فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سطح سلامت عمومی وعزت نفس زنان سالمند آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران با دیگران است.
روش: 40نفر زن سالمند که 20 نفر آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران و20 نفر هم از خارج انجمن به روش جورکردن گروه همتا انتخاب شدند. روش تحقیق علی مقایسه ای بوده و اطلاعات با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ وعزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شده است.
یافته ها: برپایه یافته یکم پژوهش با استفاده از مدل t تک نمونه ای ، سلامت عمومی و عزت نفس در جامعه زنان سالمند در حد بالا ارزیابی گردید. یافته دوم پژوهش براساس مدل t مستقل نشان داد که میزان هر دو متغیر در زنان سالمند آموزش دیده انجمن از زنان سالمند آموزش ندیده بیشترست(سطح معناداری 0/001). یافته سوم با استفاده از مدل رگرسیون خطی همزمان نشان داد سلامت عمومی باعزت نفس زنان سالمند رابطه دارد. یافته چهارم براساس مدل همخوانی مجذورکای این بود که بین عزت نفس و سلامت عمومی زنان سالمند با ویژگی های فردی آنان (میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، موقعیت شغلی، وضعیت اقتصادی، شرایط سلامتی) رابطه ای مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: آموزش زنان سالمند در سلامت عمومی و عزت نفس آنان تاثیر گذار است.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان با و بدون سابقه ی زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه ی جنسی، کششی طبیعی در فضای مناسب خانواده است که پذیرش و احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانوادگی موثر است اما به دنبال زایمان به خاطر شرایط خاص این دوران، رفتار جنسی دچار تغییراتی می شود. با توجه به شیوع مشکلات جنسی و ارتباط آن با تولد فرزند در زنانی که برای اولین بار مادر شدن را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان نخست زا و زنان بدون فرزند انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی، 120 نفر از زنان متاهل (60 نفر دارای فرزند و60 نفر بدون فرزند) در محدوده ی سنی 30-20 سال با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان مراجعین به مراکز بهداشتی و مطب های متخصص زنان و زایمان شهر مشهد در سال 1388 انتخاب شدند. نمونه ها پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریچ و رضایت جنسی و مشخصات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی، مجذور خی و آنووا تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد زنانی که هنوز تجربه ی بارداری و زایمان را پشت سر نگذاشته اند از عملکرد جنسی بهتر (017/0=P) و رضایت مندی زناشویی بالاتر برخوردار بوده اند (005/0=P). هم چنین نمره ی میانگین عملکرد جنسی در زنان بدون فرزند 6/3 و برای زنان دارای فرزند 3/3 است.
نتیجه گیری: زنان متاهل بدون تجربه ی زایمان، میانگین نمره ی رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی بالاتری نسبت به زنانی که زایمان را تجربه کرده اند به دست آورده اند و این امر نشان ده نده ی نقش عامل جنسی بر عامل جنسی بر رضایت زناشویی و لزوم توجه به مشکلات جنسی در دوره ی پس از زایمان است.
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخص های خشم با سلامت روان در بیماران استومی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخص های خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت.
روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند، و با پرسشنامه های کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت-صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد،ابعاد جسمی و اجتماعی با تمامی مؤلفه های سلامت روان رابطه معنی دار دارند.بعد روانی نیز با اضطراب و بی خوابی، و افسردگی رابطه معنی دار دارد.بعد معنوی با اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی، و افسردگی و کیفیت کلی زندگی نیز با نشانه بدنی و افسردگی رابطه دارد. بین خشم درون ریز با نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، و افسردگی، خشم برون ریز با نشانه های بدنی و اضطراب و بی خوابی و خشم کلی با نشانه های بدنی، رابطه معنی دار وجود دارد.با توجه به نتایج، دو متغیر شاخص خشم و کیفیت زندگی، با هم ٥٨/٠ درصد واریانس سلامت عمومی را پیش بینی کرده اند.
نتیجه گیری: با توجه به رابطه خشم و کیفیت زندگی با سلامت عمومی بیماران استومی، می توان با آموزش مهارت های زندگی و کنترل خشم به ارتقای کیفیت زندگی این بیماران پرداخته و سلامت جسم و روانشان را بهبود بخشید.
کلمات کلیدی: استومی ،سلامت عمومی، شاخص های خشم ،کیفیت زندگی
بررسی رابطه ابعاد شخصیت با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های ابعاد شخصیت برون گرایی در برابر درون گرایی، صفات روان رنجور خویی در برابر ثبات هیجانی با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
روش: در یک طرح پژوهشی مقطعی تعداد 100 بیمار دیابتی نوع 2 با استفاده از روش در دسترس انتخاب شدند. این بیماران پرسشنامه های تجدید نظر شده شخصیت آیزنگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه تبعیت از درمان را تکمیل کردند. در این مطالعه از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد.
یافته ها: به جزء متغیر درون گرایی و برون گرایی بقیه متغیرها با تبعیت از درمان ارتباط معناداری داشتند. بدین صورت که بین صفات شخصیتی روان رنجوری با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش روان رنجوری، تبعیت از درمان کاهش می یافت. بین صفات شخصیتی ثبات هیجانی با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود داشت که بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش باثبات بودن، تبعیت از درمان افزایش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر تأثیر صفات شخصیتی ثبات هیجانی و روان رنجوری بر پیروی و تبعیت از درمان در بیماران دیابتی تأکید می کند.
کلید واژه: دیابت، صفات شخصیتی، سبک های مقابله، تبعیت از درمان
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر علائم افسردگی و توانمندی های منش در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افسردگی و توانمندی های منش افراد مبتلا به بیماری سرطان بود. در قالب یک طرح نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون و پس آزمون، 58 آزمودنی از میان کلیه بیماران مبتلا به بیماری سرطان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از جمعیت نمونه به طور تصادفی ۱۵ نفر در گروه آموزشی مثبت نگر و ۱۵ نفر در گروه کنترل(لیست انتظار) قرار گرفتند. مداخله این پژوهش (درمان مثبت نگر) شامل ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای بود که به شکل گروهی و هفتگی برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس شادکامی- افسردگی آکسفورد ( OHDQ ) و همچنین مقیاس توانمندی ها و فضایل منش لینلی و همکاران ( VIA-IS ) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مثبت نگر در کاهش افسردگی، افزایش توانمندی ها و فضائل منش، افزایش سطح زندگی معنادار، زندگی لذت بخش و متعهدانه افراد مبتلا به سرطان مؤثر بوده است.
نقش طول مدت زندانی شدن و ابتلا به HIV/AIDS بر شدت علائم آسیب شناسی روانی سوء مصرف کنندگان مواد: یک مطالعه مقطعی شاهد دار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی نقش طول مدت زندانی شدن و ابتلابه HIV/AIDS برشدت علائم آسیب شناسی روانی سوء مصرف کنندگان مواد بود.
مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی-واپس نگر از 43 سوءمصرف کننده مواد مبتلابه HIV ، 49 سوءمصرف کننده مواد فاقدHIV که درکلینیک های مشاوره بیماری های رفتاری وترک اعتیاد تحت پوشش درمان نگه دارنده بامتادون(MMT)بودند به ترتیب به شیوه نمونه گیری در دسترس و پیاپی انتخاب شدند. تمامی اعضای این دو گروه از نظر متغیرهای مخدوش کننده(نظیر سن، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و محل سکونت و طول دوره درمان نگهدارنده با متادون) همتاشده و از طریق چک لیست تجدیدنظرشده نشانه های اختلالات روانی(SCL-90-R) مورد ارزیابی قرارگرفتند.نتایج بااستفاده از آزمون های کای اسکوئر(χ2)، t استیودنت مستقل،رگرسیون دومتغیری، تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) تحلیل شدند.
یافته ها:اگرچه میانگین طول مدت حبس در سوء مصرف کنندگان مبتلابه HIV/AIDS بیشتر بود، اما معادلات پیش بینیِ شدت ناراحتی روانی از روی طول مدت حبس نشانگر معنی داری و نیرومندی این رابطه در گروه سوء مصرف کنندگان مواد فاقدHIV/AIDS بود(004/0P=،27/9F=)، درحالیکه این معادله در سوء مصرف کنندگان دارای HIV/AIDS معنی دار به دست نیامد(061/0P=،71/3F=). تاثیرِ داشتن سابقه حبس و ابتلابه HIV/AIDS برشدت ناراحتی روانی هردو گروه معنی دار بود(به ترتیب با سطح معنی داری 049/0P=، 001/0P=). اثرتعاملی هریک از این عوامل بر شدت ناراحتی روانی معنی دار نبود اما بر سطوح افسردگی و شدت نشانه های مثبت(PST)معنی دار به دست آمد.
نتیجه گیری:طول مدت حبس بیشتر نقش زیان بارتری در شدت ناراحتی روانی سوء مصرف کنندگان مواد فاقدHIV/AIDS دارد. هم دارابودن سابقه حبس و هم ابتلابه HIV/AIDS بهداشت روانی سوء مصرف کنندگان مواد را به مخاطره می اندازد. در این میان اگرچه سوء مصرف کنندگان مواد مبتلابه HIV/AIDS بدون سابقه حبس، سطوح افسردگی بیشتری داشتند اما سوء مصرف کنندگان مواد مبتلابه HIV/AIDS دارای سابقه حبس از تعداد یا گستره نشانگان روانی بیشتری رنج می بردند.
تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی بود. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی مادران کودکانِ کم توان ذهنی دوره ی آمادگی شهر مارلیک در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 24 نفر از مادرانی که نمره های فشار روانی شان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه بود، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از فرم 52 سوالی پرسشنامه ی منابع فشار روانی فردریک استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه ی پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی مورد تأیید قرار گرفته است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری فشار روانی کمتری داشتند (01/0>p). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی تأثیر معناداری دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نشانگان کارکردی گوارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانگان کارکردی گوارش ، اختلال گوارشی شایعی است که بر همه ابعاد زندگی فرد اثر گذار است. عوامل روانی در بروز و شدت این بیماری نقش دارند. این پژوهش در پی بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کیفیت زندگی این بیماران می باشد.
روش: دریک پژوهش نیمه آزمایشی، از بین کلیه زنان مبتلا به اختلال کارکردی گوارش در شهر اصفهان که به کلینیک مرکز سلامت این شهر مراجعه کرده بودند، تعداد30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلیه آزمودنی ها پرسشنامه ی کیفیت زندگی 36 سوالی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. گروه گروه آزمایش در هشت جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. درمان ( Acceptance and Commitment Therapy)ACT در 8 جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و به روش کوواریانس تحلیل گردید.
یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل کیفیت زندگی (87/12F=) تاثیر معنادار داشته است. همچنین این درمان بر ابعاد کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمانی (38/30F=)، محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی (61/29F=) ، محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی(44/17F=)، نشاط(02/15F=)، سلامت روانی(3/9F=)، عملکرد اجتماعی(15/12F=)، درد بدنی (83/34F=)و سلامت عمومی(9/18F=) تاثیر معناداری داشته است (05/0 P‹).
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند موجب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال کارکردی گوارش شود و در طرح ریزی درمان جهت این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت روان به عنوان یک منبع مثبت و مهم در رشد فردی، اجتماعی و اقتصادی دانشجویان نقش دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. 400 دانشجو از میان دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه شهید چمران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت روان را تکمیل نمودند. نوع تحقیق حاضر همبستگی است و روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری بود که با استفاده از نرم افزار 16-SPSS تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان دانشجویان در کل نمونه و به تفکیک جنس رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل های رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین عزت نفس و حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان دانشجویان در کل و به تفکیک جنس نقش دارند. بر این اساس لازم است که در محیط های دانشجویی مسئولان و مدیران دانشگاه توجه خود را بر احترام گذاشتن به شخصیت و ارزش دادن به دانشجویان و حمایت از آن ها در ابعاد مختلف قرار دهند
پیش بینی کننده های روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و اهداف: با توجه به شیوع بالای سرطان پستان و اهمیت محوری سلامت مع نوی در فرآیند درمانی مبتلایان به این نوع سرطان، مطالعه حاضر با هدف تبیین پیش بینی کننده های روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش ها: 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان با روش نمونه گیری آسان در مطالعه توصیفی-همبستگی شرکت نمودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه متشکل از سه بخش استفاده شد. بخش اول مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، بخش دوم دربرگیرنده پرسشنامه اس تاندارد سلامت مع نوی Ellison – Palutzian و بخش سوم شامل پرسشنامه استاندارد سنجش استرس، اضطراب و افسردگی DASS-42 بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان با استرس، اضطراب، افسردگی وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 5/39 درصد از واریانس نمرات سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای فوق الذکر تبیین گردید و در این بین، افسردگی با ضریب تعیین 2/26 درصد بالاترین سهم را در پیش بینی سلامت مع نوی ایفا نمود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای روان شناختی پیش بینی کرد. مبتلایان به سرطان پستان با نمرات بالاتر سلامت مع نوی، میزان استرس، اضطراب و افسردگی کمتری وجود دارد و بالا بودن سلامت مع نوی یک فاکتور مهم محافظت کننده در برابر بروز استرس، اضطراب و افسردگی در این بیماران است.
نقش سطوح LVEF در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به CAD: نقش میانجی ادراکات بیماری و عواطف مثبت/منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQOL) بیماران CAD و طراحی یک مدل مفروض بر اساس این متغیرها بود. در یک بررسی توصیفی-همبستگی، 270 بیمار مبتلا به CAD از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه ادراک بیماری (Brief IPQ)، فرم کوتاه مقیاس بین المللی عاطفه مثبت منفی (I-PANAS-SF) و پرسشنامه آنژین سیاتل (SAQ) استفاده شد. همچنین، دستگاه اکوکاردیوگرافی برای به دست آوردن LVEF مورد استفاده قرار گرفت. شاخص های برازندگی و نتایج معادلات ساختاری از مدل مفروض در خصوص اثرات LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است. اثر مستقیم LVEF بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نیرومندتر از اثر غیرمستقیم آن از طریق ادراک بیماری است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم آن از طریق عواطف مثبت و منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت معنی دار نیست. این یافته ها نقش اساسی LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD را نشان داد. بنابراین، لازم است مداخلاتی جهت افزایش سطوح LVEF و مداخلات متمرکز بر ادراکات بیماری و عواطف مثبت برای این بیماران تدارک دیده شود.
رابطه راهبردهای مقابله، تنش و سلامت روان با نگرش به اعتیاد نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک های مقابله با تنش و سلامت روان با نگرش به اعتیاد دانش آموزان انجام شده است.
مواد و روش ها: با استفاده از یک طرح پس رویدادی تعداد 600 دانش آموز مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که به ابزارهای پرسش نامه راهبردهای مقابله ای کارور، سلامت عمومی و پرسش نامه نگرش به اعتیاد پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری t ، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام تحلیل شدند.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان برخوردار از سلامت روانی بهتر و دانش آموزانی که از سلامت روانی کمتری برخوردار هستند و در متغیر نگرش به اعتیاد تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین سبک مقابله ای مسأله مدار و نگرش منفی به اعتیاد همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک مقابله ای ناکارامد و نگرش منفی به اعتیاد همبستگی منفی معنی داری مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک مقابله ای ناکارامد بهترین پیش بین نگرش مثبت به اعتیاد است.
نتیجه گیری: می توان گفت که سبک های مقابله ای و مؤلفه های سلامت عمومی در دانش آموزان، از اهمیت زیادی در غربالگری و مداخلات پیشگیری مربوط به خطر مصرف مواد برخوردار است.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران با توجه به سبک فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران انجام شد. این پژوهش مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. با کاربرد طرح نیمه آزمایشی و استفاده از دو گروه کنترل و آزمایش با پیش آزمون- پس آزمون؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان پیش دبستانی و دبستانی6 تا 11سال در 5 مدرسه مقطع ابتدایی شهرستان آمل در سال 92-1391تشکیل داد. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان مادران داوطلب که واجد معیارهای ورود - خروج بودند، تعداد 42 نفر که نمره فرزندپروری آن ها یک انحراف استاندارد بالاتر از نمره میانگین در زیر مقیاس های مستبدانه و سهل گیرانه بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 21 نفره جایگزین شدند. کلیه آزمودنی های دو گروه به گویه های پرسش نامه های فرزندپروری باومریند و چند وجهی کمال گرایی والدینیقبل و بعد از مداخله روی گروه آزمایش، پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نسخه بیستم نرم افزار آماری SPSS و استفاده از آزمون مان ویتنی یو نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل روی مادران می تواند به تعدیل کم ال گ رایی منتهی شود (05/0 p<). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش تحلیل رفتار متقابل به واسطه کاربرد فنون رشد بالغ، ساخت دهی به زمان، اقتصاد نوازش و غیره توانسته است به تعدیل کمال گرایی مادران بیانجامد.
وضعیت سلامت روان در دانش آموزان ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در مطالعه حاضر، نوجوانان شنوا و ناشنوای دختر و پسر شهر تبریز از نظر سلامت عمومی مورد مقایسه قرار گرفته اند. روش: نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز ناشنوا و شنوای دختر و پسر مدارس ناشنوایان و شنوایان شهر تبریز می باشد. برای سنجش متغیر سلامت عمومی (نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی وخیم) از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (28- GHQ) استفاده شد. روش آماری مورد استفاده تحلیل واریانس یک راهه بود. یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان شنوا و ناشنوا در متغیر سلامت عمومی تفاوت معنا داری دارند و سطح سلامت عمومی نوجوانان ناشنوا از نوجوانان شنوا و پسران ناشنوا از دختران ناشنوا پایین تر است. نتیجه گیری: نوجوانان ناشنوا نسبت به نوجوانان شنوا، نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی و نارساکنش وری اجتماعی بیشتری دارند. اما در متغیر افسردگی وخیم بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده نشد.
اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعداز اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.
نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه ی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار ابزار پرسشنامه ارتباط اجتماعی (راتر و همکاران، 2003) به منظور تشخیص اختلال اتیستیک، مقیاس های سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، سیاهه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایت مندی همسران افروز (افروز و قدرتی، 1390) در پژوهش به کاربرده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله مسئله مدار و رضایت مندی زناشویی و داشتن سلامت عمومی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار توانستند سلامت عمومی را به طور معنادار پیش بینی کرده و راهبرد اجتنابی به طور معنادار توان پیش بینی سلامت عمومی را نداشت. همچنین چهار مؤلفه از مقیاس رضایت مندی زناشویی بهترین پیش بینی کننده های سلامت عمومی مادران بودند. نتایج بیانگر آن است که با وجود آنکه داشتن کودکی با اختلال های اتیستیک تنش هایی برای والدین آنان و به ویژه مادران دارد، داشتن رضایت مندی زناشویی و به کارگیری راهبردهای حل مسئله در مقابله با تنیدگی به عنوان متغیرهای تعدیل گر می تواند به سلامت و بهزیستی روانی آنان کمک نماید.
شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد مزمن، تجربه ی حسی و عاطفی ناخوش آیندی است که از آسیب واقعی یا احتمالی به بافت ها ناشی می شود و حداقل شش ماه تداوم دارد. در این میان نظریه ی دلبستگی برای درک چگونگی رابطه ی بیماران با سایر افراد در طی دوران درد با اهمیت قلمداد شده است. هدف از این تحقیق شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن می باشد. روش کار: این تحقیق در کلینیک درد و مغز واعصاب دانشگاه کبانگسان مرکز درمانی مالزی از اگوست 2009 تا فوریه 2010 انجام گرفته است. بیست و دو بیمار زن مبتلا به درد مزمن با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تم پشتیبانی ایده آل و پنج ساب تم شامل وابستگی عاطفی به خانواده، احساسی عاطفی نزدیک با دوستان، استقلال و خودکفایی، اولویت بودن در کنار خانواده و نیاز به حمایت استخراج گردید.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به درد مزمن گزارش نموده اند که در لحظات درد نیاز به نزدیکی با اعضای خانواده ی خود داشته و از این احساس نزدیکی به عنوان نوعی سبک سازگاری در جهت تسکین درد از طریق افزایش احساس صمیمیت بهره می گیرند. تداوم طول دوره ی درد بیماران را وادار به تغییر در فعالیت های روزمره ی زندگی کرده و می تواند احساس نیاز به روابط نزدیک را افزایش دهد.
اتاق اسنوزلن برای افراد با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش اسنوزلن مبتنی بر تحریک حسی و آرامش آموزی است. در این روش با استفاده از مواد و وسایل و تجهیزات ویژه رنگی، نور، اشیاء متحرک، صداهای گوناگون، بوهای مختلف و اجسام دارای بافت های گوناگون (زبری، نرمی و ...) به افراد با نیازهای ویژه کمک می کنند تا به محرک های حسی پاسخ درست بدهند. در واقع این روش نارسایی های نظام حسی را اصلاح می کند و با برآوردن نیازهای حسی افراد با نیازهای ویژه بر عملکرد آنها تأثیر مثبت می گذارد. در این مقاله روش و اثر روش اسنوزلن بر حواس گوناگون افراد با نیازهای ویژه و مزایای آن به طور خلاصه ارائه شده است. سپس وسایل و تجهیزات ویژه برای تحریک و تقویت حس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و تعادل ارائه شده است.