فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
122-138
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: همگام با عصر جهانی شدن، تربیت به معنای عام و به طور خاص تربیت جنسی دچار تغییراتی خواهد شد که در صورت استفاده نابجا از مسائل مرتبط با تربیت جنسی، آسیب هایی در این زمینه بروز خواهد کرد. ازاین رو، هدف این پژوهش مطالعه اکتشافی برای کشف عناصر اصلی تربیت جنسی در عصر جهانی شدن با تأکید بر دیدگاه اسلام به منظور طراحی مدل بر اساس مدل داده بنیاد بود. روش کار: در این پژوهش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. جامعه آماری و همچنین نمونه پژوهش 25 نفر از پژوهشگران تعلیم و تربیت بودند که به روش نمونه گیری هدفمند (نه احتمالی) و به صورت نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل مقایسه مداوم کوربین و اشتراوس صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که شرایط علّی (ضرورت تربیت جنسی)، مؤلفه محوری (فرصت ها و تهدیدهای تربیت جنسی در عصر جهانی شدن)، شرایط زمینه ای (آموزش)، شرایط مداخله گر (ساختارهای فرهنگی-اجتماعی)، راهبردها (اصول، روش و محتوای تربیت جنسی از دیدگاه اسلام؛ و شاخص های آسیب و سلامت تربیت جنسی) و پیامدها (تقویت همه ابعاد به هم پیوسته تربیت در سطح فردی و جامعه) الگوی تربیت جنسی را در عصر جهانی شدن منعکس می نماید. نتیجه گیری: بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز، آموزش و ساختارهای فرهنگی-اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (فرصت ها و تهدیدهای جهانی شدن) تأثیرگذار است. بنابراین برنامه های ارائه شده در راهبردها باید بر مبنای اصول، روش و محتوای تربیت جنسی از دیدگاه اسلام و شاخص های آسیب و سلامت تربیت جنسی باشد که به تقویت همه ابعاد به هم پیوسته تربیت در سطح فردی و جامعه منجر می شود.
بررسی رابطه بین بهزیستی معنوی و شوخ طبعی با بهزیستی روان شناختی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی و دین سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
105-115
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بهزیستی معنوی و شوخ طبعی با بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بجنورد است. این پژوهش از نوع همبستگی، با نمونه پژوهش شامل 337 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به تناسب حجم و جنس دانشجویان هر 4 دانشکده و گروه های مرتبط به آنها صورت گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های بهزیستی معنوی پولوتزین و الیسون، شوخ طبعی SHQ، تاب آوری کانر و دیویدسون و بهزیستی روان شناختی ریف مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. با توجه به مقادیر به دست آمده، نتایج آزمون نشان داد که تأثیر بهزیستی معنوی و شوخ طبعی، بر روی تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار گرفته و همه فرضیه های پژوهش مبنی بر ارتباط بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی با شوخ طبعی و بهزیستی معنوی تأیید شده است.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه سنجش معنویت در دانشجویان مراکز آموزش عالی شهر سنندج در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
100-115
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت مفهومی جهان شمول است که در معنای عام به معنی حس ارتباط و اتصال با نیرویی برتر و در معنای خاص به معنی جستجو برای یافتن معنی در زندگی، بیش از گذشته در عرصه های آموزشی، تربیتی و فرهنگی به آن توجه شده است. ازاین رو، ساخت و امکان بهره گیری از ابزاری مناسب برای سنجش این پدیده ضروری می نماید. این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسش نامه ای به منظور «سنجش معنویت» در دانشجویان طراحی و انجام شده است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که با مشارکت 464 نفر از دانشجویان مراکز آموزش عالی شهر سنندج در سال 1396 انجام شده است. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسش نام ه جمعیت شناختی و پرسش نامه طراحی شده معنویت است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ، تحلیل عامل اکتشافی به شیوه مؤلفه های اصلی با روش چرخشی از نوع واریماکس و تحلیل عامل تأییدی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و روایی همگرا انجام شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی گویای وجود دو بُعد اصلی با عنوان تجربیات معنوی و تجربیات دینی بود که 56 درصد واریانس پرسش نامه معنویت را تبیین کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد تأیید شده در تحلیل عاملی شامل تجربیات معنوی و دینی و کل پرسش نامه به ترتیب 88/0، 90/0 و 92/0 به دست آمد. روایی همگرای پرسش نامه معنویت نیز با پرسش نامه معنویت دوینگ و پارسیان 66/0 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که شاخص های نیکویی برازشمدل از مطلوبیت پذیرفتنی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب برای پژوهش در زمینه سنجش معنویت دانشجویان و حوزه روان شناسی سلامت و سلامت معنوی استفاده کرد.
تبیین نقش روش های تربیت قرآنی در سلامت روان و گرایش به مصرف مواد مخدر در حیطه های بازدارندگی، حمایتی و نظارتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
148-164
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به اینکه تحقیقات داخلی و خارجی اندکی درباره نقش معنویت در سلامت روان و گرایش به مصرف مواد مخدر انجام گرفته است، هدف این پژوهش تبیین نقش روش های تربیت قرآنی در سلامت روان و کاهش گرایش به مصرف مواد در سه حیطه بازدارندگی، حمایتی و نظارتی بود. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است که با استناد به آیات قرآن و تفسیرهایی که مفسران با توجه به آیات مطرح شده درباره موضوع داشته اند، صورت گرفته است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین سلامت روان، گرایش به مصرف مواد مخدر و معنویت وجود داشت و نتیجه مطالعه مؤید همسوبودن علم پزشکی با فرمان های قرآنی است. نتیجه گیری : بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که معنویت می تواند سلامت روان و گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین نماید. با استناد به دستورهای دینی می توان نظامی هدفمند و معنادار به زندگی داد که در کاهش گرایش به مواد یاری رسان است. این روش ها متوجه فرد مصرف کننده مواد، خانواده و جامعه و ضامن تحکیم تعهدات اخلاقی است.
نقش پیش بینی کنندگی متغیّرهای جمعیت شناختی و هوش شناختی، هیجانی و معنوی در انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
31-43
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف : اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. همچنین مطالعات نشان داده که عوامل انگیزشی در درگیری شناختی بر فرایند یادگیری تأثیرگذار است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی متغیّرهای جمعیت شناختی و هوش شناختی، هیجانی و معنوی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی بود. روش کار : این مطالعه توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر 12 تا 13 سال شهر تهران در سال 1397 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 280 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای از مدارس دولتی انتخاب شد. داده ها با استفاده از آزمون هوشی وکسلر (ویرایش چهارم)، پرسش نامه های انگیزه پیشرفت هرمنس، هوش معنوی ناصری، هوش هیجانی شوت و پرسش نامه وضعیت اجتماعی و اقتصادی جمع آوری؛ و با استفاده از تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج نشان داد که انگیزش پیشرفت با هوش شناختی، هیجانی و معنوی رابطه مستقیم و معنی داری داشت (با سطح اطمینان 99 درصد (مقدار p کمتر از یک درصد). به عبارتی با افزایش میزان متغیّرهای مستقل (هوش شناختی، هیجانی و معنوی)، سطح انگیزش پیشرفت نیز افزایش یافت. نتیجه گیری : بر اساس نتایج به دست آمده، هوش شناختی، هیجانی و معنوی تأثیر معناداری بر میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد و با افزایش هریک از این متغیّرها، سطح انگیزه پیشرفت در دانش آموزان بالا می رود.
نقش واسطه ای هوش معنوی در ارتباط بین ویژگی های شخصیت و موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
61-73
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شواهد حاکی از آن است که موفقیت تحصیلی نقش مهمی در به روز نگه داشتن نوآوری های فرهنگی و علمی ایفا کرده است و متغیّرهای مختلفی در موفقیت تحصیلی تأثیر دارد و آن را پیش بینی می کند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت با موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با نقش میانجی هوش معنوی انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع دکتری عمومی رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 474 نفر بودند که از میان آنان به طور تصادفی نمونه ای به تعداد 214 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بود که برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی با استفاده از دیدگاه متخصصان علوم تربیتی بهره گرفته شد. میزان پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه هوش معنوی 0/85 و برای پرسش نامه ویژگی های شخصیت 0/82 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم متغیّرهای روان رنجوری (0/29-)، گشودگی (0/35) و وظیفه شناسی (0/38) بر موفقیت تحصیلی معنادار بود (P<0/01). علاوه براین، نتایج آزمون اثرات غیرمستقیم با استفاده از آزمون میانجی سوبل نیز نشان داد که اندازه اثر غیرمستقیم متغیّرهای روان رنجوری (2/22-)، سازگاری (2/90)، گشودگی (2/28) و وظیفه شناسی (3/13) بر موفقیت تحصیلی از طریق متغیّر میانجی هوش معنوی در سطح 95 درصد اطمینان، معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، برای اینکه موفقیت تحصیلی دانشجویان افزایش یابد، باید به ویژگی های شخصیت و هوش معنوی آنان توجه شود.
مفهوم محیط در زمینه عرفان و حکمت ایرانی، گامی به سوی توسعه یک نظریه پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
89-106
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پرستاران به دنبال توسعه دانش حرفه ای خود از طریق نظریه پردازی هستند. فلسفه حاکم بر این نظریه ها غربی است و عرفان و حکمت ایرانی برای متون پرستاری ناشناخته است. برای توسعه نظریه های پرستاری، تعریف چهار مفهوم اصلی پرستاری یعنی «انسان»، «محیط»، «سلامتی» و «پرستاری» ضروری است. هدف این مطالعه هم گذاری (ترکیب) مفهوم محیط با مرور تحلیلی متون عرفان و حکمت ایرانی بود. روش کار: این مطالعه از نوع کتابخانه ای است که به روش هم گذاری مفهوم ریان ونگر انجام یافته است. به این صورت که ابتدا به روش استقرایی اجزای مفهوم واکر و اوانت به عنوان طبقات ازپیش تعیین شده انتخاب؛ و پس از مطالعه یک سوم متون، به روش قیاسی ماهیت مواردی که باید در هر طبقه گنجانده شود تعیین شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، «تجلی» و «مراتب هستی» پیشامد؛ «مراتب موجودات»، «حرکت جوهری»، «مزاج مندی»، «پیش نهادین قدسی/روح» و «نظم کیهانی» ویژگی ها؛ و «تعادل/بی تعادلی» و «هماهنگی/ناهماهنگی» پیامدهای مفهوم محیط معرفی شده است. نتیجه گیری: مفهوم محیط در زمینه عرفان و حکمت ایرانی ماهیتی پویا و زنده شامل مخلوقات مادی/غیرمادی ازجمله انسان ها است که هر جزء درون آن از کل تأثیرپذیر است. این دیدگاه در مقایسه با تعاریف رایج در نظریه های پرستاری از محیط که بیشتر فردمحور و انسان گرا است، جامعیت بیشتری دارد و ماهیت انسان را در کنار مخلوقات دیگر و خالق و نیز با ذکر اثرپذیری و اثرگذاری مخلوقات بر سلامتی یکدیگر، می بیند.
کمّی سازی مفهوم ثبات قدم بر اساس منابع اسلامی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه ای برای کمی سازی مفهوم ثبات قدم بر اساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن است. برای استخراج مؤلفه های مفهومی ثبات قدم از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفته و هفت مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 200 نفری که به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه آماری طلاب حوزه های علمیه شهر نجف آباد انتخاب شده بودند، بررسی شده است. یافته ها نشان داد که پرسش نامه ثبات قدم از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در تحلیل عوامل اکتشافی، پنج عامل به دست آمد که عبارتند از: مصمم بودن، پایبندی به ارزش ها، هدفمداری متعالی، شکیبایی و تلاش پایدار. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، 845/0 می باشد. در نتیجه، پرسش نامه ثبات قدم اسلامی می تواند به عنوان یک ابزار دارای ویژگی های روان سنجی روایی و معتبر در پژوهش های اسلامی و روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه سازه تصور از خدا در میان چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازه تصور از خدا، از موضوعات بسیار مهم، در حوزه روان شناسی دین است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه سازه تصور از خدا در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای و جامعه آماری این پژوهش شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش و مشاغل آزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 3۶7 نمونه گرفته شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 2۶ تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که سازه تصور از خدا بر اساس «ناصریت»، «رحمانیت - غافریت»، «منعمیت - رازقیت»، «خالقیت - قادریت» و «عالمیت»، در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد، تفاوت معناداری دارد. افراد متأهل نسبت به افراد مجرد در تمام ویژگی ها بالاتر هستند و این تفاوت معنادار است. در گروه مردان و زنان، تفاوت معناداری به دست نیامد. تصور از خدا در گروه های سنی بالاتر، بر اساس ناصریت، رحمانیت - غافریت و منعمیت - رازقیت، بالاتر از گروه های سنی پایین تر بود و این تفاوت معنادار است. در سطوح مختلف تحصیلی گروه فوق لیسانس بالاترین و گروه دیپلم و زیر دیپلم پایین ترین نمره تصور از خدا را دارند و تفاوت معنادار است.
مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان بود. از بین جامعه آماری (سربازان پایگاه چهارم هوانیروز اصفهان) با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 110 سرباز با سنوات خدمتی متفاوت، انتخاب شده و به پرسشنامه های «دنیاگرایی» (مسد)، «سرسختی» اهواز (AHI، «دینداری»خدایاریفرد و «تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی» (SPSI-R) پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که: 1. «مذهب» به طور مستقیم بر «حل مسئله» اثر می گذارد؛ 2. «مذهب» از طریق «افزایش سرسختی» و «کاهش دنیا گرایی» نیز بر «حل مسئله» اثر می گذارد. بنابر این می توان نتیجه کلی گرفت که مذهب نقش مهمی در رویارویی با استرس های زندگی دارد و می تواند اثر بحران های شدید زندگی را تعدیل کند
اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان دارای مشکلات تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان شهرستان قشم می باشد. بدین منظور، 32 نفر از نوجوانان شهرستان قشم که دچار افت تحصیلی و عقاید ناکارآمد بودند، به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مفاهیم و مراحل دعادرمانی، طی 8 جلسه هفتگی در شهر قشم انجام شد. پرسش نامه عقاید غیرمنطقی جونز (IBT)، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی، توقع تأیید از دیگران، سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال گرایی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.
بررسی رابطه بهزیستی معنوی با پایستگی در اهداف بلندمدت و لذت از یادگیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بهزیستی معنوی با پایستگی در اهداف بلندمدت (ثبات علایق و پایداری در تلاش) و لذت از یادگیری در دانشجویان دختر بود. بدین منظور، 146 نفر از دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس، پرسش نامه های بهزیستی معنوی، خرده مقیاس لذت یادگیری، مقیاس هیجان های پیشرفت پکران و مقیاس پایستگی را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های رگرسیون گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که از بین ابعاد بهزیستی معنوی، ارتباط با طبیعت و ارتباط با خود، مهم ترین پیش بین های لذت از یادگیری بودند و ارتباط با خود و ارتباط با دیگران، پایداری در تلاش را پیش بینی کردند. همچنین، لذت از یادگیری میانجی گر رابطه بهزیستی معنوی، با پایستگی در اهداف بلندمدت بود. بنابراین، یکی از آثار بهزیستی معنوی، پایداری در تلاش برای دستیابی به اهداف بلندمدت و تجربه هیجان لذت در حین فعالیت های یادگیری است که اهمیت آن را در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان نشان می دهد.
نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری با دانشگاه از عوامل مهم در ابعاد مختلف زندگی دانشجویان مانند بهداشت جسمی-روانی و سازگاری اجتماعی در حوزه های خارج از دانشگاه است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه است. روش کار: در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه یی از بین دانشجویان پسر مجتمع خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 273 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 95-96 انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های بلوغ عاطفی، هوش معنوی، تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه ارتباط مثبت معنادار داشت. همچنین بین تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه؛ و بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی با تحمل پریشانی نیز ارتباط مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر مستقیم هوش معنوی به سازگاری با دانشگاه دارای برازش پذیرفتنی بود. علاوه براین، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی به سازگاری با دانشگاه نیز معنی دار بود. همچنین، نتایج ضرایب غیرمستقیم با استفاده از بوت استراپ نشان داد که همه ی مسیرهای غیرمستقیم نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و بلوغ عاطفی از طریق تحمل پریشانی موجب افزایش سازگاری با دانشگاه می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان، برنامه های آموزشی هوش معنوی و بلوغ عاطفی با تأکید بر افزایش تحمل پریشانی آنان تدوین شود.
پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر افسردگی که از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است، می تواند به پیشگیری و درمان آن کمک کند. از منظر اسلام، تعلق مادی و نوع رابطه با خداوند، از عوامل اثرگذار بر افسردگی هستند. از سوی دیگر، دانشمندان غربی بر نقش نگرش های ناکارآمد، به عنوان یک عامل مؤثر بر افسردگی تأکید کرده اند. هدف این پژوهش، پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی و دلبستگی به خدا در مقایسه با نگرش های ناکارآمد بود. طرح پژوهش، از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بود که 209 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک، تعلق، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد بود. نتایج نشان داد که تعلق مادی، نگرش های ناکارآمد و سبک دلبستگی اجتنابی به خدا می توانند افسردگی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. تعلق مادی نیز به عنوان قوی ترین متغیر شناسایی شد. نتایج حاکی از این است که اسلام دارای پتانسیل های زیادی برای تعریف متغیرهای کلیدی در تبیین افسردگی است.
همبستگی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی در دختران مقطع دبیرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
50-59
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مذهب یکی از عوامل تأثیرگذار در سلامت افراد به ویژه در دوره های مهم رشد است؛ با وجود این، تاکنون کمتر به بررسی آن در نوجوانان پرداخته شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی دانش آموزان مقطع دبیرستان صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد بررسی 120 نفر از دختران دبیرستانی شهر کرج با میانگین سنی 52/0±6/16 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از چهار مدرسه ی واقع در منطقه ی سه این شهر انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه ی نگرش های مذهبی گلریز-براهنی و پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28). برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین نگرش های مذهبی و سه خرده مقیاس علائم اضطرابی و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی بود (01/0p<)؛ با وجود این، ارتباط معناداری بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس عملکرد جسمانی وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر به روشنی گویای تأثیرگذاری نگرش های مذهبی بر سلامت عمومی دانش آموزان است.
تأثیر آموزش آموزه های دینی (مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق) بر هوش اخلاقی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی تأثیر آموزش آموزه های دینی (مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق)، بر هوش اخلاقی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز این پژوهش انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از بین دانشکده های مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز 40 نفر انتخاب و به دو گروه 20 نفره گواه و آزمایش تقسیم شدند. به دلیل اُفت آزمودنی های ناشی از تداخل کلاسی، گروه آزمایش به 15 نفر و گروه گواه به 19 نفر تقلیل یافت. ابزار مورد استفاده پرسش نامه شایستگی های اخلاقی لنیک و کی یل بود. گروه آزمایش، 10 جلسه تحت آموزش آموزه های دینی مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق قرار گرفتند. داده های حاصل از این پژوهش، به روش تحلیل واریانس بر روی تفاضل نمرات پیش آزمون پس آزمون در سطح معنا داری 05/0>p مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش آموزه های دینی مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق موجب افزایش معنادار مؤلفه های هوش اخلاقی در گروه آزمایش شد، اما در مؤلفه راستگویی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
سبب شناسی نفاق از منظر منابع اسلامی و مقایسه آن با دو مفهوم روان شناختی ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«نفاق»، پدیده ای روان شناختی است که بر اساس متون اسلامی با ملاک های سلامت روانی در تعارض است. این پژوهش، درصدد سبب شناسی، و شناسایی تشابه ها و تفاوت های نفاق با دو مفهوم ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی در روان شناسی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و از حیث رویکرد، کیفی است که در گردآوری اطلاعات از روش تحلیل مفهومی محتوایی، بهره می برد. نفاق، بر اساس متون اسلامی عبارت است از: «یک وضعیت روانی رفتاری نابهنجار که شامل هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن یا قول و فعل در روابط میان فردی می باشد». در بخش سبب شناسی از منظر متون اسلامی، عوامل انگیزشی (مثل ترس و طمع)، آمادگی های روانی (مثل تعصب و احساس ذلت)، و عوامل رفتاری (مثل دروغگویی و خلف وعده) به عنوان محوری ترین عوامل نفاق شناسایی شد. در بخش سبب شناسی مبتنی بر دو مفهوم ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، جلب منفعت شخصی، به عنوان تنها عامل روان شناختی شناسایی شد. نتیجه اینکه در مفهوم شناسی نفاق بر اساس منابع اسلامی مفهوم محوری در تعریف نفاق یعنی «هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن» در نظریات و مفاهیم روان شناختی مانند ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، نیز منعکس شده است. در بخش سبب شناسی وجود مفاهیم مشترکی مانند «طمع» در متون اسلامی و جلب منفعت شخصی در متون روان شناختی می تواند موجب هم افزایی دو ساحت دین و روان شناسی شود.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
بررسی تأثیر شنیدن آوای قرآن در کاهش تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
45-58
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: از مهم ترین عوارض آزاردهنده ی شیمی درمانی در سرطان، تهوع و استفراغ است که روش های پیشگیری یا درمانی و گاهی روان درمانی یا موسیقی درمانی برای کمک به کنترل آن، مطالعه و تأثیر صوت قرآن بر کاهش درجه و بروز این دو عارضه بررسی شده است. روش کار: این مطالعه ازنوع نیمه تجربیِ تک گروهی بود که بر روی 31 بیمار مبتلا به سرطان که در بخش رادیوتراپی انکولوژی بیمارستان امام حسین (ع) به صورت سرِپایی شیمی درمانی شدند، صورت گرفت. بیماران در دو دوره ی متناوب شیمی درمانی، درمان های رایجِ ضد تهوع و استفراغ را با شنیدن صوت قرآن و در نوبتی دیگر بدون شنیدن آن دریافت کردند و سپس پرسش نامه یی را درباره ی بروز و درجه ی عارضه های فوق طبقِ نظام درجه بندی استانداردِ بین المللی پاسخ دادند و هر بیمار با وضعیت قبل و بعد این نوع درمان مقایسه شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد افرادی که حالت تهوع و استفراغ داشتند، بعد از شنیدن قرآن این حالت از 35 درصد به 22 درصد کاهش یافت، اما اختلاف آماری معنی دار نبود (125/0P=). همچنین شنیدن آوای قرآن احتمال بروز استفراغ را در بیماران، 64 درصد (03/0P= و 36/0OR = ) و درجه ی بالاترِ تهوع را در 89 درصد موارد، کاهش داد (001/0 P<و 12/0OR = ). قبل از انجام این نوع از درمان 5/35 درصد از بیماران تهوع نداشتند درحالی که بعد از آن این رقم به 7/67 درصد رسید و تقریباً نیمی از افرادِ مورد مطالعه، درجه ی تهوع کمتری داشتند. همچنین، درجه ی تهوعِ هیچ یک از بیماران بعد از درمانِ ذکرشده افزایش نیافت. نتیجه گیری: شنیدن صوت قرآن حتی به مدت کوتاه می تواند به طور چشمگیری موجب کاهش تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی شود. چنین تأثیری که به دلیل انحراف فکر بیمار از شیمی درمانی یا از آثار معنوی قرآن است، باید در مطالعات گسترده تر و به صورت دوگروهی سنجیده شود. با توجه به تأثیری که شنیدن صوت قرآن در مطالعات دیگر، ازجمله القای بیهوشی داشته، شاید بتوان از این روش در کنترل عوارض آزاردهنده ی درمان سرطان نیز استفاده کرد.
بررسی میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
96-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به تأثیر نماز بر هر شخص به ویژه در سن جوانی و دوران دانشجویی، این پژوهش با هدف تعیین میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن، در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396 انجام شده است. روش کار: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، تعداد 260 دانشجوی واجد شرایط دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با روش نمونه گیری طبقه یی وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسش نامه ی دوبخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (آزمون تی و واریانس یک طرفه) تجزیه و تحلیل شد و سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین و انحراف معیار کلی گرایش به نماز 38/19±96/73 به دست آمد. بیشترین عوامل تأثیرگذار در گرایش دانشجویان به نماز به ترتیب لذت بخش بودن نماز و رسیدن به آرامش قلبی، پیشگیری از گناه و کارهای ناپسند؛ و کمترین عوامل تأثیرگذار به ترتیب ارتباط صمیمی با امام جماعت، سخنرانی مفید و تسلط علمی امام جماعت در زمان برپایی نماز بود. آزمون آماری تی بین تأهل و جنس با میانگین گرایش به نماز ارتباط معنادار (05/0P<)؛ و آزمون آماری واریانس یک طرفه بین میانگین گرایش به نماز با سال تحصیلی، معدل و تحصیلات والدین دانشجویان اختلاف معناداری نشان داد (05/0P<). به عبارتی دیگر، میزان گرایش به نماز در دانشجویان متأهلِ زن، با معدل بالا و سال آخر، نسبت به دانشجویان دیگر بیشتر بود. نتیجه گیری: میزان گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به نماز در سطح خوب بود، اما نیازمند تدوین برنامه ی آموزشی مؤثر در زمینه ی تقویت این فریضه است.