فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
خودبیمارانگاری یا اضطراب سلامت اختلالی است که با اضطراب و ترس فراوان در مورد داشتن یک بیماری جدی مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر بود که از میان آنان 388 نفر (138 نفر مرد و 250 نفر زن) بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه حساس بودن به علائم اضطراب ، پرسش نامه پذیرش و عمل و فرم کوتاه پرسش نامه اضطراب سلامت استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت به ترتیب از طریق حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی قابل پیش بینی است. این متغیرها می توانند 24 درصد از پراکندگی های اضطراب سلامت را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بر این اساس، حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی توان پیش بینی اضطراب سلامت را داراد و می توان گفت که با کاهش حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی می توان اضطراب سلامت را کاهش داد.
الگوهای شخصیت طبیعی و کژکار در بیمار با سرطان خون: یک مورد پژوهی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان می تواند زمینه ساز مشکلات روانی متعددی باشد. تاکنون در اغلب پژوهش های حوزه روانشناسی سلامت، به رخدادهای بعد از ابتلا به سرطان پرداخته شده است؛ اما پژوهش حاضر با هدف فهم فرایندهای طبیعی و کژکار شخصیتی که احتمالاً در سرطان نقش دارند، انجام شده است. این پژوهش با روش مورد پژوهی بالینی براساس الگوی زیستی روانی اجتماعی سلامت و مدل پویشی از شخصیت انجام شده است. با استفاده از آزمون ارزیابی شدلر و وستن یا آزمون سوآپ ( SWAP )، شخصیت بیمار و الگوهای شخصیتی طبیعی و کژکار احتمالی اثرگذار در سرطان در بیمار ارزیابی شده است. نتایج آزمون سواپ با نیمرخ ویژگی های طبیعی و کژکار شخصیتی این بیمار همخوان بود. به عبارتی دیگر، الگوی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، و اختلال شخصیت وابسته در این بیمار با خودشناسی پایین، خودشیفتگی بالا، ماکیاولیسم پایین، ضد اجتماعی پایین، ارزش خود پایین، ساختارگرایی بالا، سرکوب بالا، بهوشیاری و شفقت خود پایین و جامعه پسندی بالا هماهنگ بود. یافته های این پژوهش مدلی جدید از ویژگی های شخصیتی همبسته با سرطان خون ارائه داده است. شناسایی وبرنامه ریزی برای مدیریت اثرات این ویژگی های شخصیتی می تواند غنای برنامه های رواندرمانی را برای بیماران با سرطان خون بالا ببرد و راهبردهای روانشناختی را برای افزایش متابعت درمانی در این گروه از افراد به دست دهد.
رابطه خدا پنداره (تصویرپردازی ساختگی از خدا) و تحول روانی معنوی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه خدا پنداره و سطح تحول روانی معنوی با میزان افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد ۳۷۷ نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب گروه نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با چهار آزمون، مقیاس عوامل تنیدگی ((DASS21، تحول روانی معنوی، تصویر خدا و آزمون محقق ساخته خود پنداره - خدا پنداره مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین متغیر سطح تحول روانی معنوی با افسردگی، اضطراب، استرس و خدا پنداره رابطه منفی، معکوس و همچنین بین متغیر خدا پنداره(تصور خودساخته از خدا) با افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود داشت. سطح تحول روانی معنوی سهم مهمی در پیش بینی افسردگی دارد. خدا پنداره سهم مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس دارد. با احتمال بالا می توان نتیجه گرفت که در سطح تحول روانی معنوی پائین خداپنداره های منفی و ناکارآمد شکل می گیرند و جای امید و فعالیت، ترس و نومیدی در فرد ایجاد کرده ، زمینه افسردگی، اضطراب و تنیدگی را فراهم می کند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی ویژگی های روانسجی پرسشنامه ای که انگیزه های اقدام به خودکشی را در همه نظریه های موردتوجه قرار داده باشد می تواند متناسب با نوع انگیزه بستری را برای ارزیابی، تشخیص و مداخله فراهم آورد. این پژوهش باهدف ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA) انجام گرفت. روش: نمونه پژوهش شامل 250 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را شناسایی کرد که درمجموع این 9 عامل 115/64 درصد از واریانس انگیزه برای اقدام به خودکشی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 43 گویه را در نه عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی 94/0 و برای عامل ناامیدی 83/0، درد ذهنی 75/0، عامل فرار 76/0، عامل فشار ادراک شده 68/0، حس تعلق کم 68/0، بی پروایی و نترسیدن 74/0، تأثیر بین فردی 72/0، جستجوی کمک و حل مسئله 75/0، تکانشوری 73/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر برای هر دو هدف پژوهشی و بالینی زمانی که یک ارزیابی جامع از انگیزه های اقدام به خودکشی لازم است استفاده کرد.
اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
167 - 183
حوزههای تخصصی:
مقدمه این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت شهرستان خوانسار انجام شد.روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود.ازپرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) ، پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی، کرایج (2006) و پرسشنامه امیدواری میلر وپاور(1988) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت خوانسار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در طی 9 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را آموزش دید.یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت موثر نیست(05/0P>) ولی بر بهبود تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به دیابت تاثیر معنا دار دارد(05/0P
آموزش شوخ طبعی به معلم و تاثیر آن بر فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارزیابی تأثیر برنامه آموزش شوخ طبعی به معلم بر فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهشی، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون بود. برای انتخاب نمونه، از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدائی منطقه یک شهر تهران که در سال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، دو کلاس پایه ششم انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی یک کلاس (33 نفر) به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر (33 نفر) به عنوان گروه کنترل گمارده شدند. ابتدا بر روی هر دو گروه پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (سالملا-آرو و ناتانن) اجرا شد، سپس برای معلم گروه آزمایش برنامه آموزش شوخ طبعی طی چهار جلسه سه ساعته انجام و معلم گروه کنترل هیچ برنامه آموزشی دریافت نکرد، در پایان مجدداً پرسشنامه فرسودگی تحصیلی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، کمتر است. بنابراین، می توان از آموزش شوخ طبعی به معلمان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان استفاده نمود.
اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی - رفتاری، بر شاخصه های مدل فرایند دوگانه کنار آمدن با فقدان؛ امیدواری و سلامت معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، بر شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان امیدواری و سلامت معنوی در دانشجویان سوگ دیده است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از دانشجویان سوگ دیده در دانشگاه محقق اردبیلی، 30 دانشجوی سوگ دیده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه امیدواری اشنایدر و پرسش نامه سلامت معنوی، به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و سلامت معنوی افراد سوگ دیده سودمند می باشد و بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معناداری حاصل شده است (P</001). براین اساس، می توان گفت: گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، در بهبود شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان اثربخش است و با کمک به افراد سوگ دیده، در تخلیه هیجانی و پذیرش مرگ، امیدواری و سلامت معنوی آنان را می توان افزایش دهد.
رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش 238 دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سلامت عمومی، سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی استفاده شد. این داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی و هوش هیجانی، با سلامت روان دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد، اما بین معنای زندگی و سلامت روان دانشجویان رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 7/16 درصد از واریانس سلامت روان توسط متغیرهای سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی تبیین می شود. بنابراین، این متغیرها در پیش بینی سلامت روان دانشجویان نقش مهمی دارند و با برنامه ریزی و آموزش های لازم می توان در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان اقدام نمود.
تبیین الگوی فرزندپروری آسان بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدار، شرایط، موقعیت و حدود آسان گرفتن و مهلت دادن به کودکان از جمله مهم ترین مباحث اثرگذار در فرزندپروری است. هدف این پژوهش تدوین مدل آسان گیری در فرزندپروی بر اساس منابع اسلامی است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی آسان گیری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد. با استفاده از واژگان و اصطلاحات این حوزه متون دینی (قرآن و حدیث) جستجو و واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. با طبقه بندی و مرکزی سازی متون مشخص شده تحلیل گردید و مولفه های مفهومی استخراج و معین شد. مولفه های اصلی الگوی آسان گیری در متون اسلامی عبارت بودند از: امهال، رهاسازی، تناسب سنی و عقلانی در امر به آموزه های دینی، مانع نشدن از بازتاب های غیر ارادی بدنی، پذیرش کار کم، پرهیز از واداری به کار سخت، شفقت ورزی، سازگاری و مدارا، یاریگری و گذشت از خطا. تحلیل داده ها نسبت به مؤلفه های الگوی سهل گیری در فرزندپروی نشان داد کودک در هفت سال اول باید آزاد باشد تا به بازی بپردازد. تادیب کودک در هفت سال دوم، همواره باید با احترام و حفظ کرامت وی، بدون اجبار و توام با خطاپذیری و چشم پوشی از کاستی های کودک باشد. آموزه های دینی نیز به صورت محدود در سنین خاصی به کودک آموزش داده شود و سپس او را رها کرد تا رسیدن به سنین بالاتر. در تعامل با کودک، در عین توجه و محبت کافی و نظارت مسئولانه؛ اصل مسامحت، رحمت و شفقت ورزی باید مورد توجه قرار گیرد.
رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر ارومیه در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتقادات مذهبی یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی انسان است و می تواند بر سلامت روانی او تأثیرگذار باشد. ازاین رو، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است. در این مطالعه تعداد 350 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی روستایی شهر ارومیه در سه ماهه ی چهارم سال 1395 با روش نمونه گیری خوشه یی تصادفی دو مرحله یی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده ی پژوهش پرسش نامه یی دارای سه قسمت بود که بخش اول در مورد اطلاعات جمعیت شناختی با 8 سؤال، بخش دوم نگرش مذهبی دارای 25 سؤال و بخش سوم مربوط به سنجش افسردگی، اضطراب و استرس، دارای 21 سؤال بود. زنان باردار پس از توضیح اهداف پژوهش و رضایت نمونه ها پرسش نامه ها را تکمیل کردند. داده ها با آزمون های تی، کای دو، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پژوهش حاضر همبستگی معکوس و معناداری بین نگرش مذهبی با افسردگی، اضطراب و استرس مشاهد شد. بدین معنی که هر چه نگرش مذهبی افزایش یابد افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار کاهش پیدا می کند (001/0P<). همچنین بین سازه های افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی مثبت و معنادار مشاهده شد؛ بدین صورت که با افزایش افسردگی، اضطراب و استرس نیز افزایش می یابد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، نگرش های مذهبیِ قوی تر می تواند موجب ارتقای سلامت روان زنان باردار شود.
اثربخشی آموزش آموزه های دینی بر تعارضات زناشویی زوج ها
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
118 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر اثربخشی آموزش آموزه های دینی بر تعارضات زناشویی زوج های ارجاعی به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز در سال 94-95 بود. نمونه پژوهش شامل 16 زوج بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه تعارضات زناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود که همه زوج ها به پرسش نامه پاسخ دادند. سپس زوج های گروه آزمایشی مداخله آموزشی (آموزه های دینی) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای، یک بار در هفته، دریافت کردند. در پایان، هر دو گروه به پرسش نامه تعارضات زناشویی پاسخ دادند و پس از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش آموزه های دینی در مرحله پس آزمون و پیگیری موجب کاهش تعارضات زناشویی زوج های گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
میزان بهره گیری از قرآن و نهج البلاغه در مقاله های انگلیسی زبان دانشگاه های علوم پزشکی ایران طی سال 2014 میلادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
55-65
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: قرآن کریم کتابی در زمینه ی پزشکی و بهداشت قلمداد نمی شود، اما از بسیاری از آیات این کتاب الهی می توان در تبیین اهمیت سلامت و بهداشت و یا فهم ریشه ی برخی وقایع مرتبط با سلامت و بیماری سود جست. در کتاب شریف نهج البلاغه نیز می توان سرنخ های شگرفی از بهداشت و سلامتی یافت. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان بهره گیری از منابع یادشده در تدوین مقاله های علوم پزشکی کشور صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مقطعی و کاربردی به شیوه ی تحلیل استنادی و به صورت سرشماری روی مقاله های علمی - پژوهشی انگلیسی زبانی که دانشگاه های علوم پزشکی ایران طی سال 2014 میلادی منتشر کردند، انجام شده است. داده ها با استفاده از چک لیست محقق ساخته یی متناسب با اهداف پژوهش و از طریق بررسی کلیه مقاله ها و منابع آنها گردآوری شده است. برای پردازش داده ها نیز از شاخص های آماری توصیفی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های حاصل از استخراج 201071 منبع از 7571 مقاله ی منتشرشده، در قالب 2258 شماره از مجلات علمی - پژوهشی انگلیسی زبان متعلق به 31 دانشگاه علوم پزشکی کشور نشان داده که استناد به قرآن کریم، 218 مرتبه (کمتر از 1 درصد) بوده است. همچنین در منابع هیچ مقاله یی از نهج البلاغه استفاده نشده است. پر استنادترین سوره های قرآن نیز به ترتیب سوره ی بقره و بعد از آن سوره های نساء، انعام و اسراء بوده است. نتیجه گیری: گرچه یافته های پژوهش از استناد به قرآن کریم در مقاله های علوم پزشکی کشور حکایت می کند، اما میزان آن بسیار اندک به نظر می رسد.
رابطه ی جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه ی شهر کرمان سال تحصیلی 94 - 95(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
66-77
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از پژوهش ها به بررسی عواملی پرداخته که با این متغیّر در ارتباط است. هدف این پژوهش نیز بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه ی شهر کرمان (4611 نفر) تشکیل می دهد. نمونه یی به حجم 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ها ی جهت گیری مذهبی آلپورت، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شاخص های آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری در دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد. به طوری که 51/0 از واریانس تاب آوری از راه جهت گیری مذهبی درونی و 54/0 از آن از راه جهت گیری مذهبی بیرونی می تواند پیش بینی شود. علاوه براین، 48/0 از واریانس تاب آوری از راه سلامت مذهبی و 56/0 از آن از راه سلامت وجودی می تواند پیش بینی شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، فرضیه های مبتنی بر وجود رابطه ی معنی دار بین جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری تأیید می شود. بنابراین با اهمیت دادن به دین و مذهب در حیطه های آموزش می توان کمک بسیاری به افزایش تاب آوری در نوجوانان کرد.
تأثیر مشاهده و تصویرسازی عمل بر سرکوب ریتم میو در پرتاب آزاد بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بسکتبال بر واکنش نورون های آینه ای بود. روش: 10 دانشجوی پسر مبتدی (میانگین سنی؛ 5/1 ±2/23 سال) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ترتیب مشاهده و تصویرسازی به صورت موازنه متقابل کنترل شد. امواج مغزی شرکت کنندگان در چهار حالت استراحت با چشمان باز، بسته، مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد به صورت بیرونی توسط دستگاه الکتروانسفالوگراف ثبت گردید. سرکوب ریتم میو به صورت نسبت توان موج آلفا در حالت مشاهده و تصویرسازی به توان موج آلفا در حالت استراحت با چشمان باز و بسته محاسبه شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس درون گروهی 3×2 (شرایط آزمون: مشاهده و تصویرسازی؛ منطقه عصبی: 3C، 4C، Cz) در دو حالت استراحت با چشمان باز و بسته نشان می دهند که اثر اصلی شرایط آزمون معنادار است (01/0 ≥ P)، به گونه ای که بین سرکوب ریتم میو در دو حالت مشاهده و تصویرسازی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، ریتم میو در حالت مشاهده نسبت به تصویرسازی به طور معناداری بیشتر سرکوب شده است (01/0 ≥ P)، اما اثر اصلی منطقه عصبی و تعامل آن ها معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج تحقیق پیشنهاد می کنند که سرکوب بیشتر ریتم میو در حالت مشاهده نسبت به تصویرسازی نشان دهنده ی واکنش بیشتر نورون های آینه ای به مشاهده ی عمل است. لذا به نظر می رسد مشاهده نسبت به تصویرسازی راهبرد مؤثرتری در فرایند آموزش است.
مدل ساختاری تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی و کانون کنترل کار در بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی و کانون کنترل کار در بین کارکنان انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن همه کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر اصفهان به تعداد 888 نفر بود. از این تعداد، 265 نفر برحسب جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران به عنوان نمونه برآورد و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های رفتار شهروندی سازمانی، عدالت تعاملی، کانون کنترل کار و ویژگی های شخصیتی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که گشودگی نسبت به تجربه، خوشایندی، روان رنجورخویی (تأثیر منفی) و برون گرایی، اثر غیرمستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی دارد (001/0p<). همچنین وجدان گرایی بدون هر نوع تأثیری بر رفتار شهروندی سازمانی بود (001/0p<). یافته های مدل سازی معادلات ساختاری برحسب شاخص های برازندگی، برازش داده ها را با مدل مفهومی اولیه تأیید کرد؛ شایان ذکر است که کانون کنترل کار و عدالت تعاملی، تأثیرات ویژگی های شخصیتی را بر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی میانجی گری می کند.
الگویی ساختاری از نقش واسطه ای خودتنظیمی و دانش و آگاهی در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها توسط مدیران مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری از رابطه بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در آنها با توجه به نقش واسطه ای خودتنظیمی، دانش و آگاهی مدیران مقطع متوسطه شهر اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهر اصفهان، به تعداد 250 نفر تشکیل می دهد که به علت محدود بودن، از روش سرشماری استفده شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بر اساس متغیرهای پژوهش می باشد که از پنج مولفه توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ، دانش و آگاهی از فناوری ها، خودتنظیمی در استفاده از فناوری ها و میزان استفاده از فناوری ها تشکیل شده است. به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روایی صوری استفاده شد و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثری مستقیم و مثبت و معنادار بر میزان استفاده از آن ها دارد و این متغیر نیز به نوبه خود اثری مستقیم و مثبت و معنادار در استفاده از آنها دارد. علاوه بر این مشاهد شد که این دو متغیر نیز اثری مستقیم، مثبت و معنادار بر توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند. همچنین مشاهده شد که خودتنظیمی و دانش و آگاهی از فناوری اطلاعات و ارتباطات نقشی واسطه ای در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها دارد.
بررسی روابط جو سکوت، احساس امنیت روانی و رفتار سکوت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط جو سکوت، احساس امنیت روانی و رفتار سکوت کارکنان دانشگاه است. مطالعه حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه الزهرا (س)در سال تحصیلی 93-92 است (468N=)که از این تعداد، با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، 211 نفر انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ""امنیت روانی"" (ادمونسون، 1999)، ""جو سکوت""(واکولا و بورادوس، 2005) و""رفتارسکوت""(واکولا و بورادوس، 2005) استفاده شد. رواییپرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب80/0، 89/0 و90/0به دست آمده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های tتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر به کمک نرم افزارهایSPSS و LISRELاستفاده شد. نتایج نشان داد که جو سکوت رابطه منفی و معناداری با امنیت روانی (485/0r=-)، و امنیت روانی رابطه منفی و معناداری با رفتار سکوت (464/0-r=) دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که جو سکوت به صورت مستقیم و با واسطه امنیت روانی بر رفتار سکوت تأثیر معنی داری دارد.
بررسی اثربخشی برنامه تربیت بدنی بر بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی در دوره پیش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه ضرورت پرداختن به شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی امری ضروری به نظر می رسد. آموزش برنامه تربیت بدنی در این راستا در جهت ارتقای شایستگی اجتماعی می تواند نقشی موثر و مثبت ایفا کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش برنامه تربیت بدنی بر بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی اجرا شد.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله یی مبتنی بر تعالیم اسلامی بر شاخص های درد مزمن و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
48-65
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه اعتقادات و سبک های مقابله ی مذهبی عامل مهم ایجاد آرامش روانی و سازگاری فردی در بیماران مبتلا به بیماری های مزمن محسوب می شود. روش های کنونی کنترل درد مزمن نشانگان فیبرومیالژیا برای بیشتر مبتلایان رضایت بخش نیست. ازآنجاکه دارودرمانی برای درمان بیشتر بیماران به اندازه ی کافی مفید نیست، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله یی مبتنی بر تعالیم اسلامی بر شاخص های درد مزمن و کیفیت زندگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شده است. روش کار: این پژوهش ازنوع نیمه تجربی با طرح پژوهش پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است که جامعه ی آماری آن را همه ی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا از میان مراجعه کنندگان به کلینیک های درد کرمانشاه تشکیل می دهد (53 = N)؛ بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و همچنین معیارهای انجمن بین المللی درد (IASP) و دانشگاه آمریکایی روماتولوژی (ACR) و نیز پرسش نامه های جمعیت شناختی، شدت درد (PIS)، پذیرش درد مزمن (CPAQ) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (26-WHOQL)؛ بیمارانی که دارای بالاترین نمره ها بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (15 = 2 n = 1 n) تقسیم شدند (30=n). گروه آزمایش 10 جلسه ی مداخله ی درمانی 90 دقیقه یی هفتگی دریافت کرد، اما گروه گواه مداخله یی دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری (MANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین گروه های آزمایش و گواه در کاهش شدت درد و افزایش پذیرش درد مزمن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). علاوه براین، در نمره ی کل کیفیت زندگی و زیرمقیاس های روان شناختی، جسمانی، اجتماعی و محیطی نیز تفاوت معنی دار است (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش راهبردهای مقابله یی مبتنی بر تعالیم اسلامی و تأثیر آن بر شاخص های درد مزمن و کیفیت زندگی مبتلایان به فیبرومیالژیا در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد، اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش شدت اختلالات بالینی دارد.