فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «آستانه گذری» با فرآیند های هشیاری که در فعالیت های لوب پیشانی، ریشه دارند، و با توجه به نقش جنسیت انجام گرفته است. بدین منظور 266 دانشجو علاوه بر مقیاس «آستانه گذری» به پرسشنامه های فرایندهای خودشناختی، شامل بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و خودمهارگری پاسخ داده اند. تحلیل داده ها نشان میدهد که زنان در «آستانه گذری» نمره های بالاتری دارند. همچنین ارتباط فرایندهای خودشناختی با هم مثبت و قوی بوده، اما نمره های آزمودنیها در مقیاس «آستانه گذری» با فرایندهای خودشناختی، رابطه منفی دارد. بر پایه این یافته ها «آستانه گذری» به عنوان گونه ای از هشیاری که در ناحیه گیجگاهی ریشه دارد، با فرایندهای خودشناختی به عنوان هشیاریهای مرتبط با ناحیه پیشانی، رابطه تقابلی دارند. بالاتر بودن نمره زنان در «آستانه گذری»، توجیهی برای بالاتر بودن گرایش های معنوی آنان است.
پیش بینی سرسختی خانواده توسط فراغت و انجام فرائض دینی در منزل با واسطه گری کیفیت ارتباط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با گسترش نگرانی ها از آمار طلاق و گسست پیوندهای خانوادگی، مشاوران و متخصصان خانواده نیاز بیشتری به فهم عوامل مؤثر بر مفاهیمی همچون سرسختی خانواده احساس می کنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی فراغت خانواده و انجام فرائض دینی در منزل در سرسختی خانواده و همچنین نقش واسطه ای کیفیت ارتباط خانواده در روابط بین متغیرهای پیش بین و ملاک انجام گرفته است. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. به همین منظور 125 نفر از ساکنین شهرستان کرمانشاه به روش نمونه گیری جامعه ی در دسترس برای تکمیل پرسشنامه های فراغت خانواده ((FLAP و فعالیت های دینی در منزل(FAITHS) و کیفیت ارتباط (FCS) و سرسختی خانواده (FHI) انتخاب شدند. پس از گردآوری داده ها از همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون متوالی همزمان (روش بارون و کنی) برای آزمون فرضیه ها ی تحقیق استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند به طور معناداری سرسختی خانواده را تبیین کرده و کیفیت ارتباط در خانواده نیز در این میان نقشی واسطه ای را ایفا کند. نتایج: می توان چنین استنباط کرد که التزام خانواده های ایرانی به فعالیتهای فراغتی و همچنین انجام دسته جمعی برخی فرائض دینی در منزل علاوه بر اینکه موجب افزایش کیفیت ارتباط در خانواده می شود، می تواند تا حدودی از گسستگی خانواده در هنگام رویارویی با سختی ها و چالش های فراروی جلوگیری کرده و پایداری و استقامت آنها را افزایش دهد#,
رابطه دین داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه دو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه دین داری و حمایت اجتماعی در بین دانشجویان بوده است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. برای انجام تحقیق، هشتصد نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شده اند. برای اندازه گیری متغیر های تحقیق، از پرسش نامه های معبد گلزاری و حمایت اجتماعی واکس و همکارانش استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون Z و T استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که بین دین داری و حمایت اجتماعی، رابطه معناداری وجود دارد. رابطه دین داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر و پسر متفاوت نیست. دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر دین دار هستند، اما تفاوت معناداری در حمایت اجتماعی آنان وجود ندارد. برخورداری از حمایت اجتماعی یکی از مؤلفه های بسیار مهم در بهداشت روانی افراد است. بنابراین با توجه به نتیجه تحقیق حاضر، تقویت روحیه دین داری دانشجویان و آشنایی کامل با آموزه های دینی میتواند در فراهم کردن حمایت اجتماعی برای آنها مؤثر باشد.
تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد والدین و خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان و نقش چهره های دلبستگی در پیدایش و تحول این مفاهیم، به ویژه در دهه های اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد مادر، پدر و خداوند طراحی و اجرا گردید. در این پژوهش که از نوع علی ـ مقایسه ای است، از میان کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی چهارگانه شهر شیراز، تعداد 126 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سه مقیاس افتراق معنایی آزگود در مورد ادراک کودک از پدر، مادر و خداوند جهت جمع آوری داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد بین کودکان دارای تجربه طلاق والدین، کودکان دارای تجربه فوت والدین و کودکان عادی از نظر اندازه های مربوط به ادراک خداوند، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر، ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که کودکان دارای تجربه فقدان، خداوند و پدر و مادر را کمتر واجد صفات مهرورزانه توصیف می کردند. این تفاوت بین گروه-ها در اندازه های مربوط به ادراک خداوند و ادراک صفات مهرورزانه خداوند، بین گروه های عادی با گروه فوت والدین و در اندازه های ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بین گروه های عادی و گروه دارای تجربه طلاق والدین نیز بود. هم-چنین، در اندازه های ادراک خداوند، ادراک پدر، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بر اساس آن که کودک با چه کسی زندگی می کرد، بین گروه ها تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج این مطالعه همسو با الگوی تطابقی دلبستگی به خداوند نشان می دهد، دلبستگی کودک به ویژه به پدر، در نتیجه فقدان با اضطراب همراه بوده و به دلبستگی به خداوند نیز تسری می یابد. در نتیجه، کودک والدی را که از دست داده، و به دنبال آن خداوند، را کمتر واجد ویژگی های مهرورزانه تلقی می نماید.
عوامل جمعیت شناختی، دینداری با تکیه بر اسلام و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت موضوع شادکامی در زندگی، این پژوهش به منظور تعیین سهم عوامل جنسیت، نوع سکونت، دینداری و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت.
مواد و روش ها: این تحقق از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 88-1387 بود، 372 دانشجو به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به ابزار سنجش خانواده (FAD)، مقیاس شادکامی (MUNSH) و مقیاس سنجش دینداری با تکیه بر اسلام پاسخ دادند؛ سن، جنسیت و نوع سکونت آنان پرسیده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بین عملکرد خانواده و نیز دینداری با تکیه بر اسلام، با شادکامی رابطه وجود دارد (01/0< P). عوامل جنسیت، نقش ها، نوع سکونت، دینداری و ارتباط، 32 درصد تغییرات احساس شادکامی را پیش بینی می کنند (01/0< P). ضرایب بتای متغیرهای پیش بین نشان می دهد جنسیت نقش مهمتری در پیش بینی تغییرات شادکامی دارد.
نتیجه گیری: دانشجویان بومی نسبت به دانشجویان غیربومی، و پسران نسبت به دختران شادتر هستند. دانشجویان با عملکرد خانوادگی سازگارانه و گرایش و تعهد به دین اسلام، شاد تر هستند. بنابراین، برگزاری کارگاه های آموزش خانواده و مراسم مذهبی مناسب برای افزایش شادکامی دانشجویان پیشنهاد می شود.
هوش معنوی و بهزیستی فاعلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با بهزیستی فاعلی انجام شده است. بدین منظور، 377 دانشجو و طلبه به پرسش نامه خودسنجی هوش معنوی، مقیاس شادی فاعلی، و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ داده اند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که هوش معنوی با هر دو بعد بهزیستی فاعلی (شادی و رضایت از زندگی) رابطه مثبت دارد. تولید معنای شخصی قویترین همبسته و بهترین پیش بینی کننده بهزیستی فاعلی بوده است. سطح رضایت از زندگی زنان بالاتر از مردان، و هوش معنوی طلاب بالاتر از دانشجویان گزارش شده است. این یافته ها نشان میدهد که تواناییهای ذهنی مرتبط با دین داری و معنویت، به ویژه توانایی تولید معنای شخصی، نقش مثبتی در بهزیستی فاعلی دارند. تفاوت های زنان و مردان، و دانشجویان و طلاب در هوش معنوی و بهزیستی فاعلی بحث شده است.
بررسی رابطه بین خوش بینی اسلامی، خوش بینی آموخته شده سلیگمن و امنیت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین خوش بینی اسلامی، خوش بینی آموخته شدة سلیگمن و امنیت روانی است. در این پژوهش، از روش همبستگی استفاده شده است. 300 نفر از طلبه ها و دانش پژوهان مؤسسه آموزش عالی علوم انسانی جامعةالمصطفی(ص) به صورت تصادفی انتخاب شدند که به سه پرسش نامه خوش بینی اسلامی نوری، خوش بینی ـ بدبینی سلیگمن و ایمنی ـ ناایمنی مازلو پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که بین این سه متغیر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سطح دو نوع خوش بینی و امنیت روانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنادار پیدا میکند؛ مردان نسبت به زنان، دانش پژوهان نسبت به طلبه ها، افراد متأهل نسبت به افراد مجرد، از خوش بینی و امنیت روانی بالاتری برخوردارند. در بین چهار گروه سنّی (20ـ40)، گروه سنّی (20ـ25) از خوش بینی و امنیت روانی پایین تری برخوردارند.
تحلیل میزان هوش معنوی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان هوش معنوی (SISRI-24) انجام شده است. داده های به دست آمده به وسیله نرم افزار SPSS-15 تجزیه و تحلیل آماری شد. تحلیل داده ها نشان داد که میان متغیر سابقه مدیریت با میزان هوش معنوی ارتباط معناداری وجود ندارد و رابطه میان سن و سابقه خدمت با میزان هوش معنوی معنادار است. به طور کلی یافته ها نشانگر میزان هوش معنوی نسبتاً بالای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان است.مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان در سال 87ـ88 بود. در پژوهش حاضر از روش توصیفی ـ همبستگی استفاده شده است. به علت محدود بودن تعداد مدیران گروه، از نمونه گیری در دسترس استفاده شد. گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ
رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد» در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه: «جوّ عاطفی خانواده»، «جهت گیری مذهبی» آلپورت و «گرایش به اعتیاد» زرگر، استفاده شد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 0001/0>p نشان داد که؛ بین جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی با گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان دادند که بین جوّ عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی و گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطة چندگانه وجود دارد. در عین حال تحلیل رگرسیون نشان داد که جوّ عاطفی خانواده نسبت به جهت گیری مذهبی، پیش بینی کنندة بهتری برای متغیر ملاک گرایش به اعتیاد می باشند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی یکپارچه توحیدی و شناختی رفتاری در کاهش فشار روانی همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی گروه درمانی یکپارچه توحیدی با درمان شناختی رفتاری در کاهش فشار روانی همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری، همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه، مشهد بوده اند که با روش نمونه گیری در دسترس 24 آزمودنی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، گمارده شده اند. دوگروه آزمایش، در ده جلسه دو ساعته، گروه درمانی یکپارچه توحیدی و شناختی رفتاری را دریافت کرده اند، درحالیکه گروه کنترل، درمانی دریافت نکرده است. آزمودنیها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یکماهه با پرسش نامهDASS-21 مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، نشان میدهد که گروه درمانی یکپارچه توحیدی و گروه درمانیشناختی رفتاری، اثربخشی معناداری در کاهش فشار روانی داشته اند. همچنین نتایج نشان میدهد که بین دو گروه درمانی یکپارچه توحیدی و شناختی رفتاری در کاهش فشار روانی همسران جانبازان اختلال استرس پس از ضربه، تفاوت معناداری وجود ندارد.
پایه نظری و الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن بود که تئوری هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام را بررسی نماید. پرسش های اساسی عبارت بود از اینکه: 1. کارکرد هیجانات مثبت چیست؟ 2. الگوی هیجانات مثبت کدامند؟ روش پژوهش، کتابخانه ای است که پس از شناسایی و استخراج مفاهیم مربوطه از متون اسلامی، به تحلیل محتوای آن پرداخته شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت موجب «بسط برانگیختگی توانمندی» می شوند؛ روان انسان را از انقباض خارج کرده و گسترش می دهند؛ انسان را از خمودی خارج ساخته و برانگیخته می کنند؛ و ناتوانی را از بین برده و انسان را برای انجام امور، آماده و توانمند می سازد. الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام سه ویژگی دارد: 1. همه ابعاد مادی و معنوی انسان را شامل می شود؛ 2. باید متوازن بوده و هر کدام از ابعاد، هیجان مناسب خود را داشته باشند و 3. نباید پیامد منفی داشته باشند وگرنه نتیجه معکوس خواهند داد.
بررسی عمل به باورهای دینی و خود کارامدی در پیش بینی میزان و نوع استرس ادراک شده در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رشد و توسعه جوامع بشری که در برخی مواقع باعث پیامدهای منفی از جمله استرس می شود، این پژوهش به منظور تعیین سهم عمل به باورهای دینی و خود کارامدی در پیش بینی میزان و نوع استرس ادراک شده دانشجویان انجام گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه آماری این تحقیق شامل 200 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 89-1388 بودند، که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های عمل به باورهای دینی Nilsson، خود کارامدی عمومی sherz و همچنین پرسش نامه استرس ادراک شده Kohen و همکاران استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش ورود مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین متغیر عمل به باورهای دینی و متغیر ادراک منفی از استرس رابطه منفی و با متغیرهای خود کارامدی و ادراک مثبت از استرس رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین بین متغیر خود کارامدی با متغیر ادراک منفی از استرس رابطه منفی و با ادراک مثبت از استرس رابطه مثبت و معنی دار به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد نشان داد که متغیرهای خود کارامدی و عمل به باورهای دینی متغیرهای معتبری برای پیش بینی ادراک منفی و مثبت از استرس در دانشجویان می باشند.
نتیجه گیری: برای کاهش میزان استرس منفی دانشجویان بهتر است که دانشجویان با تلاش و پشتکار میزان رفتارهای مذهبی را در خودشان بالا ببرند تا از این طریق میزان سلامت روانی آن ها افزایش یابد.
مراحل تحول محتوا و انگیزه های دعا در کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تحوّل محتوا و انگیزه دعا در کودکان و نوجوانان ایرانی، با رویکرد تحول شناختی و با روش مقطعی انجام شده است. 157 دانش آموز دختر و پسر 6 تا 17 ساله شهر قم به صورت خوشه ای انتخاب شده اند. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساختیافته گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شده است. پس از محاسبه ضرایب اعتبار درجه بندی داوران از طریق روش همبستگی درون طبقه ای و بررسی روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی، داده ها با روش تحلیل واریانس یک و چند راهه و تحلیل فراوانی بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش سن، سطح محتوا و انگیزه دعا نیز افزایش و دگرگونی مییابد. و نیز روند تحول محتوا و انگیزه دعا در کودکان دارای مراحل ذیل است: دعاهای فردی مادی سطح پایین، دعاهای مادی-اجتماعی محدود و اخلاقی-معنوی فردی، دعاهای اجتماعی گسترده برخاسته از اعتقاد به خداوند، دعاهای کمال جویانه دنیوی و روانی و دعاهای کمالجویانه معنوی و اخروی.
تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه خاستگاه تصویر ذهنی از خدا انجام شده است. بدین منظور 342 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و طلبه های حوزه علمیه قم به روش نمونه برداری احتمالی تصادفی طبقه ای انتخاب شده و به پرسش نامه تصویر ذهنی از خدا پاسخ داده اند. داده هایی که از طریق پرسش نامه تصویر ذهنی از خدا به دست آمده و داده هایی، از جمله جنسیت، سن، تحصیلات (حوزوی یا دانشگاهی)، نوع رابطه با والدین و دیگر اعضای خانواده که بر حسب اظهارات خود آزمودنی به دست آمده است، با شاخص های آماری تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تصویر ذهنی از خدا با عوامل یاد شده، همبستگی دارد و کیفیت این همبستگی، نشانه چند وجهی بودن تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن است، زیرا همبستگیِ تصویر ذهنی از خدا با همه عوامل به یک شکل نبوده، بلکه به تناسب خرده مقیاس های تصویر ذهنی متغیر بوده است، به این دلیل که برخی از این عوامل در حالی که با یکی از خرده مقیاس های تصویر ذهنی همبستگی مثبت معنادار داشته با خرده مقیاس های دیگر، رابطه منفی یا غیر معنادار نشان داده است.
کودک و خدا
بررسی رابطه «اخلاق ورزشی» با «اعتقادات» به عنوان یکی از مؤلفه های هوش معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین مؤلفه «اعتقادات» از هوش معنوی با «اخلاق ورزشی» در بین ورزشکاران نخبه هندبال، واترپلو، بسکتبال، شنا، فوتبال و کاراته در باشگاه های اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی ‐ همبستگی و حجم نمونه برابر با 168 نفر از ورزشکاران نخبه باشگاه های اصفهان در سال 1388 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزار اندازه گیری عبارت بود از پرسشنامه محقق ساخته «اخلاق ورزشی» و پرسشنامه محقق ساخته «هوش معنوی» که دارای هشت مؤلفه، از جمله مؤلفة«اعتقاد به خدا»بود. ضریب پایایی به دست آمده برای دو پرسشنامه به ترتیب 92/0 و 95/0 بود. جهت تحلیل داده های حاصله از روش آماری تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی استفاده شد. یافته ها طبق برآورد تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه بین مؤلفه «اعتقادات» از هوش معنوی با «اخلاق ورزشی» مثبت و معنادار است.
نظریه توحید در شادکامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار آن است که روشن سازد با توجه به ساختار دو بعدی شادکامی (نشاط ـ رضامندی)، تئوری شادکامی از نظر اسلام کدام است و چه چیزی میتواند تحقق شادکامی را تبیین کند. این پژوهش، یک بررسی کتابخانهای است. بدین منظور، آن بخش از منابع اسلامی (قرآن و حدیث) که مربوط به این مسئله میباشد، مشخص و با استفاده از روش تحلیل محتوا (متن) مطالعه شده اند. نتایج نشان میدهد که تئوری شادکامی در اسلام، بر «توحید» مبتنی است که به معنای «واقعیتشناسی توحیدی» و «هماهنگسازی با واقعیتهای توحیدی»ِ مربوط به شادکامی میباشد. بر اساس این تئوری، شادکامی بر واقعیتهایی مبتنی است که توسط خداوند متعال تقدیر شده و دستیابی به آن نیز راه خاصی دارد که باز توسط خداوند متعال تنظیم شده است. شناخت این واقعیتها و پذیرش آنها، از سویی موجب «رضامندی» از تقدیرهای خداوند متعال میشود، چون آنها را مبتنی بر «خیر» میبیند. همچنین موجب «نشاط» میشود، چون لذتهای مورد نیاز را بر اساس الگوی الهی آن تأمین میکند.
اثربخشی معنویت درمانی بر سلامت روان زنان مطلقّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مفاهیم ضروری مورد بحث دنیای پیچیده ی انسان که قدمتی به بلندای هستی دارد، مفهوم سلامت است. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی روش معنویت درمانی بر سلامت روان زنان مطلقّه بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیق آزمایشی با گروه های گواه و آزمایش است. جامعه ی آماری کلیه زنان مطلقّه شهرستان لامرد بودند که از طریق فراخوان دعوت شده بودند تا برای شرکت در کلاس ه ای آموزشی به هسته مشاوره و شبکه های بهداشت شهرستان مراجعه کنند. برای نمونه گیری، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، پس از گرفتن تعهد جهت مشارکت و ادامه تا آخرین جلسه ی تحقیق، از بین متقاضیان 30 نفر انتخاب شده، به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتدا دو گروه پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. سپس برای گروه آزمایش 8 جلسه معنویت درمانی اجرا شد. در نهایت، پس آزمون برای گروهها اجرا و نتایج با استفاده از نرم افزار spss با هم مقایسه شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که معنویت درمانی بر سلامت عمومی زنان مطلقّه تاثیر گذاشته و باعث کاهش علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب شده اما بر اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی تاثیری نداشته است. نتیجه گیری: معنویت درمانی روش مناسبی جهت افزایش سلامت روان زنان مطلقّه است. با علم به شیوع بالای طلاق و تبعات روانی آن پیشنهاد می شود از این روش برای درمان و کاهش پی آمدهای روحی روانی طلاق و نیز سایر عوارض وابسته به آن استفاده شود#,