فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صمیمت زوجین و باورهای معنوی و اعمال مذهبی افراد با انسجام و سازگاری خانوادگی انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 234 زن و مرد متاهل از بین کارمندان و دانشجویان شهرستان های شاهرود و میامی به صورت خوشه ای تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس صمیمیت زوجین، مقیاس تجربه معنوی و مقیاس انسجام و سازگاری خانوادگی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که گشودگی (ریزمولفه صمیمیت زوجین)، معنایابی در زندگی و ارتباط با خداوند (ریزمولفه های معنویت)، به ترتیب، به طور معناداری در پیش بینی انسجام خانوادگی نقش داشتند. هم چنین، مشکلات در صمیمیت (ریزمولفه صمیمیت زناشویی)، و فعالیت های اجتماعی مذهبی (ریزمولفه معنویت)، به ترتیب، در پیش بینی سازگاری خانوادگی نقش داشتند. به نظر می رسد که افراد با تجربه معنوی بالا که روابط صمیمانه ای را در زندگی زناشویی تجربه کرده اند، انسجام و سازگاری خانوادگی بالایی را گزارش می کنند.
بررسی رابطه بین سلامت روانی -اجتماعی با هویت ملی و دینی در بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف بررسی رابطه میان سلامت روانی- اجتماعی با هویت ملی و دینی در بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر یزد و با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. برای انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بهره گیری شده و حجم نمونه 354 نفر بوده است. برای گردآوری داده ها از مقیا س سلامت روان 90- SCL و مقیاس سلامت اجتماعی کیز استفاده شده است. روایی پرسشنامه با روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش انسجام درونی ابزار، با ضریب آلفای کرونباخ 75/0=a تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تفاوت میانگین، تحلیل واریانس و رگرسیون سلسله مراتبی بهره گیری شده است. یافته ها نشان دادند که میان متغیرهای سلامت روانی و سلامت اجتماعی با هویت دینی و هویت ملی رابطه معنادار وجود دارد و میان پایگاه اقتصادی- اجتماعی با هویت ملی و هویت دینی رابطه معنادار وجود ندارد. با توجه به نتیجه آزمون t دو نمونه مستقل، تفاوت معناداری میان هویت دینی در دو گروه زنان و مردان مشاهده شده است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر سلامت روانی و سلامت اجتماعی در مجموع 19 درصد از تغییرات متغیر ملاک (هویت دینی و ملی) را تبیین می کنند. باتوجه به مقدار واریانس تبیین شده می توان نتیجه گرفت که در پژوهش های آتی باید به سایر متغیرهای اثرگذار توجه شود.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات تروما و ضربه روانی ، مباحث زیادی درباره سوگ و سوگواری مطرح شده است. در صورت طولانی شدن مدت سوگواری، مداخله و در مان افراد سوگ دیده ضروری به نظر می رسد که در این راستا، پژوهش حاضربا هدف اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده انجام شد. پژوهش حاضرکاربردی و از نوع شبه آزمایشی وطرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان سوگ دیده دانشگاه محقق اردبیلی سال94-1393بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانشجوی سوگ دیده انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایش در جلسات درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی شرکت کردند. در این پژوهش، از پرسشنامة امیدواری اسنایدر و پرسشنامه بهزیستی معنوی به عنوان پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کو واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی- رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و بهزیستی معنوی اثربخش است و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش گروه درمانی شناختی رفتاری امیدواری و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده را افزایش می دهد.
مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان انجام شد. 350 نفر از دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد و دولتی (93-1392) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و همبستگیِ بین آنها بررسی شد. ابزار پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، الگوی سه بعدی رابطه انسان با خدا، مظاهری و پسندیده (1390)، توانایی کنترل فکر آلگرابل و مارتینز (2005) و کنترل زبان محقق ساخته بود که روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و از آزمون های مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یکی از یافته ها این بود که الگوی ابعادی ارتباط با خدا، تنها به طور غیرمستقیم، از راه کاهش هر یک از «کنترل زبان» و «کنترل فکر»، پیش بینی کننده افزایش «دلزدگی زناشویی» است و نیز نشان داد که مسیرِ مثلثِ «ایمانِ خدامحورانه» تنها از راه «افزایش کنترل زبان» و «کنترل فکر» می تواند در جهت پیش بینی کاهش دلزدگی زناشویی مؤثر واقع شود.
مدل ساختاری رابطه ی بین باورهای مذهبی، لذت روانشناختی و سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری رابطه ی بین باورهای مذهبی، لذت روانشناختی و سلامت روان در دانشجویان بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که از بین آن ها تعداد ، شامل 148 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه ی پژوهش، انتخاب شدند. پرسشنامه ی نگرش سنج مذهب، مقیاس لذت اسنیت- هملیتون و پرسشنامه ی سلامت عمومی 28 سوالی، به عنوان ابزار پژوهش، مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر، استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مدل ساختاری رابطه ی بین باورهای مذهبی، لذت روانشناختی و سلامت روان، براساس شاخص های مختلف برازش، تأیید می گردد. بر این اساس، لذت روانشناختی در رابطه ی بین باورهای مذهبی و سلامت روان، به عنوان یک متغیر میانجی در نظر گرفته می شود. تبیین های احتمالی مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه اعتیاد به اینترنت و جهت گیری مذهبی با اهمال کاری تحصیلی دانشجویان با توجه به جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و جهت گیری مذهبی با اهمال کاری تحصیلی دانشجویان با توجه به جنسیت انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان خوابگاهی مشغول به تحصیل دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 95-94 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 200 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1988)، جهت گیری مذهبی آلپورت (1950) و اهمال کاری سولمون و راثبلوم (1989) استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین تمامی مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنادار وجود داشت (05/0p<). همچنین از میان مؤلفه های جهت گیری مذهبی، جهت گیری مذهبی درونی با تمامی مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی معنادار داشت (05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که اعتیاد به اینترنت و جهت گیری مذهبی درونی می توانند اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کنند و تقریباً بخش متوسطی از واریانس نمرات اهمال کاری تحصیلی بر اساس اعتیاد به اینترنت و جهت گیری مذهبی درونی تبیین می شود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اعتیاد به اینترنت و جهت گیری مذهبی از عوامل مهمی هستند که می توانند در اهمال کاری تحصیلی دانشجویان نقش داشته باشند. به والدین و کلیه برنامه ریزان تعلیم تربیت توصیه می شود که با آموزش های مناسب، استفاده مفید از اینترنت و افزایش جهت گیری مذهبی درونی را به دانش آموزان و دانشجویان آموزش دهند.
رابطة روان بنه های ناسازگار اولیه، ویژگی های شخصیتی و صفت اخلاقی حسادت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین روان بنه های ناسازگار اولیه، ویژگی های شخصیتی و حسادت است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعة آماری آن تمام دانشجویان دانشگاه «آزاد اسلامی» واحد خمین هستند که از این جامعه، تعداد 384 تن به روش «نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای» انتخاب شدند و به پرسش نامه های روان بنه های ناسازگار اولیه، پنج عاملی شخصیتی و مقیاس اسلامی حسادت پاسخ گفتند. داده ها به روش «ضریب همبستگی پیرسون» و «رگرسیون گام به گام» تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشانگر رابطة مثبت و معنادار همة حوزه های روان بنه های ناسازگار اولیه و زیرمقیاس روان آزردگی و رابطة منفی و معنادار زیرمقیاس های برون گرایی، تجربه پذیری، موافق بودن و وظیفه شناسی با حسادت است. همچنین نمرة موافق بودن، بریدگی و طرد، وظیفه شناسی، و محدودیت های مختل، توانایی تبیین بخش معناداری از واریانس حسادت را دارند. نتایج پژوهش گویای اهمیت توجه والدین به نظام تربیتی فرزندان و تمرکز درمانگران و مشاوران اخلاقی بر زیربناهای عمیق این صفت اخلاقی است.
رابطة دلبستگی به خدا با سلامت روان و هدف در زندگی دانشجویان پسر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا در سلامت روان و هدف در زندگی دانشجویان پسر دانشگاه اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. برای انجام پژوهش، 172 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه دلبستگی به خدا، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه هدف در زندگی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین دلبستگی دانشجویان به خدا با سلامت روان و هدف در زندگی آنها رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نیز نشان داد که 17 درصد از واریانس سلامت روان و 29 درصد از واریانس هدف در زندگی به وسیله متغیر دلبستگی به خدا تببین می شود.
اثربخشی الگوی مشاوره ای سفیر مستخرج از داستانهای منطق الطیر بر افزایش معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی الگوی مشاوره ای سفیر مستخرج از داستانهای منطق الطیر بر افزایش معناداری زندگی بود. جهت تعیین اثربخشی این الگو بر افزایش معناداری زندگی از روش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بود که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند. جهت ارزیابی اثربخشی الگوی حاضر از پرسشنامه معناداری زندگی مورگان و فارسیدز (2009) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که الگوی مشاوره ای سفیر بر افزایش معناداری زندگی موثر بوده است. لذا محورهای مشخص شده در این الگو می تواند در فرآیند درمان مراجعان بومی مورد استفاده قرار گیرد و مسیر درمان را طرح ریزی نماید.
سبک های پردازش هویت و اعتیاد به تلفن همراه: نقش واسطه ی مقابله ی مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
18-29
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ی مقابله ی مذهبی در سبک های پردازش هویت و اعتیاد به تلفن همراه است. مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی پژوهش، همه ی دانشجویان دانشگاه زاهدان را در سال 1394 دربرمی گیرد که 384 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی مورگان، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سبک های پردازش هویت، مقابله ی مذهبی و اعتیاد به تلفن همراه؛ و برای تجزیه و تحلیل داده ها، بر اساس شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادله های ساختاری (تحلیل مسیر) از نرم افزارهای SPSS (نسخه ی19) و LISREL (نسخه ی 50/8) استفاده شد. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که اعتیاد به تلفن همراه با سبک سردرگم - اجتنابی (01/0≥p) و مقابله ی مذهبی منفی (05/0≥p) دارای همبستگی مثبت معنادار است و مقابله ی مذهبی منفی، با سبک های اطلاعاتی و هنجاری رابطه ی معنادار منفی؛ و با سبک سردرگم - اجتنابی، رابطه ی معنادار مثبت دارد (01/0≥p). تحلیل مسیر نیز نقش واسطه ی مقابله ی مذهبی منفی را در سبک پردازش هویت هنجاری و سبک سردرگم - اجتنابی، با اعتیاد به تلفن همراه، تأیید کرده است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که مقابله ی مذهبی منفی، در سبک های پردازش هویت و اعتیاد به تلفن همراه، نقش واسطه ی جزئی دارد.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق همبستگی از نوع پیش بین بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 340 نفر دانشجوی دختر و پسر بودند که از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس هوش اجتماعی ترومسو(سیلورا، مارتینو سن و دال ،2001 ) ، مقیاس هوش هیجانی (شات وهمکاران ،1998)، پرسشنامه هوش معنوی (کینگ و دی سیکو ، 2009 ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ( ریف ، 1980 ) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد بین انواع هوشهای اجتماعی، هیجانی و معنوی با بهزیستی روان شناختی رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد در دانشجویان پسر به ترتیب هوش معنوی و هوش هیجانی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارد در این گروه هوش اجتماعی قابلیت پیش بینی بهزیستی روان شناختی را نداشت. در دانشجویان دختر به ترتیب هوش هیجانی، هوش اجتماعی و هوش معنوی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند. نتایج این تحقیق نشان داد که در دانشجویان پسر هوش معنوی و در دانشجویان دختر هوش هیجانی توانایی بیشتری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند.
توسعه سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پرتو سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی موضوعی بین رشته ای است که در سال های اخیر به طور روزافزونی مورد توجه صاحبنظران حوزه های مختلف علوم، به ویژه حوزه مدیریت و جامعه شناسی قرار گرفته است. بدیهی است که تکوین سرمایه اجتماعی مستلزم وجود عواملی چند است که یکی از این عوامل دین و فرهنگ دینی است. پژوهش حاضر رابطه بین سبک زندگی اسلامی، سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی را در قالب یک مدل علّی بررسی کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت بوده است؛ بدین منظور 166 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. نتایج نشان داد که: 1. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه اجتماعی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد؛ 2. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه روان شناختی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد و 3. سرمایه روان شناختی در رابطه بین سبک زندگی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارد.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری دوتایی و فرایندخانواده استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (01/0 >p) و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیراز باورها مذهبی، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 6/49% از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
ارتباط سبک های هویت و جهت گیری مذهبی با سلامت عمومی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق، بررسی ارتباط سبک های هویت و جهت گیری مذهبی با سلامت عمومی دانشجویان بود. گروه نمونه مورد مطالعه ( 325=N ) به روش تصادفی چند مرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه 28 ماده ای سلامت عمومی گلدبرگ، پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی و آزمون جهت گیری مذهبی آلپورت بود. تحلیل داده ها نشان داد که بین هویت اطلاعاتی (05/0p<) و جهت گیری مذهبی بیرونی (01/0p<) با نشانه های کژکاری اجتماعی به طور همزمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در عین حال، بین هویت هنجاری و نشانه های جسمانی رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد (05/0p<). یافته های این مطالعه گویای این است که مذهب و هویت به عنوان دو مؤلفه مهم از زندگی شخصی و اجتماعی می توانند برخی جنبه های زندگی جسمانی و روان شناختی افراد را تحت تأثیر قرار دهند و براساس آن ها می توان سلامت روانی و جسمانی را پیش بینی کرد. بنابراین، توجه به نحوه شکل گیری و رشد آن ها اهمیت فراوانی دارد.
تعیین رابطه ی عمل به باورهای دینی و سلامت روان، در دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
44-53
حوزههای تخصصی:
باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بُعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تأثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل 183 دانشجو(88 مرد و 95 زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-28 استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی 22) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطّی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطّی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مؤلفه های آن را تأیید کرد(05/0P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، 23٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و 23٪ از واریانس جسمانی سازی، 19٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، 27٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز 2٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد. نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تأثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.
مقایسه ی ابعاد سبک زندگی و رشد معنویت در دانشجویان مخاطب برنامه های ماهواره یی و تلویزیونیِ دانشگاه های کوهدشت در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ماهواره، جایگاه بروز تحول در فرهنگ است و به صورت های مختلف بر سبک زندگی و فرهنگ تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، مقایسه ی معنویت و سبک های زندگی افراد بیننده و غیر بیننده ی ماهواره است. مواد و روش ها: نمونه ی پژوهش حاضر شامل 100 نفر(52 نفر بیننده و 48 نفر غیر بیننده ی ماهواره) است، که به شیوه ی نمونه گیری غیرتصادفیِ در دسترس، از میان همه ی دانشجویان دختر و پسر دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های آزاد، پیام نور و علمی- کاربردی شهرستان کوهدشت، در سال تحصیلی 94-1393 انتخاب شدند. نمونه ها در نهایت، به پرسش های دو ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی سبک های زندگی(لعلی، عابدی و کجباف، 1391) و پرسش نامه ی سنجش معنویت(هال و ادواردز، 1996) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون t مستقل و نرم افزار spss(نسخه ی 18) انجام شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد، نمره ی کلی مقیاس معنویت در دو گروه افراد بیننده و غیر بیننده ی ماهواره، برای خرده مقیاس پذیرش واقعی و نیز برای خرده مقیاس ناامیدی، معنادار است(05/0P<). علاوه بر این، تفاوت معناداری بین دو گروه، در نمره ی کلی مقیاس سبک های زندگی، وجود ندارد(05/0P<). نتیجه گیری: یافته ها آشکار کرد که برنامه های ماهواره می تواند بر معنویت افراد جامعه تأثیرگذار باشد؛ از این رو، باید راهکارهای مؤثری برای کاهش تأثیر مخرب ماهواره، مانند کاهش معنویت، به کارگرفته شود.
بررسی رابطة بین جهت گیری مذهبی با شادکامی و کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی با شادکامی و کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه انجام گرفت. 373 دانشجوی (194 زن و 179 مرد) این دانشگاه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت (ROS)، پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و پرسش نامه کیفیت زندگی، جمع آوری و توسط ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین جهت گیری مذهبی درونی و کیفیت زندگی و شادکامی رابطة مثبتی وجود دارد، همچنین بین جهت گیری مذهبی کلی، با شادکامی و کیفیت زندگی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین جهت گیری مذهبی بیرونی، با شادکامی و کیفیت زندگی رابطة معناداری از لحاظ آماری وجود ندارد. بنابراین، می توان گفت: که افراد با جهت گیری مذهبی درونی، از شادکامی و کیفیت زندگی بالاتری برخوردار هستند.
نقش واسطه ای سلامت روان در رابطه میان باورهای مذهبی و سلامت سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای مذهبی با سلامت سازمانی با توجه به نقش واسطه ای سلامت روان در دانشگاه های دولتی شهر تهران است. جامعه آماری پژوهش شامل همه اعضای هیأت علمی، مدیران و کارکنان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 635 تن به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های جهت گیری مذهبی آلپورت(1967)، پرسشنامه سلامت روانی GHQ گلدبرگ و ویلیامز (1988) و پرسشنامه سلامت سازمانی لوو(2010) استفاده شد. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری است که داده ها و نتایج این تحقیق با استفاده از نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که با 99 درصد اطمینان نه تنها بین باورهای مذهبی و سلامت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بلکه باورهای مذهبی با تأثیرگذاری بر سلامت روان افراد به صورت غیرمستقیم نیز با سلامت سازمانی و مؤلفه های آن مرتبط است. بر اساس یافته های تجربی پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که به منظور تقویت سلامت روانی و سلامت دانشگاهی، خدمات مشاوره مذهبی در دانشگاه ها جهت ارائه به هیأت علمی و کارکنان دانشگاه مورد توجه بیشتر مسؤولین قرار گیرد.
اثربخشی شرکت در مراسم اعتکاف بر مؤلفه های هوش معنوی، افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
61 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شرکت در مراسم اعتکاف بر مؤلفه های هوش معنوی، اضطراب، افسردگی و استرس دانشجویان بود. همه 321 نفر از دانشجویانی که در مراسم اعتکاف شرکت کردند، به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند. گروه کنترل نیز 321 نفر از دانشجویان بودند که در مراسم اعتکاف شرکت نکردند و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در شروع و بعد از مراسم، همه شرکت کنندگان، پرسش نامه هوش معنوی کینگ (2008) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) را تکمیل کردند. روش این تحقیق، شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری بر روی تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون بیانگر افزایش همهٔ مؤلفه های هوش معنوی و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود.
مقایسه ی هوش معنوی و خودپنداره، در دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
42-52
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که هوش معنوی و خودپنداره می تواند بر رشد همه جانبه ی دانش آموزان مؤثر باشد؛ در این پژوهش، هوش معنوی و خودپنداره ی دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران، در سال تحصیلی 94 - 95 مقایسه شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه یی است. جامعه ی آماری شامل همه ی دختران نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم است که در سال تحصیلی 94 - 95 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. از آنجا که، تعداد دانش آموزان نابین ا 50 نفر بود؛ به دلیل حجم پایین این بخشِ جامعه ی هدف، همه ی دانش آموزان، برای مطالعه درنظر گرفته شدند. بدین صورت که به تعداد متناظر با حجم دختران نابینای درحال بررسی؛ دانش آموزان دختر بینا نیز در پژوهش گنجانده شدند. به 100 نفر انتخاب شده در این پژوهش (بینایان و نابینایان)، افراد نمونه اطلاق می شود. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، به صورت نمونه گیری در دسترس بوده است. برای سنجش هوش معنوی، از پرسش نامه ی هوش معنویِ علی بدیع و همکاران (1389) (SI)؛ و برای سنجش خودپنداره، از پرسش نامه ی خودپنداره ی راجرز (1951) (SCQ) استفاده شده است. علاوه براین، تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی؛ و در بخش استنباطی، با آزمون تحلیل آنوا انجام شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، بین هوش معنویِ دانش آموزان نابینا و بینا، تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05). بدین صورت که هوش معنوی در دانش آموزان دختر نابینا، به صورت معناداری، بیشتر از همتایان بینای آنان بود؛ ولی این تفاوت درباره ی خودپنداره ی این دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده که درک و نگرش دانش آموزان نابینا نسبت به توانایی هایشان در سطح بالایی قرار دارد و هم طراز با همتایان بینایشان است.