فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی، طراحی چارچوب برنامه درسی دوره کاردانی تربیت مربی پیش دبستانی در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود. مشارکت کنندگان بالقوه، سه گروه شامل متخصصان موضوعی در حوزه پیش دبستانی، روان شناسان تربیتی آشنا با حوزه آموزش و پرورش پیش دبستانی؛ و متخصصان برنامه درسی در حوزه آموزش و پرورش پیش دبستانی کشور بودند که به شیوه هدف مند و با استفاده از روش نمونه گیری افراد کانونیبا رعایت قاعده اشباع شدگی از بین آن ها افرادی که بیش ترین آشنایی و اطلاع را در زمینه برنامه درسی تربیت مربی پیش دبستانی داشتند جهت مصاحبه انتخاب گردیدند. پس از جمع آوری اطلاعات لازم از طریق مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه با متخصصان کلیدی، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده های حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در این فرایند چارچوب برنامه درسی دوره کاردانی تربیت مربی پیش دبستانی با چهارده عنصر، تحت عناوین منطق و چرایی، اهداف، محتوا؛ مواد و منابع یادگیری، روش های تدریس، فعالیت های یادگیری، نقش مدرس، نقش یادگیرنده، مکان آموزش، زمان آموزش، گروه بندی یادگیرندگان، ارزشیابی، استلزامات و امکانات اجرایی، و اشاعه همراه با مؤلفه های مربوط به هر عنصر طراحی گردید.
ارزیابی سواد زیست محیطی دانش آموزان و چالش های اجرایی آموزش محیط زیست در مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر به عنوان یک مطالعه توصیفی-پیمایشی ارزیابی سواد زیست محیطی دانش آموزان مقطع متوسطه و بررسی مشکلات اجرایی آموزش محیط زیست از دیدگاه دبیران بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی و هنرستانی در منطقه لنجان استان اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 برابر با 8920 نفر و نیز دبیران مدارس متوسطه برابر 615 نفر بود. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انجام شد. حجم نمونه آماری دانش آموزان 1067 و حجم نمونه دبیران برابر با 147 نفر محاسبه گردید. برای نمونه گیری از روش خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از یک پرسش نامه محقق ساخته ویژه دانش آموزان و نیز یک پرسشنامه محقق ساخته ویژه دبیران و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل های عاملی اکتشافی و تأییدی و نیز آزمون مقایسه ای تک نمونه ای، مقایسه گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که دانش آموزان مقطع متوسطه اگرچه در بعد عاطفی سواد زیست محیطی دارای وضعیت مناسبی هستند ولی به لحاظ شناخت زیست محیطی و نیز مهارت ها و عملکردهای مربوط به آن از شرایط و شاخص های لازم برخوردار نیستند. به علاوه، این پژوهش نشان داد که مهم ترین مشکلات اجرایی مدارس متوسطه در حوزه آموزش محیط زیست فقدان تجهیزات لازم، کمبود زمان و عدم وجود ارتباط و تعامل مراکز آموزشی با نهادها و مراکز زیست محیطی جامعه می باشد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی 17 نفر از اساتید مطالعات برنامه درسی و متخصصان علوم اجتماعی و سیاسی و در بخش کمی 207 نفر از اساتید، دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد مطالعات برنامه درسی بودند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته الکترونیکی بود. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه اشتراوس و کوربین (1990) و در بخش کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS و AMOs استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت عامل یادگیری اخلاق گرا، یادگیری خودراهبر، یادگیری تأملی، ادراک مسأله، راهبردهای یاددهی یادگیری تعاملی، محتوای تعاملی چندوجه نمای رسانه ای و رویکرد ارزشیابی ساختن گرا، تبیین کننده ویژگی های الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی دوره دوم متوسطه بودند که در صورت کاربست می توانند موجب تقویت بینش، نگرش و مهارت نقادانه دانش آموزان شده و اعمال فرهنگی، اجتماعی، سیاسی آنان را سامان دهند.
فهم دانش شخصی عملی ؛ حرکت از آنچه معلمان باید بدانند به آنچه می دانند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت های شخصی و حرفه ای آن ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد شرکت کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می کند و آنچه در عمل اتفاق می افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت ها می شوند.
تحلیل محتوای کتابهای جدیدالتالیف ریاضی و راهنمای معلم سال دهم رشته انسانی (با تاکید بر رویکرد زمینه محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
تبیین مدل علّی عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی (خودکارآمدی و خودتنظیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین عوامل مدرسه ای (نگرش به مدرسه، ادراک از جو مدرسه) بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی (خودکارآمدی و خودتنظیمی) انجام گرفت. جامعه ی این تحقیق تمام دانش آموزان متوسطه شهر شیراز است که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول تحصیل در دبیرستان های شهر شیراز بودند. جهت انتخاب نمونه، 581 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات، با استفاده از پرسش نامه های نگرش به مدرسه (SAAS) مک کوچ و سیگل (2003)، پرسش نامه ادراک جو مدرسه تریکت و موس (1973)، پرسش نامه خودتنظیمی بوفارد (1995)، پرسش نامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و پرسش نامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان (SEQ-C) موریس (2001) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به مدرسه و جو مدرسه پیش بین های مثبت و معنی داری برای خودکارآمدی و خودتنظیمی دانش آموزان بودند؛ خودکارآمدی و خودتنظیمی نیز پیش بین های مثبت و معنی داری برای رفتارهای تحصیلی دانش آموزان بودند و تأثیر عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی دانش آموزان را به طور کامل واسطه گری می کردند. مدل پژوهش در مجموع 38 درصد از واریانس رفتارهای تحصیلی را تبیین نمود. یافته های پژوهش مؤید آن است که ویژگی های فردی دانش آموزان قادرند تأثیر عوامل مدرسه ای بر رفتارهای تحصیلی را واسطه گری کنند.
تجربیات زیسته ی دبیران عربی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان عربی: مطالعه ای پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تجربیات زیسته ی دبیران عربی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان عربی در مدارس است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی از نوع پدیدارشناسی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر فرد ماهر و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 20 نفر از دبیران عربی انجام گرفت. مصاحبه ها ضبط و به روش استرابرت و کارپتنر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات دبیران عربی در خصوص ناکارآمدی زبان عربی در 5 مضمون اصلی «موانع مرتبط با دانش آموزان»، «موانع مرتبط با معلمان»، «موانع مربوط به جامعه و فرهنگ»، «موانع مربوط به نظام آموزشی و برنامه درسی» و «موانع مربوط به ارزشیابی آموزشی» و 11 مضمون فرعی شناسایی شد. رفع این موانع مستلزم بازنگری در اهداف، محتوا و روش های برنامه درسی عربی و تغییر نگرش جامعه، والدین و دانش آموزان نسبت به اهمیت این زبان خارجی است.
تبیین منطق برنامه درسی آموزش علوم بر مبنای فلسفه علم رئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه علم یکی از مبانی نظری و اصیل تدوین و طراحی برنامه درسی آموزش علوم است. در دوره های مختلف تاریخی نیز هر یک از سنت های فلسفه علم تجربه گرایی یا ایده آلیسم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم پیام ها و استلزاماتی برای آموزش علوم داشته اند. این مقاله، منطق آموزش علوم را بر اساس رئالیسم استعلایی روی باسکار به عنوان بدیل فلسفه های علم رایج به شیوه استنتاجی بررسی نموده است. به این منظور در آغاز هسته مرکزی رئالیسم استعلایی که بر سه عنصر واقع گرایی هستی شناختی، نسبی گرایی معرفت شناختی و عقلانیت داوری تمرکز دارد، معرفی و در نهایت پیامدهای این عناصر برای منطق برنامه درسی آموزش علوم به بحث گذاشته شد. یافته های پژوهش نشان داد، ترکیب واقع گرایی هستی شناختی و نسبی گرایی معرفتی رویکرد واقع گرایی سازه گرایانه را برای آموزش علوم به ارمغان می آورد. واقع گرایی سازه گرایانه به این معناست که علم اگرچه محصول تخیل خلاقانه انسان است، اما همواره معطوف به واقعیت بیرونی است. بر این اساس در آموزش علوم علاوه بر به رسمیت شناختن فعالیت دانش آموزان به عنوان سازنده های فعال دانش، بر مشاهده و ارتباط با واقعیت بیرونی نیز تاکید گردد. همچنین عنصر سوم فلسفه علم باسکار عقلانیت داوری است که رویکرد انتقادی را برای آموزش علوم توصیه کرده است.
طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
117 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی بود. برای تحقق اهداف تحقیق، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی و دلفی استفاده شد. نمونه های آماری انتخاب شده شامل 24منبع در ارتباط با برنامه درسی و آموزش کارآفرینی و همچنین تعداد 17 نفر از کارآفرینان برتر و 17 نفر از متخصصان برنامه درسی است که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند. فنون گردآوری داده ها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان کارآفرینی و تحلیل کیفی متون بود. یافته های این پژوهش، در فعالیت اول و دوم استخراج مولفه های اصلی کارآفرینی (خلاقیت، نوآوری، کارگروهی، پشتکار، ریسک پذیری و رهبری) بود و در فعالیت سوم الگوی برنامه درسی بر اساس هریک از مولفه های برگزیده در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی تدوین گردید. در بخش چهارم الگوی طراحی شده توسط 30 نفر از صاحبنظران برنامه ریزی درسی اعتبار بخشی شد، که نتیجه ی اعتباربخشی گویای مطلوبیت بالای الگوی برنامه درسی طراحی شده بود.
خود شرح حال نویسی مشارکتی: الگویی نوین و منطبق با برنامه ی درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که در دانشگاه فرهنگیان به طراحی و اجرای برنامه ی درسی کارورزی بر اساس الگوی خودشرح حال نویسی مشارکتی بپردازد و تجربه دانشجومعلمان از این الگو را مورد تحلیل و بازنمایی قرار دهد. این مطالعه از حیث هدف توسعه ای- کاربردی، از نظر نوع پژوهش کیفی و در طیف روش های کیفی بر کُنش پژوهی رهایی بخش مبتنی است. در این پژوهش به تناسب از روش های تحلیل اسناد، مصاحبه غیرساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است و داده ها با استفاده از روش های تحلیل مضمون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه پژوهش دانشجومعلمان پردیس شهید باهنر اصفهان را دربر می گیرد و نمونه پژوهش یک کلاس متشکل از هجده دانشجوی پسر ورودی سال 92-1391 بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1395-1394 در ترم هشت رشته دبیری علوم اجتماعی مشغول به تحصیل بودند. این مشارکت کننده ها به شیوه نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند و طی پانزده جلسه در طول یک ترم تحصیلی، کارورزی خویش را انجام دادند. ساختار الگوی پیشنهادی در قالب عناصر برنامه درسی کارورزی تدوین گردید که اعتبار و روایی آن به تأیید متخصصان برنامه درسی و استادان دانشگاه فرهنگیان رسیده بود. همچنین برای ارزیابی مقبولیت و اعتبار نتایج از زاویه بندی روش شناختی و اعتباریابی دموکراتیک استفاده شد. یافته ها نشان داد، الگوی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی، می تواند اهداف و راهبردهای مستتر در واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان را محقق نماید. چنان که تحلیل سرفصل واحدهای درسی کارورزی نشان داد، برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان حول چهار مضمون شامل: تمرین معلمی، پژوهش روایی، کُنش های مشارکتی و گروهی و تبیین برنامه درسی کارورزی شکل گرفته است که این مضامین با تجارب دانشجومعلمان از الگوی پیشنهادی، هم سو و هم خوان می باشند. همچنین یافته ها نشان داد دانشجومعلمان توانسته بودند طیف اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و روش های ارزشیابی ارائه شده در الگوی پیشنهادی را بالاتر از سطح میانگین تجربه نمایند. بنابراین طبق این نتایج می توان اذعان داشت که الگوی خودشرح حال نویسی مشارکتی با اهداف برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان منطبق است و می تواند به مثابه یک الگوی کارورزی در برنامه درسی کارورزی این دانشگاه مورد کاربست قرار گیرد.
تأثیر بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم اساسی ریاضی پایه ی اول دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم اساسی ریاضی در دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مرجع) بود. جامعه ی آماری پژوهش، دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی شهر زرقان (استان فارس) در سال تحصیلی 96-95 بودند. برای گزینش نمونه ی تحقیق، از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای، ابتدا از بین مدارسی که سه کلاس و بالاتر در پایه ی اول داشتند؛ یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه انتخاب شد. در ادامه به کمک قرعه کشی از بین کلاس های موجود این دو مدرسه 4 کلاس (2 کلاس پسر و 2 کلاس دختر) انتخاب و به دو گروه مرجع و آزمایش پسران و دو گروه مرجع و آزمایش دختران تقسیم شدند. در ادامه آزمونی محقق ساخته تهیه و به دو نیمه تقسیم گردید. از تمامی 4 گروه پیش آزمون (نیمه ی نخست آزمون) گرفته شد و پس از آن گروه های آزمایش دختران و پسران ده جلسه ی مفید آموزشی به کمک بازی دارت آموزشی، آموزش دیدند؛ در صورتی که گروه های مرجع دختران و پسران آموزش های معمول را ادامه دادند. پس از پایان آموزش ها، از تمامی گروه ها پس آزمون (نیمه ی دوم آزمون) گرفته شد و اطلاعات با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. ابتدا با شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف شدند و سپس از آزمون های آمار استنباطی مانند تی وابسته و تی مستقل برای تفسیر داده ها استفاده شد. بررسی یافته های پژوهش و مقایسه ی عملکرد گرو ه های آزمایش و مرجع دختران و پسران در پیش و پس آزمون نشان داد که استفاده از بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم مربوط به جمع و تفریق های اساسی نوع اول تأثیر دارد. نتیجه این که بازی دارت آموزشی بر یادگیری و توسعه ی مفاهیم اساسی مرحله ی اول ریاضی تأثیر دارد.
تحلیل موانع آموزش اثربخش درس «کارگاه کارآفرینی و تولید» در پایه دوم متوسطه نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
135 - 166
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل موانع و مشکلات آموزش اثربخش درس «کارگاه کارآفرینی و تولید» در پایه دوم متوسطه نظری انجام شد. رویکرد حاکم بر این پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی بهره گرفته شد. جامع ه مورد مطالعه در بخش کیفی و کمی ای ن پژوهش، شامل اساتید دانشگاهی رشته کارآفرینی، کارشناسان کارآفرینی و معلمان آموزش کارآفرینی بودند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختارمند و بررسی اسناد و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل و در بخش کمی با آزمون فریدمن اولویت بندی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل علی (شامل ضعف موجود در ساختارهای کارآفرینانه کشور، ضعف ساختار مدیریتی آموزش و پرورش، ضعف موجود در برنامه ریزی آموزشی و ...) باعث پایین آمدن اثربخشی آموزش درس کارگاه کارآفرینی و تولید شده است، که عملکرد ضعیف آموزش و پرورش در حمایت از درس کارگاه کارآفرینی و تولید، برگزاری دوره های ضمن خدمت نامناسب، تأمین معلم درس کارآفرینی به شیوه نامناسب، تبلیغات نامناسب و مغایر با توسعه فرهنگ کارآفرینی در رسانه های ارتباط جمعی، ضعف در استفاده از روش های مناسب ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان به عنوان کنش های صورت گرفته از این پدیده، موجب پیامدهای منفی در کوتاه مدت و بلندمدت شده است. این کنش ها تحت تأثیر شرایط عمومی و خاصی تحت عنوان شرایط مداخله گر و زمینه ای نیز تشدید می شود.
مطالعه ی پدیدارشناختی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی از برنامه درسی علوم تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز از برنامه درسی علوم تلفیقی انجام یافته است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش، تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها )16( نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش اسمیت بود. روایی پژوهش از نوع روایی درونی بود که آنالیز داده ها توسط دو نفر از نویسندگان مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار معلمان قرار گرفت، تا صحت داده ها و تفسیر از آن ها را تأیید کنند. برای افزایش پایایی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام گرفت. از تحلیل داده ها، 16 مضمون فرعی استخراج شد و این مضامین به ترتیب در 5 مضمون اصلی (مفهوم شناسی تلفیق، اصول آموزشی تلفیق، اصول یادگیری تلفیق، آثار تلفیق در برنامه درسی، وضعیت تلفیق) طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق نشان داد برنامه درسی علوم تلفیقی از دیدگاه معلمان دارای مفهوم، اصول، آثار و وضعیت مختلفی است که نشانگر برداشت های آنان از مقوله ی برنامه درسی تلفیقی در عمل و کیفیت اجرای آن در نظام آموزشی است.
بررسی برخی مؤلفه های برنامه درسی تربیت معنوی در چارچوب سنت گرایی سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
320 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی برخی مؤلفه های برنامه ی درسی تربیت معنوی بر مبنای سنت گرایی سید حسین نصر است. مؤلفه های مورد بررسی اصول، روش ها و محتواهای تربیت معنوی هستند. این پژوهش از نوع فلسفی است و با روش استنتاجی فرانکنا انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد برخی از اصول تربیت معنوی در منظومه ی فلسفی-عرفانی نصر عبارتند از: اصل پیروی از سنت که متضمن عمل به آداب شریعت و طریقت نیز می باشد، تبعیت از استاد، شکوفاسازی داشته های فطری، حجاب و غفلت زدایی، حضور اجتماعی فعال و کثرت طریقت ها که متضمن تساهل و تسامح در امر تربیت است. روش های تفکر، تأمل معنوی، مراقبه، هرمنوتیک معنوی، مطالعه ی سه کتاب وحی، انسان و طبیعت؛ مطالعه ی علوم سنتی، مشق نظری و عملی هنرهای سنتی، عمل به آداب روحانی، عمل های صالح مبتنی بر نیکی، تقوا، توبه و مجاهده ی درونی از روش های تربیتی استنتاج شده اند. محتوای تربیت معنوی نیز شامل سنت و مؤلفه های آن یعنی وحی های الهی، میراث تصوف، علوم سنتی، ادبیات سنتی، هنرهای سنتی، اسطوره و نماد است. رویکرد نصر به تربیت معنوی توجه بیش تری به زیبایی شناسی، اخلاق، حیطه ی عاطفی، عشق و جوهره ی دین دارد و متضمن تعلیم وتربیت کثرت گراست.
تبیین عوامل موثر بر کیفیت تدریس در دانشگاه فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضرتبیین عوامل موثربرکیفیت تدریس وتعیین وزن هریک ازعوامل میباشد.دراین پژوهش ازروش ترکیبی استفاده شد.جامعه آماری کیفی شامل کارکنان ستادی و پژوهشگران برتردانشگاه فنی بوده از طریق نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند.جامعه آماری بخش کمی این مطالعه رامعاونین آموزشی،مسئولین اداره پژوهش وآموزش،مدیران گروه واساتیدموظف کلیه آموزشکده هادرسال1395 تشکیل می دهند.دربخش کیفی برای گردآوری اطلاعات ازمصاحبه های اکتشافی ومصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد.در بخش کمی ازمقوله های شناسایی شده حاصل ازکدگذاری داده های کیفی استفاده نموده ونسبت به ساخت پرسشنامه های مقایسات زوجی که حاوی مولفه هاوعوامل موثربرکیفیت تدریس بوداقدام ونتایج بااستفاده ازروش AHP موردتحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی ازآنست که سهم عوامل مربوط به مدرس،محیط آموزش ودانشجویان به ترتیب برابربا41،33و26درصد برآوردشده است.ازبین مولفه های مرتبط بامدرس،مهارت های حرفه ای مدرس به عنوان مهمترین مولفه باوزن 361؛از بین مولفه های مرتبط بادانشجو،سوابق و تجربیات تحصیلی باوزن385واز بین مولفه های مرتبط بامحیط آموزش،کیفیت محیط وشرایط آموزشی باوزن 341 محاسبه شد.
تحلیل محتوای آموزش سواد اقتصادی در پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جدید در آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته، وارد کردن برنامه هایی برای تربیت اقتصادی و آموزش مفاهیم سواد اقتصادی به سیستم آموزشی در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش سواد اقتصادی در سیستم آموزشی ایران با استفاده از کتاب های درسی پایه ششم بوده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمَی، جامعه و نمونه آماری شامل کلیه ی کتاب های درسی پایه ششم یعنی فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، آموزش قرآن، ریاضی، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فناوری می باشد. پایایی با توجه به ضریب توافقی بدست آمد که برابر با 88/0 بود. یافته ها نشان داد که 42 مورد در کتاب های درسی به مؤلفه های سواد اقتصادی پرداخته اند که بیش ترین ضریب اهمیت با 296/0، مربوط به مؤلفه مصرف و کم ترین میزان فراوانی و ضریب اهمیت نیز مربوط به مؤلفه تورم، بیکاری و سرمایه گذاری است که صفر می باشد. همچنین بیش ترین فراوانی در کتاب مطالعات اجتماعی مشاهده گردید و سایر کتاب های درسی، چندان توجهی به بحث سواد اقتصادی نداشته اند. بر این اساس بازنگری محتوای درسی در راستای توانمند ساختن افراد جامعه در بخش اقتصاد، ضروری به نظر می رسد.
تاثیر روش و روش وارونه(معکوس) و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه ی دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش تاثیر روش تدریس وارونه و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه ی دهم با تعدیل گری تفکر انتقادی می باشد.این پژوهش، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. وجامعه آماری آن شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-96 می باشد. حجم نمونه متشکل از 69 دانش آموز پایه دهم بود که به کمک روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته در درس زیست شناسی بود. نتایج نشان داد که تفکر انتقادی تواسته است در پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که به روش دعوت به پژوهش شواب آموزش دیده اند به عنوان تعدیلگر عمل کند در حالی که در دانش آموزانی که به روش آموزش دیده اند نتوانسته است به عنوان تعدیلگر عمل کند.
ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه شایستگی های فناورانه هنرجویان فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
31 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه شایستگی های فناورانه هنرجویان فنی و حرفه ای کل کشور انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف، ابتدا در بخش کیفی این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند، مؤلفه های شایستگی فناورانه از کتب، مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرم افزار Maxqda12 کد گذاری و پرسشنامه ای در زمینه شایستگی های فناورانه تهیه شد. در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای 375 نفری از هنرآموزان کل کشور انتخاب و ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه شایستگی های فناورانه با 150 سئوال اجرا شد. روش های به کار رفته برای تحلیل گویه ها (ضریب هولستی)، و برای رواسازی از روایی صوری، محتوایی (نظر خبرگان) و سازه (تحلیل عاملی) و برای اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) استفاده شد. در نتیجه ی این پژوهش، پنج عامل اصلی شناسایی شد که عبارتند از: شایستگی فنی و تکنیکی، فراشایستگی ها، توانمندسازها، شایستگی بازار کار و شایستگی های راهبردی (استراتژیک). اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد. پرسشنامه نهایی با کمک نرم افزار SPSS19 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه نشان داد که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده است.
تربیت اجتماعی و سیاسی به روایت کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
159 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تحلیل جایگاه ابعاد اجتماعی و سیاسی اهداف مصوب در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران به روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کلیه کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی 96- 1395 بود که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش کتاب های مطالعات اجتماعی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوا بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.
بازشناسی و ارائه طرح برنامه درسی مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی برای آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله بازشناسی، تبیین مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی و ارائه طرح برنامه درسی مبتنی بر آن مؤلفه است که با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (سنتزپژوهی) و کمی (روش دلفی) با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل در بخش کیفی، کدگذاری و در بخش کمی، روش ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کمی، متخصصان و در بخش کیفی، مقالات در دسترس پیرامون اقتصاد مقاومتی بوده و نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بوده است. در نتیجه پس از استخراج زیرمؤلفه ها و مفاهیم مرتبط با آنها، با بهره گیری از طرحواره سه عنصری برنامه درسی گودلد (عنصر محتوایی- عنصر سیاسی، اجتماعی – و عنصر فنی و حرفه ای) مدل برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی ارائه شد. مدل ارائه شده به آموزش و پرورش جهت پرداختن ویژه به موضوع بسیار مهم و حیاتی اصلاح الگوی مصرف بخصوص در جهان امروز که با کمبود منابع مواجه هستیم پیشنهاد می شود.