فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های روانشناسی مثبت گرا، خوش بینی به مثابه یکی از مؤلفه های سلامت روانی، همواره موردتوجه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، با هدف بررسی نقش خوش بینی در بهزیستی روان شناختی بر اساس آموزه های اسلامی و مطالعات روان شناختی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد متون اسلامی با ارائه راهکارهای ایجاد و تقویت خوش بینی و تأکید بر اثرات مثبت آن و برحذرداشتن از پیامدهای منفی بدبینی، انسان را به بهزیستی روان شناختی رهنمون می سازد. نتایج مطالعات و پژوهش های روان شناختی معاصر نیز نقش خوش بینی را بر ابعاد و مؤلفه های بهزیستی روان شناختی تأیید می کند اما تفاوت هایی در تعریف، گستره و پاره ای از جزئیات این دودسته مطالعات، مشاهده می شود.
اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افزایش شیوع سرطان در سال های اخیر و تأثیر آن بر ابعاد مختلف جسمی روانی و اجتماعی زندگی بشر سبب شده است سرطان، مشکل اصلی بهداشتی قرن شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شده است. این مطالعه نیم ه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، بیماران زن مبتلا به سرطان سینه در شهر تهران بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار استفاده شده پرسش نامه چندبُعدی درد و پرسش نامه امید به زندگی بود. گروه آزمایش 10 جلسه تحت معنادرمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون کواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها نشان داد در تمام خرده مقیاس های درد و امید به زندگی، پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. بر اساس نتایج این مطالعه، معنادرمانی موجب کاهش میزان درد و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه شده است.
مقایسه سازه تصور از خدا در میان چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازه تصور از خدا، از موضوعات بسیار مهم، در حوزه روان شناسی دین است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه سازه تصور از خدا در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای و جامعه آماری این پژوهش شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش و مشاغل آزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 3۶7 نمونه گرفته شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 2۶ تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که سازه تصور از خدا بر اساس «ناصریت»، «رحمانیت - غافریت»، «منعمیت - رازقیت»، «خالقیت - قادریت» و «عالمیت»، در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد، تفاوت معناداری دارد. افراد متأهل نسبت به افراد مجرد در تمام ویژگی ها بالاتر هستند و این تفاوت معنادار است. در گروه مردان و زنان، تفاوت معناداری به دست نیامد. تصور از خدا در گروه های سنی بالاتر، بر اساس ناصریت، رحمانیت - غافریت و منعمیت - رازقیت، بالاتر از گروه های سنی پایین تر بود و این تفاوت معنادار است. در سطوح مختلف تحصیلی گروه فوق لیسانس بالاترین و گروه دیپلم و زیر دیپلم پایین ترین نمره تصور از خدا را دارند و تفاوت معنادار است.
مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. ۲۰۰ نفر از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی کرمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های احساس مثبت به همسر، جهت گیری دینی و اعتماد بین شخصی، جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد احساس عاطفی مثبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند با زوجینی که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود تفاوت داشت. میزان احساسات جنسی مثبت نسبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو پایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که هر دو ناپایبند بودند. در کل نتایج این پژوهش نشان داد شباهت زوجین ازلحاظ پایبندی به دین، در اعتماد بین شخصی زوجین و احساسات مثبت نسبت به همسر نقش مهمی دارد.
اصول روان درمانگری چند بعدی معنوی
حوزههای تخصصی:
اغلب الگوهای روان درمان گری در حوزه ادراک، به دو موضوع هستی و خودِ ادراک شده می پردازند. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک های مبنا و تنظیم اصول الگوی چندبعدی معنوی است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن کریم و روایات)، متون و یافته های روان شناختی و تجربه بالینی است. یافته ها نشان می دهند انسان دارای دو بعد معنوی و طبیعی، اما متعادل و توحیدی است. این ابعاد خود از وجوه مختلفی برخوردارند که بیانگر پیچیدگی خلقت انسان است. حوزه ادراکی انسان دارای چهار موضوع اصلی است: مبدأ، معاد، هستی و خود. محور این چهار موضوع، خداپنداشت (ادراک توحیدی و واقعی خداوند) است و لذا روان درمانگری چندبعدی معنوی نیز اصول اساسی خود را بر مبنای این حوزه ادراکی تنظیم کرده است. مبدأ ادراک شده (توحید)، انسان را با معنویت درگیر کرده، سازوکار درمانی «وحدت یابیِ» (انسجام) اعمال و درپی آن غایت ادراک شده (معاد)، «هدفمندی» اعمال را فعال می کند. با فعال شدن این دو، در حوزه هستی ادراک شده، سازوکار «ارزشمندی» و «معناددهی» به اعمال، و در حوزه خود ادراک شده سازوکارهای «فراروی» در بعد معنوی فعال می شوند. این سازوکارها در چارچوب اصل «عقلانیت» و «خودنظم جویی تعالی جویانه» زمینه درمان و تعالی خواهی مراجع را فراهم می کنند. با فعال سازی بعد معنوی درمان مراجعان با مشکلات روانشناختی احتمالا با سرعت بیشتر و به دلیل پیوند تغییرات با نظام اعتقادی فرد، با عود کمتری صورت می گیرد.
کارآمدی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارضات زناشویی زنان متأهل استان قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارض زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کاررفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل ساکن در مجتمع شهید رجایی استان قم بودند. تعداد 20 نفر از زنان که نمرات کمتری در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کرده بودند به شکل تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه به کارگرفته شده در این پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تعارضات زناشویی معنی دار است. یافته ها نشان داد که آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی در کاهش تعارضات زناشویی زنان متأهل مؤثر بوده است.
اصول و الگوی تعاملی همسران و خانواده درمانگری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
106 - 137
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب خانواده مستلزم ارتباط مناسب همسران است که این ارتباط الگوی تعاملی مناسبی را طلب می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین اصول تعاملات زوجین و خانواده و عرضه الگوی ارتباطی مناسب انجام شده است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن و روایات) و یافته های روان شناسی است و روش آن، تحلیل محتوا است. طبق نتایج حاصل از پژوهش، اصول حاکم بر روابط همسران و تعامل اعضای خانواده چنین است: «حقیقت مشترک»، «همسانی در استعداد کمال»، «تفاوت های جنسیتی»، «نقش های جنسیتی»، «تعادل گرایی» و «تعالی گرایی». تعامل مناسب همسران و خانواده بر اساس الگوی «مهر و قدرت» شکل می گیرد که مبتنی بر نقش و نیاز است. اقتداربخشی و مهرطلبی، نقش و نیاز زنانه را ترسیم می کند. مهرورزی و اقتدارطلبی، نقش و نیاز مردانه را به تصویر می کشد. این الگوی تعاملی با پذیرندگی و جلوه گری زنان و مهرورزی و تکیه گاه بودن مردان تحقق می یابد. بر اساس این الگو، جایگاه اقتدار خانواده بیشتر نقش مسئولیت پذیرکردن فرزندان فرزندان را بر عهده دارد و جایگاه مهرورزی خانواده بیشتر نیازهای عاطفی آنها را پاسخ می دهد.
نقش هوش معنوی و طرحواره های ناسازگار اولیه در نگرش های دینی دانش آموزان دختر دارای خانواده های عادی و طلاق شهر گرگان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررّسی نقش هوش معنوی و طرحواره های ناسازگار اولیه در نگرش های دینی دانش آموزان دختر دارای خانواده های عادی و طلاق شهر گرگان صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع پس رویدادی (علی - مقایسه ای) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان گرگان بود که در سال تحصیلی 9۴ - 1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل ۳۵ دختر دارای خانواده طلاق و ۳۵ دختر دارای خانواده های عادی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ، فرم کوتاه طرحواره یانگ و پرسشنامه نگرش های مذهبی براهنی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و طرحواره های ناسازگار با نگرش های دینی در دختران دارای خانواده های عادی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین، میانگین هوش معنوی و نگرش مذهبی، در دختران دارای خانواده های عادی بیشتر از دختران دارای خانواده های طلاق است. افزون بر این، میانگین طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران دارای خانواده های عادی، کمتر از دختران دارای خانواده های طلاق بوده است.
کارآمدی درمان شناختی رفتاری مذهب محور با تأکید بر بخشایش گری و مثبت نگری بر علائم افسردگی و اضطراب: تک بررسی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
138 - 165
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی و از رایج ترین علل خودکشی است. اختلال های دیگری که همبودی چشمگیری با افسردگی دارند برخی از اختلال های اضطرابی هستند. تاکنون رویکردهای مختلفی برای درمان این اختلالات به کار گرفته شده، اما برخی محققان توصیه کرده اند ترکیب درمان شناختی - رفتاری با فنون مذهبی و معنوی برای درمان اختلالات اضطرابی بسیار مفید است. هدف این تحقیق تک بررسی و تحقیق درباره کارآمدی درمان شناختی - رفتاری مذهب محور با تأکید بر فنون مثبت نگری و بخشایش گری و تأثیر آن بر علائم افسردگی و اضطرابِ مُراجع دارای این علائم است. این پژوهش به روش تک بررسی انجام شده است. یکی از مراجعان زنی ۴۶ ساله است که از طریق مصاحبه بالینی و آزمون MMPI و SCL-90 دارای علائم افسردگی و اضطراب تشخیص داده شد. سپس هشت جلسه درمان بر اساس بسته مداخله ای خدایاری فرد و عابدینی (۱۳۹۴) اجرا شد. نتایج حاصل از مقایسه نمودارهای پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کارآمدی مؤثر درمان شناختی رفتاری مذهب محور توأم با فنون مثبت نگری و بخشایش و تأثیر آن بر علائم افسردگی و اضطراب است. می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری مذهب محور توأم با فنون مثبت نگری و بخشایش به عنوان روش مشاوره ای ترکیبی و منطبق با زمینه فرهنگی مذهبی جامعه ایران، به طور معناداری در بهبود و کاهش علائم اضطراب و افسردگی مراجعان تأثیرگذار است، تا آنجا که مشاوران و روان درمانگران می توانند از آن برای درمان مراجعان دارای زمینه مذهبی استفاده کنند.
رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدای استان البرز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی به شیوه همبستگی و جامعه آماری آن کلیه همسران شهدای استان البرز در سال 139۶ - 139۵ به تعداد 2000 نفر بود. به همین منظور 120 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون، خودمهارگری تانجنی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای ملاک و تاب آوری و خودمهارگری به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله رگرسیون و به صورت همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین تاب آوری و خودمهارگری با کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد با آموزش تاب آوری و خودمهارگری، کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا ارتقا می یابد.
نقش زهد در کوچک سازی تنیدگی حاصل از سختی ها بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تنیدگی یکی از نخستین تنش های روانی است که افراد در معرض رنج های طبیعی و حوادث ناگوار، آن را تجربه می کنند. از جمله واکنش های شناختی منفی در مقابله با این رنج ها، «بزرگ سازی» آن است. هدف این پژوهش تبیین نقش زهد در کوچک سازی تنیدگی حاصل از رنج بر اساس آیات و روایات بود. بدین منظور، از دو روش فهم عمومی متون دینی با رویکرد روان شناختی و فهمِ روان شناختی متونِ دینی استفاده شد. بر این اساس، به ترتیب، خانواده حدیث، اطمینان از صدور و اعتبار احادیث، لغت شناسی زهد، مفهوم شناسی آن مبتنی بر آیات و منابع روایی، و سرانجام چرایی و چگونگی نقش زهد در کوچک سازی سختی ها با تأکید بر تنیدگی ناشی از این بلایا و رنج ها بررسی شد. یافته ها نشان داد روایات مورد استناد، از اعتبار سند و منبع مناسبی برخوردارند. نتایج مفهوم شناسی زهد حاکی از آن بود که زهد از 10 مؤلفه، شامل شناخت حقایق و باطن، باور به فناپذیری دنیا، ظرفیت تمایز و تشخیص، خودمهارگی، دلبستگی خداسو، آینده نگری آخرت سو، جهت دهی تمایلات و خواسته ها، آرامش، بردباری و روابط اجتماعی همدلانه تشکیل شده است. چگونگی تأثیر زهد در سبک سازی رنج، با الگوی «دلبستگی خداسو» تبیین شد که این مدل خود از دو خُرده سیستم «معرفت» و «مهار» تشکیل شده است.
اثربخشی آموزش معنویت درمانی دینی در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
27 - 42
حوزههای تخصصی:
احساس تنهایی اگزیستانسیال یکی از معضلات اساسی زوجین دارای تعارضات زناشویی است و راه های متفاوتی را می توان برای کاهش این حس پیش بینی کرد. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش معنویت درمانی دینی در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال زوجین دارای تعارضات زناشویی است. پژوهش حاضر کمّی و از نوع شبه آزمایشی است. نمونه آماری پژوهش،60 نفر از زوجین دارای تعارضات زناشویی شهرستان شبستر بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. روایی محتوایی بسته آموزشی، توسط 6 نفر از اساتید تأیید شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه محقق ساخته احساس تنهایی اگزیستانسیال استفاده شد. برنامه آموزشی طراحی شده به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه یک ساعته اجرا گردید؛ بعد از آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد؛ بعد از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری گرفته شد تا پایداری اثر مداخله مورد بررسی قرار گیرد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش بسته طراحی شده در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال در هر 3 بعد فقدان معنا، رهاشدگی و اضطراب مؤثر بود. درنتیجه می توان با آموزش معنویت درمانی دینی، برخی از چالش های زندگی زوجین دارای تعرضات زناشویی از جمله احساس تنهایی اگزیستانسیال آنان را کاهش داد.
بازنمایی فرآیند روان شناختی حُسن خُلق بر اساس متون اسلامی: مطالعه ای کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«حُسن خُلق» یکی از مفاهیم مهم در متون اسلامی است. این پژوهش با هدف ترسیم الگوی روان شناختی فرآیند حسن خلق بر اساس متون اسلامی انجام شد. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی بود. ابتدا داده ها گرد آوری و سپس کدگذاری شد. در فرایند کدگذاری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، شرایط علّی، کنش ها و پیامدهای حسن خلق، از متون دینی استخراج شد. یافته ها نشان داد شرایط زمینه ای اموری همچون وجود «نفس» به عنوان بستر شکل گیری حسن خلق و وجود «عقل» به عنوان زمینه شناختی حسن خلق است. همچنین شرایط مداخله گر مفاهیمی مانند «ایمان به خدا»، «سبک اسناد الاهی»، «دعا و نیایش»، تسهیل کننده تحقق حسن خلق اند. «معنایابی»، «توجه به پیامدهای حسن خلق» و «الگوگیری» نیز شرایط علّی حسن خلق را فراهم می کنند. کنش های حسن خلق، شامل «مؤلفه های رفتاری» مانند خوش خویی، خوش گویی، و خوش رویی، «مؤلفه شناختی» رضایت و «مؤلفه هیجانی» مهار خشم است. پیامدهای حسن خلق نیز شامل «پیامدهای اخروی» مانند دست یابی به بهشت و «پیامدهای دنیوی» مانند آرامش، ایجاد محبت، تسهیل ارتباطات اجتماعی، عزت اجتماعی و محتاط شدن است.
کارآمدی آموزش صبر بر اساس مؤلفه صبر در الگوی اسلامی شادکامی، بر به باشی روان شناختی زنان خانه دار
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
45 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور عرضه الگوی صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی و تعیین کارآمدی آن بر به باشی روان شناختی انجام شد. فرض این پژوهش آن است که آموزش صبر، سبب افزایش به باشی روان شناختی می شود. در این پژوهش مبتنی بر مؤلفه ها و روش های افزایش صبر که بر اساس الگوی شادکامی پسندیده (1395) به دست آمد، برنامه ای نه جلسه ای تدوین شد. طرح این تحقیق به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. برای این منظور 26 نفر از زنان خانه دار در یکی از سرای محله های منطقه ۲۲ استان تهران از طریق پرسش نامه به باشی روان شناختی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۳ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بعد از انجام پیش آزمون از هر دو گروه، گروه آزمایشی، ۹ جلسه در کلاس آموزش صبر شرکت کردند و در این مدت گروه کنترل در معرض هیچ آموزشی قرار نگرفت. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد به باشی روان شناختی در گروه آزمایش ارتقا یافته است، در حالی که در نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد. افزایش به باشی روان شناختی پس از گذشت 45 روز نیز ماندگار بود. از این رو، مداخله و برنامه آموزشی صبر با تأکید بر آموزه های اسلامی در به باشی روان شناختی زنان مؤثر است. نتیجه اینکه می توان با آموزش صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی، به باشی زنان خانه دار را افزایش داد.
مولفه های مهار فشار روانی بر اساس آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفه های مهار فشار روانی بر اساس آموزه های دینی است. از لحاظ هدف و ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روشِ تحقیق، از نوع تحقیقات کیفی به روش تحلیل مضمون است. جامعه آماری تحقیق، منابع و اسناد مربوط به مهار فشار روانی بر اساس آموزه های دینی (شامل قرآن، نهج البلاغه) و صاحب نظران رشته علوم تربیتی است. برای انتخاب نمونه تحقیق از بین صاحب نظران، از روش نمونه گیری هدفمند رویکرد افراد کلیدی استفاده شد که تعداد 31 نفر به عنوان نمونه بررسی شدند. به منظور اعتبار الگوی پیشنهادی، نظرات خبرگان در قالب پرسش نامه ارزیابی شد. بر اساس یافته های تحقیق مؤلفه های مهار فشار روانی بر اساس آموزه های دینی عبارت اند از: دینداری، سلوک رفتاری، کمال گرایی و سبک زندگی سالم. نتایج تحقیق نشان داد که افراد انسان باید با مؤلفه های مهار فشار روانی آشنایی کامل داشته باشند. زیرا آموزه های دینی قادرند به عنوان تعدیل کننده عوامل فشارزا عمل کنند و موجب سلامت روانی و جسمانی افراد شوند.
اثربخشی کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک اتیسم شهرستان اردکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات سازگاری در مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم، پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک اتیسم بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم در سال 1397 بود که به مرکز راه تربیت شهرستان اردکان مراجعه کردند. از جامعه آماری پژوهش، ۴ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل بود. کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی طی 8 جلسه آموزش داده شد و پرسشنامه ها در جلسه اول (خط پایه)، سوم، پنجم و هشتم درمان، جهت سنجش سازگاری اجتماعی مادران اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل نگاره ای تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد، کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک اتیسم شهرستان اردکان تأثیر معناداری دارد. نتایج نشان داد درمان کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی به بهبود مشکلات روانی مادران کودکان اوتیستیک ازجمله سازگاری اجتماعی این کودکان کمک می کند.
نظریه خانواده درمانگری ساختاری و مطابقت آن با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی نظریه خانواده درمانگری ساختاری با رویکرد اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است که در آن کلمات، مفاهیم، مضامین، عبارات و جملات خاص، از درون متن یا مجموعه ای از متون، استخراج، بررسی، توصیف و تبیین می شود. یافته ها نشان داد این نظریه چه در مبانی و چه در سیر نظریه درمان، همسویی مناسبی با آموزه های اسلامی دارد هرچند در نگرش تعالی گرایانه و نقش مداخلات شناختی، رفتاری، اخلاقی و معنوی از دیدگاه اسلامی جدا می شود. با توجه به همسویی مناسب این نظریه با آموزه های اسلامی، به نظر می رسد با چارچوب بندی مجدد آن با فرهنگ اسلامی - ایرانی، بتوان شیوه مناسب تری در درمان آسیب های خانواده های ایرانی، به کار گرفت.
کارآمدی مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی بر کاهش تعارضات والد - نوجوان در دختران پایه دهم خمینی شهر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارآمدی مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی بر کاهش تعارضات والد- نوجوان در دختران پایه دهم خمینی شهر بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، دختران پایه دهم خمینی شهر بود که به روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز انتخاب شدند و والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، به طوری که هر گروه شامل 15 زوج از والدین بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعارض والد- نوجوان پرینز استفاده شد که در مرحله قبل و بعد از برگزاری جلسات مشاوره، نوجوانان دختر پایه دهم آزمون را تکمیل کردند. بسته مشاوره والدین، با استفاده از آموزه های دینی و با تأکید بر نظرات دو نفر از متخصصان حوزه تربیت دینی تهیه شد. داده های پژوهش در سطح استنباطی تحلیل شد. آزمون فرضیه ها با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی در رابطه والد- فرزند با والدین، بر کاهش تعارضات والد- نوجوان مؤثر است.
تحلیل وضعیت خودارزیابی اسلامی در دانشجویان دانشگاه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه، بررسی میزان خودارزیابی اسلامی در دانشجویان دانشگاه قم بود. این مطالعه توصیفی در میان دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه قم در سال 98 - 1397 انجام شد. بر این اساس 33۵ نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه خودارزیابی اسلامی بود. در تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی، تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که میانگین تمام مؤلفه های خودارزیابی در دانشجویان دانشگاه قم بالاتر از حد متوسط بود. بالاترین میانگین مربوط به مرحله مراقبه و کمترین میانگین مربوط به مرحله مشارطه بود. رابطه ای بین ویژگی های جمعیت شناختی و خودارزیابی اسلامی دانشجویان پیدا نشد. همچنین یافته ها نشان داد بین مؤلفه های خودارزیابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بیشترین میزان ارتباط بین مرحله محاسبه و مراقبه و کمترین ارتباط بین مرحله مشارطه و معاتبه بود؛ بنابراین درمجموع، دانشجویان دانشگاه قم از نظر مراحل خودارزیابی اسلامی در وضعیت مناسبی قرار داشتند.
مقایسه رابطه هدفمندی اسلامی و ویژگی های شخصیتی با رضایت از زندگی در طلاب و دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی ازجمله سازه های مهم روان شناسی است و متغیرهایی همچون هدفمندی و ویژگی های شخصیتی بر این سازه اثرگذارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه رابطه هدفمندی اسلامی و ویژگی های شخصیتی با رضایت از زندگی در دو گروه طلاب و دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، حوزه های علمیه قم و دانشگاه های تهران در سال 139۶ - 1397 بود که تعداد ۲۵۴ طلبه و دانشجو به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های هدفمندی با رویکرد اسلامی، پنج عامل بزرگ شخصیت و رضایت از زندگی بود. داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد رابطه بین هدفمندی اسلامی و ویژگی های شخصیت با رضایت از زندگی در دو گروه طلاب و دانشجویان، برابر است و به عبارت دیگر جهت و شدت همبستگی در دو گروه یادشده، تفاوت معناداری ندارد.