فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند هدایت تحصیلی نوین در پایه نهم از منظر مشاوران مدارس دوره اول متوسطه انجام شد. روش شناسی:روش پژهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مشاوران مدارس در سال تحصیلی 97-96 و روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. به این صورت که از میان مشاوران مدارس تعداد 10 نفر مشاور انتخاب شده که انتخاب نمونه و مصاحبه تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. تمام مصاحبه ها با کسب اجازه از شرکت کنندگان ضبط شده، سپس برای انجام تحلیل های بعدی، متن مصاحبه ها به دقت روی کاغذ پیاده شد و بعد از تِم گذاری مضامین، به تحلیل مضامین و دسته بندی مقوله ها پرداخته شد. یافته ها:تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه نیمه ساختار یافته منجر به شناسایی چهار مقوله اصلی شده است که عبارتند از:1)نارسایی های فرآیند هدایت تحصیلی؛ 2)مشکلات آزمون؛ 3)آگاهی بخشی؛ 4)ضرورت امکانات در اجرای بهینه. نتیجه گیری:بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میان دستورالعمل ابلاغی وزارتخانه تا اجرای صحیح آن فاصله زیادی است و هدایت تحصیلی دانش آموزان نتوانسته آن چیزی که در آیین نامه مصوب شده است را به اجرا درآورد. لذا جهت آسیب شناسی فرآیند، بایستی نظرات اصلاحی مشاوران و متخصصان این حوزه را دریافت و به صورت کارشناسی فرآیند فعلی هدایت تحصیلی مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد تا بتوان به بحث متوازن سازی مدنظر در سند تحول بنیادین دست یافت.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر خشونت خانگی در خشونت علیه زنان؛ مداخله در رابطه زوجین ناسازگار ساکن شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه خشونت یک مسئله جهان ی است و همه اعضای خانواده را درگیر می کند و به نوعی بر کارکرد خانواده تأثیر می گذارد بسیار مهم است که بر روی راهبردهای درمانی مؤثر که می توانند نه تنها به خانواده بلکه به جامعه نیز کمک کند متمرکز شد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر خشونت خانگی در خشونت علیه زنان؛ مداخله در رابطه زوجین ناسازگار شهر اهواز است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر اهواز سال 1397 است. نمونه ی پژوهش شامل 4 زوج (8 نفر) از افراد مراجعه کننده به این مراکز بوده که با توجه به پرسشنامه ی خشونت علیه زنان- حاج یحیی، مقیاس سازگاری زوجی و اقرار به خشونت فیزیکی وارد دوره درمان شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بوده است از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ی ناهم زمان استفاده شده است. پروتکل درمان در دو فاز 18 جلسه مداخله و 5 مرحله خط پایه و پیگیری اول 45 روزه و پیگیری دوم 3 ماهه در مورد تمام شرکت کننده ها اعمال شد. آزمودنی ها قبل از درمان و در جلسات 4-8-12-16-18 و پیگیری 45 روزه و 3 ماهه توسط پرسشنامه های مذکور مورد تحلیل قرار گرفتند. پاسخ داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نمره های آزمودنی ها با درص د بهبودی کلی (54/55( در پایان درمان و درص د بهبودی کلی) 78/56( و سطح معنی داری ) 01/0(P< بود. در پایان پیگیری نتایج نشان داد که: زوج درمانی خشونت خانگی باعث کاهش خشونت علیه زنان شد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت، بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت زناشویی زنان پیمان شکن دارای خیانت سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فنّاوری و فضای مجازی، تسهیل ارتباط و خیانت زناشویی به یک خطر تهدیدکننده برای خانواده تبدیل شده است که می تواند رضایت زناشویی و هیجانات زوجین را با مشکل مواجه گرداند. هدف پژوهش حاضر عبارت بود از بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر شفقت بر راهبردهای تنظیم هیجان و رضایت زناشویی زنان پیمان شکن دارای خیانت سایبری. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره طلوع شهرستان هرسین در سال 1397 تشکیل دادند. از بین آنان 24 نفر به شیوه هدفمند، انتخاب و بعد از کنترل معیارهای ورود و خروج، به صورت تصادفی در 2 گروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از مقیاس رضایت زناشویی هادسون (1992) و پرسشنامه تنظیم هیجانات گارنفسکی و همکاران (2002). جلسات مبتنی بر رویکرد شفقت نیز طی 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد.به منظور بررسی فرضیات پژوهش از آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها نشان داد هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری میان دو گروه به لحاظ رضایت زناشویی (84/11 و 06/27F=) و راهبرد های انطباقی (94/14 و 47/27F=) و غیر انطباقی (08/25 و 81/22F=) تنظیم هیجان تفاوت وجود داشت (05/0p<)، همچنین اثر ثبات تأثیر در طول زمان و (11/9 و 22/10 و 75/7) همچنین تعامل زمان و اثر درمانی (32/6 و 08/25 و 12/19) نیز معنادار بود (05/0p<). نتایج حاکی از آن بود که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت، راهبرد های تنظیم هیجان غیر انطباقی را کاهش و راهبرد های انطباقی و همچنین رضایت زناشویی زنان را افزایش داد. لذا از این رویکرد می توان در بهبود شاخص های روان شناختی زنان درگیر در خیانت زناشویی استفاده نمود.
تفحص کیفی در عوامل مؤثر بر بی رمقی زناشویی: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آمار رسمی طلاق به طور کامل نشان دهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست؛ زیرا در کنار آن آماری بزرگ تر، اما کشف نشده به طلاق های عاطفی اختصاص دارد. یکی از نابسامانی های زندگی، بی رمقی زناشویی است که اگر به موقع به آن رسیدگی نشود زوجین را به سمت جدایی عاطفی سوق می دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر به هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بی رمقی زناشویی که یکی از دلایل مؤثر بر افزایش طلاق در جامعه است، انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و با تأکید بر رویکرد پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران بود و نمونه گیری به روش هدفمند از بین افراد با تجربه بی رمقی زناشویی که به کلینیک مشاوره مراجعه کرده بودند، صورت گرفت. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد و نهایتاً 227 کد باز، 21 مفهوم و 4 مقوله به دست آمد. مقولات اصلی به دست آمده در این پژوهش دربرگیرنده ویژگی های ارتباطی نامطلوب، مشکلات شخصیتی، عوامل تشدیدکننده و درگیری با پیامدهای نامطلوب بی رمقی زناشویی بود که هرکدام از آن ها شامل مفاهیمی نیز می شدند. برآیند یافته ها حاکی از درگیر بودن ابعاد فردی، ارتباطی و خانوادگی در شکل گیری این پدیده در روابط زناشویی بود و مقوله محوری یافته های پژوهش «عدم مهرورزی مستمر و مراقبت از رابطه» بود. به طورکلی نتایج نشان داد که بی رمقی زناشویی فرآیندی است که پیامدهای ناگواری در زمینه جسمی، روانی-عاطفی و اجتماعی دارد و پیشنهاد می شود که مشاوران و روانشناسان بیش ازپیش بر روی بی رمقی زناشویی و عوامل رشد دهنده آن اقداماتی انجام دهند.
بررسی و مقایسه ی کیفی ویژگی های ارتباطی خانواده ی مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کیفی ویژگی های ارتباطی خانواده ی مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زنان مطلقه مراجعه کننده به خانه ی سلامت منطقه 3 شهر تهران که حداقل 2 سال از طلاق آن ها گذشته بود و نیز کلیه زنان غیر مطلقه شهر تهران با حداقل 2 سال سابقه ی زندگی مشترک با رضایت زناشویی بالا تشکیل دادند. از میان جامعه ی مذکور نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (15 زن مطلقه و 15 زن غیر مطلقه) انجام شد. سپس با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته داده های مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کد گذاری نهایی آنها، سه شاخص اصلی در هر گروه استخراج شد: الگوهای بین فردی زوجین با یکدیگر، الگوهای بین فردی والدین-فرزندان و الگوهای بین فردی فرزندان با یکدیگر. نتایج نشان می دهد ویژگی های ارتباطی بین اعضای خانواده مبدأ در زنان مطلقه در مقایسه با زنان غیرمطلقه، ناکارآمد و غیر سازنده بوده و در نحوه ارتباطات و به دنبال آن رضایت زناشویی فرزندان این خانواده ها تأثیرگذار خواهد بود؛ لذا توجه ویژه به ویژگیهای ارتباطی در خانواده های مبدأ زوجین در مشاوره پیش از ازدواج از ضروریات داشتن جامعه سالم می باشد.
شناخت فقدان های تجربه شده در تاریخچه ی زندگی جوانان ساکن تهران: یک پژوهش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
63 - 98
حوزههای تخصصی:
فقدان، اگرچه تجربه ای مشترک میان انسان هاست، تعریف و گستره ی آن به این واسطه که افراد مختلف برداشت های گوناگونی از آن دارند کماکان چالشی پیش روی پژوهش گران و درمان گرانی است که با این پدیده روبرو می شوند. در این مطالعه، که به شیوه ای کیفی و پدیدارشناختی، با نمونه گیری هدفمند و به کمک گروه های کانونی و مصاحبه ی ژرف نگر انجام گرفت، در مجموع تجربیات 13 نفر به صورت گروهی و 8 نفر به صورت انفرادی در خصوص تعریف شان از چیستی فقدان و فقدان هایی که در طول زندگی شان تجربه کرده اند اخذ و آوا نویسی و بر اساس روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تعریف جوانان از فقدان را می توان در سه گونه ی کلی تعریف فقدان برمبنای از دست دادن، برمبنای پیامدهای هیجانی و همچنین بر مبنای نداشتن شیء مطلوب دسته بندی نمود. همچنین گستره ای از تجارب فقدان های فردی و ارتباطی شامل فوت افراد نزدیک، فقدان های خانوادگی، عاشقانه یا دوستانه، اقتصادی- اجتماعی، جسمانی و نهایتاً فقدان های مرتبط با مفاهیم ذهنی شناسایی شد. در نهایت مقایسه ای با تحقیقات گذشته نشان داد که فقدان ها دامنه ی وسیع تری از آنچه که تا کنون شناسایی شده بود را در بر گرفته و تا حد زیادی وابسته به زیست جهان و فرهنگ افراد مورد بررسی هستند. در نتیجه ضروری به نظر می رسد که تحقیقات آتی واکنش به فقدان های مختف فردی و اجتماعی را از حیث شباهتشان به واکنش های متداول در سوگ مورد بررسی قرار دهند.
بررسی ارتباط کارکرد خانواده، سبک دلبستگی و سبک های تربیتی والدین با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
121 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی ارتباط کارکرد خانواده، سبک دلبستگی و سبک های تربیتی والدین با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روش مطالعه همبستگی بود. از میان جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر ۱۲ تا ۱۸ سال منطقه پنج تهران در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۵-۹۶ به تعداد ۲۶۸۸ نفر ، نمونه ای به تعداد ۳۳۸ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید و با پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسشنامه ی سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر، آزمون اعتیاد به اینترنت و ابزار سنجش خانواده مورد ارزیابی قرار گرفتند، جهت تجزیه و تحلیل دادها از نرم افزار آماریSPSS- ۲۲ و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج تجزیه تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای کارکرد خانواده و سبک های تربیتی و سبک دلبستگی ایمن با اعتیاد به اینترنت ارتباط منفی و بین سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با اعتیاد به اینترنت ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر در طراحی برنامه های درمانی آموزشی اعتیاد به اینترنت نوجوانان استفاده گردد.
نقد و بررسی دیدگاه ها و درمان های نوین روان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به صورت گذرا به بررسی و مرور دیدگاهها و مکاتب عمده روان شناسی در سده اخیر پرداخت. از آن جایی که نظریه های مختلف روان شناسی بستر و زمینه درمان های متنوعی را فراهم نموده اند، در این نوشتار تحولات اخیر روان شناسی در صد سال گذشته در چها رمرحله مورد بررسی قرار گرفت که عبارت بودند از روان شناسی مبتنی بر نظریه روان تحلیلی، روان شناسی رفتارگرایی، دیدگاه شناختی و دیدگاه انسانگرایی که هر کدام از نظریه ها ، زمینه ساز روش های درمانی شدند مانند درمان متنی برروان کاوی، درمان مبتنی بر رفتار گرایی، درمان مبتنی بر دیدگاه شناختی، درمان مبتنی بر و جود گرایی، درمان مبتنی بر هیجان، درمان مبتنی بر تئوری انتخاب و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شدند که مورد نقد و بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری: دانش روان شناسی هنگامی که با ویژگی های شایسته اخلاقی و حرفه ای همراه می شود بدون شک می تواند فارغ از نوع دیدگاه و روش درمانی، مفید و موثر واقع شده و در خدمت سلامت و بهداشت روانی جامعه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
106-132
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش : این تحقیق نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به یکی از کلینیک های رادیوتراپی شهر تهران در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا، زوج درمانی سیستمی- سازه گرا وگروه کنترل جایگزین شدند. به منظورجمع آوری اطلاعات از "مقیاس رضایت زناشویی انریچ" استفاده شد. از آزمون های تحلیل کوواریانس یک متغیره و تعقیبی شفه جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا به طور معناداری بر افزایش رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش اثربخش بوده اند (01/0 p< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد میانگین نمرات گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا از گروه زوج درمانی سیستمی– سازه گرا به طور معناداری بیشتر است (001/0 p< ). نتیجه گیری : نتایج نشان داد که از بین دو رویکرد زوج درمانی سیستمی- سازه گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا در اثربخشی بر رضایت مندی زناشویی مؤثرتر از درمان سیستمی-سازه گرا است. بنابراین، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا می تواند به عنوان مداخله ترجیحی جهت افزایش رضایت مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه در مراکز مشاوره و روان درمانی در نظر گرفته شود.
تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برای زنان مطلقه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
155-175
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی (مهارت های خودآگاهی، مقابله با استرس و همدلی) مبتنی بر فرهنگ اسلامی در زنان مطلقه انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی از نوع روایتی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان و متخصصان زوج درمانی این شهر است که 15 نفر از مراجعان و 10 نفر از متخصصان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه و پرسشنامه متخصصان استفاده شد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری مصاحبه ها انتخاب شد. داده ها بر اساس روش لینکلن و گوبا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت های زندگی در قالب 3 محور اصلی خودآگاهی، همدلی و مقابله با استرس، 11 محور فرعی بود. مهارت خودآگاهی شامل آگاهی از خالق خود، آگاهی از معاد، قرب خداوند و شناخت وجود خود می شد. مهارت همدلی شامل زمینه سازهای فرعی خشنود ساختن، همدردی و عیادت، دید و بازدید و مراوده، و شاد بودن و شاد نمودن می شد. مهارت مقابله با استرس شامل کمک و یاری خداوند، دعا و یاد خداوند، و عبادات می شد. همچنین میزان روایی محتوایی این برنامه بر اساس روش لاوشه و مبتنی بر نظر متخصصان دارای نسبت روایی محتوایی ( CVR ) 80/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برنامه مناسب و کارآمدی برای توانمندسازی زنان مطلقه در زندگی است.
عوامل پیشگویی کننده برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مسائل اجتماعی و فرهنگی در برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای ازدواج سنتی، غرایز جنسی، بسترهای آزاد تعاملی، دل بستگی، نمای مذهبی، مقصرانگاری همسر اول، تسهیلگری خانوادگی، نمایش اقتدار، توانایی مالی و دو اقامتگاهی در برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری انجام شد. پژوهش حاضر، یک بررسی توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده مردان دارای چند همسر ساکن شهرستان سراوان در سال 1397 بود که با به کارگیری فرمول کوکران 246 نفر به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده پرسشنامه های محقق ساختهِ عوامل پیشگویی کننده و برانگیختگی روانی اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری (اسمعیلی و همکاران، 1398) بود. تحلیل داده های پژوهش با به کارگیری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فریدمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام گرفت. برآیندهای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای ازدواج سنتی (236/0= r،01/0 > P)، غرایز جنسی (291/0=r، 01/0 > P)، بسترهای آزاد تعاملی (462/0=r، 01/0 > P)، دل بستگی (289/0=r، 01/0 > P)، نمای مذهبی (489/0=r، 01/0 > P)، مقصرانگاری همسر اول (268/0=،r 01/0 > P)، تسهیلگری خانوادگی (485/0=،r 01/0 > P)، نمایش اقتدار (507/0=،r 01/0 > P)، توانایی مالی (427/0=،r 01/0 > P) و دو اقامتگاهی (433/0=،r 01/0 > P) با برانگیختگی روانی- اجتماعی مردان به زندگی چندهمسری همبستگی معنی داری وجود دارد. متغیرهای بسترهای آزاد تعاملی، تسهیلگری خانوادگی، توانایی مالی و نمای مذهبی درمجموع بیشترین تأثیر را بر برانگیختگی روانی اجتماعی برای زندگی چندهمسری را داشته اند. روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند با توجه به یافته های این تحقیق از علل گرایش مردان به زندگی چندهمسری آگاهی یافته و با توجه به آن نسبت به مشاوره خانواده ها اقدام نمایند.
بررسی سازگاری زناشویی و عملکرد ازدواج بر اساس میزان تفاوت سطح تحصیلی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
111 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات میزان تفاوت سطح تحصیلی زوجین بر سازگاری زناشویی و عملکرد ازدواج، انجام گرفته است. طرح این پژوهش، توصیفی علی- مقایسه ای بود. حجم نمونه 120 نفر از زوجین شهر اصفهان بودند که حداقل 5 سال از زندگی مشترک آن ها می گذشت. این افراد به صورت خوشه ای از میان زوجینی که در نواحی مختلف اصفهان ساکن بودند انتخاب و در سه گروه، الف: میزان تحصیلات مرد بالاتر از زن است (40 نفر)، ب: میزان تحصیلات زن بالاتر از مرد است (نفر 40) وج: سطوح همسان تحصیلی بین زوجین (40 نفر)، قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری زناشویی زوجی اصلاح شده (RDAS)، پرسشنامه ی سنجش عملکرد (کارایی) ازدواج و پرسشنامه نئو فرم کوتاه 60 سؤالی استفاده شد که با استفاده از نرم افزار spss تحلیل آماری انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس (آنکوا) و (مانکوا) نشان داد که میزان سازگاری زناشویی و برخی مؤلفه های عملکرد ازدواج، در ترکیبات زوجی گوناگون به لحاظ سطوح تحصیلی، متفاوت است. بر اساس نتایج، سازگاری زناشویی در همسرانی که تحصیلات مرد بالاتر از زن بود، بیشتر نشان داده شد؛ اما هیچ تفاوتی در عملکرد ازدواج زوجین با سطوح مختلف تحصیلی، به دست نیامد؛ اما از نظر ابراز گری عاطفی، ارتباط، اقتصاد و مسائل مالی، زوجینی که میزان تحصیلات همسانی داشتند، ن در وضعیت بهتری قرار داشتند.
پیش بینی میزان احتمال پیمان شکنی در روابط زناشویی براساس سطح تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
80-99
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف پیش بینی پیمان شکنی زناشویی، براساس میزان تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دل زدگی زناشویی زوج های ساکن شهرستان سنندج انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی بود. نمونه مورد نظر از بین زوج های داوطلب درگیر در بحران خیانت مراجعه کننده به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده بود که برای بروز خیانت درخواست جدایی یا رسیدگی مراجع قضایی را داشتند. حجم نمونه 370 نفر بود که پرسشنامه های تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر (1998)، دلزدگی زناشویی پایینز (1996) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) در آنها اجرا شد. سپس نتایج با روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که تمایزیافتگی (73/0- B =) و عملکرد خانواده (43/0- B= ) پیش بین منفی برای خیانت زناشویی هستند ولی دلزدگی زناشویی (31/ 0 B= ) نقش مثبتی در پیش بینی خیانت دارد (01/0 p≤ ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان گفت که برنامه های آموزش تمایزیافتگی و گرایش به سمت پیش گیری از دلزدگی زناشویی و درنتیجه بالابردن عملکرد خانواده می توانند پیشگیری کننده از خیانت در روابط زناشویی باشند.
رابطه پنج صفت بزرگ شخصیت با افسردگی: نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
114-137
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پنج صفت بزرگ شخصیت با نشانه های افسردگی و نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. به منظور انتخاب نمونه 400 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد و دولتی شهرستان گنبدکاووس به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی، پنج عاملی شخصیت، عزت نفس و خودکارآمدی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که روان آزردگی به عنوان قوی ترین پیش بین افسردگی، اثر مثبت معناداری بر آن داشت. درحالی که برونگرایی، توافق گرایی، عزت نفس، خودکارآمدی اثر منفی معناداری بر افسردگی داشتند. هم چنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از این بوده که متغیرهای عزت نفس و خودکارآمدی به طور همزمان در پیش بینی افسردگی براساس صفات شخصیت (برون گرایی، توافق گرایی و روان آزردگی) نقش واسطه را ایفا می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش و نقش واسطه ای عزت نفس و خودکارآمدی در ارتباط صفات شخصیت و افسردگی، برنامه ریزی جهت ارتقای سطح عزت نفس و خودکارآمدی می تواند نقش مهمی در کاهش افسردگی به واسطه تقویت صفات شخصیتی برون گرایی و توافق گرایی و کاهش روان آزردگی داشته باشد.
طراحی و آزمون الگویی از پیامدهای سازمانی برازندگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش بررسی یک الگوی پیشنهادی است که در آن تاثیر برازندگی شغلی بر نیت ترک شغل و عملکرد شغلی با میانجی گری استرس شغلی و توانمند سازی روانشناختی مورد بررسی قرار می گیرد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری است که در سال 1394 انجام شد. الگوی پیشنهادی در یک نمونه ی 256 نفری از پرستاران بیمارستان های اهواز که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، آزموده شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس (1983)، پرسشنامه نیت ترک شغل كامن، فيچمن، جنكينز و كلش (1979)، پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995)، پرسشنامه برازندگی شغلی آدامز، وبستر و بایراسکی (2010) و پرسشنامه عملکرد شغلی تن هورن و رو (1988) بودند. برای ارزیابی الگوی پیشنهادی و آزمون اثرهای واسطه ای از تحلیل معادلات ساختاری و روش بوت استرپ استفاده گردید. یافته ها بیانگر تطابق و برازش الگوی پیشنهادی با داده های واقعی داشت. در مدل تأیید شده، استرس شغلی و توانمند سازی روانشناختی میانجی گر های مناسبی در تبیین تأثیر برازندگی شغلی بر عملکرد شغلی و نیت ترک شغل محسوب می شدند. بر اساس یافته های بدست آمده پیشنهاد می شود که برای ارتقای سطح عملکرد شغلی و ماندن کارکنان در سازمان، سازمان ها شرایطی را برای بهبود سطح استرس شغلی و برازندگی شغلی یا افزایش توانمندسازی روان شناختی فراهم آورند.
بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن-آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب در سال 1398 اجرا شد. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان زلزله زده شهر سرپل ذهاب بودند که در سال 1398 به کلینیک مشاوره مرکز بهزیستی شهرستان سرپل ذهاب مراجعه داشتند که از این میان 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جلسات رواندرمانی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای دو گروه آزمایش در طی 9 هفته اجرا گردید. در خاتمه از سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه درد ذهنی ( OMMP ) اورباخ و میکلینسر(2003). به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هر دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان اثربخش بود و بین دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان از نظر میزان اثربخشی تفاوت معنی داری وجود نداشت. (p<0/5). نتیجه گیری: درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو بر درد ذهنی تاثیر بسزایی دارند و از آنها در جهت پیشگیری از ابتلا به اختلالهای روانشناختی می توان بهره برد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار به شیوه گروهی (EFCT)و اموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه(PAIRS) در الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی مقایسه ای زوج درمانی هیجان مدار به شیوه گروهی (EFCT) و آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه (PAIRS) در الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر طرح، شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون و با یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق کلیه زوجینی که به منظور حل مشکلات زناشویی به یکی از مراکز مشاوره خشت اول، مهرماندگار،کوک زندگی، کلینیک امام هادی (ع) در سال 97 مراجعه نموده اند. نمونه پژوهش ۲4 زوج از افراد داوطلب بودند که به طور تصادفی درسه گروه؛ یک گروه آزمایش ودوگروه کنترل(در هر گروه 8 زوج) جایگزین شدند. در حقیقت گروه های آزمایشی هر کدام متعلق به یکی از شیوه های زوج درمانی( هیجان مدار- مهارت های ارتباط صمیمانه پرز) بودند. محتوی جلسات طبق مبانی درمان هیجان مدارو مهارت های ارتباط صمیمانه پرز تهیه و طی 9 جلسه ( هفته ای یک جلسه) درگروهای آزمایشی اجرا شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین (CPQ) بود؛که قبل از مداخله و بلافاصله پس ازمداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار F بدست آمده برای هر سه الگوی ارتباطی در سطح آلفای 05/0 معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: زوج درمانی هیجان مدار و آموزش مهارت های ارتباط صمیمانه پرز بر بهبود روابط زوجین موثر است. از میان دو رویکرد درمانی آموزش مهارت ارتباطی به شیوه پرز بر الگوهای ارتباطی زوجین موثر تر بود.
نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی خودکارآمدی والدینی در دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی خودکارآمدی والدینی در دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج که در سال تحصیلی 1397- 1396 مشغول به تدریس بوده اند. حجم نمونه شامل 150 نفر از دبیران آموزش متوسطه دوم بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران (1996)، مقیاس انعطاف پذیری خانواده شاکری (1999) و مقیاس انسجام خانواده سامانی (1381) جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 71/0، 77/0 و 81/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون خطی در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های انعطاف پذیری و انسجام خانواده توانایی پیش بینی خودکارآمدی والدینی را داشتند(001/0>P). نتیجه گیری: خانواده های دارای انسجام عاطفی مناسبی، با توجه به قابلیت خانواده های سالم به لحاظ مهارتهای ارتباطی و انسجام عاطفی مناسب فرصت تبادل اطلاعات مهیا و درنتیجه والدین چنین خانواده هایی توانایی بیشتر در والدگری و تربیت فرزندان از خود بروز می دهند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر کیفیت زندگی و گرایش به طلاق زوجین تازه ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی « شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن» بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش میل به طلاق در زوجین پرداخت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه کنترل بود. جامعه آماری از بین زوجین تازه ازدواج کرده مراجعه کننده به مرکز خدمات مشاوره حکمت بود که تعداد 40 زوج (40 نفر مرد و 40 نفر زن)، به صورت در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 20 زوجی (گروه آزمایش و گروه گواه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی که در سال 1996 توسط گروهی از کارشناسان سازمان بهداشت جهانی ساخته شد و پرسشنامه استاندارد میل به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986)؛ به نقل از قادر پور (1393) استفاده شد. در اجرای مداخله درمانی، گروه آزمایش به مدت هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) به شیوه گروهی، با رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن قرار گرفتند؛ درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. دادها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که ش ناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر افزایش کیفیت زندگی و مؤل فه های سلامت ج سم (05/0; P-Value<59/3F=)، سلامت روان (05/0; P-Value<13/6F=) و سلامت محیط (05/0; P-Value<10/6F=) در مرحله پس آزمون مؤثر بوده است، اما ماندگاری اثر نداشته است. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر کاهش میل به طلاق مؤثر بوده است (05/0; P-Value<67/6F=)، اما ماندگاری اثر نداشته است. از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت افزایش کیفیت زندگی و کاهش میل به طلاق زوج ها استفاده کرد.
بررسی واکنش های ارتباطی زنان قربانی بی وفایی همسر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
31-58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی واکنش های ارتباطی زنان قربانی بی وفایی همسر بود. روش: در این مطالعه از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده شد. شرکت کنندگان را زنان قربانی بی وفایی همسر شهرستان شمیرانات در سال 1395 تشکیل می دادند. برای نمونه گیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری ادامه داشت و نهایتاً تعداد 18 زن قربانی بی وفایی همسر مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند و جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل موضوعی (تماتیک) استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها در خصوص واکنش ها و تجارب ارتباطی زنان قربانی بی وفایی، منجر به تولید 2 تم یا مضمون اصلی، 10 مضمون فرعی و 29 مفهوم اولیه گردید. تم یا مضمون اصلی و زیر طبقات آن عبارت بود از «الف) گسستگی ارتباطی شاملِ مضامین فرعیِ: 1- گسستگی رابطه مادر- فرزندی، 2- گسستگی رابطه پدر – فرزندی، 3- گسستگی رابطه زناشویی، 4- گسستگی روابط خانوادگی، 5- گسستگی روابط بین فردی، 6- گسستگی رابطه با خدا و ب) پیوستگی ارتباطی شاملِ مضامین فرعیِ: 1- پیوستگی روابط همسری، 2- بهبود رابطه مادر- فرزندی، 3- دریافت حمایت اجتماعی، و 4- اعتلای رابطه با خدا». نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که بی وفایی دارای آثار ارتباطی مشابه و بعضاً مختلفی است که توسط افراد قربانی تجربه می شود. همچنین برخی از واکنش های ارتباطی می تواند سازگارانه یا ناسازگارانه باشد. این امر بیانگر ادراک متفاوت زنان قربانی است که موجب ایجاد الگوهای متفاوتی از واکنش دهی ارتباطی به بی وفایی در آنها می شود. نتایج بر اساس نظریه دلبستگی و نظریه سازه های اجتماعی تفسیر و تبیین شد.