فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی الگوی غنی سازی صمیمیت زناشویی در دیدگاه اسلامی بود. بدین منظور داده های مطالعه به روش کیفی از نوع تحلیل مضامین از میان منابع اسلامی شامل آیات قرآن و روایات معصومین (ع) با روش نمونه گیری نظری استخراج شد. با استفاده از کلیدواژه های مرتبط با موضوع و با کمک نرم افزارهای جستجوگر از میان آیات قرآن و پنجاه منبع روایی اسلامی که شامل منابع حدیثی شیعی و سنی از علمای متقدم و متأخر بود، عبارات مرتبط گردآوری شد و با استفاده از روش استرلینگ، تحلیل گردید. پس از اعتمادپذیری داده های کیفی، 33 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر از تحلیل داده ها حاصل شد. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی غنی سازی صمیمیت زناشویی دارای اصول، ارکان، ابعاد، موانع، مناطق هیجانی و نحوه ارزیابی آن است. ابعاد صمیمیت از نظر این الگو شامل؛ صمیمیت های عاطفی، جسمی، جنسی، معنوی، همباشی، اقتصادی و کلامی است. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی صمیمیت بر چهار محور، ابعاد صمیمیت، مناطق هیجانی، شدت و ضعف هیجانات و صمیمیت انتظاری و واقعی صورت می گیرد. نتایج این مطالعه می تواند برای مشاوران خانواده و زوج درمانگران به منظور تدوین برنامه های غنی سازی صمیمیت زناشویی مبتنی بر دیدگاه اسلامی و ارزیابی آن مؤثر واقع شود.
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
122-140
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل مهم در ازدواج پایدار صمیمیت زناشویی زوجین است. در صورتیکه صمیمیت زناشویی زوجین از بین برود بر نگرش آن ها به روابط فرازناشویی تاثیر می گذارد. علاوه بر این از عوامل مؤثر بر نگرش افراد به روابط فرازناشویی سبک های دلبستگی زوجین است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی در زوجین در شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل؛ پرسشنامه نگرش نسبت به روابط فرازناشویی مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2002) بود. حجم نمونه این پژوهش 650 نفر شامل 357 زن و 293 مرد بود.تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS توسط شرکت SPSS نسخه20 انجام شد. یافته ها: بررسی ضرایب مسیر و مقادیر استاندارد شده آنها و همچنین کمیت های t مربوط به آن ها نشان داد که اثر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر صمیمیت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر مستقیم صمیمیت زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر غیر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر نگرش به خیانت زناشویی معنا دار است ( P ≤0/05 ). نتیجه گیری: از آنجایی که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کننده سبک های دلبستگی ناایمن و نقش صمیمیت زناشویی در نگرش افراد به خیانت زناشویی باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تاکید کرد.
واکاوی تجارب و ادراکات روان شناختی بیماران بهبود یافته ی کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
244-271
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف واکاوی تجارب و ادراکات روان شناختی بیماران بهبود یافته ی کووید 19 انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت . جامعه ی این پژوهش شامل بیماران بهبود یافته از ویروس کرونا در استان تهران بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. یافته ها: پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی مضامین، 9 مضمون اصلی واکنش اولیه تنهایی و نیاز به دریافت شفقت، پیامدهای منفی، نزدیکی به مرگ و واکنش افراد، فعالیت های موثر در تاب آوری، سرایت متقابل احوالات روحی بیمار، مراقبان و کادر درمانی، اثر بیماری بر معنا و سبک زندگی، دل مشغولی در حوزه ی وظایف و تعهدات، پیشنهادات به دست آمد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد تجربه مبتلایان کووید 19 با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی دارد و آگاهی از این تجربیات به متخصصین و سیاست گذاران کمک می کند تا از بحران روان شناختی در دوره ی پساکرونا پیشگیری و افراد جامعه را از نظر روانی برای مواجهه با اپیدمی ها آماده کنند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های فرزند پروری مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۰۹-۱۸۴
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد برسبک های فرزندپروری مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح دو گروهی ناهمسان با پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه آماری کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنیِ محصل (سال تحصیلی 98 -1397) در مقطع ابتدایی شهر بجنورد بود. با نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب و به طور غیر تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفره) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه ی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفتگی در 8 جلسه ی90 دقیقه ای اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش سبک فرزندپروری مقتدرانه و کاهش سبک فرزندپروری سهل گیرانه شده (p≤0/01) و بر سبک فرزندپروری مستبدانه مادران گروه آزمایش تأثیر معنی داری نداشته است (p≥0/05). نتیجه گیری: برنامه ی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند باعث بهبود سبکهای فرزند پروری مادران کودکان کم توان ذهنی شود.
رابطه قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی با ماندگاری در درمان اعتیاد مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر از مهم ترین مشکلات عصر مدرن است که موجب ناکارآمدی افراد جامعه شده و با ایجاد مشکلات عمده در زمینه های سلامتی، رفتاری و اقتصادی، باعث از بین رفتن زندگی و بودجه ملی برای مبارزه یا جبران صدمات ناشی از آن شده است.این پژوهش با هدف تعیین رابطه قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی با ماندگاری در درمان اعتیاد مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان انجام شد. پژوهش حاضر با هدف کاربردی و روش توصیفی و با گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و از نمونه آماری به تعداد 153 نفر به صورت نمونه گیری نسبتی در دسترس از جامعه آماری مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد زنجان بررسی شد. جهت بررسی مدل مفهومی و آزمون فرضیه ها نیز از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی روابط بین متغیرهای ماندگاری درمان اعتیاد، قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی مددجویان به صورت مثبت و معنادار بوده و ضرایب تأثیر مسیرهای مرتبط با قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی مددجویان بر ماندگاری درمان اعتیاد مددجویان به صورت مثبت و معنادار گزارش شد.بنابراین قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی از عوامل مؤثر در پیش بینی ماندگاری درمان اعتیاد مددجویان مرد است.
تدوین مدل نیت ترک شغل درکارمندان بانک مرکزی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت: نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه ترک شغل یکی از چالش های مهم در سازمان ها محسوب می شود و از دست دادن هر کارمند سبب تحمیل هزینه-های سنگین به سازمان می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین سه گانه تاریک شخصیت و نیت ترک شغل کارکنان بانک مرکزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود ، جامعه آماری پژوهش پرسنل بانک مرکزی بود که در سال 1398 مشغول خدمت بودند، از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس نیت ترک شغل(کیم و لیونگ، 2007) ، مقیاس دوجین کثیف(جنیسون و وبستر،2010) و مقیاس حمایت سازمانی ادراک شده(آیزنبرگر و همکاران،1986) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم شخصیت های ماکیاولیسم (25/0 =ß، 01/0>P) ، خودشیفته (48/0 =ß، 01/0>P)و ضداجتماعی بر نیت ترک شغل (26/0 =ß، 01/0>P) مثبت معنادار است و اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک شغل (31/0- =ß، 01/0>P) منفی معنادار بود. درنهایت نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین شخصیت ماکیاولی(011/0 =ß، 05/0>P)، شخصیت خودشیفته(012/0 =ß، 05/0>P) و شخصیت ضد اجتماعی با نیت ترک شغل(011/0 =ß، 05/0>P) نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین مسئولان بانک مرکزی می توانند جهت کاهش تاثیر منفی سه گانه تاریک شخصیت و پیشگیری از تمایل به ترک شغل اقداماتی انجان دهند که کارکنان توجه و حمایت سازمنا را به طور محسوس درک کنند.
اضطراب بیماری در پرستاران بیمارستان : پیش بین های ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در دوران کووید -۱۹
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
113 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع کووید-19، اضطراب بیماری به ویژه در بین پرستاران افزایش یافته است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب بیماری از طریق ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در دوران کووید-19 انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران بیمارستان های مختص کووید-19 در سال 1399 بودند. از بین 450 نفر از پرستاران واجد شرایط 250 پرستار به عنوان نمونه با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ها شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش 2 به صورت انلاین پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب بیماری کرونا با ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روانشناختی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روانشناختی می توانند به طور معناداری21 درصد از تغییرات اضطراب بیماری پرستاران را پیش بینی کنند. بنابراین، پیشنهاد می شود برنامه ریزی های لازم در جهت کاهش اضطراب بیماری کرونا در پرستاران در شرایط همه گیری انجام شود.
عوامل مؤثر در بروز اندیشه طلاق در متقاضیان طلاق: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراد در طول دوران زندگی مشترک می توانند افکار طلاق را تجربه کنند که در ادبیات به آن «اندیشه طلاق» می گویند این پژوهش با هدف شفاف سازی عوامل تأثیرگذار بر بروز اندیشه طلاق در بین افراد متقاضی طلاق انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع داده بنیاد است. ازاین رو با 28 فردی که متقاضی طلاق بودند و به یکی از دادگاه های خانواده شماره یک و دو تهران مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه نیمه ساختاریافته ای صورت گرفت و یافته های آن به ترتیب با روش استراوس و کربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد در شکل گیری اندیشه طلاق چهار عامل عمده نقش اساسی دارد. این چهار عامل عبارت اند از نخست عوامل پیش از ازدواج مانند ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام، انتخاب همسر نامناسب و طی نکردن درست فرآیند آشنایی؛ دوم عوامل فردی مانند انتظارات، عدم علاقه مندی به همسر، خستگی روان شناختی؛ سوم عوامل رابطه ای مانند مسئولیت ناپذیری همسر، اختلالات روانی همسر، عدم وجود عشق و علاقه مندی، خشونت خانگی، پیمان شکنی، مشکلات جنسی، تعارضات مکرر و عدم ادراک انصاف در رابطه؛ و چهارم عوامل محیطی مانند اعتیاد، تعارض کار و خانواده، مشکلات مالی و رابطه با خانواده همسر. نتایج پژوهش تأثیر عوامل گوناگونی را نشان داد که منجر به شروع اندیشه طلاق در تفکر فرد می شود اما این عوامل را نمی توان به تنهایی تعیین کننده ی تصمیم به طلاق دانست.
هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا بود. این پژوهش بر روی 309 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند و از بین افرادی که یکی از نزدیکان خود را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده بودند انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و از طریق نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-23 تحلیل شدند. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) با مقدار 941/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) با مقدار 917/0 و برای کل پرسشنامه با مقدار 835/0 گزارش شد. همچنین ضرایب گویه های پرسشنامه برای دو خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) بین 589/0 تا 862/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) بین 534/0 تا 899/0 قرار دارد که نشانگر روایی سازه این مقیاس است. همچنین نتایج نشان داد با توجه به مقدار شاخص های برازندگی تطبیقی (926/0)، شاخص توکر-لوییس (917/0)، شاخص برازندگی فزاینده (927/0)، شاخص برازش تطبیقی مقتصد (826/0)، شاخص برازش هنجار شده مقتصد (785/0)، شاخص برازندگی ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (068/0) و شاخص نسبت خی دو به درجه آزادی (42/2) نشان می دهد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. بین بی اعتباری اجتماعی با اعتبار اجتماعی (352/0-) حمایت اجتماعی (227/0-)، افسردگی (612/0)، اضطراب (510/0) و استرس (599/0) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین اعتبار اجتماعی با حمایت اجتماعی (710/0)، افسردگی (475/0-)، اضطراب (597/0-) و استرس (643/0-) رابطه معناداری وجود دارد (01/0 >p) که این نتایج نشان می دهد مقیاس معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) از روایی همگرایی مناسبی نیز برخوردار است.
تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
239 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه بود. طرح این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان خمینی شهر بودند. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان وابسته به تلفن همراه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس وابستگی به تلفن همراه MPAI لونگ (2007)، جو عاطفی خانواده هیلبرن (1964)، حمایت اجتماعی والدین پرسیدانو و هلر (1983)، شادکامی OHQ (1987) و احساس تنهایی UCLA (1980) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که جلسات روان-نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر کاهش احساس تنهایی، افزایش شادکامی، بهبود روابط عاطفی نوجوانان و حمایت اجتماعی والدین آنان موثر بود و این تأثیرات در دوره پیگیری نیز پایدار بودند (05/0>p). بنابراین مداخله روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی، مداخله ای مؤثر برای بهبود وضعیت روانشناختی نوجوانان وابسته به تلفن همراه است.
مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی - وجودی و انسان گرا-وجودی بر رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
53-79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی در رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش یک کار آزمایی تصادفی کنترل شده بود که با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون_ پس آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروه های موازی آزمایشی و گروه کنترل انجام شد. جامعه آزمودنی های پژوهش، زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه نخست سال 1398 بود؛ از طریق نمونه گیری تصادفی 32 آزمودنی از این جامعه انتخاب و پس ازآن با به کارگیری نمونه گیری تصادفی جایگزینی در گروه های آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با مقیاس رضایت جنسی متسون و تراپنل (2005) انجام شد. آزمودنی های گروه های آزمایشی جداگانه در نه جلسه هفتگی 120 دقیقه ای شرکت کردند. یافته ها: نتایج مدل خطی عمومی واریانس یک راهه با آزمون اندازه گیری های مکرر نشان داد که مداخلات شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی، رضایت جنسی را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار افزایش دادند (4 F= ؛ P<0/05 ) همچنین نتایج نشانگر تأثیر بیشتر گروه شناختی_ وجودی (6 MD= ؛ P<0/05 و انسان گرا _ وجودی در پس آزمون (1 MD= ؛ P<0/05 ) و تأثیر بیشتر گروه وجودی در آزمون پیگیری بود (12 MD= ؛ P<0/05 ). نتیجه گیری: به کاربستن روش های روان درمانی گروهی شناختی_ وجودی و انسان گرا _ وجودی برای افزایش رضایت در رابطه جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با روان درم انی وجودی برای انجام موفق امور مشاوره و روان درمانی کارآمدتر می نماید.
ادراک احساس گناه انتقال یافته از پدرومادر: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس گناه انتقال یافته پدیده ای است که با توجه به نقش ها و وظایف تعریف شده در بستر خانواده و پویایی های ارتباطی روابط والد-فرزندی، کم وبیش در همه تعاملات خانوادگی مشاهده می شود، ولی حالت فراگیر آن موجب الگوهای هیجانی و رفتاری ناسازگار می گردد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فرزندان از احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر بود. پژوهش حاضر از دید روش شناسی از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای و از راه نمونه گیری هدفمند و در دسترس صورت گرفت. جامعه موردپژوهش را خانم های 29 تا 38 سال ساکن تهران در زمستان 1398 در تهران تشکیل دادند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. تحلیل برآمده از داده های مصاحبه به صورت کلی در سه محور چگونگی ادراک احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر، زمینه های ایجاد احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر و سازوکارهای کاهش احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر دسته بندی شد. برآیندهای برآمده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی نشان داد ادراک احساس گناه دربرگیرنده هیجان های آزاردهنده، شناخت ناسازگار و کنشگری ناکارآمد است. عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در ایجاد احساس گناه نقش داشته و سازوکارهای کاهش احساس گناه دربرگیرنده بینش یابی، جبران و گسلش می شود. نتایج حاصله افزون بر افزایش بینش درباره پدیده احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر و زمینه های ایجاد آن، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باهدف تسهیل و بهبود در روابط والد- فرزندی شود.
نمود شناسی کشش زناشویی در میان همسرهای ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود کشش در رابطه زناشویی جهت ایجاد علاقه میان همسران ضروری است. افراد و گروه های گوناگون احتمالاً کشش را به شیوه های گوناگونی درک و تفسیر می کنند. هدف این پژوهش نمودشناسی کشش زناشویی در میان زوج های ایرانی با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 17 نفر از زنان و مردان ایرانی دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش کشش زناشویی را همچون دوست داشتنی بودن و خوشایندی رابطه زناشویی ادراک می کنند و کشش زناشویی دربرگیرنده دو مقوله اصلی کشش همسر (دربرگیرنده مؤلفه های کشش ظاهری، عاطفی، رفتاری، فکری، اخلاقی و اجتماعی) و کشش رابطه همسری (دربرگیرنده مؤلفه های پایداری، لذت، خوشنودی، آرامش و شادی) بود. بررسی مفهوم کشش زناشویی در بافت های فرهنگی دیگر و فرآوری ابزار برای سنجش آن و توجه به ابعاد مفهومی کشش زناشویی در آموزش، ارزیابی، مشاوره و درمان زناشویی، پیشنهاد گردید.
کاوش و مقایسه شاخص های تطابق شغلی در زنان و مردان در بحران: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۴۹-۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شاخص های تطابق شغلی در بحران در زنان و مردان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته (کیفی-کمی) محسوب می شود. خانواده های ساکن در شهر سرپلذهاب که پس از زلزله کرمانشاه همچنان در شهر خود ماندند و با شرایط منطقه سکونت خود انطباق یافتند، جامعه آماری مطالعه را تشکیل می دادند. برای انتخاب اعضای نمونه از شیوه تصادفی خوشه ای استفاده شد. از بین مجموع خانواده های ساکن در شهر سرپلذهاب پنج منطقه انتخاب شدند و با توجه به موارد فوق، تعداد 380 نفر از خانواده های شهر سرپلذهاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری تطابق شغلی با بحران از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. ساخت و تنظیم این پرسش نامه ها از طریق مضمون های احصایی از داده های کیفی بدست آمد. در پژوهش حاضر ضریب اعتبار کل پرسشنامه تطابق شغلی با بحران886/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد و به منظور بررسی جزئی تر نتایح آزمون تعقیبی توکی گزارش شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های تطابق حرفه ای(مشغولیت های حرفه ای بر مدار توانایی و مهارت، مشغولیت های حرفه ای بر مدار دانش و مشغولیت های حرفه ای بر مدار انگیزش) میان زنان و مردان تفاوت معناداری بوجود نیامد. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان اینطور نتیجه گرفت که با توجه به شرایط بحران، زنان و مردان با توجه به نقش های جنسیتی خود، بخوبی در بحران انطباق پذیری لازم را پیدا کردند و میان آنان تفاوت خاصی از حیث تطابق شغلی یافت نشد. [1] MANOVA
مدل یابی ساختاری تعارض والد – فرزند و درگیری تحصیلی در دانشجویان با تأکید بر نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان
حوزههای تخصصی:
درگیری تحصیلی عامل بسیار برجسته ای در رسیدن به تجربه یادگیری است که موفقیت تحصیلی دانشجویان را به شکل غیرمستقیم تضمین می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه ی میان تعارض والد – فرزند و درگیری تحصیلی صورت پذیرفت. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل همه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه لرستان به تعداد 7500 دانشجوی کارشناسی در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر پایه قاعده سرانگشتی کلاین برابر 240 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسش نامه ارزیابی رابطه والد- فرزند (PSRS؛ Fine, Moreland & Schwebel, 1983)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان-فرم کوتاه (DERS-16؛ Bjureberg et al., 2016( و مقیاس درگیری تحصیلی (AES؛ Reeve & Tseng, 2011 بود. همه تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای بسته آماری برای علوم اجتماعی 22 SPSS- و نرم افزار آموس 24 AMOS- انجام شدند. یافته ها نشان داد که تعارض والد-فرزند دارای اثر مستقیم و مثبتی بر دشواری در تنظیم هیجان بود (01/0>P، 51/0= β)؛ ولی بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم نداشت (05/0<p). همچنین دشواری در تنظیم هیجان دارای اثر منفی بر درگیری تحصیلی بود (01/0>P، 25/0-= β). نتایج غیرمستقیم نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان توانست نقش میانجی گری در رابطه میان تعارض والد – فرزند و درگیری تحصیلی ایفا کند (05/0>P، 13/0-= β)؛ بنابراین هرچه تعارض والد-فرزند بیشتر شود، مشکلات هیجانی جوانان بیشتر می شود و دشواری در تنظیم هیجان بالاتر درگیری تحصیلی کمتری را به دنبال دارد.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر مثبت اندیشی بر تحمل پریشانی و امید به زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش درمانی مثبت اندیشی بر بهبود تحمل پریشانی و امید به زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مبتلایان به دیابت در شهرستان کاشمر بود که توسط دانشگاه علوم پزشکی معرفی شده بودند. 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ (DTS) ﺳﯿﻤﻮﻧﺰ و ﮔﺎﻫﺮ (2005) امید به زندگی اشنایدر (1991). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تحمل پریشانی و امید به زندگی مبتلایان به دیابت که مداخله ی مثبت اندیشی را دریافت کردند نسبت به اعضای گروه کنترل، افزایش معناداری داشته است؛ بنابراین می توان روش درمانی مثبت اندیشی بر بهبود تحمل پریشانی و امید به زندگی مبتلایان به دیابت تأثیر دارد.
مطالعه وضعیت سواد رسانه در جوانان استان چهارمحال و بختیاری و بررسی نقش آن در کیفیت زندگی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از رسانه ها بخش جدایی ناپذیر زندگی اغلب انسان ها شده است و لذا سواد رسانه ای مبحثی جدید در زمینه استفاده از فناوری و رسانه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سواد رسانه در جوانان استان چهارمحال و بختیاری و بررسی نقش آن در کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. حجم نمونه شامل 429 جوان در دامنه سنی 19 تا 35 سال در استان چهارمحال و بختیاری بود که به روش طبقه ای انتخاب شدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های جمعیت شناختی، سواد رسانه ای و کیفیت زندگی استفاده شد. داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانکین، انحراف استاندارد، همبستگی) و استنباطی (تی مستقل و تحلیل واریانس) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد 5/2 % از جوانان سواد بسیار پائین، 8/15 % ضعیف، 30% کمتر از متوسط، 4/35 % بالاتر از متوسط، 8/12 % بالا و 9/2 % بسیار بالا بوده اند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سواد رسانه و کیفیت زندگی رابطع مثبت معناداری وجود دارد (05/0>P). این یافته ها مورد بحث قرار گرفتند.
اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی شهر تهران بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی دوره سوم و چهارم مناطق 6 و 11شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با تعداد 3123 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل( 15نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون املاء فلاح چای(1974)، پروتکل آموزش 9 جلسه ای روش چندحسی روسنر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss-21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش چندحسی روسنر بر دانش اموزان دارای اختلال نوشتن املاء اثربخش بوده است 0/05) ( P<. نتیجه گیری : بنابراین توجه به این روش چند حسی نقش مهمی در بهبود اختلال نوشتن بویژه املاء دانش آموزان دارد.
اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
23 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دختران نوجوان(12-18 سال) شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1399 که با استفاده از نمونه گیری دردسترس 40 دختر نوجوان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل(20 نفر) و گروه آزمایش(20 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر(1999) بود. همچنین بر روی گروه آزمایش بسته آموزشی ارتباط سالم با جنس مخالف در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-19 در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میانگین نمرات تفاوت معناداری وجود دارد(P≤0.05)، به عبارت دیگر آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر بهبود کنترل برون ریزی خشم، کنترل درون ریزی خشم و مهارت اجتماعی نوجوانان دختر تاثیر معناداری دارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری و دارای مشکلات رفتاری هیجانی بودند. نمونه شامل 16 دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل به تساوی قرار گرفتند، پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک قبل و بعد از مداخله و پیگیری یکماهه توسط مادران آنها تکمیل گردید. درمان شناختی رفتاری والد - کودک برای گروه مداخله در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای هفتگی اجرا شد. جلسات اول تا ششم به کودکان و جلسات هفتم و هشتم به مادران آنها اختصاص داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: اجرای درمان شناختی رفتاری والد – کودک منجر به کاهش اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، توجه و تفکر، رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگری درکودکان گروه مداخله شد علاوه براین در متغیرهای اضطراب، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی و توجه بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده گردید. نتیجه گیری: استفاده از درمان شناختی رفتاری والد – کودک که به طور همزمان والد بازمانده و کودک را در فرایند درمان مدنظر قرار می دهد می تواند در کاهش مشکلات رفتاری هیجانی کودکان پس از فقدان والد موثر باشد.