فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
بصیرت ، آگاهی و عمق ایمان
حوزههای تخصصی:
شاخص های کرامت نفس در آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
تطبیق مراحل رشد انسان در روان شناسی و نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
129-140
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خلقت انسان از نطفه تا مرگ از نظر روان شناسان رشد دارای مراحلی چون جنینی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میان سالی و پیری است. این مراحل علاوه بر ویژگی های زیستی و شناختی دارای اصول تربیتی خاصی است که فرد را به کمال و شکوفایی کامل می رساند. ائمه (ع) اهتمام خاصی به توصیه های تربیتی برای سنین مختلف با توجه به ویژگی های خاص آنها داشته اند. در این میان سفارش های حضرت علی (ع) درباره ی نحوه ی برخورد با کودکان، نوجوانان و جوانان نشان دهنده ی آگاهی ایشان از تفاوت در ویژگی های جسمی - شناختی و روان شناختی و نیز اقتضائات سنی خاص افراد است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تطبیق مراحل رشد انسان در روان شناسی و نهج البلاغه صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی - کتابخانه یی است که پس از مطالعه و بررسی کتب مختلف روان شناسی و کتاب نهج البلاغه، مراحل رشد انسان و ویژگی های آن بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از کتاب های حوزه ی علوم اسلامی و دینی به ویژه کتب مرتبط با سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، کتب حوزه ی علوم روان شناسی تحولی و رشد و همچنین مقالات مرتبط با حوزه ی دینی و روان شناسی استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : یافته های روان شناسانی چون پیاژه و اریکسون در دوره های مختلف جنینی، کودکی، نوجوانی، جوانی و پیری با بیانات حضرت علی (ع) در نهج البلاغه تطابق بسیار دارد و از دیدگاه ایشان هر کدام از مراحل رشدی دارای حساسیت ویژه ی خود و نیازمند توجه است. نتیجه گیری: طی بررسی مراحل رشد به عوامل وراثتی، محیط اجتماعی، روان شناختی، جسمانی و... پیش و پس از تولد اشاره شد. برای اینکه افراد مراحل رشد را با موفقیت طی کنند علاوه بر تغذیه ی مناسب و محیط غنی، نکات تربیتی و آموزشی بسیار تأثیرگذار است؛ در نهج البلاغه جز راهکارهای روان شناختی، به مواردی چون روابط والدین با کودک، دوست یابی، ازدواج و ارتباط با کهنسالان نیز اشاره شده است.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی؛یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که یکی از نیازهای جامعه اسلامی تشریح سبک زندگی بر اساس اعتقادات اسلامی وترسیم چگونگی عملکرد افراد در حیطه های مختلف زندگی می باشد؛لذا پژوهش حاضر با هدف ساخت واعتباریابی پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی(ILSQ) انجام شده است.روش تحقیق حاضر ترکیبی از نوع طرح اکتشافی بوده و از دو مرحله تشکیل شده است .مرحله اول روش کیفی بوده واز پژوهش داده بنیاد برای ساخت ابزار استفاده شده است بدین منظور ضمن مصاحبه با متخصصین حوزه خانواده وکارشناسان علوم اسلامی مطالعات وسیع کتابخانه ای انجام و مدل نظری سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی تدوین و فرم اولیه پرسشنامه تنظیم شد.در مرحله دوم پژوهش با روش کمی روایی و پایایی ابزار موردنظر بررسی شد.بدین منظور 150 نفر ازوالدین دانشجویان دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی و فرم کوتاه پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر را تکمیل کردند.داده ها به کمک روش های آمار توصیفی واستنباطی و با استفاده از نرم افزار های AmosوSPSS تحلیل شد.یافته ها نشان داد پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی حاوی 84 سوال و هشت بعد تایید شده ساختاری ،معنوی ،رفتاری ،عاطفی ،شناختی ،جنسی ،ارتباط با خانواده ها و سلامت میباشد. محاسبة اعتبار و روایی پرسشنامه، نشان داده شد که پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی اعتبار و روایی بالایی دارد. از این رو، می توان از آن در حیطه های تحقیق و ارزیابی استفاده کرد.
سیره فرهیختگان
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه مفهوم خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به آنکه ادراک مفهوم خداوند یکی از شیوه هایی است که برای شناسایی باورهای مذهبی افراد به کار گرفته می شود، این پژوهش با هدف بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه مفهوم خداوند در دانشجویان انجام گرفت. نمونه ای 502 نفره، (281 دختر و 221 پسر) 18 الی 35 سال دانشجویان دانشگاه های شیراز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه مفهوم خداوند گورسوچ، پس از ترجمه و آماده سازی مقدماتی، توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. برای بررسی اعتبار، از بازآزمایی و آلفای کرونباخ استفاده گردید. اعتبار بازآزمایی و مقدار آلفا برای کل پرسش نامه به ترتیب برابر با 79/0 و 71/0 بود. روایی سازه و روایی محتوایی پرسش نامه نیز احراز گردید. در مجموع، نتایج حاصل از این بررسی نشانگر برخورداری پرسش نامه مفهوم خداوند از اعتبار و روایی مناسب برای سنجش باورهای مذهبی و کفایت این پرسش نامه برای استفاده در جمعیت دانشجویان ایرانی بود.
نقش تعدیل کننده تعهد دینی در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک های دلبستگی زوجین چه نقشی را در رضایت زناشویی ایفا می-کنند؟ نقش تعهد دینی در افزایش یا کاهش رضایت زناشویی چیست؟ پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش، نقش تعدیل کننده تعهد دینی در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و صمیمیت زناشویی را مورد بررسی قرار داد. 150 زوج (150 مرد، 150 زن) ساکن شهرستان شهرکرد در این پژوهش به فرم کوتاه مقیاس تجربه در روابط نزدیک (ECR-S)، پرسشنامه تعهد دینی (RCI) و مقیاس صمیمیت (IS) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با صمیمیت زناشویی همبستگی منفی معنادار و بین تعهد دینی و صمیمیت زناشویی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج حاکی از آن بود که تعهد دینی رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی زوجین را تعدیل می کند، اما رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی و صمیمیت زناشویی را تعدیل نمی کند. میزان رابطه منفی بین سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی در زنان و مردانی که تعهد دینی بالاتری دارند نسبت به زنان و مردانی که از تعهد دینی پایین تری برخوردارند، کمتر است. یافته های این پژوهش نشان داد که تعهد دینی می-تواند رابطه منفی بین سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی را کاهش دهد.
کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری PLS در تبیین اثرات متغیرهای جمعیت شناختی بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر متغیرهای تحصیلی، جنسیت و سن بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی بود. نمونه ای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش تصادفی طبقه ای که معیار طبقه بندی بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی بود، انتخاب و به دو پرسشنامه هوش معنوی کینگ(2007) و مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی با افزایش تحصیلات، افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم برابر با 2/0=β بود. همچنین تحصیلات با میانجی گری بهزیستی ذهنی اثر غیر مستقیم 12/0=βرا بر هوش معنوی داشت، بر این اساس اثر کلی تحصیلات بر هوش معنوی 32/0=βبه دست آمد. مقطع تحصیلی بر بهزیستی ذهنی اثر معنادار 25/0=β و بهزیستی ذهنی بر هوش معنوی اثر معنادار 5/0=βرا داشتند. اما جنسیت و سن روی هیچ یک از متغیرهای بهزیستی و هوش معنوی اثر معناداری نداشتند. نتایج پژوهش حاضر نقش تحصیلات بر هوش معنوی و بهزیستی ذهنی را تأیید می کند.