فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:با توجه به اهمیت تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در حیات اجتماعی، پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مقایسه ای است، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 زوج متقاضی طلاق (30 نفر زن و 30 نفر مرد) و 30 زوج به عنوان زوجین عادی از طریق همتاسازی انتخاب، و دو پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و آمیختگی فکر - عمل تجدید نظر شده (TAF-R) بر روی آنها اجرا، و برای آزمون فرضیه ها از تجزیه تحلیل واریانس دو طرفه بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج اولأ نشان داد که زوجین متقاضی طلاق در برخورد با تجربه منفی از راهبردهای منفی و زوجین عادی از راهبردهای مثبتِ تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، و همچنین از نظر تمام مؤلفه های آمیختگی اندیشه- کنش به جزء مؤلفه های احتمال خطر و TAFاخلاقی، بین دو گروه از زوجین تفاوت مشاهده شد که در سطح (05/0 > p) معنادار می باشد، و دوم این که بین دو گروه از زوجین از نظر تمام راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه – کنش با اعمال نقش جنسیت در سطح (05/0 > p) تفاوت معناداری بدست آمد، و در نهایت F (F اثر متقابل) به غیر از راهبردهای (نشخوارگری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و فاجعه انگاری) و مؤلفهِ TAF اخلاقی در سایر راهبردها و مؤلفه ها در سطح (05/0 >p) معنادار می باشد.. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین زوجین متقاضی طلاق و عادی از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش می باشد، این نتایج نقش و اهمیت چنین متغیرهای را در پایداری روابط زناشویی خاطر نشان می سازد.
مقایسه ی میزان اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هیپنوتراپی شناختیرفتاری گروهی و درمان شناختیرفتاری گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان انجام پذیرفت.
روشکار: جامعهی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام نوجوانان پسر ساکن در مدارس شبانهروزی شهرستان تایباد در سال تحصیلی 91-1390 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از 250 نفر از نوجوانان ساکن در یک مرکز شبانهروزی، پرسشنامهی عزت نفس کوپر-اسمیت به عمل آمد و با توجه به نمرهی عزت نفس پایینتر از 23، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه شاهد جایگزین شدند. سپس گروههای آزمون به مدت 2 ماه (در هر هفته یک جلسهی 2 ساعتی) تحت درمان هیپنوتراپی شناختیرفتاری و درمان شناختیرفتاری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره جهت بررسی میزان تغییر در عزت نفس، مجددا آزمون مذکور به عنوان پسآزمون در همهی افراد اجرا گردید. دادهها با کمک نرمافزار SPSS نسخهی 19، آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل گردیدند.
یافتهها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که نمرات عزت نفس در گروههای آزمون در مقایسه با شاهد افزایش معنیداری داشته است (01/0P<) اما هیپنوتراپی شناختیرفتاری منجر به افزایش بیشتر، اما غیر معنیدار عزت نفس نسبت به درمان شناختیرفتاری گروهی شد.
نتیجهگیری: هیپنوتراپی شناختیرفتاری و درمان شناختیرفتاری گروهی
میتوانند عزت نفس نوجوانان را افزایش دهند اما بین این دو تفاوت معنیداری دیده نشد.
بررسی تأثیرآموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین شهر خرم آباد بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد در سال 89 - 1388 بودند. نمونه پژوهش30 زوج (60 نفر) بودند که از بین افراد در دسترس انتخاب شده، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سبک های عشق ورزی «لی» بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی و فداکارانه تأثیر دارد (05/0>p) ولی بر سبک عشق ورزی بازیگرانه تأثیر ندارد(05/0<p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل توانسته است که سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی، و فداکارانه زوجین را بهبود بخشد.
مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها در کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس زناشویی از عوامل مهم بروز و تداوم بیماری کرونری قلب و پیامدهای نامطلوب این بیماری است. هدف اساسی پژوهش حاضر، اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها، بر استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی بود. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی، از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متاهل به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان مقیاس استرس زناشویی استکهلم ـ تهران، پرسشنامه حمایت خانوادگی و پرسشنامه جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. فقط گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند. طبق نتایج بین اثربخشی درمان بین گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و گروه کنترل در کاهش علائم استرس زناشویی، تفاوت آماری معناداری وجود دارد (001/0P<). متخصصان بالینی می توانند به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبودی بیماران از این درمان برای کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلبی استفاده کنند.
بررسی تأثیرآموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین شهر خرم آباد بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد در سال 89 - 1388 بودند. نمونه پژوهش30 زوج (60 نفر) بودند که از بین افراد در دسترس انتخاب شده، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سبک های عشق ورزی «لی» بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی و فداکارانه تأثیر دارد (05/0>p) ولی بر سبک عشق ورزی بازیگرانه تأثیر ندارد(05/0<p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل توانسته است که سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی، و فداکارانه زوجین را بهبود بخشد.
ساختار عاملی پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاخ در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاخ (MBI-SS) در دانشجویان دختر دارای مدرک کارشناسی ارشد بود. به منظور تکمیل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 124 دانشجوی دختر کارشناسی ارشد شرکت کردند. تحلیل مؤلّفه های اصلی سه عامل (بدبینی، خستگی هیجانی و ناکارآمدی) نشان داد که در مجموع 70/53 درصد واریانس مقیاس را تبیین کردند. همچنین نتایج نشان داد که بر اساس تحلیل ساختار عامل تأییدی، هر دو مدل سه عاملی مبتنی بر یافته های تحلیل مؤلّفه های اصلی و مبتنی بر یافته های سازنده اصلی، نسبت به مدل یک عاملی برازش بیشتری با داده ها داشت. نتایج به دست آمده درباره همسانی درونی کل مقیاس و عامل های آن بیان کننده پایایی مقبول مقیاس بود. همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس با نمره کل از 33/0 تا 75/0 متغیر و معنادار بود. همبستگی بین مقیاس فرسودگی تحصیلی و ابعاد آن با کیفیّت تجارب یادگیری و خودکارآمدی معنادار بودند. با توجه به روایی و پایایی مقیاس فرسودگی تحصیلی می توان از این مقیاس برای سنجش فرسودگی تحصیلی استفاده کرد.
اثربخشی درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان فراشناخت بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی افراد وابسته به مواد صنعتی که به مراکز درمانی ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از سه مرکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر وابسته به کراک هرویین و 15 نفر وابسته به شیشه) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش 8 جلسه درمان گروهی فراشناخت دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در اصلاح عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در هر دو گروه وابسته به مواد کراک هرویین و شیشه تأثیر معناداری داشته است. همچنین، اثربخشی این درمان در پیگیری دو ماهه از ثبات برخوردار بود. نتیجه گیری: فراشناخت متغیری میانجی و مهم در پیشگیری، کنترل و درمان وابستگی به مواد صنعتی نوین است.
بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان خود-کارآمدی زوج های دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
57-76
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکرد درمان نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان خود- کار آمدی زوج های دانشجو بود.جامعه آماری، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند.نمونه مورد پژوهش 14 زوج بودند که به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زوجین گروه آزمایش در 8جلسه درمان شرکت نمودند. داده ها به وسیله مقیاس خود-کارآمدی مقابله با مشکلات چسنی و پرسشنامه جمعیت شناختی، جمع آوری گردیدند.داده ها در ابتدا مطابق با روش تحلیل کوواریانس (تک متغییری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. و سپس به منظور تعیین میزان اثربخشی درمان بر هر یک از ابعاد خود-کارآمدی (متغیرهای وابسته)، از روش تحلیل کوواریانس (چند متغییری) استفاده گردید. نتایج نشان داد که زوج درمانی بر اساس رویکرد نظام های زبان مشارکتی بر خودکارآمدی زوج ها اثر دارد و این اثربخشی در سطح 0.001>p معنادار است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که این زوج درمانی بر کلیه خرده مقیاس های خود-کارآمدی زوج هانیز اثر دارد و این اثربخشی در تمام خرده مقیاس ها در سطح 0.001>p معنادار است.نتیجه گرفته می شود که در درمان زبان مشارکتی، درمانگر با ایجاد فرایند و فضایی برای روابط مشارکتی و گفتگوی دو جانبه که در آن، خود-تعریفی ها تبدیل به خود- عاملی می شوند،موجبات افزایش خود-کارآمدی زوج ها را فراهم می سازد.
بررسی ویژگی های روانسنجی و ساختار عاملی آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و وضعیت افسردگی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
91-122
حوزههای تخصصی:
مقیاس افسردگی کودکان و نوجوانان ابزاری خودگزارش دهی است که به منظور تشخیص و ارزیابی میزان و شدت اختلال افسردگی عمده در کودکان و نوجوانان طراحی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی و ساخت عاملی مقیاس افسردگی کودکان و نوجوانان (CADS) (جان بزرگی، 1378) و نیز وضعیت افسردگی در دختران نوجوان بوده است به همین منظور تعداد 417 نفر دانش آموز دختر (14-19 سال) در شهر تهران در مناطق مختلف آموزشی فرم 13 ماده ای این آزمون را تکمیل کردند. در بررسی پایایی CADS که به سه روش پایایی درونی (آلفای کرونباخ و تصنیف)، همبستگی درونی و بازآزمایی انجام شد مشخص شد این مقیاس از پایای بالا و کاملاً مطلوبی برخوردار است. تحلیل عاملی اکتشافی به روش های مولفه اصلی، موازی و آزمون کمترین میانگین سهمی نشان دادند که این پرسشنامه تنها از یک عامل افسردگی تشکیل شده است. تحلیل عاملی تاییدی نیز نشانگر حضور تنها یک عامل در CADS است. بررسی وضعیت افسردگی در دختران نیز نشانگر سلامت کامل 9/32% آنها و حضور رگه های افسرده وار تا افسردگی شدید در1/67% از جامعه مورد بررسی است. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد که CADS ابزاری مطلوب برای سنجش و غربالگری افسردگی هم به صورت بالینی و هم به صورت پژوهشی چه به شکل انفرادی و چه به شکل گروهی است. همچنین با توجه به میزان بالای شیوع افسردگی در جمعیت دختران نوجوان به نظر می رسد ارائه مداخلات شناختی-رفتاری لازم برای مقابله و کاهش این اختلال ناتوان کننده و مزمن از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
رابطه بین احساس انسجام و عملکرد شغلی با میانجی گری سلامت روان و راهبردهای مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین متغیرهای احساس انسجام و عملکرد شغلی با میانجیگری راهبردهای مقابله و سلامت عمومی انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی است.روش نمونه گیری پژوهش تصادفی ساده بود. از پرسشنامه های احساس انسجام فلسنبرگ، عملکرد شغلی پاترسون، راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس و سلامت عمومیGHQ به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. نمونه ی مورد پژوهش 244 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 89 بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که احساس انسجام هم به واسطه ی راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و سلامت عمومی و هم به طور مستقیم با عملکرد شغلی رابطه دارد. به عبارت دیگر احساس انسجام از طریق راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی به عنوان میانجی، می تواند تاثیرگذاری بیشتری بر عملکرد شغلی داشته باشد.
کار ویژه های نظام سیاسی و نقش آنها در تغییر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، آفرینش و خلق هنرمندانة راه و روشی خاص با توجه به امکانات، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و محدودیت های فردی و اجتماعی است. از این رو به بیانی می توان گفت که سبک زندگی هنر فرد در انتخاب مناسب ترین و خردمندانه ترین راه برای تحقق اهداف است. بنابراین در سبک زندگی فرد بر حسب نقش هائی که در شبکة روابط اجتماعی برعهده دارد، موقعیت هائی را به دست میآورد. درواقع هر فرد به اندازة نقشی که در تولید اجتماعی (درآمد، تجربه، مهارت، اطلاعات و دانش) دارد از موقعیت هایی مانند ثروت اجتماعی و توانائیهای فردی بهره مند می شود.
بدیهی است که سبک زندگی را به هر معنائی در نظر بگیریم عوامل متعددی در ایجاد و ارتقای آن مؤثرند که دولت در این میان مهمترین نقش و سهم را دارد. بدین ترتیب مسئله اصلی این مقاله این است که نظام سیاسی و دولت چه نقشی در الگوهای سبک زندگی دارد؟ سبک زندگی دارای چند مؤلفه اساسی است که دولت می تواند در ایجاد، تقویت و ارتقای این مؤلفه ها ایفای نقش کند. بینش ها نخستین مؤلفه سبک زندگی است؛ بینش به طور مشخص در دو عنصر اعتقادات و ادراکات خود را نشان می دهد. گرایش ها مؤلفه دوم سبک زندگی هستند. ارزش ها و گفتمان ها، تمایلات و ترجیحات سه شاخص عینی گرایش ها محسوب می شوند. رفتارها سومین مؤلفه سبک زندگی به شمار می روند؛ اعمال خودآگاه و ناخودآگاه دو رکن اصلی این مؤلفه را تشکیل می دهند. و بالاخره وضعیت ها آخرین مؤلفه سبک زندگی محسوب می شوند. موقعیت های سیاسی و اجتماعی مهمترین شاخص این مؤلفه هستند.
ازسوی دیگر دولت نیز صرف نظر از هر تعریفی دارای چهار کارویژه نیل به اهداف، حفظ همبستگی، انطباق با محیط و حل منازعات است. دولت در ساحت هر کدام از این کارویژه ها می تواند در تحقق و ارتقای مؤلفه یا مؤلفه هائی از سبک زندگی مدخلیت داشته باشد. این مقاله می کوشد تا ابتدا توصیفی از مؤلفه های سبک زندگی و کارویژه های دولت ارائه دهد و سپس نقش این کارویژه ها را در ایجاد یا ارتقای مؤلفه (یا مؤلفه های) سبک زندگی نشان دهد.
مقایسه اثربخشی الگوی مبتنی بر تحلیل سازه های شخصی با درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی الگوی تحلیل سازه های شخصی و درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمام زوج های متعارض شهر تهران بود که در سال 92-91 به مراکز مشاوره استان تهران مراجعه کرده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه 15 زوجی جایگزین شدند. و مداخلات درمانی دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم کوتاه 47 سؤالی گردآوری و با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان سازه های شخصی در مقایسه با درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی مؤثرتر بود و لی پس از 3 ماه پیگیری تفاوتی بین دو گروه یافت نشد و همچنین دربین ابعاد رضایت زناشویی درمان هیجان مدار در بعد شخصیتی و الگوی تحلیل سازه های شخصی دربعد ارتباط مؤثرتر بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که الگوی تحلیل سازه های شخصی می تواند به عنوان یک گزینه مداخلاتی در آشفتگی های زناشویی مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی روان درمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایت مندی زناشویی و کاهش تعارضات زوجین شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده به عنوان کوچکترین و مهمترین واحد اجتماعی، نیازمند سرمایهگذاری روانی گستردهای است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رواندرمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش تعارضات خانواده بود.
روشکار: در این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه شاهد در سالهای 89-1388، نمونهی آماری شامل 10 نفر از زوجین مراجعهکننده به درمانگاههای سطح شهر مشهد بودند که با استفاده از شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. درمان به مدت 9 جلسه برای گروه آزمون انجام و پرسشنامههای رضایتمندی زناشویی انریچ و سنجش تعارضات خانواده در جلسات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (1 ماه) در دو گروه اجرا شد. دادههای پژوهش با استفاده از شیوهی تحلیل واریانس مختلط تحلیل گردید.
یافتهها:رواندرمانی معنوی مبتنی بر روش بخشودگی باعث افزایش معنیدار بخشودگی و در نتیجه رضایتمندی زناشویی و کاهش معنیدار تعارضات زوجین در مرحلهی پسآزمون شده است (001/0>P)، اما با این وجود، تغییرات در دورهی پیگیری معنیدار نبوده است (به ترتیب 10/0=Pو 20/0=P).
نتیجهگیری: بخشودگی با درک عواطف زوجین و ایجاد فرصتی برای پردازش شناختی به بهبود روابط پرداخته و زوجین را در اتحادی دوباره به هم نزدیک میکند.
بررسی رضایت دانش آموزان دوره متوسطه نظری از انتخاب رشته خویش و عوامل موثر برآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین عوامل موثر بر رضایت دانش آموزان شاخه نظری دوره متوسطه از انتخاب رشته شان بوده است. جامعه پژوهشی شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دوره ی متوسطه نظری است که در سال تحصیلی 88-89 مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 209 نفراز آنان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند که تعداد 14 نفراز آنان به صورت تصادفی در مصاحبه مشارکت کردند. به منظور گردآوری داده ها از یک پرسشنامه چهار ارزشی شامل بیست سوال، به همراه مصاحبه استفاده گردید. روائی پرسشنامه توسط سه تن از اساتید تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 89/0 تعیین گردید.همچنین در راستای پژوهش دو پرسش و شش فرضیه مطرح گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد ویژگی های جمعیت شناختی نمونه پژوهش از قبیل معدل سال گذشته آنان و میزان تحصیلات پدر و مادر دانش آموزان و آمار استنباطی شامل مجذورکا، آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان صورت گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری میان رضایت دانش آموزان و متغیر علاقه شخصی و همبستگی منفی و معناداری میان رضایت دانش آموزان و کیفیت خدمات مشاوره ای و نحوه انتخاب رشته در سطح خطای کمتر از 01/0 وجود دارد. اما رابطه این متغیر با متغیرنظر والدین در سطح خطای کمتر از 05/0 معنادار نمی باشد. نتایج آزمون مجذورکا نیزنشان داد که بین تناسب رشته تحصیلی با توانائیهای دانش آموزان و رضایت آنان از انتخاب رشته اشان رابطه معناداری وجود دارد.همچنین نتایج بیانگر وجود ارتباط بین اولویت شغلی آینده و رضایت از انتخاب رشته بوده است. در این پژوهش عوامل موثر بر رضایت از انتخاب رشته به ترتیب، علاقه شخصی، اولویت شغلی آینده و توصیه مشاور بوده و نظر والدین کمترین نقش را داشته است.علاوه بر آن نتایج مجذور کا نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسراز لحاظ میزان رضایت از انتخاب رشته خویش تفاوت معناداری وجود ندارد.اما بین دانش آموزان رشته ها ی مختلف نظری از لحاظ میزان رضایت از انتخاب رشته خویش تفاوت معناداراست بدین صورت که بیشترین رضایت را دانش آموزان رشته علوم انسانی و کمترین رضایت را دانش آموزان رشته علوم ریاضی- فیزیک ازانتخاب رشته شان دارند.از یافته ها ی دیگر این پژوهش رضایت دانش آموزان از الزام انتخاب رشته در سال اول دبیرستان بوده است.
بررسی تأثیر زوج درمانی اسلامی بر رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ه هدف این پژوهش بررسی تأثیر زوج درمانی اسلامی بر رضایت زناشویی بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نمونه این پژوهش، 20 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان در سال 1388 بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. فرضیه اصلی پژوهش این بود که: زوج درمانی اسلامی رضایت زناشویی همسران را افزایش می دهد. متغیروابسته این پژوهش، رضایت زناشویی بوده است که با پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ ارزیابی شده است. متغیر مستقل نیز زوج درمانی اسلامی بوده است که در نه جلسه تنظیم و آموزش داده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل شده است. نتایج نشان داد که آموزه های اسلامی رضایت زناشویی (01/0P<) را افزایش داده است. همچنین آموزه های اسلامی ابعاد رضایت زناشویی (مسائل شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی، فرزندان و فرزند پروری و رابطه با فامیل و دوستان) را افزایش داده است (01/0P<). تأثیر آموزه های اسلامی بر رضایت زناشویی زنان و مردان یکسان بوده است.
اثربخشی روش آموزش حل مسأله بر رضایت زناشویی و نیمرخ روانی زوجین شهرستان بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی روش آموزش حل مسئله بررضایت زناشویی و نیمرخ روانشناختی زوجین شهرستان بروجن بود. بدین منظور 30 زوج از مراجعه کنندگان کلینیک روانشناختی اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجین انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 زوج) و گروه کنترل (15 زوج) قرار گرفتند. مداخله درمانی طی 8 جلسه هفتگی براساس مدل درمانی هاوتون انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه رضایت زناشوئی انریچ و چک لیست نشانه های مرضی (Scl-90-R) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط زوجین تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون نمرات رضایت زناشویی بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز مشاهده می شود.همچنین به استثنای نمرات وسواس فکری- عملی، اضطراب فوبی و روانپریشی بین میانگین نمرات پس آزمون سایر متغیرها بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز مشاهده می شود. به طور کلی نتایج نشان می دهد که آموزش حل مساله راهبرد مناسبی در افزایش رضایت زناشویی و کاهش علائم روانشناختی زوجین می تواند باشد:با این حال این روش درمانی در درمان فوبیا،وسواس فکری-عملی و سایکوز کمتر مفید است،اما در مراحل بعدی درمان های مستقیم اختلالات یاد شده می توان از آن سود جست.
طراحی الگوی آموزشی حل تعارض خانواده: برمبنای دیدگاه انسانشناسانه آیه الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«خانواده» یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالم سازی اعضای خانواده و رابطه هایشان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش درصدد آن بودیم تا الگویی را برای حل تعارض زوجین مبتنی بر عوامل خود درمانبخش در خانواده ها و مبانی انسان شناسی اسلامی ارائه دهیم. جامعه این پژوهش کلیه زوجین با عملکرد سالم ازدواج بود که حداقل ده سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه پژوهش، شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) می شد که از بین زوجین با عملکرد سالم ازدواج با روش نمونه گیری هدفمند در فاصله زمانی 3 ماه تابستان 1391 انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش؛ پرسشنامه «سنجش عملکرد ازدواج» و مصاحبه با زوجین بود. این تحقیق در قالب روش های کیفی انجام گرفت. نتایج این پژوهش الگوی آموزشی را متشکل از سه محور اصلی ارائه داد که عبارتند از: باور، اخلاق (درون فردی)، اعمال و هر کدام نیز شامل زیرمقوله ها و روابطی مختص خود است.
بررسی اثر بخشی روان درمانی گروهی با رویکرد بین فردی بر ترمیم نیازهای زنان آسیب دیده از عهد شکنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی با رویکرد بین فردی بر ترمیم نیازهای زنان آسیب دیده از عهد شکنی شهر تهران در سال های 1389-1390 اجرا شد. نمونه پژوهش 16 زن آسیب دیده بودند که به شکل هدفمند از جامعه زنان خیانت دیده در زندگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران انتخاب و پس از مصاحبه اولیه و تکمیل پرسشنامه سنجش خیانت همسر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طرح پژوهش، آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جلسات روان درمانی طی 8 جلسه انجام شد و گروه آزمایش در جلسات گروهی روان درمانی شرکت کردند. در خاتمه هر دو گروه مجدداً آزمون شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسشنامه سنجش خیانت همسر واگهان (2008 ) با 35 سؤال که اعتبار آن در پژوهش حاضر با استفاده از آلفای کرونباخ 71/. محاسبه شد. 2- پرسشنامه محقق ساخته ترمیم نیاز با 42 سؤال که اعتبار آن 75/. برآورد شد. فرضیه اصلی پژوهش این بود که «روان درمانی با رویکرد بین فردی بر ترمیم مهم ترین نیازهای عاطفی زنان آسیب دیده تأثیر گذار است». به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که روان درمانی با رویکرد بین فردی بر ترمیم مهم ترین نیازهای عاطفی زنان آسیب دیده از عهد شکنی همسر تأثیر گذار است05/0P< 05/0 - 44/5=F .
بررسی اعتبار، پایایی و هنجاریابی مقیاس تاب آوری مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
21-47
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حوزه تاب آوری مسیر شغلی و گستردگی کاربرد های ناشی از آن پژوهش حاضر با هدف بررسی اعتبار، پایایی و هنجاریابی مقیاس تاب آوری مسیر شغلی مورگان لیون در میان کارمندان و دانشجویان چهار شهر کشور) تهران، شیراز، یزد، سقز) صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و زمینه یابی از نوع آزمون سازی می باشد که جامعه آماری شامل کلیه کارمندان و دانشجویان کشور بودند که به صورت نمونه در دسترس 4 شهر (تهران، شیراز، یزد و سقز) انتخاب شدند. به این منظور تعداد ۶۲۵ کارمند و ۲۶۴ دانشجو از سازمان ها و دانشگاه های مختلف این شهرها به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه را تکمیل نمودند. روش های آماری شامل محاسبه نمرات t، رتبه درصدی، آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی از روش دو نیمه کردن استفاده شد و جدول هنجار درصدی و استاندارد هم برای دانشجویان و هم کارمندان تهیه شد. نتایج نشان داد که اعتبار آزمون به روش آلفای کرونباخ برای کارمندان.0.901 و برای دانشجویان،0.884 محاسبه شد. همچنین بررسی روایی تصنیف حاکی از آن بود که بین دو نیمه آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل یافته نشان داد که مقیاس فوق ابزاری مناسب و دارای شواهد روان سنجی مطلوب برای سنجش تاب آوری مسیر شغلی در جامعه ایرانی محسوب می شود.
نقش واسطه ای مقابله ی زوجی در رابطه ی بین استانداردهای زناشویی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم استانداردهای زناشویی از طریق مقابله ی زوجی بر رضایت زناشویی زوج ها انجام شد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 150 زوج ساکن شهر اهواز بود که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه ی استانداردهای رابطه ی خاص، پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچو پرسشنامه ی مقابله ی زوجی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ استفاده گردید. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج تحلیل نشان داد که استانداردهای زناشویی فقط برای شوهران به طور مستقیم بر رضایت زناشویی آنها تاثیر دارد. علاوه بر آن، نتایج پژوهش نشان داد که استانداردهای زناشویی شوهران و زنان، به صورت واسطه ای و از طریق مقابله ی زوجی خود و همسرشان بر رضایت زناشویی آنها اثر دارد.