فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو است. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و مفروضه های تئوری عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت. مقیاس های مورد استفاده در پژوهش شامل خشونت علیه همسر، محدودیت در برابر جرم، انگیزه برای جرم، قلمرو مشکل آفرین فردی، خانوادگی، همالان و شغلی بود. خلاصه ضرایب غیرمستقیم مدل نشان می دهد که قلمرو همالان مشکل آفرین (ضریب بتا: 073/0)، قلمرو فردی مشکل آفرین (ضریب بتا: 085/0)، قلمرو خانوادگی مشکل آفرین (ضریب بتا: 101/0) و قلمرو شغلی مشکل آفرین (ضریب بتا: 083/0) با تأثیرگذاری بر محدودیت در برابر جرم و انگیزه برای جرم (به صورت غیرمستقیم بر خشونت علیه همسر تأثیر دارند. چهار قلمرو مشکل آفرین زندگی، انگیزه برای جرم و محدودیت در برابر جرم و همچنین متغیرهای دموگرافیک قادرند 58 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را تبیین نمایند. همچنین قلمروهای مشکل آفرین زندگی یعنی قلمروهای خانواد، فردی، همالان و شغلی قادرند 21 درصد از واریانس محدودیت در برابر جرم و 25 درصد از واریانس انگیزه برای جرم را تبیین نمایند.
تعلیق شدگان بی بازگشت؛ تحلیل جامعه شناختی مقاومت پیوندهای اجتماعی مهاجران نسل اول در کشاکش میدان هویتی ایران-آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 33
حوزههای تخصصی:
یکی از پرچالش ترین جنبه های مهاجرت، نسبت هویتی مهاجران با جامعه مقصد است. چالش های هویتی مهاجران به این دلیل اهمیت دارد که از یک سو می تواند به ادغام در جامعه مقصد کمک کند و از سوی دیگر به تعلیق ناتمام او می انجامد. موضوع بازگشتن یا بازنگشتن نخبگان نیز در گام بعدی بسیار مهم است؛ چراکه نرخ مهاجرت و بازگشت مهاجران معیار و زیرساخت توسعه یافتگی یک جامعه و دلایل آن، بازنمای شرایط سازنده این وضعیت است. بر این اساس، مسئله این مطالعه، واکاوی فرایند، زمینه ها و شرایط مؤثر در مهاجرت، چالش های هویتی و همچنین پیامدهای آن در زمینه ادغام و تصمیم به بازگشت مهاجران است. هویت اجتماعی در مطالعه حاضر به مثابه پیوندهای سیالی است که مبتنی بر ارزیابی های زمینه مند نسبت به پدیده های اجتماعاً قابل ارزیابی بوده و در فضایی مقایسه محور برساخته می شود. چالش های هویتی مهاجران در پارادایم تفسیری و با استفاده از روش نظریه زمینه ای مطالعه شده است. داده های به دست آمده که حاصل مصاحبه روایتی با 19 مهاجر ایرانی در آلمان است با استفاده از تکنیک کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که مهاجران ایرانی با نگاه به غرب به عنوان یک محیط مرجع، به بازاندیشی در وضعیت جامعه مبدأ دست می زنند و به این دلیل دچار فک شدگی هویتی می شوند. چالش های هویتی در مقصد می تواند به دو سرنوشت منتهی شود: جامعه پذیری تناقض آمیز مضاعف (تعلیق ناتمام) در مقصد یا جامعه پذیری موفق در مقصد. در حالت موفق، بازگشت مهاجران به مبدأ منتفی است، اما با تجربه تعلیق ناتمام، مهاجران یا به زندگی اقتصادی در مقصد ادامه می دهند و شرایط درمیان بودگی را تجربه می کنند، یا با فشار پیوندهای اجتماعی خود در مبدأ و توفیق نیافتن در پیوندیابی در مقصد به مبدأ بازمی گردند.
نوجوان سایبورگ و داده های دیجیتال؛ ردیابی آموزش و درآمدزایی در زیست دیجیتال نوجوان (کاربست قوم نگاریِ بیش از انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارتباط نوجوان و داده های دیجیتال به خصوص بازی های ویدئویی در اشکال و ابعاد گوناگونی بررسی شده است. بااین همه، درهم کنشی و درون کنشی انسان و داده های دیجیتال و چگونگی تأثیر و تغییر هریک در این تعامل با نگاه پساانسان گرایی و مادی گرایی جدید، دغدغه به نسبت جدیدی است که هدف کلی را نه در تمرکز بر انسان در تعامل با غیرانسان ها و داده های دیجیتال، بلکه بر درهم تنیدگی انسان با غیرانسان ها درنظر می گیرد. هاراوی به بهترین شکل آن را در مفهوم و استعاره «شخصیت سایبورگ» مطرح کرده است. در این پژوهش، به فراخور این مقاله، با هدف ردیابی چگونگی درهم تنیده شدن نوجوان امروز با داده های دیجیتال، بر دو فاز تأکید شده است؛ یکی درهم تنیدگی نوجوان، داده های دیجیتال و آموزش و یادگیری و دیگری، نوجوان، داده های دیجیتال و درآمدزایی. روش: براساس هدف و لنز نظری اشاره شده در این مقاله، روش قوم نگاری با تمرکز بر پیشنهادات و نقدهای متفکرین پساانسان گرایی (مادی گرایی جدید) بر این روش انتخاب شد و در سه ساحت یعنی مشاهده، تحلیل بیش ازانسان از داده ها و همچنین مصاحبه متمرکز بر درهم تنیدگی انسان و داده ها مسیر این پژوهش طرح ریزی شد. درنهایت ۱۰ نوجوان ۱۱ تا ۱۹ساله را انتخاب کردیم و همچنین با دو والدین این نوجوانان نیز مصاحبه شد که درمجموع با ۱۲ نفر مصاحبه انجام شد. این تعداد باتوجه به نوع مصاحبه ها که در چندین جلسه و به صورت کارگاهی و مشارکتی انجام شد، اهداف این پژوهش را محقق کردند. داده ها: درهم تنیدگی زیست نوجوان با داده های دیجیتال و بازی های ویدئویی در مبحث آموزش و یادگیری باعث شده است که نوجوان متکی به داده هایی فراتر از ذهن خود باشد و همچنین جایگاه و مرز یاددهنده و یادگیرنده در این مسیر کاملاً از بین رفته است. نوجوانان به یادگیری مبتنی بر ابزارهای داده محور و کاربری آنها تمایل بیشتری نشان می دهند و به جای حفظ اطلاعات بر روی فهم و استفاده از این ابزارها تمرکز می کنند. همچنین، در حوزه درآمدزایی، نوجوانان با شناخت کنشگران و فرصت های موجود در اقتصاد دیجیتال به خلاقیت در کسب درآمد می رسند. آنها ممکن است برای کسب درآمد مسیرهای خود را تغییر دهند و حتی از آموزش به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف مالی استفاده کنند. نتیجه: زیست نوجوان با داده های دیجیتال و به طور خاص داده های بازی های ویدئویی بسیار درهم تنیده شده است؛ به گونه ای که «شخصیت سایبورگ» به شکل بسیار روشنی شخصیت و زیست نوجوان امروز ایرانی و نوجوان درگیر با داده های دیجیتال را می تواند توصیف کند.
تأثیر بازنمایی رسانه ای جرم بر دادرسی منصفانه با تأکید بر پرونده آتنا اصلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۶)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کارکردهای جرم شناسی فرهنگی تمرکز بر بازنمایی رسانه ای جرم و جرم انگاری رسانه ای است. امّا بازنمایی رسانه ای همان گونه که بر وقوع جرم تأثیر گذار است و از طریق رمزگذاری پیام های خاص در انواع رسانه ها سعی در پیشبرد اهداف کارفرمایان اخلاقی در جامعه جهت بهره برداری از هراس اخلاقی شهروندان برای جرم انگاری دارد به همان میزان و با همان روش توان تحت تأثیر قرار دادن جریان دادرسی منصفانه را دارد؛ به گونه ای که بعد از ارتکاب بعضی جرایم در راستای اقناع کارفرمایان اخلاقی جامعه قبل از اتمام رسیدگی در مراجع قضایی اقدام به محکومیت متهمان می کنند. شدت و میزان تحمیل این بازنمایی در روند دادرسی کیفری بستگی به میزان گرایش و وابستگی این رسانه ها به کارفرمایان اخلاقی در جامعه دارد. در این مقاله از طریق تحلیل محتوای پرونده قتل آتنا اصلانی در رسانه اعم از نوشتاری و دیداری سعی شده است که تأثیر بازنمایی رسانه ای بر اصول دادرسی منصفانه مورد بررسی قرار بگیرد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که بازنمایی رسانه ای آن به دلیل تأثیرپذیری از پوپولیسم کیفری و از طرفی نقش صاحبان قدرت قبل از صدور حکم قطعی، محکومیت رسانه ای متهم پرونده در قالب نمادسازی های رسانه ای رخ داده و لذا دادرسی در این پرونده به دلیل خدشه به اصولی چون برائت و رسیدگی در مدت معقول نقض شده است.
بررسی رابطه حمایت، دینداری و کنترل خانواده با آسیب های خانوادگی فضای مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
207 - 233
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اصلی و مهم در جامعه است که با گسترش فضای مجازی درگیر تغییرات و آسیب های جدی شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی آسیب های خانوادگی فضای مجازی در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بوده است. برای بررسی موضوع از روش پیمایش استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بودند که 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش پرسشنامه بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی در حد 29/2 از 5 می باشد که در حد متوسط قرار دارد. متغیر آسیب های فضای مجازی با متغیرهای دینداری، حمایت اجتماعی و کنترل خانواده رابطه منفی و معنادار دارد. قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی به ترتیب متغیرهای، دینداری (بتا=0.21-)، حمایت اجتماعی (بتا=0.20-) و کنترل خانواده (بتا=0.19-) می باشند.
تبیین انزوای اجتماعی نابینایان در پرتو متغیرهای اجتماعی (میدان مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 13
حوزههای تخصصی:
انزوای اجتماعی به معنای زندگی بدون همراه، نبود دیگران مهم و ارتباطات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه است و می تواند تأثیر منفی بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه داشته باشد.هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین عوامل جامعه شناختی و انزوای اجتماعی نابینایان شهر شیراز است و در آن از نظریه آنومی مرتون به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش و جمعیت آماری شامل نابینایان که شهر شیراز تحت پوشش بهزیستی بودند که بر اساس فرمول کوکران کل نمونه 362 نفر محاسبه شده است. نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده اند و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده است. طبق نتایج بدست آمده، 66 درصد از افراد نمونه مورد مطالعه از انزوای اجتماعی متوسط، 7/20 درصد از انزوای اجتماعی زیاد و تنها 3/13 درصد از انزوای اجتماعی کم برخوردارند. در سطح روابط دو متغیره، یافته ها نشان می دهند بین عوامل جامعه شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت اجتماعی و بین عوامل زمینه ای درآمد، تحصیلات و وضعیت اشتغال با انزوای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد متغیرهای مستقل 51 درصد از تغییرات انزوای اجتماعی افراد نابینا را تبیین می کنند. معلولین و افراد نابینا برای اینکه در روابط خود و در مواجهه با مشکلات، دچار انزوا و افسردگی نشوند نیاز به آگاهی و دانش در برقراری ارتباط با یکدیگر دارند. بنابراین نیاز است که دولت به عنوان مهمترین نهاد صاحب قدرت و ثروت توجه مضاعفی به نیازهای این افراد داشته باشد. با برگزاری کارگاه های مهارت افزایی، حمایت های مالی، دادن امتیازهای خاص برای کسب شغل و حتی فراهم آوردن شبکه های اجتماعی خاص برای نابینایان مانع افزایش انزوای اجتماعی این قشر از جامعه شوند.
خوانش قالی های جانوری بافت کاشان عصر صفویه در سنجه اصول مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
131 - 162
حوزههای تخصصی:
قالی های جانوری عصر صفوی به عنوان تقاطع عناصر بصری و لایه های فرهنگی گوناگون مهم هستند؛ زیرا نمودگار پیدایی سنت نگارگری بر بافته ها بوده و بازتابی از اهمیت مقوله عناصر شکارگاهی نزد شاهان صفویه به شمار می آیند. از این رهگذر اطلاق لفظ زیبا ازسوی بینندگان قالی های جانوری در طول اعصار و سده ها نویسندگان مقاله حاضر را بر آن داشت تا در سنجه اصول مکتب گشتالت، نمونه هایی از آن ها را که دارای نقش گرفت وگیرند، مورد مطالعه قرار دهند. در این پژوهش، سؤال اصلی این است که نظم جایگیری عناصر بصری در قالی های جانوری عصر صفوی بافت کاشان، از منظر اصول مکتب گشتالت چگونه قابل تبیین است؟ ازاین رو هدف از این نوشتار، مطالعه و تحلیل نظم جایگیری عناصر در چهار قالی جانوری صفویه بافت کاشان از منظر اصول کلیدی مکتب گشتالت است. پژوهش از نوع کیفی بوده و در دسته تحقیقات توسعه ای نظری قرار می گیرد. اطلاعات خام اعم از متن و تصویر، از فیش نویسی منابع مکتوب و مشاهده مجموعه های برخط موزه های دربردارنده گنجینه مصور قالی های مورد مطالعه صورت گرفته است. موارد مطالعه به طور هدفمند و با در نظر داشتن مؤلفه هایی چون بافت کاشان، تعلق به عصر صفوی و طرح جانوری گرد آمد. دستاورد پژوهش آنکه در قالی های مطالعه شده، قوانین گشتالت به طور درخور توجهی انکارناپذیر بوده و اصول ده گانه مکتب گشتالت در این قالی ها قابل مشاهده هستند. بیشترین تعداد اصول مکتب گشتالت به کاربرده شده در یک اثر، نه اصل بوده و کمترین تعداد آن به چهار اصل می رسد. اصل نقش و زمینه، اصل تقارن، اصل مشابهت و اصل مجاورت مؤثرترین قوانین گشتالت در قالی های جانوری صفوی هستند و اصل فراپوشانندگی و خطای ادراک دارای کمترین میزان اثرگذاری در این نمونه ها بودند.
اعتبار در پژوهش های پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
دغدغه ی این مقاله مسائل مربوط به «اعتبار» در پژوهش پدیدارشناختی است. پدیدارشناسی کوششی برای غنابخشیدن به جهانِ تجربه است و در طول سالیان از تأکید صرف بر «توصیف محض» به تمرکز بر تفسیرِ تجربه گذر کرده است. پدیدارشناسی توصیفی تضمین می کند که شناخت به دست آمده می تواند پدیده را به همان شکلی منعکس کند که مشارکت کنندگان اولین بار تجربه اش کرده اند. در مقابل، هدف پدیدارشناسیِ تفسیری مشخص کردن آن دسته ازمعنا های پدیده است که مشارکت کنندگان در ذهن دارند. پدیدارشناسان توصیفی مسئله ی اعتبار را به شکل های متفاوتی نگریسته اند: (۱) اینکه توصیف اساسیِ پدیده بتواند ذات شهودشده را به درستی ثبت کند؛ (۲) برای بررسی تحلیل های پدیدارشناختی بتوان از وارسی خبرگان بهره برد؛ (۳) بازگشت به مشارکت کنندگان. از سوی دیگر، در پدیدارشناسی تفسیری مسئله این است که آیا تفسیرهای پدیدارشناختی ِ مرتبط با ساختارهای معناییِ زیربناییِ توصیف ها معتبرند و مضمون ها و بینش های برآمده از توصیف ها مناسب و بدیع هستند؟
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
405 - 413
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی) انجام شد. روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهش سرای دانش آموزی استان سمنان در سال 2021-2022 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تأیید و پایایی آن با روش ضریب کاپایی کوهن 62 درصد به دست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی شامل 18 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل ساختار پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاش های معلمان و دانش آموزان و شرایط به کارگیری و اصول اخلاقی در فرایند آن)، مأموریت و چشم انداز شفاف پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دو مقوله فرعی انعطاف پذیری در فرآیند به کارگیری معلمان، دانشجومعلمان و دانشجویان مستعد و افزودن امتیاز در ارزشیابی سالانه و رتبه بندی) بودند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر شناسایی شده بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)، برنامه ریزی جهت توسعه مشارکت آنان ضروری است که از طریق عوامل شناسایی شده محقق می شود.
ظرفیت های بیانی در تولید برنامه های طنز رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
143-170
حوزههای تخصصی:
شیوه بیان مطلب توسط مجریان و بازیگران، در میزان و چگونگی اثرگذاری آن و شکل گیری برداشت مخاطبان، اهمیتی ویژه دارد. مطالعه ابزارها برای بیان یک مطلب و تعمق در آنها می تواند به شناخت بهتر ظرفیت های بیانی و در نتیجه، کاربست دقیق تر آنها توسط برنامه سازان منجر شود. این امر در برنامه های طنز بیشتر مشهود است. به طور مثال، اگر یک مطلب طنزآمیز به شکلی ضعیف و غیرهنرمندانه بیان شود، از بار طنز آن کاسته می شود، همچنین اگر مطلبی به اندازه کافی، طنزگونه نباشد، بیان خلاقانه و طنزآمیز می تواند آن را مخاطب پسند کند. در بیشتر پژوهش ها در حوزه طنز رادیویی، بحث ظرفیت های بیان مغفول مانده است. هدف این پژوهش، پرداختن به ابزارهای بیانی در بازیگری و مجری گری برنامه های طنز است. این پژوهش به دو روش کتابخانه ای - اسنادی و مصاحبه عمیق انجام شده و در این راستا با 9 نفر از متخصصان مرتبط با طنز رادیویی مصاحبه شده است. براساس یافته ها، تیپ و لهجه از مهم ترین ابزارهای طنز نمایشی شنیداری هستند که به واسطه تضاد و اغراق، باعث خنده مخاطب می شوند. همچنین تیپ موفق، تیپی است که از درون جامعه اقتباس شده، برای مخاطب، باورپذیر باشد و حس هم ذات پنداری را در وی تقویت کند. همچنین در زمینه ویژگی های مؤثر در بیان مجری برنامه طنز، مواردی نظیر شوخ طبعی و بداهه گویی، تسلط بر موضوعات عمومی، تسلط بر سیاق های زبانی و داشتن صدای بانشاط از شاخصه های مجری موفق به شمار می رود .
تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر آگاهی زنان از سلامت جسمی خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
117 - 153
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبکه های اجتماعی در سالیان اخیر به عنوان منبع کسب اطلاعات سلامت موردتوجه اقشار مختلف جامعه ازجمله زنان قرارگرفته اند. ازاین رو هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی در حوزه سلامت بر آگاهی زنان از سلامت جسمی خود بوده است.
روش: این پژوهش از منظر هدف تحقیقی کاربردی و از منظر ماهیت، تحقیقی توصیفی تبیینی بوده که به صورت نظرسنجی آنلاین در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران زن ایرانی 20 تا 60 ساله عضو صفحات منتخب اینستاگرامی حوزه سلامت جسمانی زنان به تعداد تقریبی 22800 نفر بوده که به روش نمونه گیری در دسترس 384 نفر در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن بررسی شده، جمع آوری و با روشهای آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 21 تجزیه وتحلیل شده است.
یافته ها: استفاده از شبکه های اجتماعی سلامت بر آگاهی زنان از سلامت جسمی خود و ابعاد آن شامل سلامت بلوغ، سوءتغذیه و چاقی، مراقبتهای دوران بارداری و پس ازآن و بیماریها و سرطانهای زنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
بحث: استفاده مؤثر از شبکه های اجتماعی در حوزه سلامت جسمانی زنان بایستی در جامعه به گفتمان سلامت تبدیل شود؛ چراکه از پیامدهای مهم آن برای زنان، افزایش توانایی بالقوه هنگام بیماری برای اخذ تصمیمهای آگاهانه، کاهش خطرهای تهدیدکننده سلامت، افزایش پیشگیری از بیماریها، افزایش کیفیت زندگی و افزایش کیفیت مراقبت از خود است.
بررسی تاریخی شیوه های تبلیغی شیعیان از سقوط بغداد تاظهور صفویه (656 -907 ه.ق.) : با تکیه بر مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
467 - 496
حوزههای تخصصی:
تحولات دینی و مذهبی یکی از نتایج و آثار مدیریت صحیح متولیان تبلیغ و تربیت و استفاده مناسب از شیوه های ارتباطی است. تغییر جمعیت حداقلی شیعه در ایران به اکثریت و آمادگی برای تشکیل حکومت صفویه با مذهب رسمی شیعه ازجمله این تحولات بنیادی است. در بررسی عوامل این تحول، نظام تبلیغی و تربیتی و شیوه های به کار گرفته شده در این نظام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این راستا محقق با یاری از علم ارتباطات، روش سند پژوهی و تجزیه و تحلیل داده های تاریخی به دنبال چیستی و چگونگی شیوه های گسترش تشیع از ایلخانان تا صفویه است. در بررسی علل این تحول مردمی، عوامل فرهنگی بیش از دیگران موردتوجه این پژوهش قرار گرفته است. در میان عوامل فرهنگی، شیوه های تربیتی و تبلیغی به کار گرفته شده از سوی بزرگان و علمای شیعه به عنوان پیام رسانانِ نظام تبلیغی، بیشتر موردتوجه قرار گرفته است. این نظام مجموعه ای یکپارچه از عناصر تبلیغی؛ مانند فرستنده، پیام، شیوه های پیام رسانی و گیرندگان پیام، گفته می شود که در تعامل با یکدیگر، تبلیغ یک عقیده یا گزاره دینیِ مشخص را ممکن می کنند. بر اساس یافته های این تحقیق شیوه های استفاده شده از نیمه دوم سده هفتم تا پیش از سده دهم مواردی مانند: تدریس علوم دینی بر مبنای اصول فکری شیعیان، تألیف کتاب هایی با محتوای مذهبی، برپایی مجالس سخنرانی و مناظره های علمی، انجام مراسم دینی و آیینی همچون عزاداری عاشورا، جشن غدیر و مراسم انتظار در سطحی مردمی، تمایل شعر و هنر به سوی مذهب شیعه و استفاده از نمادهای شیعی در معماری اماکن مقدس، هستند
واکاوی مؤلفه های اثربخش تئاتر تلویزیونی در رسانه های دوران پساتلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر همواره بر مبنای ارتباط زنده و رو در رو با مخاطب اجرا می شده است تا اینکه با ورود به تلویزیون و ایجاد قالبی به نام تله تئاتر، مسیر تولیدات این رشته در پیوند با قواعد تلویزیونی تغییر کرد. رشد تکنولوژی و تعدد قالب های دراماتیک در اواخر قرن بیستم از اهمیت این گونه برنامه سازی تلویزیونی در دنیا کاست، اما ورود به دوره پساتلویزیون، افزایش هم گرایی رسانه ها، تغییرات پخش شبکه ها و از همه مهم تر، تعطیلی سالن های تئاتر در دوران همه گیری کرونا، باعث احیای تئاتر تلویزیونی با قواعد جدید و استقبال مخاطبان شد. پرسش پژوهش این است که تئاترهای تولیدشده در بستر تلویزیون های اینترنتی و رسانه های نوین، چگونه و با کدام مؤلفه های جدید تئاتر، به مخاطبان عرضه شده اند؟ این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی تله تئاترهای منتخب شبکه های صداوسیما، انگلستان، لهستان و آمریکا (2019-2023) می پردازد و درصدد دست یافتن به مؤلفه های اثربخش تله تئاتر در رسانه های شکل گرفته در دوره پساتلویزیون است. براساس یافته ها، سه رویکرد اصلی تله تئاتر در این دوران، وابسته به ویژگی های ذاتی و جدید رسانه ها و مخاطبان متفاوت آنها شکل گرفته است: 1- تله تئاتر های بازسازی شده در استودیو با ابزار های بصری و دیجیتالی، 2- تئاتر های تولیدشده برای سینما؛ و 3- ضبط تئاتر های صحنه ای به طور زنده و غیرزنده. در این پژوهش و در ادامه شناسایی این رویکرد ها، مهم ترین مؤلفه های اثربخش تله تئاتر دوران پساتلویزیون در دو حوزه محتوایی و فرمی تبیین شده اند. روایت بصری نمایش نامه، توجه به دوربین، وقفه و اشتراک مجازی، دانش فنی تلویزیونی، تصویربرداری از فاصله نزدیک، جلوه های بصری و بازیگری تئاتری/ تلویزیونی از جمله ویژگی های تله تئاتر در این دوران هستند.
شکل بندی ژانری فیلم های تجربی ایرانی: موردکاوی فیلم های برگزیده جشنواره فیلم کوتاه تهران (1380-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
133 - 168
حوزههای تخصصی:
سینمای تجربی تمرین و تجربه گری در امکانات رسانه سینما و تصاویر متحرک است و این فرایند را در راستای اهداف زیبایی شناختی و انعکاس دغدغه های فردی و اجتماعی به کار می گیرد. این سینما قواعد و هنجارهای سینمای جریان اصلی را به چالش می کشد و موجب بسط مرزهای رسانه های دیداری و شنیداری و شیوه های درک تصاویر متحرک می شود. هدف این مقاله تحلیل ژانری فیلم های تجربی ایرانی است که عموماً جوایزی در جشنواره ی فیلم کوتاه تهران در بازه ی زمانی 1395-1380 کسب کرده اند. داده ها به شیوه ی مشاهده ای و کتابخانه ای گردآوری شده اند و از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که رویکرد ژانری به سینمای آوانگارد و تجربی ابزاری سودمند برای تحلیل نمونه های تولیدشده است. آثار مورد بررسی مؤلفه های زیرژانرهای ابرژانرهای سینمای بسط یافته، آوانگارد امریکایی و آوانگارد اروپایی را در ساختارشان مد نظر قرار داده اند. درعین حال، بررسی ساختار برخی آثار حاکی از وضعیت هیبریدی یا تلفیقی است. عموماً این فیلم ها از ویژگی های کلی و گاه حداقلی فیلم تجربی برخوردارند. به عبارت دیگر، بیشتر آثار به شکلی محدود از مؤلفه های زیبایی شناختی برخی ژانرهای سینمای تجربی استفاده می کنند. تبیین اصول زیبایی شناختی سینمای تجربی و زیرژانرهای آن تواماً راهکارهایی مطالعاتی و عملیاتی در حوزه ی نظریه و عمل برای پژوهشگران و فیلم سازان به دست می دهد.کلیدواژه ها: سینمای تجربی، صورت بندی ژانری، ابرژانر، جشنواره ی فیلم کوتاه تهران، زیرژانر
تحلیل نشانه شناختی سیاست هویت زنان در خبر شبکه ایران اینترنشنال؛ در جریانات 1401 (فوت مهسا امینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اخبار شبکه ماهواره ای ایران اینترنشنال در جریانات سال 1401 و در بازه زمانی 22 شهریور تا 24 مهر با هدف شناسایی سیاست هویت زنان مورد تحلیل نشانه شناختی قرار گرفته است. به این منظور، با به کارگیری روش نشانه شناسی«جان فیسک»، رمزگان های فایل های خبری انتخاب شده (در سه سطح رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک در بازه زمانی مذکور و با تمرکز بر«سیاست هویت»،«هویت زنان» و «کارکرد رسانه در هویت سازی» بررسی شد. نشانه شناسی اخبار مذکور بیانگر این واقعیت است که تصاویر و متن اخبار پس از رمزگشایی و تفسیر، این امکان را فراهم می کنند که از چشم اندازی دیگر به درون مایه خبر بپردازیم. بر این اساس، یافته های پژوهش عبارت اند از: چهارچوب اصلی اخبار مربوطه، مبتنی بر هدف اصلی تضعیف و براندازی نظام جمهوری اسلامی است که برای این امر، استراتژی های مختلف طراحی شده است؛ روش هایی از قبیل دامن زدن به تقابل نظام و مردم- و به خصوص جامعه زنان- تحریک قومیت ها علیه نظام و تخریب چهارچوب های ارزش شناختی دین و حاکمیت و تولید ادبیات و روایت های متعدد علیه آن، مظلوم نمایی و پرونده سازی ضدحقوق بشری و بازتولید کنش ها و شعارهایی از جنس جنبش های فمینیستی مانند آزادی، برابری، حق زنان، بدن زنانه و استفاده از نمادها و نشانه هایی که به نوعی، هویت جمعی مقاومت و جریان سیاست هویت را تقویت می کند.
اخلاق حرفه ای تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی و مسئولیت آن ها در قبال گروه های آسیب پذیر
حوزههای تخصصی:
هدف:در این پژوهش با نگاهی ویژه به یکی از ارکان جامعه آرمانی یعنی نهاد رسانه ها یا به عبارت بهتر شبکه های اجتماعی پرداخته شد و مسئولیت نقش آفرینان آن( اینفلوئنسرها) که به واقع الگو های جامعه و رهبران فکر و عقیده جوامع می باشند را از منظر اخلاق حرفه ای در قبال بخش مهمی از اعضای جامعه یعنی گروه های آسیب پذیری همچون ( کودکان- زنان- اقلیت ها) مورد مداقه و مباحثه قرارگرفت. روش: شیوه ی اجرای پژوهش از لحاظ رویکرد، کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی؛ براساس شیوه ی بررسی، تحلیل تم بوده است و پس از اجرای مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با تعداد 14 نفر خبره که در زمینه موضوع مورد بحث به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به منظور تحلیل نهایی، از شیوه تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. یافته ها: بررسی های انجام شده حاکی از این بوده است که مسئولیت اخلاقی تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی در قبال گروه های آسیب پذیر با 27 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی مرتبط می باشد. نتیجه گیری: ه ر انسانی صرف نظر از سن ، جنس ، نژاد، رنگ پوست ، توانمندی فیزیکی و ذهنی ، زب ان ، دی ن ، بینش سیاسی ، یا خاستگاه ملی یا اجتماعی ، از یک کرام ت انفک اک ناپ ذیر و غی ر مش هور برخورداراست. هر یک از افراد و همچنین دولت باید ای ن کرام ت را حرم ت نهن د و از آن پاس داری نمایند. انسان ها همواره باید موضوع حقوق باشند و هدف تلقی شوند و هیچ گاه نباید وس یله صرف واقع شوند، هیچ گاه نباید موضوع فعالیت های تجاری و صنعتی در اقتصاد، سیاس ت ، رسانه ها، نهادهای پژوهشی و مؤسسات صنعتی قرار گیرند. بنابراین تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی نیز برای معتمد ماندن، بایستی حقوق ذینفعان خود که سه مورد از مهم ترین آنها شامل کودکان، زنان و اقلیت ها می باشند را در فعالیت های خود مدنظر قرار دهند.
رابطه شبکه های اجتماعی و تمایل به مشارکت محلی جوانان شهر تهران (مورد مطالعه: تلگرام)
حوزههای تخصصی:
افزایش کمی و کیفی مشارکت جوانان در جامعه و شکل گیری فرهنگ مشارکت در بین این نسل را می توان یکی از الزامات اولیه توسعه با کمترین هزینه ممکن دانست و گام ابتدایی دستیابی به این هدف، شناسایی پدیده های اجتماعی و بررسی رابطه آنها با مشارکت در سطوح اولیه (محلی) آن است. یکی از پدیده های جاری در جامعه ایرانی در سال های اخیر ظهور شبکه های اجتماعی همچون تلگرام در بین جوانان است که پرداختن به آن در محلات محروم که در سطح نامناسبی از توسعه قرار دارند از اهمیت دوچندانی برخوردار است. هدف در این مقاله بررسی چگونگی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی (تلگرام) با مشارکت محلی جوانان و احصا مرتبط ترین مولفه مشارکت محلی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و در جامعه آماری جوانان محلات کمتر برخوردار شهر تهران انجام شده است. تحقیق حاضر با مفروض قراردادن رویکرد هوچینگز به شبکه های اجتماعی و در چارچوب نظریه تین و همکارانش (2002) به بررسی رابطه دو متغیر پرداخته و پس از تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه به روش اسپیرمن به این نتیجه رسیده است که از بین شش مولفه مشارکت محلی، رابطه استفاده از تلگرام با شرکت در مراسم همسایگان و هم محله ای ها بی معنی و با بقیه مولفه ها رابطه معنی داری دارد که از این میان با مولفه های پرداخت هزینه مالی برای بهتر شدن شرایط محله و پیگیری مشکلات از سازمان های مربوطه رابطه ضعیف و مستقیم و با شرکت در آیین ها و مراسم مذهبی محله و کمک داوطلبانه در زمان بروز حوادث غیرمترقبه رابطه معکوس ولی متوسطی دارد.
مطالعه تطبیقی هوش فرهنگی واحدهای بین المللی در کاهش تصادفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که یکی از مهم ترین سوانح کشور ایران، تصادفات جاده ای بوده و بیشترین علل بروز حوادث و سوانح ترافیکی مربوط به عامل انسان و هوش فرهنگی است، هدف این پژوهش، ارائیه مدلی برای بهبود ایمنی راه و کاهش تصادفات، با تأکید بر عامل انسانی و فرهنگ ایمنی است. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی با جامعیه آماری 50 نفر از مردم عادی و 50 نفر از پلیس راهور از رهگذر نمونه گیری تصادفی ساده، داده های موردنیاز از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای به دست آمده است. تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها به وسیلیه نرم افزار minitab17 انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین هوش فرهنگی با فرهنگ کشورها در کاهش تصادفات، بین اتخاذ سیاست آسان گیرانه در مقابل تخلفات رانندگی در جامعه و کاهش تصادفات، بین رسانه ها و مدارس با کاهش تصادفات و ارتقاء فرهنگ و بین بهبود در فرهنگ استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی با کاهش تصادفات رابطیه معنادار وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیلی رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش فرهنگی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش و تقویت هوش فرهنگی و آگاهی ترافیکی مردم، تصادفات کاهش خواهند یافت.
نحوه ی بازنمایی زنان در آثار عکاسان خبری ایران پسا انقلاب: تحلیل گفتمان انتقادی آثار کریستین اسپنگلر و ژیل پرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان ایرانی در بحبوحه ی انقلاب نمود زیادی در تصاویر و عکس های ثبت شده از این واقعه داشتند؛ امری که تا قبل از آن کمتر دیده شده بود. حضور زنان محجبه با آن پوشش خاص و متفاوت در وقایع انقلاب و اعتراضات، برای عکاسان علی الخصوص عکاسان غیرایرانی جالب توجه بود. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به بازنمایی زنان در ایران پساانقلاب در آثار عکاسی ژیل پرس و کریستین اسپنگلر می پردازد. این پژوهش از طریق بررسی دقیق عناصر بصری و متون پیرامونی به دنبال کشف و آشکارسازی گفتمان نهفته در این عکس ها است. روش فرکلاف با تکیه بر طیفی از عناصر بصری و متنی، تجزیه وتحلیل جامعی از انتخاب های خلاقانه عکاسان و گفتمان های زیربنایی آن ها را امکان پذیر می کند. مقاله ی حاضر با بررسی روایت بصری ثبت شده توسط این عکاسان، ادعا می کند که تصاویر آن ها بینش منحصربه فردی در مورد ماهیت چندوجهی بازنمایی زنان در ایران پساانقلاب را ارائه می دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این دو عکاس غیرایرانی رویکردهای متمایزی را در ثبت پیچیدگی وضعیت زنان در حین انقلاب و پس از آن اتخاذ کرده و دیدگاه های متنوعی را نشان می دهند. ثانیاً، تجزیه وتحلیل استفاده عکاسان از روش های بصری، نمادگرایی و تکنیک های کادربندی برای انتقال روایت های خاص و برانگیختن پاسخ های منطقی خاص را آشکار می کند.. یافته های پژوهش نشان می دهد در حالیکه در عکس های اسپنگلر نوعی همدلی با زنان ایرانی وجود داشته و آن ها را به رغم نوع پوشش شان، سوژه هایی کنشگر به تصویر می کشد، عکس های پرس بیشتر بر انفعال و به حاشیه رانده شدن زنان تاکید دارد.
مطالعه دلایل جامع تکرار رفتار مجرمانه در بین افراد محکوم به زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
117 - 152
حوزههای تخصصی:
زندان محلی برای اصلاح، تنبیه و پیشگیری از تکرار جرم مجدد است، اما برخی از محکومان ناشی از ارتکاب جرائم، دوباره به تکرار رفتار مجرمانیه خود تحت شرایط مختلفی تمایل پیدا می کنند که نیازمند مطالعیه جامع است؛ بر این اساس، هدف اصلی پژوهش مطالعیه دلایل جامع تکرار رفتار مجرمانه در بین افراد محکوم به زندان است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل، روش نمونه گیری تعمدی-غیراحتمالی؛ از جامعیه آماری 36سند از منابع علمی نورمگز، مگ ایران، ایران داک و پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، 25سند علمی به عنوان حجم نمونیه 26 در فاصلیه زمانی 1388 الی 1403ه .ش. با تکیه بر ملاک ورود و خروج گزینش شده و ازطریق آزمون d «کوهن» و f «فیشر» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که عوامل اجتماعی (هم نشینی افتراقی، خانواده ازهم گسیخته، فرصت های مجرمانیه محیطی، حمایت اجتماعی، انسجام اجتماعی و کنترل اجتماعی)؛ عوامل فرهنگی (دین داری، سبک زندگی پرخطر، فقر فرهنگی، تعلق به جامعیه خرده فرهنگی)؛ عوامل اقتصادی (احساس محرومیت نسبی، فقر، احساس بی عدالتی، بیکاری) و عوامل روانی (برچسب اجتماعی منفی، هویت انحرافی، بحران عاطفی خانواده، احساس بی هنجاری و عزت نفس پایین) در تکرار رفتار مجرمانیه افراد محکوم به زندان و بازگشت دوباریه آن ها به محیط زندان مؤثر بوده است.