فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
191 - 212
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای توانمندساز دانش آموزان در به کارگیری ریاضی در زندگی روزمره، استفاده از مسائل کلامی است و به دلیل اهمیت این موضوع، در دهه اخیر پژوهش های ایرانی متعددی در این حوزه انجام شده که هدف مطالعه حاضر، مرور نقادانه آنها بود. برای این کار، ابتدا از طریق جستجوی جامع در بانک های اطلاعاتی معتبر در ایران، 136 پژوهش شناسایی شد. با لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج مطالعات، 19 پژوهش در حوزه مسائل کلامی ریاضی در بازه زمانی 1388 تا 1398 شناسایی شدند. در گام بعدی، این پژوهش ها ارزیابیِ نقادانه شد. یافته ها نشان دادند که رویکرد روشی اکثر این پژوهش ها، کمّی بود و زمینه های پژوهشی عبارت از چالش های دانش آموزان در حل مسئله، تأثیر روش های تدریس نوین، نقش عوامل شناختی-فراشناختی-عاطفی در حل مسئله کلامی ریاضی، عوامل عصب شناختی و دوزبانگی بودن دانش آموزان در حل مسائل کلامی بودند. در برررسی روش شناسی این پژوهش ها، عامل مهم تهدیدکننده، روایی پژوهش در هر دو رویکرد کمّی و کیفی بود.
تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس مؤلفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
115 - 152
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس مؤلفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی است. روش پژوهش توصیفی، شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا و رویکرد آن کاربردی بوده و منابع مورد تحلیل جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، متن اسناد کتابخانه ای و کلیه کتاب های پایه پنجم ابتدایی بوده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و همچنین سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و روایی تحقیق از نظر صاحب نظران و متخصصان فلسفه برای کودکان و برنامه ریزی درسی مورد تأیید واقع گردید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ی آلفای کرونباخ 93٪ بیان گشت. در تحلیل محتوا و با استفاده از آنتروپی شانون مؤلفه پیامدهای فردی تفکر فلسفی با ضریب اهمیت 564/0 بیشترین و مؤلفه چیستی فلسفه با ضریب اهمیت 027/0، کمترین توجه را به خود اختصاص داده است.
تبیین نظری روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای دانشجو معلمان: ارائه مدل مفهومی مبتنی بر «سنتز فرا تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد به تبیین نظری روایت نگاری تاملی به عنوان یک راه کار توسعه حرفه ای در برنامه درسی کارورزی دانشجو معلمان بپردازد. روش: به کار گرفته شده «سنتز فرا تفسیر» است. ابتدا، ادبیات مطالعات بیست سال اخیر، با روش نظام مند تفسیر و نقد شدند تا لنزهای نظری متنوع و رایج مشخص شود. سپس، مطالعاتی که در خصوص کلید واژه های عنوان مدل نظری ارائه دادند، انتخاب و مولفه های آنها تحلیل گردید. نهایتاً، مفاهیم استخراج شده، مطابق با پارادایم های معرفتی دیدگاه ها طبقه بندی شدند. یافته ها: اولاً، یافته های مفهومی حاصل از مدل های نظری در ابعاد قابل ملاحظه ای (حدودا دوازده مفهوم) همدیگررا پوشش می دهند. دوماً، روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای ترکیبی از یادگیری فردی و گروهی در زمینه های خصوصی و عمومی است. نتایج: ارائه یک مدل مفهومی و مقایسه آن با نقشه برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان است.
طراحی الگوی برنامه درسی خرد با تأکید بر دیدگاه استنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر خرد انجام شده است. به این منظور دیدگاه استنبرگ درباره خرد به عنوان خاستگاه نظری برنامه درسی تبیین و در ادامه با استفاده از روش سنتزپژوهی و تحلیل منابع مرتبط، الگوی برنامه درسی مبتنی بر خرد طراحی شد. نتایج نشان می دهد برنامه درسی مبتنی بر خرد، بر برنامه درسی یکپارچه و کل نگر تأکید دارد و اهدافِ «پرورش مهارت های پیش نیاز خرد به طور متعادل»، «مهارت های تفکر (تأملی، گفتمانی و مباحثه ای)»، «تأکید بر دانش ضمنی» «استفاده اخلاقی از دانش» و «یادگیری ارزش ها» را دنبال می کند. در این راستا محتوای برنامه درسی، مسئله محور و متوازن در سه حیطه دانشی، نگرشی و مهارتی انتخاب و به صورت تلفیقی و متوالی سازماندهی می شود. راهبردهای یاددهی- یادگیری فعال و مبتنی بر حل مسئله اخلاقی است؛ و ارزشیابی از آموخته ها بصورت فرایندی و سازنده خواهد بود.
ارزشیابی برنامه درسی فارسی دوره اول ابتدایی در سطح برنامه درسی اجراشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
141 - 176
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده فارسی دوره اول ابتدایی، سطح دوم از ارزشیابی دوره ای برنامه درسی فارسی ابتدایی است که پس از ارزشیابی برنامه درسی قصد شده، هدفش تعیین شایستگی ها و نارسایی های برنامه درسی اجرا شده در پایه های اول تا سوم دوره ابتدایی است. برای انجام ارزشیابی چهار هدف ویژه دنبال شده است: الف- تبیین ویژگی هایِ وضع مطلوب اجرای برنامه درسی فارسی، ب- تبیین ویژگی های برنامه درسی اجراشده، ج- مقایسه بین ویژگی های وضع مطلوبِ اجرای برنامه درسی و ویژگی های برنامه درسی اجرا شده و د- بررسی انسجام عمودی برنامه درسی اجرا شده. برای پاسخ به سوالات پژوهش، از پیمایش میدانی و ابزارهای مختلف در گرداوری داده ها شامل اجرای پرسش نامه ویژگی های وضع مطلوب اجرای برنامه درسی، شش دور مشاهده از کلاس های درس، گزارش های هفتگی معلمان گزارشگر، نگرش سنج، و مصاحبه با معلمان منتخب استفاده شده است. یافته های بدست آمده، از چالش ها و کاستی های قابل توجهی از نظر ویژگی های محتوایی، روش آموزش، موقعیت های یادگیری، ارزشیابی از آموخته ها، کاربرد مواد و منابع آموزشی، زمان بندی، مکان و فضای آموزش، و بستر اجرایی حکایت می کند. از نظر آموزش خط تحریری و محتوا و روش آموزش در مناطق دوزبانه نیز، موانع و کاستی های قابل توجهی در برنامه درسی اجراشده دوره اول ابتدایی مشهود است.
تصویر برنامه درسی از منظر نوعمل گرایی با تاکید بر اندیشه رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
65 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارائه تصویری از برنامه درسی رویکرد نوعمل گرایی است که با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی انجام می گیرد. ویژگی های فلسفه رورتی بنیانگذار فلسفه نوعمل گرایی عبارتند از: ویزگی ابزاری و امکانی زبان، خصیصه امکانی خود و اجتماع، مغایرت امور عمومی و خصوصی، همبستگی اجتماعی به جای عینیت و نگاه انتقادی به واژگان. در خصوص برنامه درسی نوعمل گرایی می توان گفت اهداف آموزش، نسبی و متغیرند، با این حال دستیابی به خودآفرینندگی، تربیت شهروند انتقادی، ایجاد شرایط برقراری دموکراسی، تاکید برگفتمان دانش، بها دادن به دانش عملی را می توان از اهداف نوعمل گرایی برشمرد. با توجه به تغییرات هدف، محتوا نیز متغیر بوده و محتوای ثابتی وجود ندارد. روش های آموزش نوعمل گرایی یادگیری مشارکتی و گفتمان انتقادی می باشد. نوعمل گرا ها از جمله رورتی شیوه های ارزشیابی عینی را رد می کنند. به طور کلی اهداف و محتوا، روش و ارزشیابی برنامه درسی نوعمل گرایی منعطف بوده و تابع شرایط و اقتضائات محیطی و به اصطلاح برنامه درسی نوظهور خواهد بود.
گونه شناسی سبک نظارت پژوهشی استادان راهنما در ایران: ازتسهیل گری تا فرمان دهی!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه هدایت پایان نامه ها و رساله های دانشجویی توسط استادان راهنما در حوزه های علوم رفتاری است. بدین منظور با استفاده از راهبرد نمونه گیری ملاک محور، 45 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری رشته های مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره و اقتصاد به شیوه ی هدفمند و با رعایت اصل اشباع داده ها برگزیده شده و با بکارگیری مصاحبه های نیمه ساختار یافته و غیر رسمی داده های لازم جمع آوری شدند. بر اساس یافته های حاصل و بر مبنای 4 معیار روابط قدرت، سطح یاددهی یادگیری، میزان حمایت، و انتظار متقابل می توان 4 سبک اصلی اساتید ایرانی در فرایند نظارت پژوهشی را به شرح ذیل دانست: سبک فرمانده سرباز، سبک تسهیل گر شبکه ساز، سبک آزاد گذارنده، و سبک استثماری
تعیین مولفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی با رویکرد آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی از دید صاحب نظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحب نظران حوزه اشتغال و دانش آموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و مقایسه مداوم یافته ها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحب نظران آموزش عالی، صاحب نظران حوزه اشتغال و کار و دانش آموختگان مشغول به کار و روش نمونه گیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئت علمی دانشگاه های شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبه ها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحب نظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن ( 1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید . در این پژوهش 66 مؤلفه ی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافته ها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارت های مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگی های فردی دسته بندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفه های اشتغال پذیری شناخته شد.
تبیین مفهوم کارآمدی فرهنگی معلمان در مواجهه با بسترهای دارای تنوع فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین کارآمدی فرهنگی معلمان انجام شده است. برای نیل به این هدف از روش مرور نظام مند پژوهش استفاده شد. این مرور نظام مند از نوع کیفی می باشد که روشی برای یکپارچه سازی یا مقایسه کردن یافته های پژوهش کیفی است. دانش انباشته ی ناشی از این روند به تفسیری تازه و تبیینی اثربخش از مفهوم کارآمدی فرهنگی معلمان منجر شده است. در این پژوهش 5 رویکرد بررسی شد و رویکرد منتخب با توجه به مفهوم کارآمدی فرهنگی تشریح شد. نمونه پژوهش بیش از 40 مقاله معتبر و 6 کتاب از نویسندگان شاخص حوزه فرهنگ و تربیت بود که با استفاده از کلیدواژه های «رویکردهای فرهنگی به تربیت»، «فرهنگ و تربیت»، «صلاحیت فرهنگی»، «کارآمدی فرهنگی»، «تبحر فرهنگی»، «پداگوژی برخوردار از ربط فرهنگی»، بطور نظام مند مرور شده اند. یافته ها نشان داد بیش ترین تأکید بر اثربخشی نقش معلم در مواجهه با تنوع فرهنگی، در «پداگوژی برخوردار از ربط فرهنگی» مشاهده می شود. این پداگوژی به طور خاص بر بازتعریف نقش معلم تأکید می کند. دو بعد دانشی و عملکردی در شکل گیری کارآمدی فرهنگی معلم نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. بعد دانش، شامل 1) شناخت از دانش آموزان (آگاهی از پیشینه دانش آموزان، شناخت از خواسته ها و علایق برخواسته از فرهنگ آنان) و 2) دانش پداگوژیکی است. بعد عملکردی بر 1) خودتأملی 2) ساختن رابطه ی معنادار با دانش آموزان و 3) پیشرفت دانش آموزان متمرکز است. مجموعه ی این قابلیت ها در مفهوم «کارآمدی فرهنگی» معلم قابل مفهوم پردازی است که منجر به پشرفت واقعی برای دانش آموزان متنوع در سه حیطه ی پیشرفت تحصیلی، شایستگی فرهنگی و آگاهی سیاسی– اجتماعی خواهد شد.
برساخت های ذهنی مدیران آموزشی از برنامه درسی آموزش کارآفرینی برای مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
101 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی برساخت های ذهنی مدیران آموزشی، متخصصان و اساتید حوزه برنامه درسی و کارآفرینی در مدارس است و قصد محقق می تواند کشف موضوع تحقیق با نظر مشارکت کنندگان در تحقیق باشد که با روش کیفی با استراتژی گراندد تئوری انجام شده است. جامعه آماری برای انجام مصاحبه جهت مفهوم سازی، مدیران آموزشی، متخصصان و اساتید حوزه برنامه درسی و کارآفرینی هستند و نمونه آماری 30 نفر از آنها بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. نتایج نشان داد که در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، ارتباط میان معیارهای الگوی برنامه درسی آموزش کارآفرینی در قالب تحلیل روایت تحقیق، تعیین شدند و بر این اساس «طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی» به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی «سیاست ها و اهداف محیطی» و «ارتباط با بازار کار» و از طریق راهبردهای «مشارکت مربیان در تولید برنامه درسی» و «تعامل مستمر با مراکز علمی» با در نظر گرفتن «ویژگی پذیرندگان»، «به عنوان زمینه الگو» محقق می شود و منجر به تحقق «پیامدهای آموزشی، پرورشی و اقتصادی» می گردد. قابلیت اعتماد یافته ها به روش های مشارکت طولانی و مشاهده مداوم در میدان تحقیق، بررسی همکاران و تایید مشارکت کنندگان تایید شد.
تبیین عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی در دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه اسناد بالادستی بر حیطه تربیت اقتصادی در برنامه درسی دوره آموزش عمومی تأکید کرده اند اما جایگاه کنونی این حیطه علمی مبهم است و اندک پژوهش های انجام شده، عناصر هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین، هدف مقاله حاضر تبیین عناصر دهگانه برنامه درسی در ارتباط با تربیت اقتصادی است. در این راستا، مطالعات انجام شده طی سال های 1398-1385 در داخل و سال های 2019-1995 در خارج از کشور با موضوعات تربیت اقتصادی، سواد اقتصادی، عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی و آموزش اقتصاد به عنوان جامعه آماری جستجو و پس از مطالعات لازم، 52 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب و با روش سنتزپژوهی شش مرحله ای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد؛ همچنین جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Nvivo-8 استفاده گردید. طبق یافته های پژوهش اهداف تربیت اقتصادی دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه و ارزش های اخلاقی و در دوره متوسطه پرورش مهارت ها است. محتوا در هر دو دوره منطبق بر اهداف بوده و رویکردهای فعال تدریس مناسب اند. معلم نقش راهنما و تسهیل گر دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر بوده، فعالیت ها باید در قالب گروه های کوچک انجام پذیرد و انواع روش های ارزشیابی کیفی اهمیت دارند.
بررسی خوانایی کتاب های فارسی دوره ابتدایی: پایه های اول تا ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
113 - 140
حوزههای تخصصی:
خواندن، مهارتی است که دانش آموزان ایرانی آن را در دوره ابتدایی توسط کتاب های فارسی از پایه اول تا ششم کسب می نمایند. یکی از خصوصیاتی که باید در تدوین متون کتاب های درسی توجه گردد، خوانایی است، زیرا خوانابودن متون به یادگیرنده کمک می کند محتوای آموزشی را به درستی بخواند و بفهمد. اگرچه تحقیقات متفاوتی درباره خوانایی متون درسی صورت گرفته است، اما این در مقاله خوانایی همه متون در هر شش پایه تحصیلی دوره ابتدایی گزارش می شود. بررسی متن ها بر اساس سه شاخص فلش، فوگ و فرای دو نتیجه در برداشت: 1. اگرچه بر اساس شاخص فلش متن ها آسان هستند، اما بر اساس شاخص های فوگ و فرای مناسب یک تا دو پایه تحصیلی بالاتر می باشند و 2. معیار مشخصی برای ترتیب متون از آسان به دشوار دیده نشد، به گونه ای که در بعضی از پایه ها متن های دشوارتر زودتر از متن های آسان قرار گرفتند.
مطالعه چالشهای مواجهه ی معلمان دوره ابتدایی با درس پژوهی: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه چالشهایی که معلمان دوره ابتدایی در خصوص درس پژوهی با آن مواجهه هستند، انجام شده است. برای نیل به هدف از روش مطالعه موردی در یک مدرسه استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش، 20 نفر از معلمان ابتدایی در آن مدرسه بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاری با معلمان و مشاهده مشارکتی بود. به منظور تحلیل داده ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. نتایج ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ معلمان قبل از درسپژوهی با سه دسته از چالشها مواجهند: دانش معلمان در زمینه درس پژوهی، انگیزه معلمان برای شرکت در درس پژوهی، تشکیل گروه و تعیین وظایف اعضا. حین درس پژوهی با سه دسته از چالش ها مواجهند که عبارتند از: انتخاب مسئله برای درس پژوهی، اجرای درس و جمع آوری داده ها، نقد و بررسی تدریس. بعد از درس پژوهی با سه دسته از چالش ها ﻣﻮاﺟﻬﻨﺪ که عبارتند از: داوری طرح های درس پژوهی، انتشار نتایج درس پژوهی، برگزاری جشنواره درس پژوهی.
بررسی میزان و نوع توجه به مؤلفه های زیست محیطی در کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
177 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی میزان و نوع توجه به محیط زیست در کتاب های درسی دوره ابتدایی با استفاده روش تحلیل محتوا کتاب های سال تحصیلی 97-1396 بود و با بهره گیری از آمار توصیفی تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که از حیث «میزان توجه» در این کتاب ها به موضوع خاک با فراوانی 59 مورد (با اولویت بلایای طبیعی)، آب 87 مورد (با اولویت صرفه جویی)، صوت 55 مورد (با اولویت سروصدا)، هوا 43 مورد (با اولویت آتش فشان ها) و از حیث «نوع توجه»، به «حفظ و نگهداری» با 41 مورد (از 89 مورد) بیش از «شناخت و آگاهی» و «رشد و ارتقاء» پرداخته شده است؛ همچنین، نوع توزیع مؤلفه های زیست محیطی در کتاب ها و در پایه ها، فاقد تعادل است. اکنون به اتکای تاکید اسناد تحولی آموزش و پرورش و وجود بحران محیط زیست، پیشنهاد می گردد نوع و میزان توجه به مؤلفه های محیط زیست در کتاب های درسی کنونی، مورد بازنگری قرار گیرد.
چرخش روش شناختی ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان: مبتنی بر رویکرد عصب پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین دشواری های رویکردهای ارزشیابی موجود و پیشنهاد رویکرد بدیلی برای رفع این دشواری هاست. بنابراین نخست رویکردهای موجود ارزشیابی مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند، آنگاه با ابتنا به رویکرد عصب پدیدار شناسی و با الهام از تحلیل لایه ای علی، نظریه انتگرال ویلبر و منطق فازی، ارزشیابی انتگرال پیشنهاد شده است. مهمترین ویژگی های این رویکرد در ارزشیابی عبارتند از، نگرش هولوگرافیک به حیات پیچیده آدمی، در نظرگرفتن روابط علی، هیورستیک و متعامد ذهن، مغز، بدن و محیط در ارزشیابی و توجه هم زمان به لایه سطحی تجربه اجتماعی و داده های کمی و آن وجه از تجربیات یادگیرنده که پدیداری، اول شخص و مفهومی است.
طراحی و اعتباربخشی برنامه درسی درس «رویکرد زیبایی شناسانه به تدریس» در تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
79 - 116
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف طراحی برنامه درسی "رویکرد زیبایی شناسانه به تدریس در تربیت معلم" با روش کیفی انجام شد. در این رویکرد معلم با الهام از عالم هنر به تدریس می پردازد، بدین معنا که همچون هنرمندان به ابعاد و ظرایف کار خود می اندیشد و تصمیمات متناسب با موقعیت اتخاذ می کند. در خصوص ویژگی های برنامه درسی با رویکرد زیبایی شناسانه، پژوهشگر به بررسی و مطالعه منابع مکتوب تخصصی داخلی و خارجی در ارتباط با موضوع به تبیین صلاحیت ها و شایستگی های حرفه تدریس در پارادایم زیبایی شناسانه پرداخت. برای شناسایی و طراحی عناصر برنامه از چهارچوب طراحی برنامه درسی مربوط به دانشگاه فرهنگیان همراه با تغییراتی استفاده شد. برنامه درسی طراحی شده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و 12 نفر از صاحب نظران و 10 نفر از دانشجویان اعتباربخشی شد. یافته ها نشان دادند که معلم برای برخورداری از شایستگی هایی با رویکرد زیبایی شناسانه، کیفیت را در بالاترین مرتبه تعقیب می کند. یافته ها هم چنین حکایت از تأیید دیدگاه های گروه های نمونه پژوهش در خصوص برنامه درسی مورد نظر داشت.
رابطه کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان در احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه ای نگرش به برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان در احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه ای نگرش به برنامه درسی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی97-96 به تعداد 5304 نفر است که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، 358 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق سه پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری نیومن و نیومن (1993)، احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (2005) و نگرش برنامه درسی اسدیان (1395) جمع آوری گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نگرش به برنامه درسی با ضریب بتای 42% قوی ترین پیش بینی کننده کیفیت تجارب یادگیری است و بین مؤلفه های کیفیت تجارب یادگیری (منابع، محتوا، انعطاف پذیری، کیفیت روابط بین معلم و دانش آموز) با نگرش به برنامه درسی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
مطالعه ای در ارتباط با نگرش مردم درباره ی مشارکت های مردمی در پیاده سازی و گسترش سوادآموزی بزرگ سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی سوادی و کم سوادی یکی از مشکلات جوامع رو به رشد ازجمله ایران است. اگرچه در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها دسترسی به تحصیلات دانشگاهی کم وبیش فراگیر شده است ولی در لایه های دیگر مردمی، هنوز بی سوادی و کم سوادی مشکل آفرین است. انگیزه ی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی دیدگاه های مردمی در ارتباط با مشارکت در سوادآموزی است. طرح پژوهش به روش توصیفی است که در آن دو گروه آزمودنی از میان شهروندان عادی و نخبه شهر شیراز گزینش شدند و به پرسش نامه محقق ساخته ای که شامل 21 ماده بود پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آزمودنی های هر دو گروه در ضرورت مشارکت در امر سوادآموزی بیش تر بی نظر بودند یعنی به طور سامانمند حتی روی این موضوع اندیشه نکرده بودند. همچنین یافته ها نشان داد، زنان نسبت به مردان و گروه نخبه نسبت به گروه عادی به طور معناداری مشارکت در سوادآموزی را ضروری تر می بینند. این پژوهش به طور کلی نشان داد افراد با به کارگیری افکار ناکارآمدی مانند این که "جامعه برای انجام کارهای سخت نیاز به افراد بی سواد دارد." عدم مشارکت خود را توجیه می کردند. به نظر می رسد این افکار ناکارآمد متأثر از وجود دانش آموختگان دانشگاهی بیکار در سطح جامعه باشد.
واکاوی نظریه های برنامه درسی بر مبنای طبقه بندی میلر به منظور شناسایی بستر نظری مناسب برای طراحی برنامه های درسی مبتنی بر شرایط بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و ایجاد بستر نظری مناسب برای طراحی برنامه درسی در شرایط بحران بود. در این راستا، ابتدا با تحلیل اسناد و روش نقد توسعی، پیامدهای بحران ها بر جامعه و نظام آموزشی استخراج و مبنای نقد و استنتاج قرار گرفت. سپس دسته بندی های مطرح در نظریه برنامه درسی بررسی و با توجه به معیارهایی چون جامعیت و کارآیی در پاسخگویی به مساله پژوهش، طبقه بندی جان میلر انتخاب و موضع نظریه های تشریح شده آن در قبال این شرایط تحلیل شد. بر اساس نتایج، با نظر به شرایط خاص روانی و اجتماعی افراد درگیر در بحران، رهنمودهای نظریه انسان گرایی اجتماعی برای طراحی یک برنامه درسی که به افزایش تاب آوری و بازگشت سریعتر افراد به شرایط عادی کمک کند نسبت به دیدگاه های دیگر مناسب تر تشخیص داده شد. وحدت بنیان های نظر و عمل برنامه درسی در شرایط بحران، ضرورت غیرقابل اجتنابی است که در تحلیل نهایی اشاره شده است.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی مشارکتی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامهدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در نظام تربیت معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت های عناصر برنامهدرسی این نوع از کارورزی تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامه محقق ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامهدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش اجرای مطلوب برنامهدرسی کارورزی نیازمند هم یاری و فعالی ت های مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان راهنما است و آنچه به این هم یاری معنا می بخشد روایت ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.