فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
44 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: دستیابی به سیاست گذاری خبری در تولید اخبارتلویزیونی نوجوانان، به منظور جامعه پذیرکردن آنها بر اساس آرمان های انقلاب اسلامی ایران. برای رسیدن به این هدف در این پژوهش ،در صدد کشف راهبردها و خط مشی ها و بایسته های محتوایی و ساختاری اخبار تلویزیونی نوجوانان بوده ایم.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی از طریق مصاحبه با صاحب نظران عرصه خبر و رسانه و تحلیل داده ها براساس تحلیل مضمون انجام شده است.یافته ها: اخبار برای نوجوانان به جهت رشد استقلال فکری و شخصی در کنار دیگر عوامل غیر رسانه ای برای نوجوانان ضرورت دارد. خبر تلویزیون نوجوان توسط نوجوانان تهیه و روایت اول و برتر را داشته باشد. محتوای اخبار با زبان امروزی و کوتاه و قابل فهم باشد .اخبار با سیر منطقی به تقویت هویت ومعرفت نوجوان بپردازد. درخبرنوجوانان ازسبک های نوین خبری و موضوعات مورد علاقه آن ها استفاده شود. ظاهر و فرم و ساختار باید متناسب با روحیه ی نوجوانی باشد. اخبار بر اساس اصول خبری روان شناسی شده و بر اساس واقعیت باشد. اخبار رویکرد شاد و جذاب و امیدوار کننده باشد. اخبار پاسخگوی نیاز هایشان باشد. اخبار در ارائه ارزش ها غیر مستقیم باشد.نتیجه گیری: اخبار تلویزیونی نوجوانان با به کارگیری نظرات متخصصین رسانه و ارتباطات ، تعلیم و تربیت و روانشناسان، بستر مهمی وظرفیت قابل توجهی در جهت آماده سازی نسل جدید برای جامعه ی ایرانی، اسلامی و انقلابی است. و همراهی تخصص در کنار تعهد در امر جامعه پذیری از طریق اخبار تلویزیونی نوجوانان اثرگذار خواهد بود.
ظرفیت سنجی اسناد آرشیوی ارتباطات اجتماعی به منظور مطالعه تاریخ اجتماعی (نمونه آزمایشی: تحول اجتماعی آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
83 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ظرفیت مطالعه تاریخ اجتماعی معاصر بر شالوده اسناد آرشیوی ارتباطات اجتماعی است. مسئله ای که بر پایه یک اصل بدیهی در این مقاله مورد سنجش قرار می گیرد به مفهوم ارتباطات بازمی گردد. از آن جا که زندگی اجتماعی انسان در تعاملات و ارتباطات با دیگران معنا می یابد، آیا می توان گفت که مطالعه مفهومی و تحلیل مضمون مسائل مربوط به ارتباطات اجتماعی، موجب گره گشایی از کل ابعاد پنهان تاریخ اجتماعی می شود؟ بدین منظور، فرض مطروحه را در یک نمونه آزمایشی مورد سنجش قرار دادیم. از آن جا که آبادان، به دلیل تحولات صنعتی و به کارگیری مؤلفه های تمدنی مدرن، یکی از پیشگامان تحول اجتماعی ایران معاصر بود، الگوی مناسبی برای ظرفیت سنجی این آزمایش پژوهشی، در مطالعه این تحولات و تسری روش شناختی به سایر نقاط، ایجاد می کند. به منظور بررسی فرض پیش گفته، ابتدا مفاهیم مشترک ارتباطاتی از تعدادی دایره المعارف بین المللی ارتباطات مستخرج شد. در مرحله بعد تعداد 6128 سند آرشیوی مربوط به مسائل شهر آبادان با جست وجو در نرم افزار «رسا» سازمان اسناد و کتابخانه ملی از طریق توصیفگر «آبادان» به دست آمد و طی چند مرحله اسناد ارتباطاتی مقارن با مطالعه تاریخ اجتماعی تصفیه و تحصیل شد. نتایج به دست آمده حاصل از دیدگاه استادان ارتباطات به طور کلی نشان می دهد که مطالعه اسناد آرشیوی ارتباطات اجتماعی در روشن سازی بیش از نیمی (54/71 درصد) از مسائل مربوط به تاریخ اجتماعی مؤثرند.
مطالعه تأثیر عناصر فرهنگی در توسعه پایدار با میانجی گری خاص گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر فرهنگی نقش مهمی در توسعه پایدار هر جامعه ای دارد. درواقع فرهنگ عامل اصلی و به عبارتی موتور توسعه است و خاص گرایی درکنار آن می تواند نقش به سزایی داشته باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر عناصر فرهنگی در توسعه پایدار اردبیل با میانجی گری خاص گرایی موردمطالعه شهروندان اردبیل در سال 1400شمسی می باشد. پژوهش پیش رو از نوع توصیفی-هم بستگی و هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل شهروندان 65-18ساله شهر اردبیل به تعداد 605992 بود. بنابراین بااستفاده از فرمول کوکران، تعداد 450نفر از شهروندان با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته که پایایی آن برابر با 85/0 بوده استفاده شده است. بدین سان، داده ها بابه کارگیری آزمون های پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS موردتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین عناصر فرهنگی و خاص گرایی با توسعه پایدار رابطه مثبت و بین عناصر فرهنگی با خاص گرایی رابطه منفی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی و مسیر نشان دادکه 61درصد از تغییرات توسعه پایدار به کمک متغیرهای مستقل قابل تبیین است همچنین عناصر فرهنگی 62/0 و خاص گرایی 53/0 بر توسعه پایدار اثر مستقیم دارند. برای رسیدن به توسعه پایدار می بایست به عناصر فرهنگی و خاص گرایی توجه کرد تا بتوان آینده ای بهتر برای افراد جامعه درست کرد. درنتیجه توجه به قابلیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و استفاده بهینه از پتانسیل ها می تواند نقش مهمی دراین خصوص داشته باشد.
Investigating the Relationship Between Hardiness and Resilience with the Mediating Role of Hope in Women-Headed Households(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
131 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose: Woman-headed households experience more psychological issues and a lower level of psychological well-being compared to other women. The goal of this research is to investigate the relationship between hardiness and resilience in Woman-headed households, with hope serving as a mediator.
Methodology: The present study is a part of descriptive-correlational research utilizing the cross-sectional research method and Structural Equation Modeling (SEM). The statistical population for the study consists of all woman-headed households assisted by the welfare organization in Tehran from July to December 2023. A total of 192 woman-headed households were selected using multi-stage cluster sampling as the statistical sample. Research instruments utilized were the Adult Hope Scale (AHS), Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC), and Kobasa's Hardiness Scale (KHS). Descriptive statistics were performed using SPSS version 27 software, while path coefficients between constructs were analyzed using Amos version 24 software. The CB-SEM method was employed to develop the structural equation model. A significance level of 0.05 was used in the analysis.
Findings: Based on the current research findings, it was found that hardiness positively and significantly impacted the variable of Hope (β=0.801, P=0.001). Similarly, the variable of hardiness also had a positive and significant effect on Resilience (β=0.953, P=0.001). There was no notable effect of the Hope factor on Resilience (P=0.868). The study revealed that hardiness did not indirectly and significantly influence Resilience through Hope (β=0.008 and P=0.864).
Conclusion: The findings of the current research indicated that hardiness leads to higher levels of hope and resilience. However, the study found that hope does not have a notable impact on resilience, and as a mediator, it did not show any effectiveness in the research.
Content Analysis of Emotional Intelligence Components in Farsi Textbook Stories using Shannon’s Entropy Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
141 - 148
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research aimed to provide content analysis of emotional intelligence dimensions in Farsi textbook stories of elementary schools using Shannon’s entropy approach.
Methodology: The research method was descriptive ad had a content analysis type using "Shannon’s entropy" method. The statistical population consisted of 108 stories in Farsi textbooks of the elementary school in 2022. The statistical sample was also equal to the statistical population according to the census approach. The research tool included the emotional intelligence checklist with five components (interpersonal skills, intrapersonal skills, adaptability, general mood, and stress management) based on the Bar-On model. The reliability of the data was desirable using the paired t-test.
Findings: The research findings indicated that there were significant differences in the representation of dimensions of emotional intelligence in stories of Farsi textbooks. Therefore, topics of intrapersonal and interpersonal skills were taken into consideration in a relatively favorable way, but stress management skill was neglected in the textbooks. Furthermore, a comparison of the sixth-grade elementary schools indicated that most of their stories had a general pattern of the importance of interpersonal and intrapersonal skill dimensions, and the adaptability dimension was relatively favorable only in the fifth-grade of elementary schools.
Conclusion: According to the role of emotional intelligence in learners' lives, authors of Farsi textbooks need to provide a necessary revision of emotional intelligence components in the stories of the textbooks.
Comparing the Effectiveness of Instructional Mental Imagery and Tolerance of Ambiguity Training on Students' Academic Procrastination(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic procrastination detrimentally affects students' other academic performances. Consequently, this study aimed to compare the effectiveness of instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training on students' academic procrastination.
Methodology: This quasi-experimental research involved two experimental groups and one control group, with a pre-test, post-test, and two-month follow-up design. The study population consisted of all female twelfth-grade students in both public and private schools in Bojnurd during the 2023-2024 academic year. The sample included 45 students selected through purposive sampling and randomly assigned into three equal groups (each group containing 15 students). The first experimental group underwent twelve 90-minute sessions of instructional mental imagery training, and the second experimental group received nine 90-minute sessions of tolerance of ambiguity training based on the cognitive-behavioral approach, while the control group received no training. Data were collected using the Solomon and Rothblum (1984) Academic Procrastination Questionnaire and analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc test in SPSS-25.
Findings: The findings indicated significant differences between groups in terms of reducing students' academic procrastination. Both the instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods significantly reduced academic procrastination in the post-test and follow-up stages compared to the control group (P<0.05). Moreover, there was no significant difference between the instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods in reducing students' academic procrastination (P>0.05).
Conclusion: Given the effectiveness of both instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods in reducing students' academic procrastination, school counselors and psychologists can utilize these methods alongside other educational approaches to reduce academic procrastination.
The Linkage Between University Students’ Academic Engagement and Academic Support: The Mediating Role of Psychological Capital(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Despite the importance of university students' academic engagement and the role of academic support in facilitating their success, there appears to be a dearth of research investigating the mediating effect of psychological capital in this relationship, highlighting a significant gap in the existing literature.
Methodology: This research was quantitative on the basis of the natural and general features and employed a descriptive-correlational approach based on the structural equation model (SEM). The statistical population of the research included all undergraduate students of Farhangian University of Kerman, approximately 2100 students. Out of this statistical population, 677 participants responded to the online survey. The sampling method was convenience sampling and the data was collected in the first semester of the academic year 1401-1402 (From Aban to Azar). Sands and Plunkett’s (2005) academic support scale, Reeve and Tseng’s (2011) academic engagement scale, and Luthans and Avolio’s (2007) psychological capital scale were used to gather data. The statistical analyses were conducted with SPSS 23.0 and AMOS 23.0. Confirmatory factor analysis (CFA) supported the validity of the scales used in the Iranian tertiary context. Correlational results indicated that the relationships among main research variables were significant.
Findings: Structural equation modelling (SEM) indicated that psychological capital mediated the linkage between academic support and academic engagement (β = 0.58, p < 0.01). The results also revealed that academic support (β = 0.69, p < 0.01) and psychological capital (β = 0.39, p < 0.01) were predictive of university students’ academic engagement.
Conclusion: The findings of this study indicated that providing academic support has the potential to influence students' psychological capital, resulting in their active engagement and participation in educational and learning endeavors. The limitations of this study and the future directions will be discussed.
نشانه شناسی شخصیت نمایشی در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
115 - 131
حوزههای تخصصی:
شخصیت نمایشی در سطح بالینی با رفتارهای توجه طلبانه، برون گرایانه، تحریک پذیر، همراه با عواطف سطحی و هیجانی بودن تعریف شده است. در سطح اجتماعی، این اختلال ممکن است تظاهرات متفاوتی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نشانه شناسی شخصیت نمایشی در فرهنگ ایرانی با استفاده از روش تحلیل عاملی در نمونه بزرگی از دانشجویان بود. این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز بودند. نمونه ای به حجم 716 نفر از دانشجویان انتخاب شده، مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت کننده ها به پرسشنامه شخصیت نمایشی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصله، در تحلیل مؤلفه های اصلی، راه حل دو عاملی استخراج شد و به ترتیب عامل توجه طلبی و اغراق گویی/ عدم وابستگی نام گرفتند. یافته ها در راستای تفاوت های فرهنگی جامعه ایرانی و آمریکایی در تظاهرات نشانه های شخصیت نمایشی قابل تبیین است.
بررسی جامعه شناختی شبکه های اجتماعی در ایجاد رفتار جمعی نمایشی در فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
24 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر شبکه های اجتماعی در ایجاد رفتارهای جمعی نمایشی در فضاهای عمومی شهری است. رویکرد پژوهشی در این مطالعه کمی، روش پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد بالای 15 سال ساکن شهر کرمان است. بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 79/0استفاده شد.ساکن شهر کرمان است همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون استفاده شد.نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات نشان داد که میانگین تمامی گویه ها بالاتر از 3 (میانگین نظری) می باشد. همچنین مقادیر همبستگی بین مولفه های پژوهش با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در سطح متوسط و بالا می باشد. بیشترین مقدار همبستگی بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و رفتارهای جمعی نمایشی در بعد هراس اجتماعی (518/0R=) می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که میانگین هر یک از مؤلفه های شش گانه رفتار جمعی نمایشی (هراس اجتماعی، مُد اجتماعی، هوس جمعی، شیدایی اجتماعی، جنون اجتماعی و شایعه) در بین مردم بوشهر بیشتر از میانگین مورد انتظار است. به طوری که در جهان امروز هیچ جامعه ای نمی تواند ادعا کند که از تأثیرات ناشی از این بحران در امان خواهد بود ، لذا رسانه ها علی رغم اینکه باعث توسعه و تقویت انسجام در بسیاری از موارد می شوند، اما در جنبه فردی باعث توسعه و تقویت رفتارهای شیدایی و نامناسب اجتماعی فردی می شود.
نقش رسانه های جدید در فرایند آموزش و یادگیریِ دانش آموزان (مطالعه موردیِ نوجوانان دانش آموز دبیرستان های مناطق چندگانه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
126 - 99
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به ویژه در میان نوجوانانِ نسل زد و دانش آموزان دبیرستانی رشد قابل توجهی داشته است. یکی از زمینه های استفاده ی این نسل از ابزارهای نوین، در حوزه آموزش و یادگیری است. مسئله اصلی در این مقاله این است که چگونه دانش آموزان نوجوان دبیرستانی در شهر تهران از رسانه های اجتماعی برای پیشبرد فعالیت های آموزشی و درسی خود و برقراری ارتباط با گروه های همسال و تحصیلی در انجام امور مربوط به مدرسه، پیگیری مباحث درسی و نظایر آن استفاده می کنند. در این راستا، این پژوهش باهدف مطالعه تأثیر پلتفرم های رسانه ای جدید بر فرایند آموزش تحصیلی دانش آموزان نوجوان نسل زد در مقطع متوسطه اول و دوم دبیرستان های شهر تهران با روش پیمایش انجام شده است. داده ها در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع آن در میان حجم نمونه معتبر 450 نفر از دانش آموزان در هشت دبیرستان دخترانه و پسرانه تهران گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان می دهد که نزدیک به 70 درصد از دانش آموزان دختر و پسر مشارکت کننده در تحقیق، بیش از دو ساعت در روز از رسانه های اجتماعی جدید برای فعالیت های مختلف از تفریح و سرگرمی تا ارتباط با دوستان و هم کلاسی ها و پیگیری امور مربوط به مدرسه و تحصیل خود استفاده می کنند. انجام آزمون های مختلف آماری ازجمله کای اسکوئر و واریانس دو طرفه نشان داد که متغیر مستقل میزان حضور دانش آموزان در پلتفرم های اجتماعی مجازی در چهار مورد از مجموع موارد مرتبط با بحث آموزش و یادگیری شامل کمک گرفتن از معلم، رهایی از استرس درس و امتحان، دسترسی به محتوای درسی و آموزشی در بستر شبکه های اجتماعی مجازی و ایجاد اختلال در درس خواندن به علت حضور در پلتفرم های رسانه ای جدید، تأثیرگذار بوده است و متغیر مستقل جنسیت تنها در مؤلفه استفاده از رسانه های اجتماعی برای یادگیری مشارکتی نقش اثربخشی داشته است. در این میان، بر اساس یافته های به دست آمده، متغیر میزان حضور دانش آموزان در پلتفرم های اجتماعی مجازی دارای رابطه معناداری است؛ به عبارت دیگر، هرچه میزان حضور دانش آموزان در پلتفرم های رسانه ای جدید بیشتر می شود، «اختلال در درس خواندن» و «رهایی از استرس درس و امتحان» بیشتر می شود (رابطه مستقیم).
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر جنبش های اجتماعی؛ مطالعه جنبش های اعتراضی ایران (1398- 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
286 - 243
حوزههای تخصصی:
عالم گیر شدن استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی موجب تغییرات مهمی در سبک زندگی، عادات و ارتباطات اجتماعی و ارتباط بین مردم و دولت ها شده است. جنبش های اجتماعی به عنوان یکی از روش های انتقال خواسته ها و ارتباط بین مردم و حاکمیت به شدت متأثر از این تغییرات است. در دو دهه اخیر کارکرد بسیج شبکه های اجتماعی چهره جدیدی از جنبش های اجتماعی را در سراسر دنیا به نمایش گذاشته است. هدف پژوهش حاضر تبیین این تأثیر در جنبش های اجتماعی ایران بین سال های 1388 تا 1398 می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای، اسنادی و داده های ثانویه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد کاربرد شبکه های اجتماعی در بازه زمانی موردنظر نقشی مؤثر و محوری در تسهیل بسیج منابع برای جنبش های اجتماعی داشته است؛ حوادث عمده بررسی شده در بازه زمانی مذکور مشخص می کند فارغ از علل وجودیِ جنبش های اجتماعی با کنترل یا عدم دسترسی شبکه های اجتماعی، به صحنه آوردن طرفداران جنبش مختل شده و با گذشت زمان این جنبش های اعتراضی دچار فرسایش و ضعف می شود.
مدل سازی عوامل رقابت پذیری رسانه های مکتوب با شبکه های اجتماعی در راستای ادامه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
351 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل سازی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری رسانه های مکتوب در مواجهه با شبکه های اجتماعی به منظور تداوم حیات آن هاست. این پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازنظر رویکرد، از نوع آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی، با بهره گیری از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری)، داده های موردنیاز برای تدوین چارچوبی جهت رقابت پذیری رسانه های مکتوب با شبکه های اجتماعی گردآوری و مؤلفه ها و شاخص های مربوطه استخراج شد. برای شناسایی مفاهیم، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان و کارشناسان روزنامه خراسان در مشهد است. نمونه گیری به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انجام گرفت و در مرحله مقدماتی، 17 مصاحبه برای جمع آوری داده ها صورت گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 2500 نفر از مشترکان سالیانه روزنامه خراسان بود که با استفاده از فرمول کوکران، 333 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس مؤلفه های شناسایی شده، پرسشنامه ای طراحی و داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL تحلیل شد. نتایج نشان داد که مقولات اصلی تحقیق در قالب شش بعد مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (20 مقوله)، پدیده محوری (رقابت پذیری برای ادامه حیات در قالب 7 مقوله)، راهبردها (13 مقوله)، زمینه (12 مقوله)، شرایط مداخله گر محیطی (11 مقوله) و پیامدها (12 مقوله) قرار می گیرند. شاخص برازش مطلق GOF برابر با 0.61 به دست آمد که نشانگر برازش مناسب مدل است.
نقش واسطه ای سازه اشتراک دانش در تأثیر گذاری دینداری بر مهارت های شناختی (مورد مطالعه دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه یک تبریز 1403-1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
65-93
حوزههای تخصصی:
عصر کنونی را عصر شناخت، پسا ارتباطات و فناوری می نامند؛ لذا مطالعه ی جامعه شناسی شناخت و مهارت های شناختی در بین دانش آموزان با توجه به نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آنها، امری ضروری است که به شدت احساس می شود. بر این اساس پژوهش حاضر با روش کمی و استفاده از تکنیک پیمایش با هدف بررسی نقش واسطه ای سازه اشتراک دانش در تأثیر گذاری دینداری بر مهارت های شناختی دانش آموزان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه یک تبریز تشکیل داده اند. تعداد کل جامعه آماری مورد نیز 9540 نفر دانش آموزان دوره دوم متوسطه دانش آموزان ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی (1402-1401) می باشند که از میان 3837 نفر دانش آموزان پسر و 5703 نفر دانش آموزان دختر با استفاده از فرمول کوکران ( با محاسبه واریانس متغیر وابسته) تعداد 1163 نفر انتخاب و به روش نمونه گیری خوشه ای مورد پرسش قرار گرفتند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت شش درجه ای، در بازه زمانی سال 1402 گردآوری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر وابسته(مهارت های شناختی دانش آموزان) با لحاظ اثرات مستقیم، غیر مستقیم و کل متغیرهای مستقل، از متغیر اشتراک دانش در مقایسه با متغیر دینداری بیشترتأثیر پذیرفته است. همچنین نتایج حاکی است که اشتراک دانش به نوعی در قدرت توانمندسازی عاملان اجتماعی و در رأس آن دانش آموزان، نقش بسیار مهمی دارد که خود متأثر از متغیر هایی چون دینداری نیز می تواند نقش به سزایی در ارتقای مهارت های شناختی دانش آموزان ایفا کند؛ به همین دلیل انتظار می رود مسئولان مربوطه موضوع مطروحه را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند.
مقایسه تأثیر تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک و تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی بازیکنان نوآموز فوتبال عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
402 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک و تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی بازیکنان نوآموز فوتبال عراقی بود روش شناسی: روش تحقیق نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه های کنترل و تجربی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کودکان 10 تا 12 سال شهر بغداد تشکیل دادند. 45 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج و به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. نمونه ها در سه گروه 15 نفره (یک گروه کنترل و دو گروه تجربی) به صورت تصادفی ساده تقسیم شدند. آزمون ها شامل آزمون ۲۷/۵ متر (سرعت)، ۹×۴ متر (چابکی)، پرش سارجنت (پرش عمودی)، ولز (نشستن و رساندن)، ایستادن روی یک پا (ایستادن لک لک یا استروک) بود. پروتکل تحقیق شامل برنامه های آموزشی به مدت 10 هفته و 60 دقیقه در روز و هفته ای 4 بار بود. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فوتبالیست های نوآموزی که تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک را دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت را دریافت کرده بودند، تعادل، توان، سرعت، انعطاف بهتری گزارش کردند (001/0>p)؛ ولی در متغیر چابکی تفاوت معنی دار نبود (00/1=p). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک نسبت به افرادی که تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت را دریافت کرده بودند در تمامی متغیرها به جز چابکی بهتر بودند
سرایت کالایی سازی و بازار به عرصه حیات اجتماعی؛ مروری سیستماتیک بر مقالات منتشر شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
199 - 230
حوزههای تخصصی:
گسترس سرمایه داری و سرایت منطق اقتصادی به عرصه های غیراقتصادی زندگی اجتماعی و پیامدهای عدیده ای که در سطوح سه گانه خرد، میانه و کلان جامعه به همراه دارد، اهمیت توجه به کالایی سازی را برجسته می کند. از این رو در تحقیق حاضر به شیوه سیستماتیک، به مرور 104 مقاله داخلی پیرامون کالایی سازی پراخته شد تا نشان دهیم کالایی سازی به کدام عرصه های زندگی اجتماعی سرایت کرده است. براساس یافته ها، موضوعات تحت سرایت کالایی سازی در 5 دسته فرهنگی، زمین و مسکن، اجتماعی، سلامتی و محیط زیست قرار می گیرند. همچنین روند انتشار مقاله ها نشان داد که از میانه دهه 1390 به بعد، نرخ شیوع و همه گیری کالایی سازی در حوزه علم، دانش و آموزش عالی، مسکن، زمین و فضا و سلامت افزایش یافته است. جهت ارائه درک جامع تر از این حوزه، به کتابسنجی ادبیات خارج کشور پرداختیم که یافته های همزمانی کلمات کلیدی در 5 خوشه قرار گرفتند که غالبا حول محور موضوعات کالایی سازی (مانند زمین، مسکن، سلامت، محیط زیست)، کنشگران دخیل در کالایی سازی (نئولیبرالیسم و سرمایه داری، سیاستگذاری ها و مداخله های دولتی) و پیامدهای کالایی سازی (رفاه، عدالت، توسعه نامتوازن) بوده است. با توجه به هدف گذاری کالایی سازی بر آموزش، مسکن و بهداشت، به عنوان نیازهای اساسی افراد که می تواند مانعی جدی بر نیل به ابعاد چهارگانه سلامت ، تحقق عدالت اجتماعی، رفاه عمومی و توسعه کشور باشد، ضروری است که با اتخاذ سیاست ها و رویکردهای مناسب، از تداوم و تعمیق این فرآیند جلوگیری شود.
مواجهه با عدم قطعیت های آینده در صنعت داروسازی با استفاده از مدل هوشمندی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
335 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم قطعیت، پیچیدگی و پویایی سه ویژگی محیطی هستند که سازمان های قرن بیست و یکم را احاطه کرده اند و باعث بی ثباتی آنها شده اند. بهبود پیش بینی درباره فرصت ها و تهدیدهای آینده و عکس العمل سریع به آنها، به شایستگی اصلی سازمان های موفق تبدیل شده است، سازمان هایی که به اطلاعات راهبردی دسترسی دارند، در حوزه خود پیشرو و رهبر خواهند بود. هوشمندی راهبردی مکانیسمی است که این فرصت را پدید می آورد. تحقیق حاضر سعی بر آن دارد با توجه به شرایط پیش روی شرکت های فعال در حوزه داروسازی به ارائه مدل هوشمندی راهبردی به عنوان ابزاری جهت کاهش عدم قطعیت در این صنعت بپردازد. روش شناسی: تحقیق حاضر از منظر هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و از منظر روش گرد آوری اطلاعات، در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. جامعه تحقیق حاضر شامل خبرگان حوزه مدیریت استراتژیک، بازاریابی و سیاستگذاری در حوزه صنعت داروسازی بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و در نهایت با انجام 22 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده مصاحبه بود.یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 560 کد احصا که به 25 مقوله فرعی دسته بندی شدند. در نهایت، سه مقوله فشار فناوری، فشار بازار و عدم قطعیت به عنوان شرایط علی؛ دو مقوله مدیریت دانش و چشم اندازسازی به عنوان ابعاد پدیده محوری؛ عوامل فردی و عوامل سازمانی به عنوان مقوله های شرایط زمینه ای؛ عوامل خرد و عوامل کلان به عنوان شرایط مداخله گر؛ دو عامل سازماندهی مجدد و توانمندسازی به عنوان راهبردها؛ و پشتیبانی و بقا به عنوان پیامدها شناسایی شدند.
رابطه تنیدگی ناباروری و حمایت اجتماعی با رشد پس از سانحه با توجه به نقش میانجی گری تاب آوری در زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
71 - 92
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تنیدگی ناباروری و حمایت اجتماعی با رشد پس از سانحه با توجه به نقش میانجی گری تاب آوری در زوجین نابارور شهر مهاباد انجام شد. روش این پژوش توصیفی- همبستگی و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر مهاباد در زمستان سال 1400 بود که 140 نفر از افراد واجد شرایط به شیوه نمونه گیری هدفمند از کلینیک های ناتوانی جنسی و ناباروری شهر مهاباد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های رشد پس از سانحه- تدسچی و کالهون (1996)، تنیدگی ناباروری نیوتن و همکاران (1999)، حمایت اجتماعی زمن و همکاران (1988) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بودند. یافته ها نشان داد با توجه به ضرایب مستقیم و غیر مستقیم و آزمون سوبل، تاب آوری نقش میانجی را در رابطه بین تنیدگی ناباروری و رشد پس از سانحه زوجین نابارور ایفا نکرد، اما تاب آوری نقش میانجی را در رابطه بین حمایت اجتماعی و رشد پس از سانحه زوجین نابارور ایفا کرد. این یافته ها پیامدهای قابل توجهی برای عمل و تحقیقات بالینی دارند که ممکن است راهنمایی هایی در زمینه مشاوره حرفه ای و مداخلات روان شناختی برای زوجینی که ناباروری را تجربه می کنند، ارائه کند.
واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
172 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان های مختلف به ویژه سازمان فنی وحرفه ای نقش مهمی در بهبود وضعیت این نظام آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور بود. روش: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی اقدام به واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی شد. برای این منظور جامعه پژوهش همه کارکنان سازمان فنی وحرفه ای استان گلستان به تعداد 500 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 217 نفر برآورد که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای بود که داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای شامل 14 عنصر بازارگرایی، تحلیل بازار، بهره گیری از خلاقیت، مسئله شناسی مستمر، اشتراک دانش، ظرفیت جذب دانش، برنامه ریزی استراتژیک، منبع یابی مستمر، سازماندهی منعطف، یادگیری مستمر، تخصص مدیریتی، حمایت مالی، منابع انسانی توانمند، پویایی محیط، دوسوتوانی و نتایج بود که بار عاملی همه آنها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 محاسبه شدند. همچنین، مدل واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور برازش مناسبی داشت و ضریب همه مسیرها معنادار بود (P<0.5). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، برنامه ریزی جهت بهبود دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور از طریق عناصر شناسایی شده ضروری است.
مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زندگی روزمرهٔ زنان مرفه شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مصرف کالاهای لاکچری، و این که چرا مصرف کنندگان به مصرف کالاهای لاکچری روی می آورند، موضوع پژوهش از منظر رشته های مختلف بوده است. هدف اصلی این مقاله کندوکاوی کیفی، به شیوهٔ نظریهٔ زمینه ای، در شیوه های مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زنان اقشار مرفه در شهر سنندج است. با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلهٔ «شالمان»، «صفری» و «مبارک آباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد. داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولهٔ شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند. مقولهٔ هسته برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست است که به گواهی داده ها تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه می کند. زنان مرفه با اتخاذ دو طیف راهبرد هم در جهت برساخت نوعی زنانگی شبه اشرافی و هم بازتولید منزلت فرادست شان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی دست به مصرف لاکچری می پردازند. مصرف کالاهای لاکچری، در زندگی آن ها پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبه اشرافی نظیر تفاخر، فضل فروشی، نجیب نمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است. آن ها به دیگران القابی مثل نوکیسه و نااصیل می دهند. با دیگران روابط درون گروهی محدود دارند، اغلب در معاشرت های خانوادگی شان گزینشی و محتاطانه عمل می کنند و نوعی خودانگارهٔ زنانهٔ دیگری پرهیز دارند. آن ها درست به مانند زنان نجیب دربارهای اشرافی هنوز دنیا را به «ما» و «آن ها» تقسیم می کنند. «آن ها» همان دیگران فرودست اند و «ما» نیز نوعی خودِ زنانهٔ متناسب با منش اشرافی است.
بررسی اقلام پارچه ای در خوان و مطبخ عصر قاجار با استفاده از آرشیو دیجیتالی دانشگاه هاروارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
213 - 253
حوزههای تخصصی:
منسوجات در عصر قاجار همچون هر دوره دیگر، کاربرد گسترده ای در زندگی روزمره مردم داشته اند. هدف این پژوهش، بازیابی انواع کاربرد پارچه درخوان و مطبخ قاجاری در مرتبه اول و شناخت چگونگی شیوه های تزیین و تکمیل آنها در مرتبه دوم است. با این حساب مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است: چگونه می توان با استفاده از آرشیو دیجیتالی دانشگاه هاروارد، نسبت به بازیابی و تحلیل قطعات پارچه ای کاربردی در خوان و مطبخ قاجار اقدام نمود؟ این پژوهش تاریخی، با اتکا بر شیوه توصیفی تحلیلی نسبت به نمونه گیری هدفمند از منسوجات قاجاری با کاربرد در آماده سازی خوراک و ضیافت آن اقدام کرد و نتیجه نشان داد: پارچه، نقش مؤثری در نگهداری وسایل مربوط به خوراک و پذیرایی آن دوره داشت که در بیشتر موارد با رودوزی زینت می شد. در معدود مواردی همچون سفره و دستارخوان، چاپ قلمکار بسیار کارآمد نشان می داد. هرچند ممکن بود در مصارف آشپزخانه ای از پارچه های منقوش مبتنی بر شیوه های بافت، استفاده شود اما کاربرد گسترده روشهای تزیینی تکمیلی به ویژه سوزندوزی و در مرتبه بعد چاپ قلمکار احتمالاً از ابعاد کوچک اکثر این قطعات، جلوه تزیینی و نمایشی آنها در ملاء عام و چه بسا پنهان داشتن کهنگی پارچه مصرفی در برخی نمونه-ها نشأت می گرفته است.