباً بی اثر بوده و نتیجه معکوس داده اند.
مطالعه جامعه شناختی مشارکت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهرستان های جوانرود و روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
293 - 334
حوزههای تخصصی:
رسیدن به توسعه پایدار و همه جانبه در گرو مشارکت اجتماعی است و توجّه و تأکید بر آن لازم است زیرا که مردم به پشتوانه آن می توانند در سرنوشت شان دخالت کنند و به اهداف معیّن و از پیش تعیین شده برسند. این پژوهش با هدف مطالعه جامعه شناختی مشارکت اجتماعی و عوامل مؤثّر بر آن در شهرستان-های کمترتوسعه یافته جوانرود و روانسر استان کرمانشاه انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی(کمی) است و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان 18 سال به بالای ساکن در شهرستان های جوانرود و روانسر است. حجم نمونه این تحقیق 384 نفر بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده-ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیّری استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از میزان مشارکت اجتماعی متوسّط در شهرستان های جوانرود و روانسر است و رابطه معنی داری بین متغیّرهای مستقل (محلّی گرایی، خانواده گرایی، وضعیّت تأهّل و جنسیّت) با متغیّر وابسته (مشارکت اجتماعی) وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیّرهای مستقل، مقدار کمی از تغییرات متغیّر وابسته را تبیین می کنند و از بین عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی، متغیّر های خانواده-گرایی، محلّی گرایی، جنسیّت و تأهّل به ترتیب بیش ترین تأثیر را داشته اند.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
239 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین دانشجویان دانشگاه لرستان می باشد. لذا، در بخش سرمایه اجتماعی از تئوری پاتنام و در بخش رفاه ذهنی از تئوری تلفیقی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال 1398 می باشد. در این پژوهش برای تعیین اندازه نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه آن 384 نفر بدست آمد. همچنین، برای انتخاب نمونه مذکور از بین کلیه دانشجویان از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شد. این پژوهش، با در نظر گرفتن اهداف موجود در آن از نوع تحقیقات همبستگی به شمار می آید. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی استفاده شد که شاخص های روان سنجی (روایی و پایایی) آن مورد تأیید قرار گرفت. . نتایج نشان داد که مدل طراحی شده تحقیق با داده های جمع آوری شدهT برازش کامل دارد. همچنین، نتایج برازش مدل حکایت از آن دارد که مسیرهای مستقیم (اثرهای مستقیم) شبکه اجتماعی به رفاه ذهنی، اعتماد اجتماعی به رفاه ذهنی و مسیرهای دوطرفه (اثرهای متقابل) بین شبکه اجتماعی و مشارکت اجتماعی، شبکه اجتماعی و اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی معنادار می باشد. علاوه براین، در مدل برازش یافته تنها مسیر مستقیم مشارکت اجتماعی به رفاه ذهنی معنادار بدست نیامد و لذا فرضیه متناسب با این مسیر نیز مورد تأیید قرار نگرفت.
تبیین تأثیر باورهای عامه بر توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
351 - 396
حوزههای تخصصی:
باورهای عامه، از یک طرف می تواند فرایند توسعه پایدار را تسریع از طرف دیگر قادر است جلوی آن را بگیرد. با این اوصاف به نظر می رسد باید به این پرسش پاسخ داد؛" آیا باورهای عامه به توسعه پایدار روستایی کمک می کند یا برعکس می تواند به عنوان یک مانع تلقی شود؟" در پژوهش حاضر به منظور تبیین تاثیر باورهای عامه بر توسعه ی پایدار روستایی، سی و چهار قسمت مجموعه ی مستند روستاهای استان خراسان جنوبی که به بررسی وضعیت اقتصادی، اشتغال و محصولات کشاورزی آن استان، در سی روستا می پردازد؛ با بهره مندی از نظریه ی تقسیم کار اجتماعی دورکیم –با نگاهی متفاوت در تقابل با اصول مکتب نوسازی در بیان موانع توسعه-، مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد این تحقیق کیفی، روش گردآوری اطلاعات در آن، اسنادی و همچنین تکنیک مورد استفاده، تحلیل محتوا،می باشد. مطالعات انجام شده در روستاهای این استان از رابطه ی معنادار بین باورهای عامه و توسعه پایدار روستایی و هر یک از ابعاد آن، خبر می دهد. در نتیجه تقسیم بندی جوامع در تئوری دورکیم، سِیرِ حرکت جوامع را نشان می دهد و نه لزوماً عقب ماندگی جوامع ابتدایی به معنای مانعی در جهت رسیدن به هر نوع توسعه.
Evaluation of the Quality of the Elementary Education Program at Farhangian University Based on the CIPP Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the fields with the highest number of students at Farhangian University is Primary Education. Therefore, the purpose of this study was to evaluate the quality of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model.
Methodology: This study was applied in terms of objective and descriptive-survey in terms of implementation method. The study population included faculty members, educational group managers, and graduates of Primary Education from Farhangian University campuses in Tehran province during 2019-2022, and primary school principals in Tehran city in 2022. The sample size was estimated to be 276 individuals (20 faculty members, 6 educational group managers, 200 graduates of Primary Education, and 50 primary school principals) selected through simple random sampling. Data were collected through semi-structured interviews with faculty members and educational group managers and a researcher-made questionnaire filled out by all sample members. The data were analyzed using open, axial, and selective coding methods and examining the desirability of axial and selective codes.
Findings: The findings indicated that for the quality of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model, 88 open codes, 31 axial codes, and 7 selective codes were identified.
Conclusion: The results of this study indicated that the status of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model was not at a desirable level and improvement of the identified open, axial, and selective codes in this research is necessary for enhancement.
حکمرانی فرهنگی، حلقه مفقوده در توسعه سیاسی شهر تبریز؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه هاست که دست یابی به توسعه، یکی از اهداف اساسی کشورها شده است. توسعه، دارای ابعاد متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی و ... می باشد. توسعیه سیاسی در شهر تبریز به علت شرایط خاص و فرهنگی، زبانی و قومیتی اهمیت ویژه ای دارد؛ خصوصاً که اطلاعات موجود، ضعف در این حیطه را نشان می دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مفاهیم فرهنگی مؤثر بر توسعیه سیاسی شهر تبریز است. مفاهیم و عوامل متعددی بر توسعیه سیاسی تأثیر دارند؛ ازجمله: سرماییه نهادی، آگاهی، ارزش ها، تصمیمات دولتی و ... که در بخش مرور نظری به مرور این مفاهیم پرداخته شده است. برای شناسایی مفاهیم مؤثر توسعیه سیاسی در شهر تبریز روش کیفی انتخاب شد و با استفاده از تکنیک مصاحبیه نیمه ساختار یافتیه داده ها جمع آوری شد. نمونیه پژوهش شامل 45نفر از متخصصین توسعه و مسئولین شهری دارای سمت اجرایی (مدیران عالی رتبیه شهرداری و استانداری، فرمانداری، اعضای شورای شهر، اساتید دانشگاه، مؤسسان و فعالان سازمان های مردم نهاد (سمن ها و مسئولین ذی ربط) بود. روش نمونه گیری براساس روش مورداستفاده و هدف پژوهش هدف مند بود. برای تجزیه و تحلیل نیز، از کدگذاری سه مرحله ای استفاده شد که عبارتنداز: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی. یافته های پژوهش نشان داد که متخصصین اعتقاد دارند شهر تبریز ازلحاظ سیاسی به توسعیه قابل قبول دست نیافته است. مصاحبه شوندگان پنج مفهوم را در توسعیه شهر تبریز دخیل می دانند که عبارتنداز: «ضعف رسانه های جمعی»، «سرماییه فرهنگی»، «تبعیض بین مرکز و پیرامون»، «تبعیض های قومیتی» و «تبعیض های جنسیتی». مضمون اصلی این پژوهش «ضعف حکمرانی فرهنگی (اختلال در کارکرد خرده نظام فرهنگی)» می باشد. این یافته ها هم سو با نظریات «لیپست»، «والرشتاین»، «وینر» و نظرییه هویت اجتماعی است؛ درنهایت هم، براساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی برای تسهیل دست یابی به توسعیه سیاسی در تبریز ارائه شد.
تحلیل کیفی مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری اجتماعی: از نابرابری های سخت تا منعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
169 - 203
حوزههای تخصصی:
اهداف: هم زمان با دگرگونی ساختارهای قشربندی اجتماعی؛ شاخص ها و مولدهای قشربندی و نابرابری نیز تحول می یابند. آخرین ادعاهای نظری درباریه قشربندی و نابرابری های اجتماعی، تحول شاخص ها و مولدهای قشربندی طبقاتی به سمت پساطبقاتی است. این موضع جدید پساطبقاتی هنوز چندان شناخته نشده است. تحقیق حاضر به قصد تحلیل مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری با استفاده از دو تکنیک کیفی شامل مصاحبیه نیمه ساخت یافتیه فردی و گروه متمرکز انجام شد. روش: برای کشف مولدهای پساطبقاتی از ادراکات و تجارب فردی 23 نفر از جمعیت شهر زنجان و از 1 جلسه گروه کانونی به عنوان استراتژی کیفی در ارتباط و ترکیب با نتایج مصاحبه های فردی استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و گردآوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع گروهی ادامه یافت. برای کدگذاری و تحلیل از کدگذاری هم زمان و تحلیل تماتیک و برای اطمینان از اعتمادپذیری، از مقایسیه تحلیلی، بازبینی اعضا و رویکرد گفت وگویی و هم سازی گروهی استفاده شد. یافته ها: تحلیل کیفی به 14 مضمون فراگیر و 48 مضمون سازمان دهنده پیرامون فهم افراد از نابرابری و قشربندی (4 مضمون فراگیر،10مضمون سازمان دهنده)؛ فهم افراد از مولدها یا شاخص های قشربندی و نابرابری پساطبقاتی (7 مضمون فراگیر، 27 مضمون سازمان دهنده) و تجربیه افراد از مکانیزم های برخورد با قشربندی و نابرابری (2 مضمون فراگیر، 11 مضمون سازمان دهنده) منتج شد. نتیجه گیری: تحقیق، به کشف عرصیه پساطبقاتی شدیه جامعه و فهرستی از مولدهای بازتولید قشربندی و نابرابری و مکانیزم های فردی برخورد با آن طبق فهم و ادراک افراد دست یافت و اهمیت مولدهای بسیار متنوع قشربندی و نابرابری را آشکار کرد. بنابراین، توجه به تنوع مولدها و مکانیزم ها در مطالعات قشربندی اجتماعی؛ همچنین توجه به رویکرد پساطبقه در تبیین قشربندی اجتماعی و استفاده و آزمونِ شاخص ها و مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری حاصل از این تحقیق میدانی، در تحقیقات بعدی پیشنهاد این تحقیق است.
تحلیل کیفیت کالبدی نماهای شهری باتأکیدبر معیارهای اجتماع بوم شناسانه بصری (مطالعه موردی: ساختمان های مسکونی محله ولنجک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
203-238
حوزههای تخصصی:
بوم شناسی شهری، به مطالعه شهر در قالب اکوسیستم متشکل از انسان و عوامل بیوفیزیکی و نحوه ارتباط آن ها در محیط های شهری می پردازد. بوم شناسی بصری نیز به بررسی محیط پیرامون انسان به عنوان عامل اکولوژیکی پرداخته و درجهت احساس خوشایندی و هماهنگی آن با مکانیسم های فیزیولوژیک بینایی به انسان کمک می کند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد کالبدی نما و میزان اثرگذاری معیارهای بوم شناسی بصری بر ارتقای کیفیت نماهای مسکونی شهر تهران می باشد. نوع روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و دارای رویکردی آمیخته است. در بخش کمی از روش طبقه بندی “QSORT”، اطلاعات از طریق برداشت میدانی و ابزار پرسش نامه در طیف لیکرت به دست آمد و نمودار کیفیت تصاویر از دیدگاه ناظرین با نرم افزار “SPSS”، ترسیم گردید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 785/0 تأیید گردید. در تحلیل کیفی، نماهای منتخب بر اساس عناصر تشکیل دهنده و معیارهای بوم شناسی بصری و مکانیسم های سیستم بینایی، در جدول آنالیز شدند. یافته ها نشان می دهد، نما ها باتوجه به استانداردهای بینایی می توانند محیط های بصری آسایش بخش، یکنواخت و تهاجمی را شکل داده که درنتیجه، بر اساس محاسبات نمودار “Pie”، میزان فراوانی کیفیت بصری نماهای مسکونی در محدوده قلمرو پژوهش، 65% آسایش بخش، 15% یکنواخت و 20% تهاجمی می باشند. این مقاله می کوشد، از طریق تحلیل معیارهای بصری مطلوب در نمای ابنیه، برای ارتقاء بخشی کیفیت دید بصری شهروندان، راهکارهایی را جهت انطباق محیط مصنوع با بستر طبیعی ارائه نماید.
تحلیل مضمون و شناسایی چالش ها و راهبردهای توسعه بازی های دیجیتال بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازی های دیجیتال به صنعتی فراگیر، ثروت آفرین و فرهنگ محور تبدیل شده و توانسته با بهره گیری از عناصر فنی و هنری، روانشناسی و جامعه شناسی، به عنوان یک رسانه صنعت/ هنر و در حقیقت هنر هشتم، جایگاه خود را تثبیت کند. صنعت بازی های دیجیتال در مقام یک صنعت فرهنگی و خلاق، تاثیر بسزایی نیز در اقتصاد، فرهنگ و آموزش داشته است. این مطالعه، با هدف شناسایی چالش ها و نیز راهبردهای توسعه بومی این صنعت در کشور ایران انجام گرفته است. در این پژوهش با جمع آوری داده های کتابخانه ای، انجام مصاحبه های عمیق و ساختاریافته و نیز استفاده از روش تحلیل مضمون، چالش های توسعه بومی این صنعت و نیزراه کارهای رفع این موانع، شناسایی و استخراج شد و در مراحل بعدی، این عوامل، درمضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر تقلیل یافته و دسته بندی شدند. در نهایت عوامل مورد اشاره با بررسی نظرات خبرگان صنعت اهمیت سنجی و پالایش شدند. نقصان دانش بازی سازان در حوزه مسائل مربوط به مدیریت تولید و مدیریت پروژه بازی ها به عنوان چالش های اصلی ششناخته شدند و از طرف دیگر شبکه سازی و جلب مشارکت عناصر موجود در بازی دیجیتال، توانمندسازی و توسعه قابلیت های متخصصین بازی ساز و نیز تقویت مسئولیت های نظارتی و توسعه ای نهادهای دولتی و نظارتی ازجمله مهمترین سیاست های توسعه بازی های دیجیتال تعریف و دسته بندی شدند.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای (انگ) اجتماعی بر کیفیت روابط زنان و مردان نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر تعدیل گری استقلال اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای اجتماعی بر کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن بود. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان در بازه زمانی تیر تا اسفند 1402 بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95% و توان آزمون حداقل 80%، برابر با 147 نفر تعیین شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و استیگمای اجتماعی ناشی از ناباروری به ترتیب، با استفاده از پرسش نامه های راست و گلومبوک[1] (1985)، پیرس و همکاران[2] (1991)، یونسی و همکاران (1384) سنجش شد. همچنین، استقلال اقتصادی زن براساس سطح تقریبی درآمد زن سنجش شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS4 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد استیگمای اجتماعی بر روابط خانوادگی و همچنین، روابط اجتماعی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی، تأثیر منفی دارد. همچنین براساس نتایج، نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن تأیید نشد. نتایج بر ارائه راهکارهای کاهش استیگمای اجتماعی، که مستلزم اقدامات هماهنگ و گسترده در سطوح مختلف جامعه است، تأکید می کند. [1] Rust & Golombok[2] Pierce et al.
از جنبش اصلاحات تا دموکراسی خیابان: تحلیل طبقاتی جنبش های اجتماعی پساانقلابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظر جامعه شناسی سیاسی، جنبش های اجتماعی سال های 1376-1402 را مورد بررسی و تببین قرار داده است. در این مقاله، در مورد تحولات اجتماعی و سیاسی سال های پس از جنگ ایران و عراق، نشان داده شده است که جنبش های اجتماعی این سال ها را می توان با توجه به تحلیل طبقاتی ملهم از نظریه اریک الین رایت، حرکت از «جنبش اصلاحات» به سوی «دموکراسی خیابان» نام گذاری کرد، و نشان داد که حاملان اصلی این جنبش های اجتماعی در ابتدا «طبقه متوسط» بوده و کم کم شامل «طبقه ی متوسط فقیر» شدند. در این تحقیق، از روش تحلیل تطبیقی تاریخی (از نوع تحلیل روایتی) استفاده شده است که در آن با شناسایی بزنگاه های تاریخی، نقش کنشگران سیاسی در ارتباط با ساختار سیاسی موجودرای شناخت ماهیت جنبش های اجتماعی پساانقلابی در ایران مورد تحلیل قرار می گیرد. با توجه به نتایج این مقاله، باید گفت که دموکراسی خیابان، برعکسِ جنبش اصلاحات: 1) کنش محور، 2) عمل گرا، 3) بدون رهبری، 4) فاقد سازمان دهی، 5) معطوف به مصائب زندگی روزمره و 6) رخدادمحور است. بعلاوه، گفتنی است که هدف اصلی «جنبش اصلاحات» عدالت سیاسی بود، اما هدف اصلی «دموکراسی خیابان» عدالت اجتماعی و به دنبال کاهش «نابرابری» و «فساد» و افزایش «سرمایه ی اجتماعی» است.
انزوای اجتماعی ادراک شده و وابسته های آن در میان فرزندان شهدای جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به طرح و بحث ابعاد انزوای اجتماعی ادراک شده در بین فرزندان شهدای جنگ تحمیلی به عنوان گروه اجتماعی کمتر شناخته شده می پردازد.با بررسی روایت های منتشرشده آنان در کتاب زندگی ما و نیز قسمت هفتم پادکست رادیو مرز، از تجربه زیسته شان از اعزام و غیبت پدر تا دوران پس از شهادت با به کارگیری روش تحلیل سند، موضوع انزوای اجتماعی را به عنوان پدیده ای تاریخ مند مطرح می سازد.یافته ها نشان می دهد تجربه کودکی متمایز از سایر همسالان تحت تأثیر حادثه مهم زندگی یعنی شهادت پدر و پیامدهای آن نظم جدیدی را بر خانواده حاکم ساخته که ارتباط اجتماعی آنان را در معرض چالش قرار داده است. تألم حاصل از این تجارب در کنار سیطره تصورات قالبی مبنی بر برخورداری مالی، معیشتی بر رنجششان افزوده و آنان را به سیاست ورزی های غیررسمی در شکل خلوت گزینی و روابط محدود سوق داده است. همچنین اتخاذ و اجرای سیاست های رسمی تفکیک اجتماعی که در قالب سکونتگاه، مدرسه و خدمات آموزشی، برنامه های فراغتی و مانند آن در دهه های گذشته، در گذر زمان موجب تعمیق انزوای اجتماعی آنان شده است.استیگما تنها قابل تقلیل به موضوع دانشگاه نیست و به مثابه پدیده اجتماعی حاصل برهم کنش تفکیک اجتماعی و نیز تصورات قالبی دانسته می شود که روند طردشدگی آنان را موجب شده و استمرار بخشیده است. این طردشدگی بر زندگی آتی آنان در دوران کهنسالی نیز که به شدت ارتباطات اجتماعی را می طلبد، سایه می افکند و یقیناً به ضرر آنان تمام می شود.
ضرورت وجود صنایع خلاق رسانه ای در سازمان های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمانهای رسانه ای از کیفیت محتوایی که ایجاد می کنند تأثیر می پذیرد و عمل ایجاد محتوا که فعالیت اساسی در فرآیند تولید رسانه ای است ، شدیدا نیازمند خلاقیت است . به دلیل ماهیت استاندارد ناپذیری کالاهای رسانه ای در درازمدت و تقاضای بالای مصرفکنندگان برای کالاهای جدید، خلاقیت در سازمانهای رسانه ای منبع حیاتی استراتژیک محسوب می گردد. این پژوهش مدعی است یکی از کارآمدترین راهبردها در میدان این رقابت رسانه ای، استفاده از خلاقیت و نوآوری در حوزههای مختلف سازمانی ، مدیریتی ، تولیدی و محتوایی است . خلاقیت و نوآوری منبعی استراتژیک برای سازمان های رسانه ای در شرایط بحرانی است . به عبارتی دیگر امروزه خلاقیت و نوآوری و مدیریت آن، یک نیاز راهبردی برای سازمان های رسانه ای است . این سازمان ها نیازمند نوعی سازوکار ویژه هستند تا بتوانند خلاقیت را خلاقانه مدیریت کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش شبکه مضامین به روش تحلیل مضمون در ٣ مضمون فراگیر،16 مضمون سازمان دهنده و 127 مضمون پایه از میان 12 مصاحبه با خبرگان و مطلعین کلیدی استخراج شده است و براساس نظریه های صنایع خلاق رسانه ای، نوآوری در سازمان ها، مدیریت دانش،تولید محتوا،ارتباطات، توانمندی رسانه و اقتصاد خلاق و همچنین و مفاهیم خلاقیت و صنایع خلاق تجزیه تحلیل گردیده است.
زایش زیست قدرت شهری: از سلب مالکیت تا مرگ اجتماعی محلات (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۹۳-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
اگرچه علوم اجتماعی ایرانی در سال های اخیر فصل جدیدی را در باب مطالعات فرودستان بازکرده و به این سوژه پرداخته است، اما کمتر مطالعاتی در این حوزه به مکانیسم فرودست ساز پرداخته است. در این پژوهش، از خلال مطالعه میدانی اتنوگرافیک در پی مطالعه وضعیت فرودستان شهری (نیروهای کار غیررسمی) در سنندج و حومه آن هستیم تا گوشه ای از سازوکار درافتادن در وضعیت فرودستی و چگونگی مواجهه با این سازوکار را نشان دهیم. همچنین در پی صورت بندی مفهومی بوده ایم که وضعیت شهروندان فرودست سنندجی به ویژه نیروهای کار غیررسمی را توضیح دهد. گردآوری داده ها بر اساس فنون پژوهش میدانی شامل مشاهدات، گفت وگوها و مشارکت و یا حضور در زندگی روزانه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. لنز مفهومی ما بر مفاهیم دیوید هاروی، میشل فوکو، امبمبه و استندینگ تکیه زده است. نتایج یافته های این پژوهش در قالب مقولاتِ «تعدی به سپهر اجتماعی شهروندان»، «سیّالیت معاش و کار غیررسمی: شالوده اجتماع محلی»، «زایل کردن زندگی: مقیاس های کوچک مرگ در تجربه روزمره»، «رنج های ناخواسته: شکنندگی سوژه» و «سلب مالکیت های گسترده از شهروندان» صورت بندی شده است. این مطالعه نشان داد که مکانیسم فرودست ساز از طریق سلب مالکیت های گسترده از شهروندان در قالب سیاست ها و برنامه های تاریخی/اقتصادی و اجتماعی، به افتادن در ورطه فرودستی و پیرامونی سازی از شهروندان دامن زده است. این پژوهش نشان داد زایش زیست قدرت چگونه به انقیاد حیات از شهروندان دامن می زند و چگونه زیست و کار نیروهای کار را حتی در وادی غیررسمی تهدید می کند.