فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
خاندان اسحاقیه در غرب گیلان، به خصوص منطقة فومن، سالیان زیادی (از قرن هفتم تا دهم هجری) دارای قدرت و فرمانروایی بودند.این خاندان از دورة مغول، با حکومت های گوناگونی در ایران مواجه شدند و غالباً، به استقلال، در منطقه فرمانروایی می کردند؛ ولی در زمان حکومت صفویه، به ویژه از اواخر دورة شاه اسماعیل اول، قدرت سیاسی آنها زوال یافت و تقریباً مطیع دولت مرکزی شدند. سرانجام، این خاندان در زمان شاه عباس اول، در سال 1000ق، به دلیل رقابت درون منطقه ای و سیاست تمرکزگرایی دولت مرکزی، از بین رفتند. در این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی حُکام اسحاقیه در غرب گیلان عصر صفوی، و رابطة آنها با حکومت صفوی و آل کیا در شرق گیلان، پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که خاندان اسحاقیه، با استفاده از موقعیت جغرافیایی و جایگاه مناسب خاندان خود، توانستند سالیان متمادی در غرب گیلان حکومت کنند.
سازماندهی اقتصاد تجاری ایران در عصر پهلوی اول 1303 تا 1309 ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست تمرکزگرائی کسب درآمد از منابع مختلف را به الزامی برای حکومت پهلوی اول تبدیل کرد. برپایه این الزام کسب درآمد از بخش تجاری اقتصاد ایران مورد توجه قرار گرفت. کسب درآمد از بخش تجاری در ابتدا با توجه به میراثی که اقتصاد تجاری ایران از دوران قاجار از آن برخوردار گردید امکان پذیر نبود. در چنین شرایطی سازماندهی اقتصاد تجاری ایران به منظور کسب درآمد بیشتر ضروری بود. بر این اساس این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی به بررسی این پرسش می پردازد. حکومت پهلوی چه اقدام هائی برای سازماندهی اقتصاد تجاری ایران در سال های 1303 تا 1309ش انجام داد؟ یافت های تحقیق نشان می دهد که تصویب قانون علایم صنعتی و تجاری و قانون تجارت، تأسیس اتاق های تجارت، سازماندهی نظام گمرکی، تصویب قانون نظارت بر خرید و فروش اسعار خارجی، قانون تعیین واحد و مقیاس پول قانونی و تأسیس وزارت اقتصاد ملی اقدام هائی بود که حکومت برای سازماندهی اقتصاد تجاری انجام داد. این اقدام ها بواسطه پیامدهای بحران اقتصادی 1929م ناکارآمد ماند. در چنین شرایطی حکومت از اسفند 1309ش انحصار اقتصاد تجاری را جایگزین سیاست سازماندهی اقتصاد تجاری کرد.
دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران دوره پهلوی (مطالعه موردی سپاهیان صلح 1341-1355ش)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابتکارات جان اف. کندی رئیس جمهور آمریکا در تداوم برنامه اتحاد برای پیشرفت و در راستای دیپلماسی عمومی و بهبود وجهه آمریکا در جهان سوم، تشکیل سپاهیان صلح (گروه صلح) در سال 1961م بود. اعضای سپاهیان صلح، جوانان دانشجو و دانش آموختگان دانشگاه های آمریکا بودند که به صورت داوطلبانه به این گروه پیوسته بودند و بعد از دیدن آموزش های لازم به کشورهای دیگر اعزام می شدند. آموزش نیروی انسانی و همچنین کمک به تفاهم بیشتر ملت ها با آمریکا و به عبارت بهتر صدور فرهنگ و شیوه زندگی آمریکایی، از اهداف عمده سپاهیان صلح بود. این مقاله با استفاده از روش اسنادی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که: زمینه و اهداف حضور و فعالیت سپاهیان صلح در ایران چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که فعالیت سپاهیان صلح، جزئی از برنامه های رقابت ایدئولوژیکی بین دو بلوک شرق و غرب در دوران جنگ سرد بود. سپاهیان صلح، یکی از ده ها ابزار دیپلماسی عمومی آمریکا بود که برای آموزش و تبلیغ فرهنگ و زندگی آمریکایی و الگوسازی آن در کشورهای زیر نفوذ آمریکا از آن استفاده می شد.
تحلیل فرهنگی و تاریخی از وضع خوراک و پوشاک در هورامانِ دوره قاجار و پهلوی اول (با استفاده دیوان ملا حسن دزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هورامان با جغرافیای کوهستانی و صعب العبور و با مردمانی که طریقه زندگی آن ها همواره همچون راز بوده، در مطالعات تاریخ محلی، تاریخ اجتماعی، قوم نگاری و مردم شناسی محل توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هر گاه سخن از زندگی اجتماعی قومی به میان می آید تقریباً هیچ داده تاریخی از وضع زیست آن ها در دست نیست، ادبیات مکتوب و شفاهی می تواند رهیافتی برای بررسی و تحلیل تاریخ اجتماعی و واکاوی زندگی اجتماعی ارائه دهد. در این نوع پژوهش ها، بدون مراجعه به منابع غیرتاریخ نگارانه به ویژه ادبیات، بحث از زندگی اجتماعی ممکن نیست. پرسش این مقاله آن است که وضعیتِ زیست مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل چگونه بوده است؟ این مقاله می کوشد با خوانش متن دیوان ملا حسن دزلی، تحلیل فرهنگی - تاریخی از وضعیتِ زیستِ مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل ارائه دهد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با واژگان خوراک و پوشاک را از متن دیوان استخراج و سپس با طبقه بندی انواع خوراک و پوشاک، اوضاع فرهنگی، شیوه زیست و زندگی روزانه مردم هورامان، در دوره مذکور را ارزیابی کرده است. یافته ها نشام می دهد مردم هورامان در این دوره به رغم تنوع خوراک و پوشاک، برخوردار از گونه های مختلف آن نبودند و میان بودها و باید ها فاصله دیده می شد.
کشاورزی در ولایت نیشابور از برآمدن طاهریان تا یورش مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولایت نیشابور از دیرباز یکی از مناطق خوش آب وهوا و سرسبز شرق ایران بوده و منابع چشمگیر آب آن و خاک مستعدش برای کشت و برز، این ناحیه را به یکی از نواحی مهم کشاورزی در خراسان بدل ساخته بود. کشاورزی در ولایت نیشابور در سده های 3 6ق یکی از پررونق ترین ادوار خویش را تجربه کرد؛ اگرچه در این مدت در اثر عوامل مختلف گاه با فراز و فرود روبه رو بوده است.مقاله حاضر با توصیف کشتورزی در ولایت نیشابور و موضوعات مختلف پیرامون آن در این دوره و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی میکوشد از تطور کشاورزی در این ولایت و عوامل موثر بر آن سخن گوید. نتیجه این بررسی نشان میدهد کشاورزی در این ولایت در سده 3ق دوران اوج خود را طی میکرد و با زوال تدریجی آن در سده های بعد در اثر عوامل گوناگون به نازل ترین سطح خود در سدهخ 6 ق رسید.
سنخ شناسی عملکرد سیاسی زنان در دستگاه خلافت عباسی (132 656 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان در صحنة سیاست جهان اسلام، با توجه به سنت ها، عقاید و آموزه های دینی، موقعیت متفاوتی داشته اند. با وجود بحث های فقهی و دینی گسترده در این زمینه، عصر عباسی نقطة عطفی در حیات سیاسی زنان به حساب می آید. در این دوره حرمسرا، یکی از کانون های قدرت و از عوامل تأثیرگذار، در فرایند تحولات سیاسی و رقابت های درباری است. زنان حرم، با استفاده از موقعیت شان در دستگاه خلافت و نفوذ بر خلیفه و خاندان او، امرا و عوامل دربار، به رقابت با دیگر عناصر قدرت پرداخته و در امور سیاسی همانند تصمیمات حکومتی، عزل و نصب ها، توطئه های درباری و... دخالت می کردند که معمولاً در دو قالب نمود پیدا می کرد: عملکردی که با توقع عمومی جامعه از نقش آنها در سیاست انطباق داشت. عملکردی که با این توقع هماهنگ نبود. این پژوهش، با استفاده از رویکردی کمی ، به مقایسة دو عملکرد متوقَع و غیرمتوقَع سیاسی زنان، در دستگاه خلافت عباسی پرداخته است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که سهم فعالیت سیاسی غیرمتوقع زنان، بیش تر از فعالیت سیاسی متوقع است.
جاده وخان در مبادلات تجاری میان ایران و چین (از قرن اول تا قرن هشتم ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخه اصلی راه ابریشم، که یک سر در قسطنطنیه و یک سر در چانگ آن داشت، دارای شاخه های فرعی موازی و متقاطع بسیاری بود که به بیشتر آنها تا امروز توجه کافی نشده است. راه بزرگ خراسان (راه اصلی ابریشم) در آستانه ورود به ماوراءالنهر، در شهر آمل به دو شاخه تقسیم می شد: جاده جونغاریه و جاده وخان. جاده جونغاریه از راه سغد- فرغانه وارد سرزمین چین می شد؛ اما جاده وخان به موازات رود جیحون تمام مسیر رود را تا سرچشمه اصلی آن، در دره وخان، طی می کرد و ازطریق همین دره وارد سرزمین چین می شد. هدف از این بررسی نیز مطالعه این جاده ازلحاظ جغرافیا و تجارت جاری در آن است. با اتکا به رهیافتی توصیفی این بررسی قصد دارد تا با کنکاش در کتب تاریخ و جغرافیای اسلامیِ حد فاصل قرون سوم تا هشتم هجری، سفرنامه های جهانگردانی چون مارکوپولو و هیون تسانگ، و برخی یافته های معاصر باستان شناسی به ارائه تصویری جامع از این جاده و مبادلات آن نائل آید. جاده وخان ضمن پوشش تجارت در ربع مرو، ربع بلخ، حوزه چغانیان و قبادیان، حوزه ختّلان، حوزه بدخشان و حوزه وخان شبکه داد و ستد گسترده ای را در تمام طول راه خود از آمل تا ختن ایجاد کرده بود.
تاریخ سلاطین هورامان تداوم یا تحول تاریخ نگاری محلی در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخ های محلی حیات بالنده ای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایش های زیست بوم نگاری پررنگی دارند. این تاریخ ها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهم ترین نمونه های این تواریخ، تاریخ سلاطین هوراماناست. این کتاب، در عهد مظفری، با محوریت سلسله سلاطین هورامان و در منطقة هورامان کردستان نگارش یافته است. خاندان سلاطین هورامان، از امرای حاکم بر بلوک هورامان،از بلوکات تابع ایالت کردستان ایران به مرکزیت سنندج بودند که تاسال 1284ق. خاندان کرد اردلان بر این ایالت حکومت می کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان آثار عرضه شده در کردستان، از صدر قاجار تا پایان عهد مظفری، به جز کتاب تحفة ناصریاز میرزا شکرالله سنندجی، که برخی دیدگاه های نوین نسبت به تاریخ نویسی داشته است، بقیة تواریخ از جمله تاریخ سلاطین هورامانبه سبک و سیاق مورخان سنّتی نگارش یافته است.
تحلیل مواضع سیاسی روحانیون بهبهان در تحولات انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
مواضع و عملکردهای روحانیون از دوران مشروطه تاکنون یکی از موضوعات مهم و اساسی در روابط میان حکومت و نهاد روحانیت بوده است. دغدغه های فکری و سیاسی روحانیون درارتباط با سازوکارهای اتخاذی حکومت، اثرات و پیامدهای مستقیمی را در عرصه های سیاسی و اجتماعی مملکت به دنبال داشت. روحانیون از دیرباز تا زمان موردبحث (انقلاب اسلامی) یکی از گروه های بانفوذ اجتماعی بوده اند که نظریات آن ها بسان راهکارهای مؤثری در جامعة سیاسی ایران مطرح بوده است. این گروه بسته به شرایط و تحولات سیاسی و اجتماعی رفتارهای گوناگونی را از خود به نمایش گذاشته اند. این مقاله به روش تحلیل مضمون روایت ها به بررسی مبانی اصول فکری و مواضع سیاسی روحانیون شهرستان بهبهان در رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است. براساس رهیافت های پژوهش، روحانیون شهرستان بهبهان به چهار طیف تقسیم می شوند: روحانیون سنتی (غیرسیاسی)؛ روحانیون محافظه کار؛ روحانیون انقلابی؛ روحانیون طرفدار حکومت پهلوی. مواضع متفاوت طیف های گوناگون روحانیون شهرستان حاکی از تفاوت در دیدگاه های فقهی و سیاسی آن ها بود و درعمل به صورت رویکردهای گوناگون سیاسی نمود می یافت. در مبارزات سیاسی و انقلابی، چندوجهی بودن افکار و دیدگاه های روحانیون به وضوح قابل مشاهده است و دراین میان روند تفاوت سلایق و دیدگاه های آنان در ابعاد وسیع و گسترده ای نمایان شده است.
پژوهشی بر تزیینات معماری دورﮤ غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود بناهای تاریخی غزنویان در مناطقی مانند غزنه، لشکری بازار و بلخ که برخی به شکل نیمه مخروبه باقی مانده است یا نام آنها در منابع تاریخی و ادبی معتبر درج شده است، همگی نشان دهندﮤعظمت این تمدن، به ویژه در خلال سال های حکومت سلطان محمود (378تا421ق/988تا1030) و فرزندش مسعود (421تا432ق1030تا1040/م) است. این فعالیت های چشمگیر عمرانی در ساخت مناره ها، کاخ ها، مدرسه ها، مسجدها، باغ ها و بناهای تدفینی با آرایه های متنوع و زیبا تجلی کرده اند و بر اهمیت تزیینات معماری در آراستن بناهای دورﮤ مذکور تأکید می کنند؛ ازآن جمله باید به کاربرد گستردﮤ حجاری هایی با مرمر (رُخام)، آجرکاری های متنوع با تکنیک تراش و قالبی، کاشی های یک رنگ با نقوش برجسته، دیوارنگاره ها، گچ بری ها و آثار چوبی در تزیینات معماری اشاره کرد که از میزان علاقه مندی و تسلط هنرمندان این دوره تاریخی نشان دارند؛ بنابراین معرفی انواع این تزیینات و نحوﮤ کاربرد آنها در بناهای برجای مانده از دورﮤ غزنوی، هدف این مقاله است. درواقع مقاله درصدد پاسخ گویی به چیستی نقوش گیاهی و هندسی و کتیبه ها و ترکیب بندی های به کاربرده شده در این تزیینات است. روش یافته اندوزی با استناد به منابع مکتوب و سایت های معتبر اینترنتی بوده است که به روش تاریخی توصیفی به انجام رسیده است. ﻧﺘیﺠﮥ مطالعات نشان می دهد در تزیینات مذکور، طرح ها و نقش ها شامل انواع کتیبه های ظریف به خط کوفی و قلم نسخ، نقوش نمادین (قندیل)، آرایه های گیاهی موزون و درهم تنیده (اسلیمی و ختایی)، نقوش هندسی همچون گره های شش و هشت و پیلی، انواع جانوران و پرندگان مانند اسب، فیل، شیر، عقاب و...، نقش انسان و موجودات ترکیبی با موضوعاتی نظیر ﺻﺤﻨﮥ نبرد، بزم و ردیف حیوانات در حال حرکت است. این تزیینات بیشتر در کادرهای محرابی شکل، قاب بندی های مُداخل و هندسی و حاشیه ها، ترکیب و تکرار شده است.
آل پرچم از آغاز تا فرجام
حوزههای تخصصی:
با ورود ترکمانان به ایران، سلجوقیان توانستند از آن ها به عنوان نیروهای نظامی استفاده کرده و با اتکای بر آن ها به قدرت برسند. با تضعیف حکومت سلجوقیان در قرن ششم، ترکمانان ایوایی که نقش پررنگی در فتح ایران و آناطولی ایفا کرده و بسیاری از آن ها نیز در منطقه جبال ساکن شده بودند هم چون بسیاری از این ایلات ترکمان درصدد دست یابی به قدرت برآمدند. بدین گونه در نیمه دوم سده ششم هجری ترکمانان ایوایی به زعامت آل پرچم در جبال شکل گرفته و در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی و بعد از آن خوارزمشاهی موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شدند. ایواها در زمان سلیمان شاه ایوایی در نیمه اول سده هفتم به اوج قدرت رسیدند. آن ها با رهبری سلیمان شاه با خلیفه عباسی بر علیه مغولان متحد شده و قریب به چهل سال در برابر پیش روی مغولان مقاومت کردند ولی سرانجام با فتح بغداد و قتل سلیمان شاه امارت ایوا نیز از هم پاشید. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی حول محور این پرسش سامان یافته است که؛ چه عواملی مسببات شکل گیری آل پرچم را فراهم آورد و پرچمیان چه نقشی در تحولات زمان خود ایفاء نمودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که آل پرچم هرگز درصدد تشکیل سلسله ای بزرگ هم چون دیگر سلسله های بزرگ آن زمان برنیامدند و تنها به عنوان یک حکومت محلی و متحد خلافت عباسی سال ها مانع موفقیت مغولان برای فتح بغداد شدند.
زمینه های اقتصادی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفویه
حوزههای تخصصی:
مهاجرت همواره یکی از راه کارهایی بوده است که انسان را در تلاش خود برای سازگاری با محیط و فائق آمدن بر دشواری ها کمک کرده است. مهاجرت از فلات ایران به شبه قاره هند پدیده ای منحصر به یک دوره زمانی معین نیست اما به نظر می رسد که این روند پس از تأسیس سلسله های اسلامی در شبه قاره رشد و اهمیتی ویژه پیدا کرد، بعد از حمله اعراب به ایران ما شاهد مهاجرت ایرانیان (پارسیان) به آن سوی مرزهای کشور و بیشتر از همه به سوی کشور هند بودیم که آغاز مهاجرت های گروهی و فردی به این سرزمین شد و بعد از اسلام نیز ادامه داشت؛ اما اوج مهاجرت ایرانیان به هند در دوره سلطنت صفویان در ایران و گورکانیان (مغولان تیموری) در هند بود. در این مقاله سعی بر آن شده است که به چرایی عوامل داخلی و خارجی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفوی با تکیه بر مسائل اقتصادی به عنوان مهم ترین هدف مقاله پرداخته شود برای دستیابی به عوامل مهاجرت از دو روش توصیفی و تحقیق های تحلیلی و تبینی استفاده شده است. در مقاله پیش رو سعی بر آن شده است تا درباره تعداد مهاجرین ایرانی، گروه مهاجرین، شناسایی موقعیت جغرافیایی هند اشاره کرد. شهرت دیرینه هند ازنظر وجود امکانات و ثروت های مادی، مجاورت شبه قاره با سرزمین های ایرانی، وجود زمینه های گسترده تجاری میان دو سرزمین و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در هند از مهم ترین عوامل جاذبه برای این مهاجرین بوده است.
از طبرستان تا مازندران؛ تأملی بر دگرگونی مفهومی و جغرافیایی طبرستان از آغاز تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد می شود. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی می کند. حاصل تحقیقات نشان می دهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نام گذاری مازندران با ویژگی های جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابت های خاندانی، درگیری های داخلی و توسعه طلبی حکام، در نوسان بوده است.
جریان های تاریخی دانش طب در ایران عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دانش طب به عنوان یکی از شاخه های مهم مجموعه علوم موسوم به حکمت و فلسفه، در ارتباط با سنت و سابقه این علم در ایران و تغییرات سیاسی و فرهنگی عصرسلجوقی، در چه وضعیتی قرار گرفته و درچه مسیری جریان یافت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش طب به لحاظ تاریخی به عنوان یکی از سنت های علمی و فکری ریشه دار در تاریخ ایران، به جهت ویژگی های خاص خود، در یک وضعیت سه وجهی متناقض قرارگرفته و به موجودیت خود ادامه داد. از یک سو به جهت گسترش حساست ها و تعصبات مذهبی در بین نخبگان مذهبی و عوام همسو با آنها، علم طب از حیث مبانی علمی و برخورداری از نهادهای آموزشی فراگیر دچار محدودیت های جدی شد. اما از وجهی دیگر، دانش طب به علت ارتباط داشتن با حفظ صحت انسان و درمان بیماری ها به شدت مورد نیاز حکام و اهل قدرت و نخبگان سیاسی-مذهبی بود. به طوری که به جهت چنین نیازی، این دانش طی دوره سلجوقی در چارچوب نیازهای اهل قدرت و زمینه های اجتماعی، در شکل دو مکتب طبی عراق و خراسان، موجودیت خود را بازآفرینی و استمرار بخشید. در وجه سوم، تغییری که در این دوره در موقعیت علوم طب ایجاد شد و مبنای آینده این دانش در تاریخ ایران قرار گرفت، ترجمه و تألیف رسائل پزشکی به زبان فارسی بود. روندی که برای اولین بار اتفاق می افتاد و خود را در خراسان و عراق، به عنوان مهمترین حوزه های جغرافیایی- فرهنگی ایران عصر سلجوقی نشان داد.
کنکاشی در روابط تاریخی ایران و سوریه (1946-2011)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات روابط بین الملل، بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و تداوم روابط بین کشورهاست. در تاریخ روابط بین الملل می توان موارد زیادی را یافت که تهدیدهای مشترک، نقش زیادی در شکل گیری روابط، تشکیل اتحادها و تداوم آن ها داشته اند. روابط سوریه و ایران را تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می توان در چارچوب روابط دو ابرقدرت ایالات متحده آمریکا و شوروی و دسته بندی های منطقه ای منبعث از فضای جنگ سرد در منطقه ارزیابی کرد. این روابط بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از آن نوع مناسبات در خاورمیانه است که می توان نقش دشمنان مشترک را در گسترش و تحکیم آن به وضوح مشاهده کرد. ماهیت اسلامی انقلاب، تشکیل جمهوری اسلامی و تدوین اصول جدید قانون اساسی منجر به تغییر در مبانی و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد و تجدیدنظر در روابط با سایر کشورها به خصوص سوریه را در پی داشت. در پژوهش حاضر در چارچوبی تاریخی و تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال هستیم که: چه عواملی در شکل گیری و تداوم روابط ایران و سوریه از 1946 تا 2011 موثر بوده است؟ در این مقاله مناسب ترین نظریه هایی شناسایی شده اند که قابلیت تبیین اتحاد پیچیده و راهبردی را میان ایران و سوریه داشته اند و در میان آن ها از دو نظریه سازه انگاری و نئورئالیسم استفن والت برای بررسی روابط راهبردی دو کشور استفاده شده است تا به طور عینی تر بتوان به بررسی روابط دو کشور پرداخت.
جغرافیای تاریخی ملایر در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع برخی حوادث تاریخیِ مهم در قرون نخستین اسلامی در ایالت جبال، جایگاه این منطقه را در سرنوشت تاریخی ایران برجسته نموده است. یکی از نواحی جبال، ملایر است که با توجه به واقع بودن بر سر راه های ارتباطی شرق و غرب، در تحولات تاریخیِ قرون نخستین اسلامی نقشی قابل توجه داشته است، ولی در منابع نامی از ملایر برده نشده است. این مقاله در صدد است تا ضمن تبیین چرایی سکوت منابع درباره ملایر، به معرفی اماکن جغرافیاییِ آن در نخستین قرون اسلامی بپردازد. این مقاله نشان می دهد که در دوره مورد پژوهش، تغییر نام های جغرافیایی در طول زمان، فقدان داده ها درباره این منطقه را موجب شده است. همچنین معلوم م ی شود منطقه ملایر به لحاظ اداری زیر عنوان جوانق (= خوابق) شناخته شده و تابع نهاوند بوده است و برخی از اماکنِ منطقه همچون رامن، راکاه، گوراب، کسب، کرکان و مرغزار قراتگین مورد توجه بود ه اند.
بررسی جایگاه تصوف و فرق صوفیانه همدان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همدان در طول تاریخ همواره پذیرای اقوام و گروه های مختلف قومی و مذهبی بوده که اهل تصوف از قدیمی ترین آنها به شمار می رود. این شهر در دوره قاجاریه به دلیل موقعیت طبیعی و جغرافیایی خود در غرب ایران و نزدیکی به مسیرهای ارتباطی، مورد توجه گرو ههای صوفیانه قرار گرفت. افزایش جمعیت صوفیان در این دوره و گسترش فعالیت های آنان منجر به برخی انشعابات و برخورد با دیگر گروه ها گردید، هرچند بسیاری از این وقایع و حوادث این گروه در این دوره، متأثر از سیاست های حاکمان قاجاری و خاندان های حاکم محلی بود. لذا نگارندگان در پژوهش حاضر در تلاش هستند تا در یک رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی جایگاه تصوف همدان در دوره قاجاریه و فرق و انشعابات آن بپردازند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصوف و فرق صوفیانه همدان در این دوره، علی رغم برخی وقایع و حوادث، یکی از دوران های پررونق خود را تجربه کرد که افزایش جمعیت و نفوذ صوفیان در این دوره خود گویای این واقعیت است.
بررسی جایگاه یاسا در عهد تیموریان (771-911 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
هجوم مغولان از جمله حوادث مهم در تاریخ میانه ایران به شمار می رود. تأثیرگذاری حمله مغولان بر تحولات فرهنگی-اجتماعی تا قرن ها نمایان بود. با وجود آنکه مغولان قومی بیابانگرد محسوب می شدند؛ ولیکن در امور اجتماعی خود دارای قوانین خاص بودند. یاسا مجموعه ای از قوانین و مقررات وضع شده از طرف چنگیز خان در موضوعات و مسایل گوناگون و تدابیر امور کشوری و لشگری است که جانشین های وی ملزم به اطاعت از آن بودند. این قوانین موجب می شد که روابط اجتماعی در ساختار جامعه دارای چارچوب معین باشد و همه افراد را ملزم به رعایت آن می کرد. تخطی از قوانین عواقب ناگواری برای فرد خاطی به دنبال داشت. قوانین یاسا در زمان جانشینان چنگیز خان نیز به دقت رعایت می شد. تیموریان به عنوان جانشینان ایلخانان نیز به رعایت یاسا پرداختند. تیمور که از بسیاری از جهات شبیه به چنگیز خان مغول بود، در پی احیای عمل به یاسا بود و در امور حکومتی به دقت رعایت به آن را پی می گرفت. در دوره جانشینان تیمور نیز بسیاری از خاطیان و محکومین مطابق با یاسا مورد مجازات قرار می گرفتند. نظر به اهمیت موضوع در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای به دنبال بررسی جایگاه یاسا در عصر تیمور گورکانی و جانشینان (771-911 ه . ق) آن هستیم.
واکاوی راهکارهای دولت در مدیریت بحران ومقابله با چالشهای سلامت وبهداشت عمومی فارس (1304-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات تاریخ محلی فارس وپژوهشهای تاریخ اجتماعی این خطه،وضعیت بهداشت وسلامت عمومی یکی از مباحث در خور توجه است.بررسی اسناد آرشیوی وشواهد تاریخی در خلال سالهای1304تا1320 ه.ش حاکی از گستره اقدامات نهادی در حوزه بهداشت وسلامت عمومی است.نهادهای بهداشتی در این دوران بر اساس سیاست های کلی حاکمیت در راستای نوسازی ومدرن سازی، فعالیت هایی در جهت نظارت بر بهداشت عمومی ومدیریت بحران های ناشی از همه گیری بیماریهای واگیرانجام دادند. مقاله ی پیش رو با اتکابه اسناد ارشیوی وسایر شواهد تاریخی می کوشد چشم اندازی از وضعیت سیاست وبهداشت عمومی را در فارس دوران پهلوی ارائه دهد.بر مبنای اهداف اصلی پژوهش دراین نوشتار،ضمن تبیین تهدیدات سلامت عمومی وعوامل اسیب زا در این زمینه ،رویکرددولت وسایر آحاد اجتماع در این زمینه نیز مد نظرقرار خواهد گرفت. دستاوردهای این پژوهش نشانگرگستره ی اقدامات نهادهای بهداشتی ونظارت دولت دررفع چالش های این حوزه وتاثیرسرمایه های اجتماعی وفرهنگی در رفع معضلات بهداشتی وعوامل تهدید زای سلامت عمومی در این خطه است.نمود بارزتعامل سرمایه های اجتماعی وفرهنگی ،تعامل مدیران نهادهای آموزشی با موسسات بهداشتی فارس در راستای حفظ بهداشت وسلامت عمومی این منطقه است. واژگان کلیدی:بهداشت وسلامت عمومی،فارس،پهلوی *استادیار دانشگاه آزاداسلامی واحدداراب **دانشیار دانشگاه بیرجند
بررسی تحلیلیِ نمایش های مردمیِ رایج در تهرانِ عصر ناصری
حوزههای تخصصی:
در عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313-1264 ق/ 1895-1847 م)، به دلیل آزادی های نسبی و از سویی طبع هنر دوست او، نمایش های سنتی ایران به صورتی آزادانه تر- البته گاه با قبض و بسط هایی- نسبت به ادوار قبل و حتی پس از خود ادامه یافت. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع متقن و تحقیقات جدید به این پرسش پاسخ دهد که رایج ترین نمایش های تهران در عصر ناصری چه بوده و از چه ویژگی های هنری بصری در اجرا و درون مایه کلامی برخوردار و متعاقباً هنرمندان این عرصه دارای چه جایگاهی در دربار و در نزد توده مردم بوده اند؟ یافته ها حاکی از آن است که در نمایش های عصر ناصری در تهران، علاوه بر کاربرد تکنیک های هنری که تا پیش از آن چندان رایج نبوده است، آمیزه ای از عادات، آداب، کلام و گفتار موجود بود که خود عاملی محسوب می-گردید تا همواره از سوی دربار و عامه مردم، خواست فزاینده ای بر این گونه نمایش وجود داشته باشد. علاوه بر این، نمایش های سنتی، ملموس ترین و عینی ترین شکل از بازآفرینی موقعیت ها و روابط انسانی را در خود داشت و از این رو می توان گونه های نمایشی این عصر را؛ قالبی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوه ای برای برگردانیدن مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی دانست. این نمایش ها در تهرانِ عصر ناصری، در یک دسته بندی کلی شامل تعزیه، معرکه، نقالی، تقلید، تخت روحوضی و خیمه شب بازی می باشد.