فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : ازدواج و بهزیستی در مراحل مختلف زندگی دو پدیده در هم تنیده هستند. آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب برای تصمیم گیری مناسب به نظر می رسد عناصری حیاتی در تامین بهزیستی روان شناختی برای زوج های جوان هستند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ازدواج موفق و آموزش نظریه انتخاب بر بهزیستی روان شناختی زوج های جوان انجام شد. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با سه گروه و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های تازه عقد کرده بودند (بین یک تا شش ماه گذشته از عقد ازدواج) که به مراکز مشاوره در شهر اصفهان در تابستان 1398 مراجعه کردند. از جامعه آماری مورد اشاره 45 زوج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه کنترل (15 زوج) گمارده شدند. از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1980) استفاده شد. گروه آموزش ازدواج موفق مطابق با پکیج خانبانی (2019) و گروه آموزش نظریه انتخاب مطابق با نظریه انتخاب گلاسر (2000) هر یک طی 5 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق آزمون خی دو، تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار اس پی اس اس، نسخه 25 تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش ازدواج موفق بر بهزیستی روان شناختی زوج های جوان موثر بود (01/0>P ). همچنین بر اساس نتایج، آموزش نظریه انتخاب بر بهزیستی روان شناختی زوج های جوان دارای تاثیر معناداری نبود (05/0<P). مقایسه دو روش نشان داد، آموزش ازدواج موفق بر بهزیستی روان شناختی نسبت آموزش نظریه انتخاب موثرتر بود. نتیجه گیری : آموزش ازدواج موفق برای ارتقاء بهزیستی روان شناختی زوج های جوان، از زمره آموزش های احتمالی است که می تواند برای زوج های جوان مد نظر قرار گیرد.
مدرسه شغلی: شناسایی شاخص های تعیین کننده مدرسه با استانداردهای بالای رشد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عومل تعیین کننده ی مدرسه با استاندارهای بالای رشد شغلی بود. پژوهش از نوع کابردی بود و از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات از روش آمیخته استفاده شد.در بخش کمی، از پرسشنامه ی استناندارهای شغلی دانش آموزان منتشر شده توسط انجمن مشاوره ی مدرسه ی آمریکا(2004)، برای شناسایی مدارس شغلی و در بخش کیفی، از مصاحبه ی عمیق برای بررسی شاخص های شغلی مدارس استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مدارس متوسطه ی اول و دوم دخترانه در سطح کرمانشاه بود. پس از شناسایی 3 مدرسه به عنوان مدارس شغلی، در فاز دوم تعداد 10 نفر از عوامل سه مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه ی عمیق انتخاب شدند پس از بررسی داده های حاصل از پژوهش و کدگذاری داده های هر گروه در سه مرحله کد گذاری باز، محوری، انتخابی در مجموع90 مفهوم در رابطه با شاخص های مدارس شغلی به دست آمد که در قالب 27 مقوله دسته بندی شدند، که در نهایت شاخص های مدارس شغلی در 8 حیطه ی کلی: سیستم آموزشی مدرسه، برنامه های غیرآموزش رسمی، توانمندسازی شغلی دانش آموزان، راهبردهای مدرسه در رشد شغلی، کیفیت روابط سازمانی در مدرسه، فضای حمایتی مدرسه، منابع شغلی دانش آموزان،سبک مدیریت مدرسه طبقه بندی شدند.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۷۹-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب و پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1990)، خوش بینی (جهت گیری زندگی) (شییر و کارور، 1985)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) و خودکارآمدی تحصیلی (پاتریک و همکاران، 1997) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری با داده های گردآوری شده برازش قابل قبول دارد. تاب آوری و خوش بینی و کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار (01/0>p) بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کردند. کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار (01/0>p) رابطه بین تاب آوری و خوش بینی و به صورت منفی و معنادار (01/0>p) رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی می تواند راهکار اجرایی مناسبی جهت افزایش خودکارآمدی تحصیلی، بهزیستی روان شناختی، خوش بینی، تاب آوری و کفایت اجتماعی دانشجویان باشد.
تبیین «مدل عملکردی انفاق» در «کاهش حزن و خوف» بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین «مدل عملکردی انفاق» در کاهش «خوف» و «حزن» بر اساس منابع اسلامی می باشد. این پژوهش، به این سوال پاسخ داده است که، «انفاق بر اساس چه مدل عملکردی، خوف و حزن را در انسان کاهش می دهد؟» برای پاسخ به این سوال بر اساس نظریه «حوزه های معنایی» مفهوم «انفاق» بر اساس آیات و روایات واکاوی شد؛ بدین منظور، آیات و روایات مربوط به انفاق، صدقه، بخل، شحّ و سخاوت مورد بررسی قرار گرفت؛ برای فهم روانشناختی مولفه ها، از «طبقه تحلیل» استفاده شد؛ مولفه های به دست آمده، در طبقاتِ «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها» تنظیم شدند. یافته ها نشان داد که: 1. عدم حزن و خوف تجربه ای است درونی و تطابق کامل با عینیت های بیرونی ندارد؛ 2. یافته های مربوط به انفاق در «طبقات تحلیل» جای گرفتند؛ 3. این طبقات عبارت بودند از: «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها»؛ 4. اگر انفاق با رویکرد قرآنی صورت پذیرفته و در طبقات چهارگانه، انطباق با قرآن داشته باشد، «کارکردهای روانشناختی» و «آثار تکوینی» مشخصی را به دنبال خواهد داشت؛ 5. یکی از «کارکردهای روانشناختی» اش عبارت است از «کاهش حزن» و «کاهش خوف» در شخصِ انفاق کننده.
رابطه فرسودگی تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی با نقش میانجی هوش عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با نقش میانجی هوش عاطفی بود.
روش : پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان شمالی در سال تحصیلی96-1395 به تعداد 105 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران 83 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس مقطع تحصیلی انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه خود ناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) و هوش عاطفی ویزینگر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارSPSS 21 و PLS 3 انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که فرسودگی تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی دانشجویان در حد متوسط و هوش عاطفی در حد مطلوب می باشد. فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت با خود ناتوان سازی تحصیلی دارد یعنی تاثیر مثبت بر افزایش ان دارد. هوش عاطفی با فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی رابطه منفی دارد یعنی بر کاهش آنها تاثیر دارد.
نتیجه گیری : برای کاهش خودناتوان سازی تحصیلی باید به تقویت هوش عاطفی دانشجویان پرداخت تا از این طریق فرسودگی تحصیلی نیز کاهش یابد.
شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده در میان همه جوامع بشری به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشأ فرهنگ ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و فروگذاری آن مایه دور شدن آدمی از زندگی سالم بوده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده زوجین درخواست کننده طلاق، ارجاعی از دادگاه شهرستان مرند در سال 1401 بود. اندازه نمونه دربرگیرنده 14 نفر مشارکت کننده بود که با روش غیر احتمالی و هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش تحلیل درون مایه کدگذاری و تحلیل شدند. پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی درون مایه ها، 4 درون مایه اصلیِ خانوادگی- پرورشی، فردی، زوجی و محیطی- اجتماعی به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد چنان چه افراد در خانواده مبدأ الگوی رفتاری مناسب و شیوه زندگی بالیده و متعهدانه و غیر مصرف گرا را نیاموخته و خود نیز در جهت کسب آن ها و نیز تشکیل هویت زوجی سالم کوشش نکنند، در محیط نامناسب مستعد بروز رفتار پیمان شکن خواهند بود.
بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل کارساز در شکل گیری کارکردهای اختلال شخصیت مرزی همواره مورد توجه درمانگران و پژوهشگران بوده است و خانواده همچون بخش جدایی ناپذیر عوامل تأثیرگذار اهمیت بسزایی در پژوهش های این گستره دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی بود. برای انجام این پژوهش کیفی، از میان مراجعین بیمارستان رازی تبریز 10 فرد دچار اختلال شخصیت مرزی به شیوه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این افراد توسط روان پزشکان بیمارستان تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کرده بودند. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود. اطلاعات برآمده از مصاحبه ها پس از پیاده سازی، با بهره گیری از مدل استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. درستی و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از مصاحبه با شرکت کنندگان در گستره آسیب های خانواده و شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی با به کارگیری مطالعه نظریه داده بنیاد، در سه مقوله اصلی «عوامل آسیب زای خانواده»، «آسیب های دوران کودکی» و «سازوکارهای دفاعی غیر سازشی» و چندین خرده مقوله خلاصه گردید و سرانجام به استخراج یک مدل پارادایمی در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی انجامیده شد. به صورت کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داده است، عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی نقش دارند.
اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرج در سال 1400 بود، که از این میان 30 نفر از دانشجویانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که بصورت گمارش تصادفی ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 6 جلسه آموزش روانشناسی مثبت گرا را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریفات نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس سنجش علائم سردرد میگرن اهواز(1376) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که 6/36 درصد از تغییرات افسردگی و 5/29 درصد از تغییرات سردردهای میگرنی ناشی از روش مداخله یعنی درمان روانشناسی مثبت گرا است. بنابراین اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن پس از درمان و پیگیری شش هفته ای در طول زمان ثبات دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصله، لزوم توجه به روانشناسی مثبت نگر در افزایش سلامت روانی و جسمانی دانشجویان مبتلا به میگرن نقش بسزایی دارد.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین دارای مشکلات زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از پیامدهای مشکلات زناشویی، طلاق عاطفی است و بر اساس آن هدف این پژوهش پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین دارای مشکلات زناشویی بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بابل به تعداد 436 نفر (218 زوج) بودند. نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 204 نفر (102 زوج) برآورد که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس طلاق عاطفی (گاتمن، 1994) و مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1994) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که کل طرحواره ناسازگار اولیه و سه طرحواره شامل بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی با طلاق عاطفی در زوجین دارای مشکلات زناشویی رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0˂P)، اما دو طرحواره شامل خودگردانی مختل و محدودیت های مختل با طلاق عاطفی در آنان رابطه معناداری نداشتند (05/0P>). یافته های دیگر نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه به طورمعناداری توانستند 8/36 درصد از تغییرات طلاق عاطفی در زوجین دارای مشکلات زناشویی و سه طرحواره بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی به طورمعناداری توانستند 5/88 درصد از تغییرات طلاق عاطفی در آنان را پیش بینی کنند (001/0˂P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، برنامه ریزی توسط درمانگران و متخصصان سلامت برای کاهش طلاق عاطفی در زوجین دارای مشکلات زناشویی از طریق کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه به ویژه سه طرحواره بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی ضروری است.
بررسی نقش واسطه ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۸۰-۲۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش آموزان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 است. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مجازورزی شبکه ای (بلند، 1399)، بحران هویت (احمدی، 1376)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. پرسشنامه ها به صورت آنلاین در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و تعداد 674 نفر به آن پاسخ دادند که در نهایت 497 پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد مشارکت در شبکه های اجتماعی بر نگرانی از تصویر بدن (41/0- =β و 001/0 >P)، انسجام خانواده (25/0- =β و 001/0 >P) و بحران هویت (16/0- =β و 001/0 >P) اثر مستقیم دارد. بحران هویت به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی می کند (13/0- =β و 001/0 >P). انسجام خانواده به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی می کند (17/0- =β و 001/0 >P). همچنین مشارکت در شبکه های اجتماعی با میانجیگری بحران هویت بر نگرانی از تصویر بدنی اثر غیر مستقیم (06/0=β و 001/0 >P) دارد. اما اثر غیر مستقیم متغیر واسطه ای انسجام خانواده در رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدنی از نظر آماری معنادار نیست. نتیجه گیری: بنابراین، اصلاح میزان و شیوه استفاده نوجوانان از شبکه های اجتماعی و برگزاری جلسات آموزشی جهت تسهیل گذار از مرحله بلوغ و پیشگیری از بحران هویت دارای اهمیت است تا زمینه کاهش نارضایتی از تصویر بدن و ارتقاء سلامت روانی نوجوانان فراهم گردد.
پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی بود.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان های رباط کریم و پرند در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله-ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، هویت تحصیلی (واز وایزاکسون، 2008)، خودراهبری یادگیری (فیشر، 2001) و نیازهای بنیادین روانشناختی (رایان و دسی، 2000) پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل آن ها با نرم افزار Spss-24 و Amos-21 و معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد که نقش میانجی گر با نیازهای بنیادین روانشناختی در پیوند بین هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 43 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانش آموزان را تبیین می کند.
نتیجه گیری: بر پایه یافته های پژوهش مشخص شد تأثیر هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق با نیازهای بنیادین روانشناختی است. در نتیجه با افزایش هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری، با نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد.
تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
257 - 279
حوزههای تخصصی:
آمادگی روانی خلبانان از جمله مهمترین عوامل موثر بر حفظ ایمنی پرواز است. هدف پژوهش حاضر، تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه 10 خلبان بود که با روش هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. این روند تا کسب اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها منجر به شناسائی دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان شد. در طبقه عوامل منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ ضعف جسمانی و شخصیتی، ضعف در مدیریت فردی، دغدغه های اقتصادی و شغلی، و رفتار غیر حرفه ای شناسائی شد. در طبقه عوامل مثبت موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ توانمندی جسمانی و شخصیتی، اعتقادات فردی و سازمانی، نگرش مثبت به کار و زندگی، برنامه ریزی شغلی، به کار بستن مهارت ها و امکانات مدیریت فردی استخراج گردید . این مطالعه نشان داد که دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی از جمله مهمترین مسائل مطرح در آماده سازی روانی خلبانان می باشند که میبایست مورد توجه قرار گیرند.
بررسی نقش خانواده اصلی در پیوند زناشویی نافرجام فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند زناشویی و تشکیل خانواده همچون قدیمی ترین نهادهای زندگی بشر از دیرباز موردتوجه متفکرین علوم اجتماعی، علوم اخلاقی، علمای مذهبی و سایر دانشمندان بوده است. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل و یا تخریب این بنیان اهمیتی بی بدیل دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده اصلی در ازدواج نافرجام فرزندان با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 20 نفر از زنان و مردان ایرانی (10 زوج) دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش 5 کد اصلی (عوامل شکل گیری ازدواج نامناسب، کارکردهای خانواده اصلی، تجربیات دوران کودکی، نقش اساسی مادر برای فرزند، ویژگی های اخلاقی و فردی) از مصاحبه ها استخراج شد. بررسی مفاهیم مرتبط با ازدواج نافرجام و توجه به بافت خانوادگی و اثرات گسترده ی آن به مراکز و سازمان های خانواده محور پیشنهاد می گردد.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده و زوج درمانی با الگوی گاتمن روی بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب روش درمانی کارآمد در بهبود کارکردهای خانواده همواره موردتوجه مشاوران و روان درمانگران بوده است. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن اثربخشی رویکردهای زوج درمانی رفتاری-یکپارچه شده و زوج درمانی گاتمن بر بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین متعارض بود. روش پژوهش، طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم در زمستان سال 1399 بود. نمونه با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که دربرگیرنده 6 زوج از مراجعین به این مرکز بودند، که با توجه به نتایج پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی (Fletcher et al, 2000; citing Madani, 2017) جزء زوج های متعارض قرار گرفتند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. پروتکل های درمانی گاتمن (Gottman & Gottman, 2015) و رفتاری یکپارچه شده (Poursardar, 2021) در دو تا چهار مرحله خط پایه، مداخله 14 و 16 جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید. مشارکت کنندگان به پرسشنامه های بی رمقی زناشویی (Paniz, 2015) تاب آوری زوجین (Connor & Davidson, 2003) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد روش گاتمن در هم سنجی اثربخشی با روش رفتاری-یکپارچه شده از دید اندازه تغییر، فراگیری و پایداری، فراگیری و پایداری بیشتری داشته و تراز بهبود زوج های متعارض در روش گاتمن و رفتاری یکپارچه شده در مرحله پس از درمان و پیگیری به ترتیب، بی رمقی زناشویی (55/44) و (14/37) و تاب آوری زوجین (69/45) و (79/38) درصد بود. بر پایه نتایج به دست آمده می توان گفت به رغم اثربخشی دو روش مداخله، روش گاتمن، نقش کارسازتری در بهبود و کاهش بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین داشته است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند.
نقش آموزش ها و مشاوره های پیش از ازدواج بر شکل گیری نگرش مثبت درباره ازدواج و کامیابی زناشویی از دیدگاه جوانان و مشاورین خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه دستیابی به سازگاری زناشویی مستلزم وجود مجموعه ای از آگاهی ها در زمینه انتخاب همسر است، بنابراین ضرورت آموزش های پیش از ازدواج برای کمک به افراد احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آموزش ها و مشاوره های پیش از ازدواج بر شکل گیری نگرش مثبت نسبت به ازدواج و کامیابی زناشویی از دیدگاه جوانان و مشاورین خانواده انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی (زمینه یابی) بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400 1401 بود که از میان آن ها نمونه ای به اندازه 461 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شد، همچنین از متخصصین و مشاورین روانشناسی شاغل در مؤسسه های آموزشی و پژوهشی استان گیلان، 95 متخصص باتجربه درباره علوم روانشناسی و مشاوره به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته دربرگیرنده دو بخش جمعیت شناختی و مطالعه دیدگاه های جوانان و مشاورین خانواده استفاده شد. از دیدگاه جوانان برجسته ترین عامل در رابطه با نگرش مثبت نسبت به ازدواج، گستره عوامل تأثیرگذار بر آموزش با میانگین 71/3 و از دیدگاه متخصصین میزان نگرش مثبت نسبت به ازدواج دارای میانگین 64/3 بود؛ به گفته ای، میزان نگرش پاسخگویان متخصص از حد میانه بالاتر بود. جوانان به ترتیب ابعاد عوامل تأثیرگذار بر آموزش، ضرورت و پیامد آموزش و مشاوره، محتوای آموزشی و درنهایت ارائه آموزش را اولویت بندی نمودند. متخصصین به ترتیب ابعاد عوامل تأثیرگذار بر آموزش، ضرورت و پیامد آموزش و مشاوره، ارائه آموزش و درنهایت محتوای آموزشی را اولویت بندی نمودند. در بلندمدت نیز اجباری کردن مشاوره های پیش از ازدواج می تواند نشان دهد به چه میزان در کامیابی زناشویی و استحکام خانواده نقش خواهد داشت.
اعتباریابی و رواسازی نسخه فارسی مقیاس بی حوصلگی شغلی در جامعه معلمان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی و رواسازی نسخه فارسی مقیاس بی حوصلگی شغلی در جامعه معلمان ایرانی صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بود. در این مطالعه 500 نفر از معلمان شاغل شهر تهران به روش در دسترس و با استفاده از پرسشنامه آنلاین انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های بی حوصلگی شغلی لی(1986)، اشتیاق شغلی اسکاوفلی(2002)، فرسودگی شغلی مسلش(1981)، رضایت شغلی اسمیت(1969) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه های اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل اکتشافی، ساختار عاملی بی حوصلگی شغلی با 17 گویه را تأیید نمود که تمام 17 گویه در 3 عامل یکنواختی، برانگیختگی پایین و عدم تمایل به شغل طبقه بندی شدند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مؤید برازش خوب مدل سه عاملی بود. ضرایب روایی همگرای بی حوصلگی شغلی با فرسودگی شغلی 47/0 و ضرایب روایی واگرا با رضایت شغلی 50/0- و اشتیاق شغلی 74/0- بدست آمد. همچنین پایایی پرسشنامه به روش بازآزمایی در دوره ای سه ماهه ارزیابی شد که همبستگی معنی داری معادل 87/0 بود و ضریب آلفای کرونباخ 94/0 شد که بیانگر تأیید پایایی به روش همسازی درونی بود. نتیجه گیری: بنابراین، می توان به محققین و دست اندرکاران پیشنهاد داد که در پژوهش های مربوط به تعیین بی حوصلگی شغلی و بازنگری وضعیت شغلی معلمان از این ابزار بهره جویند.
شناسایی طرح های شغلی نوجوانان در آستانه فراغت از مدرسه
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
95 - 129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی صورت گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 19 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کامیاران بود که در سال تحصیلی 1399-1400 انتخاب شدند. همچنین مشارکت این افراد در پژوهش بر اساس رضایت شخصی با توجه به قاعده اشباع نظری بود. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. تحلیل نتایج منجر به شناسایی 3 مقوله کلی عوامل مؤثر بر انتخاب (با زیر مقوله های آرامش شغل، مسئولیت کم در شغل، امنیت شغلی، نقش بارز در مسیر شغلی، درآمد بالا، عدم علاقه به تحصیل، رسیدن به شغل در سن پایین، بیکار نماندن، حس قدرت و ابهت، احساس قوی بودن، خود کارآمدی اجتماعی، جایگاه اجتماعی بالا، نفوذ اجتماعی، هیجان شغلی، اثربخش بودن شغل، توجه به شرایط جامعه، مسئولیت پذیری اجتماعی، هیجان شغلی)؛ منابع و امکانات (با زیر مقوله های قدرت تعامل با دیگران، انگیزه خلاقیت و ابتکار، جسارت و ریسک پذیری، ثبات، صداقت، کنجکاو بودن، خودباوری، پشتکار، استعداد، رغبت) و روند تصمیم گیری (با زیر مقوله های الگوبرداری از خانواده، حمایت مالی خانواده، عملی کردن ایده ها، نداشتن هدف و برنامه، اجباری بودن انتخاب، رقابت با همسالان، برنامه ریزی، الگوبرداری از اطرافیان، کنکاش و تحقیق کردن) شد.
مدل سازی معادله ساختاری تعیین گرهای خردمندی بر اساس ادراک از والدگری پدر با نقش میانجی قدرت ایگو در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
193 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خردمندی، بر اساس ادراک از والدگری پدر با نقش میانجی قدرت ایگو در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل ساختاری بود. جامعه آماری، شامل 24000 دانشجوی دانشگاه تبریز بود. حجم نمونه پژوهش 190 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسشنامه های مقیاس سه بعدی خردمندی آردلت (2003) (3D-WS)، مقیاس پدری دیک (2004) (FS) و پرسشنامه روان شناختی قدرت ایگو استروم و همکاران (1997) (PIES) را تکمیل کردند. کلیه محاسبات مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-24 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد قدرت ایگو نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین ادراک از والدگری پدر و خردمندی در دانشجویان دارد، ولی مستقیماً با خردمندی فرزندان ارتباط معنی داری ندارد. به صورت کلی می توان نتیجه گرفت که چگونگی رفتار پدر یکی از عواملی است که به طور غیرمستقیم با تقویت توانمندی ایگو، می تواند پیش بینی کند که فرزندانشان از چه میزان خردمندی برخوردار باشند. بر این اساس، پیشنهاد می شود فراوانی و حضور سالم پدر در تربیت فرزندان موردتوجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۲۳-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان بود. روش پژوهش: روش این پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره مسجد سلیمان در سال 1398 بود. از بین جامعه آماری ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی 4 مرکز مشاوره انتخاب، و در ادامه تعداد 20 زوج (40 نفر) از این مراکز به روش تصادفی در قالب سه گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (10زوج برای هر گروه). گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعت و نیمه تحت آموزش قرار گرفتند، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارت های ارتباطی کویین دام، پرسشنامه استاندارد حساسیت به طرد (RSQ) و پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که روش تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی هر دو بر متغیرهای مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین اثر داشته است (P<0/05). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین موثر است، با این حال روش تحلیل رفتار متقابل نسبت به ایماگوتراپی دارای اثربخشی بیشتری بود.