فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۱ , ۲۰۲۳
76 - 98
حوزههای تخصصی:
The aim of present study was to explore the comparative effect of direct corrective feedback and recast on EFL learners’ reading comprehension in a critical thinking (CT) context. Sixty female EFL learners were selected from a larger group of 85 learners through convenience sampling and were given a Preliminary English Test (PET) to assess their proficiency levels. As the next step, the participants formed two random experimental groups. The reading comprehension abilities of both groups were measured before and after the treatment through administration of reading section of two separate versions of PET. Both groups received 12 sessions of the treatment. Two paired samples t-tests were utilized, both of which proved significant improvement for both groups from pretest to posttest. Then, the posttest scores of the two groups using an independent samples t-test were compared. Based on the results, the difference between the two groups turned out to be significant indicating superiority of the effect of the recast. This study can have important implications for the stakeholders in foreign language (FL) education.
Designing a native entrepreneurship education model for higher education: A qualitative study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۳ , ۲۰۲۳
123 - 139
حوزههای تخصصی:
In today's competitive world, universities and organizations are successful that are able to make the most of information and knowledge. For this reason, many universities have started knowledge orientation through entrepreneurship education. The aim of the present study was to investigate scientific articles and researches in relation to entrepreneurship education model. To identify the elements of the native model of entrepreneurship education, a qualitative approach and content analysis method was used. Therefore, for this purpose, 50 articles developed by local and international authors were reviewed. Findings showed that entrepreneurship education model can be classified in three dimensions of capability-oriented, personality-oriented and lesson-oriented themes, which can be used to design a native model of entrepreneurship education in higher education.
The role of text type on the use of metacognitive reading strategies: Iranian EFL learners' perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۱ , ۲۰۲۳
99 - 120
حوزههای تخصصی:
The current study used a qualitative methodology to examine how Iranian EFL learners practically applied Metacognitive Reading Strategies (MRs) when reading narrative and expository English texts. The study also investigated the participants' perceptions of the impact of text type on using MRs while reading narrative and expository English passages. The researchers selected 40 intermediate EFL learners studying TEFL at Islamic Azad University and Farhangyan University using purposive sampling as focused participants. The instruments employed included the Oxford Placement Test, semi-structured interviews, and think-aloud protocols. The data analysis involved theme-based analysis. The think-aloud protocol analysis indicated that participants employed multiple strategies when engaging with the expository text compared to the narrative text. The finding suggested that text types affected readers` overall performance. The semi-structured interviews revealed that learner's perceptions of text type played a vital role in reading different text types. The practical implications of the study were also discussed.
The comparative study of teacher vs. peer scaffolding on improving Iranian EFL learners’ speaking skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۳ , ۲۰۲۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of teacher and peer scaffolding on the speaking performance of Iranian EFL learners. Utilizing a quasi-experimental design, 60 intermediate-level female learners were selected from a population of 75, divided into three groups: teacher scaffolding, peer scaffolding, and a control group. The study employed the Preliminary English Test (PET) and speaking pretest and posttest to ensure homogeneity and measure the participants’ progress in speaking proficiency. The results of a One-way ANOVA indicated significant improvements in speaking performance for both scaffolding groups compared to the control group. However, no significant difference was found between the effects of teacher and peer scaffolding. These findings suggest that both types of scaffolding are equally effective in enhancing L2 speaking skills, supporting the theoretical framework of Vygotsky’s Zone of Proximal Development (ZPD). The study underscores the importance of incorporating scaffolding into language instruction to foster better speaking outcomes.
A comparative study of novice and experienced EFL teachers’ remotivational strategies: Ecological systems and Self-determination theories in perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۲ , ۲۰۲۳
35 - 62
حوزههای تخصصی:
This study, drawing on a dual theoretical standpoint constituting ecological systems theory (EST) and self-determination theory (SDT), compared Iranian novice and experienced EFL teachers’ remotivational strategies. The participants, selected based on convenience sampling technique, comprised two equal 32-member groups of novice and experienced EFL teachers teaching different proficiency levels at six language institutes. To gather data, semi-structured interviews were conducted. The results of thematic data analysis indicated that novice and experienced teachers were approximately similar in terms of the emerging theme instances situated within the integrative SDT/EST framework. Nonetheless, novice and experienced teachers were markedly different concerning the number of theme instances for each SDT facet positioned in the EST layers. Moreover, the results of Chi-square test demonstrated significant differences between novice and experienced teachers in terms of the number of themes existing in the SDT/EST frame. The results, enhancing teacher educators’ understanding of the similarities and disparities between novice and experienced teachers’ perceptions of remotivational strategies, can provide teachers and teacher educators with awareness concerning how remotivational strategies are nested across multiple systems while simultaneously being informed by a certain motivation-specific theory.
بازاندیشی برنامه درسی در عصر هوش مصنوعی، از ابزار آموزشی تا بستر تمدنی: رهیافتی نو در جنبش چندبسترسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
31 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه برنامه درسی در تمدن هوش مصنوعی بود. این پژوهش به روش مرور نظامند انجام شد. جامعه آماری 109مقاله بین سال های 2020-2023 بود که 21 مقاله مرتبط به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که رابطه برنامه درسی و هوش مصنوعی به دو صورت است: هوش مصنوعی به عنوان ابزاری در برنامه درسی، برنامه درسی به عنوان بخشی از تمدن هوش مصنوعی که شامل برنامه درسی ساخت هوش مصنوعی، هوش مصنوعی در آموزش های بالینی، تغییر در پارادایم یادگیری الکترونیکی، شبیه سازی محیط های آموزشی، هدایت یادگیری و تعیین مسیرشغلی، تغییر از سیستم های مدیریت یادگیری به پتلفرم های تجربه یادگیری، تلفیق هوش مصنوعی در محیط های کاری، شایستگی های منطبق با تمدن هوش مصنوعی مانند بوم شناسی فناوری و تعامل با هوش مصنوعی در ابعاد مختلف زندگی، تمرکز بر پرورش استعدادها در راستای فناوری هوش مصنوعی، یادگیری مبتنی بر واقعیت افزوده و تلفیق فناوری متاورس در برنامه درسی و محیط های آموزشی و یادگیری بدون محدودیت است.
نقش فناوری های نوین و هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزشی: یک مطالعه مروری در آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش ابتدایی یکی از مهم ترین مراحل در فرآیند یادگیری و شکل دهی به توانایی ها و مهارت های پایه دانش آموزان است. در سال های اخیر، فناوری های نوین و به ویژه هوش مصنوعی (AI) نقش به سزایی در تحول و بهبود فرایند های آموزشی در مقطع ابتدایی ایفا کرده اند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فناوری های نوین و هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزشی در آموزش ابتدایی می باشد. روش ها: روش پژوهش حاضر کیفی و در قالب مروری توصیفی می باشد. برای گردآوری داده ها، از منابع معتبر علمی، اسناد موجود و مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. این اطلاعات به صورت توصیفی، تحلیل و تفسیر شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که فناوری های نوین و هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزشی در6 بعد نقش موثری دارد. این ابعاد شامل توانمند کردن دانش آموزان با و بدون چالش های فیزیکی و یادگیری، یادگیری عمیق تر و معتبر مسائل آموزشی توسط هوش مصنوعی، بهبود آمادگی دانش آموزان برای ورود به مقاطع بالاتر، آموزش معلمان و توسعه ی حرفه ای آنها، رفتار و مدیریت کلاس، بازخورد و امتیازدهی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که توانمند کردن دانش آموزان با و بدون چالش های فیزیکی و یادگیری توسط هوش مصنوعی منجر به یادگیری عمیق تر و معتبر مسائل آموزشی شده و در راستای آن آمادگی دانش آموزان را برای ورود به مقاطع بالاتر بهبود می بخشد. همچنین عملکرد حرفه ای معلمان، رفتار و مدیریت کلاس توسط آنها و در نهایت بازخورد و امتیازدهی در توسعه ی روش های تدریس آموزشی از طریق هوش مصنوعی ارتقاء می یابد. نتایج به دست آمده از این مطالعه، اهمیت روزافزون فناوری های نوین و هوش مصنوعی در تحول نظام آموزشی ابتدایی را تأیید می کند و زمینه را برای استفاده هوشمندانه و بهینه از این ابزارها در جهت ارتقای کیفیت آموزش فراهم می سازد.
طراحی و اعتباریابی مقیاس عوامل موثر در شکل گیری برنامه های درسی پوچ پنهان در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
61 - 86
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف طراحی و اعتبار یابی مقیاسی در زمینه علل ایجاد برنامه های درسی پوچ پنهان در رشته کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. رویکرد پژوهش که در سال 1400-1401 انجام شد، ترکیبی و با استفاده از طرح اکتشافی متوالی مدل ابزار سازی و طی دوگام بود. در گام اول ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و درگام دوم پرسشنامه طراحی شده مورد استفاده قرار گرفت. جامعه پژوهش 1526 نومعلم دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان در استان خراسان رضوی طی دو سال 1395 و 1400 بودند. نمونه موردنظر در گام اول به روش هدفمند و با معیار اشباع نظری یعنی 33 مصاحبه به پایان رسید. فرایند تجزیه وتحلیل داده های حاصل نیز با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نمونه پژوهش در گام دوم 490 نفر از نومعلمان بودند که براساس جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که پرسشنامه طراحی شده دارای روایی و پایایی مناسبی هست. همچنین سه مولفه شایستگی ها و صلاحیت های اساتید، ضعف در محتوای آموزشی دروس و سرفصل و ضعف در بودجه بندی زمانی، دارای بیشترین توان پیش بینی در زمینه ایجاد برنامه های درسی پوچ پنهان در دانشگاه فرهنگیان هستند. نتایج بیانگر آن بود که مقیاس طراحی شده در این پژوهش، می تواند ابزار مناسبی برای تعیین میزان عوامل موثر در شکل گیری برنامه های درسی پوچ پنهان در دانشگاه فرهنگیان باشد.
تحلیلی بر دانش و عملکرد دانش آموزان نسبت به مهارت های شهروندی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
179 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله سنجش میزان دانش و عملکرد مهارت های شهروندی دیجیتال در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر سنندج بود. ایﻦ ﺗﺤﻘیﻖ از نوع ﺗﻮﺻیﻔﻰ - ﭘیﻤﺎیﺸﻰ و جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس 784 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ای مرکب از پرسشنامه Al-Zahrani (2015) و Choi et al. (2017) و بعضی از سؤالات ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ بود که پایایی آن از طریق روش آلفای ضریب کرونباخ 88/. به دست آمد. پرسشنامه به صورت اینترنتی اجرا شد. بر اساس نتایج حاصل دانش آموزان در مؤلفه تجارت دیجیتال، ارتباطات دیجیتال، کنشگری سیاسی اینترنتی و دیدگاه انتقادی دانش آموزان دارای عملکرد پایین و در مؤلفه دیدگاه انتقادی دانش آموزان دارای دانش پایینی بودند. در مؤلفه ارتباطات دیجیتال دانش آموزان دارای دانش متوسطی و در مؤلفه های مهارت های فنی، آداب دیجیتال و امنیت دیجیتال دانش آموزان دارای عملکرد بالا و در مؤلفه آداب دیجیتال، قانون دیجیتال، سلامت و تندرستی دیجیتال دانش آموزان دارای دانش بالا بودند. براساس نتایج بدست آمده و در راستای توسعه و ارتقای مهارت های شهروندی دیجیتال بهتر است که در برنامه درسی و محتوای کتاب های درسی مقطع متوسطه دوم آموزش های لازم جهت تربیت نسل دیجیتالی آینده طراحی شود.
مطالعه موردی برنامه درسی سنگاپور به منظور تبیین چگونگی کاربست رویکرد کاوشگری در تدوین حوزه های یادگیری برنامه درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
151 - 178
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی سنگاپور، رویکرد کاوشگری را به عنوان راهبرد آموزش در قرن 21 به کار گرفته است. هدف این مقاله، توصیف نحوه کاربست رویکرد کاوشگری در برنامه درسی مکتوب سنگاپور به منظور ارائه پشتوانه علمی لازم برای سیاستگذاران در حوزه برنامه ریزی درسی بود. روش این پژوهش، مورد پژوهی کیفی و گروه هدف (جامعه) راهنماهای برنامه درسی حوزه های مختلف یادگیری کشور سنگاپور بود. برای اطمینان از روایی داده ها از سه روش بازبینی توسط همکار، ممیز بیرونی و توصیف غنی استفاده شد. پایایی داده ها نیز با استفاده از توافق بین دو کدگذار تایید شد. یافته ها نشان داد که در حوزه های یادگیری زبان انگلیسی؛ ریاضیات و علوم تجربی؛ هنر؛ مطالعات اجتماعی؛ و تربیت منش و شهروندی به ترتیب کاوشگری گفت وشنودی؛ کاوشگری علمی؛ کاوشگری زیبایی شناختی؛ کاوشگری علوم انسانی و کاوشگری اخلاقی فکورانه مطرح شده است. پیشنهاد می شود تدوین کنندگان راهنماهای برنامه درسی پنج اصل پرسشگری؛ تجزیه و تحلیل شواهد؛ تأمل و ارزشیابی؛ خلق و توسعه دانش و برقراری ارتباط را مورد توجه قرار دهند.
پدیدارشناسی تجارب زیسته دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان از حضور در دوره های کارورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
193 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تجزیه و تحلیل ادراک و تجارب زیسته دانشجومعلمان از حضور در دوره های کارورزی است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. جامعه مشارکت کنندگان شامل 24 دانشجومعلم ترم هشتم پردیس علامه طباطبایی دانشگاه فرهنگیان لرستان در پایان سال تحصیلی 1403-1402 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. داده ها با استفاده از رویکرد تحلیلی تفسیری و با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه های به عمل آمده تحت دو عنوان کلی و ده مضمون فراگیر شامل: 1. مزایا و نقاط قوت (شایستگی عوامل راهنما، شایستگی امور آموزشی، توسعه مهارت های حرفه ای، انگیزه معلم و آینده پژوهی) و 2. چالش ها و نقاط ضعف (ضعف عوامل راهنما، ضعف سیستم اداری، مسائل ساختاری کارورزی، مسائل دانشجومعلم و مسائل مدرسه) و همچنین سی مضمون سازمان دهنده ارائه شدند. در انتها نیز پیشنهاداتی در راستای بهبود و ارتقای کیفیت برنامه درسی کارورزی ارائه شد.
بازنمایی عوامل و نشانگان روان شناختی موثر در بروز خطاهای ریاضی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مشاهدات میدانی، نتایج آزمون های درون مدرسه ای، آزمون های ملی در درس ریاضی و عملکرد ضعیف دانش آموزان ایرانی در آزمون های بین المللی، نشان می دهد که آموزش و درک ریاضی در دوره ابتدایی با مشکلات متعددی همراه است. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل و نشانه های روان شناختی موثر در بروز یا تشدید خطاهای ریاضی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی انجام شد. روش ها : بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوردی گردید. مصاحبه شوندگان به روش ملاکی انتخاب شدند و بعد از 23 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. به منظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت»، سه سو سازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها به شناسایی و طبقه بندی سه دسته از عوامل «انگیزشی»، «روانی» و «حافظه ای» منجر گردید و 26 نشانه ی روان شناختی شناسایی شد. نتیجه گیری: بررسی های انجام شده نشان داد دانش آموزان دوره دبستان در یادگیری درس ریاضی با چالش های روان شناختی بسیار زیاد و متنوعی همراه هستند و ادامه این روند می تواند نشاط و پویایی در نظام آموزشی را با آسیب های بسیاری همراه ساخته و تشکیل کارگروهی تخصصی برای جلوگیری از تداوم این تبعات، از ضرورتی انکارناپذیر است.
طراحی چارچوب مفهومی سنجش ارزش ادبی (بلاغی) متون کتب درسی ادبیات فارسی بر اساس نظریه فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
235 - 258
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی چارچوب مفهومی برای سنجش ارزش ادبی کتب درسی ادبیات فارسی دوره اول متوسطه، به صورت کیفی و با استفاده از روش مرور تلفیقی شش مرحله ای کوپر انجام شده است. در این مطالعه، 40 پژوهش مرتبط به عنوان مبنای تحلیل انتخاب و بررسی شدند. یافته ها حاکی از آن است که زیر مضمون فراگیر «سنجش ارزش ادبی» به 12 مضمون سازمان دهنده و 83 مضمون پایه تقسیم شده است. اعتبار داده ها از طریق روش های علمی تأیید شد. مضامین اصلی شامل هنجارگریزی های نحوی، واژگانی، آوایی، معنایی و نوشتاری است که مستقیماً بر ارزش ادبی متون تأثیرگذارند. افزون بر این، هنجارافزایی واژگانی با استفاده از عناصر بلاغی مانند سجع و ترصیعات، به بهبود ارزش بلاغی و زیبایی شناسی متون کمک می کند. دستاورد این پژوهش، ارائه چارچوبی علمی و دقیق برای ارزیابی متون ادبی کتب درسی است که می تواند در ارتقاء تجربه های ادبی دانش آموزان نقش مؤثری ایفا کند.
مروری نظام مند بر مطالعات پیاده سازی رویکرد ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی ایران: چالش ها، فرصت ها و راهکارهای اجرایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ارزشیابی توصیفی، به عنوان رویکردی کلیدی در نظام آموزش ابتدایی ایران با تأکید بر سنجش مستمر و جامع، ظرفیت قابل توجهی برای بهبود کیفیت یادگیری و افزایش مشارکت فعال دانش آموزان دارد؛ اما در عمل با چالش های فراوانی همچون کمبود منابع آموزشی و مشکلات ساختاری مواجه است. این پژوهش با هدف شناسایی، تحلیل و ارائه راهکارهای عملی برای غلبه بر چالش ها و بهره مندی از فرصت های مرتبط با اجرای ارزشیابی توصیفی انجام شد. روش ها : مطالعه حاضر از نوع مرور نظام مند بود. به این منظور، 19 مقاله پژوهشی مرتبط که در سال های 1398 تا 1402 در پایگاه های اطلاعاتی SID و Magiran منتشر شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری، تحلیل مضمونی و ترکیب یافته ها بر اساس مدل سندلوسکی و باروسو (2007) تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل کیفی داده ها نشان داد اگرچه ارزشیابی توصیفی پتانسیل بالایی برای بهبود کیفیت یادگیری و افزایش مشارکت و انگیزه دانش آموزان دارد؛ اما اجرای آن در مدارس ابتدایی ایران با موانع قابل توجهی همراه است. اصلی ترین چالش های شناسایی شده عبارتند از: کمبود منابع آموزشی و پشتیبانی کافی، ضعف در مهارت ها و دانش حرفه ای معلمان در زمینه اجرای این رویکرد و مشکلات ساختاری در سطح برنامه ریزی درسی و سیاست گذاری های کلان آموزشی. نتیجه گیری: اجرای موفقیت آمیز ارزشیابی توصیفی نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ با مشارکت فعال تمامی ذینفعان کلیدی شامل معلمان، مدیران، والدین و سیاست گذاران آموزشی است. غلبه بر چالش های شناسایی شده و استفاده بهینه از فرصت ها می تواند نقش بسزایی در ارتقاء کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری و تحقق اهداف آموزشی در مقطع ابتدایی داشته باشد.
نیازسنجی آموزش درس هنر در مدارس ابتدایی ایران (تجربۀ زیسته معلمان، والدین و متخصصان تربیت)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: اگرچه بسیاری از مردم خلاقیت را با هنر مرتبط می دانند، محصولات به هیچ وجه در انحصار آن نیست. در زمینه های مختلف زندگی اعم از علم تا حرفه های متعدد خلاقیت وجود دارد؛ اما میزان خلاقیّت در هر یک متفاوت است. روش ها : این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. پدیدارشناسی به معنای مطالعه تجربه زیسته یا جهان زندگی است که توسط یک فرد زیسته و تجربه می شود و به معنای جهان یا واقعیت جدایی از انسان نیست. در رویکردهای پژوهشی پدیدارشناسی دو روش پدیدارشناسی توصیفی (هوسرل) و پدیدارشناسی تفسیری (هایدگر) مطرح است. پژوهش حاضر براساس روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل انجام شد. یافته ها : معلمان باید سواد علمی خود را بالا ببرند و فعالیت های جدید هنری را بیاموزند و به دانش آموزان خود یاد بدهند. در زنگ هنر نیز دروس عقب مانده خود را تدریس نکنند؛ همچنین والدین نیز استعداد هنری کودکان خود را کشف کرده و با ثبت نام کردن در کلاس هنری مهارت هنری آنها را بالا ببرند تا در آینده به هنرمندان ماهر تبدیل شده و و دانش هنری خود را به آیندگان بیاموزند؛ معلمان نیز درصورت مشاهده استعداد هنری دانش آموزان خود، آنها را تشویق و حمایت کنند. نتیجه گیری: آموزش و پرورش با افزایش بودجه در مدارس برای لوازم هنری؛ فضایی مناسب برای این فعالیت های هنری فراهم نمایند تا متناسب با روحیه دانش آموزان تنظیم شود و معلم متخصص هنر را در مدارس ابتدایی استخدام نمایند.
اثربخشی مداخلۀ آموزشی مبتنی بر رویکرد پیاژه بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر پایۀ چهارم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی پیاژه بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر پایه چهارم در دوره ابتدایی شهر بروجن انجام گرفت. روش ها روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. به این منظور از بین کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر بروجن در سال تحصیلی 1400-1401 تعداد 30 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند، به صورت هدفمند انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات آزمون از پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ-CA) (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (تعداد، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره) استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: در پایان نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مولفه های تنظیم هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل اختلاف آماری معناداری وجود داشت (001/0>P) به گونه ای که دانش آموزانی که با استفاده از روش های آموزشی پیاژه آموزش دیده بودند، در مقایسه با گروه کنترل بهبود قابل توجهی در تنظیم هیجان داشتند و ضریب اتای بدست آمده برای مؤلفه های تنظیم هیجان شامل مدیریت هیجان 28/0، انعکاس هیجان 32/0 و درک هیجان 19/0 بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات آموزشی مبتنی بر رویکرد پیاژه می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود تنظیم هیجان دانش آموزان استفاده شود.
راهکارهای مؤثر در کاهش چالش های رفتاری نوجوانان و ارتقای کیفیت آموزش: راهنمایی کاربردی برای معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: نوجوانی مرحله ای حساس از رشد است که با چالش های متعددی همراه است. پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالش ها و بهبود روابط معلم و دانش آموز انجام شده است. روش ها: این مطالعه با رویکرد مرور نظام مند، منابع علمی منتشرشده بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ (لاتین) و ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳ (فارسی) را بررسی و یافته ها را تحلیل و دسته بندی نموده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که تقویت ارتباط معلم و دانش آموز، بهره گیری از فنّاوری های نوین و تنوع در روش های تدریس از راهکارهای مؤثّر در کاهش مشکلات رفتاری و بهبود عملکرد تحصیلی نوجوانان هستند. علاوه بر این، ایجاد محیطی حمایتگر و انگیزشی در کلاس درس می تواند نقش مهمی در کاهش استرس و افزایش مشارکت دانش آموزان ایفا کند. پایبندی به اخلاق حرفه ای معلمی و ایجاد تعادل میان آموزش دانش آموز محور و معلم محور از راهبردهای تقویت ارتباط معلم و دانش آموز بوده و استفاده از روش های تدریس مسئله محور، تجربی و مدل E5 نیز نقش بسزایی در بهبود تعاملات آموزشی دارند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بر اهمیت استفاده از روش های تدریس نوین، ایجاد تعامل مؤثّر میان معلم و دانش آموز و بهره گیری از فناوری های آموزشی تأکید دارد.
رابطۀ اخلاق حرفه ای و تعهد سازمانی استادان دانشگاه فرهنگیان با کیفیت آموزشی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف، ارتباط اخلاق حرفه ای و تعهد سازمانی اساتید با کیفیت آموزشی دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. روش ها : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری به صورت مطالعه موردی استادان و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسش نامه اخلاق حرفه ای، تعهد سازمانی و کیفیت آموزشی بود. روایی پرسش نامه ها بر اساس نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با آزمون های T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس چندگانه صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین اخلاق حرفه ای، تعهد سازمانی و کیفیت آموزشی اساتید دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بالاتر از حد متوسط است. همچنین بین اخلاق حرفه ای، تعهد سازمانی و کیفیت آموزشی اساتید دانشگاه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: باتوجه به این که اخلاق حرفه ای اساتید و مؤلّفه های آن نقش معنی داری در پیش بینی تعهد سازمانی و کیفیت آموزشی دانشگاه دارند؛ لذا اساتید دانشگاه با ارتقای اخلاق حرفه ای، خود را متعهد می دانند که در راستای اهداف سازمان عمل کنند و این امر منجر به ارتقای کیفیت آموزش خواهد شد.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر تفکر خلاق در درس ریاضی پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
35 - 60
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر تفکر خلاق برای درس ریاضی پایه ششم ابتدایی انجام شد. جامعه پژوهشی شامل اسناد علمی معتبر مرتبط با موضوع بود و داده ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای هورد (1983) و روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. منطق این برنامه بر خلاقیت، تفکر سطح بالا، عدالت آموزشی و پیوند بین نظریه و عمل تمرکز دارد. اهداف شامل پرورش خلاقیت ریاضی، بهبود عملکرد، افزایش مهارت های حل مسئله و کاهش اضطراب ریاضی است. محتوا به صورت چالش برانگیز و انعطاف پذیر طراحی شده و از روش های یادگیرنده محور مانند یادگیری مشارکتی، تکالیف چالش برانگیز و فعالیت های مرتبط با دنیای واقعی استفاده می کند. معلم نقش راهنما دارد و از فناوری های تعاملی بهره می برد. دانش آموزان بر اساس سبک های فکری، توانایی ها و علایق گروه بندی می شوند. اجرای برنامه فراتر از زمان و فضای کلاسی است و ارزشیابی به صورت مستمر و با روش های متنوع انجام می شود. یافته ها نشان داد که این برنامه درسی با بازتعریف عناصر برنامه درسی، رویکردی نوآورانه و خلاقانه ارائه می دهد.
نقش واقعیت گسترده (مجازی، افزوده و ترکیبی) در برنامه درسی دانش آموزان با اختلال ریاضی، نارساخوانی و نارسانویسی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
53 - 84
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به نارساخوانی، نارساحساب و نارسانویسی در افراد با نیازهای ویژه می پردازد که مانع از پردازش عددی، تشخیص کلمات و نوشتار شده که منجر به افت تحصیلی آنها می شود. ادغام واقعیت گسترده در برنامه درسی به رفع این اختلالات کمک می کند. در این پژوهش با مرورنظامند (پریزما)، 1130 مقاله مرتبط برای مرور اولیه انتخاب، سپس 59 مورد، متن کامل و نهایتا 14 مقاله از آنها تحلیل نهایی شد. پرسش های کلیدی شامل استفاده از ادغام برنامه درسی با واقعیت گسترده برای نارساخوانی، نارسانویسی، نارسایی محاسباتی در نقش تشخیصی و مداخله ای بود. نتایج بیانگر ادغام زیاد واقعیت مجازی در نارساخوانی بود. همچنین آن در نارساحسابی و نارسانگاری نیز بیشتر مورد تأکید بود. علاوه بر این، مشخص شد، نقش انواع واقعیت گسترده در مداخله برای این اختلال ها به نسبت تشخیص، پررنگ تر است. بنابراین تلفیق واقعیت گسترده در برنامه درسی دانش آموزان نارساخوان، نارسانگار و نارساحساب، بویژه از لحاظ واقعیت افزوده می تواند نقش کلیدی ایفاء کند.