فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایمنی بیمار یکی از دغدغه های جهانی است، زیرا حوادث نامطلوب عواقب جبران ناپذیر زیادی به دنبال دارد. در بین مسائل موجود در مسیر بهبود ایمنی بیمار، آماده سازی دانشجویان علوم پزشکی از اهمیت شایانی برخوردار است. اتاق عمل به عنوان یکی از واحدهای اصلی بیمارستان که مهم ترین مرحله درمانی بیمار را شامل می شود، رعایت نکات ایمنی بیمار حائز اهمیت است، لذا این مطالعه با هدف تعیین بررسی تاثیر آموزش مجازی ایمنی بیمار بر نگرش و عملکرد بالینی دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود. با حضور 48 نفر از دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل در سال 1398 انجام شد. نمره نگرش و عملکرد بالینی دانشجویان قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه اقتباسی و چک لیست محقق ساخته اندازه گیری و جهت آنالیز داده ها از آزمون تی زوجی توسط نرم افزار SPPS نسخه 16 استفاده شد. یافته ها: قبل از مداخله میانگین و انحراف معیار نمرات نگرش و عملکرد به ترتیب 10/11±55/56 و01/24 ± 89/54 بود که بعد از مداخله به نمره 92/9±09/71 و 53 /10± 70/78 رسید. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که بین نمره نگرش و عملکرد قبل و بعد از مداخله اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (001/0>p). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه به مدیران بیمارستان جهت ارتقای نگرش و عملکرد کارکنان اتاق عمل، به منظور رعایت کردن ایمنی بیمار و نهادینه کردن جو ایمن و ارتقای کیفیت ارائه خدمات و کاهش حوادث زیان بار کمک می کند.
بهبود مهارت های سوادآموزی اولیه در کودکان پیش دبستانی در معرض خطر: اثربخشی داستان خوانی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
225 - 262
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد داستان خوانی مشارکتی بر بهبود مهارت های سوادآموزی در کودکان پیش دبستانی در معرض خطر انجام شد. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با طرح دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از بین کودکان دو مرکز پیش دبستانی، طی غربالگری چند مرحله ای به ترتیب شناسایی معلم، اجرای خرده آزمون تقلید جمله و آزمون رشد زبان، 30 نفر از کودکانی که نمره رشد زبان آنها یک تا دو انحراف معیار زیر میانگین (70-85) بود، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. مداخله برای گروه آزمایشی در 4 گروه کوچک، در برگیرنده 30 جلسه 45 دقیقه ای و سه جلسه در هفته بود. ابزار جمع آوری داده ها آزمون آمادگی خواندن با قابلیت اعتماد بازآزمایی 87/0 و آلفای کرونباخ 85/0 و آزمون آگاهی واج شناختی با قابلیت اعتماد بازآزمایی 90/0 و آلفای کرونباخ 98/0 بود. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه گیری های مکرر نشان داد در گروه آزمایشی مهارت های آمادگی خواندن و آگاهی واج شناختی نسبت به گروه گواه در پس آزمون و پیگیری افزایش معنادار داشته است. همچنین در خرده آزمون سرعت نامیدن تغییر معناداری مشاهده نشد.
مکان یابی بهینه مراکز آموزشی با استفاده از روش سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
272 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مکان گزینی مطلوب کاربری های آموزشی به منظور افزایش کارایی مراکز مذکور و برداشتن گامی مهم برای بهبود کیفیت آموزش می باشد.روش: پژوهش حاضر کاربردی- توسعه ای است و ترکیبی از روش های کتاب خانه ای و تحلیلی توصیفی می باشد و با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل تحلیلی سلسه مراتبی (AHP) صورت گرفته است. 11 معیار انتخاب شده در این مطالعه به سه دسته سازگار، نیمه سازگار و ناسازگار تقسیم شده اند. معیارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل مراکز فرهنگی، مذهبی، ورزشی، فضای سبز، ایستگاه های آتش نشانی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، معابر، مناطق اداری، مناطق تجاری و تأسیسات شهری می باشند. جهت انجام این تحقیق ابتدا یک ماتریس با استفاده از مقایسه زوجی و AHP ایجاد گردید. سپس لایه های رستری این معیارها تهیه و در محدوده 1 (بسیارنامناسب) و 5 (بسیارمناسب) استاندارد شدند. در نهایت هر رستر در وزن خودش ضرب و لایه مناسب از روی هم قرار گرفتن لایه های رستری تولید شد.یافته ها: یافته ها نشان داد با استفاده از مدل AHP در محیط آرک مپ (GIS) می توان مکان های بهینه و مناسب آموزشی را شناسایی نمود.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج حاصل از تحلیل شاخص های مؤثر در ارزیابی محل استقرار مراکز آموزشی نشان داده است که اکثر مراکز آموزشی در این منطقه در شرایط سازگار (با وزن 669/0)، و شرایط نیمه سازگار (با وزن 243/0) واقع شده اند و مراکز آموزشی ناسازگار تنها وزن 088/0 به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل ترکیبی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی در ارتباط با مکان یابی مراکز آموزشی در سطح منطقه 4 شهر اهواز نشان داده است که نقاط مرکزی و شمالی این منطقه مناسب ترین مکان مستعد برای تأسیس مراکز آموزشی جدید را دارد.نوآوری و اصالت: این مقاله با هدف مکان گزینی درست مراکز آموزش به منظور بالابردن کیفیت سطح آموزش برای اولین با در منطقه مورد مطالعه انجام شده است.
بررسی رابطه سختکوشی تحصیلی علمی و تصورات از یادگیری با نقش میانجی خودکارآمدی یادگیری علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
139 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین سختکوشی تحصیلی علمی و تصورات از یادگیری با نقش میانجی خودکارآمدی یادگیری علوم در بین دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد انجام شد.روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 357 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سختکوشی تحصیلی علمی (وانگ و تسای، 2016)، خودکارآمدی یادگیری علوم (لین و تسای، 2013) و تصورات از یادگیری (لی و جانسون و تسای، 2008)، استفاده شد. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد خودکارآمدی یادگیری علوم بر تصورات از یادگیری و سختکوشی تحصیلی علمی بر خودکارآمدی یادگیری علوم و تصورات از یادگیری اثر مستقیم دارد؛ همچنین، سختکوشی تحصیلی علمی بر تصورات از یادگیری از طریق خودکارآمدی یادگیری علوم تاثیر غیرمستقیمی داشته است. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج پژوهش حاضر نقش متغیرهای انگیزشی و شناختی را در تبیین تصورات از یادگیری مورد تائید قرار داد که دربر دارنده تلویحات سودمندی برای فرآیند یادگیری علمی است.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز بود. روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ناحیه ۱ شهر اهواز که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. از بین جامعه آماری مذکور، تعداد ۲۸ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۴ نفر) و کنترل (۱۴ نفر) گمارده شدند. برنامه آموزش تفکر انتقادی به مدت ۱۲ جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر تغییر هیجان های تحصیلی و تقویت بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود. به عبارت دیگر آموزش تفکر انتقادی سبب کاهش هیجان های تحصیلی منفی، افزایش هیجان های مثبت و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی، رویکردی مفید و سازنده در جهت بهبود و تقویت بسیاری از متغیرهای تحصیلی همچون هیجان های مثبت تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است.
معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی: نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی و نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه است. روش پژوهش حاضر تحلیلی و از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد مورد تحلیل شامل دیدگاه های صاحب نظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و پژوهش های مرتبط در این زمینه است. یافته های پژوهش نشان داد معلم به مثابه اقدام پژوه در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی با کاستی هایی مواجهه بوده و نیازمند اصلاح و بازسازی به وسیله رویکرد دانش پژوهی به واسطه قوت ها و توانایی هایش است. معلم به مثابه دانش پژوه به واسطه داشتن ویژگی هایی مانند ماهیت بین رشته ای، وجود عرصه های چهارگانه اکتشاف، تلفیق، کاربرد و تدریس و یادگیری، قابلیت ارائه نتایج به دیگران، قرارگرفتن در پارادایم پراکسیس، پیروی از الگوی متداول آکادمیک در پژوهش و دارابودن مراحل مشخص در انجام دانش پژوهی می تواند ضمن رفع ضعف های معلم به مثابه اقدام پژوه، شکاف نظریه و عمل تربیتی را نیز کاهش دهد. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری کرد که تلقی معلم به مثابه دانش پژوه ضمن حذف فاصله موجود بین نظام آموزش و پرورش، و آموزش عالی و ایجاد پل ارتباطی بین آن ها، به کارگیری دانش تولیدشده در عمل را محور فعالیت خود قرار داده است.
رابطه ی مدل پنج عاملی شخصیت و پیشرفت تحصیلی: یک پژوهش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
217 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است تا با بهره گیری از روش فراتحلیل به ترکیب نتایج کمی حاصل از پژوهش های مختلف در مورد رابطه ی مدل پنج عاملی شخصیت با پیشرفت تحصیلی بپردازد. برای نیل به این هدف در پژوهش حاضر از یافته های کمی36پژوهش استفاده شده است، که از این مطالعات 167 اندازه اثر محاسبه گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه مقالات موجود در بانک اطلاعتی اس آی دی، ایرانداک ،مگیران است. بعد از بررسی ملاک های ورود و خروج، شاخصهای آماری منتخب با نرم افزارCMA ویرایش 2 تحلیل شدند.تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی پژوهش های مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت11/0و برای مدل اثرات تصادفی 12/0است. همچنین روابط موجود میان مولفه های مدل پنج عاملی شخصیت(برونگرایی،روان رنجورخویی،گشودگی به تجربه،سازگاری،وظیفه مداری) با پیشرفت تحصیلی به ترتیب مقادیر 11/0 ،13/0- ، 15/0 ، 18/0 ،27/0 حاصل گردید. با توجه به ناهمگونی اندازه های اثر ،جنس و نوع نمونه مورد استفاده در پژوهش ها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده بررسی شدند.نتایج نشان داد که اندازه اثر رابطه مدل پنج عاملی شخصیت با عملکرد تحصیلی در پژوهش هایی که آزمودنی دختر برای پژوهش استفاده شده، نسبت به سایر پژوهش ها بیشتر است. همچنین اندازه اثر رابطه این دو متغیر در پژوهش هایی که از دانش آموزان و دانشجویان به عنوان نمونه استفاده گردید یکسان به دست آمد.
بررسی اثربخشی علم مدیریت در تربیت رفتاری و توسعه راندمان مدیران آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
50-58
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد، مدیریت راهبردی جریان استعداد در سازمان است. هدف و مقصود آن تضمین عرضه مطلوب استعدادها به منظور انطباق افراد مناسب با مشاغل مناسب در زمان مناسب بر مبنای اهداف راهبردی سازمان است. اگر بخواهیم دنیای مشاغل امروز را با یک جمله توصیف کنیم، باید بگوییم که دنیای امروز دنیای مشاغل موقت است. در دنیای مشاغل موقت، افرادی که در مشاغل پروژهای مشغول بهکار هستند، برای تضمین موفقیت مسیرشغلی خود، همواره باید توانمندیها، مهارتها و قابلیتهای خود را با استفاده از مدیریت استعداد آیندهمحور و رفتارهای مسیرشغلی آیندهنگر، بهروز نگه دارند .هدف از این تحقیق بررسی نقش مدیریت در تربیت رفتاری و توسعه راندمان مدیران آینده بوده است. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی ودر دسته تحقیق های علّی قرار داد. جهت بررسی فرضیه های مطرح شده و تجزیه و تحلیل های آماری از روش میدانی و از ابزار پرسشنامه به منظور گرد آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران، معاونین و کارشناسان اداره صنعت و معدن تهران بوده که جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری متناسب استفاده شده است که نهایتا تعداد 55 پرسشنامه کامل شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است تجربه شغلی مدیران، تخصص شغلی مدیران و سرمایه اجتماعی مدیران تاثیر مثبتی بر توسعه شغلی مدیران آینده دارد. و همچنین تجربه شغلی مدیران هم رده و تخصص شغلی مدیران هم رده تاثیر منفی بر توسعه شغلی مدیران دارد. ولی سرمایه اجتماعی مدیران هم رده تاثیر منفی بر توسعه شغلی مدیران
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر تاب آوری و سازگاری دانش آموزانِ پسر با عملکرد تحصیلی پایین
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
51 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر تاب آوری و سازگاری دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزانِ پسر دوره اول متوسطه مدارس شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این میان 100 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس مدارسِ دارای عملکرد تحصیلی پایین انتخاب شدند و پرسش نامه تاب آوری (CD‐RISC) و سازگاری (AISS) را تکمیل کردند. سپس از 30 دانش آموز که تاب آوری و سازگاری پایین تر از متوسط گزارش نمودند، به طور تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. افراد گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مهارت حل مسئله موجب بهبود معنادار میزان تاب آوری دانش آموزان شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود و کاهش معنادار رفتارهای ناسازگارانه را در این گروه به همراه دارد. به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت حل مسئله موجب بهبود معنادار توانمندی های تاب آوری و سازگاری دانش آموزان می شود.
رابطه بین آموزش های الکترونیکی و مدیریت یکپارچه با نقش میانجی بهینه سازی منابع انسانی با عملکرد مدیران مدارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه بین آموزش های الکترونیکی و مدیریت یکپارچه با نقش میانجی بهینه سازی منابع انسانی با عملکرد مدیران مدارس متوسطه شهرستان نکا می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی و توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری، کلیه مدیران و معاونین مدارس شهرستان نکا به تعداد 173 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت 119نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد آموزش های الکترونیکی حسینی (1393)، مدیریت یکپارچه بالدریج (1999)، بهینه سازی منابع انسانی ظابط (1388)، عملکرد مدیران هرسی و گلداسمیت (۱۹۸۰) بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید.که مقدار آن برای آموزش های الکترونیکی 88/0، مدیریت یکپارچه 95/0، بهینه سازی منابع انسانی 94/0، عملکرد مدیران 91/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss وPls استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فناوری اطلاعات و ارتباطات و عملکرد شغلی با نقش میانجی گری چابکی سازمانی رابطه وجود دارد.
بررسی تأثیر آموزش به روش یادگیری معکوس بر یادگیری پایدار مباحث زمین شناسی کتاب علوم تجربی متوسطه اول منطقه خزل شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معکوس بر یادگیری پایدار در آموزش بخش زمین شناسی درس علوم تجربی دانش آموزان دختر پایه هشتم است. روش پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ میزان نظارت و درجه کنترل متغیرها، در زمره پژوهش های میدانی است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه هشتم مدارس دخترانه منطقه خزل استان همدان در شهرستان نهاوند، تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، مبتنی بر هدف بوده و 30 نفر از جامعه آماری انتخاب و به صورت غیرتصادفی در دو گروه همگن 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت مساوی گمارده شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه یادگیری پایدار زکی خانی و همکاران(1399) بود. ابتدا دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه ها را تکمیل و سپس در طی شش جلسه در کلاس های آموزشی حضور پیدا کردند. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که آموزش به روش یادگیری معکوس، بر یادگیری پایدار (استمرار یادگیری، تقویت حل مسئله، ایجاد تفکر خلاق و معناداری یادگیری) تأثیر معناداری دارد و منجر به افزایش در هرچهار مقیاس فوق می گردد. این یافته ها، به فرایند فعال شدن دانش آموزان در فرایند یاددهی-یادگیری و افزایش دانش آموزمحوری در کلاس درس -که در ماهیت این روش قرار دارد-، نسبت داده می شود. با توجه به نتایج پژوهش، به مسئولان توصیه می شود که در جلسات ضمن خدمت معلمان علوم تجربی، مراحل روش معکوس را آموزش و سایر روش ها را مورد بازنگری قرار دهند.
تحلیل محتوای کتب مطالعات و فارسی ششم ابتدایی از جهت توجه به مولفه های اخلاق حرفه ای
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضربررسی میزان توجه کتب درسی ششم ابتدایی(مطالعات اجتماعی و فارسی) به آموزش مؤلفه های اخلاق حرفه ای بود روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. روش ها : جامعه ی آماری این پژوهش کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی ششم ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1401 بود. واحد تحلیل پژوهش متن، تصاویر، فعالیت ها و تکالیف کتاب بود. ابزار اندازه گیری پژوهش گویه های اقتباس شده از پرسشنامه ی اخلاق حرفه ای کادو زیر بود که برای تأمین پایایی ابزار مقدار آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه 81/0 به دست آمده است. داده های پژوهش به روش آنتروپی شانون پردازش شد یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در کتب یادشده بیشترین ضریب اهمیت به مؤلفه ی صادق بودن به میزان 170/0 و کم ترین ضریب اهمیت به مؤلفه ی احترام به دیگران به میزان 095/0 اختصاص می یابد. نتیجه گیری: به طورکلی پرداختن به مؤلفه های اخلاق حرفه ای در این کتاب ها به صورت نامتوازن صورت گرفته است به طوری که به برخی از مؤلفه ها مانند مسئولیت پذیری، احترام به دیگران و وفاداری در کتاب فارسی نوشتاری اصلاً توجه نشده است. با توجه به نقش مهمی که اخلاق حرفه ای درآینده دانش آموزان و کشور دارد، ضروری است که مؤلفان کتب درسی، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند.
شبکه اجتماعی شاد و سرمایه اجتماعی دانش آموزان شهرستان بروجرد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شبکه اجتماعی شاد بر سرمایه اجتماعی دانش آموزان انجام شده است. در این پژوهش از روش کمی و رویکرد پیمایش استفاده شده است، جامعه آماری این پژوهش از دانش آموزان دختر و پسر مقاطع تحصیلی مختلف شهرستان بروجرد در سال 1400-1401 تشکیل شده که از بین آنان 431 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. روش نمونه گیری این پژوهش خوشه ای چند مرحله ای بوده و ابزاری جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که به صورت آنلاین ساخته و در میان جامعه آماری توزیع شده است. برای بررسی فرضیه های این پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده و مدل معادلات ساختاری و آزمون برازش مدل از نرم افزار ایموس گرافیک استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که شبکه اجتماعی شاد بیشترین همبستگی را با بعد اعتماد سرمایه اجتماعی دانش آموزان با مقدار 322/0 در سطح معناداری 000/0 داشته و نتایج مدلسازی معادله ساختاری نشان می دهد که شبکه اجتماعی شاد به مقدار 462/0 بر سرمایه اجتماعی دانش آموزان اثر گذار بوده و معیارهای برازش مدل حکایت از نیکویی برازش مدل و حمایت یافته های تجربی از مدل نظری پژوهش دارد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس حل مسئله بر اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش تدریس حل مسئله و روش تدریس معکوس بر اضطراب ریاضی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1402- 1401 می باشد. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای استفاده شده است؛ بدین صورت که ابتدا دو مدرسه ابتدایی در شهر مرودشت به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس از این مرحله، پرسش نامه اضطراب ریاضی بر روی دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه اجرا شده و افرادی که نمرات بالاتری در این آزمون کسب کرده اند، به عنوان نمونه های متمرکز (خوشه) شناسایی شدند. سپس از این خوشه، دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25) قرار داده شدند. ابزار سنجش، مقیاس تجدید نظرشده اضطراب ریاضی پلیک و پارکر بود. روایی و پایایی ابزار نیز مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش تدریس حل مسئله بر اضطراب ریاضی، تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (0.01 p <) و حدود 23 درصد از واریانس در نمرات اضطراب ریاضی، مربوط به این روش تدریس است. روش تدریس معکوس نیز بر اضطراب ریاضی، تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (0.01 p <) و حدود ۴۷ درصد از واریانس در نمرات اضطراب ریاضی مربوط به این روش تدریس است. میانگین نمره تعدیل شده پس آزمون اضطراب ریاضی برای روش تدریس معکوس (39/57) کمتر از روش تدریس حل مسئله (34/77) است؛ بنابراین، روش تدریس معکوس، اثربخشی بیشتری در کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان داشته است. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که به کارگیری روش های آموزشی نوین نظیر تدریس معکوس و حل مسئله، در فرایند تدریس ریاضی می تواند به طور قابل توجهی اضطراب ریاضی دانش آموزان را کاهش داده و عملکرد آن ها را بهبود بخشد. با توجه به شناخت عمیق تر از اضطراب ریاضی و استفاده از روش های تدریس مناسب، می توان علاوه بر تأثیر مثبت و مؤثر بر توانایی های ریاضی و ایجاد محیط یادگیری، از احساسات منفی ناشی از اضطراب ریاضی جلوگیری کرد. این نتایج می تواند به عنوان راهنمایی مفید برای سیاست گذاران و مدیران آموزشی باشد تا در فرایند تدریس و یادگیری ریاضی در مدارس، سبب بهبود چشم گیرتری شوند.
بررسی تاثیر تبلیغات،ترفیع و بازاریابی تعاملی در شبکه های اجتماعی بر پاسخ مشتری از طریق ارزش ویژه برند در کانون فرهنگی آموزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۴
157-182
حوزههای تخصصی:
استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی و شبکه های اجتماعی از جمله موضوعاتی است که در بازاریابی سالهای اخیر جایگاه ویژه را به خود اختصاص داده است. تحقیق جاری با هدف بررسی تاثیر برخی از آمیخته های بازاریابی در شبکه های اجتماعی انجام شده است. این تحقیق از بعد هدف کاربردی و از نظر نوع و روش، توصیفی همبستگی است. و از لحاظ جمع آوری داده ها پیمایشی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بومی سازه شده بوده است. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی محاسبه شده است. روایی محتوا به کمک اساتید و روایی سازه از روش تحلیل بارهای عاملی تاییدی به کمک جامعه هدف تحقیق استفاده کنندگان از خدمات کانون فرهنگی آموزش هستند و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده گردید. در نهایت 405 پرسشنامه تکمیل شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق برای بررسی فرضیه ها، پایایی و روایی پرسشنامه از مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد تبلیغات، ترفیعات و بازاریابی تعاملی شبکه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و پاسخ مشتری اثر مثبت دارد. همچنین ارزش ویژه برند بر پاسخ مشتری تاثیر گذار است. یافته های تحقیق اثر میانجی ارزش ویژه برند را تایید می کند.
دلالت های آموزشی دادگاه های بین المللی برای اهداف و رویکرد دیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دادگاه های کیفری بین المللی موردی، هم از حیث هنجاری و هم از نظر رویه، توجه ویژه ای به اهداف مجازات داشته اند. اساسنامه و قواعد دادرسی و ادله دیوان کیفری بین المللی اشاره ای به اهداف مجازات ننموده اند. اهداف مشترک هر دو دادگاه، این قابلیت را برای دیوان فراهم می سازد تا از آموزه های دادگاه های کیفری بین المللی موردی در رابطه با اهداف مجازات استفاده کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تاثیر پذیری دیوان از اهداف مجازات در پرتو آموزه ها و یافته های دادگاه های کیفری بین المللی به شیوه ای توصیفی و تحلیلی است.
تحلیل انتقادی سیاست های توانمندسازی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
104 - 135
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی معلمان فرایندی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند سیاست گذاری پویا در ابعاد متعددی است. در پژوهش حاضر تلاش شد عوامل مؤثر بر پدیده توانمندسازی معلمان موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش با اعمال رویکرد ترکیبی و در دو گام مطالعه تطبیقی و تحلیل انتقادی انجام شد. در بخش نخست داده های مربوط به آموزش معلمان در کشورهای فنلاند، سنگاپور، ژاپن، اتریش، فرانسه و ایران در محورهای مشخص جمع آوری گردید و در گام دوم با (14) نفر از متخصصین تعلیم و تربیت، مدیران و اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش مبین آن است که توانمندسازی معلمان از دو بعد کلان و خرد با موانع متعددی مواجه است. ضعف جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلمان از منظر کلان و ضعف آموزش های بدو خدمت، ضمن خدمت، حمایت از توسعه مستمر حرفه ای و فقدان سیاست جذب فراگیر مناسب از منظر خرد مانع توانمندسازی معلمان شده است؛ بنابراین توصیه می شود به منظور ارتقاء جامعه و حرکت در مسیر توسعه پایدار، دیدگاه مسئولین به آموزش وپرورش و این حرفه در ابعاد مختلف و به صورت عملی تغییر کرده و سیاست هایی متناسب با نیازهای جامعه معلمان و سطح بین المللی اتخاذشده و از ورود افرادی که استعداد، علاقه و شایستگی لازم را ندارند، جلوگیری شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر درگیری تحصیلی و ناسازگاری رفتاری دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۴
69-84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر درگیری تحصیلی و ناسازگاری رفتاری دانش آموزان دارای اضطراب امتحان انجام گرفت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه هفتم پسر ناحیه 2 مشغول به تحصیل شهر کرمان سال تحصیلی 1399- 1398 به تعداد 1500 نفر تشکیل داد. 30 نفر از دانش آموزانی که نمرات اضطراب امتحان شان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابتدا پرسشنامه های پرسشنامه سازگاری رفتاری سینها و سینگ و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 2 ماه (8 جلسه) در مورد گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند و در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شده است. مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش به طور معنی داری موجب کاهش درگیری تحصیلی و ناسازگاری رفتاری در دانش آموزان دارای اضطراب امتحان می شود (01/0≥p). با توجه به اثربخشی این بسته آموزشی پیشنهاد می شود در جهت بهبود درگیری تحصیلی و کاهش ناسازگاری رفتاری دانش آموزان دارای اضطراب امتحان استفاده گردد.
مسئولیت پذیری شخصی و اشتیاق عاملی دانش آموز: اثر تعدیلی راهبرد انضباطی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۸۲-۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین نقش تعدیل کننده راهبردهای انضباطی اجباری معلم به منزله یک متغیر مدیریت کلاس درس در رابطه مسئولیت پذیری شخصی و اشتیاق عاملی دانش آموز بود. اشتیاق عاملی بیانگر مشارکت سازنده و داوطلبانه دانش آموز و عدم انفعال او در جریان آموزش است. این اشتیاق متأثر از متغیرهای شخصی، مسئولیت پذیری، محیط کلاس و راهبردهای انضباطی است. جامعه پژوهش شامل همه دانش آموزان مدارس غیردولتی دوره متوسطه اول شهر تهران بودند. داده های پژوهش با مشارکت 334 دانش آموز پایه هفتم، هشتم و نهم 15 کلاس در پنج مدرسه متوسطه دوره اول مناطق گوناگون شهر تهران و با به کارگیری پرسشنامه های اشتیاق عاملی ریو و تسنگ (2011) و مسئولیت پذیری دانش آموز لوئیس (2001) گردآوری شدند. داده های راهبرد انضباطی اجباری معلمان بر اساس تجربه دانش آموزان از رفتار انضباطی معلم با پاسخ به مقیاس راهبرد انضباطی اجباری سنجیده شدند. در تحلیل رگرسیون برای تعیین نقش متغیر تعدیل کننده و تحلیل داده ها از برنامه الحاقی پردازشگر هایس استفاده شده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید کردن اثر مسئولیت پذیری بر اشتیاق، نشان دادند که راهبردهای انضباطی اجباری معلم اثر مسئولیت پذیری بر اشتیاق عاملی دانش آموز را تعدیل می کنند. بر اساس روش جانسون نیمن رابطه مسئولیت پذیری شخصی و اشتیاق عاملی دانش آموز با کاهش میزان راهبرد اجباری از سطح 0/85 معنادار است که در نتیجه ضریب تأثیر مسئولیت پذیری شخصی بر اشتیاق عاملی کاهش می یابد. راهبرد اجباری از تکنیکهایی بهره می برد که موجب ایجاد محیط مهارکننده و کاهنده خودپیروی می شوند. در چنین شرایطی به رغم مسئولیت پذیری دانش آموز، با شیوع راهبردهای انضباطی اجباری از سوی معلم، دانش آموزان اشتیاق کمتری از خود نشان می دهند.
شناسایی عوامل ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
651 - 677
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان بود. در مطالعه کیفی، نظریه برخاسته از داده ها و از طرح نوخاسته گلیزر عوامل ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد. بر اساس معیار اشباع نظری 19 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند، ابزار گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. میزان پایایی بین کدگذاران 78/0، و پایایی کدگذاری مجدد 80/0 به دست آمد. برای شناسایی مضامین و مقوله های تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در نهایت، پس از کدگذاری پژوهشگر، 6 مؤلفه فردی، رفتاری، روان شناختی، مدیریتی، سازمانی و انگیزشی به عنوان مؤلفه های مؤثر بر ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان شناخته شدند و مؤلفه روان شناختی با ضریب استاندارد 91 درصد بیشترین نقش و مؤلفه فردی با ضریب استاندارد 59 درصد کمترین نقش را در تبیین ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی داشتند. در بخش کمی، با استفاده از روش طرح نمونه گیری هدفمند از بین استادان هیئت علمی و کارکنان دانشگاه فرهنگیان 260 نفر (149 نفر مرد و 111 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در فاز کمی پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مصاحبه بود. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، معیارهای روان شناختی و رفتاری، بیشترین تأثیرگذاری را در ارتقای تعهد سازمانی داشتند. این بدین معناست که با بالابردن سطح اعتمادسازی، آموزش و آگاهی بخشی به کارکنان، حفظ ارزش های انسانی، ایجاد محیطی سالم و عاری از هرگونه استرس و تنش هایی که امنیت شغلی را به مخاطره می اندازد، باعث ارتقای تعهد سازمانی دانشگاه فرهنگیان خواهد شد.