فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
فهم آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی شهر شیراز از دیدگاه معلمان پایه ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و فهم آموزش اخلاق در پایه ی اول ابتدایی از دیدگاه معلمان بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها، به روش مصاحبه عمیق صورت گرفت که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه ی هدفمند و با توجه به اصل رسیدن به نقطه اشباع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه ی تحلیل محتوای استقرایی متون مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر روی آموزش اخلاق از دیدگاه معلمان اول ابتدایی عبارت اند از ویژگی های دانش آموز که سن را دربر می گیرد، مدرسه (معلم به عنوان الگو و انواع روش های آموزشی همچون آموزش عملی، آموزش کلامی، آموزش رسمی، آموزش غیررسمی و آموزش تلفیقی)، خانواده، همکاری و هماهنگی بین عناصر آموزشی. نتایج تحلیل مصاحبه ها همچنین موانع موجود در راه آموزش اخلاق را نشان داد. از دیدگاه معلمان اول ابتدایی موانع آموزش اخلاق عبارت اند از عدم هماهنگی اولیا و مربیان، تناقض و دوگانگی بین عناصر تربیتی، دنیای مجازی و ارتباطات جمعی، آموزش و پرورش، معلم، گروه هم سالان و برنامه ی درسی.
بررسی جایگاه تربیت و عدالت تربیتی در نظریه عدالت جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نقش و جایگاه تربیت و عدالت تربیتی در نظریه عدالت جان رالز بررسی شد و روش های پژوهشی استفاده شده توصیفی – تحلیلی و قیاس نظری و قیاس عملی بود. نتایج نشان داد که در نظریه عدالت، به تربیت تحت مباحثی همچون تربیت شهروندی، تربیت به عنوان یکی از خیرات نخستین و مسئولیت خانواده در قبال نسل جدید توجه شده است. همچنین رابطه بین عدالت و تربیت در نظریه عدالت، یک رابطه دوسویه بوده که به تقویت همدیگر کمک می کنند. چیستی، چرایی و چگونگی عدالت تربیتی در این نظریه و اشاره های آن برای نظام های آموزشی برای استفاده سیاست گذاران آموزشی، برنامه ریزان درسی و معلمان تحلیل شده است.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناختی معلمان و میزان اعتقاد به استفاده از ارزشیابی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
جستاری پیرامون «نظریه عملی» شوآب و دلالت های آن برای آزادسازی تصمیم گیری درباره برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۲
127 - 158
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا ابعاد مختلف نظریه «عملی» در قلمرو برنامه درسی از طریق مراجعه مستقیم به آثار ژوزف شوآب به عنوان بنیان گذار این نظریه، مطرح شده و سپس دلالت های این نظریه برای یکی از موضوعات بحث برانگیز برنامه ریزی درسی، یعنی آزادسازی تصمیم گیری درباره برنامه درسی از سیطره تشکیلات مرکزی، موردبررسی قرار می گیرد. به طور طبیعی، پاسخگویی به نیازهای مناطق مختلف از سوی یک مرکز ملی برنامه ریزی درسی ممکن نیست. برای اینکه برنامه درسی با شرایط محیطی مناطق مختلف کشور سازگار شود بایستی این مناطق بتوانند برحسب ظرفیت های خود به جریان تصمیم گیری ها ورود پیدا کنند. این مباحث در «نظریه عملی» شوآب با بحث تصمیم گیری مبتنی بر موقعیت های تربیتی عملی مرتبط است.
نقد و بررسی «اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی» در برنامه درسی ملّی جمهوری اسلامی ایران از منظر رویکرد اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تأکید بر اهداف تمهید در دوران کودکی در نظریه اسلامی عمل به نقد اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی برنامه درسی ملّی پرداخته است. اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی که به نوعی زبان فنی و رسمی تعلیم و تربیت است، با روش تحلیل مفهومی و تطبیقی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. بر این اساس، در بخش بررسی کلی، نخستین نکته ای که در تنظیم اهداف دوره پیش دبستانی مغفول واقع شده، عدم توجه به مقتضیات روان شناختی و رشدی کودکان در این سنین است. دوم، سلسله مراتب توجه به ارزش ها، مطابق با معیارهای دینی در اهداف رعایت نشده است. سوم اینکه، ابهام مفهومی در بسیاری از واژگان بکار رفته در اهداف ملاحظه می شود. چهارم، اغتشاش در سطح تعریف اهداف – غایت، هدف کلی یا رفتاری- نقد دیگری است که به صورت کلی بر اهداف مذکور وارد است. درنهایت، باید گفت که برخی اهداف با یکدیگر همپوشانی دارند که در این زمینه حذف و اصلاح صورت گرفته است. از سویی در سطحی عمیق تر، تحلیل تطبیقی 58 مورد هدف تفصیلی با 14 هدف تمهید در دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، نشان می دهد که چهار حالت ممکن در مورد اهداف تفصیلی دوره پیش دبستانی قابل ذکر است. در حالت نخست، میان اهداف معیار و اهداف مورد بررسی هم آوایی نسبی وجود دارد. در حالت دوم، بین اهداف دو مجموعه تقابل وجود دارد. این تقابل در دو سطحِ سطحی و عمیق مورد بازشناسی قرار گرفته و در سطح نخست، رویکرد اصلاح و در سطح دوم، رویکرد اصلاح و حذف پیشنهاد شده است. در حالت چهارم، با اهدافِ معیارِ مغفول در اهداف برنامه درسی دوره پیش دبستانی مواجهیم که پیشنهاد تکمیلی ارائه شده است. در پایان برخی از اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی اصلاح و بازتولید شده اند.
بررسی نقش دانش حرفه اى خودکارآمدی معلمان بر شیوه های ارتباطی مثبت و منفی آنان با دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دانش حرفه ای و خودکارآمدی بر سبک های ارتباطی مثبت و منفی معلمان بود. طرح این پژوهش «توصیفی» از نوع «همبستگی» است. جامعه آماری این پژوهش معلمان زن پایه سوم راهنمایی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. بدین منظور نمونه ای با حجم 99 نفر انتخاب و داده های حاصله با استفاده از پرسشنامه های «سبک های ارتباطی معلم و دانش آموز، فرم معلم»، «دانش حرفه ای معلم» و «خودکارآمدی معلم» جمع آوری شد و پس از آن اعتبار و روایی پرسشنامه فوق الذکر با استفاده از ملاک های روان سنجی احراز شد. داده های حاصله با استفاده از آمار توصیفی یعنی فراوانی و درصد و تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که در سبک ارتباطی مثبت هر دو عامل «دانش حرفه ای» و «خودکارآمدی» از قدرت پیش بینی کنندگی برخوردارند و در سبک ارتباطی منفی تنها «دانش حرفه ای» قدرت پیش بینی کنندگی دارد. نتیجه این که دانش حرفه ای معلم از جمله متغیرهایی است که نقش مهمی در فرایند آموزشی دارد.
سنجش میزان تعامل در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
میزان تحقق اهداف دانشی برنامه درسی فیزیک 3 و آزمایشگاه آن در دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله گزارشی از میزان تحقق اهداف برنامه درسی کسب شده فیریک و آزمایشگاه سال سوم دبیرستان ارائه می شود. این پژوهش از نوع مطالعات برآوردی و ارزشیابی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های زمینه یابی قرار دارد. با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی، میزان تحقق هدف های برنامه درسی با سنجش 369 نفر از دانش آموزان رشته های ریاضی فیزیک و تجربی مدارس متوسطه پنج منطقه جغرافیایی شهر تهران به انجام رسید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که: 1- اهداف حیطه دانشی درس فیزیک 3 و آزمایشگاه تحقق یافته است. 2- بین دانش آموزان دختر و پسر رشته های ریاضی و تجربی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود ندارد. 3- بین دانش آموزان مناطق مختلف آموزشی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود دارد.
آسیب شناسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه بر اساس تئوری کلاین در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی درس تربیت بدنی با تأکید بر تئوری کلاین از دیدگاه دبیران تربیت بدنی و دانش آموزان دختر شهر تهران بود. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار به کار رفته در آن پرسشنامه از نوع بسته پاسخ بود. پرسشنامه دبیران و دانش آموزان به ترتیب شامل 57 و 46 سؤال در 9 طبقه عنصر، اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یاگیری، گروه بندی، فعالیت های یادگیری، مواد و منابع آموزشی، فضای آموزشی، زمان آموزشی و ارزشیابی است که بر اساس مقیاس لیکرت در 5 گزینه بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و اصلاً تهیه و تنظیم شده است. روایی ابزار را متخصصان رشته برنامه درسی و تربیت بدنی تأیید کرده اند، از سوی دیگر وجود همخوانی درونی بالا بین سؤال ها نیز حاکی از داشتن روایی سازه پرسشنامه ها است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که اعتبار پرسشنامه دبیران برابر با 98% a= و ضریب آلفای پرسشنامه دانش آموزان برابر با 95%a= برآورد شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 298 دبیر و 139108 دانش آموز دوره متوسطه بود که 25 دبیر تربیت بدنی و 764 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که دبیران مطلوبیت برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را درحد زیاد و دانش آموزان مطلوبیت برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را در حدکم تحقق ارزیابی کرده اند.
حاکمیت سنت دیسیپلین محوری بر جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری در نظام آموزشی کشور و مبحث جهت گیری ها به عنوان زیربنای تشخیص نیازها در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی، پژوهش حاضر با هدف بررسی جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری معلمان هنر انجام شده است. روش این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمانی(484 نفر) است که به صورت تخصصی و غیرتخصصی در مناطق هشتگانه استان خراسان شمالی طی سالتحصیلی 89-88 مشغول به تدریس درس هنر در مقطع راهنمایی بودهاند. تعداد 243 نفر از معلمان مذکور به روش طبقهای نسبی و از طریق فرمول حجم نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی فیلانی ارزیابی شدند. در این بررسی، سه جهت گیری کودک محوری، دیسیپلینی و فرهنگی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که بین سه گروه از جهت گرایش به جهت گیری برنامه درسی تربیت هنری تفاوت معناداری وجود داشته و گروه مورد بررسی، دیسیپلین محور هستند (0001/0 < P ) . بر این اساس، هنر به منزله یک دیسیپلین دیده می شود و تنها، یادگیریِ صرفِ مطالب و مفاهیم هنری مدنظر است. این در حالی است که به نظر می رسد با عنایت به مقتضیات، ارزش های فرهنگی و اصالت های بومی کشور، بهتر است جهت گیری فرهنگی به عنوان مبنای نظری در طراحی برنامه های درسی تربیت هنری مدنظر مسؤولین نظام آموزشی قرار گیرد. لذا، تدبیر و چاره اندیشی برای آن می تواند نقطه عطفی در توجه به تربیت هنری در نظام آموزشی و برنامه درسی کشور باشد.
رویکرد تلفیقی در برنامه ی درسی تربیت بدنی مقطع ابتدایی: تبیین امکان از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این پژوهش امکان به کارگیری رویکرد تلفیقی در برنامه درسی تربیت بدنی مقطع ابتدایی از دیدگاه متخصصان است. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش را اساتید و صاحب نظران رشته ی علوم تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی و اساتید و صاحب نظران رشته ی تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی و آشنا به برنامه درسی تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران تشکیل می دهند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ی 25 سؤالی جمع آوری شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از دو روش آماری t تک نمونه ای و خطی- لگاریتمی بررسی شده است. یافته های به دست آمده از طریق روش آماری t تک نمونه ای حاکی از آن است که از دیدگاه متخصصان تدوین اهداف، انتخاب محتوا و همچنین انسجام تجربیات فراگیران از طریق ارائه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی معنادار است. همچنین نتایج حاصل از روش خطی- لگاریتمی حاکی از آن است که دیدگاه متخصصان با توجه به جنسیت و میزان موافقت آنان نسبت به تدوین برنامه درسی تربیت بدنی تلفیقی معنادار است و دیدگاه متخصصان با توجه به سابقه تدریس و تعامل این سه عامل معنادار نیست. بر اساس نتایج این پژوهش از نظر متخصصان با توجه به مؤلفه های برنامه ریزی درسی می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین نمود. همچنین از نظر متخصصان با توجه به عامل جنسیت و میزان موافقت می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین کرد. با توجه به عامل سابقه تدریس و تعامل سه عامل تهیه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی از نظر متخصصان اختلاف نظر وجود دارد.
ارزیابی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به ارزیابی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی می پردازد، درصد است تا میزان اثربخشی درس کارآفرینی را در دانشگاه آزاد اسلامی در ابعاد محتوا و دستیابی به هدف، روش تدریس، روش ارزشیابی، توانایی مدرسان، تحریک انگیزه ها؛ پرورش ویژگی ها و قابلیت ها و هم چنین آموزش مهارت های کارآفرینی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه مورد بررسی قرار دهد. طرح آن از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه تحقیق را کلیه اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهد که از میان آن ها به ترتیب تعداد 108 و 1043 نفر به صورت تصادفی و با روش خوشه ای انتخاب و اطلاعات موردنیاز نیز از طریق دو پرسش نامه گردآوری گردید. نهایتاً داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t؛ کای اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برخی از یافته های آن به شرح زیر می باشد: برنامه درسی کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی از دیدگاه اساتید و دانشجویان آن دانشگاه و در مولفه های محتوا و دستیابی به هدف، روش تدریس، روش ارزشیابی، توانایی مدرسان، تحریک انگیزه های کارآفرینانه دانشجویان، پرورش ویژگی های کارآفرینانه دانشجویان و هم چنین آموزش مهارت های اساسی به دانشجویان جهت راه اندازی کسب و کارهای کارآفرینانه به صورت اثربخش عمل کرده است. ضمناً نتایج نشان می دهد که در همه ابعاد یاد شده به جز در دو بعد محتوا و دستیابی به هدف و هم چنین بعد روش تدریس دو گروه دیدگاه یکسانی داشته اند.
برنامه درسی تربیت معلم و الگوی اجرائی مشارکتی آن؛ راهبرد تحولی برای تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مبحث تربیت معلم از منظر چالش برانگیز ساختار برنامه درسی تربیت معلم و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز می شود که این گونه گونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهش های به عمل آمده هنوز نتوانسته اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفق تری را به کلاس های درس گسیل نماید. موقعیت مساله ای این مقاله در ایران را به شکل دقیق تر می توان با استفاده از کلید واژه «تمامیت خواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهده دار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهم ترین مظهر این سیاست تمامیت خواهانه و بخشی نگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت می کنند که تمامیت خواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاه ها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی می نمایند.
مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاه های تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامه درسی تربیت معلم با توجه به این ویژگی ها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفه های اساسی برنامه درسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت می کند.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی دانشگاه های مناطق محروم با رویکردی انتقادی مطالعه موردی: دانشگاه های مناطق محروم استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، ارزیابی از کیفیت برنامه درسی موجود در دانشگاه های مناطق محروم با رویکردی انتقادی بوده است که در این تحقیق، کیفیت برنامه درسی به معنای حداقل حد مطلوبیت در این مناطق در نظر گرفته شده است. ابعاد مورد بررسی برای ارزیابی کیفیت برنامه درسی دانشگاه ها مدیریت برنامه درسی، هدف ها، محتوا و فرایند یاددهی- یادگیری در نظر گرفته شده است. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدرسان (کارشناسی ارشد و بالاتر) و دانشجویان (مقاطع کاردانی و کارشناسی) دانشگاه های آزاد اسلامی، پیام نور و جامع علمی -کاربردی تشکیل می دهند که از بین آنها به ترتیب 76 و 143 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، نظرسنجی به عمل آمد. یافته ها نشان دادند که مدرسان و دانشجویان از کیفیت برنامه درسی در این دانشگاه ها رضایت کافی نداشته اند و مدرسان نیز محقق شدن کیفیت برنامه درسی در این دانشگاه ها را ملزوم به تغییر و بازنگری در سیاست گذاری های آموزش عالی شدند. از بین ابعاد مورد ارزیابی کیفیت در این دانشگاه ها نیز، به ترتیب فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت برنامه درسی، محتوا و هدف ها نیازمند تغییر جدّی بودند به طوری که از لحاظ امکانات، کتابخانه های این مراکز، تناسب دانشجو و استاد، فضای کلاس ها و وسایل کمک آموزشی کاملاً محرز بوده اند.
روش شناسی پژوهش های داخلی و خارجی مربوط به حوزه برنامه درسی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی همواره مهم ترین عنصر هر نظام آموزشی به شمار می رود که تحقیقات نسبتاً گسترده ای را به خود اختصاص داده است. این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی به بررسی روش شناسی پژوهش های برنامه درسی در حوزه آموزش عالی پرداخت. به این منظور از میان پژوهش های انجام گرفته در این حوزه، تعداد 30 پژوهش داخلی از 13 مجله و 30 پژوهش خارجی از 14 مجله معتبر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در پژوهش های خارجی برنامه درسی رویکرد کیفی، رویکرد غالب بود به طوری که 60% پژوهش ها مبتنی بر رویکرد مزبور بود. در این میان پژوهش های موردی و پدیدارشناسی به ترتیب با 50% و 5/37% دارای بیشترین کاربرد در میان پژوهشگران بود. همچنین نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که در ایران رویکرد کمّی در ایران، رویکرد غالب پژوهشی با 50% فراوانی بود. در این میان روش پژوهش پیمایشی با فراوانی 8/85%، پرکاربردترین روش بود. همچنین این پژوهش نشان می دهد که روند پژوهش ها در تحقیقات داخلی و خارجی حاکی از روند کمی به سوی کیفی و ترکیبی است. البته این روند در تحقیقات خارجی فراوان تر بود.
زیست نگاری و روایت فهم معلمان از نقش فلسفه تربیت در تحول عملکرد آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، روایت فهم درونی شده معلمان و مربیان از تجربه تحصیل در رشته «تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت» در راستای نقش فلسفه تربیت در تحول عملکرد آنان می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش زیست نگاری و روایتی بهره گرفته شد و فهم دوازده نفر از معلمان و مربیان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی، گزارش های خودزیست نگاری، بازیابی و روایت شد. نتایج حاصل تحلیل روایت ها نشان داد که چنین فهمی، واجد دو روایت غم انگیز و روایت شوق آفرین درباره نقش فلسفه تربیت است. با تأمل در یافته های پژوهش، پیشنهادی هایی برای فیلسوفان و نظریه پردازان تربیت از یک سو و معلمان و مربیان آن، از سوی دیگر ارائه شد. اندکی دور شدن از کرسی نظریه پردازی انتزاعی دانشگاه، حضور در میدان پر ازدحام مدرسه و فهم ورزی زنده و پویای فیلسوفان و نظریه پردازان تربیت با دغدغه ها و مسائل عینی و ملموس فضای کلاس درس، اصل کلام این پژوهش در گفتگو با آنهاست. پرهیز از بی تأملی و روزمرگی و رو آوردن به فلسفه ورزی و نویسندگی، سخن دیگر این پژوهش در گفتگو با مربیان و معلمان می باشد.
تحلیل محتوای کتابهای آموزشی دوره ابتدایی بر مبنای مؤلفه های آموزش جهانی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی تحلیل شده است موارد مورد نظر در این تحلیل محتوا شامل آموزش شهروندی، آموزش سلامت، آموزش چند فرهنگی، آموزش محیط زیست و آموزش حقوق بشر، صلح و برابری بوده است. جامعه آماری کتابهای دوره ابتدایی و نمونه، کتاب فارسی (بخوانیم و کتاب کار) دوره ابتدایی است که بصورت هدفمند انتخاب شده است. روش پژوهش تحلیل محتوا از نوع کمی است. معیار توصیف، توجه به مؤلفه های جهانی شدن و واحد تحلیل در قسمت متن، پرسش و فعالیتها، به صورت جملات موجود در متن کتاب درسی و در قسمت تصاویر، هر تصویر بر اساس شاخص های که در آن مورد اشاره قرار گرفته به واحدهای تقسیم شده و بعد شمارش شده است ابزار تحقیق سیاهه تحلیل محتوا است که روایی و پایایی آن توسط اساتید مجرب بدست آمده است، نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان می دهد که در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به مؤلفه آموزش سلامت بیشترین میزان توجه و به آموزش شهروندی ، آموزش چند فرهنگی و آموزش محیط زیست تقریباً به یک نسبت پرداخته شده است وبه آموزش صلح وبرابری کمترین توجه شده است. در درون هر مؤلفه نیز مفاهیم متعدد به صورت یکسان مورد توجه قرار نگرفته و بعضی بیشتر و برخی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد بیشترین میزان توجه به مؤلفه های جهانی شدن در کتاب فارسی سال سوم دبستان و کمترین میزان توجه در محتوای کتاب فارسی سال ششم دبستان می باشد.
دیدگاه متخصصان برنامه درسی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی درباره چگونگی مشارکت دانشجویان این دوره در برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی دیدگاه های دانشجویان تحصیلات تکمیلی درباره مشارکت موجود و مطلوب آنان در برنامه ریزی درسی و مقایسه این دیدگاه ها با نظرات صاحبنظران برنامه درسی است. پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که در انجام آن، از دو روش کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل دو گروه صاحبنظران برنامه درسی دانشگاه های کشور و اعضای ستاد سیاستگذاری برنامه درسی دانشگاه اصفهان و نیز دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دو دانشگاه اصفهان و صنعتی اصفهان است. روش نمونه گیری صاحبنظران برنامه درسی و اعضای ستاد سیاستگذاری برنامه درسی روش هدفمند و شبکه ای بوده و برای انتخاب دانشجویان از روش طبقه ای تصادفی استفاده شده است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شده است. یافته های کیفی بر اساس مارپیچ تحلیل یافته های کیفی و یافته های کمّی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی معتقدند در وضعیت موجود در برنامه ریزی درسی مشارکت حداکثری ندارند و برای برخی از آنان تنها مشارکت حداقلی آگاه شدن از تصمیم های اتخاذ شده مطرح است. در وضعیت مطلوب دانشجویان به مشارکت خود در برنامه ریزی درسی معتقدند. با وجود این، آنان ایده مشارکت غیرمستقیم از طریق نماینده دانشجویان و دانش آموختگان برجسته را دنبال می کنند و خواستار مشارکت حداکثری تک تک دانشجویان در برنامه ریزی درسی نیستند. در وضع مطلوب، مقایسه دیدگاه های صاحبنظران و اعضای ستاد سیاستگذاری با دانشجویان نشان دهنده همسویی های زیاد و در مواردی ناهمسویی هایی است.
تبیین چارچوب نظری ابعاد و مؤلفه های نگرش جامع پژوهشگری و طراحی عناصر عمومی آن در برنامه درسی مدرسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش مؤثر مستلزم نهادینه سازی دانش، عاطفه مثبت و عمل پژوهش در محقق و یا نهادینه سازی نگرش جامع پژوهشگری در او است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد نتایج پژوهش های پیشین، انجام شده است. بر این اساس سوابق نظری و پژوهشی مرتبط با تحقق نگرش جامع پژوهشگری را تحلیل و ابعاد سه گانه؛ شناختی، عاطفی و عملکردی چارچوب نظری مذکور را به همراه مؤلفه های مطرح در ابعاد و گویه های مبین، سازمان دهی نموده است. در پایان به ساختاری نمونه در طراحی عناصر عمومی برنامه درسی مدرسه ای جهت تحقق نگرش جامع پژوهشگری، ارائه شده است.