فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۷ شماره ۱۹
نقد ماهیت سلبی سنت گرایی در اندیشة سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت گرایی یک جریان فکری جدید است که در واکنش به روند رو به رشد مدرنیته در جهان امروز پدید آمده است. بررسی مبانی انسان شناختی، معرفت شناختی و دین شناختی سنت گرایی نشان می دهد که این جریان فکری فاقد هرگونه ماهیت ایجابی است و صرفاً می توان آن را در نسبت سلبی با مفاهیم اصلی مدرنیته نظیر سوژة استعلایی، علم مدرن و عرفی گرایی درک کرد. سنت گرایی بیش از آن که برآمده از اصول و مبانی سنتی و مذهبی باشد، نوعی ایدئولوژی مدرن است که بر مبنای مدرنیته ستیزی شکل گرفته است و هویت خود را به صورت سلبی و از طریق نفی مدرنیته تعریف می کند. پژوهش حاضر نشان می دهد که رویکرد سنت گرایانی نظیر سیدحسین نصر به مفاهیم و مبانی سنتی اغلب با نگرش های سنتی متفکران جوامع پیشامدرن تفاوت های اساسی دارد و بیش تر آن ها با الهام از انگاره ها و مفاهیم مدرن و با وارونه سازی آن ها سعی در ترسیم نوعی تفکر ضدمدرن دارند که مختصات آن چندان با مناسبات فکری و الگوهای زندگی جوامع سنتی تطابق ندارد. همین عدم هم خوانی سنت گرایی با انگاره های سنتی باعث شده است تا بسیاری از نگرش های آن ها با واقعیت های تاریخی جوامع پیشامدرن در تعارض باشد و سنت گرایی را دچار یک دوگانگی مبنایی کند. سنت گرایی از یک سو به نفی مدرنیته به سود سنت های پیشامدرن می پردازد و از سوی دیگر با گسست از مبانی پیشامدرن، منطق درونی مدرنیته در تقسیم بندی مبتنی بر دوگانگی سنت و مدرنیته را می پذیرد و بازتولید می کند.
مقایسه آموزه «جوهر» در دو کتاب مقولات و متافیزیک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو آموزه جوهر را عمدتا در دو کتاب مقولات و متافیزیک مطرح کرده است. مطالعه این دو کتاب، ممکن است این مطلب را به ذهن متبادر سازد که گویا ملاک های مطرح شده برای جوهر، در این دو کتاب، کاملا بر هم منطبق نیستند، بلکه ملاک های پیشنهاد شده برای جوهر و در نتیجه، مصادیق جوهر، در این دو اثر، با هم تفاوت دارند. گذشته از تاثیری که ممکن است گذر زمان و تحول فکری ارسطو به جا گذاشته باشد، اختلاف موجود در میان این دو کتاب را می توان به اختلاف در رویکردهای اتخاذ شده در هر یک از دو کتاب بازگرداند. در کتاب مقولات، که به واقع اثری منطقی- فلسفی شمرده می شود، به جنبه های ذهنی و ارتباط میان مفاهیم نیز پرداخته شده است، از این رو، در کتاب یاد شده، برخی از مفاهیم کلی ذهنی هم به نوعی «جوهر» - البته در معنای ثانوی آن – دانسته شده اند. اما در کتاب متافیزیک، رویکردی کاملا مابعدالطبیعی اتخاذ شده است؛ بنابراین، در این کتاب، از جواهر ثانوی سخنی به میان نمی آید. ارسطو در متافیزیک جواهر را به عنوان مصادیق واقعی موجود معرفی می کند، بر این اساس، از نظر ارسطو، مطالعه واقعیت به مطالعه جواهر خلاصه می شود، و موضوع فلسفه «جوهر» است. گفتنی است که تنها با نوآوری های فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا بود که فلسفه وجود، جایگزین فلسفه جوهر گردید.
مقاله های شوپنهاور
عشق افلاطونی
جایگاه هایدگر در اندیشه نئوپراگماتیستی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی تحلیلی درباره جایگاه هایدگر و اندیشه اگزیستانسیالیستی او در فلسفه ریچارد رورتی است و هدف این مقاله نشان دادن تاثیر مستقیم و غیر مستقیم تفکر هایدگر بر شکل گیری اندیشه نئوپراگماتیستی رورتی خواهد بود. رورتی در عین حال که برخی آراء هایدگر، به ویژه هایدگر متقدم را نقد می کند و او را همچنان اسیر و گرفتار در سنت متافیزیکی غرب می داند، کتمان نمی کند که از او تاثیر پذیرفته است. در این مقاله می کوشیم برخی از این تاثیرپذیری ها را در کنار انتقادات رورتی بر هایدگر مطرح کنیم.
اثبات علیت در خارج از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
در فلسفه ارسطو هیچگاه به رابطه علی پرداخته نمی شود و همیشه علت است که مد نظر می باشد و او را به سمت اثبات و تبیین نحوه وجود خارجی آن سوق می دهد؛ آنچه در خارج است و مفهوم آن از سنخ معقولات اولی علت است، نه علیت. بنابراین علیت در زمره هیچ یک از مقولات جوهری و عرضی قرار نمی گیرد، پس در خارج موجود نیست. ارسطو بر همین اساس می کوشد در فلسفه خویش وجود علل در خارج را ثابت کند.
از نگاه ابن سینا علیت رابطه ای موجود در خارج است که میان علت و معلول برقرار می شود، اما نه به گونه ای که حس، قادر به درک آن باشد. از نظر او مفهوم علیت از سنخ مفاهیم یا معقولات ثانی فلسفی است که در خارج وجود دارد، اما نه به وجود جدا و مستقل از مصادیقش. بنابراین هرگز با ابزار حس نمی توان علیت را دریافت اما با تحلیل روابط خارجی موجودات با یکدیگر می توان این رابطه را کشف کرد. به این ترتیب محسوس نبودن آن نمی تواند دلیلی بر موجود نبودن آن باشد.
برهان ا مکان و وجوب و نقد های کانت و هیوم
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین به شکلی که ابن سینا آن را نخستین بار برای برهان امکان و وجوب به کاربرد، از طریق آثار ابن رشد و ابن میمون در قرون وسطی، به آثار توماس آکویناس راه یافت. مفاهیم مربوط به این برهان چنانکه مورد نظر ابن سینا بود، در این آثار منتقل نشد و آشفتگی برهان در فلسفه بعد از رنسانس غرب نیز ادامه یافت. در این مقاله برهان امکان و وجوب از قرن هفدهم به بعد در تاریخ فلسفه غرب دنبال شده است. مدّعای مقاله این است که لایبنیتس و ولف، برهان را بر مدار امکان احتمالی و نه امکان ماهوی اقامه کرده اند و اشکالاتی که از ناحیه ی هیوم و کانت و دیگران بر این برهان به تقریر آکوئیناسی آن اقامه شده، خالی از قوّت نیست. در بخش پایان، قوّت و قدرت تقریر سینوی برهان در ردّ اشکالاتی که از قرن هفدهم به بعد نسبت به برهان وارد آمده، اثبات شده است.
متافیزیک و سیاست در اندیشه ی ارسطو و هگل
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
دو مفهوم مدرنیته
منبع:
کیان ۱۳۷۸ شماره ۴۹
تحلیل اگزیستنسیال هیدگر در آینه فلسفه عملی ارسطو «خوانشی» نو از اخلاق نیکوماخوس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک ۱۳۸۸ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
این مقاله در صدد بیان این موضوع است که مهمترین مقومات فلسفه عملی ارسطو در تحلیل اگزیستنسیال هیدگر صبغه هستی شناختی می یابد. انحاء نسبت آدمی در قبال موجودات Verhaltenweisen آن گونه که در کتاب ششم از اخلاق نیکوماخوس ارسطو مطرح شده، در خوانش نوین هستی و زمان هیدگر تبدیل به انحا وجودی آدمیSeinsweise می گردد. آنچه برای هیدگر بسیار اهمیت دارد، احیای قوه انتولوژیک نهفته در تعینات سه گانه ارسطویی است که در آن پراکسیس بر دو نحوه رفتاری کاشف از موجودات؛ یعنی تئوری و پویسیس اولویت می یابد. هیدگر در بحث ارسطو از فضایل عقلانی، تعاریف و تعینات متناسبی را از زندگی انسانی در آرای ارسطو کشف می کند که در فلسفه جدید و برای مثال، در فلسفه هوسرل شناخته نشده و موضوعیت نیافته اند. اگر تحلیل اگزیستنسیال در پرتو تفسیر پدیدار شناختی ارسطو و بخصوص مطالب وی در اخلاق نیکوماخوس بازخوانی گردد، شاید بتوانیم برنامه فلسفی هیدگر را بهتر بفهمیم
هابرماس و جهان مدرن
کانت و مسوولیت اجتماعی، سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
نقطه آغازین اندیشه ورزی کانت در فلسفه ، نقادی وی به نظریه مهم او در باب آنتی نومی ها باز می گردد. کانت سرچشمه آنتی نومی ها را در گذر از فهم ، به خرد می یابد. نظریه آنتی نومی همواره به مثابه محوری بنیادی در اندیشه های وی مورد توجه قرار می گیرد. با مطالعه آراء و اندیشه های وی در حوزه حیات اجتماعی به خوبی و به روشنی می توان دریافت که تا چه حد آراء فلسفی وی در باب خرد و خرد ورزی و اخلاق که در دو اثر گرانبهای وی یعنی نقد خرد نظری و نقد خرد عملی سامان یافته اند در اندیشه های اجتماعی وی مؤثر واقع شده اند. کانت برای تبیین اندیشه های تربیتی و سیاسی خود بر آن بود تا تفسیری از حیات تاریخی «نوع انسان » ارائه دهد. به این ترتیب صلح را یکی از مسائل مهم جهانی شمرد و صلح جویی ، خودبیداری، عقل نظری، خردورزی، اندیشه ورزی و جامعه مدنی را از اهداف اصولی روشنگری و نیز تربیت دانست.