فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از خصوصیات بارز جامعه ایرانی از گذشته های دور تاکنون که دستاوردهای باشکوهی در عرصه توسعه فرهنگ و تمدن ایرانی خارج از مرزها در مقاطع مختلف تاریخی به دنبال داشته است، مهاجرت قبایل ایرانی به سرزمین های دور و نزدیک جهان است. مهاجرت ایرانیان بلوچ به زنگبار و نقش محوری این جزیره در استقرار بلوچ ها در بخش هایی از کشورهای امروزین تانزانیا، کنیا و اوگاندا به همراهِ مناسبات دوستانه آن ها با بومیان مسلمان این کشورها، یکی از این نمونه هاست که نتایج مهمی را نیز به دنبال داشته است. در این مقاله با پرداختن به دلایل مهاجرت و نحوه مهاجرت و مهاجرت بلوچ های ایرانی از بلوچستان ایران و عمان به زنگبار، وضعیت عمومی بلوچ ها در این جزیره از حدود 350 سال پیش تاکنون و نقش آفرینی آنها در انتشار جلوه هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در زنگبار بررسی شده است. سؤال اصلی پژوهش عوامل اصلی مهاجرت و نحوه اقامت بلوچ های ایرانی در زنگبار و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط مردمان بلوچ با بومیان زنگبار و مقبولیت عمومی آنان است. چارچوب مقاله بر مبنای نقش مؤثر مهاجران ایرانی در توسعه فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی- فرهنگی حاصل از استقرار بلوچ ها در زنگبار متغیرهای پژوهش قلمداد می شوند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است عوامل اصلی کنشگر بر فرایند مهاجرت و سکونت ایرانیان بلوچ در زنگبار بررسی شوند.
بررسی و تحلیل شورش و یاغی گری رضاخان جوزدانی در اطراف اصفهان (1337- 1329ق/ 1911-1919م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوتاه زمانی پس از تشکیل مجلس شورای ملی، مشکلات متعددی در عرصه های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوست. این مشکلات، ناامنی را در حوزه های مختلف به همراه داشت که از آن جمله می توان به ناآرامی ها و شورش های محلی در نقاط مختلف کشور اشاره کرد. به سبب خلاء قدرت و تحت تأثیر عوامل دیگر، ناامنی در مسیرهای ارتباطی شهرهای مختلف و اطراف آنها شکل گرفت که اصفهان نیز از این امر مستثنی نبود. دزدی ها و غارتگری اشرار در مسیرهای مواصلاتی و حومه شهر، این ناحیه را به یکی از مناطق ناامن مرکزی تبدیل کرد. رضاخان جوزدانی یکی از این اشرار بود که فعالیت ها و شورش وی از سال 1329 تا 1337ق / 1911-1919م ادامه داشت. اینکه چه عواملی باعث شرارت رضاخان جوزدانی شد؟ عملکرد او چگونه باعث ناامنی پیرامون اصفهان شد و اینکه چرا می توان او را یاغی و بر فعالیت های او عنوان شورش نهاد؟ سؤال های اصلی این پژوهش است. این پژوهش ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، به بررسی و تحلیل شورش و یاغیگری رضاخان جوزدانی در منطقه اصفهان می پردازد. به نظر می رسد «عواملی چون قحطی، شیوع بیماری های واگیردار، نبود حاکمی قدرتمند و دخالت های بیگانگان در ایران» باعث رشد دزدی، غارتگری و یاغیگری ها شد که رضاخان جوزدانی یکی از محصولات آن بود.
بررسی واکنش مناطق سه گانه نفت خیز مذهبی، مذهبی و ایلی عشایری به اختیارات فوق العاده دکتر مصدق در سال 1331ش/ 1950م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال های 1329-1332ش/1950-1953م با محوریت نفت، دوره مهمی از تاریخ معاصر ایران است. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت هر گروه و قشری از نقاط مختلف ایران، نسبت به آن واکنش نشان دادند. تحقیقاتی که به این دوران می پردازند، تحولات تهران را به عنوان پایتخت بررسی کرده و به تحلیل عملکرد نیروهای سیاسی فعال در این شهر پرداخته اند. در نتیجه، تحولات دیگر مناطق ایران مورد بی توجهی قرار گرفته به طوری که بررسی و تحلیل نیروهای سیاسی آن مغفول و یا ناقص مانده است. به دلیل گستردگی رویدادها و واکنش هایی که منتهی به ملی شدن صنعت نفت گردید، این مقاله سعی دارد به طور موردی به واکنش مناطقی بپردازد که در سه بخش نفت خیز، عشایری و مذهبی ایران قرار می گیرند و اقشار اجتماعی کارگران، عشایر و روحانیون را شامل می شوند. سوال مقاله این است که واکنش مردم این سه منطقه و برداشت آنها از سیاست ها و تصمیمات دکترمصدق در زمینه اختیارات فوق العاده چگونه بوده است؟ مقاله حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی رویکرد اجتماعی در توصیف و تبیین اختیارات مصدق را مورد توجه قرار داده است.
توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول، از طریق تخصیص اعتبارات مالی لازم می کوشید تا برنامه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد نظر خود را در لرستان به عنوان یک منطقه با ویژگی های خاصِّ، محقق سازد. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نحوة توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره پهلوی اول، ارتش به عنوان مهم ترین نهاد جهت تحقق اهداف دولتی در لرستان به شمار می رفت. در نتیجه، اجرای برنامه های دولتی و توزیع اعتبارات مالی در این منطقه عمدتاً متکی بر ارتش و فرماندهان نظامی بود که عموماً اعتبارات دریافتی را در اموری چون جذب عشایر لرستان، پرداخت حقوق افسران ارتش، تأمین تدارکات نظامیان، تأسیس مدارس عشایری و احداث سازه های نظامی استفاده نمودند.
عوامل دیرپایی دوران حکومت غوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت سیاسی غوریان با دوران حکمرانی خاندان شنسبانیه شناخته شده است. این خاندان دست کم از سال 401تا612ق/1011تا1215م حکومت کردند و پس ازآن نیز برای سال های طولانی، بازماندگان آنها در شبه قارﮤ هند حکومت کردند. این بررسی پژوهشی توصیفی تحلیلی در حوزﮤ مطالعات تاریخی، کتابخانه ای، است. هدف پژوهش نیز شناخت و ارزیابی عوامل طولانی بودن قدرت سیاسی و نظامی غوریان و دیرپایی استقرار سیاسی آنان در سرزمین های شرقی خلافت اسلامی است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد این عوامل در وجوه مختلف و به نوﺑﮥ خود هریک در پایداری طولانی مدت حکومت غوریان سهم داشته اند. توان دفاعی و تهاجمی غوریان، موقعیت و گسترﮤ جغرافیایی، محبوبیت نسبی خاندان شنسبانی در میان غوریان، توان مالی و اقتصادی غوریان، اسلام آوردن غوریان، حمایت خلافت عباسی از غوریان، حکومت خانوادگی ﺳﻠﺴﻠﮥ غوریان، وجود مراکز چندگاﻧﮥ حکومت و اوضاع سیاسی پیرامونی از مهم ترین این عوامل بودند.
انجمن ملی اصفهان و فداییان مجلس در مشروﻃﮥ اول (1324تا1326ق/1906تا1908م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در درگیری های محمدعلی شاه با مجلس، در سال های 1324تا1327ق/1906تا1909م، انجمن ملی اصفهان بارها حمایت قاطع خود را از مجلس اعلام کرد. انجمن با این هشدار که در صورت حمله به مجلس با اعزام پنجاه هزار نفر فدایی از مجلس دفاع می کند، شاه را تهدید کرد؛ اما وقتی در 23جمادی الاول1326/23ژوئن1908، به فرمان محمدعلی شاه مجلس به توپ بسته شد، انجمن اصفهان در مرﺣﻠﮥ عمل هیچ نیرویی برای نجات مجلس اعزام نکرد و نقش تاریخی خود را در هم سویی با مشروطه خواهی ایفا نکرد. این مسئله باعث شد که در منابع تاریخی مشروطیت، به انجمن ملی اصفهان و مشروطه طلبان اصفهان بدبینی هایی ایجاد شود. این مقاله به منظور واکاوی موضوع براساس منابع اصلی مشروطیت، به ویژه روزناﻣﮥ انجمن مقدس ملی اصفهان، به چگونگی ساماندهی نیروهای فدایی مجلس توسط انجمن و علل ناکارآمدی آن در دفاع از مجلس به صورت تحلیلی پرداخته است.
اقدامات فتحعلی شاه قاجار برای کسب مشروعیت سیاسی براساس روش های جاری در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروعیت، تبدیل قدرت عریان به اقتدار پذیرفته شده نزد افراد جامعه است. در هر جامعه ای، منابع مشروعیت با توجه به فرهنگ و سنن حاکم بر آن جامعه تعریف و توجیه می شود. در تاریخ ایران اغلب، نیروی نظامی طرف پیروز و دارای حق حکومت را مشخص می کرد؛ اما پس از تأسیس حکومت، هر خاندانی سعی می کرد با توسل به سنن تاریخی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. آقامحمدخان به عنوان مؤسس حکومت قاجار در ایران، فرصت چندانی برای مشروعیت بخشی به حکومت قاجارها به دست نیاورد؛ بنابراین فتحعلی شاه پس از رسیدن به سلطنت، تلاش کرد با بهره گیری از سنن رایج در دوره اسلامی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. این مقاله می کوشد تکاپوهای مشروعیت ساز فتحعلی شاه قاجار را براساس معیارهایی همچون امتیازات نسبی و حسبی، بهره گیری از سنن شاهی ایران و مشروعیت دینی به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای استفاده از اطلاعات کتابخانه ای بررسی و تحلیل کند.
جایگاه سیاسی شهر شوش و دلایل افت سیاسی اقتصادی آن در دورة ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر شوش یکی از شهرهایی است که به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جغرافیایی خاص، دارای اهمیت ویژه ای در تاریخ ایران بوده است. این شهر، به دلیل داشتن پیشینة تاریخی، به خصوص در دورة ایلامیان و هخامنشیان، از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار بود و یکی از مناطق کلیدی و سرنوشت ساز در تاریخ این دوران به شمار می رفت. در عهد ساسانیان، با اینکه شوش در مسیر جادة ابریشم قرار داشت و از اهمیت تجاری- اقتصادی ویژ ه ای برخوردار بود، اما بیشتر مدارک و شواهد نشان دهندة سقوط سیاسی اقتصادی این شهر در این دوره است. این پژوهش، تلاش دارد تا به روش تاریخی و با استفاده از مدارک و شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی، همچنین با تکیه بر منابع این دوران، به جایگاه و اهمیت شهر شوش و دلایل افت و سقوط آن در دورة ساسانیان بپردازد.
اندیشه اصلاح خط سعاوی و رد پای آن در آثار و مناسبات آخوندزاده و شیخ الاسلام قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، بعد از اوج گیری بحثِ ضرورت اصلاح خط برای ترقی، علی سعاوی از اندیشمندان دینی عثمانی، در سال 1867م/1283ق، در روزنامه مخبر چاپ لندن مطلبی درباره ضرورت و چگونگی اصلاح خط نوشت که انتقاد تند میرزافتحعلی آخوندزاده را در پی داشت. در سال 1874م/1291ق، یعنی سال ها بعد از انتقاد آخوندزاده از مطالب سعاوی، آخوند احمد حسین زاده، شیخ الاسلام قفقاز و دوست دیرین آخوندزاده، شروع به تالیف کتابی با عنوان معلم الاطفال کرد و در آن، بدون اشاره به نام سعاوی، اندیشه ای همانند او را در ضرورت اصلاح خط مطرح کرد. بررسیِ تطبیقی مطالب شیخ الاسلام و سعاوی و تاثیر احتمالیِ بهره گیری شیخ الاسلام از اندیشه ای که آخوندزاده از آن انتقاد کرد، در مناسبات میان آن دو مسئله ای است که در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بررسی می شود؛ همچنین به این سوال ها پاسخ داده می شود که میزان اخذ یا اقتباس شیخ الاسلام از اندیشه و مطالب سعاوی چه اندازه بوده و این اقدام شیخ الاسلام در مناسبات دوستانه او با آخوندزاده چه تاثیری گذاشته است؟.
نقش و عملکرد ناصر کبیر در نشر اندیشه شیعی در طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه سیاسی مهمترین نتیجه مهاجرت سادات علوی به شمال ایران در قرن سوم هجری،تأسیس حکومت شیعی علوی در طبرستان بود.در اوایل قرن چهارم هجری با شکل گیری و بنیان گرفتن مکتب ناصریه، شهرهایی چون آمل و هوسم از مراکز اصلی ترویج فرهنگ شیعی در سراسر طبرستان و دیلم به شمارمی رفتند. این نوشتار بر آن است با شیوه توصیفی و تحلیلی ، تلاش ناصرکبیر در نشر اندیشه شیعی طبرستان را مورد بررسی قرار دهد. در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت، محبوبیت علویان در بین عامه مردم طبرستان از یک سو و تلاش ناصرکبیر در نشر اسلام و اندیشه شیعی، سبب ساخت و راه اندازی مدارس، کتابخانه ها، محافل بحث و مناظره و تدریس علوم دینی شد.تمامی این موارد در اعتلای فرهنگ شیعی تأثیرگذار بوده است.اهمیت این تلاش ها در این است که با توجه به جو سیاسی و تسنن حاکم ،این منطقه در احیای فرهنگ شیعی تلاش نموده است.
بررسی نقش عوامل اجتماعی در نابودی گویش بهدینان کرمان و تلاش برای نجات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان نشانگر هویّت و گذشته هر مردمی است، ولی شاهدیم که بسیاری از زبانهای اقلیّت تحت نفوذ زبانهای رسمی از بین رفته اند یا شانسی برای بقا ندارند. زبان زرتشتیان، دَریdari))،گَورونیgavruni)) یا بهدینی نامیده می شود که خود دارای دو لهجه اصلی بهدینی یزدی و کرمانی است. امروزه تنها شمار بسیار کمی از سالمندان زرتشتی را یارای سخن گفتن با گویش بهدینی کرمانی است. هدف از این نوشتار افزون برگامی برای دوباره زنده کردن این گویش، بهره گیری از دستاوردهای آن برای نگهداری دیگر لهجه های گویش بهدینی است. این نوشتار به بررسی جایگاه گویش بهدینی کرمانی از گذشته تا امروز، شماری از تفاوت های بین این گویش و گویش بهدینی یزدی، چگونگی جای گرفتن این گویش کهن در زمره زبانهای «رو به نابودی» و پروژه هایی که برای نجات این گویش در دست انجام است می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که همان گونه که زرتشتیان کرمان بنا به دگرگونی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دگرگونی شیو ه زندگی، گسترش رسانه های گروهی، کاهش ارزش و پایگاه اجتماعی گویش و کم شدن کاربرد آن در جامعه و خانواده زبان مادری خود را کنار گذاشته اند، باید امروز نیز همگی با دگرگونی در احساسات، نگرش ها و باورها نسبت به نقش، کاربرد و اهمیت پایگاه زبان مادری گام بردارند و مدرسه های زرتشتیان، کلاس های دینی، رسانه های گروهی، انجمن ها و سازمانهای زرتشتی، سیاستمداران و بزرگان جامعه و سازمانهای نگهبان میراث زبانی نقش بزرگی را در زنده کردن این گویش دارند.
مؤلفه ها و شاخصه های تاریخ نگاری محلی آذربایجان از شکل گیری تا پایان عصر مظفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخ نگاری محلی در قرون اولیه می داند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت می دهد، آغاز تاریخ نگاری محلی آذربایجان هم زمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرست های موجود اشاره های گذرا و پراکنده ای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخ نگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات شروع شده و طی قرون بعدی، با فراز و نشیب هایی تداوم یافته، ولی اکثر این آثار در حوادث ایام از بین رفته اند. در این میان، عوامل تأثیرگذار بر تکوین و تداوم تاریخ نگاری محلی آذربایجان در برخی مؤلفه ها؛ اشتراکات و افتراقاتی با سایر مناطق ایران دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، سیر تاریخ نگاری محلی آذربایجان، از ابتدای شکل گیری تا شروع تاریخ نگاری معاصر، را بررسی و ضمن شناسایی علل و زمینه های تأثیرگذار، تفاوت های آن با سایر مناطق را روشن کند و پاسخی برای این سؤال بیابد که تاریخ نگاری محلی در آذربایجان از چه زمانی آغاز شد و علل و زمینه های توجه به آن کدامند؟
چرایی حکومت فرهادمیرزا معتمدالدوله بر کردستان و پیامدهای آن (1284تا1291ق/1867تا1874م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان قدرت یابی خاندان اردلان، ایالت کردستان ایران تحت حاکمیت بنی اردلان اداره می شد و حکمرانان آن مناسبات خود را با دولت های مرکزی به نحوی تنظیم می کردند که استقلال خود را در جایگاه حکومتی محلی حفظ کنند. این خاندان تا زمان ناصرالدین شاه قاجار بر کردستان حکومت کرد؛ اما در این زمان و در راستای سیاست تمرکزگرایی ناصری و قاجاری کردن حکومت ایالات، شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله به حکومت کردستان تعیین شد و این گونه، به حیات سیاسی اردلان ها پایان داده شد. معتمدالدوله شورش های کردستان را سرکوب کرد و ناامنی را از بین برد و نظم و امنیت را در آنجا برقرار کرد. این شورش ها و ناامنی ها در اثر ناتوانی آخرین والی اردلان و خودسری های بزرگان اورامان و حملات عشایر جاف پدید آمده بود. او سپس در این ایالت، اقدامات عمرانی و اصلاحی انجام داد. در این پژوهش، دوران حکومت معتمدالدوله بر کردستان پس از برافتادن حکومت محلی اردلان و اقدامات وی در این ایالت برای تثبیت قدرت قاجارها، به شیوﮤ توصیفی تحلیلی، بررسی شده است. یاﻓﺘﮥ پژوهش نشان می دهد که تغییر سیاست قاجارها در مقابل خاندان اردلان، به سیاست تمرکز قدرت توسط دربار قاجار بستگی داشت و معتمدالدوله با مهار کانون های بحران و برقراری امنیت، در تثبیت قدرت قاجارها بر کردستان نقش مهمی ایفا کرد.
اصلاحات ارضی و مسئله سلب مالکیت از مالکان زن(1341-1351ش)؛ مطالعه موردی: غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف کلی مقاله حاضر تبیین تحول وضعیت اربابان و مالکان زن در جریان اصلاحات ارضی و نشان دادن چرایی و چگونگی سلب مالکیت از زنان و نیز، پیامدهای آن است. روش/ رویکرد پژوهش:رویکرد تحقیق حاضر کیفی است. داده ها بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای و براساس نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری استفاده شد. یافته های پژوهش:یافته ها نشان می دهد در جریان اصلاحات ارضی در ابعاد وسیعی از زنان سلب مالکیت شده است. مهم ترین عوامل سلب مالکیت از زنان عبارت اند از: قانون اصلاحات ارضی، غایب بودن مالکان زن، حق نسق و نسق بندی که در عرف جامعه روستایی و مردسالار ایران حقوقی مردانه تلقی می شد و درنهایت سقوط نظام ارباب رعیتی. سلب مالکیت از زنان پیامدهای متعددی داشت؛ سلطه پذیری و انقیاد زنان روستایی، نابرابری زنان روستایی با زنان شهری، خودسوزی زنان روستایی و گسترش مالکیت حقوقی ازجمله پیامدهای حذف زنان از نظام مالکیت زمین در مناطق روستایی بود.
بررسی زمینه های تصویب قانون نیابت سلطنت فرح پهلوی
حوزههای تخصصی:
جانشینی سلطنت ازجمله جستارهایی است که همواره در تاریخ ایران بحث آفرین بوده است، چراکه این گفتمان افزون بر ارتباط ویژه اش با مباحث مربوط به قدرت، دارای پیچیدگی های بسیار زیاد نیز بوده است؛ یکی از بحث برانگیزترین موضوعات مرتبط با نیابت سلطنت، کاوش نیابت سلطنت در دوره پهلوی دوم و برنامه نیابت سلطنت فرح دیبا بود. این موضوع که پس از ترور نافرجام محمدرضا شاه مطرح شد، درواقع تصمیمی بود که در راستای تأمین بقای نظام سلطنت گرفته شد؛ اگرچه در برخی از منابع و یادداشت های شخصی علل دیگری ازجمله اعطای اعتبار به فرح پهلوی از ناحیه آمریکا، علت این موضوع قلمداد شده است، اما بررسی اسناد و هم چنین جراید وقت نشان می دهد که پادشاه ایران در اندیشه حفظ بقای دودمان و نظام سلطنت پهلوی در راستای طرح این قانون اقدام کرده است؛ و به دنبال آن ابتدا باعث تغییر قانون اساسی و انجام این تغییر در مجلس مؤسسان و سپس تصویب آن به عنوان یک ماده واحده جداگانه در مجلس شورای ملی شده است.
بررسی تأثیرات عوامل سیاسی در تغییرات سرزمینی ایل شاهسون در دوره قاجاریه (1218ق/1803م – 1304ق/1887م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایل شاهسون یکی از بزرگترین ایل های ایران است که پس از شکل گیری در دوره صفویه، دشت مغان و دامنه های سبلان را برای قشلاق و ییلاق خود برگزیدند. در دوره قاجاریه، سرزمین اصلی شاهسون ها در دشت مغان یک بار به دلیل اشغال مراتع قشلاقی آنها در جنگ های ایران و روس و بار دیگر به دلیل فشارهای متعدد سیاسی دولت روسیه دچار تغییر گردید. این مقاله بر آن است تا بر اساس گردآوری داده های مرتبط با ایل شاهسون از منابع و اسناد آرشیوی و با استفاده از روش تحقیق تاریخی، تغییرات سرزمینی و کوچ های اجباری ایل شاهسون را بر اساس تاثیرات عوامل سیاسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که از دست رفتن مراتع قشلاقی(در بخش شمالی دشت مغان)، رقابت حکام محلی در سلطه بر ایلات، از دست رفتن بازارهای فروش تولیدات دامی در شهرهای مستقر در دشت مغان، اخذ مالیات اضافی، ضعف دولت مرکزی و تشویق دولت روسیه به غارتگری طوایف قدرتمند مرزی برای تحت فشار قرار دادن دولت ایران، درگیری های مرزی طوایف قدرتمند شاهسون و سپس بسته شدن مرزها، از عمده ترین دلایل جابجایی های سرزمینی طوایف گوناگون ایل شاهسون در دوره مورد نظر و ظهور وضعیت های بعدی استقرار آن طوایف در قشلاق های اختصاص یافته از سوی دولت ایران بود.
مراحل سه گانه تحول دولت در ایران دوره ناصرالدین شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ناصرالدین شاه از منظر اندیشه و کنش سیاسی دربردارندة وضعیت گذار از سلطنت مطلقه به سبک جدید است. این دگرگونی در قالب ظهور سوژه های جدید و طرح گزارة دولت مدرن و جدایی دولت از دربار هویدا شد. مسئله نوشتار حاضر در قالب پرسش های زیر صورت بندی و طراحی می شود که گفتمان دولت مدرن در دوره ناصری چه بود؟ گزاره های این گفتمان به کدام امر ارجاع می دهد و چه سوژه هایی به بیان گزاره های آن پرداختند؟ استراتژی های گفتمان چگونه شکل گرفت و چه کردارهایی زمینه تداوم گفتمان را شکل داد؟ مسلّم است که ناصرالدین شاه در 1276ه.ق در حکمی شش وزیر را به ریاست وزارتخانه ها منصوب کرد که در برابر شاه مسئول بودند. بیست و دو سال این وزارتخانه ها در حال ادغام و تغییر بودند و قوانین جدیدی نوشته می شد تا اینکه شاه قاجار متأثر از سفرهای فرنگ در فرمانی به وزراء اعلام کرد در هر قسم از امور دولت از جزئی و کلّی مختار و مجازند و هرچه را وزراء صلاح بدانند شاه قاجار فرامین آنان را مردود نخواهد کرد. این تغییر سخن در باب حاکمیت و الگوی اداره امور به دربار محدود نماند بلکه از وظایف پادشاه در برابر مردم هم سخن گفته شد. هم زمان نیروهای اجتماعی از جمله متفکران جدید از قانون و ملت سخن گفتند و نقد را به دربار کشاندند. این رخداد به معنای نوعی گسست از وضع پیشین قابل تفسیر است، گسستی که در پی شکل گیری گروهی از متفکران جدید و البته با تغییر شیوه سخن گفتن آنان دربارة دربار رخ داد و نشانه های آن به دربار هم کشیده شد.
مواجهة مجلس شورای ملی و ساختار کهن قدرت: تحلیلی از واکنش دربار و شاهزادگان به اصلاحات مالی مجلس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید بحران مالیِ ایران در آستانة انقلاب مشروطیت و ضرورت ساماندهی نظام مالی، این امر را در صدر دغدغه های نخستین مجلس شورای ملی قرار داد. تشکیل کمیسیون مالیه و یکی از اقدامات آن یعنی تنظیم صورتِ دخل و خرج و کاستن از حقوق و مستمری ها به این منظور صورت گرفت. این اقدامات به نوبة خود، واکنش عناصر ذی نفع ساختار کهن را به دنبال داشت و آنها را در برابر ساختار جدید و در رأس آن، نهاد پارلمان قرار داد. در مقالة پیش رو تلاش شده است ابعاد این مواجهه در بستر سیاسی اش کاویده شود. پرسش محوری آن عبارت است از این که اقدام مجلس اول در کسر حقوق و مستمری ها چه تأثیری بر مواجهة مجلس و ساختار کهن قدرت داشت؟ نقطة کانونی این تحقیق که با تکیه بر مطالب مندرج در صورت مذاکرات مجلس و مبتنی بر یک الگوی توصیفی تحلیلی مشخص شده، واکنش رده های بالایی منظومة قدرت است. نتیجه نشان می دهد که اقدام مجلس در کسر حقوق و مستمری ها، واکنش دو سطح از هستة مرکزی قدرت و وابستگان آن شامل شاه و دستگاه سلطنتی و شاهزادگان را برانگیخت. این واکنش در قالب عریضه نویسی، تحصن در مجلس و اعتراض به این نهاد نوپا جلوه یافت.
زمینه های همگرایی در مناسبات مسلمانان و زرتشتیان در منطقه فارس (دوره آل بویه 447-322 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تحولات مهم پس از فتوحات اعراب، گسترش تدریجی اسلام و در نتیجه تبدیل مسلمانان به جمعیت غالب در سراسر فلات ایران بود. با این وجود به گواهی منابع مختلف در برخی مناطق مانند فارس عده ی زیادی از زرتشتیان بدون تمایز خاص با مسلمانان، زندگی نسبتاً آرام و مسالمت آمیز همراه با همگرایی را سپری می کردند. در شکل گیری این وضعیت زمینه ها، علل و مؤلفه های چندی اثرگذار بوده اند. سیاست همراه با تساهل و تسامح و اهتمام به حمایت و حفظ حقوق غیرمسلمانان و نیز مقابله با گروه ها و افراد تندرو از سوی آل بویه به ویژه در دوره قدرت، امکان زیادی جهت آخرین حضور پررنگ زرتشتیان در عرصه اجتماعی فراهم آورد. این رویکرد حکومت با دستورات دینی مبنی بر لزوم رعایت حقوق اهل ذمه و نیز وجود پاره ای تشابهات در اعمال و اندیشه ها و نیز فرهنگ و آداب ورسوم ریشه دار ایرانی که دچار تغییر چندانی نشده بودند، باوجود پاره ای مخالفت ها، تقویت گردید. هردو گروه مسلمان و زرتشتی میراث دار فرهنگ مشترکی بودند که به صورت طبیعی ایشان را جامعه ای واحد نشان داده سبب ایجاد رابطه عمدتاً مسالمت آمیز و همگرایانه گردید که در عرصه اجتماعی تاًثیر گذار بوده است. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر را می توان معرفی علل و مؤلفه هایی که به ایجاد جامعه ای به دور از تنش های مخرب انجامید دانست. در این جستار سعی داریم عوامل مؤثر در شکل گیری روابطی مبتنی بر همگرایی بین دو گروه در عصر آل بویه در ایالت فارس را با روش توصیفی تحلیلی با رویکردی تاریخی و تکیه بر مطالعات کتابخانه ای تبیین نماییم.
بررسی کارکردهای پنهان آب انبارهای وقفی تهران در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب انبارهای وقفی، یکی از تأسیسات عمومی و ضروری شهر تهران در دوره قاجار بوده اند که با هدف تأمین آب شرب مردم شهر در محلات مختلف ساخته می شدند. این تأسیسات آبی، بنابر عللی چون انگیزه های واقفان، باورها و اعتقادات مردم، موقعیّت قرارگیری شان در بافت شهری و رجوع افراد مختلف به آنها، در کنار کارکرد اصلی و حیاتی خود، یعنی تأمین آب شرب مردم، کارکرد های دیگری نیز داشتند. مساله اصلی پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای پنهان آب انبارهای عمومی تهران در دوره قاجار می باشد. نتیجه پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای- اسنادی و مصاحبه و مشاهدات میدانی، صورت گرفته، نشان می دهد که کارکردهای پنهان آب انبارها، جنبه های گوناگون فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی داشته که با روحیّات و اعتقادات و سبک زندگی مردم شهر در ارتباط مستقیم بوده اند. این ابنیه گاه کژکارکردهایی نیز می یافته اند که با نیّت واقفان و هنجارهای جامعه در تعارض بوده است، اما اغلب کارکردهای مثبت داشته اند.