فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
برنامه ی درسی مبتنی بر وب : گامی به سوی تمرکززدایی یا تشدید تمرکز در نظام برنامه ریزی درسی
حوزههای تخصصی:
درجه تمرکز یا عدم تمرکز نظام برنامه ریزی درسی را می توان تابعی از نحوه ترکیب تصمیم گیرندگان و میزان انعطاف موجود در برنامه های درسی دانست. میزان دخالت تصمیم گیرندگان یا تاثیر گذاران در برنامه های درسی، با توجه به نظام سیاسی کشورها متفاوت است.
افراد یا گروه هایی مانند سیاستگذاران کلی کشور، وزیر آموزش و پرورش، مدیران استانی و منطقه ای، انجمن معلمان، انجمن اولیا و مربیان، متخصصان برنامه ریزی درسی، دانشگاه ها و مراکز تحقیق و توسعه، معلم و دانش آموزان، بر عناصر برنامه درسی تاثیر می گذارند. در برنامه های درسی مبتنی بر وب، علاوه بر این افراد و گروه ها، افراد دیگری مانند متخصص فناوری اطلاعات، طراح گرافیک و متخصص رسانه، نقش بارزتری در تعیین عناصر برنامه درسی به عهده دارند.
اگر گروه برنامه ریز درسی مبتنی بر وب، و در راس آنها معلم، از لحاظ توانایی های مربوط به مدیریت یادگیری و مهارت های تعلیم و تربیت در سطح بالایی قرار داشته باشند، به سهولت می توانند در برنامه درسی تاثیر مثبتی ایجاد کنند. در چنین وضعیتی برنامه درسی به سمت عدم تمرکز گرایش خواهد داشت و بالعکس.
برخلاف تصور رایج، که غالبا در برنامه های درسی مبتنی بر وب نقش معلم را حاشیه ای فرض می کنند، معلم در این گونه برنامه های درسی نقش محوری دارد که بارزتر از نقش او در برنامه های درسی سنتی است.
نقد و بررسی کتاب علوم پایه اول راهنمایی تحصیلی از منظر فلسفه علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی برنامه ی درسی مذاکره ای - ره یافتی نو برای تمرکز زدایی از آموزش متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از نگارش این مقاله، معرفی برنامه درسی مذاکره ای و تصریح نقش آن در تمرکززدایی از آموزش متوسطه می باشد. براساس الگوی برنامه درسی مذاکره ای، مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای مدرسه، محدود به امور اجرایی نمی شود؛ بلکه به دانش آموزان اجازه داده می شود تا در حوزه های سیاست گذاری، تصمیم گیری و قانونگذاری نیز شرکت کنند. از این رو در این الگو امکان بیشتری برای تمرکز زدایی از نظام آموزش متوسطه فراهم می آید.
سوالات اصلی این مقاله عبارتند از: چگونه می توان برنامه درسی متوسطه را به گونه ای طراحی نمود که امکان مذاکره و چالش های فکری بین دانش آموزان در خصوص عناصر برنامه درسی فراهم آید و چگونه از این طریق می توان زمینه تمرکززدایی از آموزش متوسطه را فراهم آورد؟
به منظور پاسخگویی به این سوالات، ابتدا ملاکهای مورد نیاز در طراحی عناصر برنامه درسی مذاکره ای، به منظور فراهم کردن امکان تعامل و رایزنی میان دانش آموزان و سایر عناصر ذیربط نظیر مدیران، برنامه ریزان و ... تصریح می شود، آنگاه نقش برنامه درسی مذاکره ای درتمرکززدایی از نظام آموزش و پرورش متوسطه مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی نگرش و تمایلات رفتاری معلمان در مورد پیشبرد برنامه های جدید درسی
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ویژگی عدم تمرکز، مشارکت افراد و گروههای ذی نفع در سطوح و مراحل گوناگون است. مشارکت گسترده تر و سنجیده تر، حس تعلق به برنامه جدید را افزایش داده، مشروعیت و قابلیت اجرای برنامه درسی جدید را تضمین می کند. تشویق به عدم تلاش برای جلب حمایت و مشارکت گسترده تر مجریان برنامه های درسی با اندیشه اجرای سازگارانه و نیمه سازگارانه برنامه درسی، مستلزم وجود نگرشهای مثبت مجریان برنامه به خصوص معلمان است. معلمان مسوول مرحله اجرایی اصلاحات برنامه درسی هستند و آثار نهایی اصلاحات تا حد زیادی وابسته به مشارکت، فهم و دانش معلمان از تغییر بستگی دارد. با هدف فهم بیشتر این مفاهیم و رابطه آنها، دو تحقیق جداگانه انجام شد. در تحقیق نخست، 200 نفر از دبیران فیزیک دوره متوسطه استان فارس و در تحقیق دوم 540 نفر از دبیران ریاضی دوره راهنمایی استان خوزستان شرکت داشتند. در هر دو تحقیق، بین نگرش دبیران به تغییر و نگرش و تمایلات رفتاری آنان نسبت به پیشبرد برنامه درسی جدید رابطه مثبت و معناداری یافت شد. ادراک مثبت معلمان از نسبت سود – هزینه (کارآیی برنامه درسی جدید) و قابلیت اجرای برنامه درسی جدید با تمایلات رفتاری آنها در پیشبرد برنامه جدید درسی با تمایلات رفتاری آنها در پیشبرد برنامه جدید درسی رابطه مثبت و معناداری دارد. هرچه ادراک معلمان نسبت به حمایتهای مدرسه، حمایتهای اداراه های آموزش و پرورش و سایر حمایتهای اجتماعی از برنامه جدید درسی مثبت تر باشد، نگرانی آنها از اجرای برنامه درسی جدید کمتر است و تمایلات رفتاری مثبت تری نسبت به پیشبرد برنامه جدید درسی از خود نشان خواهند داد.
بررسی میزان تأثیر درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی در راهنمایی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر گذاردن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی در راهنمایی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه و همچنین نگرش و علاقه آنان نسبت به رشته های تحصیلی انتخابی از دیدگاه دانش آموزان، مدیران، معاونان، مشاوران، معلمان و اولیای دانش آموزان است. تحقیق به روش پس رویدادی انجام شد. 659 نفر دانش آموز متوسطه و پیش دانشگاهی، 193 نفر اولیا، 200 نفر معلم و 96 نفر از مدیران، معاونان و مشاوران مدرس شهر تهران به روش تصادفی انتخاب شدند. نیمی از دانش آموزان درس مذکور را گذرانیده و نیمی دیگر نگذرانیده بودند.
پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر بدست آمد:
1. بین نگرش و علاقه دانش آموزان گروه های مطالعه (کسانی که این درس را گذرانیده اند) در مقایسه با کسانی که این درس را نگذرانیده اند تفاوت معنادار وجود دارد.
2. به نظر مدیران، معاونان و مشاوران مدرسه، دانش آموزانی که این درس را گذرانیده اند در مقایسه با دانش آموزان دیگر از وضعیت تحصیلی بهتری برخوردارند.
3. بین رضایت والدین دانش آموزان گروه مقایسه و مطالعه از رشته انتخابی فرزندانشان تفاوت معنادار وجود ندارد.
4. از نظر معلمان بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد.
5. در گروه مطالعه سطح نگرش و علاقه دانش آموزان دختر به رشته تحصیلی خود بالاتر از دانش آموزان پسر است.
6. نگرش و علاقه دانش آموزان گروه مطالعه در رشته های فنی و حرفه ای و کار و دانش نسبت به رشته خود مثبت تر از دانش آموزان
بررسی رابطه میان انواع سبک های فرزندپروری والدین و بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش شناسایی رابطه میان انواع سبک های فرزندپروری و بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهر اصفهان بود. نمونه این پژوهش شامل 53 نفر از دختران نوجوان و والدین آن ها بودند که از طریق نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری باوم ریند و پرسشنامه سنجش رفتار تغذیه ای مینه سوتا بوده است. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحلیل آماری داده ها نشان داد که بین سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش والدین با بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان رابطه منفی معنادار و بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین با بروز علائم بی اشتهایی روانی در این آزمودنی ها رابطه مثبت معنادار وجود داشت. هم چنین رابطه معناداری بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با بروز علائم بی اشتهایی روانی مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت که سبک فرزندپروری والدین نقش مهمی در بروز یا عدم بروز علائم اختلال بی اشتهایی روانی و سایر زیرمقیاس های آن داشته است. هم چنین به نظر می رسد که دو سبک قاطع و اطمینان بخش و مستبدانه در قیاس با سبک سهل گیرانه نقش مهم تری در پیش بینی بروز یا عدم بروز علائم این اختلال دارند. نتایج بدست آمده بر مبنای نظریه ها مورد تبیین قرار گرفته است.
میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه استان مازندران از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه با مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری به منظور ارائه راهکارهای بهبود و ارتقای دانش و مهارت های آنان است. روش انجام پژوهش از نوع ارزشیابی و جامعه آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس متوسطه استان مازندران در سال تحصیلی 85 ـ84 است. نمونه آماری 360 نفر از معلمان است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق از دو ابزار محقق ساخته شامل پرسشنامه (حاوی 30 سؤال بسته پاسخ با طیف لیکرت) و آزمون محقق ساخته (حاوی 30 سؤال چهارگزینه ای) استفاده شده است. داده ها در دو سطح توصیفی (با استفاده از جدولهای توزیع فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (با استفاده از آزمون ، Z و F) تجزیه و تحلیل شدند. عمده ترین یافته های پژوهش این است که میزان شناخت معلمان دوره متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری در حد پایین تر از متوسط بود. میانگین نمره آزمون سنجش میزان شناخت معلمان دوره متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری 89/10 (در مقیاس 20 نمره ای) به دست آمده و بین میانگین نمره ها بر حسب متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معنادار وجود دارد. بیشترین میانگین نمره ها مربوط به معلمان گروه علوم تربیتی با مدرک فوق لیسانس و سابقه 10 تا 19 سال و کمترین آنها مربوط به معلمان گروه علوم پایه با مدرک لیسانس و سابقه بالای 20 تا 29 سال بود.
وضعیت درس تربیت بدنی دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی (آموزش تلفیقی)
حوزههای تخصصی:
الگوی تدوین برنامه های درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در تربیت معلم
حوزههای تخصصی:
ورود فاوا به تربیت معلم، اساسی ترین شررط برای توسعه آن در نظام آموزش و پرورش اس و این دو، سرنوشتی درهم تنیده دارند. این تحقیق با هدف ارائه الگویی برای تلفیق فاوا در برنامه های درسی تربیت معلم ایران صورت پذیرفته و برای این کار، حاصل سه مطالعه مستقل در کنار هم قرار گرفته است:
1. مطالعه مبانی فلسفی، اجتماعی و روان شناختی برنامه های درسی مبتنی بر فاوا با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی؛
2. مطالعه چگونگی ورود فاوا به نظام های آموزش و پرورش 4 کشور از کشورهای جهان در رده های متفاوت بهره مندی از آن با روش مطالعه تطبیقی؛
3. مطالعه وضعیت ایران در رمزنیه توسعه فاوا در نظام آموزشی در قالب یک مطالعه موردی.
یافته های تحقیق، چارچوب نظری برنامه های درسی مبتنی بر فاوا در تربیت معلم ترسیم می کند، مراحل عملی و نظری ورود فاوا به آموزش وپرورش کشورهای مورد مطالعه و اهداف و اصول این کشورها را از توسعه فاوا در تربیت معلم مشخص می سازد، مراحل ورود فاوا به آموزش و پرورش ایران را از ابعاد عملی و نظری و امکانات و موانع نظام آموزش و پرورش ایران را از جهات فنی و غیرفنی برای توسعه فاوا تبیین می کند و در نهایت، به ارائه یک الگوی راهنما برای ورود فاوا در برنامه های درسی تربیت معلم ایران می پردازد.
نظام برنامه ریزی درسی متناسب با توسعه ی سواد اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
ظهور جامعه اطلاعاتی که بشر در آستانه ورود به آن قرار دارد، بزرگترین تحول اخیر تاریخ تمدن بشری محسوب می شود. عصری که در آن اطلاعات، قدرت است. موجی که تاثیر آن همه ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و در این بین تحول آموزش و پرورش، به دلیل وظیفه حساس تربیت نیروی انسانی، شاخص مهم توسعه عصر کنونی، اهمیت ویژه ای می یابد و همواره مورد توجه محافل علمی و فرهنگی قرار گرفته است.
در این مقاله سعی شده است، پس از اشاره به پدیدایی جامعه اطلاعاتی و تحول پاره ای مفاهیم مرتبط با آموزش و پرورش، به بررسی مفهوم سواد متناسب با زندگی در این دوره پرداخته شود. و ضمن اشاره به برخی وظایف آموزش و پرورش در راستای تطبیق با نیازمندی های جهان امروز، از جمله سوادآموزی اطلاعاتی در حکم پایه یادگیری مادام العمر، الزام بکارگیری روش یادگیری فعال، برای دستیابی به اهداف جامعه اطلاعاتی را نیز یاد آور گردد. در پایان به این نتیجه می رسد که الزام پذیرش تحقق جامعه اطلاعاتی،ضرورت همگام شدن با تحول در عرصه آموزش و پرورش،رعایت اصل عدالت آموزشی و استفاده از امکانات فناوری و دسترسی همگان به اطلاعات به عنوان یک حق و بسیاری مسایل دیگر، ضرورت بازنگری در اهداف و سیاست های آموزش و پرورش در سطح کلان و خرد به منظور همسو ساختن برنامه های نظام آموزشی از سالهای ابتدایی تحصیل تا سطح عالی در راستای اهداف و نیاز های جامعه اطلاعاتی را قطعی می سازد و از آنجا که جامعه اطلاعاتی دارای طرحی یکسان برای همگان است؛ دستیابی به آموزش یکسان و بهره گیری از امکانات مساوی در سایه نظام آموزشی متمرکز از پاره ای جهات دستیافتی تر خواهد بود.
تلفیق درس تربیت بدنی با سایر مواد درسی در مدارس ابتدایی دانش آموزان استثنایی
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای: میزان انطباق کتاب تعلیمات اجتماعی پایه پنجم ابتدایی با اصول انتخاب و سازماندهی برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی میزان انطباق محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی پایه پنجم دوره ابتدایی با اصول اساسی انتخاب و سازماندهی برنامه درسی است. جامعه آماری شامل تمام معلمان پایه پنجم ابتدایی شهر بیرجند، 110 نفر مرد و زن بوده، است. نمونه ی پژوهش همه معلمان شهر را شامل می شود. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه ای محقق ساخته با هدف بررسی میزان رعایت «اصول انتخاب محتوا» و «اصول سازماندهی محتوا» استفاده شده است. این پرسشنامه بسته پاسخ با مقیاس 5 درجه ای لیکرت مشتمل بر 42 سؤال می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون tتک گروهی و دو گروهی مستقل، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که میانگین دیدگاه معلمان در باره میزان رعایت اصول انتخاب محتوا و همچنین میانگین مؤلفه های مداومت و توالی در سازماندهی محتوا بالاتر از میانگین فرضی بوده است، یعنی از دیدگاه معلمان اصول انتخاب محتوا و اصل مداومت و اصل توالی در تدوین محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی پایه پنجم رعایت شده است. ولی میانگین مؤلفه وحدت، از مؤلفه های اصول سازماندهی محتوا، پایین تر از میانگین فرضی بوده است.