فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
منازعات مداوم ایران با عثمانی و برآمدنِ سلسله زندیه از ملایر، جایگاه قلمرو علیشکر را در سرنوشت تاریخی ایران برجسته نموده است. یکی از نواحی قلمرو، ملایر است که با توجه به نزدیکی اش به مرکز قلمرو علیشکر، همچنین واقع بودن بر سرِ راه های ارتباطی شرق و غرب کشور به ویژه راه عتبات، در تحولات تاریخی نقشی قابل توجه داشته است. به رغم کمبود داده های تاریخی، این مقاله درصدد است تا ضمن معرفی اماکن جغرافیایی، به تبیینِ چگونگی دگرگونی در وضعیت اداری، فرهنگی، اجتماعی و نظامی ملایر، نتایج و عوامل مؤثر برآن بپردازد. این مقاله نشان می دهد که در نتیجة فقدان شهر بزرگ، منطقة ملایر بعد از زوال ایلخانان، به لحاظ اداری، به عنوان بخشی از قلمرو علیشکر تابعِ همدان بوده است. موقعیت ارتباطیِ مناسبِ منطقه و افتتاح راه عتبات و عبور آن از ملایر در عهد صفویه، تراکم و تجمع ایلات قزلباش در منطقه، دشت ملایر را به عنوان یکی از مهم ترین مراکز پشتیبانی از مرزها در برابر تجاوز لشکریان عثمانی در عهد صفویه درآورده و مقدمات ظهور یک بافت قدرتمند ایلی نظامی را در آنجا فراهم ساخت.
سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با تأکید بر روابط ایران و آلمان از 1340تا1357ش/1961تا1978م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدرضاشاه پهلوی پس از پادشاه شدن تلاش کرد که ایران را به کشورهای اروپایی نزدیک کند. افزایش چشمگیر بهای نفت برگ برنده حکومت بود تا به سوی آرمان های پیش بینی شده حرکت کند؛ به این ترتیب، بسیاری از صنایع به کشور وارد شدند. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان نیاز داشت محصولات صنعتی خود را بفروشد و مواد اولیه وارد کند و ایران می توانست از تأمین کنندگان مهم منابع اقتصادی آلمان باشد؛ با این رویکرد، رفت وآمدهای سیاسی و اقتصادی نمایندگان این کشور به ایران افزایش یافت. کنار این صنایع، در ایران مدارس فنی آلمانی برای انتقال دانش فنی آغاز به کار کردند. در پژوهش حاضر، سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک آرشیوی، کتاب ها و مطبوعات بررسی می شوند. همچنین هدف پژوهش حاضر، بررسی سیاست های اقتصادی این دوره است که به ورود صنایع مختلف به ایران منجر شدند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت، به ویژه با استفاده از صنایع آلمانی، چه تحول کمی و کیفی در راستای نوسازی صنایع ایران ایجاد کرد؟. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا اجمالی سیاست های اقتصادی پهلوی دوم را واکاوی و سپس روابط با کشورهای دیگر را در زمینه صنعت و قراردادها و انگیزه های این فعالیت ها را بررسی می کنیم.
روابط سیاسی ایران و مصر از پیروزی انقلاب اسلامی تا رحلت حضرت امام خمینی (ره) (1357-1368 ه . ش)
حوزههای تخصصی:
در اردیبهشت 1358 روابط دیپلماتیک دولت های مصر و ایران در پی اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران به قرارداد کمپ دیوید قطع شد. قطع رابطه با کشوری که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران یک متحد راهبردی محسوب می شد، تنها به فاصله چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بطن خود نشان از آن داشت که حکومت جوان جمهوری اسلامی ایران برای تحقق بخشیدن به آرمان فلسطین از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. مفروض این پژوهش آن است که امام خمینی و جمهوری اسلامی کوشیدند با قطع ارتباط با دولت مصر این کشور را به جرگه طرفداران آرمان فلسطین بازگردانند که متأسفانه با پاسخ سرد طرف مصری روبرو گردید. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش می شود دلایل قطع روابط دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و مصر مورد مداقه و بررسی قرار داده شود و با توجه به اینکه در حال حاضر نیز روابط دیپلماتیک دوکشور قطع است ریشه یابی این قطع روابط از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
فعالیت های انقلابی بازاریان طی ماه های دی و بهمن 1357
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 محصول مجموعه ای از تصمیمات، کنش ها و مبارزاتی بود که از اوایل سال 1342 آغاز شده بود و درنهایت به تأسیس جمهوری اسلامی منجر شد. کنشگران اصلی این فرایند شامل امام خمینی در مقام رهبر انقلاب اسلامی، روحانیت، بازاریان و گروهی از دانشگاهیان در نقش کارگزاران انقلاب، از حمایت گسترده عامه مردم برخوردار بودند. دراین میان، بازاریان در کنار روحانیت انقلابی یکی از کارگزاران اصلی انقلاب اسلامی بودند. آن ها از ابتدای نهضت، عهده دار فعالیت های گسترده ای در مبارزات بودند؛ ولی حضور آن ها در ماه های دی و بهمن 1357، بیش ازپیش و چشمگیر بود. حضور و نقش بازاریان در این مقطع تاریخی به قدری گسترده و پهن دامنه بود که می توان مجموعه وسیعی از فعالیت های مبارزاتی آن ها را برشمرد. برای نمونه، حضور آن ها در نوفل لوشاتو در کنار امام، تشکیل کمیته استقبال از امام، و فعالیت های قبل و بعد از حضور امام در مدرسه رفاه، قابل بررسی است.
سیاست و آموزش در دورة پهلوی دوم؛ بررسی موردی علل، چگونگی و فرایند تغییر مباحث و مصوبات شورای عالی فرهنگ:1320 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320و خروج رضاشاه از ساختار قدرت سیاسی، گسستی در روند تکوین دولت مطلقه در ایران پدید آمد و منابع تمرکزیافتة قدرت تا اندازة زیادی پراکنده شدند. در فضای سیاسی اجتماعی جدید که از سیطرة شاه و دربار بر جریان فرهنگ به ویژه آموزش کاسته شد، شورای عالی فرهنگ نیز به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای رسمی تصمیم گیر و ناظر عرصة آموزش از این فضا تأثیرات زیادی پذیرفت و تغییراتی در محتوای مباحث و مصوبات آن پدید آمد. پرسش مقاله حاضر این است که علل، زمینه ها و پیامدهای تغییر محتوای مباحث و مصوبات شورای عالی فرهنگ از شهریور 1320 تا مرداد 1332 چه بود؟ در پاسخ می توان گفت باوجود حفظ و تداوم ساختار به ارث رسیدة شورا از دورة رضاشاه ساختاری که برای سیطرة کامل حکومت پهلوی و دولت بر امر آموزش ایجاد شده بود تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فضای نسبتاً باز و منتقدانة دورة پس از رضاشاه و بازیابی نسبی جایگاه نهادی دولت و مجلس شورای ملی، تا حدودی از دامنة اثرگذاری کنشگران سیاسی بر آموزش در حمایت از سیاست های دربار کاسته شد. در این فضا، افرادی با گرایش های سیاسی و فکری گوناگون (اسلامی، ملی گرا و چپ گرا) وارد شورا شدند و فرصتی برای نقش آفرینی در تهیه و تصویب موضوعاتی متفاوت از دوره های قبل در زمینة آموزش پیدا کردند. فضای سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه از جمله فعّالیّت های احزاب و تشکل های گوناگون سیاسی و اجتماعی و مطبوعات نیز در این زمینه بی تأثیر نبود.
بسیج منابع ، فرهنگ سیاسی و مساله تداوم نهضت های اجتماعی در ایران ( مطالعه موردی نهضت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت های اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی، عموماً شکست خورده و تداوم نداشته اند. نهضت ملی شدن نفت یکی از این جنبش های ناکام به شمار می رود. در حالی که در 30 تیر سال 1331 بسیج گسترده ای از نیروهای اجتماعی روی داد؛ حدود یکسال بعد، در جریان کودتای 28 مرداد چنین بسیجی امکان پذیر نشد و نهضت نفت بدون مقاومت جدی مردمی سقوط کرد. این پژوهش با تکیه بر مفهوم سازمان در نظریه بسیج منابع چارلز تیلی به تبیین چرایی این فرایند می پردازد. در این راستا، ابتدا با تکیه بر منابع تاریخی به فقدان سازمان در نهضت ملی اشاره می شود و سپس علل آن بررسی می گردد. بر اساس یافته های این مقاله، فقدان اخلاق و فرهنگ سیاسی مطلوب و معطوف به همکاری جمعی از عوامل اصلی این مشکل به شمار می روند. در واقع، چرخه «استبداد، بی اعتمادی و فردگرایی» به ظهور فرهنگی می انجامد که کار سازمانی را سخت و گاه ناممکن می سازد. بنابراین در فقدان فرهنگ سیاسی مطلوب، از جنبش های اجتماعی در ایران انتظار موفقیت نمی رود و جنبش هایی چون نهضت نفت حتی در صورت نبود فشار خارجی، محکوم به شکست بوده اند.
بررسی جغرافیای تاریخی قم با تکیه بر کتاب تاریخ قم
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تاریخی نه تنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع می یابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم می دارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. در حقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد میسر نیست. بنابراین بیش از هر نگرش تاریخی، توجه به جغرافیای تاریخی اهمیت زائدالوصفی دارد. ولایت قم در دوره-های تاریخی مختلف، یکی از مهم ترین ولایت های مرکزی ایران به حساب می آمد. به گفته برخی جغرافیانویسان مسلمان قرن 4 و 5 هجری، در اصطلاح جغرافیدانان ولایت قم از مراکز مهم تشیع در ایران به شمار می آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رشد شهری ولایت قم در دوران اسلامی به نسبت نزدیکی به حکومت مرکزی، قرار داشتن در جاده های تجاری و مواصلاتی و پیشرفت کشاورزی وابسته بوده است. هم چنین در حوزه تجارت و کشاروزی تولید گندم، جو، پنبه، زعفران، انار و صادرات آن ها در دوره های مختلف یکی از عوامل رشد و پیشرفت منطقه محسوب می شده است. بر این اساس، این جستار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر کتاب تاریخ قم، برآیند کلی از ساخت ها و ویژگی های جغرافیای، سیاسی و اقتصادی ولایت قم به دست دهد.
نقش سادات مهاجر حضرمی در امور سیاسی، دینی، علمی و فرهنگی کوچگاه ها؛ مطالعه موردی: شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا (قرون 10 14ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سادات حضرمی منتسب به ناحیه حضرموت یمن، متشکل از خاندان های بزرگ و معروفی چون باعلوی، بافقیه، بلفقیه، سقاف و باطاها، بیشتر جزو طبقات علما، تجار و صوفیان بودند، برای مدت ها در تریم از شهرهای مهم حضرموت زندگی می کردند. از اواخر قرن ششم هجری، شماری از این سادات به مناطق مختلف شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا مهاجرت کردند. این خاندان شافعی مذهب، همواره می کوشیدند اسلام و به ویژه مذهب خویش را در آن مناطق تبلیغ و ترویج کنند. بعضی از سلاطین و حکام مسلمان این نواحی نیز، از این گروه از سادات استقبال کرده و برخی مناصب مهم سیاسی و نظامی را دراختیار آنان گذاشتند. همچنین سادات حضرمی در دیگر عرصه ها، چون تصوف و حوزه های علمی و فرهنگی نیز تلاش کرده اند. آنها افزون بر تاسیس طریقت های صوفیانه، کتاب هایی در حوزه هایی مانند فرهنگ نویسی، تراجم نویسی و پزشکی به زبان های مختلف مانند عربی و اردو تالیف کرده اند. این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که سادات حضرمی به چه مناطق شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا مهاجرت کرده و چه نقشی در حوزه های دینی، سیاسی، علمی و فرهنگی این مناطق داشته اند؟
نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقوام اویرات از جمله قبایلی بودند که با حضور در ساختار نظامی حکومت چنگیز با وی پیمان دوستی بسته و به پشتوانة اعتبار نسب و رابطة خویشاوندی توانستند در مناسبات سیاسی ایلخانان نقش مهمی ایفا کنند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی با ایلخانان چه بود؟ دستاوردها نشان می دهد دوره نخست اویرات ها از طریق ائتلاف با اولوس چنگیز و ازدواج با اوروغ او، به ویژه دختران وی، توانستند در ساختار حکومت جای پای خود را محکم کنند. از چهره های سرشناس این دوره می توان به امیرارغون آقا وزیر حکومت ایلخانی اشاره کرد. با قدرت گیری امیرنوروز دورة چالش قبایل اویرات به رهبری امیرنوروز با حاکمیت ایلخانی آغاز شد که نتیجه آن مهاجرت خیل عظیمی از اویراتی ها به قلمرو ممالیک مصر بود. شورش سولامیش از مهم ترین مناسبات سیاسی اویرات ها و ایلخانان در دوره دوم به شمار می آید. در دوره سوم مقارن انحطاط حکومت ایلخانی می بایست به نقش علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی و نماینده اویراتی ها در قلمرو روم و امیرارغونشاه حاکم اویراتی خراسان توجه ویژه ای داشت. در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نقش امیران اویراتی چون امیرارغون آقا، امیرنوروز، سولامیش و علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی در جریان های سیاسی ایلخانان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
وضعیت فرهنگی اردبیل بر اساس تراجم رجال از قرون نخستین تا قرن دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، برای حدود دو قرن، ایرانیان در عرصه مناسبات سیاسی و اداری نقش چندانی نداشتند؛ اما با روی کار آمدن عباسیان، زمینه برای نفوذ ایرانیان در عرصه های سیاسی و فرهنگی به وجود آمد. اشتغال ایرانیان به علوم از همان ابتدا از یک سو و توجه خلفا به آموزش دینی مردم سرزمین های مفتوحه از آغاز فتوحات از سوی دیگر، انتشار علوم دینی را در ایران باعث شد. علم اولین وسیله ارتباط ایرانیان برای مشارکت در حکومت اسلامی بود. ایرانیان در جریان شکل گیری تمدن اسلامی و البته در کنار سایر اقوام و ملل، سهم درخور توجهی ایفا کردند. در این میان، مناطق مختلف ایران از جمله اردبیل، به فراخور وضع سیاسی فرهنگی، در روند شکل گیری تمدن اسلامی تأثیرگذار بوده اند. به باور نگارنده، با بررسی تراجم علمای اردبیل، می توان دریافت که دانشمندان اردبیل در بالندگی دسته ای از علوم سهیم بوده اند. همچنین موقعیت استراتژیک و حوادث سیاسی منطقه و نیز پویا نبودن و رونق نداشتن مراکز علمی اردبیل، بر وضعیت فرهنگی منطقه تأثیرگذار بوده است. نتیجه مبیّن آن است که دانشمندان منطقه بیشترین فعالیت را در حوزه علوم اسلامی، به ویژه عرفان و حدیث داشته اند. همچنین به علت نبود ثبات سیاسی و پویا نبودن مراکز علمی منطقه، بسیاری از دانشمندان اردبیل اقدام به مهاجرت کردند و مراکز علمی منطقه چندان در کانون توجه دانشمندان سایر مناطق نبود.
بازتاب وجوه هنر عامیانه دوره قاجار در نقاشی های بقاع متبرکه لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر دوره قاجار در دوشاخه هنر درباری و عامیانه قابل بررسی است. هنر عامیانه، دارای مضامین مذهبی و ملی است و هنرمندانی که از دل چنین گفتمانی برخاستند، اشخاص مکتب ندیده ای بودند که با ذوقی خودجوش به آفرینش باورهای طبقه خویش با شیوه ای متفاوت دست زدند. پرسش این است که چگونه می توان بازتاب این اعتقادات و باورها را در هنر عامیانه مورد مطالعه قرارداد. برای بررسی این مسئله به مطالعه موردی نقاشی های بقاع متبرکه گیلان با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده و از نظریه «بازتاب» به عنوان رویکرد نظری، بهره گرفته شده است. این پژوهش نشان داد که هنر عامیانه به دلیل ارتباط مستقیم با مردم، آینه تمام نمای عقاید، باورها و سایر مناسبات زندگی اجتماعی مردم در دوره قاجار است و با تحلیل بازتاب این همه، می توان به تصویری از شمای اعتقادی و فرهنگی مردمان آن دوره دست یافت.
تبعات اجتماعی گسترش طبقة متوسط جدید در ایران(1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به مفهوم طبقة متوسط جدید و نحوة گسترش و کارکرد آن در فاصلة زمانی سال های 1342 تا 1357 می پردازد. فرضیة مقاله آن است که این طبقه به موازات رشدِ خود، جایگاه درخور توجهی در مشارکت سیاسی و اجتماعی نیافت و به همین دلیل برخلاف اهدافی که حکومت قبل داشت، به ضد آن حکومت مُبدّل شد. در این راستا دیدگاه های مختلف دربارة مفهوم طبقة متوسط و طبقة متوسط جدید ارائه شده و سپس فرایند تاریخیِ گسترش آن در دوره زمانی مورد بحث این مقاله تبیین شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است و از نمودارهای مختلف برای بیان بهتر بحث استفاده شده است. در این مقاله تلاش شده تا از مفاهیم و مباحث رایج در جامعه شناسی دربارة طبقات اجتماعی، برای تبیین تحولات تاریخی دورة مورد بحث استفاده شود. منابع این تحقیق هم مطالعات تاریخی و پژوهش های جامعه شناسی و هم برخی منابع اقتصادی هستند. پس این مقاله مضمونی بین رشته ای داشته و می کوشد افقی تاریخی ترسیم نماید تا مبحث مورد نظر، بهتر شناخته شود.
ارزیابی عوامل اقتصادی، سیاسی و مذهبی در توسعه ساختار شهر کرمانشاه در دوره قاجار با تکیه بر شواهد تاریخی و باستان شناسی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی فضایی شهرهای اسلامی بازتابی از شرایط اقلیمی طبیعی، مناسبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعه است؛ از این رو در هر دوره از تاریخ شهرسازی اسلامی، ظهور شکل خاصی از شهر با مناسبات اجتماعی و اقتصادی مسلط آن دوران هماهنگی می یابد. اوج توسعه و رونق شهر کرمانشاه در دوره قاجار با دوران حکومت محمدعلی میرزای دولتشاه آغاز می شود و فرزندش عمادالدوله آن را تکمیل می کند. به جهت حمایت شاهزادگان قاجاری یاد شده، شهر کرمانشاه به بزرگ ترین شهر منطقه غرب ایران تبدیل می شود. بر این اساس پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر اسناد دستِ اول تاریخی و شهرسازی عوامل مهم اقتصادی، سیاسی و مذهبی را در توسعه شهر کرمانشاه در دوره قاجار بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار منظم بازار، قرارگیری ارگ حکومتی، مسجد جامع و میدان اصلی شهر در کنار یکدیگر و در مجاورت محله های مرتبط با آنها، عناصر اصلی ساختار شهر کرمانشاه را در دوره قاجار تشکیل می دهند. این عناصر در داخل حصاری مرتفع محصور بودند. در این میان اهمیت حمایت گسترده شاهزادگان قاجاری از امور تجاری و به دنبال آن توسعه بازار و گمرک به عنوان مهم ترین عامل در توسعه ساختار شهر، در مقایسه با عوامل دیگر بسیار چشمگیرتر بوده است. همچنین وجود مساجد محله ای متعدد، تکایا و راه زیارتی عتبات عالیات و وجود رودخانه آبشوران، ارتفاعات در شمال و جنوب و دشت های وسیع در شرق و غرب نیز در شکل دهی مراکز محلات و استحکام ارتباط آنها با بازار و ارگ حکومتی مؤثر بوده است.
تبیین و تحلیل نقش طبقات اجتماعی در فرآیند تمدّنی دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه ساخت های اجتماعی عصر صفویه با توجه ویژه به موضوع طبقات اجتماعی در ظرفیت و فرایند تمدّنی آن روزگار است. اهمیت این موضوع ناشی از آن است که از نظام طبقاتی صفویه می توان به عنوان نظامی باز با ویژگی تمرکز فرصت ها و پیوند متقابل یاد کرد. به هنگام ظهور صفویان (907-1135هجری) همواره مفصل بندی (همزیستیِ) طبقاتی پویایی مابین اجتماعات عشایری (ایلی)، دهقانی و شهری (خرده کالایی شهری) فراهم گردید، چندان که صفویان ساخت اجتماعی ایران را با تأکید بر هویّت مذهبی و ملّی جدیدی تعریف کردند. کلیت شکل بندیِ طبقات اجتماعی صفویان همچون بستری می ماند که در سایه آن وحدت سیاسی و ملی، مدنیت، رفاه اجتماعی، رونق اقصادی و پویای فرهنگی و روابط گسترده با دول خارجی به وجود آمد. البته این توصیف به معنای تأیید همة جنبه های ساختار طبقاتی عصر صفویه در دوره های سلاطین صفوی نیست، زیرا تحولات اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و شیوه حکومتی، در ایجاد ساختار طبقاتی در دوره حاکمان مختلف صفوی، نقش اساسی داشته است. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی و برپایه منابع کتابخانه ای، سیر تمدّن در طبقات اجتماعی دولت شیعی صفویه را در چشم انداز حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه به عنوان پایه و زیربنایی برای دوره های بعد بررسی و تحلیل نماید.
بررسی عوامل تاریخی بنیاد شهرها با رویکرد به شهرهای ایران و میانرودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی این نکته که جوامع چه زمانی به شهرنشینی و مدنیت متمایل شدند و چه عواملی باعث این رخداد شد، مکاتب مختلف تاریخی و جغرافیایی هرکدام به یکی از عوامل مهم در پیدایش و ساختار شهرهای باستانی ﺗﺄکید کرده اند. دراین بین، رایج ترین نظریه ها چنین عنوان کرده اند که پیامدهای ناشی از «انقلاب کشاورزی» و «دین گرایی» و اشتراک های دینیِ جمعیت های کهن، از اسباب اصلی بنیاد شهرها بوده است. ازاین رو، در پی محک صحت و سقم این نظریه ها، با مطالعة اسناد تاریخی و یافته های باستان شناسی با روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی متوجه می شویم که دست کم در فلات ایران و میانرودان، انسان در طی یک جانشینی در موقعیت مطلوب جغرافیایی، انقلاب کشاورزی را به وجود آورد؛ سپس در پی این انقلاب، به تدریج تقسیم کار رخ داد و در اثر نوآوری ها، قدرت بیشتر و روابط تجاری و انباشت سرمایه پدید آمد و دیگر عوامل موجود همچون دین، جمعیت و عوامل سیاسی نظامی در فرهنگ بشری شکل گرفت و موجب ایجاد شهرها شد. درواقع در پیدایش و بنیاد شهرهای باستانی، همة عوامل مذکور سهیم نبودند؛ اما در منطقة جغرافیاییِ موضوع مطالعه در این پژوهش، باید عوامل جغرافیایی، اقتصادی، دینی و سیاسی نظامی را به ترتیب در پیدایش یا تکامل ساختار شهرها تاحدود چشمگیری مؤثر و مهم تلقی کرد و شهرهای باستانی ایران و میانرودان را دارندة این خصوصیات برشمرد؛ البته، منطبق با نظریه های مذکور و با ﺗﺄکید بر دو عامل اقتصادی و دینی.
حوادث و بلایای طبیعی ایالت جبال از ظهور اسلام تا حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی به مجموعه حوادثی گفته می شود که منشأ انسانی ندارند و معمولاً غیر قابل پیش بینی اند. این گونه پدیده های طبیعی از آن جا که آثار منفی بر زندگی انسان دارند، به عنوان بلایای طبیعی معرفی شده اند. بنا به گزارش های تاریخی، در سده اول تا هفتم هجری قمری حوادث طبیعی زیادی در ایالت جبال که یکی از ایالت های بزرگ ایران بوده، روی داده است. در این گزارش ها که بیشتر جنبه توصیفی دارند، حجم انبوهی از بلایا به همراه شدت آسیب های وارده و کشتار فراوان مردم ذکر شده و جنبه تحلیلی آن ها بسیار ضعیف است. لذا این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که حوادث طبیعی چه تأثیری بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایالت جبال در دوره مورد نظر داشته است. در نهایت از مجموع تحلیل ها، نتایجی به دست آمده که در متن حاضر در قالب سه دسته پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای سیاسی طبقه بندی شده اند.
بررسی رویکرد اقتصادی امیرکبیر در عصر ناصری (1268-1264 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار اقتصاد ایران رو به ضعف نهاده بود؛ تجارت راکد و کشاورزی دچار بحران شده بود. امیرکبیر، صدراعظم ایران در دوره ناصرالدین شاه، با مشاهده این ضعف اقدامات چندی در راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام داد. راهی که وی برای رهایی از مشکلات اقتصادی در نظر گرفته بود؛ تقویت اقتصاد داخلی بود. در همین راستا تنظیم امور مالی، بهبود کشاورزی، بازرگانی و همچنین صنعت کشور مورد توجّه وی قرار گرفت. هدف اصلی وی از این اقدامات، پیشرفت اقتصاد با تکیه بر ایحاد صنایع جدید و حمایت از تولیدات داخلی و بومی در ایران بود. این اقدام با انتقال علم و تکنولوژی جدید به داخل کشور و اعمال محدودیت بر استعمال کالاهای خارجی همراه بود. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع تاریخی این دوره درصدد پاسخگویی به این سؤال است که امیرکبیر در راستای بهبود اقتصاد کشور چه اقداماتی را سرلوحه برنامه اقتصادی دوره 3 ساله صدارت عظمای خود قرار داد. به طور کلی باید گفت هرچند اصلاحات امیرکبیر به دلیل دوره کوتاه صدارتش ناتمام ماند؛ اما در واقع وی با ایجاد توسعه کشاورزی و حمایت از تولیدات داخلی و صنایع بومی توانست برنامه اقتصادی موفقی در کشور اجرا کند. وی گام های مهمی در زمینه تقویت اقتصاد داخلی ایران برداشت. برنامه های اقتصادی وی مورد تقلید برخی ازدولتمردان دوره های بعدی نیز قرار گرفت.
بررسی پیوند های اجتماعی اصناف و پیشه وران با تصوف در دوره غزنوی
حوزههای تخصصی:
اصناف و پیشه وران همواره از گروه های اجتماعی تاثیر گذار در تاریخ ایران بودند و روابط عمیقی با صوفیان داشتند و در دوره های مختلف تاریخی، اوضاع اجتماعی و اقتصادی تا حدودی وابسته به فعالیت این صاحبان حرف بوده است. در دوره ای از تاریخ ایران یعنی دوره ی غزنویان، اصناف زیادی فعالیت می کردند و اصناف مهم و تاثیر گذار در شهرهای بزرگ، بازارهای مخصوص به خود داشتند. در این دوره تصوف رشد زیادی کرده بود و بزرگانی مثل ابوسعید ابوالخیر در نیشابور، پایگاهی برای تمرکز پیشه وران محسوب می شد. این صوفیان برای تأمین منابع مالی خود نیازمند گروه های درآمد زا مثل اصناف بودند. پیوندهای این دو گروه یعنی اصناف، و صوفیان شامل بخش های اقتصادی و اجتماعی می شد. اصناف دوره ی غزنوی، کمک های مالی زیادی را نسبت به صوفیان داشتند و همچنین با ارج نهادن به درویشان و گروه های متصوفه، اعتبار اجتماعی آن ها را بالا برده بودند. بخشی از پیشه وران، مریدان گروه های صوفی محسوب می شدند که با استفاده از پیشه و صنعتی که در آن تخصص داشتند به مسلک تصوف و صوفیان خدمت می کردند. البته صوفیان در تحریک اصناف و پیشه وران برای تحولات اجتماعی و ضدیت با حکومت تقشی نداشتند. زیرا صوفیان با حکومت غزنوی سازش کرده بودند و حتی سلاطین غزنوی به آن ها کمک مالی می کردند و خودشان هم مرید صوفیان بودند و حکایاتی از ارادت سلاطین غزنوی به صوفیان وجود دارد.
بررسی نقش اصل 4 ترومن در آموزش و پرورش عشایریِ فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هری ترومن برای تأمین منافع سیاسی و مبارزه با کمونیست ها، سیاست خارجی آمریکا را در قالب 4 اصل ارائه کرد که یکی از اصل های مهم آن ترویج آموزش و پرورش در کشورهای جهان سوم بخصوص ایران بود.ترویج آموزش و پرورش در بین عشایر به عهده دانشگاه بریگم یانگ گذاشته شد و از آنجا که فارس بیشترین جمعیت عشایری را داشت بخش تعلیمات عشایری اصل 4 در شیراز مستقر شد.انتخاب فارس بی دلیل نبود و پژوهش پیش روی نیز درصدد پاسخ به این سئوال اصلی است که چرا فارس به مرکزیت شیراز به عنوان کانون فعالیت های آموزش عشایری اصل 4 انتخاب شد و دولت آمریکا و مجریان محلی چه نقشی در ترویج آموزش و پرورش در بین عشایر این استان داشتند؟یافته های پژوهش حاکی است انتخاب این استان جهت تعلیمات عشایری، هدفمند و با هدایت دولت مرکزی و در راستای یکجانشین کردن عشایر بوده است،زیرا دولت پهلوی دو بار(1307 و 1325 شمسی) با شورش سراسری عشایر این استان مواجه شد و بعد از هر شورش تصمیم گرفت آموزش و پرورش را در راستای یکجانشین کردن عشایر ترویج کند که به دلیل عدم برنامه ریزی و کافی نبودن بودجه توفیق چندانی به دست نیاورد و وقتی کارمندان اصل 4 به شیراز رسیدند با حمایت های مالی و تدارکاتی آمریکا و همکاری محمد بهمن بیگی آموزش و پرورش عشایری عملیاتی شد. در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیف همراه با تحلیل و بهره برداری از منابع کتابخانه ای و اسناد، نقش اصل 4 ترومن را در آموزش و پرورش عشایری فارس بررسی کنیم.
بلدیه تبریز، گذر از محله گرایی به هویت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویب قانون بلدیه و تشکیل آن در برخی از شهرهای ایران، یکی از آگاهانه ترین اقداماتی بود که از سوی نمایندگان مجلس اول و نیروهای مشروطه خواه، در زمینه ی تحقق مشارکت اجتماعی شهروندان جهت نقش آفرینی در امور شهری و مدنی و تجلی اراده و هویت اهالی شهر، انجام گرفت. از آنجایی که شهر تبریز در تشکیل نهادهای مدنی؛ از قبیل «انجمن ایالتی» و «انجمن بلدیه» از جایگاه مهمی در تاریخ مشروطه برخوردار است، در پژوهش حاضر سعی شده عملکرد «بلدیه تبریز» و میزان موفقیت آن در تحقق اهداف مدنی این نهاد، مخصوصا موانع و مشکلات پیش روی آن در زمینه ی افزایش میزان مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های مدیریت شهری و تحقق و شکل گیری هویت و علائق جمعی و کم رنگ شدن بحث محله گرایی با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، روزنامه ها و اسناد آرشیوی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر چند بلدیه ی تبریز به خاطر درگیری با مسائل و مشکلات عدیده ی فراوان، از دست یابی به بسیاری از اهداف خود بازماند، منتهی از نحوه ی بیان و طرح مطالب اجتماعی در روزنامه های محلی می توان فهمید که بلدیه در کنار دیگر نهادهای مدنیِ برآمده از دل مشروطه، از قبیل انجمن ایالتی، توانست با انجام برخی اقدامات اجتماعی و فرهنگی، موجبات افزایش آگاهی شهروندان نسبت به حق و حقوق شهروندی خود را فراهم آورد، و با تأکید بر اهمیت مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های شهری و انتخاب مدیران خود، در گذر جامعه ی شهری تبریز از مرحله ی محله گرایی به شکل گیری هویت شهری، نقش مهم و مؤثری را ایفا نماید.