فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
15 - 66
حوزههای تخصصی:
با درگذشت قباد یکم، جانشین او خسرو انوشیروان خود را در میان مشکلات فراوان ساختاری و اقتصادی یافت که برای برطرف کردن آنها نیاز به تعریف خط مشی متفاوتی نسبت به پیشینیان خود احساس می کرد. برای تعریف نظام نوین کشورداری، خسرو به ایدئولوژی منسجم و پویایی نیاز داشت که این ایدئولوژی را در قالب دین زردشت یافت. مسئله اصلی این جستار واکاوی ایدئولوژی خسرو در امر کشورداری و رابطه با مردم است و هدف، یافتن ارتباط میان ایدئولوژی حکومتی خسروانوشیروان در کشورداری، دین زردشت و سنت پیشینیان است. این مقاله در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که دین و اخلاقیات در کشورداری انوشیروان چه نقشی ایفا می کردند. یافته های پژوهش نشان خواهند داد که منابع بازمانده از دوره ساسانی گواه بر التزام عملی خسرو به دین زردشتی در جریان بسط اصلاحاتش در زمینه های مختلف هستند که خود منجر به موفقیت او در عرصه های سیاسی، نظامی و اقتصادی شد. شیوه گردآوری داده ها در پژوهش حاضر کتابخانه ای است.
مروری بر استحصال و ویژگی های آلیاژهای مس – آرسنیکی در دنیای باستان (مقاله مروری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از مهمترین عناصر آلیاژکننده در دنیای باستان، عنصر آرسنیک است که نقش مهمی در دست ساخته های آلیاژهای اوایل عصر برنز را ایفا کرده است. آلیاژهای مس آرسنیکی و برنزهای آرسنیکی بی تردید به عنوان یک آلیاژ ساخته شده دست بشر از جایگاه ویژه ای در بین باستان شناسان و محققان فلزگری کهن، برخوردار است. آرسنیک به عنوان یک عنصر آلوده کننده و ناخالصی در تمام محیط به صورت پراکنده وجود دارد و فلزگر باستان با توجه به معایب و مضرات این عنصر برای اهداف آیینی و کاربردی، در تولید آلیاژ مس آرسنیکی استفاده کرده است. آرسنیک به عنوان یک عنصر چالش برانگیز در ساخت این آثار و همچنین ویژگی های خاصی که در سطح این آثار ایجاد می نماید، ظاهر می گردد که از مهمترین ویژگی این عنصر در ریخته گری، ایجاد جدایش معکوس در سطح این آثار است که ایجاد پدیده عرق آرسنیک در این آلیاژها می نماید. مواد معدنی اولیه مورد استفاده در ساخت این آلیاژها اولوینیت Cu2(AsO4)(OH) یا کیلنوتیس Cu3(AsO4)(OH)، سولفور آرسنید آهن FeAsS و انارژیت Cu3AsS4 هستند که یا به صورت احیاء مستقیم یا به روش ذوب همزمان Co-Smelting مورد استحصال قرار گرفته اند، و یا اینکه آرسنیک به صورت آگاهانه از طریق Speiss، در تولید آلیاژ مس آرسنیکی در هزاره سوم مورد استفاده قرار گرفته است. از استحصال این فلزات چندین محصول دیگر همراه با ذوب همزمان که شامل مات Matt، اشپایس Speiss و سرباره Slag است، ایجاد می شوند. هدف اصلی این مقاله با توجه به اهمیت موضوع آلیاژهای مس آرسنیکی در حوزه باستان شناسی و بررسی های فلزگری کهن، ارائه یک بررسی جامع در مورد روش های استحصال، ویژگی های فیزیکی این آلیاژها و نقش آرسنیک و تاثیر آن به عنوان عنصر آلیاژی در شکل گیری سطح نقره ای و همچنین محصولات جانبی دیگر به عنوان موضوعی پراهمیت در بررسی آلیا ژهای اوایل عصر برنز، پرداخته شده است.
مقایسه تطبیقی اقدامات دوگانه تیمور و شاهرخ در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
تأملی روش شناختی پیرامون شایعات مربوط به کشته شدگان انقلاب اسلامی (نمونه موردی 15خرداد 1342 و 17 شهریور1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایعه در حکومت و جامعه همواره با اهداف چندسویه ای مطرح بوده است. طراحی شایعه از منظر گونه شناختی متنوع بوده و در انواع و روش های مختلفی به کار گرفته می شود. در فرایند انقلاب اسلامی ایران نیز شایعات مختلفی در ارتباط با گروه ها و طیف های تأثیرگذار بر ساخت قدرت مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روش شناختی شایعات مرتبط با موضوع تعداد کشته شدگان در برهه مبارزات انقلاب اسلامی و نقد روایت های موجود است. پرسش اصلی این است که شایعات پیرامون تعداد کشته شدگان در فرایند انقلاب در گفتمان های حکومت پهلوی و مخالفان آن با چه انگیزه هایی مطرح شده و بر پایه چه مبانی روش شناختی می توان آن ها را سنجش و نقادی کرد. در این پژوهش که براساس روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، تلاش می شود تا برای ارائه تحلیلی عمیق تر از شایعات رایج این برهه از نظریه تحلیل گفتمان نیز استفاده شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شایعه سازی به عنوان ابزاری برای «مظلوم نمایی» و «تبلیغات علیه حاکمیت» مورد استفاده مخالفان رژیم پهلوی قرار داشت و به همان نسبت به عنوان ابزاری برای تشکیک در خاستگاه انقلاب و رهبران آن با هدف تضعیف و به حاشیه راندن گفتمان انقلابی مورد بهره برداری رژیم پهلوی قرار می گرفت.
مناسبات دولت انگلیس با خوانین حیات داودی با تأکید بر قراردادهای شرکت نفت ایران و انگلیس با آنها (از 1299ش/1920م تا 1320ش/1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درزمان کشف نفت در ایران، یکی از چالش های دولت انگلیس برای بهره برداری از این منابع، ضعف دولت مرکزی و ناتوانی در کنترل قدرت های محلی بود که در محل فعالیت شرکت سکونت و حکمرانی داشتند؛ بنابراین انگلیس برای چیره شدن بر این چالش، وارد مناسبات گسترده ای با حکام و خوانین ساکن در مکان های فعالیت شرکت، ازجمله با بختیاری ها، بنی کعب و حیات داودی ها شد. بر همین اساس، هدف این پژوهش بررسی فعالیت های شرکت نفت ایران و انگلیس در قلمرو حکمرانی خوانین حیات داودی و تبیین سیاست های این شرکت در قبال سران این طایفه، از اواخر دوره قاجار تا سقوط رضاشاه است. سؤال پژوهش این است که برقراری ارتباط بین خوانین حیات داودی و شرکت نفت ایران و انگلیس، به چه نحوی بوده و تغییر حکومت از قاجار به پهلوی، چه پیامدهایی برای آنها داشته است؟ طبق یافته های پژوهش، قرارداشتن قلمرو حکمرانی حیات داودی ها در محدوده عملیاتی شرکت، موجب انعقاد قراردادهایی مابین آنها شد که ازنظر اقتصادی و سیاسی، منافع زیادی برای سران این طایفه به همراه داشت؛ اما این مراودات در دوره پهلوی کاملاً با برنامه های این حکومت در تعارض بود. از طرفی شرکت نفت نیز به تبعیت از سیاست های دولت انگلستان، سطح ارتباطات خود را با حیات داودی ها کاهش داد و یا آن را به طور کامل قطع و مناسباتش را با دولت مرکزی تقویت کرد. درنهایت این تغییرات موجب بروز چالش و درگیری مابین بزرگان این طایفه با حکومت پهلوی و حذف آنها از صحنه قدرت شد. روش این پژوهش، توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر اسناد است.
جایگاه سیاسی، دینی و اقتصادی خاندان مهرنرسه در دولت ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساسانیان، در آغاز سده سوم میلادی از استان پارس، زادگاه هخامنشیان، برخاستند و حکومتی را بنا نهادند که در آن روحانیون زردشتی و خاندان های نژاده جایگاه ویژه ای داشتند. در تاریخ ساسانیان به ویژه هنگامی که پادشاه ضعیف بود،روحانیون زردشتی و بزرگان و اشراف نفوذ و قدرت بیشتری در دستگاه دولت به دست می آوردند و البته گهگاه با همدیگر ستیزه هایی نیز داشتند. برای شناخت تاریخ ساسانیان، ناگزیر باید جایگاه این گروهها و روابط آن ها با خاندان ساسانی مورد توجه قرار گیرد، چنانکه حتی سقوط ساسانیان را نیز می بایست از این زاویه نگریست. یکی از خاندان ها یا خانواده های نژاده ای که اعضاء برجسته آن در برهه ای از تاریخ ساسانیان، نفوذ سیاسی و حتی اقتصادی و دینی بسیار زیادی یافتند، خانواده مهرنرسه وزیر بزرگ دوره چند تن از پادشاهان ساسانی بود. در این پژوهش،تلاش خواهد شد تا جایگاه یکی از خانواده های نژاده دوره ساسانیان،یعنی خانواده مهرنرسه را در تاریخ تحولات سیاسی، دینی و اقتصادی روزگار فرمانروایی یزگرد یکم، بهرام پنجم و یزگرد دوم مورد مطالعه قرار گیرد تا چشم انداز روشن تری از تاریخ ساسانیان در این دوره زمانی به دست آوریم.
بررسی مفهوم جنگ و جایگاه فضیلت قهرمانی در ایلیاد هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ در سیستم اجتماعی جامعه هومری ارتباط تنگاتنگی با نقش، مسئولیت و تعهدات جنگجو نزد خود و دیگران دارد؛ تا حدی که ننگ و افتخار، نام جاودان و شرم، وابسته به آرته و مهارت درونی فرد و دیدگاه جامعه به وظایف و مسئولیت های بیرونی او است. خاستگاه بروز جنگ ده ساله نیز با ربودن هلن توسط پاریس اتفاق می افتد که با بزرگ ترین لشگرکشی دریایی یونانیان به فرماندهی آگاممنون و جنگاوران آخایی انجام می شود. هدف از این پژوهش بررسی جایگاه فضیلت قهرمانی در میدان جنگ است. هومر، در کتاب ایلیاد به شرح مبارزات و قهرمانی های سلحشوران جنگجو بین تروآییان و آخایی ها می پردازد تا علاوه بر اهمیت عمل، الگویی برای فرهنگ والای جامعه بنیاد نهد. پرسش اصلی این است که مفهوم جنگ چه جایگاهی در فضیلت قهرمانی جامعه هومری دارد. مدعای نویسندگان بر این استوار است که فضیلت قهرمانی در جنگ، که مردان شکوه و افتخار را در آن به دست می آورند، به آگاثوس و آرته وابسته است. یافته ها که بر اساس روش توصیفی و تحلیلی نوشته شده است، نشان می دهد که جامعه افتخار را در زندگی مادی (احترام) و دنیای پس از مرگ (نام جاودان)، نصیب قهرمانان خواهد نمود و گاهی نیز این موهبت از سوی خدایان به آن ها اهداء می شود.
Revision of the History of Smelting and Mining of Copper in the Center of the Iranian Plateau Based on the Evidence and Petrographic Tests of the Slag of Gazanak Zarandieh Tepe(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
35 - 49
حوزههای تخصصی:
In a survey carried out in the Sadrabad area of Zarandieh in June 2020, in addition to the whole village of Sadrabad, its satellite areas were also examined and identified, which led to remarkable results in the archaeological studies of the Iranian plateau, which in addition to other archaeological survey, metal slags were also studied and analyzed there. Slag is the residue of minerals from the smelting, which occurs naturally as a molten silicate or as a mixture of several silicate minerals with compounds of oxides, sulfides, and metals. To detect metal minerals in slag, it is necessary to prepare a polished section from the samples in order to identify its type . The silicate minerals in the slag are studied with passing light using a thin section. Gazanak Zarandieh Tepe is located 85 km from Tehran and 75 km from Saveh in Sadrabad Vilage in Zarandieh city of Markazi province. The oldest settlement phase identified in this area is Neolithic (or Pre-pottery Neolithic) and the newest period identified is related to the Safavid era. In this survey, we obtained evidence of smelting and processing of copper, which included pure native copper and slag from smelting of this metal, which by integrating them for laboratory studies, especially the petrographic elemental analysis, which resulted in amazing results. The purpose of petrographic testing on study samples is to identify the components of the slag, the type of material extracted and, if possible, the host rock mineral. Since the study area lacks Chalcolithic age, and the abundance of plum ware, which appeared in the context of Cheshmeh Ali pottery and the transition period according to the speculation of the 2021 season, led us to the question that melting and extraction copper metal in the center of the Iranian plateau has an older history than the dates presented in this article.
تحلیل اثر ویژگی های حسابی و هندسی بر فرایند ترسیم کاربندی ها با رویکرد دستیابی به روش های ترسیم بهینه نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی دقیق تر جزئیات ترسیم ویافتن ارتباط بین فرمول های ریاضی با اشکال هندسی خود پیش نیازارائه راهکاری نوین برای ترسیم انواع کاربندی می باشد. امروزه به دلیل تغییر شیوه و ابزار ترسیمات ارائه راهکارهایی نوین برای افزایش دقت و سرعت ترسیم اشکال پیچیده هندسی مخصوصا کاربندی بیشتر حس می شود. یافتن زاویه بین قطر دایره و طول مستطیل محاط در دایره، راهکاری نوین بر پایه فرمولی جدید، جهت فراگیری ساده تر و سریعتر روش های ترسیم انواع کاربندی با تعداد ضلع زوج و در زمینه مستطیل شکل ارائه می دهد. در خصوص کاربندی تاکنون هیچ منبع مکتوب کاملی به دست نیامده است. پژوهشگران در گستره کاربندی بیشتر به شیوه های ترسیم آن هم به شکل متفاوت با یکدیگر پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار به ارائه راهکاری نوین و ساده جهت ترسیم اشکال هندسی کاربندی بر پایه فرمول ریاضی مشخص می پردازد. روش داده اندوزی به صورت مطالعه منابع کتابخانه ای ومحاسباتی می باشد. هدف کلی این مقاله، تحلیل حسابی و هندسی روش های گوناگون ترسیم کاربندی جهت دستیابی به ارائه راهکاری نوین می باشد. نتیجه حاصل از تحقیق، مبین این مطلب است که با دانستن دو پارامتر تعداد ضلع کاربندی و اندازه زاویه بین قطر دایره و طول مستطیل محاط در دایره، به راحتی می توان انواع کاربندی های با تعداد ضلع زوج در زمینه مستطیل را ترسیم نمود.
تأثیرگذاری صوفیان و سادات در گسترش اسلام در ماوراءالنهر طی چهار قرن اول هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی دوره جدید سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
مسلمان شدن ترکان ماوراءالنهر، تحت تأثیر عواملی چند از جمله فتوحات، تجارت و مهاجرت گروه های مختلف انجام شد. قبل از پیروزی مسلمانان بر ترکان در سال 652م/32ه ، آیین پرستش ارواح نیاکان، روح آسمان و مظاهر طبیعی بین ترکان رواج داشت و البته قبایلی از ترکان هم پیروِ آیین بودایی ، دین مسیحی، یهودی و برخی زرتشتی بودند، بنابراین با ادیان توحیدی آشنایی داشتند؛ اما به تدریج و تحت تأثیر عواملی، پس از مقاومت های اولیه مقابل سپاه مسلمانان، دین بیشتر ترکان اسلام شد و در این مهم، گروه هایی مانند صوفیان، زهاد و سادات هم نقش داشتند. با توجه به اهمیت نهادینه شدن اسلام در بین ترکان، مقاله پیش رو با روش تحلیلی-توصیفی در پی پاسخ به این سؤال است که آیا در اسلام پذیری ترکان، نقش پررنگ تری برای سادات نسبت به صوفیان قائل می شوند؟ بر اساس یافته های پژوهش، عمده ترین دلیل مهاجرت سادات به ماوراءالنهر، دوری آن از مرکز خلافت بود. در واقع با توجه به اینکه سادات، خلفا را غاصب حکومت می دانستند، همواره باعث غضب خلفا می شدند، برای حفظ امنیت خود به اجبار مهاجرت می کردند و ضمن مجاورت با قبایل ترک، با آنها پیوند می یافتند، حتی در حراست از ثغور شرکت می کردند. همچنین با اشتغال به حرفه های مختلف مانند تجارت و صنعت، به تدریج جزئی از جامعه آنها می شدند و با فعالیت های فرهنگی بزرگان سادات که بیشتر از طریق آموزش تعالیم اسلام و ذکر اخبار و شرح حال پیامبر و بزرگان صدر اسلام انجام می شد، در شناخت کامل تری از اسلام بسیار مؤثر بودند.صوفیان که بیشتر از خراسان به این نواحی وارد می شدند، تحت فشار گروهی از منتقدان مسالک صوفیه در جهت یافتن مناطق امن برای ترویج افکار خود، راهی مناطق مذبور می شدند و چون تعالیم آنها خالی از رنگ عتاب و عذاب بود، برای عده ای جذابیت بیشتری داشت. درنتیجه با توجه به حسن شهرت و نفوذی که سادات در اثر دیانت داشتند و نیز به علت رفتار حسنه آنها با مردم، همچنین به عنوان منسوبان به پیامبر(ص)، با برگزاری کلاس های درس و حل معضلات شرعی ، ذکر احادیث و تألیف کتب در منطقه، حضور بسیار تأثیر گذاری داشتند؛ بنابراین باید پذیرفت که نسبت به صوفیان نقش مؤثرتری در نهادینه شدن اسلام بین ترکان داشتند.
اصالت سنجی بشقاب های نقره ساسانی بر مبنای بررسی های فن شناسی و آسیب شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعیین اصالت اشیاء باستانی یکی از موضوعات مهم در حوزه میراث فرهنگی است که با توجه به متنوع تر شدن شیوه های جعل، پژوهشگران را به سوی استفاده از روش های کاربردی تر برای تشخیص اصالت آثار سوق می دهد. بشقاب های نقره ساسانی از جمله اشیایی هستند که به دلیل آشکارساختن برخی ویژگی های فرهنگی و هنری دوره ساسانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. تاکنون تشخیص اصالت این بشقاب ها بیشتر مبتنی بر ریخت شناسی و تبیین نقوش بوده است که با توجه به سهولت ایجاد نقشمایه های این دوره، شیوه مزبور برای شناسایی بشقاب های جعلی کافی نبوده و نیاز به روش های تکمیلی وجود دارد. هدف از این پژوهش، یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا تشخیص اصالت اثر می تواند بر مبنای شناسایی تکنیک های ساخت و تزئین و تشخیص آسیب های وارد شده به شیء انجام گیرد؟ به این منظور، تعداد ۵۰ عدد بشقاب نقره ساسانی در موزه های رضا عباسی، میهو، متروپولیتن، ارمیتاژ و موزه بریتانیا مورد مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که آنالیز نقره مورد استفاده، مقایسه غلظت عناصر با نمونه اصلی و تکنیک طلاکاری جیوه ای در بخش فن شناسی و خوردگی های دو فلزی با ویژگی های خاص و مشاهده خوردگی های رشته ای در بخش آسیب شناسی نیز می توانند در کنار اصالت فرم و نقش، در تشخیص اصالت این قبیل آثار راهگشا باشند.
کاوش های باستان شناختی در غار مونه (شهرستان لنده، استان کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
39 - 56
حوزههای تخصصی:
برخی غارها به دلیل شرایط محیطی مناسب برای مدت طولانی کانون استقرار انسان و فعالیت های انسانی بوده اند و از این رو، لایه های رسوبی کف غارها و دیواره صخره ای آن ها همواره حاوی مدارک ارزشمندی از تحول جوامع انسانی است. غار مونه از جمله مکان های باستانی شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد است که به دلیل داشتن شرایط ویژه، مورد توجه انسان های گذشته بوده است. بروز اختلافات و درگیری میان اهالی منطقه در پی حفاری های غیر مجاز آن ها در این غار، زمینه کاوش باستان شناختی آن را فراهم آورد. پژوهش های باستان شناختی صورت گرفته بر روی غار منجر به شناخت سه تالار و یک دالان ارتباطی بین تالارها گردید. علاوه بر این، کاوش دو گمانه در این غار، زمان استفاده از آن را به دوره مس سنگی جدید تا قرون متاخر دوران اسلامی رسانید. طی این دوران، دامداران به طور موقتی از غار استفاده می کردند. بررسی محیط پیرامون غار نیز منجر به شناسایی بقایای دیوارهای سنگ چین سترگی در ۲۰۰ متری غرب و شمال غربی غار شد که سن سنجی سفال های به دست آمده از آن به روش ترمولومینسانس، قدمت آن را به دوره عباسیان رسانید.
جنگ و آسیب های زیست محیطی آن در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
34 - 42
حوزههای تخصصی:
دوران صفویه یکی از دوره های پر چالش تاریخ ایران است که طی آن منازعات خارجی بخش عمده ای از فضای ایران را تحت تأثیر قرار داد. در این دوران، جنگ های گسترده ای در مناطق غربی و شرقی کشور با عثمانی ها و ازبکان رخ داد. این جنگ ها علاوه بر وارد آوردن خسارات جانی و مالی، تأثیرات تخریبی قابل توجهی را نیز به همراه داشت. مقاله حاضر آسیب های زیست محیطی ناشی از جنگ های این دوران را بررسی می کند. سوال پژوهش این است که جنگ های دوران صفویه چه تأثیرات زیست محیطی را در پی داشتند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که حملات گسترده عثمانی ها یا ازبکان به سرزمین ایران و همچنین برخی از سیاست های دفاعی صفویان در برابر این حملات، منجر به تخریب منابع آب و آسیب های جدی به منابع تغذیه شد؛ و این امر باعث بروز قحطی و بروز بیماری های مختلف در جامعه شد. با توجه به گستردگی جنگ ها و تعداد زیاد نبردها، این قحطی ها و بروز بیماری ها اجتناب ناپذیر بود. بنابراین، مشخص است که جنگ های دوران صفویه تأثیرات گسترده و عمیقی روی فضای زیست محیطی ایران داشته است.
Analysis and identification of underlying factors of development Creative industries through the creation of a cultural quarter. Case study: "Karim khan", Tehran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۵, June ۲۰۲۳
11 - 26
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to the development of creative industries through the development of cultural quarters within historical contexts as a creative strategy that affects the city as a whole and provides the field of competition and the possibility of being present at international levels. The research method is descriptive-analytical and its type is applied-developmental. The geographical area under study is "Karim Khan" street in Tehran, which has a rich historical and cultural identity. Therefore, using the hierarchical analysis process and "Lisrel" software, the cultural quarters' indicators were ranked and each one's importance was extracted. The findings, according to the calculations of the importance coefficient and the compatibility coefficient of each of the indicators in the study area, show that the "walkability" criterion, "the drivers of the creative economy", and the meaning index of a cultural quarter, the criterion of "evocativeness and urban memory" with importance coefficients of 0.62, 0.78, and 0.65 in the quarter have been assigned the highest rank among other indicators. And as a result, it was shown that the economic importance of sidewalks and the presence of active horizontal grains on the edges, the permeability of the passages, the safe accommodation for pedestrians, the facilities for the transportation of cars and their related services, as well as the quality of urban furniture and green spaces in the quarter as underlying factors. The instrument of creative development and the formation of the cultural quarters are the most important.
Review Paper: Bioarchaeology; Archaeological study via the biological perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
67 - 73
حوزههای تخصصی:
Biological samples such as bones, tooth, and hair obtained from archaeological excavations are mainly used for dating measurements. However, these findings provide valuable information about the diet, lifestyle or migration, and genetic interaction of communities, and disease because the biochemical content of biological tissues such as bones, teeth, and hair changes under the influence of the lifestyle of the past population. Therefore, it seems that human remains' biochemical, microscopic, and histological studies could be advantageous for clarifying the dark events of the past societies. Bioarchaeology, as an interdisciplinary science, assesses the historical-cultural relationships in ancient samples and human remains like hair, bone, or tooth by biological tools and techniques. In this science, the biological data of specimens are combined with archeological information to obtain a more accurate sociology of past civilizations. The purpose of the present review article is to familiarize archeology researchers with the usual methods in bioarchaeological studies.
درآمدی بر عملکرد دولت کارگزار محور رضاشاه در قبال ساختار ایلی کشور براساس نظریه «ساخت یابی گیدنز» (مطالعه موردی ایلات و عشایر لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
115 - 140
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است با استفاده از نظریه «ساخت یابی» گیدنز، زمینه های اجرای سیاست سرکوب ایلات و عشایر (با تأکید بر ایلات و عشایر لرستان) در قالب نظریه جامعه شناسانه گیدنز مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. بر اساس نظریه «ساخت یابی» گیدنز به نقش کارگزار (به عنوان نمونه موردی، رضاشاه) در بستر (نمونه موردی، جامعه ایلات و عشایر) و ارتباط دوسویه (متعامل یا متقابل) ساختار- کارگزار توجه می کند. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش شناختی جامعه شناسی- تاریخی به طرح این پرسش پرداخته که براساس نظریه ساخت یابی گیدنز، خط مشی پهلوی اول در قبال ایلات و عشایر لرستان چگونه قابل ارزیابی و تحلیل است؟ رهیافت پژوهشی مقاله آن است که درباره عملکرد رضاشاه در قبال ایلات و عشایر لرستان، هیچ یک از نظریات مطرح شده- که در متن مقاله به آن پرداخته می شود- به تنهایی نمی توانند بیانگر تمام واقعیت باشند و در تحلیل عملکرد وی، باید به رابطه میان ساختار- کارگزار و تعامل دوسویه آنها توجه کرد.
تبارشناسی هم ریخت شدن فضاهای آموزشی نوین در ایران عصر قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت های نوین راجع به نسبت قدرت با معماری، به بازاندیشی درباره چگونگی برساخته شدن فضاها و سازوکارهای جاریِ قدرت در آنها انجامیده است. در تاریخ ایرانِ دوره قاجار، شکل گیری نظام آموزش نوین هم گام با ایجاد و تأسیس فضاها و مکان های خاص آموزش بود و در نوع خود، گسستی از آن گذشته تاریخی اش محسوب می شد که در آن همواره از فضاهای بسیار متنوع و ناهم ریخت برای آموزش استفاده می شد؛ از این رو هدف و مسئله مقاله حاضر، تجزیه و تحلیل تبارشناسانه ریخت شناسی فضای نوین آموزشی و مناسبات قدرتی است که ازطریق معماری، سامان دهی و چیدمان عناصر آموزش، کارکرد خاصی به این فضاهای نوین بخشیده بود. به این منظور و با الهام از تبارشناسی فوکویی در پی واکاوی زمینه ها و دامنه هم ریخت شدن این مدارس، گزارش های مورخانه و اسناد آرشیوی تجزیه و تحلیل و در پایان نتیجه گرفته شد که فهم جدید از انتظام و انضباط امور و هم سانی عناصر که پیش تر در خواستِ ارتش متحدالشکل و دولت مقتدر نمود یافته بود، خواسته یا ناخواسته به مهم ترین شاخصه فضاهای آموزشی نوینی تبدیل شد که در حال شکل گیری بود. به این ترتیب تکنولوژی قدرت انضباطی با حصار بندی، شبکه بندی و کارکردی کردن فضاها و بهره بردن از ردیف، تلاش کرد تا ازطریق معماری، چیدمان ذهن و بدنِ سوژه های نظام آموزشی را به صورت همسان تحت نظارت و مراقبت قرار دهد و آنان را برای نظم نوینی آماده کند که در حال شکل گیری بود. بعدها سوژه ها با ایفای نقش به ابزاری برای پیشبرد برنامه ها و اهدافی تبدیل شدند که تا چند نسل پیش تر، برای دولت مردان و جامعه تصورشدنی نبود.
تاثیر تنزل نظام تیمارلی در ساختار امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
53 - 69
حوزههای تخصصی:
در حالیکه در امپراتوری عثمانی نظامیان از اهمیت قابل توجهی برخوردار بودند و غالب سپاهیان را سواره نظام تشکیل می داد، این حکومت با مشکل کمبود فلزات و نقدینگی جهت تامین هزینه سپاه مواجه بود. بمنظور رفع این مشکل اراضی ای بعنوان تیمار به سپاهیان سواره-نظام واگذار گردید. تیمارلی ها که جزء تشکیلات نیروهای ایالتی به شمار می رفتند و نقش مهمی درتثبیت قدرت عثمانی ایفا کردند از اواخر قرن شانزدهم میلادی ضعیف گردیدند و از تعدادشان کاسته شد. برخی از مورخین تنزل و کاهش نظام تیمارلی را از عوامل مهم انحطاط عثمانی می دانند. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای، در پی تبیین این مساله است که کاهش جایگاه نهاد تیمارلی چه تاثیری در ساختار حکومتی امپراتوری عثمانی داشت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنزل تیمارلی آسیب دیدگی شدید تشکیلات نظامی و دفاعی عثمانی ها را در پی داشت و بسترساز آشوب-های سپاهیان و در نهایت ضعف امپراتوری گردید. به این معنا که عثمانی ها نه تنها تیمارلی ها-ی سواره نظام را بعنوان پایه اساسی ساختار نظامی خود از دست دادند بلکه با تنزل تیمارلی زمینه شورش و اعتراض سپاهیان قاپی قولو اعم از سپاهی سواره نظام و ینی چری پیاده نظام را نیز مهیا کردند.
خوانشی نو در تحلیل زوایای کارکردی مهدویت در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰ (پیاپی ۱۵۰)
171 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصه های عصر صفویه رویکردهای جریان ساز شیعی بود که خود را در قامت مفهوم مهدویت آشکار کرده است. نگارندگان پژوهش حاضر با این مفروض که مهدویت در صفویه ضمن وجوه کارکردی، با ابعاد کژکارکردی و بی کارکردی نیز مواجه بوده است، درصدد بوده اند که راه را برای آسیب شناسیِ مهدویت در عصر یادشده هموار سازند تا فاصله انتقادیِ خود را با قرائت های عموماً ایدئولوژیک از این امر حفظ کنند. سؤال پژوهش بدین ترتیب قابل صورت بندی است که آیا مهدویت در عین کارکردهای موجود، با کژکارکردها و بی کارکردی هایی نیز مواجه بوده است؟ این موارد کدام اند؟ نتایج این پژوهش ناظر بر وجه کارکردی مهدویت در صفویه ذیل رخدادِ الف. یکپارچگی سرزمینی؛ ب. صورت بندی همبستگی «ملی»؛ و در وجه کژکارکردی ناظر بر الف. ظهور مدعیان دروغین؛ ب. ایجاد پوشش عقیدتی برای توجیه ساختار ارباب-رعیتی؛ ج. ناتوانی در بازجذب نیروهای اجتماعی و در وجه بی کارکردی نیز مشتمل بر زوال تدریجی شیوه حکمرانی صفویه می باشد. یافته های مذکور بر پایه روش مطالعه تاریخی-تحلیلی و با اتکا بر رویکردی بینارشته ای (تاریخی-جامعه شناختی) و براساس نظریه کارکردگراییِ مرتن، این گونه پایان بندی شده است که چه بسا با توجه به تعدد کژکارکردها و بی کارکردها درباره مهدویتِ صفویه، تعادلِ خالص در نظریه مرتن، از کارکردها به کفه کژکارکردها و بی کارکردها سنگینی کرده باشد.
ملاحظاتی درباره تولید، گاهنگاری، ساختارشناسی و منشایابی اشیای کلریتی تمدن جیرفت با استفاده روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده، پتروگرافی و پراش پرتو ایکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنوب شرق ایران در عصر مفرغ قدیم از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که این منطقه شاهد ظهور مراکز شهری نخستین است؛ از آن مراکز می توان به کنارصندل (جیرفت) ، شهداد (دشت لوت) و شهرسوخته (سیستان) اشاره کرد. تخصص پذیری از شاخص های اصلی جوامع شهرنشین است. ساخت و تولید اشیای سنگی از جنس های مختلف نظیر کلریت، مرمر، تراورتن و لاجورد یکی از شاخصه های برجسته تمدن های جنوب شرق در عصر مفرغ است. اشیای سنگ کلریت تمدن جیرفت شاخص ترین یافته باستان شناسی در حوزه فرهنگی هلیل به شمار می رود. تاکنون پژوهش های متعددی بر روی شمایل نگاری این ظروف و چرخه تولید و توزیع آنها انجام شده است. همچنین چند پژوهش میان رشته ای درباره منشایابی و ساختارشناسی برخی از این اشیای سنگی انجام شده است. این مقاله بر اساس مطالعات میان رشته ای به گاهنگاری اشیای کلریتی و همچنین ساختارشناسی و منشایابی آنها در جنوب کرمان می پردازد. در این پژوهش نمونه های کلریتی از دو کارگاه تولیدی در دشت جیرفت_کنارصندل و ورامین_ با استفاده از روش پتروگرافی مقطع نازک و XRD مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج اولیه نشانگر وجود حداقل دو گروه معدنی بود که نشان می دهد هر کارگاهی احتمالا در دوران مختلف از معادن سنگ کلریتی مختلفی استفاده می کردند. نتایج همچنین نشان می دهد که محوطه کنارصندل جنوبی در طی چندین قرن نقش مهمی در تولید سه گونه ی مختلف ظروف سنگی (ظروف استوانه ای با نقوش هندسی، ظروف زنگوله ای ساده و ظروف سری جدید حکاکی شده) داشته است. بعلاوه، بر اساس دو نمونه آزمایش سالیابی مطلق با استفاده از روش AMS در ارتباط با سنگ های کلریتی حاصل پژوهش های اخیر در جیرفت مشخص گردید که بر خلاف تصور رایج درباره گاهنگاری این اشیا، که آنها را به نیمه دوم هزاره سوم پ.م (2500-2000 پ.م) نسبت می دهند؛ اشیای کلریتی تمدن جیرفت دست کم در یک بازه هزاره ساله از اوایل هزاره سوم تا اوایل هزاره دوم پ.م تولید می شده اند.