فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
147 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روان شناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوجین قربانی خشونت زناشویی است که در بازه زمانی بهار 96 به مراکز مشاوره ناحیه 2 شهر مشهد مراجعه کردند که از میان آن ها 30 زوج قربانی خشونت زناشویی به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) قرار داده شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه درمان هفتگی 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفت و گروه گواه طی این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس خشونت زناشویی استراس و همکاران (1996) و بهزیستی روان شناختی ریف (1980) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش غنی سازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روان شناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده تأثیر دارد؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هرچه روابط بین زوجین غنی تر شد از نظر زنان آزار دیده، بهزیستی روان شناختی آنان بهبود یافت و در اثر این بهبود، خشونت زناشویی همسران آن ها کاسته شد.
انگیزه شغلی معلم، شادکامی معلم و جو سازمانی: کاربرد مدل یابی دو سطحی معلم و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انگیزش شغلی، توانایی معلم را بالا می برد و نتیجه آن بهبود عملکرد دانش آموزان در سازمانی در قالب مدرسه خواهد بود. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین شادکامی و جو سازمانی با انگیزش شغلی معلمان می باشد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 200 معلم (146 معلم زن و 54 معلم مرد) است که به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند و سپس معلم ها به مقیاس های انگیزه شغلی معلم و شادکامی معلم پاسخ دادند. حجم نمونه در سطح دوم یا سطح مدرسه 20 می باشد به این ترتیب که پاسخ معلم ها به مقیاس جو سازمانی برای هر مدرسه تجمیع و متغیر سطح مدرسه ساخته شد. برای بررسی داده ها یک تحلیل غیر شرطی HLM(مدل آنوا یک راهه با اثرات تصادفی) اجرا شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد که انگیزه شغلی معلم در بین مدارس مختلف معنی دار بوده، و 62 درصد از تغییرات انگیزه شغلی معلم ناشی از تفاوت بین مدارس بوده و 38 درصد برای عوامل سطح معلمان تبیین شده است. بدین معنی که فضای مدرسه و جو سازمانی حاکم بر مدارس مختلف بر میزان انگیزه معلمان تاثیرگذار می باشد. نتیجه گیری : اگر عواملی که منجر به جو سازمانی مطلوب و شادکامی معلمان می شوند، در مدرسه فراهم شوند، می توان انگیزه معلمان را افزایش داده و عملکرد آنها را در فرایند یاددهی- یادگیری بهبود بخشید.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و پیوند با پدر در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
59-82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که اعتیاد به اینترنت زندگی فرد را در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار می دهد، در میان گروه های سنی مختلف نوجوانان بنا بر جذابیت های خاص اینترنت و مقتضیات این دوره سنی، بیشتر در معرض خطر هستند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و پیوند با پدر بود. روش : در این پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 187 دانش آموز (107 پسر و 80 دختر) از میان دانش آموزان دبیرستانی شیراز انتخاب شد و برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و پیوند با پدر پارکر در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. داده ها با نرم افزار آماری SPSS 16 با آزمون آماری رگرسیون گام به گام و T. Test مستقل و شاخص های مرکزی و پراکندگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پیوند با پدر و خرده مقیاس دوستان در حمایت اجتماعی ادراک شده هیچ پیش بینی در مورد اعتیاد به اینترنت نکردند، اما خرده مقیاس خانواده (01/0 P < و 28/0- = β) و افراد مهم (01/0 P < و 19/0 = β) اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کردند و در نهایت بنابر نتایج T. Test مستقل بین دختران و پسران در استفاده از اینترنت تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که حمایت خانواده و افراد مهم برای پیشگیری از اعتیاد در میان نوجوانان دختر و پسر بسیار مهم است.
مقایسه کیفیت زندگی زوجین تک فرزند با زوجین دارای بیش از دو فرزند در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی به عنوان مفهوم تازه تری از سلامتی مطرح شده است که به جنبه های روان شناختی، اجتماعی، عملکردی و جسمی مربوط می شود. یکی از رویدادهای برجسته زندگی خانوادگی تصمیم گیری درباره تعداد فرزندان است. چراکه این تصمیم بر سبک زندگی و از آن مهم تر کیفیت زندگی خانوار مؤثر است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه کیفیت زندگی زوجین تک فرزند با زوجین دارای بیش از دو فرزند در خانواده های تهرانی انجام شده است. با توجه به موضوع پژوهش، به منظور آزمون فرضیه از روش همبستگی استفاده شد. جامعه موردپژوهش زوجین تک فرزند و نیز با بیش از دو فرزند منطقه هفت شهر تهران بود. در این پژوهش نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس با حداکثر تنوع انجام شد؛ به طوری که زوجین تک فرزند و زوجین با بیش از دو فرزند سنین، سطوح تحصیلی و طبقات اقتصادی و اجتماعی مختلف انتخاب شدند. روش نمونه گیری روش تصادفی ساده است. در پژوهش ما نیز 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سؤالیSF-36) ) مشهورترین و پراستفاده ترین ابزار برای سنجش کیفیت زندگی است که در این پژوهش از آن استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که میان کارکرد جسمی، بهزیستی هیجانی، سلامت عمومی و کارکرد اجتماعی با تعداد فرزندان برای هر دو گروه رابطه برقرار است. نتایج پژوهش ما نشان داد که میان کارکرد جسمی و تعداد فرزندان رابطه وجود دارد و البته این رابطه هم در میان زوجین تک فرزند و هم زوجین با بیش از چند فرزند برقرار بوده است.
تجربه زیسته آشفتگی زناشویی در جهان ادراکی زنان؛ مورد مطالعه: کلینیک توحید شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی زناشویی دستخوش مخاطرات گوناگونی است، حادترین این مخاطرات آشفتگی زناشویی است که منجر به جدایی هیجانی و طلاق می شود. هرچند پژوهش های متفاوت و بعضاً قابل طرحی در این زمینه صورت گرفته است ولی به نظر می رسد لازم است با رویکردهای تئوریک دیگری نیز به این موضوع پرداخته شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه تصویری از زیست جهان زنانی که آشفتگی زناشویی را تجربه کرده اند با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. جامعه پژوهش دربرگیرنده زنان با تجربه آشفتگی زناشویی مراجعه کننده به کلینیک توحید شهر کرمانشاه بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده که نخست با 6 نفر از زنان مصاحبه اکتشافی انجام شده، سپس با شمار 16 نفر از آنان که خودشان یا همسرشان تجربه بیماری روانی آشکاری نداشتند، مصاحبه اصلی صورت گرفته و نمونه گیری به اشباع رسیده است. با استفاده از مصاحبه اپیزودیک و با تکیه بر روش پدیدارشناسی در روانشناسی جیورجی-ورتز جهان ادراکی زنان به تصویر کشیده شده است. پنج ساختار کلی (درون مایه) دربرگیرنده، "قصدمندی متعارض"، "درک متقابل تجربه زیسته"، "همدلی هیجانی"، "تصورات زوجین پیش از ازدواج" و "ابژه گی آموخته شده" توصیفی از تجربه آشفتگی زناشویی در جهان ادراکی زنان موردمطالعه است. بنا بر نتایج مطالعه حاضر به درمانگران بالینی توصیه می شود از این مفاهیم در مشاوره های پیش از ازدواج به منظور آگاهی بیشتر زوجین بهره گیرند.
اثربخشی درمان شناختی - تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
208-229
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی _ تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای شخصیت وابسته بود. ت روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان 19 تا 40 ساله شهر تهران که به مراکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دفتر مشاوره تنکابنی و دفتر مشاوره پژوهشگر، مراجعه کرده و بر اساس آزمون شخصیت میلون دارای اختلال شخصیت وابسته بودند، تشکیل می داند. از بین افراد جامعه 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه درمان شناختی _ تحلیلی قرار گرفت درحالیکه گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. افراد گروه کنترل و آزمایش قبل از اجرای مداخلات و یک ماه پس از اجرای مداخلات از طریق پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و مقیاس مشکلات بین فردی بارخام (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی _ تحلیلی به طور معناداری (P<0.0001) در افزایش خودکارآمدی و کاهش مشکلات بین فردی افراد گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: متخصصان حوزه سلامت روان می توانند از درمان شناختی _ تحلیلی در بهبود مشکلات بین فردی و خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته بهره مند شوند.
ساخت وهنجاریابی آزمون هوش بین فردی برای دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت وهنجاریابی آزمون هوش بین فردی گاردنر برای دانش آموزان ابتداییانجام شد. روش شناسی: روش تحقیق حاضر از لحاظ نحوه گرداوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود و از لحاظ روش از نوع تحقیقات آمیخته - بود بود و به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی بود . جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی سال پنجم و ششم مدارس ابتدایی منطقه 5 شهر در سال تحصیلی 98-97 تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش های حاضر که محقق ساخته بودند عبارت بودند از پرسشنامه هوش بین فردی که دارای 23 سوال و چهار خرده متغیر (فهم از رابطه، سازگاری ، یاری رسانی و کارگروهی) بود که روایی و پایایی ابزارهای فوق با استفاده از روش تحلیل عامل تاییدی و اکتشافی انجام شد و مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل برای 4 بعد پرسشنامه هوش بین فردی حائز برازش مناسب بود. نتیجه گیری: افرادی که دارای هوش بین فردی قوی تری هستنددرک بالایی از رابطه دارند و قواعد و هنجار های یک رابطه را بیشتر حفظ می کنند و بیشتر تمایل به مشارکت و کار گروهی وجود دارد و انگیزه ای برای رقابت های فردی و تحقیر و تمسخر دیگران وجود ندارد.
تجربه زیسته زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی، یک رابطه چندوجهی است که متأثر از عوامل گوناگون و در معرض چالش های مختلفی قرار دارد که خیانت زناشویی یکی از آسیب زاترین این چالش ها است. خیانت، نقض تعهد در رابطه دو نفره، توأم با درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با شخصی غیر از همسر است که می تواند رابطه را با نابودی مواجه کند. بر این اساس هدف پژوهش بررسی تجربه ی زیسته ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی است. پژوهش به روش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی، شیوه تحلیل کلایزی انجام شد. 14 زن آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر، مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی در شهر سنندج که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس تا حد اشباع نظری انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نقل قول های مشارکت کنندگان جمع آوری، ثبت، تحلیل و کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردید و نتیجه تحلیل داده ها سبب دست یابی به 68 کد اولیه، 13 زیر مضمون و 3 مضمون اصلی شد. سه مضمون اصلی عبارت اند از افزایش مشکلات در زندگی، آشفتگی ذهن و نابسامانی در کارکردهای ارتباطی. بر اساس یافته های پژوهش، خیانت می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر زنان آسیب دیده و البته کل خانواده بگذارد. واکنش به خیانت در زنان مختلف، متفاوت است و آگاهی از تجارب افراد خیانت دیده و شناخت حالات روانی و انتظارات آنان، این امکان را فراهم می کند که با آموزش همسران پیمان شکن از برخوردهای مخرب با مسئله کاست و با برآورده کردن انتظارات و نیازهای فرد مورد بی وفایی قرارگرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزایش داد.
اثربخشی مداخله چندوجهی لرن برمیزان استرس ادراک شده و سازگاری عاطفی زنان در شرف طلاق مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی مداخله چندوجهی لرن بر میزان استرس ادراک شده و سازگاری عاطفی زنان در شرف طلاق مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی انجام شد. روش شناسی: هدف تحقیق، کاربردی و روش گردآوری داده ها به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل 300 نفر از زنان در شرف طلاق که به اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور مراجعه کردند، بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983) در مقیاس 5 گزینه ای و ضریب پایایی 79/0، پرسشنامه سازگاری عاطفی بل (1961) در مقیاس 3 گزینه ای و ضریب پایایی 81/0 و هچنین برگزاری دوره درمانی لرن بود که طی 8 جلسه یک ساعت و نیمی برای گروه آزمایش برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مانکوا و تحلیل کوواریانس تک متغیره آنکوا استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مداخله چندوجهی لرن بر میزان استرس ادراک شده و سازگاری عاطفی زنان در شرف طلاق موثر بود؛ به طوری که موجب کاهش استرس ادراک شده (به میزان 6/41 درصد اثر) و افزایش سازگاری عاطفی در زنان در شرف طلاق (به میزان 37 درصد اثر) شد. نتیجه گیری: مداخله چند وجهی لرن بر میزان استرس ادراک شده و سازگاری عاطفی زنان در شرف طلاق موثر است.
نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه بین تعارض کار- خانواده و حمایت سازمانی ادراک شده با نیت ترک خدمت در کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
171 - 198
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه بین تعارض کار- خانواده و حمایت سازمانی ادراک شده با نیت ترک خدمت در کارکنان نظامی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد متاهل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(ناجا) در شهر تهران بود که در سال 96 به خدمت فعالیت داشتند. از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تعارض کار – خانواده( نت میر و همکاران، 1996)، مقیاس نیت ترک شغل(اوریلی، چاتمن و کالدول،1991)، پرسش نامه دلبستگی شغلی(کانونگو،1982) و پرسش نامه حمایت سازمانی ادراک شده(ایزنبرگر و همکاران، 1997) گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر مستقیم تعارض کار- خانواده بر نیت ترک خدمت(22/0=β، 01/0P ) و اثر مستقیم تعارض خانواده-کار بر نیت ترک خدمت(15/0=β، 01/0P) مثبت معنادار؛ اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک خدمت (34/0-=β، 01/0P ) و اثر مستقیم دلبستگی شغلی بر نیت ترک خدمت ( 16/0- =β، 01/0P) منفی معنادار است. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه تعارض کار – خانواده و نیت ترک خدمت (008/0 =β، 05/0P>) معنادار نیست، اما نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه تعارض خانواده- کار و نیت ترک خدمت (03/0- =β، 05/0P) معنادار است. در نهایت نتایج نشان داد که نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و نیت ترک خدمت(07/0- =β، 01/0P) معنادار است.
بررسی اثر مسئولیت اجتماعی اخلاقی و احساس همبستگی معنوی بر بروز رفتارهای انحرافی در محیط کار با نقش واسط تعهد عاطفی (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی اخلاقی و احساس همبستگی معنوی بر رفتار انحرافی با توجه به نقش واسطه ای تعهد عاطفی است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل600 نفر از کارشناسان دانشگاه فردوسی مشهد می باشد وحجم نمونه مطلوب با استفاده از فرمول کوکران242 نفر تعیین شد که با توجه به پیش بینی عدم بازگشت تعدادی از پرسش نامه ها، 300 پرسش نامه به صورت تصادفی طبقه ای بین کارکنان توزیع گردید. از این تعداد پرسشنامه، 252 پرسش نامه برگشت داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تعهد عاطفی، احساس همبستگی معنوی در محیط کار، مسئولیت اجتماعی اخلاقی و رفتارهای انحرافی استفاده شد که همه آن ها از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها مدل یابی معادله ساختاری برای بررسی برازش الگوی معادله ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که احساس همبستگی معنوی بر تعهد عاطفی تأثیر مستقیم و مثبت و بر بروز رفتارهای انحرافی تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین یافته های حاصل نشان داد که مسئولیت اجتماعی اخلاقی در تبیین تعهد عاطفی و کاهش بروز رفتارهای انحرافی نقش زیادی را ایفا می کند. این یافته ها بر نقش احساس همبستگی معنوی، مسئولیت اجتماعی اخلاقی و نقش واسط و اهمیت تعهد عاطفی در پیش بینی بروز رفتارهای انحرافی تأکید دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به احساس همبستگی معنوی، تعهد عاطفی و مسئولیت اجتماعی اخلاقی بر کاهش رفتار انحرافی اثرگذار است.
مدل یابی معادلات ساختاری پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس طرح واره وابستگی/بی کفایتی و تحمل پریشانی با نقش میانجی گری سیستم های مغزی – رفتاری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
31 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس طرح واره وابستگی/ بی کفایتی و تحمل پریشانی با نقش میانجی گری سیستم های مغزی– رفتاری در بین دانش آموزان کرج بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود و جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم دبیرستان های پسرانه و دخترانه مناطق چهارگانه شهر کرج در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش، 200 نفر در نظر گرفته شد. ابزار این تحقیق پرسشنامه های مقیاس اعتیادپذیری، فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره ناسازگار اولیه (SQ-SF)، تحمل پریشانی و نسخه کوتاه پرسشنامه سیستم های مغزی–رفتاری گری-ویلسون بود. روش آماری مورد استفاده در پژوهش، تحلیل مسیر بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS21 و Lisrel نشان داد که: مدل ساختاری پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت. نتایج نشان داد که تأثیر متغیر تحمل پریشانی بر متغیر سیستم مغزی رفتاری گریز تائید شد. همچنین تأثیر متغیر طرح واره وابستگی/ بی کفایتی بر متغیر سیستم مغزی رفتاری بازداری در سطح تائید شد و تأثیر متغیرهای بازداری رفتاری، جنگ وگریز بر متغیر اعتیادپذیری در سطح تائید شد. نتایج در فرضیه 4 و 5 نیز نشان داد که رابطه مستقیمی بین تحمل پریشانی و طرح واره وابستگی/ بی کفایتی با اعتیادپذیری، وجود دارد. همچنین رابطه ی غیرمستقیم اثر تحمل پریشانی بر اعتیادپذیری غیرمعنادار و اثر متغیر طرح واره وابستگی/ بی کفایتی ازطریق سیستم های مغزی–رفتاری بر اعتیادپذیری معنادار بود (05/0>p). در مجموع نتیجه گرفته شد که تعامل چندگانه متغیرهای طرح واره وابستگی/ بی کفایتی، تحمل پریشانی و سیستم های مغزی-رفتاری نقش مهمی در پیش بینی اعتیادپذیری نوجوانان دارند.
تأثیر آموزش برنامه بهبود رابطه بر افزایش سازگاری زناشویی زنان کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
184-200
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین عواملی که بر بقاء، دوام و رشد خانواده اثر می گذارد، سازگاری زناشویی است. سازگاری زناشویی عبارت از وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر را دارند و فرآیندی است که در طول زندگی زن و شوهر به وجود می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود رابطه بر افزایش سازگاری زناشویی زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) انجام شد. روش: برای این منظور از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد ۴۰ نفر از زنانی که داوطلب شرکت در جلسات بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدت ۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش گروهی برنامه بهبود رابطه زناشویی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. شرکت کنندگان دو گروه قبل و بعد از آموزش فرم ۳۲ سؤالی پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (۱۹۷۶) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که جلسات آموزش گروهی برنامه بهبود رابطه به طور معنی داری باعث افزایش سازگاری زناشویی و ابعاد مؤلفه رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت شده است (۰۵/۰> p ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان برای افزایش سازگاری و ارتقای رضایت زناشویی خانواده ها از برنامه های آموزشی مهارت _ محور استفاده کرد.
برنهادی مقدماتی در زمینه مشاوره خانواده با رهیافت مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از برجسته ترین نهادهای اجتماعی هر جامعه ای است. بی گمان خانواده در عصر کنونی که عصر تنیدگی است به داشتن خدمات مشاوره ای نیازمند است؛ ولی ازآنجایی که پژوهش های گوناگون نشان داده اند در مسائل خانوادگی نقش فرهنگ در هر جامعه ای بسیار پررنگ است، ازاین رو هدف از پژوهش حاضر برنهادی مقدماتی در زمینه مشاوره خانواده با رهیافت مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی است. طرح پژوهش حاضر کیفی و بر پایه تحلیل محتوا است. محتوای موردپژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و با بررسی اولیه کتاب ها و مقالات متناسب با موضوع توسط متخصصین این امر انتخاب شدند. فرایند کدگذاری منجر به سه تم اصلی با عنوان فنون برقراری رابطه، فن های درمانی و غنی سازی روابط زناشویی و 12 طبقه مبتنی بر فرهنگ اسلام و ایرانی منجر شد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوران و روانشناسان خانواده در کشور ما (ایران) می توانند در برنامه ها و کاربست های مشاوره و روان درمانی خانواده از این سه درون مایه اصلی در کارهای درمانی با خانواده ها و زوج های مراجعه کننده خویش استفاده کنند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) بر نشانه های روانی (افسردگی و بهزیستی روانشناختی) در سالمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و آگاهی از وضعیت روانی سالمندان و مداخلات روان شناختی مؤثر باعث دست یابی به بهداشت روانی این دوره می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر نشانه های روانی (افسردگی و بهزیستی روانشناختی) در سالمندان انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. در یک پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از زنان سالمند مراجعه کننده به دو مرکز توانبخشی خانه یاس و آرمان شایان شهر تهران در سال 1396 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه مساوی (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. گروه مداخله با روش گروه درمانی شناختی رفتاری آموزش دید و گروه شاهد آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های افسردگی سالمندان و بهزیستی روانشناختی بودند. داده ها در نرم افزار SPSS-22 با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) باعث بهبود افسردگی و بهزیستی روانشناختی زنان سالمند شد ( 05 / 0 > P). این یافته بدین معنی بود که مداخله درمانی منجر به افزایش میزان بهزیستی روانشناختی در زنان سالمند شد. از سوی دیگر، نگاهی به مقادیر سطح معناداری، مجذور اتا و توان آزمون نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش موثر و معنادار و میزان این اثربخشی برابر با 43/0 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) با بهبود علائم و واکنش های منفی روان شناختی از قبیل افسردگی، احساس فقدان و تنهایی می تواند منجر به افزایش امیدواری زنان سالمند، معنایابی در فقدان، کاهش اضطراب مرگ و بهبود نگرش آنها نسبت به آینده و خود شود.
اثر بخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد-شناختی رفتاری ( ACT-CBT) و رویکرد آموزش مدیریت والدین (PMT) بر سرمایه عاطفی نوجوانان پسر مبتلا به سوء-استفاده جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
71 - 98
حوزههای تخصصی:
سوءاستفاده جنسی از زمره تروماهای روان شناختی است که سلامت نوجوانان را به طور جدی تهدید نموده و آن ها را نیازمند یاری رسانی حرفه ای می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی درمان ACT-CBT و رویکرد آموزش مدیریت والدین (PMT) بر سرمایه عاطفی نوجوانان مبتلا به سوء استفاده جنسی اجرا شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، سه گروهی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. از میان 60 نوجوان پسر 14 تا 17 ساله در شهر اصفهان در تابستان 1397، 45 نوجوان بر مبنای ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارده شدند. پرسشنامه سرمایه عاطفی گل پرور (1395) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. دو گروه درمان ACT-CBT و آموزش مدیریت والدین (PMT) طی 10 جلسه تحت آموزش و درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت ننمود. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در سرمایه عاطفی ، فقط گروه درمان ACT-CBT با گروه آموزش مدیریت والدین (PMT) و گروه کنترل دارای تفاوت معنادار هستند (01/0>p)، و بین آموزش مدیریت والدین (PMT) با گروه کنترل تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p) . در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد، برای کمک به نواجوانان پسر مبتلا به سوء استفاده جنسی، درمان ترکیبی ACT-CBT از زمره درمان هایی است که می تواند سرمایه عاطفی این نوجوانان را ارتقاء دهد. این ارتقاء موجب افزایش سلامت روان این نوجوانان خواهد شد.
شیوع اعتیاد به کار در بین کارکنان بیمارستان: نقش دلبستگی به خدا و معنویت در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع اعتیاد به کار و نقش دلبستگی به خدا و معنویت در کار در پیش بینی آن در میان کارکنان بیمارستانی بوده است. روش پژوهش همبستگی بود. نمونه ی آماری 144 زن و مرد شاغل در بیمارستان های شهرستان ازنا بودند که به روش کل شماری انتخاب شدند. برای جمع آری داده ها از مقیاس کوتاه اعتیاد به کار، فرم کوتاه پرسشنامه ی دلبستگي به خدا و پرسشنامه معنویت در کار استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و تحلیل کوریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان شیوع اعتیاد به کار در میان کل کارکنان، کارکنان زن و مرد به ترتیب 76/9، 3/11 و 42/10 درصد بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه ی دلبستگی به خدا و معنویت در کار با اعتیاد به کار منفی بود و براساس نتایج رگرسیون، دلبستگی به خدا و معنویت در کار در پیش بینی اعتیاد به کار نقش منفی داشته اند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) با کنترل متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که میانگین دلبستگی به خدا در زنان و معنویت در کار در مردان بیشتر بوده است؛ اما بین زنان و مردان در میانگین اعتیاد به کار تفاوت معنی دار وجود نداشت. براساس نتایج، تقویت دلبستگی به خدا و معنویت در کار از طریق آموزش های مبتنی بر معنویت برای کارکنان بیمارستانی جهت کاهش اعتیاد به کار، پیشنهاد می شود.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سرمایه ی روان شناختی دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
36-59
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر بهبود سرمایه روان شناختی دختران نوجوان بی سرپرست صورت گرفت. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان ساکن مرکز بهزیستی شهید هاشمی نژاد شهر مشهد بود. نمونه آماری پژوهش 24 نفر از افراد در دسترسی بودندکه نمره پایینی در پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (۲۰۰۷) کسب نموده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس تئوری انتخاب به صورت گروهی در 8 گام برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. درانتها، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر افزایش سرمایه روان شناختی و مولفه های آن (امیدواری، خوشبینی، خودکارآمدی و تاب آوری) در گروه آزمایش مؤثر بود. - نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان از این رویکرد در مراکز نگهداری نوجوانان بی سرپرست و کانون های اصلاح و تربیت استفاده کرد.
سیر رشد اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی فرایند رشد و تغییر اشتیاق مسیرشغلیدانشجویان دختر دانشگاه الزهرا و مقایسه میزان اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان کارشناسی در بین ترم های تحصیلی مختلف بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود که با توجه به هدف آن از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه استفاده شد. از بین 6000 دانشجوی کارشناسی تعداد 361 نفر از دانشجویان مقیاس اشتیاق مسیرشغلی (هیرشی، فروند و هرمن،2014) را تکمیل کردند. یافته ها: براساس آمار توصیفی اشتیاق مسیرشغلی و نمره گویه های آن در میان دانشجویان ترم 5 برجسته تر از سایر ترم ها بود. در تحلیل واریانس یکراهه بین میزان اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر در ترم های تحصیلی مختلف تفاوت معنا داری وجود نداشت. اما در مقایسه زوجی میزان اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان ترم یک به طور معناداری کمتر از دانشجویان ترم سه و پنج بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اشتیاق مسیرشغلی در طول سالهای تحصیلی افزایش می یابد. بنابراین یکی از مهمترین مداخلات مسیرشغلی برای دانشجویان سال اول می تواند تمرکز بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی باشد.
مطالعه و تحلیل تاثیر رهبری ارتقا دهنده ی سلامت بر قصد ماندن کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت جسم و روان کارکنان از موضوع های مهم و در عین حال قدری مغفول مانده در سازمان های عصر حاضر است که به نظر می رسد مدیران سازمان ها می توانند با هدایت سبک رهبری خود به این سمت بر جابه جایی ها و ترک خدمت کارکنان تاثیرگذار باشند. مقوله جدیدی که در این زمینه در مباحث رهبری مطرح شده است مفهوم رهبری ارتقادهنده ی سلامت می باشد. تحقیق حاضر با هدف مطالعه ی ارتباط رهبری ارتقا دهنده ی سلامت با قصد ماندن کارکنان انجام شد. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی کارکنان ستاد استانی شرکت توزیع نیروی برق استان خراسان جنوبی را دربرمی گیرد که بر اساس آمارهای داخلی این شرکت، برابر 90 نفر مشخص شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت؛ برای برآورد حجم نمونه از جدول نمونه گیری مورگان استفاده شد. ابزار گردآوری داده های این پژوهش، پرسش نام ه است. بدین منظور، برای سنجش متغیر رهبری ارتقادهنده ی سلامت از پرسشنامه ی به کارگرفته شده در تحقیق جیمنز و همکاران (2016) و برای سنجش قص د ماندن از پرسشنامه ی هانت، آسبرن و مارتین (1981) استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق بیانگر این است که فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تاثیرگذاری رهبری ارتقا دهنده ی سلامت بر قصد ماندن کارکنان تایید گردید و در بین مولفه های هفت گانه رهبری ارتقا دهنده ی سلامت فقط نحوه کنترل کارکنان بر قصد ماندن آنها اثر داشت و اثر گذاری سایر مولفه های رهبری ارتقادهنده سلامت بر قصد ماندن کارکنان معنادار نبود.