فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت که از نظر روش، با تکنیک تحلیل محتوا و بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه پژوهش کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی و نمونه گیری مطرح نبود. ابزار گردآوری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن با نظرات استادان محترم برنامه درسی و مدرسان استانی طرح خوانا تأیید گردید. پایایی آن نیز توسط مدرسان طرح خوانا انجام و ضریب توافق 85 صدم بدست آمد. بر اساس یافته های این پژوهش، میزان توجه به مؤلفه مهارت های زبانی طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی چهارم 80، پنجم 80، ششم 85 درصد؛ و در مجموع فارسی سه پایه دوره دوم 82 درصد و میزان توجه به مؤلفه آداب و مهارت های زندگی طرح خوانا (ادب، مسئولیت پذیری و جرأت ورزی) در محتوای فارسی چهارم 55، پنجم 47، ششم 42 و در مجموع 48 درصد می باشد.
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از آن جا که رابطه سه متغیر را بررسی می کند از نوع همبستگی نیز می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402 می باشد که دویست نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه: پرسشنامه استاندارد محقق ساخته سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسشنامه پرخاشگری فضای سایبری و پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی که شامل (میانگین، میانه، نما و انحراف استاندارد و ...) همچنین برای فرضیات تحقیق از آنالیز واریانس چند متغیر و ضریب همبستگی پیرسون R و رگرسیون تک متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره به طور کلی نشان داد که بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی درسطح 0/000 معنادار می باشد. همچنین بین مولفه های سواد رسانه ای( سنجش درک محتوای پیام، سنجش آگاهی ازاهداف پنهان پیام ها و سنجش تجزیه وتحلیل پیام ها) با پرخاشگری فضای سایبری وتفکرانتقادی درسطح P≤0/01 رابطه معناداری وجود دارد.
تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
59 - 77
حوزههای تخصصی:
در عصر تکنولوژی یادگیرنده باید کاربرد آموخته ها را در زندگی ببیند. اما برنامه درسی موضوع محور پاسخگوی این نیازها نیست. با توجه به مزایای برنامه درسی تلفیقی بسیاری از نظام های تعلیم و تربیت به تلفیق روی آورده اند. در طراحی برنامه درسی ایران تلفیق به طور نظری در سند برنامه درسی ملی مطرح است در صورتی که باید در سطح کلاس درس عملی شود. بدین منظور لازم است معلمان، دانش و مهارت کافی را نسبت به برنامه درسی تلفیقی بدست آورند. از این رو، این پژوهش درصدد است با تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی گامی به سوی افزایش آگاهی آموزگاران درباره اجرای برنامه درسی تلفیقی بردارد.در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه پژوهش کتاب های درسی و کتاب های راهنمای معلم پایه چهارم ابتدایی بود. به منظور اعتبارسنجی، از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه پژوهش معلمان پایه چهارم ابتدایی استان گلستان شهرستان کلاله بودند. 12تن از این معلمان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام مصاحبه، یافته ها در اختیار معلمان قرار گرفت تا اعتبار مصاحبه ی انجام شده تایید گردد.مضامین بدست آمده عبارتند از: توانا باش- ما و دیگران- طبقه بندی و مقایسه داده ها- جهان زیبا- اندازه گیری کن- خلاق شو- خدای مهربان را بهتر بشناس- ایران عزیز- نام آوران علمی، ادبی و مذهبی- اقتصاددان کوچک- محله- سلامت باشمهارت ها و مفاهیم پایه چهارم ابتدایی مضامین تلفیقی را تشکیل می دهند. طبق نظر معلمان امکان اجرای راهنمای عمل تدوین شده در کلاس درس وجود دارد و می تواند بر تعمیق یادگیری کمک کند.
روش نمونه سازی مشارکتی بازی های آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی: موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه اجرای روش نمونه سازی مشارکتی بازی های آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر جونقان در استان چهارمحال وبختیاری بود. نوع پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی بود. ابزار گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور با 20 نفر از معلمان دوره ابتدایی که این روش را اجرا کرده اند، مصاحبه به عمل آمد و تجربه زیسته آنان بیان شد. داده ها با استفاده از ترکیبی از روش های قیاسی و استقرایی تحلیل شد. موانع و تسهیل گرهای شناسایی شده، در پنج مرحله رویکرد تفکر طراحی شامل همدلی، تعریف، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزشیابی در برنامه درسی ریاضی دسته بندی شد. راهکارهای ادامه اجرای روش نمونه سازی مشارکتی شامل شش درون مایه اصلی ازجمله فعالیت های آموزشی و یادگیری، سازمان دهی محتوا، شرایط بازی، عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به یادگیرنده و ارزشیابی از دیدگاه معلمان تحلیل شد.
رویکردی پدیدارشناسانه به تجارب مدیران مدارس از توسعه مشارکت زیست محیطی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
206 - 229
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب مدیران از توسعه مشارکت زیست محیطی فراگیران و بررسی موانع و چالش های آن ها در مدارس شهر سنندج انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده و در ابتدا ۱۶ مدرسه از بین مدارس شهر سنندج به صورت هدفمند انتخاب شدند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهدات میدانی و اطلاعات رسانه ای بوده و داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مضمون Atride-Sterling کدگذاری شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که مدارس برای حمایت از محیط زیست اقداماتی انجام داده اند؛ این اقدامات بعد از کدگذاری در ۶ مقوله افزایش اطلاعات محیط زیستی دانش آموزان، توسعه عملکرد محیط زیستی دانش آموزان، میانوندی پیوند خانواده ها با طبیعت، بهسازی بافتار و شرایط فیزیکی در مدارس، ترفیع دانش آموزان به سفیران تندرستی در جامعه، افزایش بازدهی در مصرف منابع طبیعی دسته بندی شدند و در مورد چالش ها و موانع مدیران برای انجام اقدامات محیط زیستی 5 مقوله محدودیت های تشکیلاتی، تعلیماتی، بصیرت مدنی، تسهیلاتی و ساختاری-مکانی به دست آمد. در این بین محدودیت های تشکیلاتی و تعلیماتی دارای بیشترین فراوانی بودند که باید مورد توجه قرار گیرند و در پایان پیشنهاد می گردد مسئولین ضمن در نظر گرفتن آموزش محیط زیستی جز اهداف ثابت آموزشی و ادغام آن در آموزش های رسمی و غیر رسمی و اعطای تسهیلات لازم، واحد مستقل درسی و دبیر تخصصی از فعالیت های محیط زیستی مدارس ارزشیابی دوره ای به عمل آورند.
تحلیل تفاوت دانش آموزان تیزهوش دارای اختلال یادگیری دوره ابتدایی با روش فرا تحلیل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف جمع آوری و یکپارچه سازی اطلاعات در مورد ویژگی دانش آموزان تیزهوش دارای اختلال یادگیری دوره ابتدایی با کمک پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی انجام شد. از بین 92 پژوهش 15 مطالعه انتخاب شد . در روش مرور نظام دار مطابق با دستورالعمل پریزما و در روش فراتحلیل، از ابزار چک لیست وارسی فراتحلیل استفاده شد. درمجموع 87 اندازه اثر همبستگی از آن ها به دست آمد که با نرم افزار 2CMA مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش دو مدل تصادفی و ثابت محاسبه گردید که باتوجه به تحلیل ناهمگنی از طریق شاخص های Q و مجذور I ، مدل ثابت به عنوان مدل نهایی در نظر گرفته شد. یافته ها بیانگر آن است بیشترین اندازه اثر، به پژوهش اختلال یادگیری بررسی توانایی های نیمکره راست و چپ مغز دانش آموزان تیزهوش با و بدون اختلال یادگیری و کمترین اندازه اثر بررسی رویه های مورداستفاده برای شناسایی کودکان ناتوان یادگیری تیزهوش اختصاص داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانش آموزان تیزهوش دارای اختلال یادگیری در تطبیق علائم، حافظه ارقام، حساب، تکمیل تصاویر، اطلاعات عمومی و مازها نسبت به دانش آموزان تیزهوش بدون اختلال یادگیری تفاوت معناداری دارند
تحلیل محتوای کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس الگوی خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی متن، تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس عوامل خلاقیت گیلفورد (حافظه شناختی، تفکر همگرا، تفکر واگرا و تفکر ارزشیاب) می باشد. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا می باشد و جامعه آماری آن کتب جامعه شناسی(1)، جامعه شناسی(2) و جامعه شناسی(3) چاپ سال1400 می باشد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق شامل فرم تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که بر مبنای شاخص خلاقیت گیلفورد تهیه شده است. یافته-ها: بررسی زمینه ی میزان تطبیق محتوا در متن با عوامل خلاقیت گیلفورد نشان داد که سطح حافظه شناختی با تبیین 83.8 درصد از محتوای کتب مورد بررسی بیشترین اهمیت را داراست و بعد از آن تفکر همگرا با 8.33 و تفکر واگرا با 4.51 و تفکر ارزشیاب با 0.13 درصد کمترین میزان را به خود اختصاص دادند. در زمینه تطبیق تمرین ها و خودآزمایی ها، حافظه شناختی با 56.98 بیشترین میزان و پس از آن تفکر واگرا با 24.30 درصد و سپس تفکر همگرا با 52/7 درصد و در آخر تفکر ارزشیاب با 0.86 درصد کمترین عبارات را به خود اختصاص دادند؛ نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که هم در متن و هم تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی به حافظه شناختی توجه بیشتر و به سطوح خلاقیت توجه کمتری شده است.
Qualitative analysis of teachers' views towards environmental education in rural schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۲ , ۲۰۲۳
63 - 75
حوزههای تخصصی:
In recent years, attention to environmental education especially in rural environments has attracted the attention of many educational experts. The aim of the present study was to investigate the experiences of teachers in relation to environmental education in rural schools. To serve that end, a qualitative approach and phenomenological method were used. Consequently, unstructured interviews were conducted with 13 teachers using the purposeful sampling method. To analyze the data, thematic analysis was used. The analysis of the interviews revealed three main themes (regressive approach, progressive approach, and indifference approach), 13 sub-themes, and 31 refined themes. The findings of the research indicated teachers' lack of real involvement in environmental education, lack of trust in the efficiency of environmental education, absence of employing of new methods, superficial knowledge about the environment, and absence of attempts to use new methods in education. It is concluded that teachers play a significant role in environmental education, so training and preparing them can improve environmental education.
EFL writing skill requirements and challenges: Teachers and learners perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۲ , ۲۰۲۳
119 - 135
حوزههای تخصصی:
Although there have been many studies concentrating on writing development and techniques to improve it, there still remains the need to investigate more and give extra insight to the EFL language learners and teachers on these issues. Using a grounded model of research, the researchers performed an investigation to examine the various aspects concerning writing challenges, and requirements to improve it. Semi-structured interviews were conducted with an aim to achieve a thorough understanding of the topic by recruiting 25 male and female experienced EFL teachers along with 25 male and female intermediate EFL learners from language institutes in Tehran as the participants of the study through purposeful sampling technique. Then, 5 distinctive questions were chosen for the teachers and another set of 5 different questions for the learners to elicit their perceptions. After gathering the data and identifying the initial codes, the sub-categories emerged and helped the researcher to form the final model. Among the categories, writing strategies like collaborative and game-based, requirements like background, vocabulary, and grammatical knowledge were found to be essential. Based on the findings, a model was developed which is believed to support EFL learners in improving their writing proficiency.
نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری: یک مطالعه فرا ترکیب
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که استفاده از زیباشناسی در تدریس و یادگیری می تواند بهبود فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان را به دنبال داشته باشد.در این مطالعه، نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری بررسی شده است و تلاش شده است تا نحوه استفاده از زیباشناسی در کلاس درس برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گیرد.مطالعه حاضر از لحاط هدف کاربردی و از پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.در نمونه گیری نیز با توجه به هدف و سوال پژوهش از مقالات پایگاه های داده ای معتبر استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی مسئله و تاثیر عوامل مختلف بر زیباشناسی در تدریس و یادگیری، از روش فرا ترکیب با یک سوال پژوهشی استفاده شده است. این روش، امکان بررسی اثرات متقابل عوامل مختلف را فراهم می کند و نتایج به دست آمده از این روش، دارای قابلیت تعمیم بالا و قابل اطمینانی هستند.نتایج نشان می دهد استفاده از مبانی زیبایی شناختی در تدریس می تواند اثرات مثبت شناختی بر فراگیر گذاشته و استفاده از هر نوع ابزار و روشی که بتواند به بهبود زیبایی و جذابیت محتوای درسی و محیط آموزشی کمک کند، راهکاری مناسب برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس است.برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس، باید به سطح فراگیر توجه داشته باشیم و از روش هایی استفاده کنیم که برای آنها جذاب و مناسب باشد. همچنین، باید به محتوای درس و هدف آموزشی توجه کنیم و از روش هایی استفاده کنیم که با محتوای درس هماهنگ باشد. .
طراحی مدل کاربرد آموزش مبتنی بر زمینه درس علوم تجربی دوره ابتدایی بر مبنای نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
230 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل کاربرد آموزش مبتنی بر زمینه درس علوم تجربی دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان ابتدایی استان مرکزی بودند که 25 نفر از آنها از طریق روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده 243 کدباز، 52 کد فرعی و 15 کد اصلی بود. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط علی قرار گرفتند عبارت بودند از: عوامل مربوط به دانش آموزان، عوامل مربوط به برنامه ریزی درسی و عوامل مربوط به معلمان. مقوله هایی که ذیل بعد عوامل زمینه ای قرار گرفتند عبارت بودند از: عوامل یادهی- یادگیری، عوامل سازمانی، فضا، منابع و مواد و مهارت معلمان. مقوله های که ذیل بعد شرایط میانجی قرار گرفتند عبارت بودند از: عوامل سازمانی و مدیریتی، فرهنگی، عوامل فردی معلمان و عوامل کالبدی. مقوله های که در بعد راهبردها قرار گرفتند عبارت بودند از: برنامه ریزی آموزشی شامل (امکانات فیزیکی، هدف، محتوا، آموزش معلمان، ارزشیابی و روش تدریس). پیامدها نیز عبارت بودند از: اثربخشی معلمان(رشد حرفه ای معلمان) و اثربخشی دانش آموزان (در حیطه مهارتی، در حیطه نگرشی، در حیطه شناختی و کسب مهارت های فرایندی علوم). بر اساس نتیجه تحقیق حاضر آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی متاثر از مجموعه ای از عوامل و مهارت ها است که در صورتی که این رویکرد به این مهارت ها مجهز نشوند، موفّق نخواهند شد. بنابراین یکپارچگی این عوامل در درس علوم تجربی دوره ابتدایی می توانند در تدوین و توسعه آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی کمک کننده باشد.
واکاوی گسست برنامه درسی قصد شده دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی با توجه به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی گسست برنامه درسی قصد شده دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی با توجه به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در ایران بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش آن در بررسی سوال اول پدیدارشناسی تأویلی و سؤال دوم تحلیل مضمون بود. برای مصاحبه نیمه ساختارمند تعداد(17)مدیر مدرسه از نمونه گیری دردسترس انتخاب و در گردآوری داده های برنامه درسی مصوب ازنمونه گیری هدفمند با روش گلوله برفی تا مرز اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته های سؤال اول از طریق کدگذاری؛ باز، محوری وانتخابی،و داده های سؤال دوم با سه روش؛ قالب مضامین، ماتریس مضامین،و شبکه مضامین، با استفاده از نرم افزار(Nvivo10 ) بود. اعتباریابی با از طریق تکنیک کنترل اعضاء و با نظرخواهی و مشاوره با کارشناسان، تعیین پایایی با توافق دو کدگذار به میزان(67٪) محاسبه شد. بر اساس یافته ها سوال اول چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس در (57) کدباز و (35) کدنهایی با (13)مؤلفه آموزشی،(10) مؤلفه پرورشی و (12)مؤلفه اداری- مالی شناسایی و طبقه بندی گردید. یافته ها سوال دوم با (5) مضمون پایه برنامه درسی مصوب توانست صرفاً (8) کد از (35) نهاییِ مربوط به چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس را پوشش دهد. نتایج نهایی نشان داد برنامه درسی مصوب درکاهش چالش ها و مشکلات مدیریتی مدارس مؤفقیت نسبتاً نامطلوبی دارد. در آخر پیشنهادهایی ارائه شده است.
نیازسنجی روانی و آموزشی از والدین دانش آموزان کم توان ذهنی با توجه به دوران قرنطینه بیماری کووید-19 به منظور طراحی برنامه های آموزشی خانواده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
282 - 261
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف نیازسنجی روانی و آموزشی از والدین دانش آموزان کم توان ذهنی با توجه به دوران قرنطینه بیماری کووید-19 به منظور طراحی برنامه های آموزشی خانواده محور انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایش ی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان کم توان ذهنی استان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از بین جامعه هدف تعداد200 والدین با روش نمونه گیری هدفمند از آموزشگاه استثنایی طلوع و موسسه آموزشی حیات ارغوانی انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته نیازسنجی روانی و آموزشی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که در بخش روانی به ترتیب الویت والدین به دریافت خدمات مشاوره ای آنلاین به دلیل شرایط ویژه فرزندشان؛ به دریافت مشاوره درباره نحوه ارتباط مؤثر با دیگر فرزندان؛ به دریافت کمک و حمایت همسر در مراقبت از فرزندان و به دریافت مشاور های خاص برای افزایش روحیه در دوران قرنطینه خانگی نیاز دارند و در بخش آموزشی به کسب اطلاعات صحیح از سوی متخصصان در مورد آینده آموزشی فرزندشان؛ به پیگیری ها و انجام اقدامات آموزشی به موقع در مورد مباحث تحصیلی فرزندشان توسط معلمان و به دریافت آموزش های لازم جهت استفاده صحیح از فضای مجازی جهت بهره مندی مناسب از آموزش های مربوط به فرزندشان در دوران قرنطینه نیاز دارند. پیشنهاد می شود با توجه به این نیازهای روانی و آموزشی والدین در دوران قرنطینه خانگی، برنامه های آموزشی خانواده محور توسط متخصصان طراحی و اجرا شود.
چالش های رشد تفکر خلاق و زیباشناسی(هنری) کودکان دوره پیش دبستانی از دیدگاه مربیان شهرستان سقز
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر بررسی چالش های رشد تفکر خلاق و زیبایی شناسی در کودکان پیش دبستانی بود. روش این پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناختی است و جامعه آماری آن را مربیان پیش دبستانی شهرستان سقز که در سال 1400-1399 تشکیل می دادند که با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع (21 نفر)ادامه یافت. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج حاصل از مصاحبه در نه دسته کد محوری و چهارکد انتخابی« نقد و سخت گیری و تحمیل کودکان، عدم تمرکز در کودکان یا پراکنده ساختن ذهن، عدم توسعه مهارت های حرفه ای کودکان و عدم ارتقا تفکر انتقادی» طبقه بندی شده است. لذا می توان نتیجه گرفت هنر و زیبایی می توانند به عنوان بستر ذهنی مناسبی برای ایجاد معرفت و تربیت حقیقی تلقی شوند
The perceptions of Iranian EFL teachers towards the effect of incorporating different task types on their learners’ oral interaction(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۳ , ۲۰۲۳
32 - 53
حوزههای تخصصی:
There are different task types to improve oral production. The present study investigated the perceptions of Iranian EFL teachers towards the efficiency of incorporating different task types on their learners’ oral interaction. The research was performed through the use of qualitative content analysis by using semi-structured interview data. The interview protocol was developed following discussions with experts in the field and previous research. The first group of participants included six Iranian female English teachers selected through convenience sampling. This group was interviewed for the purpose of extracting their perceptions of different task types and the effect of task types on the oral interaction before and after the study. The second group included 120 EFL learners who were recruited using convenience sampling. The researchers transcribed the audio-recorded interview data verbatim for data analysis. Subsequently, qualitative analysis was conducted on the transcriptions of interviews using coding procedures such as open coding, axial coding, and selective coding to recognize recurring patterns, themes, categories, and sub-categories within the collected data. The findings indicated that EFL teachers held highly positive perceptions regarding various forms of form-focused and meaningful tasks, as well as their impact on the oral interaction of EFL learners. This shows that teacher’ familiarity with and practice of different types of form focused and meaningful tasks have changed their perceptions of the effectiveness of various task types. Given that oral interaction in general is considered as a big achievement and advantage for EFL learners, it can be concluded that different form focused and meaningful tasks can provide EFL learners with competitive advantages in comparison to their counterparts at homogenous conditions.
طراحی چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
136 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی، طراحی چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود. مشارکت کنندگان بالقوه، سه گروه شامل 30 نفر از معلمان نمونه استانی اداره کل آموزش و پرورش فارس، 9 نفر از اعضاء هیأت علمی جامعه شناسی دانشگاه شیراز و 27 نفر از سرگروه های مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه اداره کل آموزش و پرورش فارس بودند، که به شیوه هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گروه بارز با رعایت قاعده اشباع شدگی، جهت مصاحبه انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در این فرایند چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی با 10 عنصر، تحت عناوین منطق و چرایی، اهداف، محتوا، موادو منابع یادگیری، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، گروه بندی یادگیرندگان، زمان آموزش، مکان آموزش و ارزشیابی همراه با مولفه های مربوط به هر عنصر طراحی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که کسب سواد مدنی منجر به مشارکت فعال دانش آموزان در امور مختلف مدنی و همچنین باعث توسعه انسانی و کاهش فقر فرهنگی در جامعه می گردد. توسعه و پرورش سواد مدنی دانش آموزان در مدارس پیامدهای فردی و جمعی برای جامعه به دنبال دارد. شکل گیری سواد مدنی دانش آموزان اقدامی موثر جهت اجتماعی نمودن دانش آموزان به عنوان شهروندان آینده می باشد که نیازمند توجه برنامه ریزان و سیاستمداران به این راهبرد آموزشی است. حاصل این پژوهش چارچوب برنامه درسی سواد مدنی بود که به برنامه ریزان و مولفان کتب درسی توصیه می شود با توجه به این چارچوب، فصلی را جهت کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی تولید و طراحی نمایند.
رابطه آموزش مجازی با هوش تجربی، ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف تعیین رابطه آموزش مجازی با هوش تجربی، ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرمان در سال 1402 انجام گرفته است. تحقیق موجود یک تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرمان در سال 1402 که به تعداد 7886 نفر می باشند. نمونه پژوهش 290 نفر (153 پسر و 137 دختر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و براساس جدول مورگان بوده است. ابزار این پژوهش، پرسشنامه آموزش مجازی، هوش تجربی، ادراک شایستگی، اشتیاق تحصیلی بوده است. ضریب پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب 71/.،78/. و 63/. بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغییری و ضریب همبستگی نشان داد آموزش مجازی باعث افزایش هوش تجربی و کاهش ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان می گردد
مقایسه TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و ارتباط آن با اضطراب فناورانه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در جهت مطالعه وضعیت دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و به طبع آن تبیین تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس متوسطه دوره اول شهر اردبیل اجرا شده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی و بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل در سالتحصیلی 99-1398بود. ابزار پژوهش بدین ترتیب بود که برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه که یکی برگرفته از پرسشنامه TPACK و دیگری برگرفته از پرسشنامه اضطراب فناورانه استفاده شد. در رابطه با فرضیه بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان با توجه به نوع مدرسه و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان، با اینکه تعامل بین مدرسه و دانش تربیتی، مدرسه و دانش محتوایی با اضطراب فناورانه دانش آموزان رابطه معنی داری دارد اما چون در سایر مولفه ها رابطه معنی دار آماری مشاهده نگردید. به همین دلیل میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان در مدارس هوشمند و عادی و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان یکسان و برابر است و این فرضیه تأیید نشد. دانستن عوامل اضطراب فناورانه می تواند به معلمان در اصلاح برنامه درسی و اثربخشی شیوه های تدریس کمک کند تا دانش آموزان در یادگیری خود موفق باشند.
مطالعه پدیدارشناختی روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان معلمان در دروس عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی تجربه معلمان دروس عملی شهر تبریز از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان در دوران همه گیری ویروس کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل معلمان دروس عملی شهر تبریز می باشد، بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از معلمان دروس عملی شهر تبریز در خصوص تجربه شان از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان صورت گرفت. جهت دستیابی به اعتبار سوالات، از تجربیات معلمان باتجربه استفاده شد و برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده ها از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند استفاده شد و داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تحلیل گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 7 مضمون اصلی شامل برداشت های متفاوت از ضرورت آشنایی قبلی با محیط آموزش های الکترونیکی، نقاط ضعف آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، نقاط قوت آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، ارزشیابی دروس عملی در سیستم آموزش الکترونیکی، عوامل موثر بر عملکرد معلمان دروس عملی در آموزش الکترونیکی، تقلب در سیستم آموزش الکترونیکی و رسیدگی به درخواست ها به دست آمد که هرکدام از مضامین اصلی دارای چندین مضمون فرعی بودند.
آسیب شناسی برنامه درسی دوره ابتدایی از تولید تا مصرف
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی برنامه درسی دوره ابتدایی با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و با مصاحبه نیمه ساختاریافته بامولفان کتب درسی ابتدایی از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تهران، سرگروه های آموزشی، معلمان و دانش آموزان پایه ششم شیراز انجام شد. سپس داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون در نرم افزار Nvivo (8.8) تحلیل و در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی شد. بر اساس یافته های این تحقیق موارد آسیب زا در برنامه درسی دوره ابتدایی از تولید تا مصرف، در هفت طبقه شناسایی گردید. 1. شامل موارد نادیده گرفته شده، 2. شامل موارد حذف شده، 3. شامل موارد منسوخ شده، 4. شامل موارد تحریف شده، 5. شامل موارد ناقص گفته شده، 6. موارد تکراری و بیش از حد نیاز گفته شده و 7. شامل مواردی بود که ممنوع اعلام شده است.