فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تطبیقی ، ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان(برنامه قصد شده) از منظر تجارب جهانی بود. بدین منظور عناصر این برنامه به تفکیک، با عناصر برنامه کارورزی سه کشور استرالیا، کانادا و سنگاپور مقایسه و سپس تحلیل شد. این مطالعه که با روش تطبیقی و بهره گرفتن از الگوی بردی، در مرحله ای و روش تحلیلی استنباطی در مرحله ای دیگر انجام شده است، نشان داد برنامه کارورزی سه کشور سنگاپور، کانادا و استرالیا با وجود پراکندگی فرهنگی،جغرافیایی و ...، در بسیاری از عناصر، نزدیکی زیادی با هم و برنامه کارورزی ایران (دانشگاه فرهنگیان) اختلاف زیادی با آن ها دارد. این اختلاف ها در بخش اهداف، محتوا، تعیین نقش و مسئولیت معلمان راهنما، عنصر زمان و ارزشیابی بسیار بارز است.
فهم پدیدارشناسانه پذیرش نوآوری در برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
84 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم پدیدارشناسانه پذیرش نوآوری در برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان است. سؤالات پژوهش: 1-چه تغییرات و نوآوری هایی در دانشگاه فرهنگیان و برنامه درسی آن پس از تأسیس ایجاد شده است؟ 2- واکنش مدرسان و دانشجومعلمان نسبت به نوآوری برنامه درسی در دانشگاه فرهنگیان چگونه است؟ مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را ، مدرسان و دانشجومعلمان پردیس های منطقه ده تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ترکیبی بر اساس قاعده اشباع نظری 26 مشارکت کننده از میان آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید. براساس تجارب مشارکت کنندگان، عمده ترین زمینه های نوآوری در برنامه های دانشگاه فرهنگیان را می توان در قالب یک مضمون فراگیر، سه مضمون سازمان دهنده نوآوری در نظام آموزشی، نوآوری در نظام پذیرش دانشجو و نوآوری در ماهیت و محتوای برنامه درسی و همچنین 15 مضمون پایه دسته بندی کرد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که واکنش مدرسان و دانشجومعلمان به نوآوری در برنامه های درسی در این دانشگاه را می توان به دو طیف مجزا تقسیم کرد که از یک سو نگاه ستایش گرانه و پذیرش کامل و از سوی دیگر نگاه منتقدانه و مقاومت صریح قرار دارد. دانشگاه فرهنگیان با اتخاذ تدابیر مناسب می تواند زمینه را برای پذیرش بیشتر برنامه درسی نوآرانه و کاهش مقاومت در برابر آن فراهم نماید.
مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
232 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی است. پژوهش دارای رویکردی کیفی و از روش گراندد تئوری به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از نخبگان آگاه است. روش نمونه گیری از موارد مطلوب بوده است؛ یعنی افرادی که تجربه مستقیم از ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاهی داشتند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان، و بازبینی متخصصان استفاده شده است. به این منظور کدگذاری تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار گرفت، که ضریب توافق 88/0 برآورد شد. از تحلیل محتوایی کیفی اطلاعات حاصل از نظرات متخصصان 4درون مایه اصلی شامل بافت، فرایند، مداخله گر و پیامد استخراج شد. در ارتباط با درون مایه اصلی بافت تعداد 16درون مایه فرعی، در مجموع 144 فراوانی، و درون مایه اصلی فرایند تعداد 35 درون مایه فرعی، در مجموع با 179 فراوانی، در ارتباط با درون مایه مداخله گر تعداد 10 درون مایه فرعی، در مجموع 39 فراوانی، و در ارتباط با درون مایه پیامد نیز تعداد 7 درون مایه فرعی در مجموع 42 فراوانی به دست آمده است. نظر به ماهیت متفاوت برنامه های درسی نظام علمی-کاربردی، با سایر نظام های آموزش عالی، نسبت به لحاظ کردن دقیق همه ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر در ارزشیابی از برنامه های درسی دقت نظر لازم و کافی اعمال شد. هر چند سال یکبار نسبت به بروزرسانی ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی اقدام لازم صورت پذیرد.
الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم براساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر در زمینه واقعیت مجازی بود که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 920 مقاله علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 197 مقاله پژوهشی برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش(1991) و روش های کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم، برنامه ای دانش آموز محور است که نقش ها و مسئولیت های متفاوتی را برای فراگیر، مدرس و دانش، ایجاد می کند.
واکاوی و فهم اهم چالش ها و موانع عملی پیش رو در تحقق سند تحول بنیادین با تمرکز بر زیرنظام های اصلی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، واکاوی و فهم اهم چالش ها و موانع عملی پیش رو در تحقق سند تحول بنیادین با تمرکز بر زیرنظام های اصلی آن است. لذا برای نیل به این هدف اصلی، سند تحول راهبردی و رهنامه فلسفه تربیت رسمی و عمومی از مبانی نظری سند تحول بنیادین با محوریت زیرنظام های اصلی آن بررسی شده است. طرح پژوهش، کیفی و طرح تحقیق حدوثی یا پیدایشی و روش آن مطالعه موردی کیفی بود، داده های لازم در این پژوهش با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته با مراجعه به 17 نفر از طراحان و مسئولان سابق وزارت آموزش و پرورش، که همگی در تدوین و تنظیم سند تحول نقش آفرینی کرده اند؛ گرد آوری و تجزیه و تحلیل شد. پژوهشگر با نگاه اجمالی به داده ها و انجام سازواری آن ها، به روش مقایسه مستمر داده ها، در ساخت مفاهیم اولیه اقدام، و با استفاده از تحلیل مضمون، به مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دست یافت. نتایج پژوهش نشان داد که سند تحول بنیادین با چالش های جدی و مهمی از جمله: ضعف در تنظیم سند و فرآیند تدوین اسناد جامع و راهبردی، و ابهام در متن سند تا اولویت دار نبودن نظام آموزشی تا تصدی گری و تمرکزگرایی شدید در ساختار نظام آموزشی، همچنین ضعف در تأمین منابع انسانی متخصص و توسعه یافته، افول سطح معیشت و منزلت اجتماعی معلمان، کمبود امکانات و منابع مالی، پایین بودن مشارکت های مردمی و سازمآن های مرتبط مواجه است. شایان ذکر است که، تأثیر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بی ثباتی برنامه های چهار ساله دولت ها بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را نمی توان نادیده گرفت. مقوله اصلی مستخرج از واکاوی، و تجزیه و تحلیل استقرایی داده ها، که حاکی از نظر پژوهشگر است، عبارت است از: «ابهام در نظر، بحران در عمل».
ارزیابی نقش ها، روش ها و انواع ارشادگری در برنامه درسی دوره های آموزشی منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
86 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی نقش ها، روش ها و انواع ارشادگری در برنامه درسی دوره های آموزشی منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی بود. روش پژو.هش توصیفی – پیمایشی بود و جامعه آماری شامل کلیه فراگیران دوره های آموزشی منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی بر اساس برنامه درسی دوره های آموزشی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 106 نفر از فراگیران انتخاب شدند، و با استفاده از مقیاس نقش ارشادگر راگینز و مک فارلین که روایی و پایایی آن محاسبه شده بود، داده های لازم جمع آوری شده، و با نرم افزار SPSS 23 و روش های تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، و مجذورخی، تحلیل شدند. نتایج نشان داد: 1- تفاوت معنی داری بین میزان ایفای نقش های ارشادگری مدرسان وجود دارد، اما هیچیک از نقش ها غالب نیستند؛ 2- روش غالب ارشادگری مدرسان از دیدگاه فراگیران، ترکیبی از روش های رسمی و غیر رسمی است؛ 3- نوع غالب ارشادگری مدرسان از دیدگاه فراگیران، آموزش عملی است. با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از برنامه درسی با تأکید روش های عملی ارشادگری و شیوه های رسمی و غیر رسمی اثرگذاری مطلوبی بر یادگیری فراگیران خواهد داشت.
ارزیابی وضعیت عنصر محتوا در برنامه درسی اجرا شده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر؛ ارزیابی وضعیت موجود محتوا در برنامه درسی اجراشده دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر رویکرد یادگیری مادام العمر بود که به روش توصیفی – پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان به تعداد 242 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با حجم طبقات و با رعایت اصل تصادفی بودن، 145 استاد به عنوان نمونه انتخاب و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که در نهایت 103 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. پایایی ابزار با محاسبه ضریب الفای کرونباخ 0.94 به دست آمد. روایی ابزار با نظر صاحب نظران و یافته های تحلیل عاملی بررسی و تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد وضعیت محتوا در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته آموزش ابتدایی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد. از بین شاخص ها، ارائه فعالیت های یادگیری یادگیرنده محور و تأکید بر رویکردهای یادگیری عمیق (مساله محوری) نسبت به سایر شاخص ها از جایگاه بهتری برخوردار بوده و در وضعیت مطلوبی دارد.
تولید محتوای الکترونیکی با استفاده از منابع آموزشی موجود در وب برای تدریس کلاسی در مدارس هوشمند ابتدایی شهر تبریز : چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی چالشها و راهکارهایی می باشد که معلمان مدارس ابتدایی هوشمند شهر تبریز هنگام تولید محتوای الکترونیکی با استفاده از منابع آموزشی موجود در وب جهت تدریس در کلاس با آنها مواجه هستند . روش تحقیق پدیدارشناسی و. نمونه مورد بررسی، معلمان مدارس هوشمند ابتدایی شهر تبریز به تعداد15 نفر می باشند . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. بمنظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که معلمان مدارس هوشمند در ارتباط با تولید محتوا با دو نوع چالش مهم مواجهند
مشکلات عملکرد حرفه ای آموزگاران دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
118 - 89
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف «شناسایی مشکلات و منشاء مشکلات عملکرد حرفه ای آموزگاران دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان» انجام شده است. مقاله از نوع آمیخته با رویکرد ترکیبی و یک طرح تبئینی، با مدل پی گیری تبیین ها به اجرا درآمده است. جامعه آماری در این مقاله شامل 228 نفر دانش آموخته رشته آموزش ابتدایی از پردیس شهید صدوقی دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بوده است. حجم نمونه در بخش کمی مقاله طبق جدول مورگان 145 نفر بوده و ازبین افرادی از اعضا جامعه انتخاب شده اند که از مهر 1395 در سمت آموزگار مشغول به تدریس بوده اند. در بخش کیفی نیز نمونه ها به صورت هدفمند از بین مشارکت کنندگان در مرحله کمی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول پرسش نامه ترکیبی ودر مرحله دوم، مصاحبه های باز بوده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظر اساتید و صاحب نظران تایید شده و پایایی آن نیزاز طریق آلفای کرانباخ 86/. بدست آمد. داده های حاصل از پرسش های باز و بسته پاسخ در جداول جداگانه طبقه بندی گردید.مصاحبه با مشارکت کنندگان در گروه های پنج نفری، از افرادی که در پرسش نامه به مشکلات خاصی اشاره نموده و افرادی که در همان موارد فاقد مشکل بودند، اجرا شده است. هدف از مصاحبه گروهی تبیین دقیق تر داده های ناهمگون حاصل از پرسش نامه در اثربحث و تعامل مشارکت کنندگان بود. در هر جلسه مصاحبه علاوه بر پژوهشگر، یکی از اعضا هیأت علمی گروه علوم تربیتی نیز نظارت داشتند. پس از سه جلسه مصاحبه در گروه های پنج نفری اشباع نظری حاصل گردید اما به جهت افزایش اعتبار، مصاحبه چهارم نیز اجرا و در مجموع 20 مشارکت کنننده در مصاحبه شرکت کردند.برای تأیید روایی داده های کیفی، نتایج حاصل از مقوله بندی داده های مصاحبه مورد تأیید همتا و مصاحبه شوندگان قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از پرسش-نامه و مصاحبه ها نشان داده است که مهمترین مشکلات ادراک شده توسط مشارکت کنندگان در فرآیند عملکرد حرفه ای عمدتاً در مدیریت و اداره کلاس، تدریس کلاس چندپایه و پایه اول، آموزش های تخصصی و تعامل مؤثر با همکاران و اولیاء دانش آموزان بوده است. منشاء این مشکلات از نظر مشارکت کنندگان عدم ارائه برخی عناوین درسی کاربردی، عدم مطابقت محتواهای آموزشی با واقعیت های موجود در مدارس، ضعف تدریس برخی اساتید، عدم ارتباط برخی از دروس ارائه شده با رشته دانشگاهی و مشکلات موجود در ارائه کارورزی در دانشگاه بوده است. مهمترین پیشنهادات مورد توافق مشارکت کنندگان عبارت بودند از؛ تجدید نظر کلی در برنامه و محتواهای آموزشی، ارائه دروس کاربردی مانند مدیریت کلاس، افزایش زمان و غنی سازی برنامه کارورزی و دعوت از اساتید دارای تجربه تدریس در مدارس ابتدایی.
شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصدشده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس TPACK(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
71 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK انجام شد. روش پژوهش سنتزپژوهی همراه با تحلیل محتوای قیاسی است. میدان آماری ، مقالات مرتبط بین سال های 2000 تا 2020 است. روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. ابزار گردآوری، فرم های فیش برداری است. اعتبار یافته ها با معیار باورپذیری تأیید و به روش حسابرسی اطمینان پذیری از یافته ها حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی با بکار بردن نظام مقوله قیاسی و کدگذاری موضوعی انجام شد. بررسی نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK، شامل 23 مؤلفه دانش فناوری، 16 مؤلفه دانش محتوای فناوری، 18 مؤلفه دانش پداگوژی فناوری و 19 مؤلفه دانش محتوای پداگوژی فناوری است.
تجربه زیسته استادان راهنمای برنامه جدید کارورزی تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه جدید کارورزی تربیت معلم ایران، نقشی اساسی برای «استاد راهنما» لحاظ شده است. استاد راهنما یکی از اضلاع اصلی سه گانه انسانی کارورزی جدید است که در کنار «معلم راهنما» و «دانشجومعلم» به ایفای نقش راهبری دو عنصر دیگر اقدام می کند. در این مقاله تلاش شده است تا تجربه زیسته استادان راهنمای دارای تجربه اجرای همه برنامه های کارورزی (1-4)، که در اولین نوبت اجرای آن مشارکت داشته اند، از طریق مصاحبه با 26 نفر در یازده استان کشور، بازخوانی و بر اساس آن، تصویر برنامه های کارورزی ترسیم گردد. تجربه این گروه نشان می دهد که برنامه های کارورزی دارای «مقبولیت» بوده اند و توانسته اند به توسعه شایستگی های دانشجومعلمان، افزایش توانایی معلمان راهنما و حتی بهبود آگاهی استادان راهنما کمک کنند. باوجوداین، اجرای اولین دوره این برنامه با مشکلات اجرایی و پشتیبانی همراه بوده و استادان راهنمای کارورزی باور دارند که «برنامه جدید کارورزی باید حفظ شود» و در برخی جنبه ها، «اصلاح گردد».
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی درهم تنیده (تلفیقی) آموزش سواد بوم شناختی در دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی تلفیقی سواد بوم شناختی در دوره ابتدایی است. برای دستیابی به این هدف در طراحی الگو با روش توصیفی – تحلیلی-تطبیقی و در اعتباریابی از تکنیک دلفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در طراحی الگو، شامل هشت کشور پیشرو در حوزه بوم شناختی (کاستاریکا، کانادا، سوئد، نروژ، فرانسه، اتریش، کلمبیا، فنلاند) و در اعتباریابی 15 نفر از متخصصان برنامه درسی و نیز، کارشناسان حوزه بوم شناختی به صورت هدفمند بودند. الگوی مطلوب بر اساس عناصر 4 گانه برنامه ریزی درسی تایلر طراحی گردید که عناصر اصلی شامل هدف (حفظ تنوع زیستی و..) محتوا (تلفیق آموزش نظری و عملی بوم شناختی و..)، فعالیت های یادگیری (فعالیت ها-تکالیف پژوهش محور به صورت گروهی و..) و ارزشیابی (آزمون هوش طبیعت گرا و..) می باشند. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان مطالعات برنامه درسی و آموزش محیط زیست مناسب بوده و این افراد الگوی پیشنهادی را در سطح بالایی تأیید کردند.
مقایسه «معلمی کردن» نومعلمان مدارس ابتدایی: آیا نوع دانشگاه محل تحصیل مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
41 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقایسه ای معلمی کردن سه گروه از نومعلمان مدارس ابتدائی ایران اختصاص دارد که در شهرستان مراغه در سال تحصیلی 97-1396 فعالیت می کردند. این معلمان از سه طریق «تحصیل در دوره چهار ساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان»، «تحصیل در سایر دانشگاههای کشور و شرکت در استخدام پیمانی و گذراندن دوره یکساله تربیت معلم» و «داشتن سه سال فعالیت تدریس در مدرسه به صورت موقت» وارد خدمت معلمی شده بودند. پرسش پژوهش این بود که آیا روش ورود به حرفه معلمی و نوع دانشگاه محل تحصیل بر معلمی کردن تاثیر دارد یا خیر؟ رویکرد حاکم بر پژوهش، رویکرد کمی بود. برای گردآوری داده های لازم از «پرسشنامه» استفاده شد. جامعه پژوهش را معلمان آموزش ابتدایی تشکیل می دادند که از میان آنها، ابتدا معلمان شهرستان مراغه انتخاب شدند و سپس نمونه ای به تعداد 97 نفر برای کسب داده ها انتخاب شد. از طریق نمونه گیری متناسب با حجم، نمونه مربوط به هر گروه انتخاب و پرسشنامه در محل کار آنان توزیع و با مراجعه حضوری، دریافت شد. تحلیل داده های حاصل با بهره گیری از فراوانی و درصد و میانگین نمرات انجام و برای مقایسه گروه ها، آزمون تحلیل واریانس، انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد «معلمی کردن» نومعلمان واردشده با شیوه های متفاوت به مدارس ابتدایی، فاقد تفاوت معنی دار است. یعنی نومعلمانی که دوره چهارساله یا دوره یکساله تربیت معلم را سپری کرده اند همانند معلمانی معلمی می کنند که دوره های رسمی تربیت معلم را سپری نکرده اند. این بدان معناست که تاسیس دانشگاه خاص تربیت معلم، نتوانسته است دستاوردی بیشتر از دانشگاههای دیگر داشته باشد که آموزش رشته مربوط را برعهده دارند. پژوهش به شیوه کمی ممکن است با برخی محدودیت های مربوط به جامعیت و اعتبار مواجه باشد. علیرغم برخی محدودیت های این پژوهش، آنچه حاصل شده نوعی تردید در کارایی دانشگاههای خاص تربیت معلم را آشکار می کن. این دانشگاهها در ایران، دانشجویان خود را بعد ار اتمام تحصیلات دوره متوسطه، انتخاب و پس از استخدام در آموزش و پرورش آنهات را آموزش می دهد. بنابراین، این نوع آموزش با نوعی انتخاب زودهنگام شغل همراه است و پرداخت کمک هزینه تحصیل همراه است. این هر دو سبب افزایش هزینه های تحصیل می شود. بنابراین، این پرسش مطرح است که آیا همچنان می توان از دوره چهارساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان با استخدام از ابتدای تحصیل، دفاع کرد؟ آیا دانشگاه فرهنگیان دارای عملکردی اثربخش بوده است؟ داده های میدانی نشان می دهد که موفقیت دوره چهار ساله تربیت معلم برای کسب شایستگی شغلی فعالیت در آموزش ابتدایی، برای دفاع از آن کافی نیست.
شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، شناسایی عوامل، ملاک و نشانگرهای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پیش دبستان بود. پژوهش جز پژوهش های نظری-کاربردی که با استفاده از دو روش اسنادی و پدیدارشناسی به بررسی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پرداخت. در این پژوهش از مصاحبه با صاحب نظران در حوزه پیش از دبستان و ارزشیابی استفاده شد. با توجه به هدف،روش نمونه گیری هدفمند بود. بخش اسنادی تعداد 15 مقاله و پدیدارشناسی از10 نفراز اساتید مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. درنتایج تحلیل اسنادی عامل اهداف با 10 ملاک و 59 نشانگر؛ عامل محتوا با 8 ملاک و 35 نشانگر؛ عامل فضا و تجهیزات با 4 ملاک و 12 نشانگر؛ عامل فعالیت های یادگیری با 10 ملاک و 48 نشانگر؛ عامل راهبرد یاددهی-یادگیری با 5 ملاک و 21 نشانگر؛ عامل مربی با 2 ملاک و 12 نشانگر؛ عامل زمان با 4 ملاک و 6 نشانگر؛ و عامل ارزشیابی با 4 ملاک و 14 نشانگر مشخص شدند.
اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی تحصیلی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 321
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی-تحصیلی (نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن، نظم دهی همانندسازی و نظم دهی درونی) و ابعاد سرسختی روان شناختی (چالش، تعهد و کنترل) دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه-آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن آموزش مهارت های خودتعیین گری به عنوان متغیر مستقل و انواع خودنظم دهی تحصیلی و ابعاد سرسختی روان-شناختی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. آزمودنی ها شامل 120 دانش آموز پایه هشتم شهر شیراز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به این معنا که ابتدا دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به صورت تصادفی از مدارس دوره اول متوسطه شهر شیراز انتخاب شدند. سپس کلاس های پایه هشتم این مدارس به طور تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) اختصاص یافتند. قبل از شروع آموزش، پرسش نامه خودنظم دهی تحصیلی ریان و کانل، و پرسش نامه زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا، بر گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس طی 10 جلسه به گروه های آزمایش، مهارت های خودتعیین گری مطابق با مدل فیلد و هافمن (1994) آموزش داده شد و در پایان پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های خودتعیین گری به نحو معنی داری منجر به کاهش نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن و نظم دهی همانندسازی و افزایش نظم دهی درونی می شود. همچنین، آموزش مهارت های خودتعیین گری، ابعاد سرسختی روان شناختی را در دانش آموزان به نحو معنی داری افزایش می دهد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت مهارت های-خودتعیین گری در برنامه درسی به منظور ارتقاء خودنظم دهی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان است.
ارزیابی ظرفیت کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی از حیث تطابق با چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
183 - 204
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک پژوهش تحلیل محتوا گزارش می شود که هدف آن بررسی میزان توجه به چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016 در کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی است. بدین منظور محتوای کلیه کتاب های بخوانیم پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی چاپ شده در سال 1398 برای تحلیل انتخاب شد. در فرآیند تحلیل، هر صفحه ی متنی کتاب به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شد. چارچوب نظری از ادبیات پژوهشی مرتبط با هدف اخذ شد و پس از جرح و تعدیل چارچوب، متن درس و فعالیت های کتاب از نظر دو هدف ادبی و اطلاعاتی و چهار فرآیند درک مطلب بررسی شدند. نتایج نشان داد که کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی بیشترین تاکید بر متون ادبی و فرایند «تمرکز و بازیابی اطلاعات» و کمترین تاکید بر متون اطلاعاتی و فرایند «تفسیر و ارزشیابی محتوای زبان و عناصر مربوط به متن» را دارند
تحلیل نقش اعتماد سازمانی، همکاری میان معلمان و تصمیم گیری مشارکتی بر فعالیت تدریس معلمان با میانجیگری خودکارآمدی معلمان (مدل یابی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
166 - 141
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه فعالیت تدریس امروزه چیزی بیش از انتقال دانش می باشد و تدریس کانون هر برنامه ی درسی بوده و در تمام مقاطع آموزشی مد نظر قرار گرفته می شود. بنابراین تدریس مؤثر همواره به مثابه عنصر حیاتی امور یادگیری بوده و نیازمند بازنگری هایی در امر تدریس می باشد. هرچند انتظار می رود که آموزش و پرورش سطح فعالیت های آموزشی در سطح مدرسه و شیوه های تدریس را بهبود بخشد، مدارک کمی برای حمایت از این ادعا وجود دارد و با توجه به اینکه معلمان از جمله ایفاگران نقش اصلی در امر فعالیت تدریس می باشند، توجه به شرایط معلمان و حس خودکارآمدی و شرکت در تصمیم گیری ها و فعالیت های مدارس نیز می تواند نقش مهمی در فعالیت های معلمان و امر تدریس داشته باشد. معلمان با داشتن حس قدرت و اعتماد به توانمندی های خود بیشتر به سمت ایده های جدید سوق پیدا کرده و می توانند در امر فعالیت تدریس و یادگیری دانش آموزان اثرگذار باشند، لذا بررسی عوامل دخیل در فعالیت تدریس معلمان امری مهم و ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش تحلیل نقش اعتماد سازمانی، همکاری معلمان و تصمیم گیری مشارکتی بر فعالیت تدریس با میانجیگری خودکارآمدی( مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. مقاله از نوع هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق شامل تمام معلمان ابتدایی استان آذربایجان غربی به تعداد 11522 نفر می باشد که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اعتماد، همکاری و تصمیم گیری مشارکتی، تدریس، خودکارآمدی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS و LISREL انجام گردید. یافته ها نشان داد به غیر از اعتماد، اثر مستقیم همکاری، تصمیم گیری مشارکتی، خودکارآمدی بر تدریس معنی دار می باشد، به غیر از همکاری، رابطه اعتماد، تصمیم گیری مشارکتی با خودکارآمدی معنی دار می باشد و به غیر از همکاری، اثر غیرمستقیم اعتماد و تصمیم گیری مشارکتی بر تدریس، با میانجی گری خودکارآمدی تایید می شود. بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت برای بهبود تدریس معلمان، لازم است شرایط مناسب برای ایجاد و تقویت خودکارآمدی، همکاری، اعتماد و مشارکت در تصمیم گیری برای معلمان در مدارس فراهم گردد. بنابراین پیشنهاد می گردد مدیران و دست اندرکاران آموزشی طوری رفتار نمایندکه معلمان در خود نوعی احساس خودکارآمدی نموده و با فراهم نمودن زمینه ها و دادن آزادی عمل جهت مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها و همکاری در فعالیت های مدرسه، این حس خودکارآمدی را درآنان تقویت نمایند تا همه این موارد خود زمینه ساز برداشتن گام هایی اساسی در امر بهبود فعالیت تدریس در مدارس باشد.
بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی نظام جدید دوم متوسطه: مطالعه موردی دبیرستان چندفرهنگی بخردیان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان دوره متوسطه نظام جدید آموزشی در سال تحصیلی 98-97 بود. روش پژوهش در بخش اول پژوهش شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی بود. نمونه گیری در این بخش هدفمند بود و شامل 6 جلد کتاب در قالب بیش از 960 صفحه از کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره متوسطه دوم می شد. واحد تحلیل محتوا در این بخش؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. در بخش دوم پژوهش نیز روش تحقیق کیفی و از نوع قوم نگاری بود و ابزارهایی چون ژورنال های دانش آموزی و مصاحبه های غیررسمی در جمع آوری اطلاعات به کار گرفته شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان مقطع دوم متوسطه نامطلوب بود.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی معلمان ابتدایی مجری برنامه شهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
167 - 192
حوزههای تخصصی:
: برنامه ملی شهاب با هدف شناسایی، هدایت و حمایت از استعدادهای برتر با همکاری بنیاد ملی نخبگان و وزارت آموزش و پرورش در کلیه مدارس ابتدایی سطح کشور از پایه چهارم تا ششم، انجام می گیرد. در این برنامه معلمان دانش آموزان را در هشت نوع استعداد از جمله کلامی ، ریاضی ، هنری ، فضایی ، حرکات ورزشی ، اجتماعی ، فرهنگ دینی و علوم تجربی با درجه بندی لیست های رفتار دانش آموزان شناسایی می کنند. بنابراین با توجه به نقش اصلی معلمان در شناسایی استعدادهای دانش آموزان ، بررسی نیازهای آموزشی آنها مهم است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی معلمان دوره ابتدایی مجری برنامه شهاب در شهر نجف آباد انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی مجری برنامه شهاب در پایه چهارم، پنجم و ششم شاغل در مدارس شهر نجف آباد در سال تحصیلی97-1396 به تعداد 550 نفر بود. برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 225 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی 45 سوالی محقق ساخته بود که نیازهای آموزشی معلمان مجری برنامه شهاب را در هشت استعداد کلامی، ریاضی، هنری، فضایی، حرکتی – ورزشی، اجتماعی، فرهنگ دینی و علوم تجربی در طیف پنج درجه ای لیکرت مورد بررسی قرار می داد. روایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان تأیید تأیید شد. پایایی پرسشنامه از طریق تعیین ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 93/0 برآورد شد. یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون آماری فریدمن نشان داد که نیازهای آموزشی معلمان مجری به ترتیب بیشترین اولویت عبارتند از: استعداد حرکتی- ورزشی، فضایی، اجتماعی، هنری، علوم تجربی، ریاضی، فرهنگ دینی و کلامی. با توجه به میانگین بالای نیازهای آموزشی در حوزه شناسایی هر یک از استعدادها، به جز علوم تجربی بین نظرات معلمان تفاوتی وجود نداشت.
دیدگاه معلمان نسبت به تأثیر ریاضی دانشگاهی بر تدریس ریاضی مدرسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
155 - 190
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، یکی از انواع دانش هایی که برای آماده سازی معلمان دبیرستان مورد توجه قرار گرفته، «دانش محتواییِ تخصصی شده ریاضی مدرسه ای» است که تمرکز آن، بر چگونگی ایجاد ارتباط بین ریاضیِ دانشگاهی و ریاضی مدرسه ای است. برای شناسایی این دانش، پژوهشی طراحی شد که هدف اصلی آن، توصیف چگونگیِ استفاده معلمان از ریاضی دانشگاهی در تدریس ریاضی مدرسه ای بود و در آن، 19 معلم ریاضی دبیرستان که همگی تجربه تدریس حسابان را داشتند، به طور داوطلب شرکت کردند. رویکرد این پژوهش کیفی بود و داده های آن، با استفاده از اطلاعات جمعیت شناختی، مصاحبه های نیمه ساختاری، مصاحبه های مکتوب و مشاهده های کلاس درس و یادداشت های میدانی نویسنده اول، جمع آوری شد. در فرایند کاهش نظام وار داده ها و تجزیه و تحلیل نهایی، دو مقوله اصلی شکل گرفت که هرکدام، شامل چندزیرمقوله شدند. مقوله اول «چگونگی استفاده از ریاضی پیشرفته دانشگاهی توسط معلمان در تدریس مدرسه ای» و مقوله دوم «شکاف بین ریاضی مدرسه ای و ریاضی دانشگاهی» بود. توصیه این پژوهش این است که دانشجو- معلمان ریاضی، به درس های محتوایی ویژه ای نیاز دارند که بین ریاضی مدرسه ای ریاضی دانشگاهی، ارتباط برقرار کند؛ همان ریاضیاتی که هدف این پژوهش، شناسایی ماهیت و توصیف آن بود.