فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
70 - 85
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رنگ آمیزی مندلا بر میزان تمرکز و اضطراب دانش آموزان دختر سال دوازدهم شهر اهواز در جلسات امتحان انجام شده است. روش کار از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم در سال تحصیلی (1402-1401) شهر اهواز بودند که با روش نمونه-گیری خوشه ای براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب گردیدند. در ابتدا یک ناحیه آموزشی در شهر اهواز انتخاب شده و سپس تست غربالگری سلامت عمومی برای کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوازهم انجام شد. از بین دانش آموزانی که نمرات بالاتر از نقطه برش به دست آورده بودند، 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به همین روش در دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n )گماره شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های توجه و ذهن آگاهی (براون و رایان، 2003)، و اضطراب امتحان (فریدمن، 1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 45 دقیقه ای تحت مداخله رنگ آمیزی طرح های مندلا قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS23 و روش اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد رنگ آمیزی مندلا بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان در مرحله پس آزمون مؤثر بوده است و اثرات آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است (05/0>p). اما بر توجه تاثیری نداشته است. بنابر یافته های پژوهش می توان برای کاهش اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر از مداخله رنگ آمیزی طرح های مندلا استفاده کرد.
تحلیل نظری منازعه بر سر شکل بیان و نمود خود در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منازعه بر سر شکل بیان و نمود خود در جامعه ایران همیشه وجود داشته و در چند سال اخیر شدت بیشتری یافته است. یکی از مهم ترین ناآرامی ها پس از شکل گیری منظومه سیاسی-فرهنگی حاکم، از جدال بر سر نحوه جلوه گری و ظاهرشدن در انظار عمومی شکل گرفته است. سؤال اصلی این است که چگونه می توان این منازعه مزمن در جامعه ایران را فهمید و توضیح داد.در این پژوهش منابع و نظریه های مختلف جامعه شناسی واکاوی می شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه می توان برای منازعه بر سر بیان و نمود خود در جامعه ایران توضیحات و تحلیل هایی ارائه کرد. آیا از درون سنت جامعه شناسی می توان تحلیل نظری مفیدی برای فهم منازعه مدنظر یافت؟در این منازعه، برخی کنشگران می خواهند آزادی عمل بیشتری در فرم اجرا و جلوه گری خود داشته باشند. از سوی دیگر منظومه سیاسی-فرهنگی حاکم با تمامی منابع و امکانات سعی می کند بیان و نمود خود، بدن و پوشش در انظار عمومی را تابع هنجار مشخص کند.چهار رویکرد برای فهم منازعه مورد بحث قرار گرفته است: 1. منازعه به مثابه آنومی جامعه در حال گذار؛ 2. منازعه به مثابه فاصله گرفتن صورت از جان؛ 3. منازعه، جدال دو فرم و صورت؛ 4. منازعه به مثابه تصاحب صحنه نمایش عمومی.نتایج نشان می دهد منازعه به مثابه جدال فرم ها برای تصاحب صحنه نمایش عمومی، توضیحات بهتری برای فهم منازعه ارائه می کند.
تعمیم پذیری جنسیتی نظریه شرمساری بازپذیرنده در تبیین رفتارهای انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش شکاف جنسیتی در رفتارهای انحرافی اخیراً نگاه های زیادی را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر درنظر دارد تا صحت ادعای بریث ویت مبنی بر خنثی نبودن از جنسیت نظریه شرمساری بازپذیرنده و توانایی تعمیم پذیری آن به هردو جنس را به محک آزمون تجربی درآورد.
مطالعه حاضر در دو بخش طراحی شده است. نخست مباحث نظری با بهره گیری از روش کتابخانه ای مطالعه و سپس با بهره گیری از تکنیک پیمایش آزمون می شود. در این مسیر از 831 نفر از دانشجویان پنج دانشگاه دولتی در شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای (خوشه بندی دانشگاه ها برحسب رشته، انتخاب دانشگاه متناسب با تعداد دانشجو و در دانشگاه متناسب با جنسیت) پرسشنامه گردآوری شده است.
ضرایب رگرسیونی متغیرهای مستقل و رفتار انحرافی دانشجویان به تفکیک دو جنس گویای آن اند که تنها چهار متغیر پایبندی به ارزش های اخلاقی، دوستان منحرف، انگ زنی و جابه جایی شرم به مدل رگرسیونی دختران وارد شده اند و توانسته اند 39 درصد تغییرات واریانس متغیر رفتار انحرافی دختران را تبیین کنند. همچنین پنج متغیر پایبندی به ارزش های اخلاقی، درونی سازی شرم، دوستان منحرف، انگ زنی و بازپذیری به مدل رگرسیون خطی پسران راه یافته اند که قابلیت تبیین 40 درصد از تغییرات واریانس رفتار انحرافی آنان را فراهم آورده اند.
درمجموع نظریه شرمساری بازپذیرنده از قابلیت تعمیم به رفتارهای انحرافی دختران دانشجو نیز برخوردار است و ادعای بریث ویت درخصوص توان این نظریه در تعمیم پذیری جنسیتی گمان جاه طلبانه ای نیست و نظریه قابلیت تعمیم به هردو جنس را دارد.
از اخلاق اجتماعی عرفی تا اخلاق اجتماعی الهی مقایسه نظریه اخلاقی دورکیم با نظام اخلاقی در سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
127 - 149
حوزههای تخصصی:
نظم در جامعه، منوط به وجود قواعد و هنجارها، و تربیت افراد برای پایبندی به آن قواعد است. در اسلام، چنین قواعد و تربیتی، ازسوی دین تدوین و به جامعه بشری ارائه شده است. با توجه به نیاز جامعه به انسان اخلاقی، در نبود روایت واحد و منسجمی از دین در جامعه مدرن، متفکرانی نظیر دورکیم تلاش کرده اند تا چارچوبی برای ساختن اخلاقی و اجتماعی کردن افراد منهای دین ارائه کنند. با توجه به نوعی این همانی جامعه و خدا در نگاه دورکیم، جامعه ازسویی دارای قدرت و اعتبار تشریع قواعد و هنجارهاست و ازسویی تأکید بر قداست آن پشتوانه تربیت اخلاقی افراد است. در مقابل و مبتنی بر قرآن کریم، انسان نمی تواند بدون قانون الهی و بدون رسولی که تبیین قانون و عدالت به او وابسته است، جامعه ای اخلاقی بسازد. دراین مقاله با استفاده از روش اسنادی و رویکرد تدبر سوره ای، گزیده ای از ساختار معنایی و ارتباطی سوره نساء، دیدگاه قرآن درباره نحوه پیاده سازی قانون در جامعه ایمانی و التزام انسان به حقوق اجتماعی بررسی و به مقایسه با رویکرد تربیتی دورکیم پرداخته شده است. در دیدگاه دورکیم جامعه به جای خدا، اصناف شغلی به جای رسول خدا و نظم حقوق عرفی و مدنی جای نظام الهی را می گیرد.
بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
با توجه به تنوع طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم، این مقاله رابطه احساس محرومیت نسبی را با واگرایی طایفه ای و ابعاد آن در شهرستان های ممسنی و رستم بررسی کرده است. پژوهش حاضر ازنظر روش، کمی و ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای است و با روش پیمایشی انجام شد. تعداد 450 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای در میان افراد ساکن در طوایف شهرستان های ممسنی و رستم انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه استاندارد بود. برای سنجش احساس محرومیت نسبی از پرسش نامه میرفردی (1400) و برای سنجش واگرایی طایفه ای از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین برای سنجش اعتبار پرسش نامه از اعتبار صوری و سازه و برای تعیین پایایی پرسش نامه از هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای و ابعاد آن (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی)، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای در میان طوایف ساکن در شهرستان های ممسنی و رستم میز، روابط متفاوتی نشان داده شد. بین واگرایی طایفه ای بر حسب تحصیلات و وضعیت فعالیت، تفاوت معناداری مشاهده شد، اما بین واگرایی طایفه ای بر حسب سن تفاوت معناداری مشاهده نشد. بر پایه رگرسیون چند متغیره، متغیرهای مستقل 5/9 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
تبیین مکانیزم های حاکمیت شرکتی با رویکرد پایداری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
131-148
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مکانیزم های حاکمیت شرکتی با رویکرد پایداری اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نظام حاکمیتی شرکتی درایران موضوع نسبتاً جدیدی میباشد که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و اقداماتی در جهت اجرایی کردن ابعاد مختلف آن به صورت غیرمنسجم در بازار پول و سرمایه کشور صورت گرفته است. نقش پایداری اجتماعی در شرکتهای سهامی و غیر سهامی با توجه به وضعیت اقتصادی در دهه های اخیر نمایان شده است. با حرکت به سمت خصوصی سازی، تغییرات در الگوهای رقابت، تولید، ساختار شرکتها، توسعه فناوری و نیز مطرح شدن تجارت جهانی، اهمیت پایداری اجتماعی و توسعه پایداری در بنگاههای اقتصادی بیشتر نمود پیدا کرده است در راستای مباحث فوق و نقش اساسی مدیران اجرایی و هیئت مدیره در موفقیت شرکتها پژوهش فوق با هدف تبیین مکانیزم های حاکمیت شرکتی با پایداری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر روی 110 شرکت طی دوره 1395 الی 1401 صورت گرفته است وتجزیه و تحلیل نهایی با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و به کمک نرم افزار اقتصاد سنجی Eviews انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از رد فرضیه ها و عدم وجود رابطه معنی دار بین پایداری اجتماعی، با مکانیزم های حاکمیت شرکتیِ مورد بررسی می باشد.
Presentation of a Poststructuralist Educational System Model Based on Rhizomatic Philosophy: A Synthesis Research Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
158 - 165
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to provide a model of a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy.
Methodology: This study is of a fundamental research type, and the research method was qualitative, specifically utilizing a synthesis research approach. The research environment included all published domestic articles (from 2010 to 2022) and international articles (from 2007 to 2023). Purposeful sampling was used in this study until data saturation was achieved, thus sampling continued until the necessary data for analysis were obtained (23 articles). Following the review of the selected article texts, data were obtained through a combined synthesis method based on interpretive and analytical approaches. Subsequently, concepts were categorized based on their similarities into central categories, and ultimately, core categories were identified by combining the central categories.
Findings: The findings revealed that a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy includes three dimensions: reengineering planning, technological teaching, and curriculum reading.
Conclusion: Given that in rhizomatic thinking, hierarchy or other concepts that impose a structure are not possible, democratic structures should be established in determining the strategies and programs of the educational system to ensure the participation of all stakeholders and the utilization of all capabilities and resources.
Design and Elaboration of the Neuro-Coaching Education Model (Neuroscience of Coaching)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
181 - 189
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study was to design and elaborate the neuro-coaching model (neuroscience of coaching) at Isfahan Steel Company.
Methodology: This research is an applied study and, in terms of methodology, a mixed-methods (qualitative-quantitative) research. The statistical population of the study consisted of 15 experts from Islamic Azad Universities and managers of the Isfahan Steel Company. In the qualitative section, their opinions were used to identify and code the categories. For modeling purposes, the statistical population included a group of officials from the Isfahan Steel Company. Cochran's formula was used for sampling, resulting in a sample size of 384, and the sampling method was randomly accessible. To identify the factors, interviews were conducted initially, and with the help of open coding, selective coding, and axial coding, categories and concepts were extracted.
Findings: The results of included 41 axial codes and 251 open codes. Subsequently, in the next stage, using confirmatory factor analysis, the axial, causal, contextual, intervening conditions, strategies, and outcomes were examined. Finally, consensus was reached on 209 open codes and 40 selective codes. For modeling, structural equations and partial least squares (PLS) with Smart PLS software were utilized. The results indicated that the neuro-coaching model (neuroscience of coaching) at Isfahan Steel Company is underpinned by 8 causal conditions, 8 contextual conditions, 6 intervening factors, and 7 strategies, leading to 11 major outcomes for Isfahan Steel Company. These outcomes include: improved neural process performance, personal growth and development, empowerment and psychological improvement, enhanced interactions and satisfaction, improved performance and cost reduction, psychology and personal relationships, interaction and communications, personal and psychological growth, individual and professional development, interactions and exercises, and the quality and effectiveness of neural solutions.
Conclusion: In conclusion, the neuro-coaching model holds significant promise for transforming coaching practices and enhancing organizational outcomes. The integration of neuroscience principles provides a robust framework for developing more effective and scientifically grounded coaching interventions.
Identification of Dimensions and Components of Performance Improvement Management for Educational Group Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to develop a comprehensive model for performance improvement management among educational group managers by identifying critical factors and components that influence managerial effectiveness in educational settings.
Methodology: The research adopts a descriptive-survey methodology, with a statistical population comprising 400 educational group managers from Islamic Azad University in Tehran. Using the Morgan table, a sample of 196 participants was randomly selected. Data were collected using a researcher-made questionnaire and analyzed using structural equation modeling (SEM) based on an exploratory factor analysis approach with LISREL software. Validity was assessed using composite reliability (CR) and Cronbach's alpha, with additional evaluations through Bartlett's test and KMO measure.
Findings: The analysis identified six significant factors affecting performance improvement management: continuous monitoring and evaluation (R = .67, t = 9.56), knowledge management (R = .58, t = 8.27), professional development (R = .61, t = 8.70), empowerment (R = .89, t = 13.12), professional ethics (R = .71, t = 15.81), and managerial role (R = .69, t = 9.85). These factors encompass 25 specific components, such as planning, educational needs assessment, knowledge sharing, self-development skills, cognitive support, and strategic planning ability, all demonstrating significant factor loadings (p < .001).
Conclusion: The findings underscore the importance of structured and continuous management practices in educational settings. Emphasizing continuous monitoring, effective knowledge management, professional development, empowerment, ethical standards, and strong managerial roles can significantly enhance the performance of educational group managers. These insights provide a robust framework for educational institutions to improve their management strategies and achieve better organizational outcomes.
Presenting a Model for Virtual Education Considering Educational Equity with a Phenomenological Approach in Schools of Golestan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of virtual education has seen significant growth compared to the past, making it essential to consider it within the context of educational equity. Consequently, this study aimed to present a model for virtual education considering educational equity with a phenomenological approach in schools of Golestan province.
Methodology: This study was applied in terms of its objectives and qualitative in its implementation. The research population consisted of experts and professionals in the field of education in Golestan province, from which 11 individuals were selected as the sample using a purposive sampling method based on the principle of theoretical saturation. The research instruments included a demographic information form and semi-structured interviews, the validity and reliability of which were confirmed. Data were analyzed using thematic analysis.
Findings: The findings revealed that virtual education, considering educational equity with a phenomenological approach in schools of Golestan province, comprises 49 sub-categories within 10 main categories including equity-focused virtual education, development of virtual education in rural areas, enhancement of teachers' digital skills, equity in social media, improvement of students' technological skills, culture building for virtual education, a comprehensive monitoring system for virtual education, virtual education performance assessment system, understanding the gaps related to electronic education infrastructure facilities, and strategic planning for virtual education. Eventually, a model for virtual education considering educational equity with a phenomenological approach was designed for schools in Golestan province.
Conclusion: The designed model of virtual education, considering educational equity with a phenomenological approach, can have significant practical implications for specialists and educational planners. By focusing on its main and sub-categories, they can create an environment conducive to improving virtual education with an emphasis on educational equity.
از باورهای ذهنی مطلوب تا چالش های عملی شکل گیری تعاملات با فرزند: یک مطالعه زمینه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۳۲۴-۲۹۱
حوزههای تخصصی:
ساختار خانواده، شیوه های تعاملات میان والدین با یکدیگر، سبک های تربیتی و شکاف نسلی میان والدین و فرزندان، نقش مهمی در شکل گیری تعاملات بین اعضای خانواده و ایجاد فضایی اقتدارگرایانه یا دموکراتیک دارند. در این راستا، پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی شکل گیری و وضعیت گفت وگو میان والدین و فرزندان در خانواده های شهر یزد پرداخته است. بدین منظور، از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد و ضمن استفاده از نمونه گیری نظری با ۲۵ نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های گردآوری شده از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و درنهایت ۶۷ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی شناسایی گردید. مقوله هسته پژوهش «شکاف نظر و عمل در گفت وگو با فرزند» بود که در قالب مدل پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شد. نتایج تحقیق نشان دهنده شکاف میان باورهای ذهنی والدین و چالش های عملی در تعاملات آن ها با فرزندان است که تأثیر مستقیم بر وضعیت گفت وگو در خانواده دارد. درواقع، علی رغم آن که امروزه والدین به لحاظ ذهنی به برقراری تعاملات سازنده و گفت وگو با فرزندان خود معتقدند؛ اما در عمل به دلیل محدودیت های زمانی، تکنولوژی های ارتباطی، فرهنگ والدین و شکاف نسلی، در شکل گیری این تعاملات با مشکلاتی مواجه هستند.
معرفی و نقد کتاب «مسائل اجتماعی: اجتماع، سیاست و کنش اجتماعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۹۴-۲۸۸
حوزههای تخصصی:
کتاب «مسائل اجتماعی: اجتماع، سیاست و کنش اجتماعی» نوشته خانم آنا لئون گورِرو (استاد جامعه شناسی در دانشگاه لوتران در تاکوما، واشنگتن) است که امیر خرمی ترجمه کرده و در سال ۱۳۹۸ با عناوین فرعی «نهادهای اجتماعی ما»، «ریشه های نابرابری» و «جهان اجتماعی و مادی ما، کنش فردی و تغییر اجتماعی» در سه مجلد منتشر شده است. مجلد سوم کتاب «مسائل اجتماعی: اجتماع، سیاست و کنش اجتماعی» با تمرکز ویژه بر مسائل اجتماعی و آسیب های اجتماعی و انتخاب رویکردی جامع (آماری، علمی، نظری و عملی)، تنوعی از مسائل اجتماعی معاصر از الکلیسم و سوءمصرف مواد مخدر تا جرائم، وضعیت عدالت کیفری، مسائل اجتماعی شهر، محیط زیست و... در ایالات متحده را بررسی و تحلیل کرده است. مسائل اجتماعی طرح شده در کتاب، اگرچه آیینه تمام قدی از مسائل اجتماعی در کشور آمریکاست، اما این شکل از مسائل و آسیب های اجتماعی تاروپودی مشترک در بافتی جهانی دارند و نمی توان آن را مختص به جامعه ای خاص دانست. در حقیقت، کتاب یادشده با داشتنِ جزئیات ارزشمند و درعین حال پرداختن به ابعاد مختلف علمی و تجربی، ذهن مخاطب را با طیف گسترده ای از مسائل اجتماعی آشنا می کند و نوع مواجهه با آن، شیوه تحلیل و درنهایت استراتژی های اثرگذار را در اختیار مخاطب قرار می دهد. از حیث ساختاری، کتاب از یک مقدمه، شش فصل، فرهنگ مفاهیم، منابع و نمایه تشکیل شده است.
ویژگی های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی های منشی در معلمان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
377 - 389
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مشخصه های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. در مطالعه حاضر 200 معلم (100 مرد و 100 زن) به نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی و پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. روش: به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی به ترتیب از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همسانی درونی استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی ضریب همبستگی بین مقیاس های چندگانه مربوط به نیرومندهای منشی با وجوه رفتار رابطه بین فردی معلم دانش آموز گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه معلمان ایرانی ساختار چندبُعدی ابزار نیرومندی های منشی شامل شش فضیلت خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت با داده ها برازش قابل قبولی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین نیرومندهای منشی با رفتارهای مثبت و منفی رابطه بین فردی معلم دانش آموز به طور تجربی از روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی حمایت کرد. ضرایب همسانی درونی فضایل چندگانه شامل خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت به ترتیب برابر با 66/0، 55/0، 52/0، 50/0، 55/0 و 76/0 به دست آمد. نتیجه-گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی برای سنجش نیرومندهای منشی در گروه نمونه معلمان ایرانی، ابزاری روا و پایا است.
جهان شناسی اجتماعی نوین در شبکه های مجازی از منظر باطن گرایی تمدنی: مطالعه پدیدارشناسانه هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
183-216
حوزههای تخصصی:
در پی تأثیرات تدریجی مدرنیته و روشنگری، کیهان شناسی دینی به جهان شناسی اجتماعی مبدل شد. پس از ظهور فضای سایبر، زمینه برای شکل گیری نوعی از جهان شناسی اجتماعی نوین فراهم آمد. هویت، فرهنگ، ذهنیات، روحیات، احساسات و عملکرد کاربران در شبکه های اجتماعی به طور قابل توجهی متأثر از آن جهان شناسی است. این مقاله با رویکرد باطن گرایی(از یک سو، رویکرد عبدالواحد یحیی و از سوی دیگر، رویکرد پیتر برگر) و با استفاده از روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی به توصیف، تفسیر و تأویل مسئله مذکور پرداخته است. در این راستا، از نمونه گیری هدفمند با مراجعه به کانال تلگرامی استفاده شده است. یافته ها در دو محور تحلیل شده اند: 1)فعالیت ها و باورهای کاربران در راستای خلق و بازتولید جهان شناسی اجتماعی در شبکه های اجتماعی به مثابه متن و متن واره(تحلیل اولیه)؛ 2)معناسازی و تفسیر مبناکاوانه از آن فعالیت ها و باورها(تحلیل ثانویه). بعضی از نتایج حاصل از تحلیل ثانویه بر اساس منطق هرمنوتیکی شامل مؤلفه های زیر است: 1)تعامل آئینی و پرستش کورکورانه(اتاق پژواک)؛ 2)اگزیستانسیالیسم شبکه ای شده و پرومته وار بودن زیست مجازی؛ 3)دوگانه تمدن فناورانه و تمدن اخلاقی در زندگی روزمره(پرسش های بنیادی و ناایمنی هستی شناختی)؛ 4)امتداد و احیای مجازیِ جهان شناسی اجتماعی و حل معضله نومینالیستی(وجود اتساعی مجازی)؛ 5)توهم رفع سوء تفاهم از سکولاریسم با برآمدن پسا ماتریالیسم(آرمان شهر مجازی).
انواع گردشگری از منظر منابع دینی و توسعه حلال آن در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
937 - 976
حوزههای تخصصی:
گردشگری در جهان کنونی به لحاظ ابعاد گوناگون دارای اهمیت به سزایی بوده و مورد توجه دولت های مختلف از جمله کشورهای اسلامی قرار گرفته است. طبقه بندی و تبیین صحیح تعریف و انواع گردشگری از دید اسلام، اهمیت زیادی در اتخاذ راهبردهای یک کشور اسلامی مانند ایران و همچنین در تصمیم گیری و هدف گردشگر از سفر دارد. در مطالعه حاضر، مسئله انواع گردشگری از منظر منابع اسلامی و دیدگاه دین اسلام در رابطه با هریک از آن ها به عنوان پیش نیازی برای توسعه گردشگری حلال مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از رویکرد استقرایی در ادله نقلی بهره می برد و دارای ماهیتی تحلیلی و توصیفی است که به برخی از یافته ها و نتایج آن اشاره خواهد شد. دین مبین اسلام برای گردشگری که با اهداف عالی الهی و انسانی همراه باشد ارزش زیادی قائل است. همچنین طبقه بندی مفهوم گردشگری که باتوجه به دستورات اسلامی احصا گردیده عبارت اند از: گردشگری فرهنگی، علمی، تجاری، تفریحی، مذهبی زیارتی و سلامت (درمانی). هریک موارد مذکور باید در سیاست های توسعه گردشگری حلال به مثابه پشتوانه رونق برند گردشگری حلال کشور مورد توجه قرار گیرد. چراکه طبقه بندی دستورات اسلامی یکی از پیش نیازهای اتخاذ سیاست صحیح در رابطه با توسعه گردشگری حلال است. درهمین راستا در جهت توسعه حلال گردشگری فرهنگی ایجاد تورهای با هدف عمق بخشی به مبانی اعتقادی مناسب است. در خصوص گردشگری علمی نیز برگزاری دوره های عملی برای دانشجویان جهت دستیابی به مرزهای علم ضرورت دارد. همچنین به جهت توسعه گردشگری زیارتی حذف روادید و توسعه زیرساخت ها و امکانات رفاهی مناسب، ضروری می نماید.
تدوین الگوی تحولی ارتباطات سازمانی در شبکه های استانی رسانه ملی با رویکرد اسلامی(مورد مطالعه شبکه استانی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اجزای مهم در موفقیت یک مدیر ، ارتباطات درست و موثر در سازمان است . مهمترین وظایف مدیران اعم از هماهنگی، برنامه ریزی، هدایت، تصمیم گیری، کنترل و دیگر وظایف بدون شبکه ارتباطی درست و موثر در سازمان محقق نمی شود. لذا هدف اصلی پژوهش، بررسی وضع موجود ارتباطات سازمانی شبکه های استانی صدا و سیما و در نهایت تدوین الگوی تحولی ارتباطات سازمانی برای رسیدن به وضع مطلوب بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل خبرگان مدیریت رسانه در سطح استان مازندران و کشور با سن بیشتر از 40 سال، سابقه بیشتر از 20 سال و تحصیلات دکتری و کارشناسی ارشد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 16 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام شد و در نهایت الگوی موجود ارتباطات سازمانی شبکه مازندران شناسایی و وضع مطلوب ارتباطات رسانه استانی تدوین شد. بررسی ها نشان داد " ارتباطات گنبدی"، مطلوب ترین الگوی ارتباطی رسانه شبکه استانی است.
تبیین تأثیر باورهای عامه بر توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
351 - 396
حوزههای تخصصی:
باورهای عامه، از یک طرف می تواند فرایند توسعه پایدار را تسریع از طرف دیگر قادر است جلوی آن را بگیرد. با این اوصاف به نظر می رسد باید به این پرسش پاسخ داد؛" آیا باورهای عامه به توسعه پایدار روستایی کمک می کند یا برعکس می تواند به عنوان یک مانع تلقی شود؟" در پژوهش حاضر به منظور تبیین تاثیر باورهای عامه بر توسعه ی پایدار روستایی، سی و چهار قسمت مجموعه ی مستند روستاهای استان خراسان جنوبی که به بررسی وضعیت اقتصادی، اشتغال و محصولات کشاورزی آن استان، در سی روستا می پردازد؛ با بهره مندی از نظریه ی تقسیم کار اجتماعی دورکیم –با نگاهی متفاوت در تقابل با اصول مکتب نوسازی در بیان موانع توسعه-، مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد این تحقیق کیفی، روش گردآوری اطلاعات در آن، اسنادی و همچنین تکنیک مورد استفاده، تحلیل محتوا،می باشد. مطالعات انجام شده در روستاهای این استان از رابطه ی معنادار بین باورهای عامه و توسعه پایدار روستایی و هر یک از ابعاد آن، خبر می دهد. در نتیجه تقسیم بندی جوامع در تئوری دورکیم، سِیرِ حرکت جوامع را نشان می دهد و نه لزوماً عقب ماندگی جوامع ابتدایی به معنای مانعی در جهت رسیدن به هر نوع توسعه.
بررسی نقش حوزه و روحانیت در دفاع مقدس
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
171 - 194
حوزههای تخصصی:
حوزه های علمیه شیعه همواره در طول تاریخ در برابر حاکمیت طاغوت و ظلم ایستاده است؛ به طوری که در تمام انقلاب های مردمی و قیام ها، غالباً یک یا چند عالم شیعه، در رأس یا جزئی از ارکان اصلی قیام بوده است. با توجه به تأثیر حوزه های علمیه و روحانیت در بسیاری از جریان های اجتماعی و سیاسی ایران، این پژوهش به دنبال آن است که ضمن مروری بر اقدامات حوزه های علمی در قبل از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، زوایای گوناگون نقش حوزه و روحانیت را در هشت سال دفاع مقدس بررسی کند. روش گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و تفسیر داده های جمع آوری شده به روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که به طور اعم، نقش حوزه های علمیه و علماء و بزرگان دین غالباً در سه محور صدور فتوا، حضور در میدان جنگ و پشتیبانی مالی بوده که برحسب نوع خطری که از جانب استعمار متوجه مسلمانان می شد، با توجه به نقاط قوت و ضعف مسلمانان و نیز با درک شرایط زمانی، اقدام مناسب را انجام می دادند و به طور اخص، در دوران در دفاع مقدس، از طریق رهبری در جنگ، تشکیل بسیج همگانی، کمک به ایجاد و تقویت روح ایثار و شجاعت، تقویت روح ایمان، مشروعیت دادن به جنگ و تشویق مردم به حضور در دفاع مقدس به ایفای نقش پرداختند.
درباره پدیدارهای فلسفی-تاریخی دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش می شود که پدیدارهای تاریخی دانشگاه در ایران واکاوی شود. در این راه، پدیدار تاریخی دانشگاه و نسبت آن را با آزادی، اعتلا و ایده پیشرفت واشکافی می کنیم و به پدیدار مغفول یا مستوری از دانشگاه که هنوز بروز نکرده است، مجال بروز می دهیم. تأکید می شود که در چنین راهی، بروز تفکر دوگانه انگار، دانشگاه را از پروا (که عنصر مقوم انسان است) دور می کند. پروای چیزها را داشتن و خود را با مصممّیت، به سوی گشودگی سوق دادن، (با توسل به ساخت گشایی پدیدارشناختی)، امکان پوشیده دانشگاه را ممکن می سازد، این امکان نیازمند ساخت گشایی سنتِ دانشگاهی است تا در عین فهمی که از دانشگاهِ رخ داده است، به سوی دانشگاهی که به سوی ما می آید، رهسپار شویم. براین اساس با ساخت گشاییِ سه پدیدار آزادی، ایده پیشرفت و اعتلا در دانشگاه، امکان های دیگری از دانشگاه را براساس مصممّیت و گشودگی بررسی می کنیم که چنین مواجهه ای می تواند امکان دیگرگونه ای را بر اساس مؤلفه های مذکور ممکن سازد.
مطالعه ظرفیت رسانه های نوین در برنامه های گفتگومحور رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
207 - 232
حوزههای تخصصی:
امروزه با ظهور رسانه های نوین رسانه رادیو در جایگاه قدیمی ترین رسانه برای جذب بیشتر مخاطبان نیازمند حرکت به سمت استفاده از این ظرفیت ها می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی شناخت ظرفیت رسانه های نوین و تبیین این ظرفیت ها در طراحی فرمت های جدید برای ایجاد تعامل دوسویه در برنامه های گفتگومحور رادیویی است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شده است و براساس چارچوب نظری و منابع مطالعه شده به بررسی و تحلیل برنامه های شبکه رادیویی گفت وگو و شبکه رادیویی کانادا بین المللی می پردازد. سوالات اصلی پژوهش شامل؛ رسانه های نوین چه ظرفیت های جدیدی در راستای ایجاد تعامل دوسویه میان برنامه ساز و مخاطبان در برنامه های گفت وگو محور دارند؟، فرمت های جدید رسانه های نوین در برنامه های گفت وگومحور رادیویی به چه صورت می تواند نمود یابد؟، مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش تمامی ویژگی های ظرفیت رسانه های نوین و ویژگی برنامه گفتگومحور تعاملی به صورت جزئی در سه مرحله تولید برنامه رادیویی مورد مطالعه و بیان قرار گرفته است. نتایج حاصل شده نشان می دهد، استفاده از رسانه های نوین و توجه به ظرفیت هر کدام به طور اختصاصی متناسب با نوع برنامه گفتگومحور و شیوه ارائه آن می تواند در جهت جذب مخاطب در جریان برنامه و افزایش تعامل او نقش بسزایی ایفا کند. باتوجه به بررسی های انجام شده درام و روایت در برنامه های رادیو گفتگو کمتر مورد توجه قرار گرفته است.