فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر استرس شغلی را به طور کلی می-توان به دو دسته عوامل سازمانی و فردی تقسیم کرد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی استرس شغلی بر اساس تیپ های شخصیت و تعهد سازمانی به عنوان نماینده عوامل فردی و سازمانی است. جامعه پژوهش حاضر، کارکنان شعب بانک شهر در شهر تهران بوده است که از این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استرس شغلی فیلپ.ال رایس، تیپ های شخصیتی مایرز- بریگز و تعهد سازمانی آلن می یرمی باشد. نتایج ضرایب همبستگی نشان داده است استرس شغلی با تیپ های شخصیتی برون گرایی، متفکر، داوری کننده، تعهد سازمانی عاطفی، تعهد سازمانی هنجاری ، تعهد سازمانی مستمر و تعهد سازمانی کل همبستگی منفی معنادار و با تیپ های شخصیتی درون گرا، حسی، احساسی و ملاحظه کننده همبستگی مثبت معنادار دارد. این به این معنا است که هر چه فرد برون گراتر، متفکر تر و داوری کننده تر و تعهد سازمانی بیشتری داشته باشد استرس شغلی کمتری نیز خواهد داشت و تیپ های شخصیتی درون گرا، حسی، احساسی و ملاحظه کننده استرس شغلی بیشتری را خواهند داشت.
بررسی مشکلات سازمانی بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی و خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی مشکلات سازمانی بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی و خصوصی می باشد. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی و خصوصی، در دو مرحله صورت پذیرفت. در این مطالعه ماتریس SWOT جهت تعیین موقعیت استراتژیک بخشها استفاده گردید. ابزار گردآوری دو پرسشنامه بود. در پرسشنامه اول به روش بارش افکار نظرات مدیران و روسای مسئول بخش ها عنوان شد. در پرسشنامه دوم اولویت بندی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید توسط 80 نفر مدیران، روسا و کارشناسان کلیدی بخشهای کنترل کیفیت مشخص گردید. با توجه به تحلیل SWOT، موقعیت بخشهای کنترل کیفیت شرکت های شبه دولتی و خصوصی از نظر عوامل داخلی و خارجی به ترتیب شرکت های شبه دولتی 55/2 و 25/2، شرکت های خصوصی 67/2 و 55/2 بود. نتایج نشان می دهد که بخش های کنترل کیفیت شرکت های داروسازی خصوصی با کسب موقعیت استراتژیک تهاجمی (SO) از جایگاه نسبتاً خوبی برخوردار هستند و بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی در موقعیت رقابتی (ST) قرار دارند.
اثر بخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین اثربخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار است. از این جهت، این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان همدان بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های پژوهش، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید، که در ابتدا شرایط استفاده از این آزمون مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت، سپس از آن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر کاهش درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(با احتمال 007/0>P) تأثیر دارد و آزمون پیگیری نیز همان را تأیید نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که به آنها کمک می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند. از این جهت پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی توانمندسازی زنان نیز به عنوان یکی از برنامه های مؤثر در دستور کار کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی قرار گیرد.
مدل سازی معادله ساختاری ارتباط بین منبع کنترل و شخصیت تاریک با خشونت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
74-95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خشونت زناشویی، منبع کنترل و شخصیت تاریک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری می باشد که هدف از آن بررسی رابطه سازه های نهان برونزا و درونزا موجود در مدل است. جامعه آماری این پژوهش را همه مردان و زنان طلاق گرفته طی شش ماه گذشته(نیمه دوم سال 1394) و مردان و زنان متقاضی طلاق در مراکز قضائی شهر اصفهان، تشکیل می دهند. نمونه شامل 250 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند و 201 نفر پرسشنامه ها را کامل پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس کنترل درونی- بیرونی راتر، مقیاس شخصیت تاریک(سه تایی تاریک) DT و مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی (CTS-2) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری و همچنین از دو نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که منبع کنترل و شخصیت تاریک پیش بینی کننده قوی و معناداری برای خشونت زناشویی است .
تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین
حوزههای تخصصی:
سال های اخیر به دلیل نرخ بالای طلاق در کشور رسیدگی به بهبود رابطه زوجین برجسته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش همه زوجین شهر شیراز سال 95-1394 بود. شمار 28 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (28 نفر در دو گروه هفت زوجی). اعضای گروه های آزمایش در هفت نشست هفتگی 120دقیقه ای در سالن هتل ستارگان شیراز شرکت کردند. برای گردآوری داده ها سنجه سازش یافتگی زناشویی۱۹۷۶ و پرسشنامه احساس های مثبت درباره به همسر الری، فینچام و ترکویتز (1983) به کاربرده شد. برآیندهای تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در افزایش سازش یافتگی زناشویی (P<0/008 ,F=7/564) و بر افزایش نگرش مثبت به همسر(P<0/001 ,F=20/242) کارآمد بوده است. ازاین رو آموزش های مبتنی بر دیدگاه گاتمن می تواند برای افزایش سازش یافتگی زناشویی و ایجاد احساس مثبت آن ها به یکدیگر و کاهش بی ثباتی پیوند زناشویی و جلوگیری از رخداد طلاق کارساز تلقی گردد.
تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی در افراد بزرگسال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به تازگی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطه ی میان سبک زندگی افراد و بیماری های گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف نیز، سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. هدف: در همین راستا هدف پژوهش حاضر تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش مدل علّی بوده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد بزرگسال شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 383 نفر از بین آنان انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و پلیرکی (1987)، سلامت اجتماعی کییز (2004)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و افسردگی بک دو (1996) جمع آوری شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر و روش همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود، سبک زندگی بر افسردگی اثر مستقیم دارد و سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی بر افسردگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله در پژوهش برای تبیین افسردگی می توان از متغیرهای سبک زندگی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده نمود.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف بنیادی از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی و از نظر روش کمی بود. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395. روش نمونه گیری پژوهش حاضر نمونه گیری خوشه ای مرحله ای هدفمند بود. حجم نمونه حاضر به استناد پژوهشهای پیشین انتخاب شد . در پژوهش حاضر جهت ارزیابی متغیر های وابسته پژوهش از بسته آموزش طرحواره درمانی هیجانی و پرسشنامه ظرفیت حافظه کاری( دانیمن وکارپنتر ،1980 ) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که اثر طرحواره درمانی هیجانی بر افزایش ظرفیت حافظه کاری با مقدار (341/ 12 f = ) و سطح معناداری (42 /0= p ) در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم معنادار بود. نتیجه گیری: اگاهی از نقاط قوت وضعف فردی و تمرکز بر نقاط قوت و درس گرفتن از نقاط منفی و استفاده بهینه از دانش مربوط به خود و محیط اطراف به برنامه ریزی و کارایی بهتر دانش آموزان کمک می کند.
تدوین یک برنامه روانی- آموزشی بر اساس الگوی ستیر برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابله ای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین یک برنامه روانی- آموزشی برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابله ای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق انجام شد. بر اساس مهارت های ارتباطی ستیر یک برنامه روانی- آموزشی تدوین شد که به روش گروه متمرکز، روایی محتوایی آن مطلوب بود. در یک طرح آزمایش پیش آزمون- پس آزمون و یک پیگیری 2 ماهه، اثربخشی آن بررسی شد. 32 شرکت کننده (16 زوج متعارض) در آستانه طلاق، از بین مراجعه کنندگان به شورای حل اختلاف در شهر کرج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. خط پایه همه شرکت کنندگان در شیوه مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق اندازه گیری شد. مداخلات روانی- آموزشی در 10 جلسه زوج درمانی برای گروه آزمایش اجرا گردید و همه شرکت کنندگان در پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که استفاده از سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال طلاق در زوجین شرکت کننده در برنامه روانی- آموزشی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود (P< 0.01). همچنین این تغییرات در مرحله پیگیری مشاهده شد.نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه روانی- آموزشی مبتنی بر الگوی ستیر یک روش زوج درمانی مناسب برای کاهش سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق در متقاضی طلاق و زوجین متعارض می باشد.
اثربخشى مداخله آموزشی غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان در دوران باردارى بر رضایت زناشویی زوجین پس از تولد اولین فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولد اولین فرزند به عنوان یک رویداد تنش زا می تواند مایه ترس و خشم پدرومادر و آشفتگی رابطه آن ها گردد. هدف این پژوهش، تدوین بسته آموزشی غنی سازی زندگی زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان و بررسی اثربخشی آن بر رضایت زناشویی زوجین پس از تولد اولین فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با بکار بستن طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به بیمارستان ها و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان مناطق (3) و (10) شهر تهران 1395 بود. نمونه پژوهش 28 زن و شوهر (56 نفر) بود که به صورت در دسترس، گزینش و به تصادف در دو گروه 28 نفری آزمایش (14 زوج) و گروه گواه (14 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایش در نُه نشست هفتگی سه ساعته مداخله آموزشی غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان به صورت زوجی شرکت کردند و برای گروه گواه در آن هنگام مداخله ای صورت نگرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 1989 و پرسشنامه اطلاعات فردی و سنجه شیوه های دل بستگی بزرگ سالان هازان و شیور 1987 بکار برده شد. برآیند تحلیل واریانس چندمتغیری نمرات اختلافی (پیش آزمون-پس آزمون) نشان داد مداخله آموزشی غنی سازی زندگی زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رضایت زناشویی زوجین (83/129=F و 001/0>P) و مؤلفه های حل تعارض (18/95=F و 001/0>P)، رضایت از ارتباط با دوستان (38/99=F و 001/0>P)، ارتباط زوجین (03/41=F و 001/0>P)، زمینه های شخصیتی (66/15=F و 001/0>P)، فعالیت های هنگام فراغت (03/41=F و 001/0>P) و فرزند پروری (26/14=F و 001/0>P). در دوران بارداری مادران اثربخش است. همچنین برآیندهای تحلیل آزمون پیگیری نشان داد میان مرحله پیگیری و پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد و این روشنگر ماندگاری تأثیر مداخله است. ازاین رو آموزش بسته غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان در ماه های 3 تا 6 بارداری مادران در بیمارستان ها، مراکز بهزیستی و درمانگاه های مشاوره برای افزایش رضایت زناشویی زوجین تازه والد در دوران بارداری و پس از تولد فرزند پیشنهاد می شود.
واکاوی آسیب های خانواده های مادر سرپرست: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش طلاق و افزایش خانواده های تک والد، نیاز به توجه هر چه بیشتر به خانواده های مادر سرپرست که با دردسرهای چندگانه ای روبه رو هستند ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین پژوهش کنونی با هدف کاوش تجربه های خانواده های مادر سرپرست انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. این شیوه با مشارکت 38 خانواده مادر سرپرست با برگزاری جلسه های بحث گروه کانون، بررسی ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از پژوهشگران حوزه خانواده در طول یک دوره 12 ماهه در سال 1394 انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند و در سال 1394 انجام شد. داده ها گردآوری و ثبت شد و سپس کدگذاری انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 12 درون مایه شد که دربرگیرنده: «مشکلات و اختلالات روان شناختی مادر، مشکلات جسمی مادر، مشکلات و اختلالات روان شناختی فرزندان، مشکلات جسمی فرزندان، مشکلات تحصیلی فرزندان، مشکلات اشتغال، مشکلات بین فردی اعضای خانواده، مشکل با شوهر پیشین و خانواده وی، مشکل مالی، مشکلات مسکن، مشکلات خانواده مبدأ و مشکلات ناشی از افراد پیرامونی و شبکه های حمایتی اجتماع» هستند. این پژوهش درک تازه ای از تجربه های خانواده های مادر سرپرست با توصیف مشکلات آنها فراهم ساخت. ریشه این مشکلات، افزون بر مشکلات فردی و بین فردی، به تغییرات ساختار اجتماعی ما نیز مربوط می شود؛ بنابراین نتایج نشان داد که این خانواده ها مشکلات مهمی در جنبه های گوناگون زندگی شان دارند که نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولین هستند.
نقش اشتیاق کاری در رابطه کامیابی در کار با تعهد به تدریس، رضایت شغلی و احساس تعلق شغلی: ارائه ی الگوی خودگردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : کامیابی در کار، از پایه های نوین مفهومی در روانشناسی سازمانی مثبت است. داشتن انرژی و تمایل در به کارگیری دانش و مهارت در انجام وظایف شغلی(کامیابی) از عوامل مهم زمینه ساز در ارتقای نگرش های شغلی است. پژوهش حاضر، به تبیین نقش اشتیاق کاری در رابطه کامیابی در کار و نگرش های شغلی معلمان، شامل تعهد به تدریس، رضایت شغلی و احساس تعلق شغلی پرداخته است. روش: نمونه پژوهش حاضر،130 زن شاغل در مدارس دولتی متوسطه دوم شهر اصفهان بوده که به روش خوشه ای انتخاب شده اند. پرسشنامه های پژوهش حاضر این موارد بوده اند: پرسشنامه کامیابی در کار(پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه اشتیاق معلم(کلاسن، یردلن و دورکسن ، 2013)، پرسشنامه رضایت شغلی معلم(پوماکی و همکاران، 2010)، پرسشنامه تعهد معلم(چان و همکاران، 2008) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه(اسکالویک و اسکالویک، 2011). پایایی ابزارها، با روش انسجام درونی ابزار مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و AMOS-20، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آماری حاکی از لزوم استفاده از آزمون حداکثر درست نمایی(ML) در روش درست نمایی مقاوم ساتورا بنتلر بود. نتایج تحلیل خودگردان در الگوی نهایی پژوهش حاکی از برازش مناسب الگوی نهایی بود. در این الگو، رابطه غیر مستقیم بین کامیابی و نگرش های شغلی با حضور اشتیاق معلم معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، لزوم سرمایه گذاری در ایجاد شور و شوق در معلمان به عنوان تربیت کنندگان نسل آینده را در راستای بهبود نگرش های شغلی جریان ساز همچون تعهد به تدریس، رضایت شغلی و احساس تعلق شغلی نشان می دهد. اگر انرژی و تمایل به کارگیری آموزه های دانشگاهی در کار(کامیابی در کار) با احساس برانگیختگی و عواطف مثبت شناختی، اجتماعی و هیجانی(اشتیاق معلم) همراه شود، می تواند سبب ایجاد نگرش هایی همچون تعلق خاطر و تعهد و افتخار به شغل معلمی گردد که تاثیرات آن در محیط های آموزشی قابل مشاهده خواهد بود.
اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر برنامه درسی دوره ابتدایی: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع آسیب شناسی مدارس تیزهوشان همچنان در جامعه تعلیم و تربیت ایران مطرح بوده و به نتیجه مشخصی نرسیده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر ابعاد مختلف نظام آموزشی دوره ابتدایی است؛ شامل: اهداف و سیاست های مدارس، محتوا و موضوعات درسی، روش های تدریس و فعالیت های آموزشی، سبک یادگیری و سنجش و ارزشیابی. روش: پژوهش حاضر از نوع پدیدارشناسیِ توصیفی به شمار می رود. برای گردآوری داده ها با 55 نفر که از بین چهار گروه زیر انتخاب شدند، به طور نیمه ساختاریافته مصاحبه انجام گرفت: الف) مدیران و معاونان مدارس، ب) اساتید و صاحب نظران، ج) والدین و د) دانش آموزان راه یافته و راه نیافته به مدارس تیزهوشان. برای تحلیل و کدگذاری داده ها از روش کولایزی استفاده شد. یافته ها: در مرحله نخست، از بین مصاحبه ها 287 نکته کلیدی استخراج شد. این نکات در قالب 80 مضمون اولیه، 15 مضمون میانی و 12 مضمون نهایی طبقه بندی و خلاصه شدند. برخی مضامین نهایی عبارتند از: تداخل هدف، داروینیسم تربیتی، تبعیض محتوایی، روش ها و فعالیت های آزمون محور، سبک یادگیری فردی، کمّی گرایی و نتیجه گرایی، نگاه ابزاری به معلمان. نتیجه گیری: وجود مدارس تیزهوشان و نوع آزمون ورودی آن، آسیب های متعددی را برای برخی مدارس ابتدایی به همراه دارد. آن دسته از مدارس ابتدایی که تمرکزشان آماده سازی دانش آموزان برای پذیرش در آزمون مدارس تیزهوشان است، عملاً برخی از مهم ترین هدف های برنامه درسی رسمی و مؤلفه های تربیتی را به حاشیه رانده و یا در مواردی برخلاف آن عمل می کنند.
تحلیل کیفی علل گرایش خانواده ها به رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
5-34
حوزههای تخصصی:
مقدمه : جامعه و به تبع آن نهاد خانواده در ایران در دهه های اخیر دچار تغییرات شگرفی شده است. این تغییرات در ابتدا به دلیل مولفه های نوسازی در ابعاد گوناگون ، و اخیرا به دلیل مهمترین مولفه آن یعنی تکنولوژی های ارتباطی بوده است. شناختن هر چه بیشترعلل این تغییرات ساختاری در خانواده ما را به سمت داشتن جامعه و خانواده ای پویاتر راهنمایی می کند. .بدین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی علل تاثیر گذار بر گرایش خانواده ها به رسانه های مجازی بود. روش : در پژوهش حاضر از رهیافت کیفی و روش نظریه مبنایی برای بررسی درک و تفسیر علل موثر بر گرایش خانواده ها به رسانه های مجازی استفاده شد.جامعه این پژوهش ، با توجه به اهداف تحقیق انتخاب شدند و شامل افرادی بودند که بالای 30 سال سن داشتند که از میان آن ها 28 نفر با توجه به اشباع داده ها مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند.سوال پژوهش در محور علل گرایش خانواده ها به سمت رسانه های مجازی ، بررسی شد، و کدکذاری باز ، محوری و انتخابی برای سوال مذکورانجام شد. یافته ها : طبق یافته های پژوهش ، مقوله های عمده در رابطه با علل گرایش به رسانه های مجازی، عبارت بودند از: زیر ساخت های علمی و تفریحی، عوامل درون شخصی، دولت و رسانه، عوامل فرهنگی مدرنیته، عوامل اجتماعی مدرنیته، عوامل خانوادگی، ملزومات زندگی مدرن، عوامل ارتباطی مدرن. و مقوله ی هسته ای عبارت بود از : عوامل مدرنیته. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه به دست آمد که عوامل موثر در گرایش خانواده ها به سمت رسانه های مجازی بر اثر 2 دسته عوامل بوده است. اول عوامل درون ساختاری مانند: عوامل ارتباطی مدرن، عوامل درون شخصی وعوامل خانوادگی مدرن، ودوم عوامل برون ساختاری خانواده مانند: زیر ساخت های علمی و تفریحی، دولت و رسانه، عوامل فرهنگی مدرنیته، عوامل اجتماعی مدرنیته، ملزومات زندگی مدرن .
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
35-59
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه شهرستان بیجار در سال 1394، 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر کدام 15 نفر جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه شناخت های پس از تروما و مقیاس PTSD می سی سی پی استفاده و داده ها توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل علائم PTSD (75/53 F= و0.000 p< )، خاطرات رخنه کننده (55/53 F= و0.000 p< )، مشکل در ارتباطات بین فردی (44/41 F= و0.000 p< )، ناتوانی در کنترل عاطفه (76/39 F= و0.000 p< )، افسردگی (27/51 F= و0.000 p< )، نمره کلی شناخت های پس آسیبی (32/22 F= و0.000 p< )، شناخت های منفی درباره خود (20/37 F= و0.000 p< )، شناخت های منفی درباره جهان (65/31 F= و0.000 p< )، خود سرزنشی (78/63 F= و0.000 p< ) وجود داشت. نتیجه گیری: همانطور که نتایج نشان می دهد درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق موثر بوده است. پردازش مجدد هولوگرافیک با شناسایی هولوگرام تجربی درمانجو باعث تغییر و بازسازی ادراک وی از یک حادثه گذشته بوده و به اصلاح باورها و تغییر آن می پردازد.
نقش دینداری و مسئولیت پذیری در پیش بینی تعهد زناشویی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
126-145
حوزههای تخصصی:
هدف: تعهد زناشویی، قوی ترین و پایدارترین عامل پیش بینی کننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است . در تعهد زناشویی عوامل مختلفی دخیل هستند که از آن بین می توان به نقش مهم دینداری و مسئولیت پذیری اشاره کرد؛ این پژوهش بر آن است که رابطه بین دینداری و مسئولیت پذیری با تعهد زناشویی را بررسی کند. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان متأهل مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 1394 بودند، نمونه ای به تعداد 299 نفر(159 مرد و 140 زن) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و دینداری گلاک و استارک (1965) و مسئولیت پذیری هریسون گاف (1987) استفاده گردید. یافته ها: ضمن ارتباط مثبت و معنی دار همه ابعاد دینداری با تعهد زناشویی؛ نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر مسئولیت پذیری و دینداری، باهم، 50 درصد از تغییرات تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند، همچنین از میان ابعاد پژوهش بعد عاطفی و مناسکی به همراه مسئولیت پذیری باهم 23 درصد از تغییرات متغیر ملاک را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که می توان با ترویج و اشاعه باورهای دینی و همچنین افزایش حس مسئولیت پذیری ، پایبندی و تعهد زناشویی را در بین زوجین افزایش داد.
رابطه بین خوش بینی و خودکارآمدی با انگیزه پیشرفت ورزشی در دانشجویان رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده یکی از موضوعاتی که اخیرا مورد توجه روانشناسان ورزشی قرار گرفته است انگیزه پیشرفت ورزشی می باشدلذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی و خوش بینی با انگیزه پیشرفت ورزشی در دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد کرج در سال تحصیلی 96-95 با استفاده از روش همبستگی بود. جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 380 نفر (230 دختر و 150 پسر) تعیین شدندکه به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید.در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از سه پرسش نامه: پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور، پرسشنامه انگیزش پیشرفت ورزشکاران گیل و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS از روش های آمار توصیفی مانند: میانگین، انحراف معیار، واریانس، حداقل و حداکثر نمره افراد و آمار استنباطی مانند: ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که روابط مثبت معناداری بین خودکارآمدی و خوش بینی با انگیزه پیشرفت ورزشی وجود دارد.
اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و احساس تنهایی در سالمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و احساس تنهایی سالمندان شهر بجنورد در سال 1396-1395 بود. روش:پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی از لحاظ روش کمی و از منظر گرداوری داده ها در زمره پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 150 نفر ازسالمندان بجنورد بودند که 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تنهایی دهشیری و همکاران (۲۰۰۸) و مقیاس کیفیت خواب پیتزبرگ(1989) استفاده شد. جلسات آموزشی ذهن آگاهی برگرفته از پکیج آموزشی «درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (باون، چاولا و مارلات، 2011) در 8 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها:نتایج حاکی از آن بود که آموزشی ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و احساس تنهایی سالمندان تاثیر معناد دار داشته است. نتیجه گیری: در تمرین های ذهن آگاهی افکار و احساسات انکار و یا سرکوب نمی شوند بلکه این افکار و احساسات لحظه به لحظه همان گونه که اتفاق می افتند به صورت غیر قضاوتی مورد توجه قرار گرفته و مشاهده می شوند تا اینکه وارد حوزه آگاهی شوند. ذهن آگاهی باعث به وجود آمدن آرامش پایدار در کنار تجارب جاری می شود
الگوی علّی ارتباط سبک رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی ادراک شده و سکوت سازمانی در میان کارکنان اداری دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سبک رهبری اخلاقی و عدالت سازمانی ادراک شده بر سکوت سازمانی و شناسایی روابط علّی میان این متغیر ها می باشد. روش پژوهش توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1395-1394 به تعداد 600 نفر می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران تعداد 235 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سبک رهبری اخلاقی کارلشون و همکاران (2011)، عدالت سازمانی ادراک شده کالکیت (2001) و سکوت سازمانی واکولا و بورادوس (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین سبک رهبری اخلاقی و عدالت سازمانی ادراک شده با سکوت سازمانی کارکنان دانشگاه ارومیه همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که سبک رهبری اخلاقی بر عدالت سازمانی ادراک شده اثر مثبت و بر سکوت سازمانی اثر منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که اثر مستقیم عدالت سازمانی ادراک شده بر سکوت سازمانی به صورت معکوس و معنی دار می باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برعلائم خستگی، شفقت خود و ذهن آگاهی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برعلائم خستگی(ذهنی و بدنی)، شفقت خود و ذهن آگاهی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) اجرا گردید. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) در سال 1394 بود. بدین منظور 200 نفر از کارکنان براساس جدول کوهن و همکاران(2000)، که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به شیوه تصادفی، انتخاب شدند و به پرسشنامه علائم دوپال(جیسون و همکاران،2010) و کیفیت زندگی (وار و شربن، 1992) پاسخ دادند، سپس 28 نفر که تشخیص سندرم خستگی مزمن را دریافت نمودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 14 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد، در مرحله پیگیری به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خستگی (چالدر، 1993)، شفقت خود(نف،2003) و ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. یافته ها حاکی از کاهش میانگین نمرات ابعاد خستگی(ذهنی و بدنی) و افزایش میانگین نمرات شفقت خود و ذهن آگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(05/0p<). بنابر یافته های پژوهش، برای کاهش علائم خستگی(ذهنی و بدنی) و افزایش شفقت خود و ذهن آگاهی در کارکنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمود.