فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
41 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقایسه ای معلمی کردن سه گروه از نومعلمان مدارس ابتدائی ایران اختصاص دارد که در شهرستان مراغه در سال تحصیلی 97-1396 فعالیت می کردند. این معلمان از سه طریق «تحصیل در دوره چهار ساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان»، «تحصیل در سایر دانشگاههای کشور و شرکت در استخدام پیمانی و گذراندن دوره یکساله تربیت معلم» و «داشتن سه سال فعالیت تدریس در مدرسه به صورت موقت» وارد خدمت معلمی شده بودند. پرسش پژوهش این بود که آیا روش ورود به حرفه معلمی و نوع دانشگاه محل تحصیل بر معلمی کردن تاثیر دارد یا خیر؟ رویکرد حاکم بر پژوهش، رویکرد کمی بود. برای گردآوری داده های لازم از «پرسشنامه» استفاده شد. جامعه پژوهش را معلمان آموزش ابتدایی تشکیل می دادند که از میان آنها، ابتدا معلمان شهرستان مراغه انتخاب شدند و سپس نمونه ای به تعداد 97 نفر برای کسب داده ها انتخاب شد. از طریق نمونه گیری متناسب با حجم، نمونه مربوط به هر گروه انتخاب و پرسشنامه در محل کار آنان توزیع و با مراجعه حضوری، دریافت شد. تحلیل داده های حاصل با بهره گیری از فراوانی و درصد و میانگین نمرات انجام و برای مقایسه گروه ها، آزمون تحلیل واریانس، انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد «معلمی کردن» نومعلمان واردشده با شیوه های متفاوت به مدارس ابتدایی، فاقد تفاوت معنی دار است. یعنی نومعلمانی که دوره چهارساله یا دوره یکساله تربیت معلم را سپری کرده اند همانند معلمانی معلمی می کنند که دوره های رسمی تربیت معلم را سپری نکرده اند. این بدان معناست که تاسیس دانشگاه خاص تربیت معلم، نتوانسته است دستاوردی بیشتر از دانشگاههای دیگر داشته باشد که آموزش رشته مربوط را برعهده دارند. پژوهش به شیوه کمی ممکن است با برخی محدودیت های مربوط به جامعیت و اعتبار مواجه باشد. علیرغم برخی محدودیت های این پژوهش، آنچه حاصل شده نوعی تردید در کارایی دانشگاههای خاص تربیت معلم را آشکار می کن. این دانشگاهها در ایران، دانشجویان خود را بعد ار اتمام تحصیلات دوره متوسطه، انتخاب و پس از استخدام در آموزش و پرورش آنهات را آموزش می دهد. بنابراین، این نوع آموزش با نوعی انتخاب زودهنگام شغل همراه است و پرداخت کمک هزینه تحصیل همراه است. این هر دو سبب افزایش هزینه های تحصیل می شود. بنابراین، این پرسش مطرح است که آیا همچنان می توان از دوره چهارساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان با استخدام از ابتدای تحصیل، دفاع کرد؟ آیا دانشگاه فرهنگیان دارای عملکردی اثربخش بوده است؟ داده های میدانی نشان می دهد که موفقیت دوره چهار ساله تربیت معلم برای کسب شایستگی شغلی فعالیت در آموزش ابتدایی، برای دفاع از آن کافی نیست.
طراحی الگوی پیشنهادی برنامه درسی آموزش سواد سیاسی در دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوسازی مسیر رشد و بالندگی ساحت های متذکر در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران موضوعی است که بیش از هر چیز می تواند دستیابی به اهداف آموزشی این نظام را تضمین کند. در میان ساحت های شش گانه یاد شده در این سند، ساحت اجتماعی-سیاسی و تحقق اهداف آموزشی آن می تواند متضمن تحقق مفاهیم چون شهروند مسئول، نقش آفرین و مشارکت کننده ای باشد که هر نظام آموزشی به دنبال تربیت آن است. در این مقاله نگارندگان با هدف ارائه الگوی پیشنهادی برنامه درسی آموزش سواد سیاسی در دوره متوسطه اول، ضمن ارائه تعاریف سیاست مبتنی بر سه رویکرد کلاسیک، جدید و اسلامی، به مفهوم پردازی سواد سیاسی و استخراج مؤلفه های آن پرداخته و با توجه تناظر میان مؤلفه های سواد سیاسی و ویژگی های رشدی دوره اول متوسطه و مبانی برنامه درسی، اقدام به تبیین عناصر ده گانه برنامه درسی آموزش سواد سیاسی با محوریت منطق برنامه نموده اند. در مرحله نهایی پژوهش، الگوی پیشنهادی برنامه درسی مورد اعتباریابی قرار گرفت. این پژوهش از نوع آمیخته با روش کیفی- کمی کیو در سه مرحله مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل گویه ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش استراوس و کوربین، مرحله وزن دهی مؤلفه های مستخرج سواد سیاسی بر اساس تحلیل عاملی چند متغیره و مرحله اعتباریابی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت.
طراحی و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی- رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
154 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی بود. این پژوهش جزء پژوهش های ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقه بندی بود که در دو مرحله کیفی و کمّی اجرا شد. بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب تبدیلی و طی شش مرحله ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. منابع گردآوری داده ها در بخش کیفی هفت پایگاه داده «اسکوپوس»، «امرالد»، «ساینس دایرکت»، «اشپرینگر» و «پروکوئست»، «پایگاه نشریات کشور» و «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» بودند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی شامل عناصر اهداف (درک شادی به عنوان پادزهر در حل مشکلات اجتماعی، عاطفی و رفتاری)، محتوا (آموزش مهارت های کارگروهی)، نقش معلم (عامل انگیزاننده)، نقش دانش آموز (فعال و تعاملی)، روش های تدریس (شعر و آواز)، ارزشیابی (ترکیبی)، مواد آموزشی (ایفای نقش)، نوع برنامه درسی (رسمی و قصد شده)، سطح تحصیلی (دوره ابتدایی)، مشارکت کنندگان در طراحی و اجرای برنامه درسی (معلم و دانش آموز)، مکان (کلاس درس) و زمان آموزش (45 دقیقه) طراحی شد. سپس بخش کمّی به منظور اعتباریابی چارچوب مذکور تعریف گردید. بخش کمّی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و مقیاس محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری در بخش کمّی تمامی معلمان دوره ابتدایی و آشنا با مبانی مشاوره تحصیلی، برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 65 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب و مقیاس مربوطه بین آنان توزیع گردید. به منظورتعییناعتبارمقیاس،ازروشاعتبارمحتوا و محاسبه شاخص های نسبت روایی محتوا و روایی محتوا استفاده شد. پایایی ابزار نیز توسط روش همسانی درونی محاسبه گردید. داده های کمّی با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی تجزیه و تحلیل شدند که در نهایت مشخص گردید چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی از اعتبار لازم برخوردار می باشد. نتیجه اینکه نیاز کودکان، تنها به بهره مندی از آموزش مناسب محدود نمی شود بلکه کودک، نیاز مهم دیگری هم دارد و آن هم نیاز به شادی و نشاط است.
تولید محتوای الکترونیکی با استفاده از منابع آموزشی موجود در وب برای تدریس کلاسی در مدارس هوشمند ابتدایی شهر تبریز : چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی چالشها و راهکارهایی می باشد که معلمان مدارس ابتدایی هوشمند شهر تبریز هنگام تولید محتوای الکترونیکی با استفاده از منابع آموزشی موجود در وب جهت تدریس در کلاس با آنها مواجه هستند . روش تحقیق پدیدارشناسی و. نمونه مورد بررسی، معلمان مدارس هوشمند ابتدایی شهر تبریز به تعداد15 نفر می باشند . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. بمنظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که معلمان مدارس هوشمند در ارتباط با تولید محتوا با دو نوع چالش مهم مواجهند
تغییر برنامه درسی ریاضی مدرسه ای: چالش ها و تحقیقات مورد نیاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
107 - 128
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اصلاحات برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در بسیاری از کشورها صورت گرفته است. هر چند بستر این اصلاحات، به طور قابل توجهی با هم متفاوت بوده اند، با این حال، تأمل و تحقیق در این اصلاحات، حقایق زیادی را آشکار می کند. به عنوان مثال، بررسی ها نشان می دهند که بسیاری از کشورها، تمایل زیادی دارند که استانداردهای برنامه درسی و محتوای منتخبی که در کشورهای پیشرفته مورد تأکید هستند را در برنامه درسی ملی خود بگنجانند. این گرایش در موضوع درسی ریاضی، با توجه به نقش و ماهیت ویژه ای که دارد، حتی بیشتر هم دیده می شود. در این مقاله، پس از بررسی مفهوم «اصلاح» و تمایز آن با «تغییر» برنامه درسی، عوامل اثرگذار در اصلاحات برنامه درسی ریاضی مدرسه ای از نیمه دوم قرن بیستم به بعد و چالش های متأثر از آنها، مورد تحلیل نظری قرار می گیرند. سپس با استناد به مطالعات بین المللیِ انجام شده، تحقیقات لازم در زمینه اصلاحات برنامه درسی ریاضی مدرسه مورد بحث قرار خواهند گرفت.
کندوکاو در حوزه ویژگی های برنامه درسی مرجع زبان آموزی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوال اساسی این مطالعه آن است که ویژگی های چارچوب برنامه درسی مرجع زبان آموزی که متکی به مبانی نظری وتجربیات نظامهای آموزشی در حوزه برنامه درسی و آموزش مهارتهای زبانی دوره ابتدایی باشد، چیست؟ و اینکه کدامیک از این ویژگی ها، از دید متخصصان برنامه درسی و موضوعی زبان آموزی فارسی دوره ابتدایی، برای کاربرد در تدوین برنامه درسی زبان آموزی فارسی دوره اول ابتدایی، دارای اعتبار است؟ بررسی منابع مطالعاتی و پژوهشی در حوزه زبان آموزی و استخراج ویژگی های مؤلفه های برنامه درسی مرجع آن باتوجه به مبانی نظری و دانش موجود، از طریق مطالعه توصیفی و سنتز پژوهی صورت پذیرفته. در بخش اعتبارسنجی ویژگی های مولفه های تشکیل دهنده برنامه درسی زبان آموزی نیز، از روش بررسی میدانی و ابزار پرسش نامه نگرش سنج در جامعه و نمونه متخصصان مورد نظر، استفاده شده است و در قالب جداول اعتبار سنجی مولفه های برنامه درسی مرجع زبان آموزی و مولفه بستر اجراء، جمع بندی و خلاصه سازی شده است. اظهارنظر متخصصان و میزان توافق آنها با ویژگی های برنامه درسی مرجع در این جداول مشخص شده است.
شناسایی دیدگاه متخصصان برنامه ی درسی درباره ی چالش های نوآوری در برنامه ی درسی آموزش عالی با استفاده از روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
118 - 144
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جوامع بشری باعث شده است تا حوزه ی آموزش عالی تغییرات گسترده ای را تجربه کند. برای اینکه این تغییرات هم راستا با نیازهای روزافزون جوامع باشد، شایسته است تا این تغییرات مبتنی بر نوآوری و خلاقیت باشد. در این پژوهش تلاش گردید تا ذهنیت متخصصان برنامه ی درسی با توجه به تجربیات مختلف آن ها درباره ی چالش های نوآوری های برنامه ی درسی در نظام آموزش عالی مورد شناسایی قرار گیرد. برای این منظور از روش کیو استفاده شد. داده های پژوهش از 16 متخصص جمع آوری و بر اساس روش کیو مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که متخصصان برنامه ی درسی با دو نگرش کاملاً متفاوت یعنی نگرش کلان و نگرش خرد به چالش های نوآوری های برنامه ی درسی نگاه می کنند. متخصصان دارای نگرش کلان بر این باورند که عمده چالش های پیش روی نوآوری های برنامه ی درسی آموزش عالی ناشی از متغیرها و عوامل محیطی، زیرساختی و اجرایی نظام آموزش عالی است و ارتباط زیادی با ذینفعان و ماهیت برنامه ی درسی ندارد. اما متخصصان برنامه ی درسی با نگاه خرد بر این باورند که عمده چالش های پیش روی نوآوری های برنامه ی درسی آموزش عالی به دلیل عوامل فردی، فنی و تخصصی مربوط به رشته و ذینفعان و کاربران برنامه ی درسی می باشد.
تجربه زیسته استادان راهنمای برنامه جدید کارورزی تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه جدید کارورزی تربیت معلم ایران، نقشی اساسی برای «استاد راهنما» لحاظ شده است. استاد راهنما یکی از اضلاع اصلی سه گانه انسانی کارورزی جدید است که در کنار «معلم راهنما» و «دانشجومعلم» به ایفای نقش راهبری دو عنصر دیگر اقدام می کند. در این مقاله تلاش شده است تا تجربه زیسته استادان راهنمای دارای تجربه اجرای همه برنامه های کارورزی (1-4)، که در اولین نوبت اجرای آن مشارکت داشته اند، از طریق مصاحبه با 26 نفر در یازده استان کشور، بازخوانی و بر اساس آن، تصویر برنامه های کارورزی ترسیم گردد. تجربه این گروه نشان می دهد که برنامه های کارورزی دارای «مقبولیت» بوده اند و توانسته اند به توسعه شایستگی های دانشجومعلمان، افزایش توانایی معلمان راهنما و حتی بهبود آگاهی استادان راهنما کمک کنند. باوجوداین، اجرای اولین دوره این برنامه با مشکلات اجرایی و پشتیبانی همراه بوده و استادان راهنمای کارورزی باور دارند که «برنامه جدید کارورزی باید حفظ شود» و در برخی جنبه ها، «اصلاح گردد».
شناسایی مدلی برای فعالیت های خلاقانه دانشجویان ریاضی: یک تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
172 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجربه فعالیت های خلاقانه دانشجویان کارشناسی ریاضی و شناسایی مدلی برای شناخت بهتر این فعالیت ها است. داده ها با استفاده از رویکرد کیفی به روش گراندد تئوری (نظریه مبنایی یا نظریه داده بنیاد) و ابزار مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. جامعه آماری، دانشجویانی می باشند که مشغول تحصیل رشته ریاضی در دانشگاه های دولتی واقع در شهر تهران هستند. سیزده دانشجوی ریاضی با روش نمونه گیری هدفمند و نظری به طور داوطلبانه دعوت به همکاری شدند. داده ها از طریق فرآیند کدگذاری در دو مرحله آزاد و محوری تحلیل شد. برای کسب اطمینان از کیفیت پژوهش از معیارهای باورپذیری، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. مدل مفهومی استخراج شده از دل داده ها در قالب الگوی پارادایمی نظام مند روش گراندد تئوری شامل پدیده، شرایط علّی، استراتژی ها، عوامل مداخله گر، شرایط زمینه ای، زمینه و پیامدها می باشد و مدل حاکی از آن است که عوامل متعددی بر پدیده خلاقیت ریاضی تأثیرگذارند.
بررسی تطبیقی برنامه درسی آموزش انشا در دوره متوسطه آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
امروزه در اغلب نظام های برنامه ریزی درسی جهان، مقوله آموزش انشانویسی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، شناسایی، توصیف و مقایسه عناصر و مؤلفه های آموزش انشانویسی در برنامه درسی زبان آموزی آلمان و ایران است. روش تحقیق تحلیلی استنادی بوده و اطلاعات بر اساس مراحل تطبیق جرج بردی جمع آوری و طبقه بندی شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد که آموزش انشا در آلمان هم در برنامه درسی زبان آلمانی و هم در سایر برنامه های درسی مانند مطالعات اجتماعی، زیست، ریاضی، علوم، هنر و مهارت های زندگی به صورت یک مهارت تلفیقی ارائه می شود در حالی که در ایران مهارت انشا تنها در برنامه درسی زبان فارسی به صورت تفکیکی درون رشته ای و بدون ارتیاط با سایر برنامه های درسی آموزش داده می شود. همچنین، در آلمان بر خلاف ایران آموزش انشا برای معلمان و دانش آموزان و حتی اولیا یک ضرورت آموزشی محسوب می شود و تسلط بر مهارت انشا و نویسندگی دارای منزلت فرهنگی، اجتماعی و شغلی است و هدف اصلی معلمان آلمانی، بها دادن به توانمندی دانش آموزان در تولید متن و به کارگیری آن در زندگی می باشد و در درس انشا نمره مستقلی در کارنامه ثبت نمی شود.
مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
126 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل نظریه برای مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق گراندد تئوری انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان حوزه تربیت جنسی، برنامه ریزی درسی، روان شناسی تربیتی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در داده ها حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. پس از تحلیل داده ها محقق به 169 گزاره مفهومی اولیه در قالب 59 کد باز، 18 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی بر اساس مدل داده بنیاد دست یافت. نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که عوامل علی (شناخت دقیق نوجوانان، شناخت ضرورت های تربیت جنسی و هدایت و جهت دهی به رفتار مناسب جنسی)، پدیده اصلی (طرح ریزی تربیت جنسی کارآمد)، شرایط مداخله گر (تعصبات مذهبی و اعتقادی نادرست، دیدگاه های اجتماعی- فرهنگی، سیاست های آموزشی – سازمانی)، عوامل زمینه ای (نبود سیاست های روشن و جسورانه، ناکارآمدی والدین، منابع اطلاعاتی نامعتبر)، راهبردها (غلبه بر موانع فرهنگی، رعایت ملاحظات فرهنگی – اجتماعی، ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین، همکاری بین بخشی، راهکارهای آموزش، اصول آموزش) و پیامدها (فردی و اجتماعی) الگوی فرایند تربیت جنسی نوجوانان را منعکس می نماید. بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز آموزش و ساختارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (تربیت جنسی کارآمد در نوجوانان) تأثیرگذار است.
تحلیل موانع آموزش اثربخش درس «کارگاه کارآفرینی و تولید» در پایه دوم متوسطه نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
135 - 166
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل موانع و مشکلات آموزش اثربخش درس «کارگاه کارآفرینی و تولید» در پایه دوم متوسطه نظری انجام شد. رویکرد حاکم بر این پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی بهره گرفته شد. جامع ه مورد مطالعه در بخش کیفی و کمی ای ن پژوهش، شامل اساتید دانشگاهی رشته کارآفرینی، کارشناسان کارآفرینی و معلمان آموزش کارآفرینی بودند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختارمند و بررسی اسناد و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل و در بخش کمی با آزمون فریدمن اولویت بندی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل علی (شامل ضعف موجود در ساختارهای کارآفرینانه کشور، ضعف ساختار مدیریتی آموزش و پرورش، ضعف موجود در برنامه ریزی آموزشی و ...) باعث پایین آمدن اثربخشی آموزش درس کارگاه کارآفرینی و تولید شده است، که عملکرد ضعیف آموزش و پرورش در حمایت از درس کارگاه کارآفرینی و تولید، برگزاری دوره های ضمن خدمت نامناسب، تأمین معلم درس کارآفرینی به شیوه نامناسب، تبلیغات نامناسب و مغایر با توسعه فرهنگ کارآفرینی در رسانه های ارتباط جمعی، ضعف در استفاده از روش های مناسب ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان به عنوان کنش های صورت گرفته از این پدیده، موجب پیامدهای منفی در کوتاه مدت و بلندمدت شده است. این کنش ها تحت تأثیر شرایط عمومی و خاصی تحت عنوان شرایط مداخله گر و زمینه ای نیز تشدید می شود.
تجارب دانش آموزان پسر ابتدایی از اجرای سنجش توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تجارب عمیق دانش آموزان پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی از اجرای طرح ارزشیابی توصیفی به شیوه ی کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 9 دانش آموز، داده های اخذ شده به اشباع رسید. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 کدگذاری و تحلیل شد. یافته های حاصل از تجارب اینن افراد در 5 مضمون اصلی"ادراک مثبت از ارزشیابی توصیفی"، "ادراک منفی از ارزشیابی توصیفی"، "مناسب پایه های پایین"، "متضرر شدن دانش آموزان ضعیف" و " مورد پسند والدین دانش آموزان ضعیف" و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.این یافته ها می توانند تصویری گویااز چگونگی برنامه توصیفی در حال اجرا، معایب و مزایای آن در اختیار مسوولین و برنامه ریزان قرار دهد. تا در جهت رفع اشکالات و بهبود، حذف یا جایگزینی این طرح اقداماتی انجام دهند.
چیستی پژوهش تاریخی در مطالعات برنامه درسی از یک موضع پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر نگاه به دانش، اصلی ترین پیامد گفتمان پست مدرن است. ضرورتاً پژوهش تربیتی نیز که سروکار آن با دانش و چگونگی دستیابی به آن می باشد تحت تأثیر این تغییر قرار گرفته است. یکی از قلمروهای بنیادین حوزه مطالعات برنامه درسی، قلمرو تاریخی آن است، لذا تحقیق و پژوهش در آن به عنوان یک تکلیف در برابر دانش پژوهان این حوزه خودنمایی می کند. حال سؤال این است که پژوهش ها در حوزه تاریخ مطالعات برنامه درسی بر اساس کدام بنیاد فلسفی یا به طور دقیق تر متأثر از چه نوع نگاهی به دانش انجام گرفته است. بررسی پیشینه و پژوهش های برخوردار از صبغه تاریخی در این حوزه مؤید آن است که تصویر موجود از پژوهش تاریخی تحت الشعاع نگاه مدرن یا دیدگاه اثباتگرایانه به دانش قرار گرفته است لذا از این جهت تصویری نابسنده است. نگارنده در این مقاله که نوعی پژوهش فلسفی است با استفاده از رویکرد شکل گیری مفهوم به ارائه تفسیری از پژوهش تاریخی در حوزه مطالعات برنامه درسی متناسب با گفتمان پست مدرن می پردازد. در این تصویر، پژوهش تاریخی به عنوان روایتی توصیف می شود که در کنار دیگر روایت ها از پدیده ای خاص و به وسیله سبک گفتمانی ویژه با محوریت استعاره ها به عنوان موجودیت های معنادار، به تفسیر و تبیین وقایع گذشته پرداخته و درنتیجه فهم جدیدی از آن را فراهم می سازد.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی فنی و حرفه ای (رسمی و آکادمیک) با تأکید بر قصد کارآفرینانه در بین کشورهای کانادا، آلمان و هندوستان با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
143 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تطبیقی برنامه درسی فنی وحرفه ای سه کشور موفق دنیا در آموزش فنی و حرفه ای و کارآفرینی با ایران بود. پژوهش کاربردی توصیفی، با استفاده از روش مطالعه تطبیقی جرج بردی انجام و اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی با رویکرد ارتقاء قصد کارآفرینانه در فراگیران بررسی شد. نتایج: اهداف و محتوای برنامه درسی سه کشور منتخب و ایران مشابه و در راستای ایجاد قصد و مهارت های کارآفرینانه است. در آلمان و کانادا تربیت نیروی کار جهانی از اهداف برنامه درسی است. محتوای بررسی شده برنامه درسی کشورهای منتخب و ایران شبیه و توجه به فناوری و اطلاعات، علم ارتباطات، یادگیری زبان های بین المللی و محیط زیست، محتوای مکمل در برنامه درسی کشورهای منتخب است. درس هایی مانند مدیریت کسب وکار، دانش کارآفرینی در کشورهای منتخب و ایران مشترک، اما میان فعالیت های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی کشورهای منتخب و ایران فاصله زیادی دیده شد. در ایران از روش های سنتی در تدریس استفاده می شود اما رویکرد کشورهای منتخب بر پایه روش های گروهی است. در ارزشیابی، کشورهای منتخب از روش های متنوع (استفاده از هیات ارزیاب، خودارزیابی، ارزیابی پروژه های تحقیقاتی فراگیران) استفاده می کنند و در ایران آزمون های کتبی و شفاهی استفاده می شود.
موفقیت برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان در ایجاد شایستگی های حرفه ای معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
143 - 170
حوزههای تخصصی:
مأموریت دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم فکور و شایسته است. هدف این مقاله بررسی موفقیت برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان در دستیابی دانش آموختگان به شایستگی های حرفه ای معلمی است و با روش علی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری، کلیه دانش آموختگان علوم تربیتی و علوم پایه پردیس های تهران در سال 97-1396 به تعداد 1592 نفر بوده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 310 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامه برای گردآوری داده ها، و از آزمونهای تحلیل واریانس و تی برای تحلیل داده ها، استفاده شد. یافته ها نشان داد دستیابی به شایستگی های معلمی در برنامه هایموضوعی تربیتی (PCK) در هر دو گروه بررسی شده، از برنامه های عمومی بیشتر است و دستیابی به شایستگی ها در دانش آموختگان علوم تربیتی در هر دو حوزه برنامه های عمومی و برنامه هایموضوعی تربیتی به طور معنی داری بالاتر از گروه علوم پایه است.
تبیین نظری روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای دانشجو معلمان: ارائه مدل مفهومی مبتنی بر «سنتز فرا تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد به تبیین نظری روایت نگاری تاملی به عنوان یک راه کار توسعه حرفه ای در برنامه درسی کارورزی دانشجو معلمان بپردازد. روش: به کار گرفته شده «سنتز فرا تفسیر» است. ابتدا، ادبیات مطالعات بیست سال اخیر، با روش نظام مند تفسیر و نقد شدند تا لنزهای نظری متنوع و رایج مشخص شود. سپس، مطالعاتی که در خصوص کلید واژه های عنوان مدل نظری ارائه دادند، انتخاب و مولفه های آنها تحلیل گردید. نهایتاً، مفاهیم استخراج شده، مطابق با پارادایم های معرفتی دیدگاه ها طبقه بندی شدند. یافته ها: اولاً، یافته های مفهومی حاصل از مدل های نظری در ابعاد قابل ملاحظه ای (حدودا دوازده مفهوم) همدیگررا پوشش می دهند. دوماً، روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای ترکیبی از یادگیری فردی و گروهی در زمینه های خصوصی و عمومی است. نتایج: ارائه یک مدل مفهومی و مقایسه آن با نقشه برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان است.
ارزیابی وضعیت عنصر محتوا در برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر؛ ارزیابی وضعیت موجود محتوا در برنامه درسی اجراشده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر بود که به روش توصیفی – پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان به تعداد 242 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با حجم طبقات و با رعایت اصل تصادفی بودن، 145 استاد به عنوان نمونه انتخاب و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که در نهایت 103 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. پایایی ابزار با محاسبه ضریب الفای کرونباخ 0.94 به دست آمد. روایی ابزار با نظر صاحب نظران و یافته های تحلیل عاملی بررسی و تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد وضعیت محتوا در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد. از بین شاخص ها، ارائه فعالیت های یادگیری یادگیرنده محور و تأکید بر رویکردهای یادگیری عمیق (مساله محوری) نسبت به سایر شاخص ها از جایگاه بهتری برخوردار بوده و در وضعیت مطلوبی دارد.
شناسایی و تبیین برنامه درسی پنهان در رشته معماری (مطالعه موردی: دانشکده معماری دانشگاه ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی پنهان، مجموعه ای از یادگیری های نهادینه شده در فرهنگ مؤسسات آموزشی است، که فراگیران، در قالب مجموعه ای از هنجارها و ارزش ها تجربه می کنند. در این میان، دانشجویان رشته معماری، به دلیل برخورداری از ماهیت ویژه دروس عملی و تعامل تنگاتنگ اساتید و دانشجویان با هم، دارای اثرپذیری بیشتری در زمینه برنامه درسی پنهان هستند. از این رو این پژوهش، با هدف مطالعه و بررسی برنامه درسی پنهان رشته معماری شکل گرفت. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، تجربه زیسته بیست و یک نفر از دانشجویان کارشناسی مهندسی معماری در دانشگاه ایلام، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته ارزیابی شد. واحد ثبت پژوهش، مضمون بوده و پایایی پژوهش برمبنای توافق بین کدگزاران 83/0 به دست آمد. بر اساس یافته های به دست آمده، بیست و دو مؤلفه برنامه درسی پنهان، شناسایی شد و با استفاده از تحلیل شبکه مضامین، نظریه «سودای سود» شکل گرفت که مبین واقعیات موجود در تعامل افراد با یکدیگر در بافت دانشکده معماری است. نتایج این پژوهش، به شناسایی عوامل شکل دهنده برنامه درسی پنهان رشته معماری تحت عناوین«دانش»، «بینش»، «کنش» و «پایش» منجر شد.
تأثیر انقلاب در برنامه درسی ایران
حوزههای تخصصی: