فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
آلبان ها و ارامنه و گرجی ها، سه قومیت عمده ساکن در قفقاز جنوبی، بعد از ظهور مسیحیت در زمره پیروان مسیح(ع) قرار گرفتند و به دنبال آن، به زودی کلیساهای آلبان و ارمنی و گرجی تأسیس شد. این سه کلیسا در عین قرابت با یکدیگر، دارای اختلافات فراوانی بودند. وجود چنین اختلافاتی برای حفظ ثبات و بقای هر یک از این کلیساهای همسایه لازم و ضروری می نمود. این اختلافات در نزد دو کلیسای آلبان و ارمنی بیشتر بود. اسلام آوردن بسیاری از آلبان ها و تبدیل شدن جمعیت ایشان به یک اقلیت، خطر استحاله کلیسای آلبان به کلیسای ارمنی را باعث شد. بسیاری از ناظران خارجی غیرآلبان و غیرارمنی هیچ گاه به تفاوت این دو کلیسا توجه نکرده و از هر دو، با نام کلیسای ارمنی یاد کرده اند. این پژوهش ضمن بررسی پیشینه اختلافات دو کلیسای مذکور در طول تاریخ، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی و به شیوه توصیفی تحلیلی، به مطالعه این اختلافات در دوره صفوی پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این واقعیت است که در دوره صفویه، آلبان های مسیحی هنوز به طور کامل در میان ارامنه مسیحی مستحیل نشده بودند؛ پس اختلافات ایشان در قالب تأکید آلبان ها بر جدایی از کلیسای ارمنی، تبعیت نکردن آلبان ها از اسقف کلیسای جامع ارمنی اوچمیادزین و پرداخت وجوهات شرعی شان به کلیسای جامع آلبان گانزاسار نمود داشت.
مناسبات اصناف و پیشه وران عصر سلجوقی با گروه های اجتماعی (فتوت ،-تصوف ، اسماعیلیه )
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان یکی از خاندان های حکومت گر تاریخ ایران بودند که در قرون پنجم و ششم هجری قمری بر ایران حاکمیت داشتند . در سایه ی امنیت بر آمده از سیاست-های این خاندان ، شهر و شهرنشینی و به تبع آن بازار به عنوان اصلی ترین و مهم-ترین مرکز اقتصادی شهر رونق یافت . در این دوره فعالیت بازاریان و صنعتگران در قالب اصناف و تشکیلات پیشه وری انجام می گرفت . مطابق متون تاریخی ،-جفرافیایی و سفر نامه ای عصر سلجوقی ، اصناف و پیشه وران عصر مزبور با گروه-های اجتماعی فتوت ، تصوف و اسماعیلیه در ارتباط بوده اند . پژوهش حاضر در صدد است تا با واکاوی و تحلیل اطلاعات مندرج در متون یاد شده ، به مناسبات اصناف و پیشه وران این دوره با گروه های اجتماعی فتوت ، تصوف و اسماعیلیه چهره مشخص تری ببخشاید .
بررسی نقش اندیشه های سوسیالیستی درناکامی جنبش جنگل
حوزههای تخصصی:
جنبش جنگل یکی از مهمترین جنبش های شکل گرفنه در ایران آشفته بعد از جنگ جهانی اول بود که با وجود اهداف اولیه خود نظیر مبارزه با بیگانگان و همچنین برخوردار بودن از رهبری با ویژگی های اسلامی در نهایت هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر کادر رهبری از اهداف و عناصر اولیه خود منحرف شد. این انحراف دارای چندین مرحله بود که در ابتدا به صورت همکاری با ارتش سرخ جهت مبارزه با نیروهای انگلیسی و دولتی نمود پیدا کرد، در میانه راه با وجود منع نخستین رهبران جنبش از انجام تبلیغات مسلکی به نفوذ اندیشه های سوسیالیستی و عناصر حامی این اندیشه ها در جنبش انجامید که در نهایت باعث افتادن جنبش در دست این عناصر و کودتا علیه رهبران نخستین شد. جنبش با وجود تلاش های که در جهت اتحاد دوباره بین رهبران پیشین و عناصر جدید صورت گرفت اما نتوانست انسجام لازم برای ادامه راه را پیدا کند و با انعقاد قرارداد مودت 1921 م (130 ه-ش) ایران و شوروی ضربه آخر به آن وارد شد و نیروهای دولتی توانایی سرکوب و قلع و قمع جنبش را پیدا کردند. بر همین مبنا بررسی سیر حضور افکار و عناصر سوسیالیستی در ایدئولوژی جنبشی که با تاکید بر مبانی ملی و اسلامی شروع به کار کرد و انتظار میرفت به حرکتی همه گیر و اصلاح طلبانه منجر شود، ضروری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع نظری و مبتنی بر شیوه توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی در عصر سلجوقیان با تأکید بر مسئله مشروعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افکارعمومی به معنای نوعِ نگرش گروه های مختلف، همچون نیرویی مؤثّر در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش می کند. لذا هر نظامی، لاجَرَم اقدام به جلب حمایت افکارعمومی می نماید. پژوهش حاضر در پی آن است تا ساز و کار دولت سلجوقی را برای مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی جامعه در جهت مشروعیت بخشی به قدرت غالب خود معلوم سازد . لذا با عنایت به داده های تاریخی و توصیف و تحلیل آنها، به شناسایی و استخراج ابزارها و تلاش های سلجوقیان در این زمینه خواهیم پرداخت. سلجوقیان که نزد افکارعمومی فاقد منزلت بودند اقدام به استخدام مدیران ایرانی و کسب اعتبار از نزدیک ترین راه های ممکن نمودند. آنها با مدیریت افکارعمومی در دو حوزه ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک، در حوزه ایدئولوژیک سه مؤلّفه حیاتی را دنبال کردند. اهم این تلاش ها کسب مشروعیت از طریق نمادهای دینی، ملّی و رهبران نفوذمند فکری بود که محور اصلی این پژوهش بررسی زوایای این حوزه می باشد.
تحلیلی بر اسناد و گزارش های بریتانیا در مورد منطقه نفت خیز بیکرز در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیکرز اسم قصبه ای در منطقه ماهور- میلاتی در استان فارس است. این منطقه در نقشه ها و آثار جغرافیایی ایران چندان از شهرت برخوردار نیست؛ اما گزارش های سالانه اسناد اداری انگلستان “Administration Report of Persian Gulf”، در دوره رضاشاه، اطلاعات پی درپی و مهمی را زیر عنوان بیکرز و درموردِ مسائل سیاسی و اقتصادی آن به ویژه مسائل مربوط به اکتشافات نفت دارد. هدف این پژوهش بررسی چرایی گزارش های این اسناد زیر عنوان بیکرز است که حدود جغرافیایی آن نیز یکسان در نظر گرفته نمی شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای اجراشده است.
یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که نماینده انگلستان گزارش های خود را بر مبنای اهمیت جغرافیایی مناطق برای حفاری چاه های نفت تنظیم می کرده است بنابراین سیر جغرافیایی گزارش ها از سمت جنوب منطقه بیکرز به سمت شمال آن بوده است. همچنین روند گزارش ها نشان می دهد که از یک سو با قدرت گیری دولت رضاشاه از نقش فعال طوایف محلی کاسته شده است و از سوی دیگر شرکت نفت در تحولات اقتصادی و اجتماعی منطقه بسیار مؤثر بوده است.
تحلیل ماهیت و تشکیلات گروه حزبالله (1346 - 1351ش)
حوزههای تخصصی:
در حوزه های مطالعاتی تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بررسی و واکاوی تشکل ها، گروه ها و سازمان های مذهبی- سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، دارای اهمیتی ویژه است. در میان این تشکل های منظم، گروه های اسلام گرا با مشی قهر آمیز نیز حاضر بودند. یکی از این گروه ها، حزب الله بود. این گروه در سال 1346 در تهران تشکیل شد و در سال1350 دچار انشعاب گردید و در نهایت در سال 1351 در حالی که شبکه سازمان در تهران و چند شهرستان دیگر فعال بود، با دستگیری گسترده اعضایش توسط ساواک، فروپاشید. مقاله مزبور درصدد است با روشی توصیفی– تحلیلی، بدین پرسش پاسخ دهد که گروه حزب الله دارای چه ماهیت و ساختار تشکیلاتی بود؟ گروه مذکور جانشین بلافصل حزب ملل اسلامی و به دنبال برپایی حکومت اسلامی فراملیتی (جهانی) از طریق انقلاب انترناسیونالیستی اسلامی با مشی مسلحانه بود، و متناسب با این استراتژی و مشی، تشکیلاتی هرمی و سلسله مراتبی را برای خود تدوین نمود. فرایند عضوگیری چندان متناسب با معیارهای تشکیلاتی گروه مبنی بر حداقل شناخت اعضا از همدیگر نبود. در برنامه آموزشی حزب الله، از لحاظ کمّی و کیفی، کفّه آموزش نظری (سیاسی- مذهبی) بر آموزش نظامی سنگینی می نمود. عدم تعیین خطوط ایدئولوژیک گروه در یک متن منسجم، یکی از بزرگترین ضعف های آن بود.
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق و بازتاب های خارجی آن
حوزههای تخصصی:
سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد، که رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت 1330 تا 28 مرداد 1332 شمسی، به مدت 27 ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید.
رعناشیان دزفول در دوره صفویان (914-949 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
با ازمیان رفتن حکومت تیموریان و آق قویونلوها، در ایران یک خلاء قدرتی بوجود آمد به طوری که در سرتاسر کشور، انواع و اقسام خاندان های محلی درصدد توسعه و بسط قدرت خود بر آمدند یکی از این خاندان های محلی در دزفول، خاندانی به نام خاندان رعناشی، به سر کردگی، ملأ قوام الدین رعناشی، با بر قراری رابطه نزدیک با مشعشعیان توانست، به عنوان معلّم اولاد سیّد محسن مشعشعی و به نیابت از آنان، در دزفول حکومت کنند. از طرف دیگر این زمان مصادف با آغاز قدرت گیری صفویان، است که آن ها درصدد سرکوبی و به اطاعت در آوردن دیگر حکمرانان محلی در سراسر کشور بودند، به همین دلیل فرصت سروسامان دادن به این نقطه از کشور تا سال 914 ه . ق به تأخیر افتاد. در این سال، دربار صفوی با برنامه ریزی دقیق به مشعشعیان حمله وپس از نابودی آنان، به دزفول آمدند، ملأ قوام الدین رعناشی با پسرانش، تسلیم شاه اسماعیل شدند، با تسلیم شدن آنان، شاه اسماعیل، علاوه بر حکومت دزفول، حکومت شوشتر را نیز به آنان داد. در این پژوهش، با روش توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای به مسائل تاریخی پیرامون خاندان رعناشی پرداخته ایم و تحولات سیاسی – اجتماعی دزفول در دوره حاکمیت این خاندان را بررسی نموده ایم.
بررسی عوامل عدم ثبت تواریخ محلی لرستان با تکیه بر تاریخنگاری آن در عصر رضاشاه
حوزههای تخصصی:
از جمله سرزمین های کهن در غرب ایران، منطقه لرستان می باشد که با پیشینه تاریخی و وجود خاندان های بزرگ حکومتگر اتابکان و والیان از عصر سلاجقه تا دوره پهلوی در این سرزمین، اثری مربوط به تاریخ محلی به دست نیامده است. از دلایل آن می توان به زندگی عشایری و عدم کتابت و بی میلی حاکمان این دیار به ثبت تاریخ خود، اشاره نمود. با ورود رضاشاه به این سرزمین و توجه فرماندهان نظامی مانند امیراحمدی و رزم آرا به لرستان، ثبت وقایع شروع شد که بعد از آن با تکیه بر آثار این دو، وقایع نگاری در لرستان شکل نوینی به خود گرفت. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و هدف آن واکاوی دلایل عدم ثبت تواریخ محلی در لرستان تا عصر رضاشاه با تکیه بر بررسی عوامل بازدارنده ثبت تاریخ محلی لرستان و اشاره به اثر گذاری فرماندهان نظامی لرستان در عصر رضاشاه بر شکل گیری منابع تاریخنگاری لرستان و شناخت و معرفی آثار آنها بوده و همچنین پاسخگویی به این سؤال است: چه عواملی باعث توجه به تاریخ محلی در لرستان بعد از حمله لشکر غرب در لرستان شد؟ به نظر می رسد که تواریخ محلی لرستان به دلیل عدم حمایت حاکمان محلی آن، شیوه زندگی عشایری و عدم کتابت، شکل نگرفت.
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
نظام ضرب سکه و مبادلات پولی در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین رکن نظام ضرب سکه و مبادلات پولی درعصر ایلخانی، سکه های فلزی اعم از طلا، نقره و مس بوده که در دوره ای کوتاه، اسکناس نیز به یاری آن آمده است. نظام یادشده نظامی چندفلزی و نه تک فلزی بوده است. تا پیش از اصلاحات غازان، از سیاستی متمرکز تبعیت نمی کرد؛ هریک از ممالک تحت تابعیت ایلخانان، مسکوکاتی با وزن و عیار خاص داشتند که عموماً مهم ترین ویژگی آن در بسیاری از ادوار، تقلب در فلز سکه ها و کاهش وزن آنها بوده است. اقتصاد این عصر مبتنی بر نظام یادشده یعنی اقتصادی بر پایه پول و نه مبادله کالا با کالا بوده است. مقاله حاضر می کوشد با شناخت چگونگی وضعیت نظام ضرب سکه و مبادلات پولی درعصر ایلخانی و مهم ترین ویژگی هایان، کارآمدی و ناکارآمدی آن را بر پایه عوامل مؤثر در آن بشناسد.
بررسی جریان های فکری عصر مشروطه
حوزههای تخصصی:
سابقه ی تاریخی آغاز جریان روشنفکری در ایران به اواخر دوران فتحعلی شاه و اوایل دوران محمدشاه قاجاریه (1190-1232ش/1811-1853م) بر می گردد. در این زمان عده ای از دانشجویان برای تحصیل علم به فرنگ رفته و پس از فراگیری اندیشه های مدرن سیاسی– اجتماعی غرب، آن را در ایران مطرح کردند. در پی آن، عده ای از اشراف و شاهزادگان جذب این اندیشه ها شدند و کوشیدند اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند. غرض از اجرای این اصلاحات، ایجاد نوعی مدرنیزاسیون در ایران بود. به بیان دیگر پیدایش جریان روشنفکری در ایران به دوران آشنایی با اندیشه های متجددانه اروپایی و تقلید از آن بر می گردد. در این پژوهش با بررسی جریان های فکری عصر مشروطه، به معرفی اندیشه های روشنفکران سکولار (میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی) و روشنفکران اصلاح گرای پروتستانتیزم (عبدالرحیم طالبوف) و روشنفکران مصلحت جو و واقع گرا (میرزا ملکم خان ناظم الدوله و میرزا یوسف خان مستشارالدوله) پرداخته شده است. جریان روشنفکری دوره ی مشروطه ، تلاش گسترده ای در جهت ایجاد «اصلاحات شبه مدرنیستی» در ساختار حکومت و ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه و در هم شکستن ساختارهای کلاسیک و غیروابسته ی آن بود. در این پژوهش از روش توصیفی-تاریخی استفاده شده و با تکیه بر منابع دست اول دوره ی مشروطه، به جریان های فکری عصر مشروطه پرداخته شده است.
کجروی های اجتماعی در اصفهان پیش از انقلاب اسلامی(مطالعة تاریخی)
حوزههای تخصصی:
مطالعه بر روی کجروی های اجتماعی یکی از شاخه های علوم اجتماعی است که معمولاً بر روی جامعة حاضر صورت می گیرد. در این پژوهش سعی شده با مراجعه به اسناد و مطبوعات دوران پهلوی در شهر اصفهان، کجروی های اجتماعی مانند روسپی گری، قماربازی و اعتیاد از جنبه های کیفی مورد بررسی قرار گرفته و ابعاد گسترش آن در جامعة مورد مطالعه، یعنی شهر اصفهان تبیین گردد. در خلال آن تلاش گردیده نشان داده شود که نقش سیاست های فرهنگی حاکم در مهار یا گسترش این کجروی ها تا چه حد بوده است. سرانجام معلوم می گردد که ر ژیم گذشته، کوششی چندان برای مهار کجروی های اجتماعی ذکر شده به خرج نمی داد، امری که مورد اعتراض آگاهان آن روزگار قرار داشت. اعتراضی که بخشی از آن در انقلاب اسلامی متجلی گردید.
ساختار نهاد قضاء در دو سده ی پایانی خلافت عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر قضاء و داوری از جمله مسائل مهم اجتماعی است که غالباً از دید تاریخ نویسان پنهان مانده است. در سده های ششم و هفتم هجری، دیوان قضاء ساز و کار به نسبت مشخصی به خود گرفت. در این دوره ما شاهد درگیری خلفای عباسی با قدرت های نو ظهور دیگر و برهم خوردن موازنه قدرت در جهان اسلام بوده که این امر بر امر قضاء تاثیر می گذاشت. این پژوهش توجه اصلی خود را به بررسی ساختار نهاد قضاء در دو سده پایانی حکمرانی خلفای عباسی با محوریت مرکز خلافت یعنی شهر بغداد قرار داده است. پس از بررسی ساختار نهاد قضاء به ویژگی های قاضی و ساز و کار دیوان قضاء و کسانی که در امر دادرسی قاضی را همراهی می کردند پرداخته شده است و سپس رابطه ی بین نهاد قضاء و تحولات سیاسی خلافت عباسیان و تاثیر آن بر امر قضاء مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به بررسی موضوع بپردازد.
طریقت ذهبیه در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهبیه، سلسله صوفیانه شیعی بود که در تمامی دوران حکمرانی صفویان در ایران حضور داشت و در عرصه های اجتماعی – سیاسی ایفای نقش کرد. این طریقت نسبت به دیگر سلسله های صوفیانه عصر صفوی اعم از شیعه و سنی، در طول حیات خویش، فراز و فرود کمتری داشته است. با این وجود روابط آنان با دولت صفوی، تحت تأثیر شرایط سیاسی و مذهبیِ جامعه ایران عصر صفوی را می توان به سه دوره متمایز تقسیم کرد. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و استفاده از متون اصلی تاریخی و طریقتی در پی پاسخ برای این پرسش است که فعالیت های سیاسی- اجتماعی طریقت ذهبیه و تعامل آن با شاهان صفویه چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که می بایست دلایل تمایز این سلسله با سلسله های صوفیانه دیگر را در 1- نزدیکی و قرابت سلسله صفوی با ذهبیه 2- تلاش ذهبیه در جهت حفظ و تثبیت حکومت صفوی3- تلاش در جهت احیاء صبغه صوفیانه دولت صفوی و نپذیرفتن مقامات دیوانی و درباری و در نهایت4 - سلوک عرفانی معتدل از جمله دلایل تمایز این سلسله با طریقت های دیگر بود.
بررسی فعالیت ها و جایگاه اجتماعی یهودیان همدان در دوره قاجاریه
حوزههای تخصصی:
همدان همواره در طول تاریخ پذیرای اقوام و پیروان ادیان مختلف، از جمله یهودیان بوده که این شهر را برای سکونت و فعالیت خود بر می گزیدند. سابقه تاریخی و موقعیت جغرافیایی- اقتصادی همدان، این شهر را در دوره قاجاریه به یکی از مراکز عمده تجمع یهودیان در غرب ایران تبدیل کرد. در این دوره با آزادی نسبی یهودیان، افزایش جمعیت و گسترش فعالیت های اقتصادی و تجاری آنان، جایگاه اجتماعی و فعالیت های فرهنگی آنان در زمینه آموزشی و بهداشتی و نیز در روابط با دیگر گروه ها، دچار تغییر و تحول گردید، هرچند که در این امر تحت تأثیر برخی عوامل داخلی و خارجی همچون، رفتار و سلوک دینی حاکمام و تأسیس اتحاد جهانی آلیانس قرار داشت. بنابراین نگارنده در پژوهش حاضر در تلاش است تا با روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی و تحلیلی پس از مختصر اشاره ای به فعالیت های اقتصادی و تجاری یهودیان همدان، فعالیت ها و جایگاه اجتماعی آنان را در دوره قاجاریه مورد بررسی قرار دهد.
شیخیة کریم خانی و تحولات اقتصادی و اجتماعی کرمان در دورة قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد احسایی(د. 1241 ق/1825 م) در دورة قاجار با استفاده از منابع معرفتی چهار جنبش فکری: صوفیه، فلسفه، اخباری و اصولی درصدد برآمد نحلة جدیدی تأسیس کند و بین اصول عقاید مکتب شیعه وحدت و همدلی ایجاد کند؛ اما این نحله که به شیخیه موسوم گردید بر دامنة اختلافات درونی شیعه افزود و حتی خود احسایی از سوی برخی از علمای شیعه تکفیر شد. پس از مرگ سید کاظم رشتی، یکی از شاگردان او، حاج محمد کریم خان،پسر حکمران کرمان، ابراهیم خان ظهیرالدوله (حک:1218 1240ق/1803 1824م) با توضیح و تبیین یکی از اصول اعتقادی مکتب شیخیه یعنی رکن رابعموفق شد شاخة شیخیة کرمان را پدید آورد. این فرقه نوظهور به زودی پیروانی در کرمان و برخی توابع آن به دست آورد که تا پایان عمر قاجاریه در تحولات محلی مؤثر واقع شدند.ابراهیم خان ظهیرالدوله به سبب علاقة شدیدی که به افکار و اندیشه های شیخ احمد احساییداشت از مریدان وی گردید، سپس فرزندان و دیگر اعضای خاندان وی به این طریقه تمایل یافتند.ابراهیم خان ظهیرالدوله نخستین حاکمی بود که پس از قتل و غارت های آغا محمدخان منشأ خدمات عمرانی و رفاهی در کرمان و دیگر شهرهای این ایالت گردید. این خاندان با تصاحب اراضی کشاورزی و حفر کانال های آبرسانی و قنات تحول عمده ای را در عرصة مالکیت اراضی کشاورزی و تولید داشتند. مضافاَ آنکه برخی از افراد این خاندانِ شیخی مسلک به حکمرانی این ایالت منصوب شدند. تجار شیخی نیز با تأسیس برخی از مراکز تجاری و قیصریه نیز به نوبة خود سهم قابل توجهی در رونق بازار و حیات اقتصادیِ این ایالتداشتند. برخی از طبیبان ماهر و چیره دستِ کرمانی از خاندان شیخی مسلک ابراهیمی بودند. نیز برخی دیگر از افراد این خاندان برای اولین در کرمانمرکز بهداشتی و درمانیتأسیس نمودند که خوداز شاخصه های مهمرشد عمومی سلامت افراد جامعه به شمار می رود.از دیگر خدمات رفاهی که به وسیلة این خانداندر این شهر انجام گرفت می توان به اولین عکاس خانه و احداث خطوط تلگراف و راه های ارتباطی اشاره نمود.
دلایلِ غلبه گفتمانِ شیخیه در ابتدای دوره قاجاریه و چرایی تلاقی تفکر آن با فرقه بابیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه بابیه از انحرافات مهم اجتماعی در تاریخ ایران است که با فرهنگ و عقاید مردم ارتباط تنگاتنگی داشته. پیدایش و ظهور هر جنبش یا نهضت ملی یا مذهبی به عوامل اجتماعی و سیاسی عصر پیدایش آن بستگی دارد. در برهه ای از تاریخ معاصر ایران، در پی بسطِ اندیشه های مکتب شیخیه و متعاقب آن ادعای جوانی جویای نام، موسوم به «سید علی محمد باب» به شیوع فرقه بابیه و شروع منازعاتی در عرصه اجتماعی مذهبی دوران قاجار انجامید. این پژوهش که با عنوان چگونگی تلاقی فکری مکتب شیخیه و فرقه بابیه انجام گرفته است، دلایل برتری پارادایم شیخی گری و زمینه های اجتماعی این گفتمان غالب را در آن مقطع تاریخی مورد بررسی قرار می دهد. فرضیه پژوهش عبارت است از: «ظهور پدیده بابیه ناشی از پارادایم غالب دوره ابتدایی قاجاریه و نفوذ گفتمان اخباری گری درحوزه علمیه نجف بود.» این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای تهیه و تدوین گردیده است.
تاثیر آموزشهای دارالفنون در گرایش هنر عصر ناصری به غرب (با تکیه بر موسیقی و نقاشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاسیس دارالفنون در سال 1268ق/ 1851م. آغاز رسمی و جدیِ نوسازی آموزش و متعاقبا عصر مبادلات علمی، فرهنگی و هنری با غرب بود. امیرکبیر با رسیدن به مقام صدر اعظمی، خواهان اجرا کردن اندیشه هایی مبنی بر پیشرفت در عرصه آموزش در علوم گوناگون برآمد، از این رو احداث دارالفنون را با به خدمت گرفتن معلمین غربی در اولویت فعالیت های خود قرار داد. از این رهگذر در اندک زمانی پس از فوت امیرکبیر و استخدام معلمین اروپایی و همچنین بازگشت محصلان اعزامی به اروپا، سطح گسترده ای از آموزه ها و باورهای غرب وارد جامعه ایران عصر ناصری گردید، به نحوی که هنر از این قاعده مستثنی نبود. بر این اساس تاثیر آموزه های غربگرایانه دارالفنون بر موسیقی و نقاشی این عصر پرسش مطروحه می باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی تاثیر و نقش معلمین دارالفنون در روند غربگرایی در سبک ها و شیوه های هنر عصر ناصری (1313-1264ق/ 1895-1847م) و نیز تاثیر آن بر نظام آموزشی در دو حوزه موسیقی و نقاشی پرداخته و آن را مورد بررسی قرار دهد.