فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدای استان البرز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی به شیوه همبستگی و جامعه آماری آن کلیه همسران شهدای استان البرز در سال 139۶ - 139۵ به تعداد 2000 نفر بود. به همین منظور 120 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون، خودمهارگری تانجنی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای ملاک و تاب آوری و خودمهارگری به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله رگرسیون و به صورت همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین تاب آوری و خودمهارگری با کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد با آموزش تاب آوری و خودمهارگری، کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا ارتقا می یابد.
مقایسه اثربخشى درمان شناختى- رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علایم کمر درد، افسردگی و افزایش رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد بر علایم کمر درد، افسردگی و رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود پرداخت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 زن دارای کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. یک گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و گروه دیگر آزمایش درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه های درد مک گیل، افسردگی بک و رضایت از زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش علایم درد و افسردگی و افزایش رضایت از زندگی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین دو روش درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
اثربخشی آموزشی مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی بر استرس، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
62 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی بر استرس، اضطراب، افسردگی در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی دو گروهی (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) سه مرحله ای پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری) بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بودند که تعداد 30 نفر از میان آن ها در شهر اصفهان بر اساس معیارهای ورود به پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش(15=n: تحت برنامه آموزشی مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی طی 12 جلسه گروهی ) و گروه کنترل(15=n: مداخله یی دریافت نکرد) گمارده شدند. کلیه شرکت کنندگان مقیاس سنجش افسردگی، اضطراب و استرس (21DASS ) را در سه مرحله خط پایه، پس از اجرای معنویت درمانی ایرانی-اسلامی و در مرحله پی گیری تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی پس از مداخله و پیگیری (45 روز پس از سنجش خط پایه) برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا داری داشته است (01/0>p). نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، آموزش مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت استرس، اضطراب، افسردگی در زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا است.
تبیین طبایع چهارگانه در احادیث طبی اهل بیت (ع) و مقایسه ی آن با طب اخلاطی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
118-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از مباحث مبنایی در طب اخلاطی طبایع چهارگانه است که شامل بلغم، سودا، صفرا و خون می شود. همین عناوین در احادیث طبی اهل بیت (علیهم السلام) نیز به چشم می خورد. حال این سؤال پیش می آید که آیا طبایع که در احادیث مطرح شده، همان طبایع طب سنتی است؟ این پژوهش برای پاسخ به همین سؤال سامان یافته است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی تبیینی - تطبیقی، ازنوع تحلیل محتوا است که در آن «طبایع» از منظر احادیث اهل بیت (ع) تبیین؛ و با دیدگاه بقراط در مکتب طب اخلاطی مقایسه شده است. برای این منظور از کتب مرجع در حدیث و طب اخلاطی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در احادیث، واژه ی «طبایع» به معنای ترکیب های وجودی انسان به کار رفته است. طبق این احادیث، ترکیب های چهارگانه ی وجودی انسان عبارت است از: «ریح، مرّه، خون و بلغم». در احادیثی که طبایع انسان در آن بیان شده، عنوان صفراء و سوداء مشاهده نشده است؛ در عین حال، برخی از صاحب نظران سوداء و صفراء را زیر عنوان کلیِ «مرّه» جای می دهند. در طب اخلاطی با توجه به چهار عنصر اصلیِ خاک، آب، هوا و آتش؛ اخلاط چهارگانه ی سوداء، بلغم، خون و صفراء در بدن شکل می گیرد و ماده ی بسیار لطیف دیگری نیز با عنوانِ «روح بخاری» از اخلاط اربعه به وجود می آید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، بین آنچه در طب اخلاطی با عنوانِ «اخلاط اربعه و روح بخاری» مطرح شده و آنچه در احادیث طبی با عنوان طبایع و ترکیب وجودی انسان ذکر شده است؛ مشابهت هایی مشاهده شد.
تأثیر بهزیستی معنوی بر آشفتگی های روان شناختی بیماران دارای آسیب نخاعی: نقش میانجی گری احساس تنهایی و ناامیدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
80-93
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بهزیستی معنوی یکی از مفاهیم بنیادین در بیماری های مزمن است که رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی افراد در نظر گرفته می شود. با توجه به اهمیت بهزیستی معنوی هدف مطالعه ی حاضر مدل ساختاری تأثیر بهزیستی معنوی بر آشفتگی های روان شناختی با تأکید بر نقش میانجی گر احساس تنهایی و ناامیدی است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه ی مطالعه شامل 144 بیمار دارای آسیب نخاعی شهر اصفهان است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS)، مقیاس احساس تنهایی، مقیاس ناامیدی بک و پرسش نامه ی افسردگی؛ اضطراب و استرس (21-DASS) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های مطالعه نیز از روش آماریِ مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی، احساس تنهایی و ناامیدی با آشفتگی های روان شناختی رابطه ی معنی داری داشت. همچنین آزمون میانجی گری با روش بوت استراپ نشان دهنده ی معنی داری نقش میانجی گر احساس تنهایی و ناامیدی در رابطه ی بهزیستی معنوی و آشفتگی های روان شناختی بود. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده می تواند در موقعیت های بالینی برای درمان آشفتگی های روان شناختی بیماران دارای آسیب نخاعی مفید باشد. Abbasi M, Ghadampour E, Amirian L. The Impact of Spiritual Well-being on Psychological Distress in Patients with Spinal Cord Injury: The Mediating Role of Loneliness and Hopelessness. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 80- 93. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.17097
تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی: یک مطالعه فراتحلیل
حوزههای تخصصی:
کار و خانواده اجزای اساسی زندگی هر فرد هستند و هر کدام بخشی از هویت و رفتار فرد را شکل می دهند. فرد در اجرای الزامات نقش این دو بخش ممکن است دچار تعارض شود. پژوهش های مختلفی در مورد تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی، استرس شغلی و ترک شغل کارکنان انجام شده اند و ضرایب همبستگی متفاوتی به دست داده اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج این پژوهش ها با استفاده از تکنیک فراتحلیل بود. در این فراتحلیل، ۱۵ پژوهش واجد شرایط که طی سال های ۱۳۹۰ تا 1395 انجام شدند، با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش های منتخب ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلچ و تعارض کار-خانواده گرین هاوس و بیوتل بودند. نتایج ارزیابی آماری حاکی از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی برد. اندازه اثر ترکیبی ثابت و تصادفی متغیر تعارض کار-خانواده بر متغیر فرسودگی شغلی در حد نسبتاً قوی و به ترتیب به میزان 0.694 و 0.704 به دست آمد.
کارآمدی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارضات زناشویی زنان متأهل استان قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارض زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کاررفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل ساکن در مجتمع شهید رجایی استان قم بودند. تعداد 20 نفر از زنان که نمرات کمتری در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کرده بودند به شکل تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه به کارگرفته شده در این پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تعارضات زناشویی معنی دار است. یافته ها نشان داد که آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی در کاهش تعارضات زناشویی زنان متأهل مؤثر بوده است.
ااستخراج نیمرخ های انطباق پذیری مسیر شغلی و پیش بینی عضویت در آنها براساس شاخص های انطباق خواهی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، استخراج نیمرخ های انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان و پیش بینی عضویت در آنها براساس شاخص های انطباق خواهی شامل خوش بینی مسیرشغلی، شخصیت پیشتاز و ارزیابی بنیادین خویشتن بود. مطالعه این پژوهش بنیادین، کمی و از نوع همبستگی بود. از جامعه پژوهش، نمونه ای با حجم 700 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم آن انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس های انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پورفلی، ارزیابی بنیادین خویشتن جاج، ایریز، بونو و تورسن، شخصیت پیشتاز سیبرت، کرنت و کریمر و خوش بینی مسیر شغلی روتینگهاس، دی و بورگن استفاده شد. نتایج نشان دادند نیمرخ های انطباق پذیری متفاوتی ازنظر کمی وجود دارند که انطباق پذیری بسیار پایین، پایین، متوسط و بالا نامیده شدند. یک نیمرخ کیفی متفاوت نیز استخراج شد که با سطوح بالای دغدغه، کنترل و کنجکاوی و سطح پایین اعتماد، نیمرخ بی اعتماد نامیده شد. همچنین یافته ها نشان دادند نیمرخ های متفاوت انطباق پذیری، سطوح متفاوتی از انطباق خواهی را نشان می دهند؛ به طوری که افزایش مقادیر انطباق خواهی در قالب سه شاخص آن، احتمال تمایل به عضویت در سطوح بالاتر نیمرخ ها را پیش بینی کرد؛ البته در نیمرخ بی اعتماد به گونه ای متفاوت، افزایش ارزیابی بنیادین خویشتن، احتمال تمایل به عضویت در نیمرخ پایین تر، یعنی انطباق پذیری بالا را پیش بینی کرد. درنهایت بخشی از مدل انطباق نیز تأیید شد. به طورکلی نتایج نشان دادند نیمرخ های انطباق پذیری متفاوتی در بین دانشجویان وجود دارد؛ همچنین سطوح متفاوتی از انطباق خواهی در قالب ارزیابی بنیادین خویشتن، شخصیت پیشتاز و خوش بینی مسیر شغلی، عضویت فرد در نیمرخ های متفاوت را پیش بینی کردند
Post coronary heart diseases depression: role of illness perception and copping strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Due to unpleasant consequences of depression in patients suffering from cardiac diseases, such as increase in mortality rate during the first year, especially after undergoing a surgery; this study addresses structural relationships between cognitive and behavioral variables including illness perception and coping strategies in predicting depression after undergoing Coronary Artery Bypass Grafting (CABG) and Percutaneous Coronary Intervention (PCI). Besides, one of the cognitive models for assessing psychological adaptation with chronic medical diseases was outlined for the first time. Method: The sample comprised 245 coronary patients confronted with the diagnosis for the first time, who had undergone PCI and CABG interventions. They were chosen and interviewed through convenience sampling following one month of initiating treatment process. For this purpose, Beck Depression Inventory for Primary Care (BDI-PC), Coping Inventory for Stressful Situations (CISS-21) and the short format of Disease Perception Questionnaire were administered. Data was analyzed using structural equations modeling (LISREL software). Results: findings indicated that applying emotion-focused coping strategies determined 40% of depression variance in these patients, whereas problem-focused strategies determined 4.5% of it and avoidant coping strategy didn’t have a significant role in depression. On the other hand, illness perception as a cognitive variable, could directly determine 26% of depression and 4.5% of it through emotion-focused strategies and 0.25% by means of problem-focused strategies. Also illness perception, could meaningfully determine 50% of emotion-focused coping variance, 7% of problem-focused variance and 8% of avoidance variance. Conclusion: Overall results of this study supported Leventhal’s theoretical model of self-regulation and verified the role of cognitive variables (illness perception) and behavioral ones (coping strategy) in emerging depression. Therefore it is recommended that much attention be drawn to the process of developing patient’s illness perception through personal or group trainings and if necessary, offering effective cognitive and behavioral treatments by practitioners.
مدل مفهومی «سلامت روان» بر اساس ارتباط شناسی مفاهیم «سلامت» و «مرض» در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سلامت روان»، مفهومی روان شناختی است که مورد توجه پژوهش های دینی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، ارائه یک مدل مفهومی در سلامت روان از طریق شناسایی و بررسی مفاهیم مرتبط به حوزه سلامت و مرض در منابع اسلامی بود که با روش تحلیل مفهومی محتوایی انجام شد. ده مفهوم مرتبط شناسایی شد. برای مقایسه بین مفاهیم، ابتدا هر یک از آنها در هفت شاخص تحلیل شد، سپس ارتباط آنها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، با شناسایی عناصر کلیدی، مدل پیشنهادی سلامت روان ارائه شد. یافته ها نشان داد که از تحلیل و ارتباط شناسی پنج مفهوم حوزه سلامت و شش مفهوم حوزه بیماری، سه عنصر کلیدی «توانمندی»، «معیارپذیری توحیدی»، و «سازش پذیری توحیدی» به دست می آید که از ترکیب دو عنصر اخیر، با محوریت توانایی؛ به چهار سنخ در سلامت می توان دست یافت که عبارتند از: «عدم سلامت»، «سلامت ناکامل»، «سلامت»، و «سلامت کامل». هر یک از سنخ ها با بخشی از مفاهیم اسلامیِ حوزه سلامت و بیماری قابل تبیین خواهند بود.
رابطه ی فعالیت بدنی منظم با هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی در سالمندان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
81-93
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی فعالیت بدنی با هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی در سالمندان شهر تهران صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - مقطعی است. جامعه ی آماری آن شامل تمام سالمندان (افراد 60 سال و بالاتر) ساکن شهر تهران است که از میان آنان 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه ی بین المللی فعالیت بدنی، پرسش نامه ی بهزیستی روان شناختی ریف و سؤا ل های جمعیت شناختی در میان سالمندان گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از آزمون های پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین هوش معنوی و تمام ابعاد آن با فعالیت بدنی منظم ارتباط مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0≥P). همچنین از میان مؤلفه های بهزیستی روانی؛ رشد شخصی، ارتباط مؤثر با دیگران و پذیرش خود با فعالیت بدنی منظم ارتباط معنی دار داشت (05/0≥P). از سوی دیگر نتایج مطالعه نشان داد که هوش معنوی با بهزیستی روانی سالمندان نیز رابطه ی مستقیم و معنی داری داشت (05/0≥P). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت فعالیت بدنی منظم با هوش معنوی و برخی مؤلفه های بهزیستی روانی می توان برای ارتقاء سلامت روان در این افراد از عامل فعالیت بدنی بهره برد.
تاثیر مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه های فیزیولوژیک استرس می تواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران زن سرطانی تشکیل دادند که در تابستان 1395 در بخش خون و انکولوژی بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر (اصفهان) تحت درمان بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از دستگاه بیوفیدبک استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به صورت گروهی مواجهه درمانی روایتی (NET) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه درمتغیرهای میزان تعریق پوست (002/0 >P )، درجه حرارت پوست (01/0 >P) ضربان قلب (001/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که روش مواجهه درمانی روایتی می تواند درمان مفیدی برای کاهش علایم فیزیولوژیک استرس در بیماران سرطانی باشد.
همبسته های روانشناختی عدم تحمل بلاتکلیفی (فراتحلیل مقاله های فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد به یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی و شناختی و رفتاری تأثیر می گذارد. همه ی پژوهش های انجام شده در سراسر کشور طی سال های 1389 تا 1396 گردآوری و بررسی شدند و تعداد دوازده پژوهش انجام گرفته در زمینه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، با بهره گیری از ابزار فهرست بازبینی گزینش پژوهش ها، از نظر فنی و روش شناختی، شامل روش نمونه گیری درست، روش پژوهشی و آماری صحیح و مناسب و روایی و پایایی مناسب پرسش نامه ها انتخاب شدند. برای این منظور از بین پژوهش ها، پژوهش هایی که ازلحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل شدند. مفروضه های همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب اندازه ی اثر با استفاده از نرم افزارجامع فراتحلیل( CMA-2 )ارزیابی شد. براساس نتایج فراتحلیل، باورهای فراشناختی بالاترین اثر و پس از آن، بالاترین اندازه های اثر، به ترتیب مربوط به استرس، ناتوانی برای انجام عمل و افکار تکرارشونده منفی بود و اندازه ی اثر بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری ازلحاظ آماری معنادار نشد؛ ازاین رو، مدنظر قراردادن متغیرهای گفته شده در تدوین مداخلات درمانیِ مربوط به عدم تحمل بلاتکلیفی، می تواند به کارآمدی هرچه بیشتر این مداخلات کمک کند.
The Mediation Role of Physical Activity Level on Quality of Working Life and Memory Self-Efficacy Beliefs in Staff with Different Circadian Rhythms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: This study aimed to compare quality of working life and memory self-efficacy beliefs in people with different circadian rhythms and physical activity levels. Materials and methods: The study took a causal-comparative method. Subjects consisted of 149 fixed and rotating shift employees, working in health enters and hospitals that were participated based on inclusion criteria. The subjects completed demographic, international physical activity, quality of working life and memory self-efficacy questionnaires. All data were analyzed using two-way ANOVA and Bonferroni post hoc test. Result:The results show that the quality of working life and memory self-efficacy are different in fixed and rotating shift employees at three levels of high, medium and low physical activity. Employees with fixed shift and high and medium physical activity level have higher quality of working life and memory self-efficacy than other employees. Moreover, quality of work life of fixed shift employees with medium and low physical activity is better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low physical activity, and quality of working life of rotating shift employees with high physical activity levels were significantly better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low levels of physical activity (PConclusion: Choosing active lifestyle is recommended to fixed and rotating hospital employees in order to avoid reduction of quality of working life and memory self-efficacy.
مدل سازی دینامیکی اثربخشی درمان های شناختی رفتاری موج سوم و داروهای ضدافسردگی بر اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی دوره های افسردگی اساسی و عوامل مؤثر بر آن ها، برای درک ماهیت این اختلال و تدوین راهبرد درمانی مؤثرتر، ضروری است. مدت زمان تقریبی دیرش یک دوره اختلال افسردگی اساسی به صورت متوسط بین 3 تا 12 ماه است؛ درحالی که این نسبت برای دوره های مزمن تا 24 ماه طول می کشد. هدف این پژوهش، مدل سازی دینامیکی نحوه ی تأثیر داروهای ضد افسردگی و درمان های شناختی رفتاری موج سوم، بر دوره های اختلال افسردگی، با استفاده از مدل دینامیکی مرتبه دوم بود. با استفاده از برنامه نویسی متلب و تغییر پارامترهای مدل، که هر کدام بیانگر یک عامل مؤثر در اختلال افسردگی است، نحوه ی تأثیر درمان ها، بر روی دوره های افسردگی بیماران، در بازه ی زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، مدل سازی شد. دوره های افسردگی اساسی، قبل و بعد از درمان با داروهای ضد افسردگی نظیر ایمی پرامین ویا معادل آن و درمان به روش تعهد و پذیرش مبتنی بر توجه آگاهی و رفتار درمانی دیالکتیکی، برای بیمارانی، که به مدت 14 هفته خدمات درمانی، دریافت کردند، به دست آمد. یافته ها نشان داد، برای بیشتر افراد دارای اختلال افسردگی اساسی، عود پس از بهبودی، پدیده ای رایج است. مدت زمان بهبودی از افسردگی، در شرایط عدم دریافت درمان، بیش از 144 ماه، با دریافت داروهای ضد افسردگی 71 ماه، با رفتاردرمانی دیالکتیکی 68 ماه، و برای ترکیب مداخله داروهای ضد افسردگی و رفتار درمانی دیالکتیکی 59 ماه، است. نتایج مدل سازی دینامیکی نشان داد، که ترکیب دو مداخله، روش تعهد و پذیرش همراه با رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان دارویی، نتایج بهتری در درمان افسردگی و پیشگیری از عود دارد. این روش ترکیبی، در حدود 10 ماه، مدت زمان لازم برای بهبودی از افسردگی را کاهش می دهد.
الگوهای شخصیت طبیعی و کژکار در بیمار با سرطان خون: یک مورد پژوهی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان می تواند زمینه ساز مشکلات روانی متعددی باشد. تاکنون در اغلب پژوهش های حوزه روانشناسی سلامت، به رخدادهای بعد از ابتلا به سرطان پرداخته شده است؛ اما پژوهش حاضر با هدف فهم فرایندهای طبیعی و کژکار شخصیتی که احتمالاً در سرطان نقش دارند، انجام شده است. این پژوهش با روش مورد پژوهی بالینی براساس الگوی زیستی روانی اجتماعی سلامت و مدل پویشی از شخصیت انجام شده است. با استفاده از آزمون ارزیابی شدلر و وستن یا آزمون سوآپ ( SWAP )، شخصیت بیمار و الگوهای شخصیتی طبیعی و کژکار احتمالی اثرگذار در سرطان در بیمار ارزیابی شده است. نتایج آزمون سواپ با نیمرخ ویژگی های طبیعی و کژکار شخصیتی این بیمار همخوان بود. به عبارتی دیگر، الگوی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، و اختلال شخصیت وابسته در این بیمار با خودشناسی پایین، خودشیفتگی بالا، ماکیاولیسم پایین، ضد اجتماعی پایین، ارزش خود پایین، ساختارگرایی بالا، سرکوب بالا، بهوشیاری و شفقت خود پایین و جامعه پسندی بالا هماهنگ بود. یافته های این پژوهش مدلی جدید از ویژگی های شخصیتی همبسته با سرطان خون ارائه داده است. شناسایی وبرنامه ریزی برای مدیریت اثرات این ویژگی های شخصیتی می تواند غنای برنامه های رواندرمانی را برای بیماران با سرطان خون بالا ببرد و راهبردهای روانشناختی را برای افزایش متابعت درمانی در این گروه از افراد به دست دهد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی ویژگی های روانسجی پرسشنامه ای که انگیزه های اقدام به خودکشی را در همه نظریه های موردتوجه قرار داده باشد می تواند متناسب با نوع انگیزه بستری را برای ارزیابی، تشخیص و مداخله فراهم آورد. این پژوهش باهدف ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA) انجام گرفت. روش: نمونه پژوهش شامل 250 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را شناسایی کرد که درمجموع این 9 عامل 115/64 درصد از واریانس انگیزه برای اقدام به خودکشی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 43 گویه را در نه عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی 94/0 و برای عامل ناامیدی 83/0، درد ذهنی 75/0، عامل فرار 76/0، عامل فشار ادراک شده 68/0، حس تعلق کم 68/0، بی پروایی و نترسیدن 74/0، تأثیر بین فردی 72/0، جستجوی کمک و حل مسئله 75/0، تکانشوری 73/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر برای هر دو هدف پژوهشی و بالینی زمانی که یک ارزیابی جامع از انگیزه های اقدام به خودکشی لازم است استفاده کرد.
خوانش روان شناختی «خوف از خدا» مبتنی بر اندیشه علامه طباطبائی: ارائه مدل پدیدآیی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان در رویکردهای مختلف در روان شناسی، به مطالعه دین و سازه های هیجانی آن پرداخته اند و سرآغازی برای مطالعه روان سنجی در خصوص دین و پدیده های دینی ایجاد نموده اند. هدف این پژوهش، تدوین مدل پدیدآیی خوف از خدا، مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی است. برای تدوین مدل پدیدآیی، از روش تحلیل محتوای استنباطی استفاده شد. جامعه متنی پژوهش، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی تحقیق، 12 جلد از تفسیر المیزان است. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پدیدآیی هیجان خوف از خدا، مبتنی بر دو حیطه کلی هستی شناختی و روان شناختی است و دارای چهار سطح (آگاهی، شناخت، هیجان و رفتار) است. همچنین، در فرایند پدیدآیی خوف از خدا، عنصر شناختی شامل شناخت هدف، شناخت ویژگی های خدا و آگاهی از خصوصیات انسان؛ عنصر انگیزشی شامل انگیزه دفع ضرر و عنصر رفتاری شامل اجتناب از منشأ ترس و پیشروی به سمت هدف می شود. بنابراین، هیجان خوف از خدا، مبتنی بر اندیشه علامه طباطبائی از تعریف و دارای مدل پدیدآیی روان شناختی برخوردار است.
رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش 238 دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سلامت عمومی، سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی استفاده شد. این داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی و هوش هیجانی، با سلامت روان دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد، اما بین معنای زندگی و سلامت روان دانشجویان رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 7/16 درصد از واریانس سلامت روان توسط متغیرهای سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی تبیین می شود. بنابراین، این متغیرها در پیش بینی سلامت روان دانشجویان نقش مهمی دارند و با برنامه ریزی و آموزش های لازم می توان در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان اقدام نمود.
تحلیل محتوای «کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی» براساس «مؤلفه های هوش های چندگانه»: روش آنتروپی شانون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب های درسی هدیه های آسمانی، دوره ابتدایی براساس مؤلفه های هوش های چندگانه است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» است. نمونه آماری آن کلیه کتاب های درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی می باشد؛ به این منظور از «چک لیست مؤلفه های هوش های چندگانه» (گاردنر و فلیتهم) استفاده شد که روایی محتوایی آن را پنج نفر از متخصصان احراز کرده اند. نتایج به دست آمده، ضریب اهمیت هرکدام از مؤلفه ها را به این ترتیب نشان داد: هوش هستی گرایانه (121/0)، هوش جنبشی−بدنی، زبانی−کلامی و طبیعت گرایانه (119/0)، هوش تصویری−فضایی (118/0)، هوش میان فردی (116/0)، هوش درون فردی (115/0)، هوش ریاضی−منطقی (108/0) و هوش موسیقیایی (064/0) بود. بیشترین ضریب اهمیت مربوط به پایه های چهارم و ششم ابتدایی با ضریب اهمیت (206/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به پایه پنجم ابتدایی با ضریب اهمیت (191/0) است؛ بنابراین در تنظیم محتوای کتاب های هدیه های آسمانی، دوره ابتدایی توازن رعایت نشده است