فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
226 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: مجهز بودن به راهبردهای فراشناختی ازجمله مباحثی است که امروزه در حوزه روان شناسی عملکرد تحصیلی و شغلی بسیار بدان پرداخته می شود و حرفه معلمی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ازاین رو انجام تحقیقاتی علمی در حوزه فراشناخت تدریس معلمان ضروری به نظر می رسد و برای این کار وجود ابزار مناسب، شرط و گام اولیه است. بر این مبنا هدف اساسی پژوهش حاضر ترجمه و اعتباریابی سیاهه راهبردهای فراشناختی معلم(TMI) در میان معلمان شهر سنندج و فراهم کردن زمینه ای برای سنجش گستره ای از آگاهی های فراشناختی معلمان کشور بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بود. برای این کار 284 نفر از معلمان دوره های ابتدایی و متوسطه اول شهر سنندج به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به سؤالات ابزار در مورد راهبردهای فراشناخت تدریس جواب دادند. روایی داده ها با تحلیل عاملی تأییدی و روایی ملاکی سنجش شده و پایایی داده ها با روش های آلفای کرانباخ و باز آزمایی موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد ساختار عاملی تعیین شده برای ابزار برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، مدل را پشتیبانی می کنند. بعلاوه بررسی روایی ملاکی با سیاهه آگاهی فراشناختی (MAI) هم نشان از روایی مناسب ابزار داشت. بررسی پایایی نشان داد ضرایب آلفای زیر مقیاس های ابزار از 70/0 تا 89/0 متغیر هستند که نشانگر همسانی درونی مناسب آن است. اجرای بافاصله ابزار هم نشان از پایایی باز آزمایی بالای ابزار داشت. با این یافته ها به نظر می رسد این سیاهه می تواند ابزار مناسبی برای سنجش فراشناخت تدریس معلمان ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی باشد.
آسیب شناسی ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران: واکاوی پدیدارشناسانه دیدگاه های اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
52 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزشیابی تکوینی آن نوع ارزشیابی است که با هدف کمک به یادگیری و به صورت مستمر، گام به گام، و در طول فرایند یاددهی – یادگیری صورت می گیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران انجام گرفت.روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی، ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران دارای 8 آسیب و ضعف اصلی است که عبارت اند از: عدم استفاده از ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی، بازخورددهی و بازخوردگیری نامناسب، عدم امکان احراز هویت دانشجویان، ضعف در ارائه های کلاسی، طراحی ضعیف تمرین ها و پروژه ها، ضعف در آزمون های آنلاین، ضعف در بحث و تبادل نظر، و ضعف در گزارش دهی. بنابراین دانشگاه ها و مراکز آموزش الکترونیکی می بایست به ارزشیابی تکوینی به عنوان یک عامل مهم در توسعه یادگیرندگان و اساتید توجه کنند و همواره در جهت به روزرسانی و رفع آسیب ها و ضعف های سیستم های مدیریت یادگیری و بخصوص در زمینه ارزشیابی تکوینی اقدام نمایند.
واکاوی پدیده تدریس برای آزمون در درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
113 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هرساله داوطلبان زیادی برای ورود به رشته های پزشکی، داروسازی و دندان پزشکی در گروه تجربی آزمون سراسری (به عنوان مهم ترین آزمون ورودی به آموزش عالی) شرکت می کنند و موفقیت در آزمون برای آن ها از اهمیت و اولویت بسیار بالایی برخوردار است. ماهیت آزمون، فرایند آمادگی داوطلبان و اهمیت و اولویت آن، پدیده ای به نام تدریس برای آزمون را در نظام آموزش متوسطه رایج کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی پدیده تدریس برای آزمون در درس زیست شناسی می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش حاضر روش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. مشارکت کنندگان از بین معلمان نواحی شش گانه و مدرسان آموزشگاهی درس زیست شناسی شهر اصفهان با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی و به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته است که با استفاده از دانش نظری مرتبط با موضوع طراحی و ساخته شده است. برای تحلیل، مصاحبه معلمان به متن تبدیل و با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تنر، ابتدا مفاهیم اولیه و سپس درون مایه های فرعی و نهایتاً درون مایه های اصلی استخراج شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تدریس برای آزمون پدیده ای رایج در نظام آموزش متوسطه است به نحوی که تمامی فعالیت های آموزشی مدرسه بر آزمون متمرکز می شود و تلاش معلمان و دانش آموزان بر موفقیت در آزمون قرار می گیرد. این پدیده ضمن ایجاد اختلال در فرایند تدریس و یادگیری منجر به رواج تدریس سطحی مفاهیم و موضوعات درسی و تمرکز بر تکنیک تست زنی می شود. نتیجه گیری: آزمون سراسری به دلیل حساسیت زیاد و اثرگذاری بر آینده داوطلبان، روش های یاددهی _یادگیری معلمان و سبک یادگیری دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد و این اثرگذاری منجر به رواج پدیده تدریس برای آزمون در دروس دوره متوسطه خصوصاً درس زیست شناسی شده است.
شناسایی شاخص های فناوری آموزشی مبتنی بر الگوی براون با رویکرد تحلیل مضمون (مطالعه موردی: کتاب کار و فناوری پایه هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
26 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های فناوری آموزشی مبتنی بر الگوی براون با رویکرد تحلیل مضمون بود روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و به صورت تحلیل مضمون انجام گردید. مشارکت کنندگان 18 نفر مجرب «8 مرد و 4 زن» بودند. نمونه گیری به روش هدفمند با حداکثر تنوع انجام شد. . همچنین برای گردآوری داده ها از یک منشور مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید، که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت، و در بخش میدانی نیز بررسی و کنکاش اسناد بالادستی و اسناد آموزش در بخش کتابخانه ای بود، تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA 20 انجام شد. نتایج تحقیق مشتمل بر 5 مضمون سازمان دهنده سطح اول، 41 مضمون پایه ای است. 5 مضمون اصلی عبارت اند از: محتوا، هدف، ارزیابی، زمان، روش، مجدداً، تمام مضامین سازمان دهنده سطح اول مرتبط، تحت 1 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. همچنین طراحی کتاب درسی کار و فناوری مبتنی بر توجه به تفاوت های فردی میان فراگیران است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی، باعث پیشرفت فردی، افزایش بهره وری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعه یافتگی خواهد شد.
بررسی و ارزیابی دانش عملی معلمان زن هنرستان های فنی حرفه ای شهر الیگودرز: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
99 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی دانش عملی معلمان زن هنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان الیگودرز در سال تحصیلی 1399/1400 بود. در این پژوهش ازنظر گردآوری داده ها از ترکیب روش های کیفی و کمی یعنی روش آمیخته استفاده شد.در بخش کیفی پژوهش میدان تحقیق را کلیه ی معلمان زن هنرستان های فنی حرفه ای شهر الیگودرز بودند. روش نمونه گیری و حجم نمونه، در بخش کیفی حجم نمونه مطرح نبود و تا رسیدن به اشباع نظری به وسیله روش گلوله برفی و متواتر ادامه داشت.ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، و در بخش کمی نیز جامعه آماری را 650 نفر یعنی کلیه زنان هنرستان های فنی حرفه ای شهر الیگودرز بودند که از طریق فرمول کوکران 242نفر حجم نمونه را تشکیل دادند. در بخش کمی نیز بر اساس داده های گردآمده از بخش کیفی پرسشنامه محقق ساخته ای تنظیم و پس از برآورد ضریب پایایی و روایی آن در بین نمونه پژوهشی موردنظر توزیع شد. روایی بخش کیفی با استفاده از بررسی مجدد به وسیله محقق و در بخش کمی از روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. افزون بر این، کدگذاری داده ها با استفاده از الگوی براون و کلارک (2012)، به روش تحلیل مضمون انجام گرفت. به این ترتیب که پس از جمع آوری مصاحبه ها، تماماً به صورت متن کتبی پیاده سازی شد و بامطالعه ی چندباره ی متن ها مضامین و کدهای مهم و مشابه شناسایی و استخراج شد.در بخش کمی نیز برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد، نتایج در بخش کیفی نشان داد که شناخت گسترده، سواد دیجیتالی، دانش مدیریت کلاس، دانش وظیفه شناسی، دانش انگیزشی، دانش ارزشیابی، قابل احصاء بود. در بخش کمی نیز یافته ها نشان داد که با توجه به نتایج آزمون مجذور t هتلینگ می توان گفت بین میانگین مؤلفه های دانش عملی معلمان زن هنرستان تفاوت وجود دارد ( 05/ > p= ) به عبارتی می توان گفت میانگین وضعیت معلمان زن هنرستان حداقل در یکی از مؤلفه های دانش عملی بالاتر از متوسط بوده است (01/>p= ).
بررسی آمادگی معلمان در پذیرش پلتفرم شاد براساس مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
83 - 61
حوزههای تخصصی:
با ظهور کووید-19، تحولات قابل توجه در سیستم های آموزشی جهانی رخ داد. در این شرایط معلمان نیازمند تطبیق سریع با این تغییرات در فرآیندهای آموزشی شدند. بررسی آمادگی و نیازهای آن ها برای استفاده از پلتفرم شاد، جنبه ای کلیدی برای بهبود آموزش در دوران پساکروناست. تحقیق حاضر با بررسی آمادگی 2,605 معلم برای بهره گیری از این پلتفرم شاد بر مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی انجام شد. معتبریت محتوای پرسشنامه تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان می دهد که در مرحله آگاهی، نگرانی معلمان بالا بوده چراکه از دانش کافی در مورد این پلتفرم برخوردار نبودند و در طول این دوره علاقه داشتند که اطلاعات بیشتری در مورد این برنامه به دست آورند. در مرحله شخصی هم نگرانی های شخصی معلمان نسبت به استفاده از پلتفرم "شاد" سطح متوسطی می باشد. در سطح مدیریتی، معلمان کمترین نگرانی را در مورد برنامه ها و برنامه ریزی نشان دادند. همچنین، آن ها در سطح نتیجه نگران تأثیر تغییر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بودند و در سطح همکاری و هماهنگی با همکاران نیز نگرانی های معلمان جدی بوده است. در نهایت، معلمان نگران کشف مزایای برنامه و امکان جایگزینی آن بودند. تمامی نتایج با سطح اهمیت کمتر از 0.05 معنی دار بودند. به صورت کلی این مطالعه نشان می دهد که برای موفقیت در پذیرش نوآوری های آموزشی، باید به معلمان آموزش کافی داده شود و نگرانی های آن ها در نظر گرفته شود. تمرکز بر نیازها و نگرانی های آن ها می تواند مسیری برای تقویت آموزش با فناوری فراهم کند.
شیوع بی مدنی تحصیلی در دانشجویان: نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
28 - 48
حوزههای تخصصی:
بی مدنی تحصیلی یکی از رفتارهایی منفی در کلاس های درس دانشگاه است بر روند یاددهی-یادگیری تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع بی مدنی تحصیلی و نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی در پیش بینی آن در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان شامل کل دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه گیلان بود. نمونه آماری شامل 433 دانشجو بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های بی مدنی تحصیلی آریاپوران و کمالی(2019)، سبک مدیریت کلاس مارتین و همکاران (1998)، خودمحق بینی تحصیلی آکاکاسو(2002) و بلندپروازی مثبت و منفی ورسترایتین (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین رفتارهای مبتنی بر بی مدنی تحصیلی عبارت بودند از: بدون آمادگی وارد کلاس شدن (%66.51)، بی حوصلگی در کلاس (%58.66)، دیر آمدن به کلاس (%57.74)، صحبت کردن در هنگام تدریس (%53.35)، عدم توجه در کلاس (%52.19)، شکایت همراه با مخالفت در کلاس (%31.41) و قطع کلاس یا تمام کردن کلاس (%30.71). نتایج نشان داد که به ترتیب مدیریت کلاس تعاملی، خودمحق بینی تحصیلی، مدیریت کلاس مداخله گر و بلندپروازی منفی در پیش بینی بی مدنی تحصیلی دانشجویان نقش معنادار داشتند. براساس یافته ها، استفاده اساتید دانشگاه از سبک های مثبت تدریس از جمله سبک تدریس تعاملی و غیرمداخله گر می تواند در کاهش بی مدنی در دانشجویان نقش داشته باشد. همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی در جهت بهبود خودمحق بینی تحصیلی و بلندپروازی منفی در دانشجویان به کاهش بی مدنی تحصیلی کمک خواهد کرد.
سنجش تطبیقی ضرباهنگ زمانی - مکانی برنامه ریزی درس های نظری و عملی جغرافیا در نظام برنامه ریزی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
149 - 130
حوزههای تخصصی:
ضرباهنگ برنامه ریزی درسی ریتمی است برای درک و تبیین چگونگی برنامه ریزی دروس در ابعاد مختلف از جمله ابعاد زمانی و مکانی. بررسی تطبیقی این ضرباهنگ برای دروس متنوع نظری و عملی می تواند الگوی مؤثر در برنامه ریزی درسی جهت مطلوبیت بخشی به آموزش باشد. این پژوهش با روش تبیینی و ماهیت کاربردی منطبق بر رویکرد تطبیقی به بررسی ضرباهنگ زمانی و مکانی و اثر آن در دروس نظری و عملی رشته جغرافیا پرداخته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده ۹۰ دانشجوی سال آخر جغرافیا می باشد. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای - میدانی بوده که در شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه و به کارگیری متغیرهای زمان، مکان، چیدمان مکانی، دسترسی و امکانات، داده ها اخذ گردید. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار spss با استفاده از مدل رادار تغییرات، تحلیل شکاف (تی زوجی) و اندازه اثر انجام گرفته است. نتایج یافته ها نشان می دهد ضرباهنگ زمانی و مکانی دروس عملی و نظری در سطح اطمینان ۹۵ درصد با سطح معناداری کمتر از 05/0 تفاوت معنادار نسبت به همدیگر داشته و اثر زوجی متغیرهای مکانی متوسط رو به مطلوب (قوی) و متغیرهای زمانی مورد در سطح متوسط می باشد. رادار تغییرات نشان از گرایش زمانی به ساعت دوم و سوم صبح و روزهای یکشنبه و دوشنبه و گرایش مکانی به سایت فناوری، کارگاهی، هوشمند با چیدمان فضایی میزگردی و زوجی در پیرامون رادار (مطلوبیت) دارد.
واکاوی تعاملات عناصر آموزشی در اجتماعات یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی: پدیدارشناسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی تجارب زیسته مربیان زبان انگلیسی از تعاملات عناصر آموزشی در سه اجتماع یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسانه توصیفی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، 15 نفر از مربیان زبان انگلیسی فولادشهر که هر سه نوع آموزش را تجربه کرده بودند به روش هدفمند و بر اساس قائده اشباع نظرات گزینش و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته حضوری قرار گرفتند. مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت و روایی کدهای مستخرج از مصاحبه از طریق وارسی مشارکت کنندگان و نظر خبرگان تأیید گردید. به منظور تأیید صحت و اعتماد پذیری داده های پژوهش، از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، تجزیه وتحلیل توسط همکار، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل و بازنگری داده های کیفی بر اساس مدل کلایزی هفت مرحله ای و با استفاده از نرم افزارmax-qda 2020 انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که از 160 گزاره مفهومی اولیه، بیشترین مضامین تعامل به ترتیب مربوط به آموزش ترکیبی، حضوری و الکترونیکی است. در اجتماع یادگیری حضوری تعاملات یادگیرنده با یاددهنده، یادگیرنده و محتوای نوشتاری؛ در آموزش الکترونیکی تعامل یادگیرنده با یاددهنده و محتوا، یاددهنده-محتوا و در آموزش ترکیبی تعامل همه جانبه و دوری از نواقص سایر اجتماعات یادگیری، از مضامین ابراز شده بود. فقدان تعامل محتوا-محتوا در آموزش حضوری و کاهش تعامل یاد دهندگان با یکدیگر و یادگیرندگان با همکلاسی هایشان در آموزش الکترونیکی از دغدغه های مصاحبه شوندگان عنوان گردید.
مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی (تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 176
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی با توجه به تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران در حوزه آموزش عالی پرداخته شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی تفسیری بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش شامل سه مضمون چالش های آموزش عالی در دوران کرونا (در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت منابع انسانی و مالی)، فرصت های وقوع بحران کرونا برای نظام آموزش عالی (عدالت آموزشی، تحول ماهیتی، بازاندیشی انتقادی کارکردهای آموزش عالی، فرصتی دوباره برای مواجهه با واقعیت آموزش مجازی، فرصتی نوین برای پرداختن به سؤالات بنیادین و چالش های مربوط به آن ها) و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی ایران (پیامدهای سیاست گذاری در بخش اداری آموزش، پیامدهای حوزه پژوهش، پیامدهای انسانی- اجتماعی) شد.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در سال تحصیلی 1402-1401 بود.روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت حذف اثر مداخله گر، با روش نمونه گیری در دسترس، دو کلاس 30 نفره، که توسط یک دبیر ریاضی آموزش می دیدند، انتخاب و به شیوه کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طی 8 جلسه 40 دقیقه ای به گروه آزمایش محتوای درس ریاضی به روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی، و به گروه کنترل همان محتوا در قالب کتاب درسی و با روش تدریس معمول ارائه گردید. دانش آموزان در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش، به پرسش نامه استدلال ریاضی رضایی (1394) و پرسش نامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با آمارتوصیفی و استنباطی از جمله میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. نتیجه: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان استدلال ریاضی و مولفه های عملکرد تحصیلی(خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش)، در دانش آموزانی که با روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول آموزش دیده اند، بیشتر است، در حالی که میزان مولفه های تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل در گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است. مهم ترین نتیجه این پژوهش، مؤثر بودن روش تدریس مبتنی بر یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و تا حدی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
باورهای معلمان درباره دانش آموزان سرآمد و فعالیت های آموزشی مناسب برای آنها: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 75
حوزههای تخصصی:
شناسایی دانش آموزان سرآمد و تدوین و اجرای روشهای کارآمد آموزشی برای آنها از دغدغه های هر نظام آموزشی است و معلمان مهم ترین و تاثیرگذارترین عوامل دخیل در این فرآیند به شمار می روند. بنابراین، پژوهش کیفی حاضر به جستجو در باورهای معلمان در این دو موضوع می پردازد. جامعه آماری معلمان متوسطه اول در سه شهر غرب مازندران بودند که 14 نفر از ایشان (هفت مرد و هفت زن) از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. سپس، داده ها بر مبنای تحلیل محتوای مضمونی مورد کدگذاری و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها، در بخش مربوط به باورهای معلم درباره دانش آموزان سرآمد، به پیدایش چهار مضمون کلی توانمندی شناختی، توانمندی فراشناختی، مهارتهای اجتماعی، رفتار کلاسی منتهی شد. همچنین، در بخش مربوط به فعالیت های آموزشی معلمان هم سه مضمون کلی روش تدریس، تکالیف و تمرینات، نقش هدایت معلم حاصل شد. یافته ها نشان دادند که معلمان از درک عمیق و چندبعدی در تشخیص سرآمدان برخوردارند و از سطح معیارهای عملکردی و شناختی ساده فراتر می روند. آنها همچنین درباره فعالیت های آموزشی مناسب نیز دیدگاه های خلاق و نوآورانه ای دارند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود فرآیندهای آموزشی و پژوهشی مرتبط ارائه شده است.
تبیین مؤلفه های ارزیابی اجرای اثربخش نوآوری در آموزش (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: هرچند اهمیت طرح های ابتکاری و نوآورانه در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه آموزش وپرورش برکسی پوشیده نیست، امّا باید این واقعیت را در نظرداشت که اثربخشی طرح های نوآورانه درگرو اجرای درست و مناسب آن هاست. براین اساس، هدف پژوهش حاضر تبیین مؤلفه های ارزیابی اثربخشی اجرای نوآوری در آموزش و پرورش بود.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش تحقیق تحلیل محتوا بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل: چهار گروه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، تدوین کنندگان سند تحول بنیادین، مسئولین اجرای سند و متخصصان مطلع بود. روش نمونه گیری، هدفمند با بهره گیری از استراتژی موردهای بحرانی بود که بر اساس قاعده اشباع داده ها به12نفر رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه-ساختارمند جمع آوری و با روش تحلیل مضمون اترید- استرلینگ تحلیل شد. جهت قابلیت اطمینان از روش پایداری (پایایی بین کدگذاران مستقل) و برای باورپذیری از تحلیل موردی منفی و مثلث سازی (اجماع پژوهشگران) بهره گرفته شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش چهار مضمون فراگیر شامل: ویژگی های نوآوری(اصالت، روزآمدی، دوام، اهمیت، فواید اجتماعی، قابلیت اجرا، ظرفیت ایجاد تغییر، سادگی و جامعیت)، ویژگی های کاربران نوآوری(تفکر، روابط انسانی مؤثر، انگیزه و صلاحیت)، ویژگی های سازمان مجری نوآوری (منابع سازمانی کافی، پشتیبانی، حمایت از شبکه سازی، نگرش مثبت، شفافیت، مهارت های مدیریتی، سابقه اثربخشی، بلوغ سازمانی، انعطاف پذیری، تصمیم گیرنده بودن و استقلال سازمان) و ویژگی های عناصر محیطی مؤثر بر نوآوری (محیط فیزیکی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ایجاد فرصت های یادگیری در محیط، شواهد شفاف، شبکه ها و حمایت و تسهیل گری در محیط) در قالب27 مضمون سازمان دهنده و160 مضمون پایه برای ارزیابی اجرای اثربخش نوآوری در آموزش، شناسایی و استخراج شد که نشاندهنده ابعاد و مؤلفه های ارزیابی اثربخشی نوآوری آموزشی است.
تجربه مدیران مدارس ابتدایی از کار با معلّمان جدید الاستخدام فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
214 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، واکاوی تجارب مدیران مدارس ابتدایی از کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورد استفاده، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 10 نفر مدیران مدارس ابتدایی دارای تجربه کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری بارز انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اوّلیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن، قابل اعتبار بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین تجربه مدیران از چالش های کار با معلّمان جدیدالاستخدام دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان استفاده شد.یافته های پژوهش در گام اول نشان داد که مضامین پایه به عنوان چالش های مدیران در کار با معلمان جدید الاستخدام کشف شد و در گام بعد ،مضامین پایه در دو مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های مثبت مدیران در کار بانو معلمان(مانند تدریس،اداری،) و مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های منفی مدیران در کار با نو معلمان (مانند تدریس،اداری،ارتباط با والدین) طبقه بندی شدند و نهایتا چارچوب نهایی این تجارب در قالب شبکه مضامین تجارب مدیران با معلمان جدید الاستخدام ترسیم شد. نوآوری خاص این پژوهش توجه به چالش های وجود نو معلمان دانشگاه فرهنگیان از دیدگاهی متفاوت از خود آنان یعنی مدیران مدارس ابتدایی آنان می باشد.
بررسی استراتژی های موثر آموزش بازاریابی در جذب دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه تمام شرکت ها به دنبال توسعه محصولات و خدمات خود هستند و این امر بدون داشتن استراتژی موثر بازاریابی مناسب اتفاق نمی افتد. در حال حاضر بسیاری از مدارس با مشکلاتی از قبیل کاهش دانش آموزان مواجه هستند. این مشکل در مدارس غیردولتی به مراتب می تواند آثار زیانبار تری را به دنبال داشته باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن الگوی استراتژی های مناسب بازاریابی برای مدارس غیرانتفاعی در جذب دانش آموزان هستیم. این پژوهش به لحاظ ماهیت از دسته پژوهش های کیفی و به لحاظ هدف از دسته پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش با انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه پژوهش که به روش گلوله برفی صورت گرفت و تا اشباع نظری نظری مصاحبه ها ادامه پیدا کردند. یافته های حاصل از مصاحبه 5 تم اصلی آرایش فیزیکی، ماموریت های مالی، سرچشمه انسانی، مراوده اثربخش و فعالیت های ترفیعی-ترجیحی را شامل می شوند. مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های این پژوهش شرایط بازاریابی و جذب دانش آموزان را بهبود بخشیده و اعتماد خانواده های دانش آموزان را به خود جلب کنند.
طراحی آموزشی مبتنی بر اجتماع یادگیری زبان و تاثیر آن بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی آموزشی مبتنی بر اجتماع یادگیری زبان و تاثیر آن بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، نیمه آزمایشی با مراحل پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در مقطع کارشناسی که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1402-1401 واحد درس زبان انگلیسی را انتخاب کردند، بود. به روش نمونه گیری تصادفی ساده (بر اساس قرعه کشی)، تعداد 50 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) جایگذاری شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد یادگیری خود راهبر فیشر، انگیزش تحصیلی هارتر و خودکارآمدی تحصیلی شرر و مادوکس بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده از تحلیل کواریانس چند متغیری مانکوا جهت آزمون آماری فرضیه اصلی و جهت آزمون آماری فرضیه های فرعی از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیری آنکوا در سطح معناداری 05/0=α، استفاده شد. در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 = α)، یافته ها نشان داد استفاده از اجتماع یادگیری زبان بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی تاثیر مثبت دارد و بر مقدار آن می افزاید. هم-چنین، تاثیر استفاده از اجتماع یادگیری زبان بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان متفاوت است. به طوری که استفاده از الگوی مورد بحث نخست بر خودکارآمدی تحصیلی (اندازه اثر: 94/0)، سپس بر انگیزش تحصیلی (اندازه اثر: 70/0) و در نهایت بر یادگیری خودراهبر (اندازه اثر: 64/0) موثر می باشد.
واکاوی تاریخی جریان ها و گروه های فکری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مطالعه روند شکل گیری گروه های فکری و جریان های مطالعات برنامه درسی در ایران بوده است. طرح پژوهش کیفی که از دو روش کتابخانه ای ( مطالعه اسناد) و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی ) استفاده شده است. میدان آماری در روش کتابخانه ای، اسناد مربوط به رشته و از ابزار فیش برداری و پرسشنامه استخراج منابع بهره برده شده است. میدان آماری در روش دوم خبرگان و اساتید دانشگاه در رشته مطالعات برنامه درسی ایران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب، و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار مند داده ها گرد آوری شد. تعداد نمونه ها تا حد اشباع 15 نفر بود. سپس، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری و در نهایت تجزیه و تحلیل با استفاده از روش کلایزری انجام شد. اعتبار و روایی پژوهش بر اساس قابلیت اعتماد و اطمینان پذیری، قابلیت انتقال و عمومیت و تاییدپذیری شاخص ها، بررسی و تأیید گردید.نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مهم ترین جریان و گروه های فکری بعد از شکل گیری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران، به ترتیب: کلاسیک، فرایند شناختی، عمل فکورانه، مطالعات تطبیقی، فناوری نوین، نو فهم گرایی، روش های نوین، بومی سازی و نوبستر سازی بوده است.
خودکاوی روایتی تدریس کاربردی و عملی درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تجارب تدریس درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته در دوره دکتری مدیریت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است. این تحقیق با استفاده از روش خودکاوی روایتی انجام شده و به عنوان یک پژوهش کیفی و پدیدارشناسانه در زمره پژوهش های مردم نگاری قرار می گیرد. منبع داده های این تحقیق شامل تجارب زیسته، خاطرات، تلاش ها و سوابق تدریس نگارنده در زمینه روش تحقیق و مقاله نویسی است که به شیوه روایت نگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه هستند که سال ها تجربه تدریس این درس را دارند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش شامل تحلیل محتوای کیفی از داده های جمع آوری شده به وسیله خود روایت نگار است. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مرحله ای انجام شده است، به طوری که ابتدا داده ها کدگذاری و سپس طبقه بندی شدند تا الگوهای مشترک و مضامین کلیدی شناسایی شوند. این فرآیند به پژوهشگر این امکان را داد که تجربیات عمیق و معنادار را استخراج کرده و به درک بهتری از تأثیر روش های تدریس بر یادگیری دانشجویان دست یابد. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس به شیوه کاربردی و عملی درس های روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته، مزایای قابل توجهی را به همراه دارد. این مزایا شامل بهبود دانش، بینش و مهارت های دانشجویان دکتری و همچنین، ایجاد تعامل مثبت و سازنده بین دانشجویان و استادان است. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که این شیوه تدریس می تواند به طور مؤثری محدودیت های موجود در آموزش را پوشش دهد و کیفیت تدریس را بهبود بخشد. این پژوهش به چالش هایی نظیر نیاز به زمان بیشتر برای تدریس و فعالیت های یادگیری اشاره می کند که می تواند حجم کاری استادان و دانشجویان را افزایش دهد. تقویت فرهنگ کار گروهی و پژوهشی در محیط های دانشگاهی ضروری است تا انگیزه و اشتیاق برای انجام پروژه های مشترک افزایش یابد. همچنین، توصیه می شود استادان و اعضای هیأت علمی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری از شیوه های تدریس کاربردی بهره مند شده و کارگاه های آموزشی را برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری برگزار کنند.
تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه درس ریاضی پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه در درس ریاضی پایه چهارم انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دیواندره بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس از بین کلاس های سطح شهر انتخاب شد. نمونه آماری مشتمل بر چهار گروه 16 نفره بود که در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته و پرسش نامه انگیزه امینی فر و صالح صادق پور بود که ضریب پایایی آن با معیار آلفای کرونباخ برای آزمون یادگیری93/0، انگیزه رغبتی 81/0 و انگیزه اجتنابی 87/0 محاسبه شد. محیط یادگیری گروه های آزمایش به صورت همزمان و جداگانه به مدت ده جلسه با استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی و گروه کنترل به روش معمول ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد، با سطح معناداری کوچکتر از 05/0 استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی نسبت به گروه کنترل بر یادگیری و انگیزه موثر بوده و برتری معناداری در محیط های بازیواراسازی شده نسبت به هم بر یادگیری (05/0<p) مشاهده نشد. همچنین تجزیه و تحلیل داد ها نشان داد (05/0>p) عناصر بازیوارسازی مشارکت و رقابت تیمی بیشتر از رقابت صرف بر افزایش انگیزه رغبتی موثر بوده است.
ارائه مدل پایستگی تحصیلی مبتنی بر ابعاد انگیزشی(انگیزش پیشرفت و اهداف تسلط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه عوامل موثر بر پایستگی تحصیلی از بعد انگیزشی شامل انگیزش پیشرفت و اهداف تسلط بوده است برای رسیدن به این هدف از روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردیده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان سال دوم مقطع کارشناسی دانشگاههای آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399تشکیل داده اند. در روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری حجم نمونه می تواند بین 5 تا 15 مشاهده به ازای هر متغیر اندازه گیری شده تعیین گردد. بدین جهت تعداد نمونه 384 نفر تعیین گردید. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل 3 پرسشنامه پایستگی تحصیلی، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و پرسشنامه عوامل انگیزشی گرین بود. داده های به دست آمده از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در مدل رابطه پایستگی تحصیلی با انگیزش پیشرفت مقدار خی دو به دست آمده برابر با 30/36 بود که این مقدار در سطح 05/0 معنادار نبوده و حاکی از برازش مناسب مدل بود. همچنین در مدل رابطه میان پایستگی تحصیلی و اهداف تسلط مقدار خی دو به دست آمده برابر با 65/162 بود که این مقدار در سطح 05/0 معنادار نبوده و حاکی از برازش مناسب مدل است. بر اساس آزمون مدل نهایی معلوم شد همه شاخص های برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض به طور کاملی با داده های نمونه برازش دارد.