فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارض زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کاررفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل ساکن در مجتمع شهید رجایی استان قم بودند. تعداد 20 نفر از زنان که نمرات کمتری در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کرده بودند به شکل تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه به کارگرفته شده در این پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تعارضات زناشویی معنی دار است. یافته ها نشان داد که آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی در کاهش تعارضات زناشویی زنان متأهل مؤثر بوده است.
رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدای استان البرز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی به شیوه همبستگی و جامعه آماری آن کلیه همسران شهدای استان البرز در سال 139۶ - 139۵ به تعداد 2000 نفر بود. به همین منظور 120 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون، خودمهارگری تانجنی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای ملاک و تاب آوری و خودمهارگری به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله رگرسیون و به صورت همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین تاب آوری و خودمهارگری با کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد با آموزش تاب آوری و خودمهارگری، کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا ارتقا می یابد.
عوامل مؤثر بر خشنودی شغلی: بررسی یک الگوی ساختاری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های خشنودی شغلی کارکنان و ارائه الگویی مناسب از آن می باشد. بر همین اساس، طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت گاز استان مازندران می باشد (شامل گروه کانونی متشکل از مدیران شرکت با پایه سازمانی 17 به بالا به تعداد 40 نفر، و گروه کانونی متشکل از کارشناسان شرکت با پایه سازمانی 15 و 16 به تعداد 149 نفر). از این جامعه، 17 مدیر و 48 کارکن به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با توجه به طرح پژوهش، ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مطالعه اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه (محقق ساخته) بود. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS انجام شد. نتایج نشان داد که الگوی خشنودی شغلی دارای سه بُعد (محیطی، فردی، و اجتماعی) و 14 مؤلفه (شرایط فیزیکی محیط کار، پاداش های اقتضایی، سبک سرپرستی، کیفیت، ارزیابی عملکرد، ارتقا و بالندگی شخصی، ویژگی های شغل، تناسب شغل و شاغل، مهارت های تصمیم گیری، مشارکت و کار تیمی، تعادل کار-زندگی، امور رفاهی، شرایط روان شناختی محیط کار، و روابط همکاران) می باشد.
تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی: یک مطالعه فراتحلیل
حوزههای تخصصی:
کار و خانواده اجزای اساسی زندگی هر فرد هستند و هر کدام بخشی از هویت و رفتار فرد را شکل می دهند. فرد در اجرای الزامات نقش این دو بخش ممکن است دچار تعارض شود. پژوهش های مختلفی در مورد تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی، استرس شغلی و ترک شغل کارکنان انجام شده اند و ضرایب همبستگی متفاوتی به دست داده اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج این پژوهش ها با استفاده از تکنیک فراتحلیل بود. در این فراتحلیل، ۱۵ پژوهش واجد شرایط که طی سال های ۱۳۹۰ تا 1395 انجام شدند، با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش های منتخب ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلچ و تعارض کار-خانواده گرین هاوس و بیوتل بودند. نتایج ارزیابی آماری حاکی از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی برد. اندازه اثر ترکیبی ثابت و تصادفی متغیر تعارض کار-خانواده بر متغیر فرسودگی شغلی در حد نسبتاً قوی و به ترتیب به میزان 0.694 و 0.704 به دست آمد.
اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
29-41
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دوره ی سالمندی با چالش ها و تنش های متنوع و متعددی همراه است که می تواند کیفیت زندگی مرتبط با سلامت سالمندان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی، کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان است. روش کار: پژوهش حاضر ازنوع کارآزمایی بالینی با گروه دریافت کننده ی مداخله ی مبتنی بر روان درمانی معنوی - مذهبی (آزمایش) و گروه بدون درمان (کنترل) است. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گمارش تصادفی استفاده شده است. بدین صورت که 40 سالمند (29 مرد و 11 زن) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) روان درمانی معنوی و مذهبی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه های کیفیت زندگی و اضطراب و نیز پرسش نامه ی افسردگی بک. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان تأثیر معناداری داشت. میزان تأثیر گروه آزمایش (معنادار بودن عملی) بر متغیّر کیفیت زندگی در مؤلفه های فیزیکی و روانی به ترتیب 25/0 و 81/0 بود. همچنین 60 درصد تغییرات در متغیّر افسردگی و 54 درصد در نمره های اضطراب مربوط به مداخله ی معنوی - مذهبی بود. نتیجه گیری: سالمندان با بحران های روحی و جسمی بسیاری روبه رو هستند که به کاهش کیفیت زندگی و افزایش علائم روان شناختی در آنان منجر می شود. در این مرحله از زندگی راهبردهای معنوی و مذهبی می تواند موجب افزایش بهداشت روان آنان شود.
رابطه ی فعالیت بدنی منظم با هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی در سالمندان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
81-93
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی فعالیت بدنی با هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی در سالمندان شهر تهران صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - مقطعی است. جامعه ی آماری آن شامل تمام سالمندان (افراد 60 سال و بالاتر) ساکن شهر تهران است که از میان آنان 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه ی بین المللی فعالیت بدنی، پرسش نامه ی بهزیستی روان شناختی ریف و سؤا ل های جمعیت شناختی در میان سالمندان گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از آزمون های پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین هوش معنوی و تمام ابعاد آن با فعالیت بدنی منظم ارتباط مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0≥P). همچنین از میان مؤلفه های بهزیستی روانی؛ رشد شخصی، ارتباط مؤثر با دیگران و پذیرش خود با فعالیت بدنی منظم ارتباط معنی دار داشت (05/0≥P). از سوی دیگر نتایج مطالعه نشان داد که هوش معنوی با بهزیستی روانی سالمندان نیز رابطه ی مستقیم و معنی داری داشت (05/0≥P). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت فعالیت بدنی منظم با هوش معنوی و برخی مؤلفه های بهزیستی روانی می توان برای ارتقاء سلامت روان در این افراد از عامل فعالیت بدنی بهره برد.
سلامت معنوی از منظر دانشمندان مغرب زمین و اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی [1] عنوانی جدید در حوزه ی سلامت است که در چند دهه ی اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران و محققان حوزه ی سلامت را به خود معطوف داشته است. این پدیده در دهه های اخیر در جوامع غربی مطرح شده و گسترش پیدا کرده است. پیرو آن، نظام سلامت جامعه ی ما نیز به این مقوله ورود پیدا کرده است.
ارتباط کیفیت و بهداشت خواب با سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی خودگزارش شده در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کیفیت خواب سازه ی بالینی مهمی است که اجزای دقیق تشکیل دهنده و اهمیت نسبی آن در افراد مختلف متفاوت است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط کیفیت و بهداشت خواب بر اساس سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی خودگزارش شده در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی ازنوع همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب در سال 1395 تشکیل می دهند. 370 نفر (370=n) از این دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شدند و پرسش نامه های متغیّرهای جمعیت شناختی، سبک زندگی اسلامی (ILST)، جهت گیری مذهبی (ROI)، بهداشت خواب (SHI) و کیفیت خواب (PSQI) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها، قدر مطلق ضرایب همبستگی در دامنه یی بین 62/0 تا 83/0 قرار داشت و شاخص های خواب با سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی رابطه ی مثبت و معنادار نشان داد (05/0>P). همچنین، تحلیل داده ها با روش رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی با هم 61 درصد واریانس شاخص های خواب را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت کسانی که سبک زندگی اسلامی و گرایش مذهبی بالاتری دارند، از شاخص های خواب بهتری برخوردارند. پژوهشگران انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی سلامت معنوی سالمندان را توصیه می کنند.
رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
21-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در ﻣﻨﺎﺑﻊ دینی خودکنترلی ﻧﻈﺎمی ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد؛ و ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻧﻈﺎرت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل و همچنین نظارت ﻓﺮد ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﺧﻮد اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎ کﻪ در آﻣﻮزهﻫﺎی اﺳﻼمی، ﺧﻮدکنترلی ﺟﺎیﮕﺎه ویژه یی در زندگی بشر دارد، ایﻦ پژوهش با هدف تبیین رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۹4-۹5 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. نمونه ی مورد پژوهش شامل ١٠٠ ﻣﺎدر دارای ﮐﻮدک مبتلا به اوﺗﯿﺴﻢ شهر تهران در سال ۹4-۹5 است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ﭘﺮﺳش نامه های ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺬهبی آلپورت، ﮐﺎراﯾﯽ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ی ﻣﮏ ﻣﺴﺘﺮ و ﺧﻮدﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺗﺎﻧﺠﯽ پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی و نیز بین کارایی خانواده و خودکنترلی رابطه ی معناداری وجود داشت (05/0p<)؛ یعنی هر چقدر خودکنترلی بیشتر بود جهت گیری مذهبی افزایش می یافت و برعکس. همچنین با افزایش کارایی خانواده، خودکنترلی نیز بیشتر می شد و برعکس (05/0p<). بین کارایی خانواده و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر رابطه ی بین جهت گیری مذهبی و خودکنترلی تأکید دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود که برنامه های پیشگیرانه، آموزش و مداخلات مذهبی و همچنین خودکنترلی بیشتر مد نظر قرار بگیرد.
مراقبت مذهبی روحانی بر بالین بیماران و تأثیر آن بر افسردگی و اضطراب بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
45-55
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماران بستری به علت ترس از عمل جراحی یا علائم ناتوان کننده ی بیماری و مرگ دچار اضطراب و افسردگی می شوند که می تواند عملکرد آنها را مختل کند. مراقبت مذهبی روحانیون با هدف برآوردن نیازهای مذهبی بیماران می تواند موجب افزایش توانایی آنان برای مقابله با بیماری شود. ازاین رو، پژوهشگران بر آن شدند برنامه ی مراقبت مذهبیی تدوین کنند که فرد روحانی آن را بر بالین بیمار اجرا کند، تا اثربخشی برنامه را در افسردگی و اضطراب بیماران بستری ارزیابی کنند. روش کار: در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی با گروه کنترل، 142 بیمار بستری در بیمارستان نکویی شهر قم به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و سطح افسردگی و اضطراب بیمارستانی را تکمیل کردند. پس از آن روحانی همکار برنامه ی مراقبت مذهبی را بر بالین بیماران گروه آزمون اجرا کرد و دو گروه پس از مداخله پیگیری شدند. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه بر این، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: آزمون آنکووا نشان داد که مداخله ی صورت گرفته مؤثر بود و دو گروه بعد از مداخله از نظر نمره ی کلی اضطراب و افسردگی بیمارستانی و حیطه های آن (اضطراب - افسردگی) (001/0p< و 75/35F=)، با هم تفاوت آماری معنی داری داشتند. آزمون تی زوجی نیز نشان داد که در گروه مداخله اضطراب و افسردگی بیمارستانی بعد از مداخله به طور معنی داری کاهش پیدا کرده بود (001/0p=)؛ درحالی که در گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (10/0P= و 48/0P=). نتیجه گیری: حضور افرادی نظیر روحانی متعهد و آشنا به مسائل درمانی در کنار افراد دیگر؛ و دادن مراقبت مذهبی می تواند موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران شود و نقش بسزایی در کاهش آلام و تقویت روحیه ی بیماران و بهبودی آنان داشته باشد.
روح معنوی انسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
امروزه بشر با وجود برخورداری از امکانات رفاهی و پیشرفت تکنولوژی، هنوز نتوانسته است به آرامش غایی و مطلوب خود دست پیدا کند. بسیاری از موارد در دنیای درونی و بیرونی انسان وجود دارد که در صورت مواجهه با آن بدون معنابخشی و اتصال به تعابیر معنوی، هر یک آزاردهنده هایی در جهت استهلاک روانی بلکه جسمی خواهد بود و در نهایت بهداشت روان وی متأثر از همین کوچک های به ظاهر قدرتمند (موانع شناختی - رفتاری)، بدین سو پیش می رود که نبض حیات خویش را از دست دهد.
بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
44-58
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعارض های زناشویی به دلیل اختلاف زوجین در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، رفتار غیرمسئولانه و تناقض در خواسته ها به وجود می آید. سازگاری اجتماعی عبارت است از رفتارهای انطباقی فراگرفته به منظور برآورده ساختن نیازهای محیطی؛ که غالباً مستلزم اصلاح تکانه ها، هیجان ها و نگرش ها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زوج های مراجعه کننده به درمانگاه خانواده ی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1395 تشکیل می دهند که از بین آنان 40 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در گروه های زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی و کنترل (هر یک 2 نفر) قرار گرفتند. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش 10 جلسه رویکرد هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی (هر جلسه 90 دقیقه)، به صورت هفته یی یک جلسه برگزار شد. به منظور جمع آوری داده ها نیز از مقیاس سازگاری اجتماعی بل (BAI) و پرسش نامه ی تعارض های زناشویی (MCQ) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : یافته ها نشان داد که آموزش زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری اجتماعی زوجین (34/0)، سازگاری عاطفی (59/0) و سازگاری شغلی (24/0) اثر معناداری داشت (05/0 > P). همچنین این تغییرات برای زیرمقیاس های کاهش همکاری، کاهش رابطه ی جنسی، افزایش جلب حمایت فرزندان، کاهش رابطه ی فردی با خویشاوندان همسر، کاهش ارتباط مؤثر و جدا کردن امور مالی به ترتیب 37/0، 25/0، 15/0، 48/0، 43/0 و 17/0؛ و در سطح 05/0 > P معنادار بود. نتیجه گیری: دین داری در خانواده و روابط زوجین، اعمال و مراسم های مذهبی و پایبندی به باورها و ارزش های دینی از تضاد در گرایش های فردی و تعارض های زناشویی ممانعت می کند و موجب حرکت به سوی الگوهای رفتاری مشترک و سازگاری اجتماعی در خانواده می شود. Shamsipour H, Norouzi Kouhdasht R, Mohammadi H, Azari E, Norouzi M. The Effect of Emotion-focused Couple Therapy Based on Religious Teachings on Social Compatibility and Marital Conflicts. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 44- 58. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16720
نقش میانجی مالکیت روانشناختی مثبت در تأثیرگذاری جوّ توسعه منابع انسانی بر رفتار تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مالکیت روانشناختی مثبت در تأثیرگذاری جوّ توسعه منابع انسانی بر رفتار تسهیم دانش انجام شد. کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که نمونه تصادفی ساده با حجم 264 نفر از آنها انتخاب شد. برای سنجش جوّ توسعه منابع انسانی از مقیاس ارائه شده رائو و آبراهام استفاده شد که سه بعد جوّ حمایتی توسعه منابع انسانی، مکانیسم های توسعه منابع انسانی و مؤلفه های فرهنگی هفت گانه توسعه منابع انسانی را مشخص کرد. تسهیم دانش با استفاده از مقیاس ارائه شده ون دن هوف و ون وینن سنجیده شد که لین آن را تعدیل کرد. برای سنجش مالکیت روانشناختی مثبت نیز از پرسشنامه مالکیت روانشناختی ون داین و پیرس استفاده شد. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش ضمن تأیید برازش مطلوب مدل پژوهش نشان دادند جوّ توسعه منابع انسانی تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتار تسهیم دانش دارد و مالکیت روانشناختی مثبت نیز در این رابطه نقش میانجی دارد؛ بنابراین، تأکید بر مؤلفه های هر یک از ابعاد جوّ توسعه منابع انسانی می تواند موجب شکل گیری احساس مالکیت روانشناختی مثبت در کارکنان شود و درنهایت رفتارهای مثبت گرایانه سازمانی ازجمله رفتار تسهیم دانش را تقویت کند.
مقایسه بخشایشگری و پایبندی مذهبی در زوج های در آستانه طلاق و زوج های عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روبه رشد طلاق در جامعه ایرانی نگران کننده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه بخشایشگری و پایبندی مذهبی در زوج های در آستانه طلاق و زوج های عادی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و علی - مقایسه ای بود. برای انتخاب گروه زوج های در آستانه طلاق ابتدا به واحدهای مشاوره دادگاهها و دفاتر وکالت شهرهای مختلف استان گیلان مراجعه شد. پرونده های زوج های دارای شرایط ورود به پژوهش، مطالعه و از این تعداد 173 نفر به صورت دسترس انتخاب شدند. سپس 143 نفر از زوج های عادی مراجعه کننده دادگاهها و دفاتر وکالت که علت مراجعه آنها چیزی غیر از تکمیل پرونده طلاق بود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های پایبندی مذهبی گلاک و استارک و بخشایشگری ری و همکاران پاسخ دادند. داده های به دست آمده ازطریق آزمون مجذور خی پیرسون، آزمون t استیودنت مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیری پردازش شدند. نتایج نشان دادند میانگین بخشایشگری و پایبندی مذهبی در زوج های در آستانه طلاق و زوج های عادی به طور معنی داری متفاوت است؛ یعنی زوج های در آستانه طلاق نسبت به زوج های عادی دارای سطوح بخشش کمتری بودند و در ابعاد اعتقادی و مناسکی پایبندی مذهبی نمرات کمتری نسبت به زوج های عادی به دست آوردند. تفاوت چشمگیری بین این دو گروه، اشارات زوج درمانی مهمی برای اجرای مداخلات روانشناختی بخشش محور و نیز ترویج اعتقادات مذهبی و مناسکی در میان زوج ها به منظور حفظ و تقویت پیمان زناشویی داشت.
نقش واسطه ای بخشش وامیددرتاثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بررضایت زناشویی زوجین درمعرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی نقش عوامل واسطه ای بخشش وامیددرتاثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایت زناشویی انجام شد. روش پژوهش ازنوع همبستگی وجامعه آماری آن زوجین درمعرض طلاق شهرستان مشهد بودندکه نمونه به شیوه تصادفی دردسترس باحجم 180 زوج مراجعه کننده به مراکزمشاوره انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها ازچهار پرسش نامه پنج عاملی شخصیتی نئو (فرم 60سوالی)، رضایت زناشویی اینریچ( فرم47 سوالی)، مقیاس سنجش بخشودگی پولاردوهمکاران و مقیاس امید اشنایدراستفاده شد. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل مسیربامدل های برگشتی انجام شد. یافته ها ضمن تاییدبرازش مطلوب مدل پژوهش نشان دادند وظیفه شناسی تاثیر مثبت ومعنی داروروان آزردگی تاثیرمنفی ومعنی داربررضایت زناشویی دارند. همچنین امیدوبخشش نیز بین وظیفه شناسی وروان آزردگی ورضایت زناشویی اثر میانجی دارند. نتایج نشان دادند ضمن تاثیرمثبت و معنی دار تجربه گرایی بررضایت زناشویی عامل های امیدوبخشش نیز اثر میانجی نداشته اند. بنابراین باتوجه به یافته های این پژوهش که روان آزردگی ووظیفه شناسی ازطریق امیدوبخشش بررضایت مندی زناشویی تاثیرگذار هستندوهرسه متغیرویژگی های شخصیتی، امیدوبخشش می تواند تاثیربر رضایت مندی زناشویی زوجین درمعرض طلاق داشته باشند.
نگرش و عملکرد معلمان ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی: مطالعه ای با رویکرد نظریه ی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نگرش و عملکرد معلمین ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی، با رویکرد نظریه گفتمان است. سوال این است که پیام ها، نشانه ها، گفتگوها و برخوردهای کلاسی با محوریت معلم، زمینه ایجاد چه دیدگاهی نسبت به چاقی فراهم می کند و چگونه باورهای چاقی را در تجربیات کلاسی تقویت یا تضعیف می کند؟ تاثیر یک گفتمان تولید و تقویت شده در فضای کلاس تربیت بدنی به احتمال زیاد بر مراحل زندگی ورزشی دانش آموزان چاق، حس مطلوب نسبت به جسم خود، باید ها و نبایدها، قصدهای کوتاه مدت و دراز مدت تمرین، تعریف از ورزش در زندگی روزمره و عادات ورزشی تاثیر گذار است. داده ها با استفاده از مشاهدات کلاسی و مصاحبه با معلمان جمع آوری گردید و تحلیل ها بر اساس توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلا و موف(1985) انجام گردید. نتایج نشان داد که دو رویکرد ایجاد ترس از چاقی و رویکرد مسئولیت سلامت(هلسیزم)، در ارتباط با چاقی در کلاس های ورزش مدرسه وجود دارد که در هر دو رویکرد، چاق بودن مذمت میشود و توجه ویژه نسبت به دانش آموزان چاق برای معلم از اولویت برخوردار است و تفاوت عمده ی این دو رویکرد، ایجاد چشم انداز متفاوت نسبت به چاقی است. در گفتمان مسئولیت سلامت، نگرش و عملکرد معلم در کلاس های ورزشی توام با ایجاد یک حس مسئولیت پذیری فردی همراه با افزایش آگاهی است؛ اما گفتمان ایجاد ترس نسبت به چاقی به احساسات نامطلوب و حقارت آمیز نسبت به چاقی دامن میزند
پیش بینی «خودشفقت ورزی» براساس «مؤلفه های نگرش به دین» در مردان سالمند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت بود از بررسی چگونگی ارتباط «مؤلفه های نگرش به دین» و «خودشفقت ورزی» در مردان سالمند؛ به این منظور، با روش تصادفی ساده، 300 نفر از سالمندانِ حاضر در «مرکز نگهداری نیمه وقت سالمندان مهرگان شهر کرمانشاه» انتخاب شدند. آنان به پرسشنامه های «فرم کوتاه خودشفقت ورزی» و «نگرش مسلمانان به دین» پاسخ دادند؛ داده ها با «ضریب همبستگی پیرسون» و «تحلیل رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین «مؤلفه های دین داری» و «خودشفقت ورزی» رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ «مؤلفه های نگرش به دین» که شامل «کمک شخصی»، «نگرش اسلامی» و «مناسک اسلامی» می باشند؛ به ترتیب به طور معناداری قادر به پیش بینی 23درصد از خودشفقت ورزی سالمندان است. پس می توان با افزایش «دینداری»، «خودشفقت ورزی» را افزایش داد و درنتیجه توان مقابله سالمندان در برابر بیماری های روانی و مشکلات زندگی را بهبود بخشید
پیش بینی اضطراب سلامت بر پایه ی اجتناب تجربی و حساس بودن به علائم اضطراب در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودبیمارانگاری یا اضطراب سلامت اختلالی است که با اضطراب و ترس فراوان در مورد داشتن یک بیماری جدی مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر بود که از میان آنان 388 نفر (138 نفر مرد و 250 نفر زن) بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه حساس بودن به علائم اضطراب ، پرسش نامه پذیرش و عمل و فرم کوتاه پرسش نامه اضطراب سلامت استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت به ترتیب از طریق حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی قابل پیش بینی است. این متغیرها می توانند 24 درصد از پراکندگی های اضطراب سلامت را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بر این اساس، حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی توان پیش بینی اضطراب سلامت را داراد و می توان گفت که با کاهش حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی می توان اضطراب سلامت را کاهش داد.
الگوهای شخصیت طبیعی و کژکار در بیمار با سرطان خون: یک مورد پژوهی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان می تواند زمینه ساز مشکلات روانی متعددی باشد. تاکنون در اغلب پژوهش های حوزه روانشناسی سلامت، به رخدادهای بعد از ابتلا به سرطان پرداخته شده است؛ اما پژوهش حاضر با هدف فهم فرایندهای طبیعی و کژکار شخصیتی که احتمالاً در سرطان نقش دارند، انجام شده است. این پژوهش با روش مورد پژوهی بالینی براساس الگوی زیستی روانی اجتماعی سلامت و مدل پویشی از شخصیت انجام شده است. با استفاده از آزمون ارزیابی شدلر و وستن یا آزمون سوآپ ( SWAP )، شخصیت بیمار و الگوهای شخصیتی طبیعی و کژکار احتمالی اثرگذار در سرطان در بیمار ارزیابی شده است. نتایج آزمون سواپ با نیمرخ ویژگی های طبیعی و کژکار شخصیتی این بیمار همخوان بود. به عبارتی دیگر، الگوی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، و اختلال شخصیت وابسته در این بیمار با خودشناسی پایین، خودشیفتگی بالا، ماکیاولیسم پایین، ضد اجتماعی پایین، ارزش خود پایین، ساختارگرایی بالا، سرکوب بالا، بهوشیاری و شفقت خود پایین و جامعه پسندی بالا هماهنگ بود. یافته های این پژوهش مدلی جدید از ویژگی های شخصیتی همبسته با سرطان خون ارائه داده است. شناسایی وبرنامه ریزی برای مدیریت اثرات این ویژگی های شخصیتی می تواند غنای برنامه های رواندرمانی را برای بیماران با سرطان خون بالا ببرد و راهبردهای روانشناختی را برای افزایش متابعت درمانی در این گروه از افراد به دست دهد.
رابطه خدا پنداره (تصویرپردازی ساختگی از خدا) و تحول روانی معنوی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه خدا پنداره و سطح تحول روانی معنوی با میزان افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد ۳۷۷ نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب گروه نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با چهار آزمون، مقیاس عوامل تنیدگی ((DASS21، تحول روانی معنوی، تصویر خدا و آزمون محقق ساخته خود پنداره - خدا پنداره مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین متغیر سطح تحول روانی معنوی با افسردگی، اضطراب، استرس و خدا پنداره رابطه منفی، معکوس و همچنین بین متغیر خدا پنداره(تصور خودساخته از خدا) با افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود داشت. سطح تحول روانی معنوی سهم مهمی در پیش بینی افسردگی دارد. خدا پنداره سهم مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس دارد. با احتمال بالا می توان نتیجه گرفت که در سطح تحول روانی معنوی پائین خداپنداره های منفی و ناکارآمد شکل می گیرند و جای امید و فعالیت، ترس و نومیدی در فرد ایجاد کرده ، زمینه افسردگی، اضطراب و تنیدگی را فراهم می کند.