فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
رسانه سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۱)
5 - 48
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی که ارتباطات و آگاهی از طریق رسانه ها، شاخص عمده پیشرفت جوامع در نظر گرفته شده است، شناخت و توجه به چگونگی سیاست گذاری، راهبری و مدیریت این حوزه ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سیاست های حوزه رسانه در ایران شکل گرفته است. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اسنادی تحلیلی بوده و با رویکرد سیاست پژوهی، نهادهای مرتبط با رسانه و نقش هر کدام از آنها را مشخص کرده و از طریق تحلیل محتوای اسناد بالادستی کشور، جایگاه رسانه را در هر یک از این اسناد و نوع نگاه آن ها را به مقوله رسانه مشخص می کند. درنهایت، با جست وجو در مصوبه ها و قوانین کشور، هر آنچه که در این زمینه برای کشور تصویب شده است، شناسایی می کند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که حوزه رسانه در اسناد بالادستی کشور به شکل های مختلف منعکس شده است. در بررسی دستگاه ها و نهادهای درگیر در حوزه رسانه، 21 مورد شناسایی شد که نقش و جایگاه هر کدام از آن ها نیز متفاوت است. در حوزه رسانه، قوانین، مقررات، مصوبه ها و آیین نامه های متعددی به تصویب رسیده که هر کدام تلاش دارند به جنبه های مختلف این مقوله بپردازند. الگوی سیاست گذاری رسانه ای در کشور، از حالت بالا به پایین فعلی به الگوی مشارکتی، تغییر یابد. ضمن اینکه، طراحی نظامی برای رصد و پایش برنامه ها و سیاست ها و تدوین شاخص هایی که بتواند اثربخشی این سیاست ها را مورد ارزیابی قرار دهد نیز، باید در دستور کار سیاست گذاران این حوزه قرار گیرد.
ارائه مدل آموزش همگانی پلیس در دوره زمانی ده ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل آموزش همگانی پلیس در افق زمانی ده ساله بود. پژوهش حاضر، دارای رویکردی کیفی و روش نظریه داده بنیاد است. داده ها با مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری شده اند. پانزده نفر از متخصصین و خبرگان، شامل مدرسین آموزش همگانی فراجا، مشاوران و روان شناسان فراجا و مدیرانی که حداقل دارای سابقه در امور طراحی، برنامه ریزی و آموزش در زمینه آسیب های اجتماعی به شهروندان هستند، به روش نمونه گیری نظری و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور تعیین اعتبار، از معیارهای مطرح شده به وسیله لینکلن و گوبا (1985) استفاده شد. در این مسیر، چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری در تضمین صحت و قابلیت اعتماد پژوهش کیفی مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش پایایی نیز بر مسیرنمای حساب رسی تکیه گردید. جهت تحلیل داده ها سه مرحله رمزگذاری باز، محوری و گزینشی به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش، در قالب یک مقوله هسته نهایی با عنوان تکنولوژی آموزشی تخصص نگر در پلیس آینده برساخت شده است. همچنین، مدل مفهومی نظام مند در قالب چندین مقوله استخراج شده است: موجبات علّی، شامل غنای محیط، شبکه های همگانی و تیپ شخصیتی؛ شرایط زمینه ای، شامل کارآمدی مربیان، روش های تدریس، برساخت های آموزشی پلیس و عوامل محیطی؛ شرایط مداخله گر، شامل مشکلات اجتماعی، عصر دیجیتال، آینده مالی مبهم و آسیب شناسی مناطق؛ راهبردها، شامل غنای محتوا، القای حس شوخ طبعی، کاربردپذیری مسائل و مدیریت اقتدارگرایانه و درنهایت پیامد ها، شامل مقابله با آسیب های اجتماعی، تولید و احساس امنیت و پویایی در روابط. درمجموع، در 310 مفهوم، 30 مقوله فرعی، 18 مقوله اصلی و 1 مقهله پدیده مرکزی ارائه شد.
تحلیل و تبیین جامعه شناختی توسعه اقتصادی- اجتماعی و توسعه پایدار در ایران از سال 1400- 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف توسعه پایدار تامین نیازهای حال، آینده و رسیدن به وضعیت متوازن در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است. در واقع توسعه پایدار ارز دیجیتال توسعه است. نظام اجتماعی ایران علیرغم وجود پتانسیل های لازم جهت توسعه اقتصادی-اجتماعی، توسعه ای تک بعدی است که حالت آنومی اقتصادی-اجتماعی به خود گرفته است. هدف این مقاله تحلیل و تبیین جامعه شناختی ساختار و کارکرد توسعه اقتصادی- اجتماعی و توسعه پایدار در ایران از سال 1400-1357 می باشد. روش بکار رفته در این مقاله اسنادی، تکنیک مورد استفاده تحلیل محتوی بوده و از رویکرد بومی دکتر سیف اللهی شامل: عناصر جغرافیایی- اقلیمی، معیشتی- اجتماعی، قومی-جمعیتی، فرهنگی و مدیریتی- سیاسی استفاده شده است. همچنین دو مولفه خاص گرایی و توسعه محلی توسط نگارنده به آن اضافه گردیده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است عدم توجه و شناخت ساختارهای توسعه به وجود آورنده ی وضعیت فعلی و توسعه ناپایدار کشور است. در نتیجه (1) ناپایداری توسعه ایران به دلیل شرایط داخلی، شرایط خارجی و نظام جهانی (2) بودجه بندی و بودجه ریزی کشور بر اساس نفت، توسعه ایران را دچار تقلیل گرایی از نوع نفت گرایی کرده که اخیرا این تقلیل گرایی از نفت گرایی به تقلیل گرایی جناحی- سیاسی تغییر جهت داده است. تمامی این موارد در بحرانی شدن و بروز مشکلات و آسیب های مختلف اجتماعی از قبیل فقر، اعتیاد، فحشا، خودکشی بی هنجاری مدگرایانه، تورم، مدرک گرایی، لمپن گرایی، استفاده بی رویه از منابع طبیعی و تخریب محیط زیست نقش اساسی داشته است.
خوانش پسا استعماری سفرنامه «آدم ها و آیین ها در ایران» مادام کارلاسرنا (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1025 - 1054
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال واکاوی ماهیت سفرنامه نوسی به مثابه نوعی دانش مربوط به شرق است. مسأله این است که آیا این دانش سفرنامه نویسی از عینیت برخوردار است یا حامل پیش داوری های نظام مند گفتمان شرق شناسی است؟ کشف دوگانگی ها و تحلیل سلسله مراتب حاکم بر آن ها مسأله اصلی پژوهش حاضر است. با توجه به کیفی بودن نوع پژوهش، از ادبیات پسااستعماری نه به مثابه چارچوب نظری بلکه برای تفسیر نظری خوانش متن استفاده می گردد. روش تحقیق واسازی است که بر اساس طبقه بندی هشت گانه دیوید بوژه انجام می گردد. جامعه آماری کتاب سفرنامه آدم ها و آیین ها در ایران مادام کارلاسرنا است و نمونه پژوهش فصل ۵۳ کتاب (روایت از شهر رشت) می باشد که به شیوه هدفمند انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود تقابل های دوگانه شرق و غرب در نمونه مورد بررسی و سلسله مراتب حاکم بر آن ها بر اساس قاعده کلی فرادستی غرب و فرودستی شرق است. با این همه، صدای معترض زنان و استثنائات موجود در متن موجود امکان نفی پیرنگ مسلط هجوآمیز را فراهم می سازد.
بررسی و ارائه مدل مناسب اشتغال زایی معلولان بر اساس مزیتهای بومی استان اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۳۶۴-۳۲۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اشتغال و فعالیت نیروی انسانی در بخش های متعدد از موضوعات مهم جغرافیای اقتصادی است واز جمله چالش های مهم سیاستگذاران محسوب می شود. این امر علاوه بر مشکل بسیاری از جوانان جویای کار، معضلی برای افراد دارای معلولیت جویای کار نیز محسوب می شود. در همین رابطه تدوین مقاله ای با هدف بررسی اشتغالزایی افراد دارای معلولیت، متناسب با مزیت های بومی استان اردبیل مد نظر قرار گرفت. روش: پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری را افراد دارای معلولیت استان اردبیل اعم از شاغل و غیر شاغل، به تعداد 25378 نفر تشکیل داد. طبق فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شد و تعداد 83 سوال پژوهشی طراحی و به صورت تصادفی ساده در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و از طریق تحلیل SWOT و نرم افزار SPSS نسخه 20 نسبت به تحلیل داده ها اقدام شد. یافته ها: در بین عوامل تاثیرگذاری که انتظار اثر مثبت آنها بر اشتغال معلولان وجود دارد، عوامل فردی، دولتی، شغلی و عمومی به ترتیب بیشترین تأثیر را داشتند. در مولفه موانع اشتغال نیز، موانعی برای اشتغال و مشارکت معلولان استان اردبیل وجود دارد علاوه بر آن تحلیل مزیت های نسبی استان اردبیل بر اساس جدول سوات (SWOT) نشان داد که استان اردبیل به لحاظ کشاورزی، روابط بازرگانی با کشور آذربایجان و گردشگری دارای مزیت نسبی بالاتری است و اما عواملی چون فقدان نظام جامع اطلاع رسانی و بازاریابی، ضعف زیرساخت های گردشگری و بازرگانی، ضعف شبکه های ارتباطی، ضعف راندمان آبیاری، کمبود صنایع تبدیلی و فراوری محصولات کشاورزی منجر به ضعف اشتغال در این استان شده است. بحث: در تمامی شهرستان های استان اردبیل، بین تعداد بیکاران و تعداد شاغلان اختلاف فاحشی وجود دارد و میانگین سنی معلولان در 80 درصد از شهرستان ها بین 30 تا 35 سال بود؛ این در حالی است که نزدیک به 55/91 درصد از معلولان استان دارای تحصیلات پایین و بعضاً بدون تحصیل بوده و از میان مجموع معلولان استان صرفاً 65/6 درصد شاغل بودند. علاوه بر آن حدود 70 درصد از شهرستان ها با معضل بیکاری افراد دارای معلولیت مواجه هستند و بدین ترتیب نیاز به اقدامی اساسی جهت آموزش های کاربردی برای فعال کردن و توانمندسازی این قشر بر اساس مزیت های نسبی استان اردبیل ملموس بوده و بایستی برنامه های دقیق تری تدوین گردد.
فروپاشی ساختارها و ظهور کاریزمای ملی (مقایسه تطبیقی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 77
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی فرایند شکل گیری رهبری کاریزماتیک در ایران با تمرکز بر دو مقطع تاریخی پیش از انقلاب مشروطه و پیش از انقلاب اسلامی می پردازد. با استفاده از روش تحلیل تطبیقی تاریخی و رویکرد پیرومحور، تحقیق به تحلیل نقش بحران های اجتماعی، اقتصادی، مشارکت، مشروعیت و ایدئولوژی های فرهنگی در ظهور رهبری کاریزماتیک می پردازد. نتایج نشان می دهد که در حالی که بحران های اقتصادی و مشروعیت به تنهایی برای ظهور رهبری کاریزماتیک کافی نیستند، ترکیب بحران های اجتماعی و اقتصادی با ازجاکندگی نهادی و ایدئولوژی های مبتنی بر فرهنگ سنتی می تواند به شکل گیری رهبری کاریزماتیک منجر شود. مقایسه تطبیقی داده ها از دوره قاجار و پهلوی، تأثیر عمیق تغییرات ساخت اجتماعی و بحران های گسترده بر ظهور رهبری کاریزماتیک را نشان می دهد. این مطالعه به درک بهتر عواملی که به ظهور رهبران کاریزماتیک در شرایط بحرانی منجر می شود، کمک می کند.
کولبری و دلالت های هویتی آن: تحلیل مضمون روایت کولبران بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کولبری به مثابه سبک زندگی با دلالت های هویتی است. روش شناسی پژوهش، کیفی و از تحلیل مضمون در مقام روش و استراتژی مدیریت و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. میدان مطالعه شده، کولبران شهرستان بانه اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. در همین راستا 19 نفر از کولبران با روش نمونه گیری هدفمند و با حفظ حداکثر تنوع انتخاب شدند. بر مبنای تحلیل مضمونی داده ها، 4 مضمون اصلی به شرح زیر استخراج شد: در ارتباط با معانی کولبری، به دو مضمون اصلی «مبارزه برای حفظ کرامت» و «تجربه حیات برهنه» دست یافتیم. در ارتباط با دلالت های هویتی کولبری، دو مضمون اصلی «تردید در بازشناسی کولبر به مثابه ایرانی» و «قومیت به مثابه سپر محافظتی» به دست آمد. این همانی کُردبودن با کولبری، بازنمای طرد اجتماعی ساختاری مناطق مرزی است و بر دگردیسی کولبری از یک امر اقتصادی و معیشتی صرف، به کرداری سیاسی- فرهنگی و هویتی دلالت دارد که از سوی کولبران به شیوه ای مبدعانه فهم و تفسیر می شود و روایت مسلط را به چالش می کشد.
راهبردهای مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از بلایای طبیعی؛ با تاکید بر نقش هوافراجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وقوع بحران های طبیعی، یکسری تهدیدات امنیتی در مناطق آسیب دیده به وقوع می پیوندد که در صورت عدم کنترل، باعث بروز ناامنی و بسط آن در سایر مناطق خواهد شد. تحقیق حاضر با هدف ارائه راهبردهای مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از بحران های طبیعی؛ با تاکید بر نقش هوافراجا، انجام شد.روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و روش تحقیق داده بنیاد انجام گردید. مشارکت کنندگان در تحقیق که شامل 11 نفر خبرگان دارای سبقه فعالیت در یگان های هوایی و همچنین سبقه مدیریت بحران های ناشی از بلایای طبیعی بودند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا زمان رسیدن به اشباع نظری حاضر به انجام مصاحبه و مشارکت در پژوهش پرداختند. ابزار مورد استفاده مصاحبه عمیق بود به جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار maxqda استفاده شد.یافته ها: نشان داد تمرکز امکانات در منطقه حادثه دیده، از بین رفتن زیر ساخت ها و افشاء اطلاعات به عنوان عوامل علّی؛ روندهای مخرب اجتماعی، برنامه ریزی و انتظام دهی به عنوان عوامل زمینه ای و در نهایت ناامنی های کوتاه مدت به وجود آمده به عنوان عوامل مداخله گر تاثیر بسزایی در ناامنی ناشی از بحران های طبیعی دارند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد می توان با استفاده از امکانات نسبت به کاهش پیامدهای تهدیدات امنیتی ناشی از بحران های طبیعی مانند جلوگیری از ایجاد آشوب، رشد جرائم، نا امنی و احتکار مقابله نماید.
گاهشماری؛ نشانه ای برای باز تعریف هویت زرتشتیان: مطالع موردی جامعه زرتشتی در دو شهر یزد و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
31 - 64
حوزههای تخصصی:
گروه های متعدد فرهنگی، زبانی و دینی در جامعه تلاش دارند تا با ارائه تعریفی از هویت گروهی، مرزهای گروهی خود را از دیگر گروه های موجود در جامعه متمایز سازند و هویت خود را حفظ نمایند. توجه به زمان و تقویم یکی از ابزارهای برساخت هویتی گروه های جامعه است. زرتشتیان ایران که وارثان دین و فرهنگ ایران باستان هستند، از این امر مستثنی نیستند؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر فهم بازسازی هویت زرتشتیان در ایران معاصر با تأکید بر گاهشماری است. بدین منظور، در این مطالعه بر روش مردم نگاری چند مکانه و مشاهده و مصاحبه به عنوان ابزارهای اصلی آن و مطالعات اسنادی تمرکز شد. رفت وبرگشت میان یافته های میدان و تحلیل آن ها و نظریات انسان شناسی مشخص نمود که بازتعریف مرزهای هویتی همراه با بازتعریف عناصر فرهنگی آنان شامل، ارزش های اخلاقی، آداب ورسوم است. مطابق با یافته ها، زرتشتیان با تمرکز بر گاهشماری و برجسته سازی مناسبت های دینی تلاش می کنند مرزهای گروهی خود را حفظ نمایند. همچنین با تمرکز بر جشن های مهرگان، سده و تیرگان هویت خود را به ایران پیوند می زنند و بدین ترتیب پیوند خود را با هویت ملی ایرانی برقرار می سازند.
آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
271 - 298
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر با مهاجرت مردم از فلات مرکزی ایران به سمت استان های شمالی به دلیل پدیده خشکسالی مواجه هستیم. مهاجرت در توسعه کالبدی – فضایی شهر نیز نقش مهمی ایفا می کند. مشکلات کنونی ناشی از عدم شناخت آینده ای بوده است که اینک "زمان حال" نامیده می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی تدوین شده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل که یکی از روش های آینده پژوهی می باشد بهره گرفته شده است. به همین منظور در ابتدا پرسش نامه ای جهت به دست آوردن رویدادهای مربوط به موضوع مورد مطالعه طراحی شد و در اختیار گروه کارشناسان و متخصصان قرار گرفت.یافته ها: با پالایش و تلخیص پرسش نامه های مرحله اول، 14 رویدادشناسایی شد. سپس پرسش نامه دیگری طراحی شد و مراحل قبل تکرار شد تا این بار اثرات متقابل هر رویداد را بر رویدادهای موجود بسنجند. در آخر با تجزیه تحلیل و دسته بندی رویدادها نواحی دسته بندی شده ای در نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل رویدادها تعریف گشت.نتیجه گیری: نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل 14 رویداد مورد مطالعه نشان داد که 4 رویداد در دسته رویدادهای غالب و تعیین کننده قرار می گیرند، 6 رویداد در دسته رویدادهای کلیدی و رله، 2 رویداد در دسته رویدادهای هم جوار (متغیرهای مستقل) ،2 رویداد در دسته رویدادهای تنظیم کننده و متوسط و 2 رویداد دیگر نیز در دسته رویدادهای حاصل و تحت سلطه گروه بندی می شوند.
نقش ارتباطات در همسان سازی اصول حقوق محاسباتی در نظام های بودجه بندی ایران و اتحادیه اروپا، در پرتو استانداردهای بودجه بندی بانک جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
11-47
حوزههای تخصصی:
ارتباطات جهانی و روابط متنوع بین المللی موجب گردیده است که اصول نسبتا یکسانی در بودجه بندی کشورها طی سندی به صورت قانون انعکاس یافته و در تمامی مراحل بودجه مجرا و لازم الرعایه باشند. اصول مذکور اساساً باید در تمام مراحل بودجه مراعا باشند اما درعمل ممکن است تعدادی از آن ها در نظام محاسبات عمومی برخی از کشورها رعایت نگردند. ازمیان اصول بودجه ریزی، قانونی بودن، سالانه بودن، وحدت، جامعیت، شاملیت، عدم تهاتر، تعادل، تقدم درآمدها بر هزینه ها، پیش بینی و تقدم، برآوردی بودن درآمدها، محدود بودن مخارج، تخصیص، ناخالص بودن، انعطاف پذیری و تمرکزعایدات موردتصریح قانون گذار اساسی و عادی ایران قرارگرفته اند و اصول حاکمیت قانون، مسئولیت، صحت، تناسب، تناوب، کفایت، شفافیت، مدیریت، تنوع، تفکیک اعتبارات مستمر و غیرمستمر، قابلیت اعتماد، قابلیت پیش بینی، درعمل و به شکل ضمنی در نظام بودجه ریزی ایران کم وبیش موردتوجه قرار دارند. اصول وحدت، جامعیت، تخصیص، سالانه بودن، عدم تهاتر، تعادل، دقت، شفافیت، مدیریت صحیح مالی و محاسبه براساس واحدپول مشترک در مصوبه مالی شماره 1605 مصوب 25 ژوئن 2002 شورای وزیران اتحادیه اروپا مورداشاره قرارگرفته اند. ازمیان اصول مذکور، اصل تنظیم بودجه براساس واحدپول مشترک، خاص نظام بودجه بندی اتحادیه اروپا می باشد. بانک جهانی نیز در کتابچه راهنمای هزینه های عمومی که در سال 1998 منتشر نمود، اصول شاملیت، انضباط، قانونی بودن، انعطاف پذیری، قابلیت پیش بینی، قابلیت اعتراض، اطلاعات، درستی، شفافیت، مسئولیت و پاسخگویی را به عنوان معیار بودجه مطلوب بیان داشته است. پژوهش حاضر مطالعه ای تطبیقی دررابطه با اصول فوق بین نظام های محاسباتی ایران و اتحادیه اروپا در پرتو اصول معیار بودجه بندی در گزارش سال 1998 بانک جهانی می باشد.
نقش رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در جهت تلاش برای بازتولید هویت سیاسی تصوری خارج از چهارچوب دولت-ملت (مطالعه موردی گروه طالبان افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
ظهور جنبش های هویت طلبانه،پان-ناسیونالیستی و مهاجرت در کنار گسترش قدرت ارتباطی رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی به طور روز افزونی اعتبار شکل های هویتی به رسمیت شناخته شده تحت عنوان دولت-ملت را زیر سوال برده اند.ادعاهای جدید هویتی این تردید را ایجاد می کنند که آیا همچنان چهارچوب های قرن هجدهمی اروپا برای تعریف هویت جمعی تحت عنوان "ملت"، کفایت می کند؟ ادعای نمایندگی گروه طالبان از مردم افغانستان- که از مرداد ماه 1400 همزمان با پیشروی های سریع و به دست گیری قدرت توسط ایشان همراه بود- و استفاده این گروه بدوی از رسانه های مدرن در بازنمایی هویت و عملکرد خود از جمله معاصرترین مصادیق وضعیت فوق است. بندیکت اندرسون معتقد است ملت ها "جماعت های تصوری" هستند که گرد تصوراتی مشترک قوام می یابند. در همین راستا «نانسی ریون بورگ » محتوای رسانه ها را تا حد زیادی شکل دهنده هویت جمعی و درک عمومی از کشور می داند. این مقاله تلاش دارد تا با توجه به دو رویکرد مذکور به بررسی این موضوع بپردازد که در شرایط سست شدن نسبت میان مرزهای دولت-کشورها با هویت سازی های جمعی درون یک کشور، تحت عنوان ملت، رسانه ها چگونه می توانند با به تصرف درآمدن توسط گروه هایی چون طالبان در ایجاد و گسترش اشکال جدید هویت سیاسی موثر باشند. به این منظور از رویکردی میان رشته ای در علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بهره گرفته شده است. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
چالش های زندگی و مدیریت در گرمخانه های زنان بی خانمان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی خانمانی، معلول زنجیره ای از مسائل ساختاری است. در این میان حکمرانی شهری در بسیاری از شهرهای جهان به ارائه خدمات حمایتی برای کاهش آسیب های این گروه از افراد مبادرت می کند. در تهرانِ معاصر نیز سابقه ارائه خدمات به افراد بی خانمان قابل ردیابی است. بر این اساس ارزیابی سیاست های کاهش آسیب نظیر اقامتگاه های موقت که در قالب گرمخانه یا مددسرا شناخته می شود، امری ضروری است. یافته های این پژوهش که از طریق مصاحبه کیفی عمیق و مشاهده های میدانی از چهار گرمخانه زنان شهر تهران انجام شده است نشان می دهد که گرمخانه ها به موازات ارائه خدمات گوناگون به زنان بی سرپناه، بهنجارسازی آنها را نیز صورت می دهد. سیاست های انضباطی رایج در گرمخانه ها که در بسیاری از موارد در ضدیت با سبک زندگی افراد بی خانمان قرار دارد، سبب ساز مجموعه ای از چالش ها و منازعات قدرت می گردد و خود در فرایندی پارادوکسیکال می تواند به جای ادغام زنان بی خانمان سبب ساز طرد آنها شود. در این میان سیاست شهرداری تهران مبنی بر برون سپاری ارائه خدمات اجتماعی در حوزه بی خانمانی به بخش خصوصی، منجر به بی ثبات کاری و تولید نارضایتی در میان کارکنان وابسته به شرکت های پیمان کاری شاغل در گرمخانه ها شده است که این امر خود به تشدید منازعات و چالش ها در داخل مددسراها دامن زده است. یافته ها در مجموع نشان می دهد که گرمخانه های زنان با گستره ای از چالش ها در حوزه های گوناگون نظیر خدمات دهی به مددجویان، چالش های فراسازمانی، وضعیت شغلی پرسنل، چالش های فضای اجتماعی، چالش های مدیریتی و چالش های مرتبط با قشربندی مددجویان دست به گریبان است. در انتها راهکارهایی در راستای ارتقای کیفیت خدمات دهی در گرمخانه ها ارائه شده است.
از تجربه تا سوءمصرف: نگاهی پدیدارشناختی به پدیده اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
237 - 256
یکی از مهمترین مسائل اجتماعی در دو قرن اخیر را باید سوءمصرف مواد اعتیادآور دانست. این مسئله در سه سطح فرد، خانواده، و نهادها، جامعه را با چالش های عمده فرهنگی، بهداشتی و اقتصادی مواجه نموده است. متاسفانه برنامه های پیشگیرانه دولت ها و نهادهای بین المللی موفقیت چندانی در مدیریت و مهار این آسیب اجتماعی نداشته اند. از این رو جهت ارائه تصویری با عمق بیشتر از این مسئله اجتماعی در مقاله حاضر برآن شدیم تا با استفاده از روش پدیدارشناسی به کاوش تجارب زیسته افراد از مسیر تجربه تا سوءمصرف مواد بپردازیم. داده های مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه عمیق با اعضای سمن جمعیت احیای انسانی کنگره 60 شعبه اهواز جمع آوری شد. در مجموع تا رسیدن به اشباع نظری با 34 نفر از اعضای این سمن که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند مصاحبه صورت پذیرفت. حاصل تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی در تم مرکزی برمودای تکرار مصرف مفهوم پردازی شده است. این تم حاصل انتزاع نظری از سه تم اصلی فرزندپروری به مثابه مهارت اجتماعی، بازتولید تفسیری مصرف مواد و سکسوالیته می باشد. برمودای تکرار مصرف حاکی از این واقعیت است که ناکارآمدی نهادی در سه حوزه خانواده، آموزش و فراغت را باید به عنوان متغیری مهم در توضیح چرایی تکرار مصرف و اعتیاد به آن پس از آشنایی نوجوانان و جوانان با مواد اعتیادآور دانست. بنابراین هرچند دسترسی به مواد متغیر مهمی در تجربه اولیه مصرف این قشر می باشد، اما تداوم مصرف و نرخ بالای سوءمصرف را می بایست در ناکارآمدی نهادی سه حوزه نامبرده جستجو نمود.
روش شناسی پارادایمیک مقالات اثباتی فقر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
فقر یکی از مسائلی است که ابعاد گوناگون زندگی انسان را متأثر می سازد و برآمده از علل و عوامل بسیاری از حوزه های گوناگون است و برای مبارزه با آن به نظریه ای علمی و کارآمد نیاز است. یکی از موانع مبارزه با فقر در ایران فقدان نظریه ای بومی است که بسیاری از صاحب نظران معتقدند به دلیل غیرعلمی بودن و ناکارآمدی پژوهش های جامعه شناختی در ایران است. ما بر این باوریم که یکی از علل اصلی این غیرعلمی بودن، به معنای پارادایمیک نبودن یا فقدان انسجام پارادایمی این پژوهش هاست. یکی از راه های برطرف کردن این مسئله، نقد روش شناختی یا روش شناسی پارادایمیک پژوهش های انجام شده است تا این کاستی ها را آشکار سازد و به مرور در پژوهش های اجتماعی کاهش یابند و پژوهش ها بیشتر به چهارچوب های پارادایمی پارادایم مرجع خود نزدیک شوند و به دستاوردهای علمی تر و کارآمدتری دست یابند. بر همین اساس، در این پژوهش به دلیل اینکه اغلب مقالات جامعه شناختی درباریه فقر ذیل پارادایم اثبات گرایی انجام شده اند، به کمک لوازم روش شناختی پارادایم اثبات گرایی به روش شناسی پارادایمیک این پژوهش ها پرداختیم و کوشیدیم اثبات کنیم این پژوهش ها دست کم فاقد یکی از ویژگی های بنیادین پژوهش اثباتی هستند که بر این اساس، نقدهای بنیادین پارادایمیک به این پژوهش ها عبارت اند از: ۱. نتایج ازپیش معلوم و فقدان معرفت افزایی؛ ۲. فقدان پیش بینی و پیشنهاد و کنترل؛ ۳. فقدان سنجش بی طرفی ارزشی؛ ۴. بی توجهی به ملزومات نظریه بار بودن مفاهیم.
امکان سنجی ضابطه مندی ازدواج موقت بر مبنای شاخصه های سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
63 - 88
حوزههای تخصصی:
در فقه امامیه ازدواج موقت از عقود مشروع بوده و علاوه بر مصالح و منافع، دارای احکام و آثاری ازجمله عدم لزوم رفع نیازهای مالی و عاطفی زوجه است. عدم تبیین ضابطه مند حدودوثغور جواز و درنتیجه امکان سوءاستفاده از مشروعیت مطلق آن، موجب بازتاب های منفی و درنتیجه ایصال گزارش های متعددی از طرف کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی و ارجاع نامه ها توسط سازمان هایی همچون فرهنگ و ارتباطات اسلامی به دانشگاه ها جهت تعیین میزان مشروعیت ازدواج موقت شده است. ازاین رو این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی امکان ارائه ملاک برای سنجش جواز یا عدم جواز ازدواج موقت بر مبنای شاخصه های سبک زندگی اسلامی پرداخته و با جمع آوری داده ها از طریق اسنادی، به تبیین عرصه ها و معیارهای همسو و متعارض ازدواج موقت با سبک زندگی اسلامی پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که ازدواج موقت نمی تواند به طور مطلق محکوم به جواز باشد؛ بلکه امکان ضابطه مندی بر اساس شاخصه های سبک زندگی اسلامی را دارد و درجایی که مؤلفه های سبک زندگی اسلامی با جواز ازدواج موقت در تغایر باشد بایسته است که جواز ازدواج موقت محدود شود. نتیجه اینکه با درنظرگرفتن شرایط، شاخصه ها و قابلیت نوسان حکمی ازدواج موقت میان وجوب تا حرمت، لازم است قوانین و به تبع آن فرهنگ جامعه اسلامی در راستای تحقق کارکرد ازدواج موقت مشمول تغییرات پیشنهادی گردد.
کنش جمعی خشک شدن دریاچه ی ارومیه: کنش قومی خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 237
حوزههای تخصصی:
با آغاز دهه ی هشتاد و تسریع روند خشک شدن دریاچه ی ارومیه، متخصصان حوزه ی محیط زیست این واقعه را یک مسئله ی زیست محیطی بسیار حیاتی عنوان کردند و همین امر سبب واکنشهای مختلف شهروندان استانهای مجاور دریاچهی ارومیه گشت. با توجه به این که واکنشهای مذکور، گروههای مختلفی از مردم را در بر میگرفت و تا امروز نیز تداوم داشته است، از آن تحت عنوان «کنش جمعی خشک شدن دریاچه ی ارومیه» یاد شده است. در این مقاله، با اتکاء به چارچوب مفهومی مناسب و با روش اسنادی تلاش شده این کنش جمعی زیست محیطی مورد مطالعه قرار گیرد. آن چه که بررسی این جنبش را حائز اهمیت کرده و به پیچیدگیهای تحلیلی آن افزوده است، نقش گروههای اجتماعی مختلف موجود در آذربایجان جهت پیش بردن آن میباشد. این امر طوری است که فعالان محیط زیست، هویتطلبان و ملیگرایان قومی و بخشی از مردم عادی جامعه همچون بازاریان و طرفداران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و ... همگی با استفاده از ابزارها و فضاهای عمومی در دسترس، سعی در رساندن صدای خود و بیان مطالبات خود دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنش جمعی خشک شدن دریاچه ارومیه ابتدا با کنش فعالان زیست محیطی مطرح شده و بعد ها توسط گروه های سیاسی قومی- زبانی تصرف شده و تداوم یافته است. به بیان دیگر کنش جمعی قومی تحت لوای بحران زیست محیطی زیست کرده و به حیات خود ادامه می دهد و همین امر به کنش وجهه سیاسی بخشیده و مانع فعالیت سمن ها و نهادهای ذیربط برای مدیریت بحران زیست محیطی دریاچه ارومیه شده است.
مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
303 - 312
حوزههای تخصصی:
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیت های تحصیلی می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه می توان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان فراهم کرد.
طراحی الگو و اعتبارسنجی سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
403 - 412
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی در عصر حاضر و لزوم گنجاندن آن در برنامه درسی دانش آموزان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و اعتبارسنجی سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشته های برنامه درسی و آموزش سواد اطلاعاتی شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 16 نفر از خبرگان (طبق اصل اشباع نظری) با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته توسط دانش آموزان بودند که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. داده ها با روش های کدگذاری و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند.یافته ها: بر اساس یافته های کدگذاری مصاحبه ها برای سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان 40 مولفه در 7 بعد شامل دسترسی و بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی و ترکیب اطلاعات، ملاحظات اخلاقی اطلاعات، ارتباطات و اشتراک گذاری اطلاعات، عوامل شناختی یادگیری سواد اطلاعاتی و عوامل انگیزشی یادگیری سواد اطلاعاتی شناسایی شد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 13 مولفه توانستند 81 درصد و هر 40 مولفه توانستند 100 درصد واریانس سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان را تبیین کنند، بار عاملی هر 40 مولفه بالاتر از 70/0 بود و سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان بر هر 7 بعد و هر بعد بر مولفه های آن اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P). بنابراین، الگوی طراحی شده سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان دارای اعتبار مناسبی بود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه جهت بهبود سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانش آموزان می توان زمینه را برای تحقق ابعاد و مولفه های شناسایی شده فراهم کرد.
مدل یابی شادابی اجتماعی بر اساس حمایت و سلامت اجتماعی با میانجی گری رضایت از زندگی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی شادابی اجتماعی بر اساس حمایت و سلامت اجتماعی با میانجی گری رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 56560 معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 384 نفر از معلمان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. علاوه بر فرم اطلاعات جمعیت شناسی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شادابی اجتماعی (لیندنبرگ،2000)، حمایت اجتماعی (فیشر،1999)، سلامت اجتماعی (کییز،2004) و رضایت از زندگی (داینر،2004) استفاده شد. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای Spss25 و Smart Pls3 تحلیل شدند.یافته ها: مدل یابی شادابی اجتماعی بر اساس حمایت و سلامت اجتماعی با میانجی گری رضایت از زندگی در معلمان برازش مناسبی داشت. تاثیرحمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی و رضایت از زندگی بر شادابی اجتماعی مستقیم و معنادار، ضمناً حمایت و سلامت اجتماعی بر رضایت از زندگی نیز تأثیر مستقیم و معنادار داشتند و با میانجی گری رضایت از زندگی تاثیرغیر مستقیم و معنادار بر شادابی اجتماعی داشتند (05/0>p).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش برای بهبود شادابی اجتماعی معلمان می توان از طریق ارتقای حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی و رضایت از زندگی آنان اقدام کرد.