فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
21 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی است. روش: به این منظورازروش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده شد که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شناختی از نوع تجربه زیست شده) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه 39 مدرسه ابتدایی پسرانه ناحیه 3 آموزش وپرورش شهرشیراز در سال تحصیلی 95-94 است.تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 8 مدرسه و طول مدت مشاهده از ابتدا تا انتهای سال تحصیلی 95-94 بوده است. برای جمع آوری اطلاعات متناسب با ماهیت موضوع پژوهش و روش تحقیق مورداستفاده از ابزارهای زیر استفاده شده است: 1- پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات.2- فرم های مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجه بندی لیکرت باروش واقعه نگاری. 3- مصاحبه با روش سؤالات استاندارد شده و روش گفتگوهای غیررسمی به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات دربخش کمی از همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها : نتایج رگرسیون چندگانه بین برنامه درسی پنهان بااحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان همبستگی چندگانه 435/0 را نشان می دهد که درسطح اطمینان 95% معنادار است. با توجه به ضریب تبیین مشخص شد که 19 درصد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان متاثراز برنامه درسی پنهان است.همچنین به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از نظرات صاحب نظران برنامه درسی پنهان و روانشناسی پرورشی استفاده شد که نتایج تجزیه وتحلیل کیفی یافته ها نشان داد که در اکثر مدارس و کلاس های درس مورد مشاهده دانش آموزان تحت تأثیر آثار برنامه درسی پنهان قرار داشتند که این آثار به طور مستقیم و غیرمستقیم براحساس تعلق به مدرسه آن ها تأثیر عمیق و پایداری می گذاشت.
شناسایی و اکتشاف عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای: مطالعه ای با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
23 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی بود. بخش کیفی مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها (طرح نظام مند) بود. در این بخش از پژوهش 18 نفر به عنوان مشارکت کننده به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری جهت مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارشناسان و مربیان دوره های آموزش غیررسمی وابسته به سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور در استان های کردستان، کرمانشاه و همدان بودند که تعداد آن ها 1268 نفر و با استفاده از فرمول کوکران 297 نفر آن ها از طریق روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش کمّی از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (0.94) محاسبه و روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأیید شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که به ترتیب اهمیت سه عامل کلی مدیریتی، آموزشی و شایستگی های حرفه ای مربیان که در مجموع از شانزده مؤلفه تشکیل شده اند، جزء عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای محسوب می شوند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان یک چارچوب در فرایند برنامه ریزی آموزشی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور مورد استفاده قرار گیرد.
تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
55 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه از دیدگاه اساتید دانشگاه های دولتی غرب کشور انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است. تعداد افراد مشارکت کننده در پژوهش شامل 54 نفر از اساتید دانشگاه های غرب کشور (بوعلی سینای همدان، لرستان، ایلام، رازی کرمانشاه و کردستان) بودند که به صورت هدفمند و نظری به مشارکت دعوت شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود که به صورت دیداری و شنیداری ضبط و محتوای آن ها به صورت متنی پیاده سازی شد. داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی گردند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که مقوله های اصلی برخاسته از مصاحبه ها عبارتند از 1) بهسازی عوامل درون زاد (شامل مفاهیم ویژگی های روانی فردی اساتید جدیدالورود؛ و تبادل تجارب حرفه ای بین همکاران)؛ و 2) توسعه عوامل برون زاد (شامل مفاهیم بازنگری در اجرای دوره های آموزشی؛ و اصلاح موانع و پشتیبانی دوره های آموزشی). با در نظر گرفتن این عوامل برخاسته از تجارب اعضای هیأت علمی از روزهای آغازین تدریس، یک الگوی مفهومی داده بنیاد ارائه شده است
بازنمایی تجارب زیسته معلمان از کارکردها، نحوه اجرا و چالش های تربیت هنری در مدارس ابتدایی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی کارکردها، نحوه اجرا و چالش های آموزش هنر در مدارس ابتدایی بر مبنای تجارب زیسته معلمان بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان آران و بیدگل در استان اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، روایت ها و تجارب 19 نفر از معلمان به عنوان مشارکت کنندگان اصلی پژوهش با رعایت اصل اشباع نظری جمع آوری، سازماندهی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که با محوریت سه سوال کلیدی تلاش شد تا تجارب زیسته و اندیشیده معلمان مشارکت کننده را در مورد کارکردها، نحوه اجرا و مشکلات آموزش هنر دوره ابتدایی مستند سازی کند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات پژوهش نیز از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که معلمان مشارکت کننده از ذهنیت مناسبی در باره نقش و کارکردهای گوناگون آموزش هنر از نظر رشد فردی و تحصیلی دانش آموزان ابتدایی برخوردار هستند. همچنین، جهت اجرای آموزش هنر در کلاس های درس از فعالیت های گوناگون به ویژه نقاشی و کاردستی استفاده می کنند. در عین حال، معلمان ابتدایی اذعان دارند که در زمینه هنر و تربیت هنری با مشکلات و تنگناهای اجرایی زیادی مواجه هستند که مانع تحقق آثار و کارکردهای مثبت آن می شود. بدیهی است رشد و ارتقای جایگاه هنر در نظام آموزشی و برنامه های درسی دوره ابتدایی کشور مستلزم توجه به مشکلات یاد شده و اجرای راهکارهای لازم جهت حل آنهاست.
شیوه های درست و کارآمد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان در راستای کاهش آسیب های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
121 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی شیوه های درست و کارآمد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان در راستای کاهش آسیب های زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره های کاردانی و کارشناسی دانشکده فنی شریعتی که در سال تحصیلی1391-1390 در کلاس های آموزش مهارت های زندگی شرکت داشتند (تعداد 500 نفر) را شامل می شود. تعداد 217 نفر براساس جدول مورگان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش: پژوهش حاضر به لحاظ روشی توصیفی پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و روایی و محتوایی آن به تأیید صاحب نظران رسید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 89% به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و رتبه درصدی) آزمون های t مستقل و t وابسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که از میان روش های آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان، روش تلفیقی در اولویت اول و پس از آن روش های الگوی ایفای نقش، بحث گروهی و حل مسأله قرار دارند. روش سخنرانی از پایین ترین رتبه در میان دانشجویان برخوردار است. همچنین نتایج اولویت بندی نوع ارائه آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی در میان دانشجویان بیانگر آن است که ارائه آموزش از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه ها و استفاده از فیلم و تئاتر به ترتیب با بالاترین اولویت و در مقابل ارائه آموزش مهارت ها از طریق انتشار جزوات و بروشورها در پایین ترین اولویت قرار گرفته است. بر این اساس برای آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی دانشجویان بایستی شیوه و نوع ارائه آموزش های مهارت زندگی و اجتماعی مدنظر قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی بازی های آموزشی: (ازنظر مربیان مراکز پیش دبستانی و مهدکودک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
183 - 202
حوزههای تخصصی:
بازی طبیعی ترین و بهینه ترین روش یادگیری در دوران کودکی است. هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی بازی های آموزشی ازنظر مربیان مراکز پیش دبستانی و مهدکودک شهر تهران بود. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بود که با رسیدن به اشباع نظری یافته ها تعداد نمونه پژوهش 26 نفر شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی داد ه های 7 مرحله ای کلایزی (1987) و جورجیو (1985) استفاده شد که در آن داده ها ثبت، کدگذاری و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردیدند. تحلیل و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه منجر به شناسایی 7 مضمون اصلی شد که این مضمون های اصلی را می توان در دو دسته عامل مربی که عبارت اند از تناسب با کودک، نقش مربی و کودک در بازی، نوع بازی و عامل محیطی که عبارتند از فرهنگ، مدیریت (فرهنگ) حمایتی مرکز آموزشی؛ دیدگاه والدین در مورد بازی و محیط و امکانات بازی دسته بندی کرد.
ضرورت بازاندیشی در الگوهای آموزش دانشگاهی رشته های علوم انسانی با تأکید بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی: ارائه یک الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف : علوم انسانی نقش مهمی در پیشرفت و حفظ و ارتقای ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. تأکید و تلاشی که در سال های اخیر متوجه تولید دانش، بومی سازی دانش موجود و اهمیت پرورش نیروهای متخصص در این دسته از علوم شده، گویای این اهمیت است. این در حالی است که شواهد پژوهشی نشان می دهند در دانشگاه های ایران الگوهای آموزشی مناسبی برای پرورش دانش آموختگان شایسته در علوم انسانی وجود ندارد. آن چه برای رویارویی با چنین وضعیتی لازم است طراحی آموزشی براساس شایستگی های مورد نیاز دانشجویان این دسته از رشته ها است. بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پرداخته شده است که الگوی آموزشی مناسب برای رشته های علوم انسانی چه الگویی است؟ روش : این پژوهش، از نوع پژوهش های بنیادی نظری است و برای پاسخ گویی به پرسش موردنظر از روش استدلال عقلانی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده استفاده شده است. یافته ها : براساس استدلال انجام شده، در علوم انسانی نیاز به تربیت دانش آموختگانی است که به سه دسته از شایستگی های شناختی، اجتماعی و عاطفی مجهز باشند. رویکردی که بتواند این مهم را برآورده سازد و امکان پرورش هر سه دسته شایستگی را فراهم آورد، سازنده گرایی اجتماعی است؛ زیرا در این رویکرد رشد شناختی در بافت اجتماعی و در جریان تعامل و مشارکت انسان ها با یکدیگر شکل می گیرد. بنابراین الگوی آموزشی مبتنی بر شایستگی که برآمده از رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است می تواند الگوی پیشنهادی مناسبی برای استفاده در رشته های علوم انسانی باشد.
مقایسه تأثیر روش های تدریس سخنرانی و سخنرانی مهمان در افزایش مهارت های کسب وکار و کارآفرینانه کارآموزان مرکز آموزش فنی و حرفه ای خواهران ایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
300 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه دو روش تدریس سخنرانی و سخنران مهمان در یادگیری مهارت های کسب وکار و کارآفرینانه کارآموزان مرکز آموزش فنی و حرفه ای خواهران ایوان انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور 30 نفر از کارآموزان خیاطی مرکز آموزش فنی و حرفه ای خواهران ایوان با رعایت اصل انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. در کلاس گروه گواه روش تدریس سخنرانی و در گروه آزمایش از روش تدریس سخنران مهمان استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل آماری فرضیات تحقیق از آزمون t دو نمونه ای مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. در این پژوهش دو گروه ازنظر مهارت های کارآفرینی، آمادگی ورود به کسب وکار، روش های تأمین مالی، راه اندازی کسب وکار، مهارت های بازاریابی، مهارت فروش، مهارت خدمات، مهارت های ارتباطات، مهارت های مالی و حسابداری، تثبیت کسب وکار، مهارت تصمیم گیری، مهارت های مدیریتی و مهارت منابع انسانی با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که به جز مهارت منابع انسانی در دوازده مورد دیگر میانگین نمره گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بوده است.
واکاوی و تبیین تربیت معنوی و نگاهی اجمالی به عناصر برنامه درسی در آن ساحت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
95 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مطالعه عمیق و تشریح مفاهیم کیفی "معنویت" و "تربیت معنوی" از زاویه نگاه برنامه درسی بود. برای رسیدن به پاسخ این پرسش که آیا معنویت و پرورش آن در ساحت نظام آموزشی، قابل تعریف و تبدیل به یک طرح برنامه درسی قابل دفاع و قابل اجرا است یا خیر؟ روش: روش انجام پژوهش، پژوهش فلسفی از نوع تحلیل مفهومی بود. از سطوح سه گانه پژوهش فلسفی-تحلیلی، دو سطح آغازین آن یعنی 1- تفسیر مفهوم 2- تدوین مفهوم (مفهوم پردازی) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتیجه تعمقات و تاملات محقق، رسیدن به یک چارچوب نظری-عملی برنامه درسی برای پرورش معنویت بوده است. در فرایند مفهوم نوردی و مفهوم پردازی معنویت، این یافته های حاصل آمد: تعریف معنویت و تربیت معنوی؛ تبیین جایگاه و ضرورت وجود تربیت معنوی؛ تشخیص ابعاد تربیت معنوی (دینی، غیر دینی، دینی-غیردینی)؛ تشریح عناصر برنامه درسی (مقاصد، مضامین آموزشی، محیط آموزش، رویکردهای تدریس).
شناسایی موانع موجود برای اجرای درس پژوهی: مطالعه موردی مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر اردبیل (پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع اجرای درس پژوهی در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر اردبیل بود. روش: برای نیل به هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا داده های کیفی، سپس براساس یافته های آن، داده های کمّی گردآوری و تحلیل شدند. جامعه آماری این پژوهش معلمان ابتدایی شهر اردبیل با جمعیت 1957 نفر بود. در مرحله کمّی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 298 نفر برای نمونه گیری برآورد شدند. در بخش کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 11 نفر انتخاب و با آنها مصاحبه بدون ساختار صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ آن 79/0 محاسبه گردید. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه بدون ساختار بود که از روش سه بعدی نگری و بازخورد مشارکت کننده برای اعتباریابی آن استفاده شد. به منظور تحلیل داده های بخش کیفی از تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز و برای تحلیل داده های کمی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی شامل (ساختار سازمانی متمرکز، فرهنگ سازمانی، سبک رهبری، فناوری، فرایندهای داخلی) و عوامل فردی شامل (اطلاعات معلمان، عدم تعهد معلمان و نوع شخصیت آنها) جزء عواملی هستند که مانع اجرای درس پژوهی در مدارس شده اند. یافته های دیگر پژوهش نیز نشان داد که از بین این عوامل بیشترین عامل تأثیر گذار بر موانع اجرای درس پژوهی، ساختار سازمانی متمرکز و کمترین عامل تأثیرگذار اطلاعات معلمان می باشد.
شناسایی شاخص های روش های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
36 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های روش های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشتههای علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی و در بخش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه روش های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه-ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاهها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل دادههای پژوهش در بخش کیفی از روش روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهارده شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های روش های یاددهی و یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری روش های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین توجه به شاخص های روش های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاهها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
اثربخشی برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
163 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی بود. روش: جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم سطح شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ابتدا یک مدرسه و سپس 60 نفر از دانش آموزان آن مدرسه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا دو جلسه آموزشی برای معلمان دانش آموزان گروه آزمایش برگزار شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش 9 جلسه70 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری(Dehghanizadeh & Huseinchari , 2013) و اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(Fredericks, Blumenfeld & Paris , 2004) را تکمیل کردند. همچنین از معدل کارنامه های ماهانه آبان، آذر و دی سال تحصیلی 97-96 به عنوان نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات هر سه متغیر وابسته عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثربخش بوده است.
تحلیل مفهوم تفکر انتقادی و تبیین روش های پرورش آن با تأکید بر آموزش عالی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
تبیین ابعاد صلاحیت های تدریس دبیران برگزیده دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
64 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف : معلمان در حین تدریس و اجرای برنامه درسی، عوامل متعددی را هماهنگ یا دست کاری می کنند تا محیط یادگیری اثربخش را برای دانش آموزان تدارک ببینند. این شرایط در کلاس های درس با وجود تشابهات دارای اختصاصات و ویژگی های خاص بومی است. هدف این پژوهش درک تجارب دبیران برگزیده، از تدریس در دوره دوم متوسطه شهر همدان است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 18 نفر از دبیران دوره دوم متوسطه شهر همدان بودند که از سال 90 تا 95 حداقل یک بار در سطح استان همدان به عنوان معلم نمونه انتخاب شده بودند. این افراد در مصاحبه نیمه ساختار یافته 45 تا 50 دقیقه ای شرکت کردند. تعداد مشارکت کنندگان بر اساس منطق اشباع نظری تعیین و داده های مصاحبه ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل و 86 کد اولیه شناسایی و در 18 مضمون فرعی طبقه بندی شد. جهت افزایش دقت و استحکام داده ها از روش ارجاع به مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته ها: این مفاهیم حول چهار مضمون اصلی شامل؛ تسلط علمی، ویژگی های شخصیتی و روحیه معلمی، تدریس و کلاس داری و صلاحیت در تلفیق فناوری طبقه بندی گردید. با توجه به ویژگی های بومی و تجارب مشارکت کنندگان، می توان بر اساس این یافته ها، پیشنهادهایی را برای تربیت معلم اثربخش ارائه نمود.
تعیین کنندگان اثربخشی یادگیری الکترونیکی: مطالعه ای کیفی بر مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
79 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مرتبط با مدرس بر اثربخشی یادگیری الکترونیکی است. روش: متناسب با هدف، رویکرد پژوهش کیفی و استراتژی پدیدارشناسی اتخاذ شد. اعضای هیأت علمی و مدرسان دوره های یادگیری الکترونیکی رشته علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی در دانشگاه های دولتی شهر تهران، جامعه این پژوهش را تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 12 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. با استفاده از روش کدگذاری تحلیل محتوای کیفی، در سه مرحله کد، خرده مقوله و مقوله، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. قابلیت اعتبار و اعتماد به یافته های بدست آمده نیز با روش های بررسی همکار، محاسبه درصد پایایی بین دو کدگذار، انتخاب هدفمند نمونه های پژوهش و فرایند رفت و برگشتی همراه با تأمل فرایند کدگذاری، مورد بررسی و سپس تأیید قرار گرفت. در مجموع، تعداد 145 کد، 8 خرده مقوله و 4 مقوله شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، «تسهیل گری فرایند یادگیری»، «ایجاد انگیزه و علاقه در یادگیرنده»، «دانش مدرس» و «ویژگی های روانشناختی مدرس» از عوامل مؤثر در تعیین اثربخشی یادگیری الکترونیکی از سوی مدرس یادگیری الکترونیکی می باشند.
شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی به کارگیری آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
116 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران است. روش : جهت شناسایی موانع، از روش کیفی میتنی بر مطالعه پدیدارشناسانه با مشارکت مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز استفاده شد، که از این جامعه، تعداد 8 نفر، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. یافته ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین در دو سطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مجموع تعداد 8 مقوله که در بردارنده 21 مفهوم بود به عنوان اصلی ترین موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش مجازی، استخراج شدند. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، موانع زیرساختی شناسایی شده عبارتند از ضعف در ارتباطات شبکه ای، ضعف پشتیبانی فنی از سوی واحد IT، ضعف زیرساخت های فیزیکی و سخت افزاری و موانع مدیریتی شامل و بی توجهی و عدم حمایت مدیران سازمان، بی انگیزگی کارکنان، کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه فناوری، جدی تلقی نکردن آموزش مجازی از سوی سازمان و ضعف نظام تشویقی و انگیزشی سازمان است.
بررسی پیش بینی موفقیت مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان در آزمون ارزیابی صلاحیت معلمی (اصلح) با استفاده از کدگذاری متغیرهای طبقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
43 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی پذیری موفقیت مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان در آزمون اصلح متغیرهای طبقه ای با استفاده از کدگذاری در رگرسیون چند متغیری می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، از نوع همبستگی است. جامعه پژوهشی کلیه مهارت آموزان ماده 28 سال 94-95 دانشگاه فرهنگیان کشور است که تعداد آنها 2823 نفر می باشد. حجم نمونه 341 نفر تعیین شد. نمونه با استفاده از روش خوشه ای انتخاب شد. داده های این پژوهش نتایج حاصل از آزمون اصلح دانشگاه فرهنگیان در شهریور 1395 می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که جنسیت، موفقیت مهارت آموزان در نمره کلی آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که جنسیت موفقیت در خرده آزمون های فرهنگی و عملکردی را به طور معنا داری پیش.بینی می کند و اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس های علمی کتبی چهار گزینه ای و تدریس خرد نقش معنا داری ندارد. همچنین رشته تخصصی، موفقیت در آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که رشته تخصصی، موفقیت در خرده آزمون های علمی کتبی چهار گزینه ای، عملکردی و تدریس خرد را به طور معنا داری پیش بینی می کند و اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس فرهنگی نقش معنا داری ندارد. استان محل مهارت آموزی، موفقیت در آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که استان محل مهارت آموزی، موفقیت در خرده آزمون های علمی کتبی چهار گزینه ای، عملکردی و فرهنگی را به طور معنا داری پیش بینی می کند اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس تدریس خرد نقش معنا داری ندارد.
بررسی ظرف ذهنی دانش آموزان اول متوسطه در سمفونی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
17 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش واکاوی تجربه زیست شده یادگیرندگان اول متوسطه از یاددهندگان در تجربه تدریس است. روش: این پژوهش با طرح تحقیق آمیخته اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی و با رویکردی پدیدارشناسانه - توصیفی دارد. در بخش نخست داده های این پژوهش از طریق مصاحبه گروهی در میان چهار گروه 10 تا 12 نفر از پایه های مختلف دانش آموزان پسر مدرسه شهید هاشمی نژاد (تیزهوشان) شماره 1 شهرستان مشهد در سال تحصیلی 94-95 استخراج شد. نمونه گیری در این مرحله نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی بود. در بخش دوم پژوهش، جامعه پژوهش 443 نفر بود که براساس جدول گرجسی و مورگان حجم نمونه 201 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق در بخش نخست و در بخش دوم پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در مرحله نخست روش کلایزی و در بخش دوم، آزمون فریدمن بود. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که از منظر یادگیرندگان، مهارت های معلمان را به مقولاتی چون مهارت در تدریس (توضیح کافی و متنوع موضوع درسی، توجه به تکالیف درسی و متناسب، داشتن طرح درس و استفاده از تجهیزات و امکانات موجود جهت تدریس بهتر)؛ مهارت در مدیریت کلاس (استفاده مناسب از زمان و مسؤولیت پذیری معلم)؛ مهارت دانشی (دانش تخصصی رشته تدریس) و صلاحیت های منش شامل مقوله اخلاقی (خوش اخلاقی و صداقت، شوخ طبعی، انصاف و عدم تبعیض میان دانش آموزان) و مقوله تعاملی (نحوه تعامل و احترام به دانش آموز) تقسیم بندی نمودند. همچنین از منظر دانش آموزان صلاحیت های اخلاق و منش بر سایر مهارت ها ترجیح دارد و معلمانی را که در رفتار خود به دانش آموزان احترام گذاشته و به آوا و صدای آنان در این سمفونی گوش فرا دهند، مورد توجه قرار می دهند.
رتبه بندی مدرسان حسابداری از نظر صفات شخصیتی به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
203 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و اولویتبندی ابعاد شخصیت مدرس موفق در رشته حسابداری با استفاده از صفات شخصیتی پنج عاملی کاستا و مک کریدی (McCrae and Costa, 2003) و انتخاب مدرس برتر حسابداری از نظر صفات شخصیتی در یک دانشگاه سراسری بوده است. روش پژوهش پیمایشی–توصیفی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه ماتریسی استفاده شده است . بخش اول پرسشنامه شامل اطلاعات توصیفی پاسخ دهنده و بخش دوم پرسشنامه به گردآوری اظهارنظر مقایسه ای پاسخ-دهنده نسبت به صفات شخصیتی یک مدرس موفق رشته حسابداری در وهله اول و اظهارنظر مقایسه ای ایشان نسبت به وضعیت مدرسان حسابداری نسبت به یکدیگر از نظر هر صفت در وهله دوم پرداخته است. جامعه تحقیق اساتید حسابداری دانشگاه های سراسری ایران بوده که نمونه تحقیق از بین مدرسان مسلط به روش AHP و آشنا با گزینه های تحقیق انتخاب شد. در نهایت بااستفاده از تکنیک AHP، صفات شخصیت مدرس حسابداری موفق اولویت بندی شد و موفقترین مدرس حسابداری انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داده است که شاخص برتر برای موفقیت در تدریس رشته حسابداری، شاخص باوجدان بودن است و شاخص آزرده گرا کمترین احتمال موفقیت را در تدریس این رشته دارد. همچنین در مجموع کل صفات شخصیتی، بالاترین اولویت برای موفقیت مدرس حسابداری به صفات کفایت و شایستگی ، فعال بودن و اعتماد داده شد و صفات افسردگی، آسیب پذیری و خصومت به ترتیب پایینترین اولویت را در موفقیت مدرسان حسابداری کسب کردند. در نهایت با روش AHP از بین چهار گزینه مدرسان حسابداری، مدرس برتر انتخاب و معرفی شد.
واکاوی پیامدها، چالش ها و استراتژی های مدیریت کلاس درس مبتنی بر پرورش تفکر انتقادی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
101 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی پیامدها، چالش ها و استراتژی های آموزش انتقادی در علوم انسانی می باشد. برای این منظور پیامدهای کلاس مبتنی بر تفکر انتقادی، چالش های پیش روی اعضای هیئت علمی در آموزش تفکر انتقادی و استراتژی های مناسب جهت آموزش تفکر انتقادی در حوزه علوم انسانی پرداخته شده است. رویکرد این پژوهش از نوع کیفی و خود مردم نگاری می باشد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 9 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان می باشد که از طریق نمونه گیری با بالاترین قدرت (بررسی مواردی که پدیده های موردنظر در آن ها بروز بسیار قوی دارد) انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای صورت گرفته است. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبار پذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش انتقادی باعث می شود نوعی دغدغه و صمیمیت در دانشجویان به وجود آید و سبب پیشرفت تحصیلی دانشجویان نیز می شود. همچنین اعضای هیئت علمی در آموزش تفکر انتقادی با چالش ها و موانعی روبه رو بودند یکی از این چالش ها بی انگیزگی و نداشتن دانش پایه در دانشجویان عنوان شد و دومین چالش سیاست گذاری های غلط آموزش عالی بود. علاوه بر این اعضای هیئت علمی توجه به فرایندهای مدیریت کلاس و روابط مثبت استاد دانشجو را به عنوان استراتژی های و راهبردهای آموزش انتقادی را عنوان کردند.